اِبراهیم بن اَدهَم (۸۰-۱۶۱ق) از عارفان و معاصر سه تن از امامان شیعه، یعنی امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است. نام او در کتب رجالی متقدم شیعی ذکر نشده است، اما برخی او را از شیعیان صوفی دانسته‌اند.

ابراهیم بن اَدهم
اطلاعات فردی
تولد۸۰ یا ۱۰۰ق
محل زندگیبلخ، نیشابور، مکه و شام
وفات۱۶۰ق
محل دفنشام
صحابیامام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)
اطلاعات حدیثی
راوی از معصومامام باقر(ع)
مشایخمحمد بن زیاد جمحی، ابی اسحاق، مالک بن دینار، اعمش
شهرتعرفان و زهد


وی از خانواده اشراف و حاکمان بلخ بوده، اما ناگهان به زهد گرایش یافت. ابراهیم پس از توبه به سمت مکه رفت و در آنجا با بزرگان صوفی همچون سفیان ثوری و فضیل عیاض هم‌صحبت شد. وی پس از مدتی به سمت شام رفته و تا آخر عمر در آنجا ماند. او سرسلسله برخی از طریقت‌های صوفی مانند طریقت ادهمیه و نقشبندیه دانسته شده است.

زندگی، نصایح و گزارش اعمال و رفتار ابراهیم ادهم، در بسیاری از آثار عرفانی بیان شده است. او، ازدواج و فرزندآوری را مغایر با زهد می‌دانسته است. شقیق بلخی، مشهورترین شاگرد ابراهیم ادهم معرفی شده است.

زندگی‌نامه

ابراهیم بن ادهم بن سلیمان بن منصور بلخی، از بزرگان مکتب زهد[۱] و از عارفان قرن دوم هجری دانسته می‌شود.[۲] کنیه او ابواسحاق[۳] و به او «العجلی» نیز گفته شده است.[۴] ابراهیم ادهم در سال ۸۰ق[۵] یا ۱۰۰ق[۶] در خانواده‌ای غیر عرب[۷] یا از اعراب بنی‌ تمیم[۸] در شهر بلخ که جزئی از خراسان بود، متولد شد.[۹] ذهبی نویسنده کتاب تاریخ الاسلام معتقد است او در سفر والدینش برای انجام حج، در مکه به دنیا آمد.[۱۰] ‍ ابراهیم و پدرانش از امیران،[۱۱] حاکمان[۱۲] و اشراف شهر بلخ بوده‌اند،[۱۳] اما بنابر منابع تاریخی، او تاج و تخت و زندگی پر زرق و برق خود را رها کرده و به زهد و فقر روی آورد و مشغول سلوک و مجاهده با نفس شد.[۱۴]

کتاب‌های مختلف از جمله آثار عرفانی، درباره زندگی‌نامه، رفتار و نصایح او، مطالبی بیان کرده‌اند.[۱۵] برخی منابع مانند تذکرة الاولیای عطار نیشابوری، از دیدار وی با خضر نبی و آگاهی‌اش از اسم اعظم خداوند سخن گفته‌اند.[۱۶]

گرایش به زهد

منابع مختلف اسلامی، دلایل مختلفی برای گرایش ابراهیم ادهم به زهد و کناره‌گیری از دنیا بیان کرده‌اند؛ از جمله شنیدن صدایی غیبی وقتی می‌خواست به شکار بپردازد،[۱۷] یا به زبان آمدن آهو،[۱۸] یا دیدن کارگری که با کمترین امکانات از زندگی خود لذت می‌برد.[۱۹] طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، ابراهیم ادهم دلیل انتخاب زهد و ترک دنیا را مواردی مانند ترس از وحشت قبر، طولانی بودن سفر قیامت و نداشتن توشه کافی، جباریت خداوند و نداشتن عذر موجه عنوان کرده است.[۲۰] [یادداشت ۱]

