طریقت در تصوف اسلامی، راهی برای رسیدن بندگان به خدا و معرفت اوست. برای پیمودن این راه نظام نظری و عملی گسترده‌ای به‌عنوان طریقت‌ها (فرقه‌ها، سلسله‌های) صوفیانه ایجاد شده است. در تصوف اسلامی، مفهوم طریقت در کنار دو مفهوم شریعت و حقیقت تبیین شده: شریعت به‌عنوان ظاهر دین، حقیقت به‌عنوان باطن دین و طریقت به‌عنوان راهی معنوی که باید از ظاهر دین برای رسیدن به باطن آن از سوی سالک طی شود که تجسم خارجی آن طریقه‌ها هستند. در طریقت‌، اتصال معنوی به پیامبر(ص) الزامی دانسته شده و به باور اغلب صوفیان این اتصال به‌واسطه امام علی(ع) برقرار می‌شود. برخی ظهور طریقت را ناشی از تعلیم و تربیت ائمه شیعه(ع) دانسته‌اند.

طریقت را دربرگیرنده اصول سلوک معنوی در اسلام و اصلی‌ترین عامل حفظ و انتقال تعالیم صوفیه در جهان اسلام دانسته‌اند. برای طریقت منازلی ترسیم شده که سالک باید طی سفر معنوی خود در آنها اقامت کند. طریقت را عامل اصلی گسترش اسلام در برخی مناطق جهان می‌دانند. طریقت پیروانی از اهل‌سنت و از شیعه دارد. اعتقاد به پیروی کامل از امام زنده از اعتقادات اصلی در طریقه‌های شیعی، چون نعمت‌ اللهیه، ذهبیه و خاکساریه است.

پیدایش طریقت در تاریخ تصوف اسلامی را هم‌زمان با پیدایش نظام آموزشی خانقاه در نیمه دوم قرن سوم قمری دانسته‌اند. اواخر سده پنجم تا اواخر سده هفتم قمری را از مهم‌ترین دوره‌های تاریخ تصوف به‌جهت پیدایش کهن‌ترین و اصلی‌ترین طریقه‌ها قلمداد کرده‌اند. گفته شده که در این دوره، طریقه‌هایی تأسیس شد که موجب نزدیکی تصوف به تشیع شدند. اواخر دوره زندیه تا اوایل دوره قاجاریه را دوران شکوفایی دوباره طریقه‌های شیعی ایران برشمرده‌اند. این شکوفایی با مخالفت برخی از سرسخت‌ترین مخالفان طریقت و تصوف از فقیهان شیعه همراه بوده است.

افکار و آداب متفاوت اهل طریقت مورد انتقاد عالمان مذاهب مختلف اسلامی، از جمله عالمان شیعه، قرار گرفته است. مرتضی مطهری قرار دادن طریقت و حقیقت در مقابل شریعت را از مهم‌ترین اختلافات میان صوفیان و فقیهان اسلامی می‌داند. شیوه زندگی صوفیانه، خانقاه‌نشینی، آموزش خاص خانقاهی، غناء و سماع از دیگر موارد انتقاد بر طریقت شمرده شده است. گفته شده که عالمان شیعه بیشترین نقدها را بر طریقت وارد کرده‌اند؛ کسانی چون شیخ مفید، علامه حلی، ملاصدرا و شیخ حر عاملی.

تعریف و جایگاه

طریقت در تصوف اسلامی، راهی برای رسیدن بندگان به خدا و معرفت او دانسته شده است.[۱] محققان معتقدند که در تصوف اسلامی مفهوم طریقت در کنار دو مفهوم شریعت و حقیقت تبیین شده است:[۲] شریعت به‌عنوان ظاهر دین، حقیقت به‌عنوان باطن دین و طریقت به‌عنوان راهی معنوی که باید از ظاهر دین برای رسیدن به باطن آن از سوی سالک طی شود که تجسم خارجی آن طریقه‌ها (سلسله‌ها، فرقه‌های) صوفیانه هستند.[۳] گفته شده که اصطلاح طریقت در متون عرفانی با تعاریف مختلف و در قالب تصویرهای متفاوت[۴] ارائه شده که با برخی دیگر از اصطلاحات عرفانی خطوط مشترک معنایی دارد:[۵] عبدالکریم قشیری (۳۷۵-۴۶۵ق)، از محققان صوفیه، طریقت را عمل‌کردن بر اساس عمل پیامبر (ص) دانسته است؛[۶] مولوی طریقت را رفتن بر جاده‌ای بر می‌شمرد که مقصد آن حقیقت است؛ رفتنی با نور چراغ شریعت.[۷]

نقد سعدی بر عزلت‌گرایی اهل طریقت:[۸]
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فَریق را
گفت آن گلیم خویش بِدَر می‌بَرَد ز موج
وین جَهْد می‌کند که بگیرد غریق را.[۹]

برخی معتقدند که صوفیان برای پیمودن طریقت نظام نظری و عملی گسترده‌ای در فرهنگ اسلامی پدید آوردند که طریقت‌های صوفیانه هستند.[۱۰] آنه‌ماری شیمل طریقه‌ها را به‌عنوان نهادهای اجتماعی تصوف قلمداد کرده است.[۱۱] در طریقت‌، اتصال معنوی به پیامبر(ص) الزامی دانسته شده[۱۲] و این اتصال اکثراً به‌واسطه امام علی(ع) برقرار شده است.[۱۳] گفته شده که بسیاری از طریقه‌ها این اتصال را از طریق امام رضا(ع) و به‌واسطه معروف کَرْخی برقرار کرده‌اند.[۱۴] سید محمدحسین طباطبایی معتقد است که ظهور طریقت در تصوف از تعلیم و تربیت ائمه شیعه(ع) سرچشمه گرفته است.[۱۵]

طریقت را دربرگیرنده اصول سلوک معنوی در اسلام به‌شمار برده‌اند.[۱۶] طریقت را عامل اصلی گسترش اسلام در برخی مناطق جهان دانسته‌اند.[۱۷] اهل طریقت هم از اهل‌سنت دانسته شده‌اند و هم از شیعه.[۱۸] اختلافات طریقه‌های سنی و شیعه را در مباحث غیر اساسی تصوف دانسته‌اند.[۱۹] این اختلافات را در نوع نگاه به ولایت ائمه شیعه(ع) دانسته‌اند که در طریقت شیعی همراه با اعتقاد به پیروی کامل از امام زنده و اوامر و نواهی اوست.[۲۰] طریقه‌های شیعه را عامل نفوذ تشیع در برخی مناطق جهان به‌شمار برده‌اند.[۲۱] طریقت از بحث‌های کلیدی عرفان اسلامی و اثبات‌کننده هویت اسلامی آن دانسته شده است.[۲۲]

محل پیدایش و تکامل اولیه طریقت در جهان اسلام سرزمین‌های عربی و ایران قلمداد شده است.[۲۳] از نظر سید حسین نصر، از سده ششم قمری، با شکل‌گیری طریقه‌های متشکل در تصوف مرحله جدیدی از تاریخ تصوف آغاز می‌شود.[۲۴] برخی معتقدند که در این دوره طریقت با افکار و آدابی متفاوت با سایر گرایش‌های اسلامی نمود می‌یابد که مورد انتقاد عالمان مذاهب اسلامی، از جمله عالمان شیعه، قرار می‌گیرد.[۲۵] مرتضی مطهری قرار دادن طریقت و حقیقت در مقابل شریعت را از مهم‌ترین نقاط اختلاف میان صوفیان و فقیهان اسلامی می‌داند.[۲۶]

تاریخچه

 
شجره‌نامه یک طریقه‌ در یک نسخه خطی. در دو دایره بزرگ‌تر نام پیامبر(ص) و امام علی(ع) دیده می‌شود.

پیدایش طریقت در تاریخ تصوف اسلامی را هم‌زمان با پیدایش نظام آموزشی خانقاه در نیمه دوم قرن سوم قمری دانسته‌اند.[۲۷] پیش از این، روش عملی صوفیان اسلامی را مبتنی بر زهد قلمداد کرده‌اند.[۲۸] برخی معتقدند که با پیدایش نظام آموزشی خانقاه و استقرار تصوف، به‌عنوان گونه‌ مستقلی از دینداری، طریقت‌ دارای نظام مستقل نظری و عملی شد.[۲۹] در این دوره، برخی از بزرگان صوفیه تلاش کردند تا طریقت را در طول شریعت و در ادامه آن تعریف کنند.[۳۰]

اواخر سده پنجم تا اواخر سده هفتم قمری را از مهم‌ترین دوره‌های تاریخ تصوف به‌جهت پیدایش کهن‌ترین و اصلی‌ترین طریقه‌ها دانسته‌اند.[۳۱] گفته شده که در این دوره، طریقت به طور گسترده در مناطق مختلف جهان اسلام رشد یافت.[۳۲] در هر منطقه، طریقت روندی تاریخی اختصاصی و متنوعی داشت که در منابع به آنها پرداخته شده است.[۳۳] گفته شده که در ایران این دوره، طریقه‌هایی تأسیس شدند که موجب نزدیکی تصوف به تشیع شدند.[۳۴] برآمدن صفویان در اثر نزدیکی یکی از طریقه‌های شیعی به قدرت دانسته شده است.[۳۵] محمد قزوینی، مورخ و نسخه‌پژوه، قدرت‌گرفتن برخی مریدان تندرو طریقه‌ها را موجب سرکوب آنان توسط حکومت و زوال برخی از طریقه‌ها دانسته‌ است.[۳۶]

از اواخر دوره زندیه تا اوایل دوره قاجاریه، دوره شکوفایی دوباره طریقه‌های شیعی در ایران به‌حساب آمده است.[۳۷] گفته شده که این شکوفایی با مخالفت برخی از سرسخت‌ترین مخالفان از فقیهان شیعه همراه بوده است.[۳۸] از نظر محققان، از دوره محمدشاه قاجار تا دوره پهلوی اول از شدت فشارها به طریقه‌ها کاسته شد و برخی از آنها تلاش کردند تا با تقیّد بیشتر به شریعت برخورد کمتری با عالمان شیعه پیدا کنند.[۳۹] به نظر سید حسین نصر، در دوره پهلوی طریقت، به‌رغم ظهور مدرنیسم، رونق یافت.[۴۰] از نظر او، پس از انقلاب اسلامی ایران تا مدتی با طریقه‌ها مخالفت شد، ولی به تدریج از شدت مخالفت‌ها کاسته شد و آنها توانستند به حیات خود ادامه دهند.[۴۱]

ویژگی‌ها

 
سماع از جمله آداب طریقت که مورد انتقاد فقیهان اسلامی است.[۴۲] تصویری از سماع در کنار آرامگاه مولوی در قونیه.

