پیامبران
مناصب شرعی | |
پیامبر | |
امام | |
قاضی | |
حاکم شرع | |
امام جمعه | |
امام جماعت | |
ولی فقیه | |
مرجع تقلید | |
امیر الحاج | |
نایب خاص | |
نایب عام |
پیامبران یا انبیاء افرادی هستند که خدا از طریق آنها، انسان را به سوی خود دعوت میکند. خداوند بوسیله وحی با پیامبران در ارتباط است.
عصمت، آگاهی از علم غیب، معجزه و دریافت وحی (تشریعی و تبیینی) از ویژگیهای پیامبران است. در قرآن برخی از معجزات پیامبران، مانند سرد شدن آتش بر ابراهیم(ع)، تبدیل شدن عصای موسی به اژدها، زندهشدن مردگان به دست حضرت عیسی(ع) و شق القمر و قرآن کریم ذکر شده است.
در قرآن کریم بر برتری بعضی از پیامبران بر پیامبران دیگر تاکید شده است. برخی از پیامبران علاوه بر مقام نبوت، مقام رسالت و برخی مقام امامت نیز داشتهاند. بر اساس روایات پیامبران اولوالعزم یعنی نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) بر پیامبرانِ دیگر برتری دارند و پیامبر اکرم(ص) از همه آنان برتر است. همچنین از میان پیامبران، شیث(ع)، ادریس(ع)، موسی(ع)، داوود(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) را دارای کتاب آسمانی و پیامبران اولوا العزم را صاحب شریعت نیز دانستهاند.
بنابر دیدگاه مشهور، تعداد پیامبران ۱۲۴ هزار تَن است. در قرآن نام ۲۶ تن از آنان آمده است. نخستین پیامبر حضرت آدم(ع) و آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) است.
عالمان شیعه در آثار خود به تاریخ پیامبران پرداخته و کتابهای مستقلی این باره نوشتهاند. النّورُ المُبین فی قِصَص الاَنْبیاءِ وَ المُرْسَلینِ سید نعمتالله جزایری، قصص الانبیا اثر قطبالدین راوندی، تنزیه الانبیاء اثر سید مرتضی و حیات القلوب اثر علامه مجلسی از این موارد است.
پیامبر
پیامبر یا نبی کسی است که بدون واسطه بشر از جانب خدا خبر میدهد[۱] و واسطه بین خدا و مخلوقات است و مخلوقات را به سوی خدا دعوت میکند.[۲]
دریافت وحی، علم غیب،[۳] و عصمت[۴] و مستجاب الدعوه بودن[۵] از ویژگیهای پیامبران است. بیشتر متکلمان اسلامی بر این باورند که پیامبران در همه امور و مراحل زندگی از گناه و خطا معصوماند؛[۶] از اینرو مواردی را که در قرآن از استغفار پیامبران و بخشایش خدا سخن به میان آمده،[۷] مانند کشتن مرد مصری توسط حضرت موسی(ع)،[۸] رها کردن رسالت توسط حضرت یونس(ع)[۹] و خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم(ع)[۱۰] به ترک اولی تفسیر کردهاند. در مقابل برخی متکلمان، عصمت پیامبران را فقط در امور مربوط به نبوت لازم میدانند و در امور جاری زندگی قائل به سهو النبی هستند.[۱۱]
تعداد و نامها
درباره تعداد پیامبران روایات مختلفی وجود دارد. علامه طباطبایی بنا به روایتی مشهور، تعداد آنان را ۱۲۴ هزار تن نقل میکند.[۱۲] طبق این روایت، ۳۱۳ نفر از پیامبران، رسولاند، ۶۰۰ تن از انبیای بنیاسرائیل و چهار تن (هود(ع)، صالح(ع)، شعیب(ع) و محمد(ص) عرباند.[۱۳] در روایات دیگر تعداد پیامبران ۸ هزار،[۱۴] ۳۲۰ هزار، [۱۵] و ۱۴۴ هزار تن[۱۶] ذکر شده است. علامه مجلسی احتمال میدهد عدد ۸ هزار، مربوط به پیامبران بزرگ باشد.[۱۷] اولین پیامبر حضرت آدم(ع)[۱۸] و آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) بوده است.[۱۹]
قرآن از برخی پیامبران نام برده است.[۲۰] آدم(ع)، نوح(ع)، ادریس(ع)، هود(ع)، صالح(ع)، ابراهیم(ع)، لوط(ع)، اسماعیل(ع)، الیسع(ع)، ذوالكفل(ع)، الیاس(ع)، یونس(ع)، اسحاق(ع)، یعقوب(ع)، یوسف(ع)، شعیب(ع)، موسی(ع)، هارون(ع)، داوود(ع)، سلیمان(ع)، ایوب(ع)، زكریا(ع)، یحیی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) پیامبرانی هستند که نام آنان در قرآن آمده است.[۲۱] برخی از مفسران معتقدند نام اسماعیل بن حزقیل[یادداشت ۱] نیز در قرآن آمده است.[۲۲]
عدهای معتقدند قرآن از اوصاف برخی پیامبران، مانند ارمیا(ع) و شموئیل(ع) یاد کرده، اما نامشان را ذکر نکرده است.[۲۳] در قرآن سورهای به نام انبیاء و تعدادی از سورهها به نام یونس، هود، یوسف، ابراهیم، محمد و نوح نامگذاری شدهاند.
