حدیث کَنز مخفی عنوانی است برای جمله‌ای پرکاربرد در نگاشته‌های عرفان نظری که فلسفه آفرینش مخلوقات را شناخت خداوند معرفی کرده است. این جمله در منابع عرفانی به عنوان حدیث قدسی تلقی شده و گفته شده پاسخ خدا به پرسش داوود(ع) درباره علت خلق مخلوقات است. در این عبارت خدا خود را گنجی پنهان معرفی می‌کند که مخلوقات را خلق کرد تا او را بشناسند.

بسیاری از عارفان و عالمان همچون ابن‌عربی، مولوی، سید حیدر آملی، ملاصدرا، فیض کاشانی و ملا احمد نراقی در آثار خود، به حدیث کنز مخفی پرداخته‌اند. از این حدیث در موضوع حکمت و هدف آفرینش، تبیین مفهوم تجلی و شناخت خداوند استفاده شده است. برخی این حدیث را به استناد گفته ابن‌عربی، حاصل مکاشفه او می‌دانند. رسائل اخوان الصفا قدیمی‌ترین متنی دانسته شده که به عبارت کنز مخفی استناد کرده است.

پژوهشگران در بررسی‌های سندی و متنی، حدیث کنز مخفی را حدیثی مُضطَرِب و نامعتبر توصیف کرده‌اند که در منابع اولیه حدیثی، سخنی از آن به‌میان نیامده است. گفته شده این حدیث نخستین بار در کتاب بحار الانوار اثر علامه مجلسی و به نقل برخی، در کتاب مشارق اَنوار الیقین اثر حافظ رجب بُرسی نقل شده است.

حدیث کنز مخفی در عرفان

حدیث کنز مخفی اشاره به جمله‌ای است درباره فلسفه آفرینش که در بسیاری کتاب‌های عرفانی به آن پرداخته شده[۱] و آن را به عنوان حدیث قدسی[۲] قلمداد کرده‌اند. این جمله را پاسخِ خداوند به پرسش داوود(ع) دانسته‌اند که گفت «یاربّ لِمٰاذا خَلَقْتَ الْخَلْقَ؛  (ترجمه: ای پروردگار، برای چه مخلوقات را خلق کرده‌ای؟».[۳]) خدا در پاسخ داوود چنین گفت: کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ أُعْرَفَ؛[۴]  (ترجمه: من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلائق را آفریدم تا شناخته شوم.»[۵])


این جمله به چند صورت ذکر شده است[۶] و آن را مورد استفاده عالمان و عارفان در آثار خود دانسته‌اند[۷] که به عنوان حدیثی متواتر و مقبول شناخته می‌شود.[۸]

تفسیر عرفانی کنز مخفی

این حدیث در راستای حرکت انسان برای کمال در مطالب عرفانی استفاده شده است.[۹] در تفسیر آن گفته شده که شناخت خداوند برای خلق وسیله تکامل آنها است؛ خداوند دوست داشت که فیض رحمتش همه جا را بگیرد، به همین جهت خلائق را آفرید و برای سیر کمالی آنها، راه و رسم معرفتش را به آنان آموخت، چرا که معرفت و شناخت خداوند رمز تکامل بندگان است.[۱۰]

امام خمینی گفته است به مقتضای این حدیث، در فطرت تمام موجودات حبّ ذاتی و عشق جِبِلّی وجود دارد[۱۱] و کمالِ حقیقی انسان معرفت به خداوند است.[۱۲] بر اساس این روایت، ذات الهی عین محبت به ذات خودش است و وجود مخلوقات ازآن‌رو که آثاری از وجود خداوند، یا به تعبیر دیگر، تجلی اسماء و صفات وی هستند، مورد محبتش قرار می‌گیرند.[۱۳]

از حدیث کنز مخفی در تبیین مفهوم تجلی در دو معنای سلوکی و متافیزیکی (وجودشناختی) در عرفان استفاده شده است.[۱۴] با تکیه بر این حدیث میل خالق به شناخته‌شدن را مقصود از آفرینش پنداشته‌اند.[۱۵] علت و حکمت خلقت عالم را نیز به همین حدیث استناد داده‌اند.[۱۶] برخی نیز غایت آفرینش بر اساس جمال و حب جمال را با استناد به این حدیث توجیه کرده‌اند.[۱۷] ملاصدرا از کسانی دانسته شده که با تکیه بر این حدیث، نگاهی نقادانه در باب غرض و غایت آفرینش در کلام اسلامی دارد.[۱۸]