به باور او، وارد شدن به زهد و رسیدن به مقام صالحان، شروطی دارد؛‌ از جمله: بستن باب نعمت و گشودن باب شدت، بستن باب عزت و گشودن باب ذلت، بستن باب راحت و گشودن باب جهد، بستن باب خواب و گشودن باب بیداری، بستن باب بی‌نیازی و گشودن باب فقر، بستن باب آرزو و گشودن باب مرگ.[۲۱]

محسن قرائتی، نویسنده معاصر، زهدِ مورد نظر ابراهیم ادهم را مغایر با مفهوم زهد در اسلام دانسته[۲۲] و آن را مورد نهی و توبیخ پیامبر اسلام(ص) معرفی کرده است.[۲۳] ابراهیم ادهم، ازدواج و فرزندآوری را مغایر با زهد[۲۴] و گوشه‌گیری از اجتماع را لازم می‌دانسته است.[۲۵]

مهاجرت به مکه و شام

ابراهیم پس از توبه به نیشابور رفت، ۹ سال در غار کوهی به نام البثراء ساکن شد[۲۶] و پس از آن به مکه رفت. [۲۷] ذهبی، مورخ و محدث اهل سنت، خروج او از بلخ را به علت ترس از ابومسلم خراسانی دانسته است.[۲۸] ابراهیم ادهم در مکه با عارفانی چون سفیان ثوری و فضیل بن عیاض آشنا شد[۲۹] و سپس به شام رفت.[۳۰] او را سبب پیشرفت زهد و عرفان در شام دانسته‌اند.[۳۱]

وفات

منابع مختلف تاریخی، سال وفات ابراهیم ادهم را ۱۶۰ق[۳۲] ۱۶۱ق[۳۳]، ۱۶۲ق[۳۴]، یا ۱۶۶ق[۳۵] ذکر کرده‌اند. او به مرگ طبیعی وفات کرد؛[۳۶] هرچند برخی معتقدند که در یکی از غزوات و جنگ با رومیان،[۳۷] در منطقه سوقین یکی از بلاد روم کشته شد.[۳۸] درباره محل دفن او نیز اختلافاتی وجود دارد که منطقه صور، از شهرهای ساحلی شام، یکی از این موارد است.[۳۹]

جایگاه

 
خوشنویسی مناجات ابراهیم بن ادهم هنگام طواف کعبه به خط محمد اوزچای به سبک نسخ

ابراهیم ادهم در کنار حسن بصری (درگذشته ۱۱۰ق)، مالک دینار، رابعه عدویه، شقیق بلخی و معروف کرخی (درگذشته ۲۰۰ق) از طبقه نخستین عرفان و تصوف در اسلام بوده دانسته شده است.[۴۰] [یادداشت ۲] برخی معتقدند که نام صوفی در زمان ابراهیم ادهم رواج یافت.[۴۱]

صوفیان بلخ، از جمله ابراهیم ادهم، تحت تأثیر مکتب بصره، ویژگی‌هایی از قبیل مبالغه در زهد، عبادت، خوف و التزام به فقر داشته‌اند.[۴۲] ابراهیم ادهم همچنین تحت تأثیر چهره‌های برجسته تصوف از جمله حسن بصری و سفیان ثوری هم بوده است.[۴۳] در عین حال، تصوف شام، تأثیر بسیاری از ابراهیم ادهم گرفته[۴۴] و تحول زهد و عبادت‌ورزی و نیز ایجاد ریاضتهای صوفیانه، نتیجه تأثیرات او قلمداد شده است.[۴۵]

ابراهیم ادهم، از جمله محدثین به شمار آمده است[۴۶] و در کتب رجالی اهل سنت، بسیار مدح شده و او را از اصحاب ابوحنیفه و سفیان ثوری دانسته‌اند.[۴۷] ابوحنیفه، امام مذهب حنفی در اهل سنت[۴۸] و جنید بغدادی، از او با القابی احترام‌آمیز یاد کرده‌اند؛[۴۹] به طوری که این القاب در شعر عارفان نیز بازتاب داشته است.[۵۰] به گفته زین العابدین شیروانی (۱۱۹۴-۱۲۵۳ق)، نویسنده و شاعر صوفی، نامی از ابراهیم ادهم در کتب رجالی متقدم شیعه ذکر نشده است.[۵۱] سید محسن اعرجی کاظمی (۱۱۳۰-۱۲۲۷ق)، فقیه شیعه، ابراهیم ادهم را در کنار کمیل بن زیاد، بشر بن حارث مروزی و بایزید بسطامی، از رجال شیعی صوفی دانسته است.[۵۲]