در روایات از شیث،[۲۴] حزقیل،[۲۵] حبقوق،[۲۶]دانیال،[۲۷] جرجیس،[۲۸]عزیر،[۲۹]حنظله[۳۰] و ارمیا [۳۱] به عنوان پیامبر یاد شده است. در پیامبری افرادی همچون خضر،[۳۲] خالد بن سنان[۳۳] و ذی القرنین[۳۴] اختلاف است. همچنین به گفته علامه طباطبایی عزیر نیز از کسانی است که پیامبر بودنش واضح نیست.[۳۵] برپایه آیات قرآن، برخی از پیامبران همزمان با هم میزیستهاند؛ ازجمله موسی با هارون[۳۶] و ابراهیم با لوط[۳۷] همعصر بودهاند. هم چنین از برخی روایات هم زمانی برخی از پیامبران(ع) با یکدیگر فهمیده میشود. به عنوان نمونه سید بن طاووس در کتاب لهوف از امام حسین (ع) نقل کرده در هنگامی که قصد خارج شدن از مکه به سمت کوفه را داشت خطاب به عبدالله بن عمر فرمود: آیا نمیدانی که بنیاسرائیل تا جایی پیش رفتند که بامدادان میان طلوع فجر تا طلوع خورشید هفتاد پیامبر الهی را به شهادت رساندند و سپس (بدون احساس زشتی و فاجعه این جنایت هولناک) به خرید و فروش پرداختند؛ چنانکه گویی هیچ فاجعهای به وجود نیاوردهاند؟!». [۳۸] در روایت دیگری مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل کرده که به ابوعبیده جراح فرمود: ای ابو عبیده! بنیاسرائیل در اوایل یکروز، ۴۳پیامبر را در یک زمان کشتند، پس از آن ۱۱۲ نفر از بنیاسرائیل به عنوان امر به معروف و نهی از منکر در برابر قاتلان پیامبران برخاستند که آنها را هم در آخر همان روز کشتند».[۳۹]
ردیف | نام | لقب | تکرار نام در قرآن | نام در کتاب مقدس | ویژگیها | کتاب/دین | قوم | پیروان | رویداد | مدفن |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۱ | آدم | خلیفةالله | ۲۵ | Adam | سجده بر آدم • هبوط • توبه | نجف | ||||
۲ | ادریس | ۲ | Enoch | عروج به آسمان | ||||||
۳ | نوح | شیخ الانبیاء | ۴۳ | Noah | اولوالعزم • رسول • دارای شریعت | طوفان نوح | نجف | |||
۴ | هود | ۷ | Eber | رسول | قوم عاد | عذاب قوم عاد | نجف | |||
۵ | صالح | ۹ | رسول | قوم ثمود | ناقه صالح | نجف | ||||
۶ | لوط | ۲۷ | Lot | رسول | قوم لوط | خیانت همسر لوط | فلسطین | |||
۷ | ابراهیم | خلیلالله | ۶۹ | Abraham | اولوالعزم • رسول • امام • دارای شریعت | صحف آیین حنیف |
بتشکنی • چهار مرغ | فلسطین | ||
۸ | اسماعیل | ذبیحالله | ۱۱ | Ishmael | ذبح اسماعیل | حجر اسماعیل | ||||
۹ | اسحاق | ۱۷ | Isaac | امام | بشارت به تولدش در کهولت سن پدر و مادر | فلسطین | ||||
۱۰ | یعقوب | اسرائیل | ۱۶ | Jacob | امام | نابینایی در فراق یوسف | فلسطین | |||
۱۱ | یوسف | ۲۷ | Joseph | بنیاسرائیل | به چاه انداخته شدن • عزیز مصر | مصر یا فلسطین | ||||
۱۲ | ایوب | ۴ | Job | صبر ایوب | فلسطین | |||||
۱۳ | شعیب | خطیبالانبیاء | ۱۱ | Jethro, Reuel, Hobab | رسول | مدین و ایکه | بیتالمقدس | |||