کنز مخفی در نگاشته‌های عرفان نظری

به اعتقاد عده‌ای قدیمی‌ترین کتاب دربردارنده این حدیث، رسائل اخوان الصفا(قرن سوم یا قرن چهارم) است.[۱۹] ولی اوج نشر و گسترش این حدیث را به دوره ابن‌عربی(درگذشت: ۶۳۸ق) مربوط دانسته‌اند.[۲۰] ابن‌عربی در چندین اثر خود دربارهٔ این حدیث سخن گفته و آن را تفسیر کرده است.[۲۱] گفته شده بعد از ابن‌عربی، حدیث کنز، به‌طور گسترده به درون منابع عرفان و فلسفه راه می‌یابد و مورد استناد و شرح قرار می‌گیرد.[۲۲] شرح حدیث «کنت کنزاً مخفیّاً»، منسوب به نجم‌الدین رازی(درگذشت: ۶۵۴ق[۲۳] شرح حدیث «کنت کنزاً مخفیّاً»، تألیف بالی اَفَندی(درگذشت: ۹۶۰ق)[۲۴] از جمله شروح و توضیح حدیث کنز به‌شمار می‌رود.[۲۵]

خواجه عبدالله انصاری(درگذشت: ۴۸۱ق[۲۶]،[۲۷]عین‌القضات همدانی(درگذشت: ۵۲۵ق[۲۸] روزبهان بَقْلی شیرازی(درگذشت: ۶۰۶ق[۲۹] نجم‌الدین کبری(درگذشت: ۶۱۸ق[۳۰] ابن‌عربی(درگذشت: ۶۳۸ق[۳۱] شمس تبریزی(درگذشت: ۶۴۵ق[۳۲] مولوی(درگذشت: ۶۷۲ق[۳۳] صدرالدین قونوی(درگذشت: ۶۷۳ق[۳۴] سیدحیدر آملی(زنده تا ۷۸۷ق[۳۵] ملاصدرا(درگذشت: ۱۰۵۰ق[۳۶] فیض کاشانی(درگذشت: ۱۰۹۱ق[۳۷] ملا احمد نراقی(درگذشت: ۱۲۴۵ق[۳۸] سلطان محمد گنابادی(درگذشت: ۱۳۲۷ق[۳۹] امام خمینی(درگذشت: ۱۳۶۸ش)[۴۰] و حسن‌زاده آملی(درگذشت: ۱۴۰۰ش[۴۱] از جمله کسانی هستند که از حدیث کنز مخفی در آثار خود استفاده کرده‌اند.

تشکیک‌ها در اعتبار حدیث کنز

حدیث‌پژوهان این حدیث را عبارتی عرفانی می‌دانند که منافاتی با ارکان شریعت، قرآن و احادیث ندارد؛[۴۲] ولی از لحاظ سندی و متنی نامعتبر و مضطرب است.[۴۳] محققان علوم حدیث گفته‌اند شواهد فراوانی وجود دارد که حدیث کنز مخفی، حدیث قدسی نیست و به شواهدی تکیه کرده‌اند که عبارتند از: چالش‌برانگیز بودن الفاظ حدیث کنز، اذعان ابن‌عربی که منبع آن را عبارت از مکاشفه دانسته است، نیافتن هیچ‌گونه سند و منبع قابل ملاحظه حدیثی و دیدگاه محدثانی که آن را جعلی دانسته‌اند.[۴۴]

گفته شده حدیث کنز مخفی در کتب اربعه و صحاح سته و منابع حدیثی متقدم[یادداشت ۱] یافت نمی‌شود.[۴۵] در منابع حدیثی متأخر شیعه نیز[یادداشت ۲] تنها در کتاب بحار الانوار آمده که هیچ گونه سندی برای آن ذکر نشده است.[۴۶] محققان گفته‌اند در کتاب احادیث قدسی شیخ حر عاملی به نام الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة نیز اثری از این حدیث یا مشابه آن به چشم نمی‌خورد.[۴۷] از عالمان شیعه همچنین قاضی نورالله شوشتری(درگذشت: ۱۰۱۹قعلی نمازی شاهرودی(درگذشت: ۱۳۶۴ش) از کسانی هستند که گفته شده این حدیث را جعلی دانسته‌اند.[۴۸]

