زیارت الشهدا
اطلاعات دعا و زیارت | |
---|---|
نامهای دیگر | زیارت ناحیه مقدسه غیرمشهور |
موضوع | زیارت شهدای کربلا |
صادره از | منسوب به ناحیه مقدسه |
منابع شیعی | المزار الکبیر و اقبال الاعمال |
زمان | روز عاشورا |
مکان | کربلا و از راه دور |
دعاها و زیارات مشهور | |
دعای توسل • دعای کمیل • دعای ندبه • دعای سمات • دعای فرج • دعای ابوحمزه ثمالی • زیارت عاشورا • زیارت جامعه کبیره • زیارت وارث • زیارت امینالله • زیارت اربعین |
زیارت الشُّهَدا یا زیارتِ ناحیهٔ غیرمشهور، زیارتنامهای است مخصوص شهدای کربلا که جزو اعمال روز عاشورا توصیه شده است. این زیارتنامه را محمد بن جعفر مشهدی (درگذشت: ۶۱۰ق) در المَزار الکبیر و سید ابن طاووس (درگذشت: ۶۶۴ق) در الاِقبال روایت کردهاند.
در آن، به تکتک شهدای کربلا، با ذکر نامشان سلام داده شده است و قاتلان هریک از آنها با ذکر نامشان لعنت شدهاند. در سند زیارت الشهدا، تصریح نشده که کدام امام ان را بیان کرده و تنها آمده که از ناحیه مقدسه صادر شده است. «ناحیه مقدسه» اصطلاحی است که شیعیان برای اشاره به امام هادی(ع)، امام حسن عسکری(ع) و امام مهدی(ع) به کار میبردند.
برخی از عالمان شیعه، همچون آیتالله خویی و محمدمهدی شمسالدین سند این زیارتنامه را ضعیف دانسته و انتساب آن به امام معصوم(ع) را نپذیرفتهاند. در مقابل، کسانی همچون نجمالدین طبسی آن را معتبر می دانند.
زیارت الشهدا، زیارتنامهای برای شهدای کربلا
نیایش |
زیارت الشهدا زیارتنامهای است برای شهدای کربلا که جزو اعمال روز عاشورا ذکر شده است.[۱] در این زیارتنامه، پس از سلام بر امام حسین(ع)، به تکتک شهدای کربلا، با ذکر نامشان سلام داده شده است. همچنین بر قاتلان شهدا، با ذکر نامشان لعنت فرستاده شده است.[۲]
زیارت الشهدا را «زیارتِ ناحیهٔ غیرمشهور» نیز میخوانند؛[۳] در مقابلِ زیارت ناحیه مقدسه که «زیارتِ ناحیهٔ مشهور»[۴] یا زیارت ناحیه معروف[۵] هم نامیده میشود.
انتساب زیارت الشهدا به ناحیه مقدسه
در منابع حدیثیِ زیارت الشهدا، تصریح نشده است که آن را کدام امام بیان کرده و تنها آمده در سال ۲۵۲ق از ناحیه مقدسه صادر شده است.[۶] «ناحیه مقدسه» اصطلاحی است که شیعیان، از زمان امام هادی(ع) تا پایان غیبت صغری، برای اشاره به امام معصوم(ع) استفاده میکردند.[۷] عبدالله مامَقانی رجالی شیعه (درگذشت: ۱۳۵۱ق) این زیارتنامه را به امام مهدی(عج) منسوب کرده است.[۸]
البته امام مهدی(عج) چند سال بعد از این تاریخ (در سال ۲۵۵ق[۹] یا ۲۵۶ق[۱۰]) به دنیا آمده است. ازاینرو برخی بر این باورند که منظور از «ناحیه» در سند این زیارتنامه، امام هادی(ع)[۱۱] و گروهی میگویند امام عسکری(ع) است.[۱۲]
علامه مجلسی دو احتمال مطرح کرده است: یکی اینکه در ذکر تاریخ روایت، اشتباهی رخ داده باشد و در اصل، ۲۶۲ق بوده که بهاشتباه، ۲۵۲ق درج شده است. دوم اینکه منظور از «ناحیه»، امام حسن عسکری باشد.[۱۳]
اعتبار زیارتنامه
زیارت الشهدا را محمد بن جعفر مشهدی (درگذشت: ۶۱۰ق) در المَزار الکبیر[۱۴] و سید بن طاووس (درگذشت: ۶۶۴ق) در الاِقبال[۱۵] نقل کردهاند. به گفته محمدمهدی شمسالدین (درگذشت: ۱۳۷۹ش) در کتاب انصار الحسین، برخی از راویان موجود در سلسلهسند این زیارتنامه مجهولاند و در کتب رجالی، بهجز قاموس الرِّجال (تألیف: ۱۳۶۰ق) شرححال آنها نیامده است. بعضی از آنها نیز ضعیفاند.[۱۶]