۱۴ | موسی | کلیمالله | ۱۳۶ | Moses | اولوالعزم • رسول • دارای شریعت | تورات یهودیت |
بنیاسرائیل | یهودیان | عبور بنیاسرائیل از دریا سخنگفتن خدا همراهی خضر |
پنهان |
۱۵ | هارون | ۱۹ | Aaron | رسول | بنیاسرائیل | گوساله سامری | طور سیناء | |||
۱۶ | الیاس | ۳ | Elijah (Elias) | رسول | بنیاسرائیل | عروج به آسمان | ||||
۱۷ | الیسع | ۲ | Elisha | بنیاسرائیل | ||||||
۱۸ | داوود | ۱۶ | David | زبور | بنیاسرائیل | کشتن جالوت قضاوت داوود |
بیتالمقدس | |||
۱۹ | سلیمان | ۱۷ | Solomon | بنیاسرائیل | سخنگفتن با حیوانات • قالیچه • انگشتر | بیتالمقدس | ||||
۲۰ | ذوالکفل | ذوالکفل | ۲ | Ezekiel | ||||||
۲۱ | یونس | ذوالنون • صاحبالحوت | ۴ | Jonah | رسول | بنیاسرائیل | زندگی در شکم نهنگ | عراق یا فلسطین | ||
۲۲ | عزیر | ۱ | بنیاسرائیل | زنده شدن پس از صد سال احیای تورات |
||||||
۲۳ | زکریا | ۷ | Zechariah | بنیاسرائیل | کفالت مریم شهادت توسط احبار یهود |
بیتالمقدس | ||||
۲۴ | یحیی | ۵ | John the Baptist | بنیاسرائیل | صابئین | نبوت در کودکی شهادت توسط پادشاه بنیاسرائیل |
||||
۲۵ | عیسی | روحالله • مسیح | ۲۵ | Jesus | اولوالعزم • رسول • امام • دارای شریعت | انجیل مسیحیت |
بنیاسرائیل | مسیحیان | عروج به آسمان بازگشت عیسی |
|
۲۶ | محمد | امین • خاتم الانبیاء • رحمة للعالمین | ۴ | اولوالعزم • رسول • امام • دارای شریعت | قرآن اسلام |
مسلمانان | فتح مکه مباهله حجة الوداع |
مدینه |
درجات و مراتب
بر اساس آیه (وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ) «بعضی از انبیا را بر بعضی برتری بخشیدیم»،[۴۰] مقام و جایگاه پیامبران یکسان نیست و برخی از آنان بر دیگران برتری دارند. در احادیث مقام پیامبر اکرم(ص) از انبیای دیگر برتر دانسته شده است.[۴۱][یادداشت ۲] از نظر یهودیان انبیای بنیاسرائیل از دیگر انبیا برتر بوده و در میان آنان نیز، حضرت موسی(ع) از دیگران برتر است.[۴۲]
اولو العزم
به گفته علامه طباطبایی، منظور از عزم در آیه ۳۵ احقاف، شریعت و مراد از اولو العزم، پیامبران صاحب شریعت است. از نظر وی پنج پیامبر دارای شریعت (نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد (ص)) اولو العزم هستند.[۴۳] برخی دیگر بر این باورند که اولو العزم منحصر در پیامبران صاحب شریعت نیست.[۴۴] بر پایه روایتی، پیامبران اولو العزم از پیامبران دیگر برترند.[۴۵]
مقام رسالت
بنابه قول مشهور، «نبی» مفهومی عامتر از «رسول» است هر رسولی، نبی است ولی همه انبیاء، رسول نیستند.[۴۶] بر پایه حدیثی، ۳۱۳ تن از پیامبران، رسول بودهاند.[۴۷] برخی از تفاوتهای نبی و رسول عبارتند از:
- رسول در خواب و بیداری وحی را دریافت میکند، اما نبی تنها در خواب.[۴۸]
- وحی بر رسول را جبرئیل ابلاغ میکند، اما وحی بر نبی از طریق فرشتگان دیگر یا الهام قلبی و یا رؤیای صادقه صورت میپذیرد.[۴۹]