برخی گفته‌اند این حدیث در منابع شیعی، نخستین بار در کتاب مشارق انوار الیقین اثر حافظ رجب بُرسی، محدث و عارف شیعه قرن هشتم، آمده است.[۴۹] سید عبدالله شبر[۵۰] را تنها محدث شیعی قلمداد کرده‌اند که این حدیث را قدسی شمرده است.[۵۱] محمدتقی مجلسی را از کسانی دانسته‌اند که با وجود پذیرش خدشه‌های سندی‌ِ این حدیث، پیام و محتوای آن را قبول کرده است.[۵۲] آیت‌الله مکارم شیرازی این جمله را حتی در صورت معتبر بودن، یک خبر واحد دانسته که در مسائل عقیدتی کارساز نیست.[۵۳] برخی حسن ظن به مضمون حدیث کنز را ناشی از تکیه به آیه ۵۶ سوره ذاریات دانسته‌اند.[۵۴]

ابن‌تیمیه را از نخستین کسانی از اهل سنت دانسته‌اند که دربرابر حسن ظن اهل تصوف به این حدیث ایستاد[۵۵] و آن‌را نامعتبر دانست.[۵۶] جلال‌الدین سیوطی(درگذشت: ۹۱۱ق[۵۷] بدرالدین زَرکَشی(درگذشت: ۷۹۴قشمس‌الدین سخاوی(درگذشت: ۹۰۲ق) و ابن‌کنانی(درگذشت: ۹۶۳ق)[یادداشت ۳] از دیگر عالمان اهل‌سنت هستند که این حدیث را جعلی دانسته‌اند.[۴۸]

پانویس

  1. ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.
  2. سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۳.
  3. دادبه، «تجلی»، ذیل مدخل.
  4. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۱۹۹ و ۳۴۴.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.
  6. خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۶.
  7. راستگو، عرفان در غزل فارسی، ۱۳۸۹ش، ص۹۳؛ زمانی، «حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه»، ص۴۷؛ زادهوش، «احادیث نبوی در متون کهن فارسی»، ص۳۹۵؛ آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۲.
  8. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۰۹.
  9. حسن‌زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۷.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.
  11. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.
  12. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۳۸۲ش، ص۲۹۷.
  13. مصباح یزدی، سجاده‌های سلوک، قم، ج۲، ص۲۶.
  14. عباسی، «تجلی»، ص۵۸۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۳۸۹؛ استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۹ش، ج۱، ص۵۴۰.
  15. پاکتچی، «خَلق»، ذیل مدخل.
  16. خلجی، اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)، قم، ج۱، ص۴۳۹.
  17. ابراهیمی، «جلال و جمال»، ذیل مدخل.
  18. زمانی، «حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه»، ص۴۸.
  19. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۷.
  20. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۷.
  21. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۲؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، ج۴، ص۴۲۸ و ج۳، ص۲۶۷ و ج۲، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۲۲؛ ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶.
  22. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۸.
  23. دانش‌پژوه، «شرح حدیث کنت کنزاً مخفیاً»، ص۲۷.
  24. گروهی از نویسندگان، «بالی‌افندی»، ذیل مدخل.
  25. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۲.
  26. خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷.
  27. انصاری، طبقات الصوفیة، ۱۳۶۲ش، ص۶۴۵.
  28. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۱.
  29. روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۶.
  30. دانش‌پژوه، «شرح حدیث کنت کنزاً مخفیاً»، ص۲۷.
  31. ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، ج۴، ص۴۲۸ و ج۳، ص۲۶۷ و ج۲، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۲۲.
  32. تبریزی، مقالات شمس تبریزی، ۱۳۴۹ش. ص۱۷۰.
  33. فروزانفر، احادیث و قصص مثنوی، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۳.
  34. صدرالدین قونوی، اعجاز البیان، ۱۳۸۱ش. ص۲۵۸.
  35. آملی، جامع الأسرار، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۴.
  36. ملاصدرا، کسر الاصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.
  37. فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۷۹.
  38. نراقی، معراج السعادة، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۳.
  39. سلطان علی‌شاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ش، ج۴، ص۱۱۶.
  40. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸؛ امام خمینی، مصباح الهدایة، ۱۳۷۶ش، ص۱۵ و ۱۶.
  41. حسن‌زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۷.
  42. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶ و ۱۸۳؛ خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸.
  43. محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸؛ محسنی، افق اعلی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۲۴؛ رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث «کنز مخفی»»، ص۱۱۸ و ۱۱۹.
  44. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۸۳.
  45. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۴.
  46. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۵؛ مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۴.
  47. آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۵.
  48. ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶.
  49. سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۴.
  50. شبر، مصابیح الأنوار فی حل مشکلات الأخبار، قم، ج۲، ص۴۰۵.
  51. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۷.
  52. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۹.
  53. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.
  54. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۲۰.
  55. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث «کنز مخفی»، ص۱۱۵.
  56. ابن‌تیمیه، الفتاوی الکبری، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۸۸.
  57. رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۶.