محققان برای طریقت ویژگی‌هایی بر شمرده‌اند:

  • طریقت اصلی‌ترین عامل حفظ و انتقال تعالیم صوفیه در جهان اسلام است.[۴۳]
  • تأسیس طریقه‌های مختلف در قرن پنجم قمری نشان به رسمیت شناخته شدن تصوف است.[۴۴]
  • طریقت‌ از عوامل ایجاد قدرت و مشروعیت سیاسی برای برخی از حکومت‌های جهان اسلام است؛ از جمله ایوبیان و صفویان.[۴۵]
  • تجمع مریدان به گرد پیر طریقت موجب ایجاد یک طریقه می‌شده که عموماً با نام مؤسس آن خوانده می‌شده است.[۴۶]
  • طریقه‌های اصلی، پس از مدتی، بر اثر اختلاف جانشینان پیر یا پیدایش رویکردی اصلاحی دچار انشعاب می‌شدند.[۴۷]
  • طریقه‌های مختلف، تحت تأثیر تعالیم مشایخ اولیه خود، در شیوه‌های سلوک و در میزان پایبندی به لوازم و قواعد شریعت متفاوت هستند.[۴۸]
  • تعداد طریقه‌ها زیاد و غیر قابل شمارش است.[۴۹] بین صوفیان مشهور است که تعدادشان دوازده تاست؛ منبع این نظر مشخص نیست، ولی با نظر به عدد ائمه شیعه(ع) لحاظ شده است.[۵۰] برخی تعداد طریقه‌ها را، بنا بر نقلی مشهور، مساوی با عدد نُفُوس خلائق (تعداد آدمیان) دانسته‌اند.[۵۱]
  • طریقه‌های مختلف هنوز هم در جهان اسلام فعال هستند و به دنیای غرب هم نفوذ پیدا کرده‌اند.[۵۲]
  • پیدایش خانقاه‌ (تکیه، زاویه، رباط)، به‌عنوان محل اجتماع صوفیان، از ملزومات طریقت است.[۵۳]
  • سالکان طریقت دارای سلسله مراتبی هستند که به ترتیب اولویت چنین است: پیر (قطب)، خلیفه، شیخ (مرشد) و مرید (سالک).[۵۴]
  • طریقت، به‌عنوان راه سلوک عرفانی، دارای منازلی (مقامات) است که سالک باید طی سفر خود در آنها اقامت کند.[۵۵] در ابتدای تاریخ تصوف، تعداد این منازل محدود بود، ولی در قرون بعدی به تعداد آنها افزوده شد.[۵۶] شقیق بلخی زهد، خوف، شوق و محبت را از جمله این منازل دانسته است.[۵۷]
  • هر طریقه بر رکنی از ارکان سلوک تأکید می‌ورزد که متناسب با شرایط قومی و روان‌شناختی بیشتر پیروان آن است.[۵۸]
  • طریقت شامل آداب خانقاه، شرایط و آداب تشرف (از جنسیت سالک تا نحوه متابعت او)، آموزش‌های پیر به مرید، وظایف مرید در برابر پیر، ریاضت، خلوت و چله‌نشینی، آداب سفر و حَضَر (اقامت در یک جا)، ذکر، وِرْد، تهجد، گزاردن نوافل، آداب هم‌زیستی صوفیانه، آداب سفره و چگونگی گستردن سجاده دانسته شده است.[۵۹]

طریقه‌ها

به گفته سید حسین نصر، از آغاز پیدایش طریقت، طریقه‌های بی‌شماری در مناطق مختلف جهان اسلام به‌وجود آمدند که از نظر گستره جغرافیایی و دوام تاریخی با یکدیگر متفاوت بودند.[۶۰] برخی محققان صوفیه فهرستی از اولین طریقه‌ها را ارائه کرده‌اند: مُحاسِبیه، قَصّاریه، طَیفوریه، بسطامیه، جُنیدیه، نوریه، سَهلیه، حکیمیه، خَفیفیه، و سیّاریه.[۶۱] مهم‌ترین طریقه‌ها جهان اسلام قادریه، کُبْرویه، نقشبندیه، خلوتیه و شاذِلیه دانسته شده‌اند.[۶۲] از نظر برخی، در برابر طریقه‌هایی که پیروان آنها در پی ایجاد قالب‌هایی ساختگی برای طریقت بودند، طریقه‌هایی ایجاد شد که رویکردی عمل‌محور و غیر ظاهرگرا به تصوف داشتند؛ طریق‌هایی مانند ملامتیه، اهل فُتُوَّت و قَلَندریه.[۶۳]

آنه‌ماری شیمل:
در راهروی خانقاهی در شهر گلبرگه هند نشسته بودیم. شیخ خانقاه استوانه قطوری را در برابر ما گشود؛ طوماری ده‌متری که سراسر آن پر از نوشته و خطوطی شبیه یک درخت پر از شاخه بود. آن طومار در واقع «شجره‌نامه» آن طریقت بود. در آن، قطب فعلی آن طریقه، با واسطه قطب‌های پیشین، به امام علی(ع) و در نهایت به خود پیامبر(ص) می‌رسید.[۶۴]