آیتالله خویی (درگذشت: ۱۴۱۳ق) در کتاب مُعْجَمُ رِجالِ الحدیث گفته است نمیتوان یقین کرد که از ناحیه مقدسه صادر شده باشد.[۱۷] محمدمهدی شمسالدین، انتساب این زیارتنامه به امام مهدی را ضعیف میداند؛ با این حال معتقد است به عنوان متن تاریخی میتوان به آن اعتماد کرد.[۱۸]
در مقابل، نجمالدین طبسی، حدیثپژوه، اشکالات سندی این زیارتنامه را نپذیرفته است.[۱۹] او با استناد به محتوای زیارتنامه و هماهنگی آن با دعاها و زیارتنامههای دیگر و همچنین تطبیق مطالب آن با گزارشهای تاریخی، آن را معتبر میداند. [۲۰]
تعداد شهدا در زیارتنامه
به گفته محمدمهدی شمسالدین، زیارت الشهدای کتاب الاِقبال، نوشته سید بن طاووس از ۶۳ شهید نام برده است؛[۲۱] اما محمدابراهیم آیتی گفته است در آن، به ۷۲ نفر از شهدای کربلا درود فرستاده شده است که ۱۷ نفرشان از بنیهاشم و ۵۵ نفر از قبایل دیگر بودهاند.[۲۲] با این حال، در برخی از نسخههای المَزار، بر ۷۴ تَن[۲۳] به عنوان شهید سلام داده شده و در برخی از نسخههای اقبال، بر ۸۱ تَن.[۲۴]
ایرادات محتوایی
به گفته محسن رنجبر در مقاله «پژوهشی درباره دو زیارت ناحیه و زیارت رجبیّه»، در این زیارتنامه مطالبی وجود دارد که انتساب آن به معصوم را زیر سؤال میبرد:
- نام نبردن از بُرَیر بن خُضَیر در زمره شهدای کربلا؛
- معرفی قیس بن مُسْهِر از شهدای روز عاشورا، در حالی که به گزارش منابع تاریخی، او قبل از روز عاشورا به شهادت رسید؛
- معرفی مسلم بن عَوسَجه به عنوان نخستین شهید کربلا، در حالی که منابع تاریخیْ بُرَیر بن خُضَیر را نخستین شهید کربلا میدانند.[۲۵]
متن و ترجمه
متن | ترجمه |
السَّلَامُ عَلَیک یا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیرِ سَلِیلٍ، مِنْ سُلَالَهِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ، صَلَّی اللهُ عَلَیک وَ عَلَی أَبِیک، إِذْ قَالَ فِیک: قَتَلَ اللهُ قَوْماً قَتَلُوک، یا بُنَی مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَی الرَّحْمَنِ وَ عَلَی انْتِهَاک حُرْمَهِ الرَّسُولِ، عَلَی الدُّنْیا بَعْدَک الْعَفَا، کأَنِّی بِک بَینَ یدَیهِ مَاثِلًا، وَ لِلْکافِرِینَ قَائِلًا: | سلام بر توای اولین کشته شده، از نسل بهترین سلسله، از خاندان ابراهیم خلیل، درود خدا بر تو و بر پدر تو باد، که دربارۀ تو گفت: خدا بکشد آن گروهی را که تو را کشتندای فرزندم، چه چیزی آنان را بر خدا عاصی کرد، و بر تجاوز به حرمت و احترام رسول واداشت، بعد از تو چقدر زندگی دنیا بیارزش است.، گویا تو را میبینم که در برابر امام حسین علیهالسلام در میدان نبرد نمایان شده،
و رجز میخوانی و به کافران میگویی: |
أَنَا عَلِی بْنُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی * * * * نَحْنُ وَ بَیتِ اللهِ أَوْلَی بِالنَّبِی | من علی بن حسین بن علی هستم * * * * سوگند به خانۀ خدا که ما، به پیامبر نزدیکتر و سزاوارتریم |
أَطْعَنُکمْ بِالرُّمْحِ حَتَّی ینْثَنِی * * * * أَضْرِبُکمْ بِالسَّیفِ أَحْمِی عَنْ أَبِی | با نیزه زخمی تان میکنم تا آنجا که نیزه به خود بپیچد * * * * و با شمشیر میزنمتان و بدین گونه از پدرم حمایت میکنم |
ضَرْبَ غُلَامٍ هَاشِمِی عَرَبِی * * * * وَ اللهِ لایحْکمُ فِینَا ابْنُ الدَّعِی | ضربت (شمشیر) جوان هاشمی عربی (علوی) که بر شما فرود میآید * * * * به خدا سوگند فرزند آن پست فطرت بر ما حکم نخواهد راند. |