یادداشت

  1. مانند: مسند احمد بن حنبل، الموطأ ابن مالک، معجم طبرانی (کبیر و صغیر)، نهج‌البلاغه، الامالی سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید.
  2. مانند: کتاب‌های الوافی فیض کاشانی و وسائل الشیعه شیخ حر عاملی.
  3. مولف کتاب «تنزیة الشریعة المرفوعة عن الأخبار الشنیعة الموضوعة» که در موضوع احادیث جعلی نگاشته شده است. ابن کنانی حدیث کنز مخفی را در همین کتاب نامعتبر ذکر می‌کند. (آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶.)

منابع

  • آریان‌فر، مهدی و حسن نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۶۱، پاییز ۱۳۹۰ش.
  • آملی، سید حیدر، جامع الأسرار و منبع الأنوار، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ش.
  • ابن‌تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، الفتاوی الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌عربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیه، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • ابن‌عربی، محمد بن علی، فصوص الحکم، تعلیقات: ابوالعلا عفیفی، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیة، ۱۳۵۶ق.
  • ابراهیمی، حسن، «جلال و جمال»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۰، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • استعلامی، محمد، فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران،‌ فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹ش.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ۱۳۸۲ش.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ۱۳۷۶ش.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش.
  • پاکتچی، احمد و دیگران، «خَلق»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بی‌تا.
  • حسن‌زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، بی‌جا، قیام، ۱۳۷۲ش.
  • خادم، علی، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، کیهان فرهنگی، شماره ۴۶، دی ۱۳۶۶ش.
  • خلجی، محمد تقی، اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)، قم، پرتو خورشید، بی‌تا.
  • خواجه عبدالله انصاری، عبدالله بن محمد، طبقات الصوفیة، مقابله و تصحیح: محمد سرور مولایی، تهران، توس، ۱۳۶۲ش.
  • دادبه، اصغر، «تجلی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بی‌تا.
  • دانش‌پژوه، محمدتقی، «شرح حدیث کنت کنزاً مخفیاً»، جاویدان خرد، شماره ۳، ۱۳۵۶ش.
  • راستگو، سیدمحمد، عرفان در غزل فارسی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۹ش.
  • رستگار، پرویز، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، مطالعات عرفانی، شماره ۲، ۱۳۸۴ش.
  • روزبهان بقلی، روزبهان بن ابی‌نصر، شرح شطحیات، مصحح و مقدمه‌نویس: هانری کربن، تهران، طهوری، ۱۳۷۴ش.
  • زادهوش، محمد رضا، «احادیث نبوی در متون کهن فارسی»، میراث حدیث شیعه، شماره هفدهم، بی‌تا.
  • زمانی، مهدی، «حدیث کنز مخفی در آینه حکمت متعالیه»، حکمت صدرایی شماره۲، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش.
  • سیمایی، مهدی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، قم، طه، ۱۴۰۰ش.
  • سلطان علی‌شاه، سلطان محمد بن حیدر، بیان السعادة فی مقامات العبادة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ش.
  • شبر، عبدالله، مصابیح الأنوار فی حل مشکلات الأخبار، قم، بصیرتی، بی‌تا.
  • شمس تبریزی، محمد بن علی، مقالات شمس تبریزی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی عطایی، ۱۳۴۹ش.
  • صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق، اعجاز البیان فی تفسیر أم القرآن، مقدمه و تصحیح: جلال الدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۱ش.
  • عباسی، بابک، «تجلی»، دانشنامه جهان اسلام، ج۶، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۸ش.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • فروزانفر، بدیع الزمان، احادیث و قصص مثنوی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۷ش.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، اصول المعارف، تصحیح :جلال‌الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. ۱۳۷۵ش.
  • گروهی از نویسندگان، «بالی‌افندی»، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بی‌تا.
  • محسنی، شیخ محمد آصف، افق اعلی، کابل، رسالات، ۱۳۹۶ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، دار الحدیث، بی‌تا.
  • مصباح یزدی، محمد تقی، سجاده‌های سلوک، شرح مناجات‌های امام سجاد(ع)، تدوین و نگارش: کریم سبحانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، بی‌تا.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، کسر الاصنام الجاهلیة، تصحیح: محسن جهانگیری، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۱ش.
  • نراقی، احمد بن محمدمهدی، معراج السعادة، قم، هجرت، ۱۳۷۸ش.