با رواج تصوف در جهان اسلام طریقت در سایر سرزمین‌های اسلامی گسترش یافت:[۶۵] چِشْتیه، سهروردیه، قادریه، شَطّاریه، نقشبندیه، کًبْرویه و قلندریه در هند؛[۶۶] شاذلیه، قادریه، سَمّانیه، تیجانیه و سُنوسیه در شمال آفریقا؛[۶۷] یَسَویه، نقشبندیه، قلندریه، کبرویه، کازرونیه، بکتاشیه، مولویه، خلوتیه، بیرامیه، ملامیه، رِفاعیه و قادریه در سرزمین‌های ترکی اسلامی؛[۶۸] قادریه، شَطاریه، رفاعیه و نقشبندیه در اندونزی.[۶۹] برخی از این طریقه‌ها، مانند بکتاشیه، شیعه قلمداد شده‌اند.[۷۰]

طریقه‌های شیعی ایران

پیدایش طریقه‌های صوفیانه شیعی در ایران را مهم‌ترین ویژگی تصوف بعد از حمله مغول دانسته‌اند.[۷۱] به اعتقاد شیمل، هرچند در تاریخ تصوف طریقه‌های بسیاری از ایران برخاستند، تعداد کمی از آنها در دوران رواج تشیع در ایران شکل گرفتند.[۷۲] مهم‌ترین طریقه‌های شیعی ایران را به ترتیب اهمیت نعمت‌اللهیه، ذهبیه و خاکساریه برشمرده‌اند.[۷۳]

  • نعمت‌اللهیه: مهم‌ترین و معروف‌ترین طریقه شیعی ایران که موجب علنی‌شدن تصوف شیعی در ایران دانسته شده است.[۷۴] سرسلسله این طریقه، شاه نعمت‌الله ولی است که از بزرگ‌ترین مشایخ صوفیه ایران و طریقتش یکی از پرنفوذترین طریقه‌های تصوف قلمداد شده است.[۷۵] این طریقه در قرن نهم از علل مؤثر نشر تشیع و تصوف در ایران و برخی مناطق جهان اسلام دانسته شده است.[۷۶] پس از نعمت‌الله ولی، جانشینانش به دلیل فشار فقیهان به هندوستان مهاجرت کردند.[۷۷] بازگشت یکی از آنان، در سال ۱۱۹۰ق، موجب رونق دوباره این طریقه در ایران شد.[۷۸] نعمت اللهیه دارای انشعاباتی چون کوثریه، شمسیه، گنابادیه، ذوالریاستین (مونس‌علی‌ شاهیه) و صفی‌علی‌ شاهیه (انجمن اخوت) است.[۷۹]
  • ذهبیه: طریقه‌ منسوب به عبدالله بُرزش‌آبادی که در اوایل صفویه، ابتدا در خراسان و پس از آن در شیراز، رواج یافت.[۸۰] پیروان این طریقه به رعایت حدود شرعی مشهور بودند و همین را عامل آزادی عمل بیشتر آنان نسبت به پیروان نعمت‌اللهیه دانسته‌اند.[۸۱]
  • خاکساریه: طریقه که در دوران قاجار و از پس سفر یکی از قلندران هند به ایران رواج یافت.[۸۲] پیروان این طریقه، سر سلسله خود را سلمان فارسی می‌دانند.[۸۳] انشعابات این طریقه را غلام‌علی‌ شاهی (ابوترابی، جلالی) ، معصوم‌علی‌ شاهی، سلسله عجم و نورائی به‌قلم آورده‌اند.[۸۴]

نقدها و منتقدان

افکار و اعمالی چون فرقه‌گرایی،[۸۵] مناقب‌تراشی برای مشایخ،[۸۶] شیوه زندگی خانقاهی (عزلت‌گرایی[۸۷] و ترک علم[۸۸]) و عوارض آن (اباحه‌گرایی،[۸۹] پرخوری،[۹۰] پشمینه‌پوشی[۹۱] و گدایی[۹۲]) از جمله انتقادات منتقدان تصوف بر طریقت برشمرده شده است. همچنین، آموزش‌های خاص خانقاهی، غناء، سماع و قرار دادن طریقت و حقیقت در مقابل شریعت، از دیگر موارد انتقاد برشمرده شده است.[۹۳] برخی بزرگان و محققان صوفیه را از اولین منتقدان برخی آداب طریقت دانسته‌اند.[۹۴]

عبدالحسین زرین‌کوب (۱۳۰۱-۱۳۷۸ش)، ادیب و پژوهشگر تصوف، انتقادات ابوالفرج بن جوزی (۵۱۱ -۵۹۷ق)، فقیه و مفسر حنبلی‌، بر طریقت را روشن‌ترین انتقادات اهل‌سنت بر طریقت دانسته‌ است.[۹۵] ابن‌جوزی بسیاری از آداب طریقت، از جمله سماع و غناء، را از اسباب فریب شیطان قلمداد کرده است.[۹۶] ابن‌تیمیه، از دیگر عالمان سنی مخالف طریقت دانسته شده است.[۹۷] او نقدهایی را متوجه طریقه‌هایی چون ملامتیه، شاذلیه و رفاعیه کرده است.[۹۸]