وی سرسلسله برخی از طریقت‌های صوفی دانسته شده است؛[۵۳] بر این اساس، طریقت ادهمیه[۵۴] و نقشبندیه، خود را به واسطه ابراهیم ادهم متصل به امام سجاد(ع) می‌دانند.[۵۵] [یادداشت ۳]

ارتباط با معصومین(ع)

ابراهیم ادهم هم‌عصر امام سجاد(ع) ، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بوده و گزارش‌هایی از رابطه وی با آنها در منابع آمده است. برخی منابع، از ملازمت وی با امام سجاد(ع) سخن گفته‌اند.[۵۶] ملاقات ابراهیم ادهم با امام چهارم شیعیان و توصیه امام به وی نیز در منابع شیعه ذکر شده است.[۵۷]

زین العابدین شیروانی، از ملاقات ابراهیم ادهم و امام باقر(ع) سخن گفته[۵۸] و محمدکاظم اسرار تبریزی (۱۲۶۵-۱۳۱۵ق)، شاعر و صوفی عصر قاجار، او را از مریدان امام پنجم شیعیان دانسته است.[۵۹] روایاتی از امام باقر(ع) به نقل از ابراهیم ادهم در آثار روایی ذکر شده است.[۶۰]

در کتاب سفینة البحار و دیگر منابع آمده، در جریان خروج امام صادق(ع) از کوفه به سوی مدینه، ابراهیم ادهم نیز از مشایعت‌کنندگان وی بوده[۶۱] و برخی منابع، ابراهیم را از خادمان امام صادق(ع) دانسته‌اند.[۶۲]

اساتید و شاگردان

ابراهیم ادهم روایاتی از امام باقر(ع)، محمد بن زیاد جمحی، ابی اسحاق، مالک بن دینار، اعمش و پدر خود نقل کرده است.[۶۳]

معروف‌ترین شاگرد او شقیق بلخی است که از عارفان بزرگ و شاگرد امام کاظم(ع) معرفی شده[۶۴] و بنا بر نظر مشهور[۶۵] مرید و تربیت‌یافته ابراهیم ادهم،[۶۶] یا همراه و هم‌صحبت او بوده است.[۶۷]