حَتَّی قَضَیتَ نَحْبَک وَ لَقِیتَ رَبَّک، أَشْهَدُ أَنَّک أَوْلَی بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَ أَنَّک ابْنُ رَسُولِهِ وَ ابْنُ حُجَّتِهِ وَ أَمِینِهِ، حَکمَ اللهُ لَک عَلَی قَاتِلِک مُرَّهَ بْنِ مُنْقِذِ بْنِ النُّعْمَانِ الْعَبْدِی، (لَعَنَهُ اللهُ) وَ أَخْزَاهُ، وَ مَنْ شَرِکهُ فِی قَتْلِک، وَ کانُوا عَلَیک ظَهِیراً، أَصْلَاهُمُ اللهُ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیراً، وَ جَعَلَنَا اللهُ مِنْ مُلَاقِیک وَ مُرَافِقِیک، وَ مُرَافِقِی جَدِّک وَ أَبِیک، وَ عَمِّک وَ أَخِیک، وَ أُمِّک الْمَظْلُومَهِ، وَ أَبْرَأُ إِلَی اللهِ مِنْ قَاتِلِیک، وَ أَسْأَلُ اللهَ مُرَافَقَتَک فِیدار الْخُلُودِ، وَ أَبْرَأُ إِلَی اللهِ مِنْ أَعْدَائِک أُولِی الْجُحُودِ، وَ السَّلَامُ عَلَیک وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. | تو بدان چه که دوست داشتی رسیدی، و پروردگارت را ملاقات کردی. من شهادت میدهم که تو به خدا و رسولش سزاوارتری، تو فرزند رسول خدایی و فرزند حجت او و امین اویی. خدا قاتل تو مرة بن منقذ بن نعمان عبدی و کسانی را که همراه او در قتل تو شرکت کردند و علیه تو تلاش نمودند لعنت کند و خوار بسازد، خدای آنان را داخل جهنم میکند که سرانجام بسیار بدی است. خداوند ما را از دیدارکنندگان و رفیقان و همراهان تو و از هم نشینان جد و پدر و عمو و برادر و مادر مظلومهات قرار دهد. از قاتلان تو بیزاری میجویم و به خدا پناه میبرم و از خداوند در زندگی جاوید هم نشینی با تو را میطلبم و از دشمنان تو که منکران حق بودهاند بیزاری میجویم و به خدا پناه میبرم. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد. |
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحُسَینِ، الطِّفْلِ الرَّضِیعِ وَ الْمَرْمِی الصَّرِیعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِی حَجْرِ أَبِیهِ، لَعَنَ اللهُ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِی وَ ذَوِیهِ. | سلام بر عبدالله بن حسین، کودک شیرخوارهای که تیر خورد و به شهادت رسید، و در خون خویش غلتید و خونش در آسمان بالا رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدرش ذبح شد، خدا لعنت کند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی و همدستانش را. |
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، مُبْلَی الْبَلَاءِ وَ الْمُنَادِی بِالْوَلَاءِ فِی عَرْصَهِ کرْبَلَاءَ، الْمَضْرُوبِ مُقْبِلًا وَ مُدْبِراً، وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَه هَانِی بْنَ ثُبَیتٍ الْحَضْرَمِی. | سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین، آزمایش کنندۀ بلا و منادی ولایت آل رسول در میدان کربلا، آنکه از پس و پیش ضربهها خورد و زخمها دید، خدا قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، الْمِوَاسِی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ، الْآخِذِ لِغَدِهِ مِنْ أَمْسِهِ، الْفَادِی لَهُ الْوَاقِی، السَّاعِی إِلَیهِ بِمَائِهِ الْمَقْطُوعَهِ یدَاهُ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلِیهِ یزِیدَ بْنَ وَقَّادٍ وَ حَکیمَ بْنَ الطُّفَیلِ الطَّائِی. | سلام بر عباس بن امیرالمؤمنین، که با جان خویش برادرش را یاری میکرد، و به خاطر او از خود میگذشت، برای برادرش نگهبان و سرباز فداکاری بود، با وجودی که خود تشنه بود تلاش کرد آبی را که داشت به حسین برساند، آنکه دو دستش بریده شد. خداوند قاتلان او یزید بن رقاد (وقاد) حیتی و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ الصَّابِرِ بِنَفْسِهِ مُحْتَسِباً، وَ النَّائِی عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً، الْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَال، الْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ، الْمَکثُورِ بِالرِّجَالِ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ هَانِی بْنَ ثُبَیتٍ الْحَضْرَمِی. | سلام بر جعفر بن امیرالمؤمنین، شکیبا و نگهبان نفس خویش، غریبی دور افتاده از وطن، راضی و تسلیم جهاد و پیش قدم در میدان جنگ، کسی که در میدان نبرد بسیاری بر او تاختند تا مغلوبش ساختند. خدا قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی عُثْمَانَ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ سَمِی عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ لَعَنَ اللهُ رَامِیهُ بِالسَّهْمِ خَوْلِی بْنَ یزِیدَ الْأَصْبَحِی الْأَیادِی الْأَبَانِی الدَّارِمِی. | سلام بر عثمان بن امیرالمؤمنین، که به اسم عثمان بن مظعون نامیده شده بود. خدا قاتلان او خولی بن یزید اصبحی أیادی (که به او تیراندازی کرد) و أبانی دارمی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ قَتِیلِ الْأَبَانِیالدَّارِمِی (لَعَنَهُ اللهُ) وَ ضَاعَفَ عَلَیهِ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَیک یا مُحَمَّدُ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِک الصَّابِرِینَ. | سلام بر محمد بن امیرالمؤمنین، که توسط أبانی دارمی کشته شد، خدای قاتلش را لعنت کند و عذاب دردناک را هر چه بیشتر بر او بیفزاید، درود خدا بر توای محمد و بر خاندان صبور تو باد. |
السَّلَامُ عَلَی أَبِی بَکرِ بْنِ الْحَسَنِ الزَّکی الْوَلِی، الْمَرْمِی بِالسَّهْمِ الرَّدِی، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللهِ بْنَ عُقْبَهَ الْغَنَوِی. | سلام بر ابوبکر بن حسن پاک، یاری کننده، تیر خوردهای که با تیر کشنده به شهادت رسید، خدا قاتل او عبدالله بن عقبه غنوی را لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّکی لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِی. | سلام بر عبدالله بن حسن بن علی، پاک طینت، خدا قاتل او حرملة بن کاهل اسدی را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند. |
السَّلَامُ عَلَی الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْمَضْرُوبِ عَلَی هَامَتِهِ، الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِینَ نَادَی الْحُسَینَ عَمَّهُ، فَجَلَّی عَلَیهِ عَمُّهُ کالصَّقْرِ[یادداشت ۱] وَ هُوَ یفْحَصُ بِرِجْلِهِ التُّرَابَ وَ الْحُسَینُ یقُولُ: بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوک وَ مَنْ خَصْمُهُمْ یوْمَ الْقِیامَهِ جَدُّک وَ أَبُوک ثُمَّ قَالَ: عَزَّ وَ اللهِ عَلَی عَمِّک أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا یجِیبَک أَوْ یجِیبَک وَ أَنْتَ قَتِیلٌ جَدِیلٌ فَلَا ینْفَعَک هَذَا وَ اللهِ یوْمٌ کثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِی اللهُ مَعَکمَا یوْمَ جَمَعَکمَا وَ بَوَّأَنِی مُبَوَّأَکمَا وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَک عَمْرَو بْنَ سَعْدِ بْنِ نُفَیلٍ الْأَزْدِی وَ أَصْلَاهُ جَحِیماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِیماً. | سلام بر قاسم بن حسن بن علی، آنکه فرق سرش شکافته شد و فریاد و توانش از او گرفته شد، هنگامی که عمویش حسین را صدا زد، عمویش همچون پرندهای تیزپرواز و چون بازی شکاری، حاضر شد در حالی که قاسم با پایش خاک را زیر و رو میکرد و در حال جان کندن بود حسین علیهالسلام فرمود: رحمت خدا از گروهی که تو را کشتند دور باد، در روز قیامت جد تو پیامبر و پدرت علیهم السلام، دشمن آنها خواهند بود، سپس فرمود به خدا سوگند سخت و ناگوار است بر عمویت، که تو او را فریاد کنی و او ترا اجابت نکند، یا اجابتت کند در حالی که تو کشته شدهای (و بدنت پر از زخم است و دست هایت قطعه قطعه) و این اجابت هیچ سودی به تو نرساند. به خدا سوگند امروز روزی است که دشمنان عمویت بسیارند و یارانش اندکند.
خداوند مرا در قیامت همراه شما قرار دهد و در جایگاه شما مرا نیز مکانی عطا کند، خداوند قاتل تو عمرو بن سعد بن نفیل أزدی را لعنت کند و به دوزخ دراندازد و عذاب دردناکی را برای او مهیا کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّیارِ فِی الْجِنَانِ، حَلِیفِ الْإِیمَانِ، وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَآنِ، النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ، التَّالِی لِلْمَثَانِی وَ الْقُرْآنِ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللهِ بْنَ قُطْبَهَ النَّبْهَانِی. | سلام بر عون بن عبدالله بن جعفر طیار، در بهشتهای پرنعمت، هم پیمان ایمان و متعهد به آن، پیکارگر با هماوردان، نصیحت کننده به خاطر رحمان، و تلاوت کنندۀ سورۀ حمد و قرآن، خدا قاتل او عبدالله بن قطبه نبهانی را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ جَعْفَرٍ الشَّاهِدِ مَکانَ أَبِیهِ وَ التَّالِی لِأَخِیهِ وَ وَاقِیهِ بِبَدَنِهِ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ نَهْشَلٍ التَّمِیمِی. | سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر، شهیدی به جای پدرش و همانندی برای برادر شهیدش، که با پیکر خویش از او نگهداری میکرد، خداوند قاتل او عامر بن نهشل تمیمی را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ عَقِیلٍ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ بِشْرَ بْنَ حَوْطٍ الْهَمْدَانِی. | سلام بر جعفر بن عقیل، خداوند قاتل او بشر بن خوط همدانی را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَقِیلٍ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ عُثْمَانَ بْنَ خَالِدِ بْنِ أسد أَشْیمَ الْجُهَنِی. | سلام بر عبدالرحمان بن عقیل، خداوند قاتل او عمر بن خالد بن اسد جهنی را که به سوی او تیراندازی کرد لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْقَتِیلِ ابْنِ الْقَتِیلِ، عَبْدِ اللهِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِیلٍ، وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ صَعْصَعَه َوَ قِیلَ: أَسَدَ بْنَ مَالِک. | سلام بر کشته و پسر کشته، عبدالله بن مسلم بن عقیل، خدا قاتل او عامر بن صعصعه (اسد بن مالک) را لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی أَبِی عبدالله عُبَیدِ اللهِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِیلٍ وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ عَمْرَو بْنَ صَبِیحٍ الصَّیدَاوِی. | سلام بر ابوعبدالله بن مسلم بن عقیل، و لعنت خدا بر قاتل او عمرو بن صبیح صیداوی که به سویش تیراندازی کرد باد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی سَعِیدِ بْنِ عَقِیلٍ وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ لَقِیطَ بْنَ نَاشِرٍ الْجُهَنِی. | سلام بر محمد بن ابی سعید بن عقیل، و لعنت خدا بر قاتلش لقیط بن ناشر جهنی |
اَلسَّلَامُ عَلَی سُلَیمَانَ مَوْلَی الْحُسَینِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ سُلَیمَانَ بْنَ عَوْفٍ الْحَضْرَمِی، | سلام بر سلیمان غلام حسین فرزند امیرمؤمنان علیهما السلام نفرین خدا بر قاتل او سلیمان بن عوف حضرمی باد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی قَارِبٍ مَوْلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی. | سلام بر قارب، غلام حسین بن علی علیهما السلام |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُنْجِحٍ مَوْلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی(ع) | سلام بر منجح، غلام حسین بن علی علیهما السلام |
اَلسَّلَامُ عَلَی مُسْلِمِ بْنِ عَوْسَجَةَ الْأَسَدِی الْقَائِلِ لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِی الِانْصِرَافِ أَ نَحْنُ نُخَلِّی عَنْک وَ بِمَ نَعْتَذِرُ إِلَی اللهِ مِنْ أَدَاءِ حَقِّک وَ لاوَ اللهِ حَتَّی أَکسِرَ فِی صُدُورِهِمْ رُمْحِی وَ أَضْرِبَهُمْ بِسَیفِی مَا ثَبَتَ قَائِمُهُ فِی یدِی وَ لاأُفَارِقُک وَ لَوْ لَمْ یکنْ مَعِی سِلَاحٌ أُقَاتِلُهُمْ بِهِ لَقَذَفْتُهُمْ بِالْحِجَارَةِ ثُمَّ لَمْ أُفَارِقْک حَتَّی أَمُوتَ مَعَک وَ کنْتَ أَوَّلَ مَنْ شَرَی نَفْسَهُ وَ أَوَّلَ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ اللهِ قَضَی نَحْبَهُ فَفُزْتَ وَ رَبِّ الْکعْبَةِ شَکرَ اللهُ لَک اسْتِقْدَامَک وَ مُوَاسَاتَک إِمَامَک إِذْ مَشَی إِلَیک وَ أَنْتَ صَرِیعٌ فَقَالَ یرْحَمُک اللهُ یا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ وَ قَرَأَ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلًا لَعَنَ اللهُ الْمُشْتَرِکینَ فِی قَتْلِک عَبْدَ اللهِ الضَّبَابِی وَ عَبْدَ اللهِ بْنَ خَشْکارَةَ الْبَجَلِی | سلام بر مسلم بن عوسجه اسدی، که وقتی حسین به او اجازۀ بازگشت از صحنۀ کربلا را داد، خطاب به امام گفت: آیا ما ترا تنها بگذاریم!؟ آنگاه در این باره که حق تو را بجای نیاوردهایم چه عذری در پیشگاه خدا بیاوریم، نه، به خدا سوگند ترا تنها نخواهیم گذاشت. آنقدر با آنان خواهم جنگید تا نیزۀ خود را در سینۀ آنان بشکنم و تا بدان هنگام که قبضۀ شمشیر در دست من است بر آنان خواهم تاخت و اگر دیگر اسلحهای در دستم باقی نماند، با سنگ خواهم جنگید و هرگز از تو جدا نخواهم شد تا آنکه همراه تو (بجنگم تا) بمیرم.