از نظر برخی، هرچند غالب صوفیان طریقت خود را به ائمه(ع) می‌رسانند، در میان مذاهب اسلامی، شیعیان امامی بیشترین نقدها را بر طریقت وارد کرده‌اند.[۹۹] شیخ مفید عقاید برخی طریقه‌ها را نقد کرده است.[۱۰۰] نویسنده شیعی تبصرة العوام آداب طریقت را موجب بی‌دانشی، بی‌دینی، دون‌همتی، حرام‌خواری و بی‌بندوباری دانسته است.[۱۰۱] علامه حلی اعمالی چون سماع و غناء را عبادت اهل طریقت دانسته و نقد کرده است.[۱۰۲] گفته شده که در دوران صفویه و قاجاریه، فشار فقیهان شیعه بر طریقت شدت بیشتری گرفت.[۱۰۳] به نقل از منابع، در این دوره آثار فراوانی در رد تصوف نگاشته شد که قسمتی از نقدهای آنها معطوف به طریقت و آداب آن است؛[۱۰۴] از جمله این آثار می‌توان به عمدة المقال فی کفر اهل الضلال[۱۰۵] از حسن فرزند محقق کَرَکی، حدیقة الشیعه[۱۰۶] منسوب به مقدس اردبیلی، الاثناعشریة فی رد علی الصوفیه[۱۰۷] از شیخ حر عاملی، خیراتیه از محمدعلی بهبهانی.[۱۰۸] در آثار برخی عالمان شیعه که خود گرایش به عرفان نظری داشتند نقد طریقت پررنگ‌تر دانسته شده است؛[۱۰۹] کسانی چون ملاصدرا[۱۱۰] و فیض کاشانی.[۱۱۱]

 
کتابی درباره طریقه‌های شیعی در ایران که منبعی جامع در این موضوع خوانده شده است.[۱۱۲]

برخی معتقدند که از اوایل قرن چهاردهم قمری حمله به تصوف توسط فقیهان شیعه کاستی یافت.[۱۱۳] با این حال در این دوره، آثاری در نقد طریقت توسط عالمان شیعه نگاشته شد؛ آثاری چون کشف الاشتباه در کج‌روی اصحاب خانقاه[۱۱۴] از ذبیح‌الله محلاتی و عارف و صوفی چه می‌گویند؟[۱۱۵] نگاشته جواد تهرانی. طریقت و طریقت‌گرایی مورد نقد روشنفکران و تجدیدنظرطلبانی نظیر احمد کسروی[۱۱۶] و ابوالفضل برقعی قمی[۱۱۷] نیز بوده است.[۱۱۸]

کتاب‌شناسی

از جمله آثار نگاشته‌شده درباره طریقت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • جلوه‌های معنویت در جهان اسلام (طریقه‌های عرفانی)، مجموعه مقالات به ویراستاری سید حسین نصر.
  • تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه مدخل تصوف و طریقت دایرة المعارف اسلام، انتشارات حکمت.
  • شریعت طریقت و حقیقت، غلامرضا سلیم، انتشارات روزنه.
  • طریقه‌های، شیعی ایران (ذهبیه، نعمت اللهیه و خاکساریه)، ریشارد گراملیش، نشر نامک.