- رسول علاوه بر مقام نبوت، رسالت اتمام حجت را نیز بر عهده دارد.[۵۰]
- رسول کسی است که شریعت دارد و احکام وضع میکند ولی نبی نگهبان شریعت دیگری است. طبرسی این قول را به جاحظ نسبت داده است.[۵۱] البته برخی از مفسران مانند طبرسی، نبی و رسول را مترادف میدانند.[۵۲]
پیامبران تشریعی و تبلیغی
بر اساس یک تقسیمبندی انبیاء به دو گروه پیامبران تشریعی و پیامبران تبلیغی تقسیم میشوند.[۵۳] وظیفه پیامبران تبلیغی، ترویج، تبلیغ، اجرا و تفسیر شریعتی است که در زمان ایشان بوده است. بر خلاف پیامبران تشریعی مانند نوح، ابراهیم، موسی و عیسی[۵۴] که خود صاحب شریعت بوده[۵۵] و دین تازهای آوردهاند و تعداد ایشان بسیار کم است.[۵۶]
مقام امامت
بر اساس آیه ابتلای ابراهیم، برخی پیامبران دارای مقام امامت نیز بودهاند.[۵۷] در برخی روایات مقام امامت برتر از مقام نبوت دانسته شده، چراکه این مقام در اواخر عمر ابراهیم(ع) و پس از نبوت به او داده شد.[۵۸] [یادداشت ۳]در سوره انبیاء، حضرت ابراهیم(ع)، اسحاق(ع)، یعقوب(ع) و لوط(ع) امام معرفی شدهاند.[۵۹] در حدیثی از امام صادق(ع)، همه پیامبران اولو العزم دارای مقام امامت دانسته شدهاند.[۶۰]
برتری بر فرشتگان
بنا به گفته شیخ مفید، امامیه و اهل حدیث از اهل سنت مقام پیامبران را برتر از فرشتگان میدانند ولی بیشتر معتزله از اهل سنت قائل به برتری فرشتگان بر انبیاء هستند.[۶۱] در برخی احادیث مقام پیامبر اکرم(ص) و دوازده امام، از فرشتگان بالاتر دانسته شده است.[۶۲]
پیامبران صاحب کتاب
تعدادی از پیامبران کتاب آسمانی داشتهاند؛ بنا بر آیات قرآن، زبور کتاب حضرت داوود(ع)[۶۳]، تورات کتاب حضرت موسی(ع)[یادداشت ۴]، انجیل کتاب حضرت عیسی(ع)[۶۴] و قرآن کتاب حضرت محمد (ص)[۶۵] بوده است. قرآن کتابی برای حضرت ابراهیم(ع) نام نبرده و از عبارت «صُحُف» برای او استفاده کرده است.[۶۶] همچنین بر پایه حدیثی، خداوند ۵۰ صحیفه بر شیث(ع)، ۳۰ صحیفه بر ادریس(ع) و ۲۰ صحیفه بر ابراهیم(ع) فرستاده است.[۶۷]
مفسران با استناد به آیه «از دین آنچه را به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم؛ و آنچه ابراهیم و موسی و عیسی را به آن توصیه نمودیم.»[۶۸]، حضرت نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) را دارای شریعت دانستهاند.[۶۹]در برخی روایات، علت اولو العزم معرفی شدن این پیامبران نیز شریعت آنان دانسته شده است.[۷۰]
علامه طباطبایی گفته است که هریک از پیامبران اولو العزم دارای کتاب و شریعت بودهاند[۷۱] و کتاب پیامبرانِ غیر اولو العزم مانند داوود(ع)،[۷۲] شیث(ع) و ادریس(ع)،[۷۳] منافاتی با اختصاص شریعت به پیامبران اولو العزم ندارد؛ زیرا کتاب پیامبران غیر اولو العزم مشتمل بر احکام و شریعت نبوده است.[۷۴]
معجزات