توای مسلم بن عوسجه، اولین کسی هستی که جانش را در راه خدا عرضه کرد و نخستین شهید از شهیدان راه خدایی، که پیمان خویش را به انجام رسانید. سوگند به خدای کعبه که رستگار شدی، در این پیشگامی خود در جهاد با کافران و یاری کردن امام سپاس و پاداش تو با خدا باد. آن هنگام که امام پیش آمد و تو افتاده بودی، فرمود: خدا ترا رحمت کندای مسلم بن عوسجه و این آیه را خواند: فَمِنْهُمْ مَن قَضیٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبدیلاً (ترجمه:گروهی از آنان(مؤمنان) پیمان خویش را به انجام رسانیدند و گروهی دیگر در انتظار هستند.)[احزاب–۲۳]خداوند عبدالله ضبابی و عبدالله بن خشکاره بجلی را که در کشتن تو شریک بودند لعنت کند. |
اَلسَّلَامُ عَلَی سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ الْحَنَفِی الْقَائِلِ لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِی الِانْصِرَافِ لانُخَلِّیک حَتَّی یعْلَمَ اللهُ أَنَّا قَدْ حَفِظْنَا غَیبَةَ رَسُولِ اللهِ(ص) فِیک وَ اللهِ لَوْ أَعْلَمُ أَنِّی أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْیا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُذْرَی وَ یفْعَلُ ذَلِک بیسَبْعِینَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُک حَتَّی أَلْقَی حِمَامِی دُونَک وَ کیفَ لاأَفْعَلُ ذَلِک وَ إِنَّمَا هِی مَوْتَةٌ أَوْ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ هِی الْکرَامَةُ الَّتِی لاانْقِضَاءَ لَهَا أَبَداً فَقَدْ لَقِیتَ حِمَامَک وَ وَاسَیتَ إِمَامَک وَ لَقِیتَ مِنَ اللهِ الْکرَامَةَ فِیدار الْمُقَامَةِ حَشَرَنَا اللهُ مَعَکمْ فِی الْمُسْتَشْهَدِینَ وَ رَزَقَنَا مُرَافَقَتَکمْ فِی أَعْلَی عِلِّیینَ | سلام بر سعد بن عبدالله حنفی، که وقتی امام به او اجازۀ بازگشت را داد خطاب به امام گفت: هرگز تو را تنها نخواهیم گذاشت تا خداوند شاهد باشد که ما در غیبت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پیمان خویش را دربارۀ تو حفظ کرده و به انجام رساندیم، به خدا سوگند اگر بدانم که کشته میشوم و دوباره زنده میشوم، سپس بدنم را زنده زنده میسوزانند و این جریان هفتاد بار با من تکرار میگردد باز هم از تو جدا نخواهم شد تا آنکه در پیشگاه تو بجنگم و جان بسپارم. چرا چنین نکنم در حالی که این تنها یک بار مردن یا کشته شدن است و بعد رسیدن به کرامت و عزتی که تا ابد پایان نخواهد داشت. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی و در زندگی جاوید از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی، خداوند ما را در میان شما شهیدان محشور کند و روزی ما را رفاقت و دوستی شما در اعلی علیین قرار دهد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی بِشْرِ بْنِ عُمَرَ الْحَضْرَمِی شَکرَ اللهُ لَک قَوْلَک لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَک فِی الِانْصِرَافِ أَکلَتْنِی إِذَنِ السِّبَاعُ حَیاً إِذَا فَارَقْتُک وَ أَسْأَلُ عَنْک الرُّکبَانَ وَ أَخْذُلُک مَعَ قِلَّةِ الْأَعْوَانِ لایکونُ هَذَا أَبَداً | سلام بر بشر بن عمر حضرمی، سپاس و حمد خدای بر تو باد. حسین به تو نیز اجازۀ بازگشت از صحنۀ نبرد را داد اما تو خطاب به امام عرض کردی: بدن من زنده زنده، خوراک درندگان وحشی باد، اگر تو را رها سازم و بروم و از تو (برای رفتن) مرکبی بخواهم و تو را با کمی یاران تنها گذاشته، و خود آسوده خاطر بازگردم، هرگز چنین نخواهد شد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی یزِیدَ بْنِ حُصَینٍ الْهَمْدَانِی الْمَشْرِقِی الْقَارِی الْمُجَدَّلِ | سلام بر یزید بن حصین همدانی مشرقی، قاری قرآن و جنگجوی صحنۀ نبرد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عِمْرَانَ بْنِ کعْبٍ الْأَنْصَارِی اَلسَّلَامُ عَلَی نَعِیمِ بْنِ عَجْلَانَ الْأَنْصَارِی | سلام بر عمران بن کعب انصاری. سلام بر نعیم بن عجلان انصاری. |