پانویس

  1. نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۳؛ سلیم، شریعت طریقت و حقیقت، ۱۳۸۰ش، ص۴۷.
  2. زرین‌کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۲۴؛ ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ۱۴۱.
  3. گولپینارلی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ۱۳۸۰ش، ص۲۵؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۳.
  4. محمد بن منور، اسرار التوحید، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۱۳؛ نجم‌الدین کبری، فوائح الجمال، دار سعاد الصباح، ص۱۷۶.
  5. استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.
  6. قشیری، ترجمه رساله قشیریه، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۷.
  7. مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۶۳۹.
  8. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۷۸.
  9. سعدی، گلستان سعدی، ۱۳۸۶ش، ص۲۶۶-۲۶۷.
  10. نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۴۹-۵۰؛ استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.
  11. شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.
  12. پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۱؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.
  13. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق‌،‌ ۱۹۸۲م، ص۲۳۸؛ پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۱؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.
  14. شیبی، تشیع و تصوف، ۱۳۷۴ش، ص۳۳-۳۵.
  15. طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۹۳.
  16. ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ص۱۴۲.
  17. پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۰؛ ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ص۱۴۲؛ عثمان بن بَکَر، «تصوف در جهان ملایو و اندونزی»، ص۵۰۴-۵۰۶.
  18. سلیم، شریعت طریقت و حقیقت، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۴.
  19. سلیم، شریعت طریقت و حقیقت، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۴.
  20. سلیم، شریعت طریقت و حقیقت، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۴.
  21. شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۱۱۷.
  22. امینی‌نژاد، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۸۵.
  23. نصر، «تصوف و معنویت در ایران»، ص۴۰۳.
  24. نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۳.
  25. استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.
  26. مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۸۴.
  27. استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.
  28. استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹-۱۲۶۰.
  29. ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ص۱۴۴-۱۴۵.
  30. شمس، «تصوف، مباحث تاریخی، سده‌های ۳-۵ق/ ۹-۱۱م»، ص۴۸.
  31. خدامرادی و ضرابی‌زاده، «تصوف، مباحث تاریخی، سده‌های ۶-۷ق/ ۱۲-۱۳م»، ص۵۷.
  32. نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۵۰.
  33. ماسینیون و دیگران، تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ۱۳۹۷ش، ۱۵۳-۲۰۵.
  34. زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۵-۱۶۶؛ سلیم، شریعت طریقت و حقیقت، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۱-۱۲۴.
  35. اسفندیار، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، ۱۳۹۸ش، ص۲۲-۳۴.
  36. براون، تاریخ ادبی ایران، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۳۷.
  37. زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۰؛ نصر، «تصوف و معنویت در ایران»، ص۴۰۹-۴۱۰.
  38. اسفندیار، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، ۱۳۹۸ش، ص۱۲۹-۱۳۴.
  39. اسفندیار، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، ۱۳۹۸ش، ص۱۳۴-۱۳۹.
  40. نصر، «تصوف و معنویت در ایران»، ص۴۱۹-۴۲۰.
  41. نصر، «تصوف و معنویت در ایران»، ص۴۲۰.
  42. عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ۱۳۷۶ش، حواشی محقق، ص۱۷۰
  43. نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۵۱.
  44. خدامرادی و ضرابی‌زاده، «تصوف، مباحث تاریخی، سده‌های ۶-۷ق/ ۱۲-۱۳م»، ص۵۹.
  45. ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ص۱۴۵.
  46. نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۴۹-۵۰.
  47. ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ص۱۴۳-۱۴۴.
  48. خدامرادی و ضرابی‌زاده، «تصوف، مباحث تاریخی، سده‌های ۶-۷ق/ ۱۲-۱۳م»، ص۶۰.
  49. گولپینارلی، مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه، ۱۴۰۲ش، ص۱۷۴.
  50. گولپینارلی، مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه، ۱۴۰۲ش، ص۱۷۵.
  51. گولپینارلی، مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه، ۱۴۰۲ش، ص۱۷۵.
  52. نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۵؛ ارسنجانی، «تصوف در سرزمین‌های گوناگون، مغرب‌زمین»، ص۲۶۹-۲۸۷.
  53. پورجوادی، «تصوف از ابتدا تا پایان قرن ششم»، ص۱۹.
  54. گولپینارلی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ۱۳۸۰ش، ص۲۶.