معجزه، از راههای شناخت پیامبران از مدعیان دروغین نبوت است. معجزه کار خارق العادهای است که از جانب خدا و به دست پیامبر انجام میشود، و با ادعای نبوت و تحدی همراه است.[۷۵] قرآن برخی از معجزات پیامبران را ذکر کرده است؛ ناقه صالح،[۷۶] سرد شدن آتش بر ابراهیم،[۷۷] زنده شدن چهار مرغ به دست ابراهیم،[۷۸] معجزات نهگانه موسی(ع) مانند تبدیل شدن عصا به اژدها،[۷۹] جاری شدن دوازده چشمه آب برای اسباط بنیاسرائیل،[۸۰] شکافتهشدن دریا و باز شدن راه نجات برای بنیاسرائیل،[۸۱] ید بیضا،[۸۲] معجزات عیسی(ع) مانند شفا دادن بیماران، زنده کردن مردگان، تبدیل گِل به پرنده[۸۳] و معجزات پیامبر اکرم(ص) مانند قرآن کریم[۸۴] و شق القمر[۸۵] از معجزات مشهور پیامبران است که در قرآن به آنها اشاره شده است. ابن جوزی از منابعی سخن گفته که ۱۰۰۰ معجزه برای پیامبراکرم(ص) نقل کردهاند.[۸۶]
متفاوت بودن معجزات را ناشی از تفاوت معلومات و نیاز مردم، در زمانهای مختلف دانستهاند. حکمت الهی اقتصا میکند معجزه هر پیامبری متناسب با نیاز مخاطبانش باشد. برای نمونه در زمان حضرت موسی(ع) جادو و سحر رواج داشت، خداوند معجزه موسی را عصا قرار داد تا جادوگران از آوردن شبیه آن ناتوان بمانند و حجت بر دیگران تمام شود.[۸۷]
ارهاصات
اتفاقاتی که پیش از بعثت پیامبران و با هدف، آماده ساختن مردم برای پذیرش ادعای بعدی آنان، رخ میداد،[۸۸] در اصطلاح متکلمان به ارهاص مشهور است. نجات حضرت موسی(ع) از نیل، سخن گفتن حضرت عیسی(ع) در گهواره،[۸۹] خشک شدن دریاچه ساوه، لرزیدن طاق کسری، خاموش شدن آتشکده فارس و دیگر حوادثی که در سال تولد پیامبر اکرم(ص) رخ داد[۹۰] از ارهاصات پیامبران بوده است.
کتابشناسی
محدثان، مفسران و متکلمان اسلامی در آثار خود مطالبی را درباره پیامبران نوشتهاند. علامه مجلسی چهار جلد از کتاب بحار الانوار را به روایات مربوط به پیامبران[۹۱] و نه جلد را به تاریخ پیامبر اکرم (ص) اختصاص داده است.[۹۲] همچنین درباره پیامبران کتابهایی به صورت مستقل نوشته شده است که بیشتر با عنوان قصص الانبیاء منتشر شده است در این آثار بیشتر به شرح حال پیامبران و گاهی نیز مباحث اعتقادی مربوط به آنان پرداخته شده است، برخی از این آثار عبارتند از:
- النّورُ المُبین فی قِصَص الاَنْبیاءِ وَالمُرْسَلین: این کتاب نوشته سید نعمت الله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) است. این کتاب دربردارنده زندگی پیامبرانی است که نامشان در روایات شیعی آمده است. نویسنده در مقدمه به مباحثی همچون تعداد انبیاء، اشتراکات آنان، پیامبران اولو العزم و نیز تفاوت نبی و امام پرداخته است. این کتاب به زبان عربی نوشته شده و با عنوان «داستان پیامبران یا قصههای قرآن از آدم تا خاتم» به فارسی ترجمه شده است.
- قصص الانبیا راوندی؛ این کتاب اثر قطب الدین راوندی است. نویسنده در این کتاب شرح حال پیامبران را به ترتیب تقدم زمانی آورده است.