در شعر و ادبیات

شیوه زندگی، رفتار و نصایح ابراهیم ادهم در سروده‌های شعرا به خصوص عارفان بازتاب گسترده‌ای داشته است به گونه‌ای که حکایات ابراهیم ادهم در موضوعات مختلف همچون زندگی‌نامه،[۶۸] داستان توبه و گرایش به زهد،[۶۹]سبب هجرت،[۷۰] ملاقات با خضر،[۷۱] و فرزند خود،[۷۲] مناجات‌ها،[۷۳] کرامات‌،[۷۴] حکایات و موضوعات مختلف دیگر[۷۵] به نظم و شعر درآمده است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سهرودی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۴.
  2. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۰.
  3. سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۸.
  4. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷، ج۱۰، ص۱۳۵.
  5. فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۹.
  6. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۸۷-۳۸۸.
  7. پیرجمال اردستانی، مرآت الأفراد، ۱۳۷۱ش، ص۳۳۲.
  8. ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۴؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۹.
  9. سلمی، طبقات الصوفیه، ۱۴۲۴ق، ص۱۵.
  10. ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۵.
  11. سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵.
  12. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۴۸.
  13. ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۵؛ خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷.
  14. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷.
  15. برای نمونه ببینید: عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۹۴؛ قشیری، رساله قشیریه، ۱۳۷۴ش، ص۳۴۵، ۴۳۰، ۴۵۵؛ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۹؛ مستملی بخاریی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۲۶؛ نسفی، راز ربانی اسرار الوحی سبحانی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۷، ۱۶۳؛ سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳؛ غزالی، ترجمه احیاء علوم الدین، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۱۸۵؛ سلمی، مجموعة آثار السلمی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۶۶؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۶۳؛ میبدی، کشف الأسرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۵۱؛ سمعانی، روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹، ۵۱۳؛ انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۶۲؛ مشکینی، نصایح و سخنان چهارده معصوم(ع) و هزار و یک سخن، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۵؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲؛ فیض کاشانی، راه روشن، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۲۰؛ دیلمی، ترجمه إرشاد القلوب دیلمی، ۱۳۴۹ش، ج۲، ص۲۷۷؛ کراجکی، نزهة النواظر، تهران، ص۷۷؛ جامی، نفحات الأنس، ۱۸۵۸م، ص۴
  16. عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۸؛ شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱.
  17. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۱۳۵؛ سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۷؛ مناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۱۹۵؛ زقزوق، موسوعة التصوف الاسلامی، ۱۴۳۰ق، ص۲۰۲؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فی طبقات الصوفیه، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱.
  18. هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۸.
  19. مظاهری، اخلاق و جوان، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۰۳.
  20. مشکینی، نصایح و سخنان چهارده معصوم(ع) و هزار و یک سخن، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۵.
  21. سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳.
  22. قرائتی، گناه‌شناسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۷.
  23. قرائتی، گناه‌شناسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۷.
  24. عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۹۳؛ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، ۱۳۸۰ش، ص۵۴؛ شهید ثانی، منیة المرید، ۱۴۰۹ق، ص۲۲۸؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲.
  25. فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲.
  26. زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۴۷.
  27. عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۷.
  28. ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰،ص۴۴.
  29. سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۹.
  30. ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۷.
  31. کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.
  32. خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷.
  33. سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۹؛ روزبهان ثانی، تحفة أهل العرفان، ۱۳۸۲ش، ص۲۱.
  34. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۸۲؛ پیرجمال اردستانی، مرآت الأفراد، ۱۳۷۱ش، ص۳۳۲.
  35. خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷.
  36. خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷ به نقل از تذکره الاولیا
  37. روزبهان ثانی، تحفة أهل العرفان، ۱۳۸۲ش، ص۲۱.
  38. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس،۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۲۳۲؛ خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷.
  39. ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۹؛ برای مورد دیگر بنگرید: زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۱، ص۳۱.
  40. احمدپور، کتاب‌شناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷.
  41. احمدپور، کتاب‌شناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷
  42. سلمی، مجموعة آثار أبوعبد الرحمن سلمی، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۵۸.
  43. کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.
  44. کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.
  45. کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.
  46. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ذیل واژه ابراهیم ادهم، ص۴۰۵
  47. شیروانی، ریاض السیاحة، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۲.
  48. عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۶.
  49. عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۵.
  50. اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بی‌تا، ص۱۸۲.
  51. شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱.
  52. اعرجی کاظمی، عدة الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۰.
  53. شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۷؛ میرزا شیرازی، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۴۵.
  54. گولپینارلی، مولانا جلال الدین، ۱۳۶۳ش، ص۲۴۶؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۳۰۹.
  55. میرزا شیرازی، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۴۵.
  56. شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰.
  57. نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸؛ قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹.
  58. شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰.
  59. تبریزی، منظر الأولیاء، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۰.
  60. ابن طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۷۵.
  61. قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۱.
  62. جزائری، ریاض الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸؛ مجلسی، زندگانی حضرت امام جعفر صادق(ع)، ۱۳۹۸ق، ص۲۲.
  63. ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۴.
  64. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۰۶۸
  65. فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۴.
  66. صفی علیشاه، عرفان الحق، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۱؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۴۸.
  67. سلمی، طبقات الصوفیة انصاری، ۱۴۲۴ق، ص۱۸.
  68. شاه نعمت الله ولی، دیوان شاه نعمت الله ولی، ۱۳۸۰ش، ص۹۹۶؛ عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۲۱۹؛ اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بی‌تا، ص۱۸۲.
  69. خلخالی، رسائل فارسی ادهم خلخالی، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۱.
  70. مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۵۲۰.
  71. عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۲۷۷.
  72. عطار نیشابوری، منطق الطیر، ۱۳۷۳ش، ص۲۳۲.
  73. عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۴۰۲
  74. مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۲۷۹.
  75. عطار نیشابوری، مصیبت نامه، ۱۳۵۴ق، ص۲۲۵؛ مولوی، دیوان کبیر شمس، ۱۳۸۴ش، ص۷۱۷؛ عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۶۹، ۳۵۰؛ فیض کاشانی،دیوان فیض کاشانی، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۷۹؛ عطار نیشابوری، مظهر العجائب، ۱۳۲۳ش، ص۹۸؛ فیض کاشانی، عرفان مثنوی، ۱۳۷۹ش، ص۱۷۸.