  55. پورجوادی، «تصوف از ابتدا تا پایان قرن ششم»، ص۱۸؛ فروهر، کارنامه تصوف، ۱۳۸۷ش، ص۲۴۵-۲۴۷.
  56. پورجوادی، «تصوف از ابتدا تا پایان قرن ششم»، ص۱۹.
  57. شقیق بلخی، «رساله آداب العبادات شقیق بلخی»، ص۱۰۸-۱۱۹.
  58. نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۵۰.
  59. استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۶۰؛ ماسینیون و راتکه، «تکامل اولیه [تصوف] در سرزمین‌های عربی و ایران»، ص۲۴-۲۵.
  60. نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۵۰.
  61. هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۲۱۹-۳۱۳.
  62. ماسینیون و راتکه، «تکامل اولیه [تصوف] در سرزمین‌های عربی و ایران»، ص۲۴.
  63. زرین‌کوب، جست‌و‌جو در تصوف ایران، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۶-۳۳۹؛ نصر، «تصوف و معنویت در ایران»، ص۴۱۴-۴۱۹.
  64. شیمل، تصوف، ۱۳۹۶ش، ص۹۵.
  65. پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۰.
  66. نظامی، «طریقت در هند دوره اسلامی»، ص۱۹۵-۲۰۱.
  67. شون اُفَهی، «طریقت در شرق و شمال‌شرقی آفریقا»، ص۱۵۳-۱۶۹.
  68. زارکون، «طریقت در سرزمین‌های ترک، از آناتولی تا شرق ترکستان»، ص۱۷۱-۱۸۴.
  69. کپتین، «طریقت در اندونزی»، ص۲۰۳-۲۰۵.
  70. شیبی، تشیع و تصوف، ۱۳۷۴ش، ص۳۵۸-۳۵۹.
  71. پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۲۹.
  72. شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۱۱۶-۱۱۷.
  73. گراملیش، طریقه‌های شیعی ایران، ۱۳۹۹ش، ج۱، ص۲۳.
  74. شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۱۱۷؛ اسفندیار، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۷؛ پازوکی، «شاه نعمت‌الله ولی و طریقه وی»، ص۳۲۱.
  75. اسفندیار، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۷.
  76. شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۱۱۷؛ پازوکی، «شاه نعمت‌الله ولی و طریقه وی»، ص۳۲۰-۳۲۱.
  77. پازوکی، «شاه نعمت‌الله ولی و طریقه وی»، ص۳۲۳.
  78. پازوکی، «شاه نعمت‌الله ولی و طریقه وی»، ص۳۲۳.
  79. اسفندیار، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، ۱۳۹۸ش، ص۱۵۹-۱۷۷.
  80. زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۴.
  81. اسفندیار، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، ۱۳۹۸ش، ص۱۱۹.
  82. نصر، «تصوف و معنویت در ایران»، ص۴۱۸.
  83. نصر، «تصوف و معنویت در ایران»، ص۴۱۹.
  84. مدرسی چهاردهی، خاکسار و اهل حق، انتشارات اشراقی، ص۳.
  85. کیوان قزوینی، رازگشا، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۱-۱۴۲.
  86. ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ص۱۴۶.
  87. زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۱۹-۲۰.
  88. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۳۱۰-۳۱۸.
  89. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۲۹۸-۳۰۰.
  90. زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش ص۱۵-۱۶؛ یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۳۰۴-۳۱۰.
  91. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۳۱۸-۳۲۶.
  92. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۳۴۹-۳۵۲.
  93. استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.
  94. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۶۰-۷۸.
  95. زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۵۰.
  96. ابن‌جوزی، تلبیس ابلیس، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۸-۳۸۸.
  97. یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۱۹۹.
  98. یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۱۹۹.
  99. یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۲۰۱.
  100. مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.
  101. حسنی رازی، تبصرة العوام، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۲-۱۳۳.
  102. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۵۸.
  103. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۵۹.
  104. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۶۰.
  105. جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاسی، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۵۲۱-۵۲۲.
  106. مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعه، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۷۵۵-۸۱۷.
  107. حر عاملی، الإثناعشریه، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۸۸-۲۰۲.
  108. بهبهانی، خیراتیه، قم، ج۲، ص۴-۱۰.
  109. یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۶۰.
  110. ملاصدرا، کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۵۴.
  111. فیض کاشانی، ده رساله، ۱۳۷۱ش، ص۱۰۴-۱۰۷.
  112. شیمل، تصوف، ۱۳۹۶ش، ص۱۱۷.
  113. یوسف‌پور، «نقد تصوف، نقد اهل تشیع»، ص۴۶۴.
  114. محلاتی، کشف الاشتباه، ۱۳۷۷ق، ص۴۸۵-۴۹۶.
  115. تهرانی، عارف و صوفی چه می‌گویند؟ ۱۳۹۰ش، ص۱۲۸-۱۴۱.
  116. کسروی، صوفی‌گری، ۱۳۴۲ش، ص۲۷-۴۰.
  117. برقعی قمی، التفتیش، ۱۳۷۷ق، ص۵۳.
  118. زرین‌کوب، تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۸.