- تنزیه الانبیاء والائمة: سید مرتضی(۳۵۵ـ۴۳۶ق.) آن را در اثبات عصمت پیامبران و به زبان عربی نوشته است. نویسنده در این کتاب پیامبران را از هرگونه خطا، گناه صغیره و کبیره مصون میداند.[۹۳]
- وقایع السنین والاعوام: این کتاب اثر سید عبدالحسین خاتونآبادی(درگذشته ۱۱۰۵ق) است. کتاب سه بخش دارد. بخش اول آن مربوط به تاریخ پیامبران است، نویسنده در این بخش اسامی، طول عمر و برخی از احوالات شماری از پیامبران را ذکر کرده و در دو بخش دیگر از وقایع مربوط به دوران پیامبر اکرم(ص) سخن گفته است. وقایع السنین به زبان فارسی نوشته شده است.
- لطائف قصص الأنبياء علیهمالسلام: نوشته سهل بن عبدالله تستری (درگذشته ۲۳۸ق) است. این کتاب با استفاده از آیات و روایات به نکاتی از زندگی پیامبران پرداخته است.
- حیات القلوب: این کتاب اثر علامه مجلسی(درگذشته ۱۱۱۰ق) و دربردارنده سرگذشت پیامبران و جانشینان آنان است. مجلسی در این کتاب به نبوت عامه، خلافت امام علی(ع)، وجوب وجود امام، منصوب بودن و عصمت نیز پرداخته است.
همچنین کتابهای قصص الأنبياء المسمی عرائس المجالس اثر احمد بن محمد ثعلبی، قصص الانبیاء نوشته ابن کثیر و قصص الانبیاء اثر ابواسحاق نیشابوری از عالمان اهل سنت به این موضوع اختصاص دارد.
پانویس
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱۲، ص۵۵.
- ↑ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۵۹.
- ↑ مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۱۱۶.
- ↑ مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سوره قصص، آیه ۱۶؛ سوره انبیاء، آیه۸۷؛ سوره طه، آیه۱۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵.
- ↑ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۴.
- ↑ برای مطالعه روایت نگاه کنید به: صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۳۲، ج۷۴، ص۷۱.
- ↑ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۳۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۶۰.
- ↑ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۶۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۶، ص۳۵۲.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ۳۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۳۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه۴۰.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۶۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۶۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۳.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۴۱-۲۴۲.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۶۳.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۴۴۸.
- ↑ قطب راوندی، قصص النبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۴۴۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۵۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۳۷۳؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء،۱۴۰۹ق، ص۲۲۴.
- ↑ نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیا التراث العربی، ج۷، ص۸۲.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۴۴۸-۴۵۱.
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۹۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ سوره مریم، آیه۵۳.
- ↑ سوره هود، آیه۷۴.
- ↑ سيد بن طاووس، الملهوف على قتلى الطّفوف، ص۱۰۲
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، دار المعرفة، ج۲، ص۷۲۰.
- ↑ سوره اسراء، آیه۵۵.
- ↑ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ طاهری آکردی، یهودیت، ۱۳۹۰ش، ص۱۷۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۵.
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۵.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۳۲، ج۷۴، ص۷۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۳ش، ص۵۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۴۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۴۴-۱۴۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۱۵۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۲۴.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ سوره انبیاء، آیات ۶۹ تا ۷۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۹-۵۰.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ سوره اسراء، آیه۵۵.
- ↑ سوره حدید، آیه۲۷.
- ↑ سوره شوری، آیه۷.
- ↑ سوره اعلی، آیه۱۹.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴.
- ↑ سوره شوری، آیه۱۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۸۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۶۳.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
- ↑ سوره اعراف، آیه۷۳.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۶۹.
- ↑ سوره بقره، آیه۲۶۰.
- ↑ سوره شعراء، آیه۳۲.
- ↑ سوره بقره آیه۶۰.
- ↑ سوره شعراء، آیه۶۳.
- ↑ سوره اعراف: آیه۱۰۸؛ سوره طه، آیه۲۲؛ سوره شعراء، آیه۳۳؛ سوره نمل، آیه۱۲؛ سوره قصص، آیه۳۲.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۴۹؛ سوره مائده، آیه۱۱۰.
- ↑ سوره طور، آیه ۳۴.