یادداشت

  1. در ارتباط با گرایش زهد دلائل مختلف دیگری نیز وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر نگاه کن به: عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۶؛ فاطمی، گنجینه اخلاق؛ جامع الدرر فاطمی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۴؛ مستملی بخاریی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۲.
  2. هرچند برخی معتقدند که برخی از اصحاب امام علی(ع) چون سلمان فارسی، اویس قرنی، کمیل بن زیاد، رشید هجری و میثم تمار، جز طبقه اول عارفان هستند که عامه عرفا ایشان را پس از امام علی(ع) در راس سلسله‌های خود قرار داده‌اند؛(طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۰.)
  3. برخی نیز معتقدند رشته انتساب ابراهیم ادهم در طریقت از جانب فضیل عیاض و او از جانب عبدالواحد بن زید و او از جانب کمیل بن زیاد و او از امیرالمومنین(ع) است.(شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸.) سلسله چشتیه این سلسله را پذیرفته‌اند؛(شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۴۰.) هرچند برخی معتقدند که ادهمیه و چشتیه به واسطه ابراهیم ادهم به امام باقر(ع) متصل می‌شوند(شیروانی، ریاض السیاحة، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸؛ شیروانی، بستان السیاحه، ۱۳۱۵ش، ص۳۴۷.) و همچنین سلسله حسینیه نیز به واسطه ابراهیم ادهم به امام باقر(ع) می‌رسند.( شیروانی، بستان السیاحه، ۱۳۱۵ش، ص۳۴۶.)