منابع

  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، تلبيس إبليس، تحقیق زید بن محمد مدخلی، قاهره، دار المنهاج، ۱۴۳۶ق.
  • ارسنجانی، حمیرا، «تصوف در سرزمین‌های گوناگون، مغرب‌زمین»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، به‌کوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
  • استعلامی، محمد، فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۸ش.
  • اسفندیار، محمودرضا، تاریخ تصوف و عرفان اسلامی (از آغاز عصر صفوی تا اواخر دوره قاجاریه)، زیرنظر شهرام پازوکی، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۹۸ش.
  • امینی‌نژاد، علی، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۰ش.
  • براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران (از آغاز صفویه تا پایان قاجاریه)، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران، انتشارات بنیاد کتاب، ۱۳۶۴ش.
  • برقعی قمی، سید ابوالفضل، التفتیش در مسلک صوفی و درویش (یا راهنمای گمشدگان)، تهران، کتابفروشی و چاپخانه دانش، ۱۳۷۷ق.
  • بهبهانی، محمد علی بن محمدباقر، خیراتیه در ابطال صوفیه، قم، مؤسسه علامه مجدد وحيد بهبهانی، بی‌تا.
  • پازوکی، شهرام، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، در تاریخ و جغرافیای تصوف (کتابخانه دانشنامه جهان اسلام)، به‌کوشش مالک حسینی، تهران، نشر کتاب مرجع، ۱۳۸۸ش.
  • پازوکی، شهرام، «شاه نعمت‌الله ولی و طریقه وی»، در جلوه‌های معنویت در جهان اسلام (طریقه‌های عرفانی)، تهیه و تدوین سید حسین نصر، ترجمه فاطمه شاه‌حسینی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۱ش.
  • پورجوادی، نصرالله، «تصوف از ابتدا تا پایان قرن ششم»، در تاریخ و جغرافیای تصوف (کتابخانه دانشنامه جهان اسلام)، به‌کوشش مالک حسینی، تهران، نشر کتاب مرجع، ۱۳۸۸ش.
  • تهرانی، جواد، عارف و صوفی چه می‌گویند؟ تهران، نشر آفاق، ۱۳۹۰ش.
  • جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاسی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۷۹ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، الإثناعشرية فی الرد على الصوفية، تحقیق سید مهدی حسینی لازوردی و محمد درودی، قم، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۰ق.
  • خدامرادی ثریا و سعید ضرابی‌زاده، «تصوف، مباحث تاریخی، سده‌های ۶-۷ق/ ۱۲-۱۳م»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، به‌کوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
  • داعی حسنی رازی، سید مرتضی بن قاسم، تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، تحقیق عباس اقبال آشتیانی، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۳ش.
  • زارکون، تی‌یری، «طریقت در سرزمین‌های ترک، از آناتولی تا شرق ترکستان»، در تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، انتشارات آریا، ۱۳۴۴ش.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن، ترجمه مجدالدین کیوانی، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۳ش.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، جست‌و‌جو در تصوف ایران، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۹ش.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، دنباله جست‌وجو در تصوف ایران، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۰ش.
  • ژوفروا، اریک، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، در تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • سعدی، مصلح بن عبدالله، گلستان سعدی، تحقیق حسن احمدی گیوی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۶ش.
  • سلیم، غلامرضا، شریعت طریقت و حقیقت، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۸۰ش.
  • شیبی، کامل مصطفی، تشیع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۴ش،
  • شقیق بلخی، شقیق بن ابراهیم، «رساله آداب العبادات شقیق بلخی»، تحقیق پل نویا، ترجمه نصرالله پورجوادی، در معارف، شماره ۱۰، فروردین- تیر ۱۳۶۶.
  • شمس، محمدجواد، «تصوف، مباحث تاریخی، سده‌های ۳-۵ق/ ۹-۱۱م»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، به‌کوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
  • شیمل، آنه‌ماری، تصوف (مقدمه‌ای بر عرفان اسلامی)، ترجمه شاهرخ راعی، تهران، انتشارات حکمت، ۱۴۰۱ش.
  • شون اُفَهی، رکس، «طریقت در شرق و شمال‌شرقی آفریقا»، در تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، رسالت تشیع در دنیای امروز (گفت‌وگویی دیگر با هانری کربن)، به‌کوشش سید هادی خسروشاهی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.
  • عثمان بن بَکَر، «تصوف در جهان ملایو و اندونزی»، در جلوه‌های معنویت در جهان اسلام (طریقه‌های عرفانی)، تهیه و تدوین سید حسین نصر، ترجمه فاطمه شاه‌حسینی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۱ش.
  • عزالدین کاشانی، محمود بن علی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، تحقیق جلال‌الدین همایی، تهران، نشر هما، ۱۳۷۶ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق‌،‌ تحقیق فرج‌الله حسنی، دار الکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
  • فروهر، نصرت‌الله، کارنامه تصوف، تهران، نشر افکار، ۱۳۸۷ش.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی، ده رساله، تحقیق رسول جعفریان، اصفهان، مرکز تحقيقات علمی و دينی امام اميرالمومنين علی(ع)، ۱۳۷۱ش.
  • قشیری، عبدالکریم بن هوازن، ترجمه رساله قشیریه، ترجمه حسن بن احمد عثمانی، تحقیق بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش.
  • کپتین، نیکو، «طریقت در اندونزی»، در تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • کسروی، احمد، صوفی‌گری، تهران، بنیاد مطبوعاتی فرخی، ۱۳۴۲ش.
  • کیوان قزوینی، عباسعلی، رازگشا، تحقیق محمود عباسی، تهران، انتشارات راه نیکان، ۱۳۸۶ش.
  • گراملیش، ریشارد، طریقه‌های شیعی ایران (ذهبیه، نعمت اللهیه و خاکساریه)، ترجمه شیرین شادفر، تهران، نشر نامک، ۱۳۹۹ش.
  • گولپینارلی، عبدالباقی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ترجمه توفیق هاشم‌پور سبحانی، تهران، احياء کتاب، ۱۳۷۶ش.
  • گولپینارلی، عبدالباقی، مذهب‌ها و طریقت‌ها در ترکیه، ترجمه داود وفایی، تهران، نشر مولی، ۱۴۰۲ش.
  • لوری، پی‌یر، «طریقت در شمال آفریقا»، تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • ماسینیون، لویی و دیگران، تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • ماسینیون، لویی و بِرند راتکه، «تکامل اولیه [تصوف] در سرزمین‌های عربی و ایران»، تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • محلاتی، ذبیح‌الله، کشف الاشتباه در کج‌روی اصحاب خانقاه، بی‌جا، ناشر مؤلف، ۱۳۷۷ق.
  • محمد بن منور، اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی‌سعید، تحقیق محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، نشر آگاه، ۱۳۸۶ش.
  • مدرسی چهاردهی، نورالدین، خاکسار و اهل حق، تهران، انتشارات اشراقی، بی‌تا.
  • مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی (کلام، عرفان و حکمت عملی)، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱ش.
  • مفید، محمد بن محمد، تصحیح اعتقادات الامامیة، تحقیق حسین درگاهی، قم، المؤتمر العالمی لألفية الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق.
  • مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، حدیقة الشیعه، تحقیق صادق حسن‌زاده و علی‌اکبر زمانی‌نژاد، قم، انتشارات انصاریان، ۱۴۲۵ق.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، کسر اصنام الجاهلیة، تحقیق محسن جهانگیری، تهران، بنياد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۱ش.
  • مولوی، جلال‌الدین محمد، مثنوی معنوی، تحقیق توفیق هاشم‌پور سبحانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
  • نجم‌الدین کبری،‌ احمد بن عمر، فوائح الجمال و فواتح الجلال، تحقیق یوسف زیدان، بی‌جا، دار سعاد الصباح، بی‌تا.
  • نصر، سید حسین، «اصول و مبانی تصوف»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، به‌کوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
  • نصر، سید حسین، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، در جلوه‌های معنویت در جهان اسلام (طریقه‌های عرفانی)، تهیه و تدوین سید حسین نصر، ترجمه فاطمه شاه‌حسینی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۱ش.
  • نصر، سید حسین، «تصوف و معنویت در ایران»، در جلوه‌های معنویت در جهان اسلام (طریقه‌های عرفانی)، تهیه و تدوین سید حسین نصر، ترجمه فاطمه شاه‌حسینی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۱ش.
  • نظامی، خالق احمد، «طریقت در هند دوره اسلامی»، در تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • هانویک، جان، «تصوف در آفریقا، جنوب مغرب (مراکش) در سده‌های نوزدهم و بیستم»، در تصوف و طریقت نگاهی تاریخی، ترجمه علیرضا رضایت، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش.
  • هجویری، علی بن عثمان، کشف المحجوب، تحقیق والنتین آلکسی‌یویچ ژوکوفسکی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۷۵ش.
  • یوسف‌پور، محمدکاظم، «نقد تصوف، نقد اهل تشیع»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، به‌کوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
  • یوسف‌پور، محمدکاظم، نقد صوفی، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۸۰ش.
  • یوسف‌پور، محمدکاظم و پروانه عروج‌نیا، «نقد تصوف»، در تاریخ و جغرافیای تصوف (کتابخانه دانشنامه جهان اسلام)، به‌کوشش مالک حسینی، تهران، نشر کتاب مرجع، ۱۳۸۸ش.