- ↑ سوره قمر، آیه۱.
- ↑ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۲۹.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۲.
- ↑ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات، مکتبه لبنان، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۶۸؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱-۱۵.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۵-۲۴.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
یادداشت
- ↑ اسماعیل بن حزقیل از پیامبران بنیاسرائیل است. علامه طباطبایی معتقد است که منظور قرآن از اسماعیل در آیه «واذكُر فِى الكِتبِ اِسمعيلَ اِنَّهُ كانَ صادِقَ الوَعدِ و كانَ رَسولاً نَبيـّا» (سوره مریم، آیه۵۴)، اسماعیل بن حزقیل است (طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۶۳).
- ↑ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً أَفْضَلَ مِنِّي وَ لَا أَكْرَمَ عَلَيْهِ مِنِّي قَالَ عَلِيٌّ (ع) فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَنْتَ أَفْضَلُ أَمْ جَبْرَئِيلُ؟ فَقَالَ(ص) يَا عَلِيُّ! إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ عَلَى مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ «رسول خدا (ص) فرمود: خداوند مخلوقی برتر از من و گرامیتر از من خلق نکرده است حضرت علی علیه السلام پرسید «ای رسول خدا ، شما برترید یا جبرئیل؟» فرمود : یاعلی ، خداوند متعال پیامبران مُرسَل خود را بر فرشتگان مقربش برتری عطا فرمود و مرا بر تمامی انبیا و مرسلین برتری داد. صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ در روایت مشهوری از امام صادق(ع) مراتب پیش از امامتِ ابراهیم(ع) این گونه برشمرده شده است: ۱- عبودیت ۲- نبوت ۳- رسالت ۴- خُلَّت(خلیل اللهی) ۵- امامت. إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى اتَّخَذَ إبراهيمَ عَبدا قَبلَ أن يَتَّخِذَهُ نَبيّا ، و إنّ اللّه َ اتَّخَذَهُ نَبيّا قَبلَ أن يَتَّخِذَهُ رَسولاً ، و إنّ اللّه َ اتَّخَذَهُ رَسولاً قَبلَ أن يَتَّخِذَهُ خَليلاً ، و إنّ اللّه َ اتَّخَذَهُ خَليلاً قَبلَ أنْ يَجعَلَهُ إماما ، فلَمّا جَمَعَ لَهُ الأشياءَ قالَ : «إنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إماماً...» امام صادق (ع) : خداوند متعال ابراهيم علیه السلام را پیش از آنکه به پیامبرى برگزیند، به بندگى [خود ]گرفت و پیش از آنکه به رسولى برگزیندش به پیامبرى برگزید و پیش از آنکه خلیلش گرداند او را به رسولى برگزید و پیش از آنکه امامش قرار دهد او را به خلیلى گرفت و چون همه اين مقامات را برايش فراهم آورد، فرمود : «من تو را امام مردم قرار دادم» کلینی، الكافي،۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ قرآن بر نزول تورات بر موسی نازل تصریح نکرده است؛ اما نزول تورات را از جانب خدا دانسته (سوره مائده، آیه۴۴) و نیز نزول الواح بر موسی را تأیید کرده است (سوره اعراف، آیه۱۵۴). برخی از مفسران گفتهاند الواح همان تورات است (طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲۵۰).
منابع
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
- تهانوی، محمدعلی بن علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق: علی فرید دحروج، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، بیتا.
- جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، هجرت، ۱۳۷۷ش.
- سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیاء و الأئمه، تحقیق: فارس حسون کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تصحیح: علیاکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا علیهالسلام، تصحیح: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
- صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ق.
- صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
- طاهری آکردی، محمدحسین، یهودیت، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۰ش/۱۴۳۲ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تصحیح: احمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، تصحیح: مؤسسة البعثه، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیا التراث العربی، بیتا.
- طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- قطب راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الانبیاء، تصحیح: غلامرضا عرفانیان یزدی، مشهد، مرکز پژوهشهای اسلامی، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مصباح یزدی، محمدتقی، راه و راهنماشناسی، بازنگری: مصطفی کریمی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۳ش.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا.
- مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، تصحیح: علیاکبر غفاری و محمود محزمی زرندی، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، عدم سهو النبی، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.