منابع

  • ابن‌الملقن، عمر بن علی المصری، طبقات الأولیاء، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • ابن‌خمیس الموصلی، حسین بن نصر بن محمد، مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فی طبقات الصوفیة، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۷ق.
  • ابن‌شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم،‌ دار الذخایر، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌عماد حنبلی دمشقی، شهاب الدین ابو الفلاح، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق الأرناؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
  • احمدپور، مهدی، کتاب‌شناخت اخلاق اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵ش.
  • اسیری لاهیجی، محمد، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بی‌جا، بی‌تا.
  • اعرجی کاظمی، محسن بن حسن، عدة الرجال، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • انصاریان، حسین، عرفان اسلامی: شرح مصباح الشریعة، قم،‌ دار العرفان، ۱۳۸۶ش.
  • پیرجمال اردستانی، مرآت الأفراد، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • تبریزی، محمدکاظم بن محمد، منظر الأولیاء، تهران، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شواری اسلامی، ۱۳۸۸ش.
  • جامی، عبدالرحمن، نفحات الأنس، کلکته، مطبعه لیسی، ۱۸۵۸م.
  • جزائری، نعمت الله بن عبدالله، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۲۷ق.
  • خوارزمی، کمال الدین حسین، ینبوع الأسرار فی نصائح الأبرار، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، تهران، مرکز دائره المعارف اسلامی، ۱۳۷۴ش.
  • دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب دیلمی، ترجمه مسترحمی، تهران، کتاب‌فروشی بوذرجمهری، چاپ سوم، ۱۳۴۹ش.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳ق.
  • روزبهان ثانی، ابراهیم بن صدر الدین، تحفة أهل العرفان، تهران، یلدا قلم، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • زبیدی، محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
  • زرکلی، خیرالدین، الأعلام، بیروت، ‌دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
  • زقزوق، محمود حمدی، موسوعة التصوف الاسلامی، قاهره، وزارة الاوقاف المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه، ۱۴۳۰ق.
  • سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • سلمی، محمد بن الحسین، طبقات الصوفیة، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
  • سلمی، محمد بن حسین، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹ش.
  • سمعانی، احمد، روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • سهروردی، شهاب‌الدین ابو حفص، عوارف المعارف، ترجمه ابو منصور اصفهانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، منیة المرید، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
  • شیروانی، زین‌العابدین، ریاض السیاحة، تهران، انتشارات سعدی، ۱۳۶۱ش.
  • صفی علیشاه، محمدحسن بن محمدباقر، عرفان الحق، تهران، صفی علیشاه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، شیعه در اسلام، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۸ش.
  • عطار نیشابوری، فرید الدین، تذکرة الأولیاء، لیدن، مطبعه لیدن، چاپ اول، ۱۹۰۵م.
  • غزالی، ابوحامد محمد، احیاء علوم الدین، ترجمه مؤید الدین خوارزمی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
  • غزالی، ابوحامد محمد، کیمیای سعادت، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
  • فقیر اصطهباناتی، علی، خرابات در بیان حکمت، شجاعت، عفت و عدالت، تهران، آینه میراث، ۱۳۷۷ش.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، راه روشن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
  • قرائتی، محسن، گناه‌شناسی، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش.
  • قشیری، ابوالقاسم عبد الکریم، رساله قشیریه (ترجمه)، تهران، نشر علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش.
  • قمی، عباس، سفینة البحار، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • کاشانی، عبد الرزاق، مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، تهران، میراث مکتوب، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، قم، صحیفه خرد، ۱۳۸۹ش.
  • کراجکی، محمد بن علی، نزهة النواظر در ترجمه معدن الجواهر، تهران، اسلامیه، بی‌تا.
  • گولپینارلی، عبدالباقی، م‍ولان‍ا ج‍لال‌ال‍دی‍ن‌: زن‍دگ‍ان‍ی‌، ف‍ل‍س‍ف‍ه‌، آث‍ار و گ‍زی‍ده‌ای‌ از آن‍ه‍ا، ت‍رج‍م‍ه‌ و ت‍وض‍ی‍ح‍ات‌ ت‍وف‍ی‍ق‌ س‍ب‍ح‍ان‍ی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
  • مجلسی، محمدباقر، زندگانی حضرت امام جعفر صادق(ع)، ترجمه موسی خسروی، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۸ق.
  • مستملی بخاری، اسماعیل، شرح التعرف لمذهب التصوف، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۶۳ش.
  • مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
  • مشکینی اردبیلی، علی، نصایح و سخنان چهارده معصوم(ع) و هزار و یک سخن، قم، نشر الهادی، چاپ بیست و چهارم، ۱۳۸۲ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش.
  • مظاهری، حسین، اخلاق و جوان، قم، شفق، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
  • مناوی، محمد عبدالرؤوف، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة، بیروت،‌ دار الصادر، ۱۹۹۹م.
  • میبدی، ابوالفضل رشید الدین، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
  • میرزا شیرازی، ابوالقاسم، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، تهران، خانقاه احمدی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
  • نسفی، عزیزالدین، راز ربانی (اسرار الوحی سبحانی)، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۸ش.
  • نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مولف، ۱۴۱۴ق.
  • هجویری، ابوالحسن علی، کشف المحجوب، تهران، طهوری، چاپ چهارم، ۱۳۷۵ش.

پیوند به بیرون