اَلسَّلَامُ عَلَی زُهَیرِ بْنِ الْقَینِ الْبَجَلِی الْقَائِلِ لِلْحُسَینِ(ع) وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِی الِانْصِرَافِ لاوَ اللهِ لایکونُ ذَلِک أَبَداً أَ أَتْرُک ابْنَ رَسُولِ اللهِ(ص) أَسِیراً فِی یدِ الْأَعْدَاءِ وَ أَنْجُو أَنَا لاأَرَانِی اللهُ ذَلِک الْیوْمَ | سلام بر زهیر بن قین بجلی، که هنگامی که حسین به او نیز اجازۀ بازگشت داد خطاب به امام گفت: نه، به خدا سوگند هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد، آیا فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را، در دست دشمنان اسیر شده رها سازم و خود را نجات دهم؟ خداوند چنین روزی را در زندگی به من نشان ندهد. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمْرِو بْنِ قَرَظَةَ الْأَنْصَارِی اَلسَّلَامُ عَلَی حَبِیبِ بْنِ مُظَاهِرٍ الْأَسَدِی | سلام بر عمرو بن قرظه انصاری. سلام بر حبیب بن مظاهر اسدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْحُرِّ بْنِ یزِیدَ الرِّیاحِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَیرٍ الْکلْبِی | سلام بر حر بن یزید ریاحی. سلام بر عبدالله بن عمیر کلبی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی نَافِعِ بْنِ هِلَالٍ الْبَجَلِی الْمُرَادِی اَلسَّلَامُ عَلَی أَنَسِ بْنِ کاهِلٍ الْأَسَدِی | سلام بر نافع بن هلال بجلی مرادی. سلام بر أنس بن کاهل اسدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی قَیسِ بْنِ مُسْهِرٍ الصَّیدَاوِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ابْنَی عُرْوَةَ بْنِ حَرَّاقٍ الْغِفَارِیینِ | سلام بر قیس بن مسهر صیداوی. سلام بر عبدالله و عبدالرحمن دو پسر عروه بن حرّاق از قبیله غفاری... |
اَلسَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِی اَلسَّلَامُ عَلَی شَبِیبِ بْنِ عَبْدِ اللهِ النَّهْشَلِی | سلام بر جون بن حری غلام ابوذر غفاری. سلام بر شبیب بن عبدالله نهشلی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْحَجَّاجِ بْنِ یزِیدَ السَّعْدِی اَلسَّلَامُ عَلَی قَاسِطٍ وَ کرِشٍ ابْنَی زُهَیرٍ التَّغْلَبِیینِ | سلام بر حجاج بن یزید سعدی. سلام بر قاسط و کرش تغلبی پسران زهیر. |
اَلسَّلَامُ عَلَی کنَانَةَ بْنِ عَتِیقٍ اَلسَّلَامُ عَلَی ضِرْغَامَةَ بْنِ مَالِک اَلسَّلَامُ عَلَی جُوَینِ بْنِ مَالِک الضُّبَعِی | سلام بر کنانة بن عتیق. سلام بر ضرغامة بن مالک. سلام بر جوین بن مالک ضبعی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمْرِو بْنِ ضُبَیعَةَ الضُّبَعِی اَلسَّلَامُ عَلَی زَیدِ بْنِ ثُبَیتٍ الْقَیسِی | سلام بر عمرو بن ضبیعه ضبعی. سلام بر زید بن ثبیت قیسی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ وَ عُبَیدِ اللهِ ابْنَی یزِیدَ بْنِ ثُبَیتٍ الْقَیسِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ | سلام بر عبدالله و عبیدالله پسران یزید بن ثبیت قیسی. سلام بر عامر بن مسلم. |
اَلسَّلَامُ عَلَی قَعْنَبِ بْنِ عَمْرٍو النَّمِری اَلسَّلَامُ عَلَی سَالِمٍ مَوْلَی عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ | سلام بر قعنب فرزند عمرو تمری. سلام بر سالم غلام عامر بن مسلم |
اَلسَّلَامُ عَلَی سَیفِ بْنِ مَالِک اَلسَّلَامُ عَلَی زُهَیرِ بْنِ بِشْرٍ الْخَثْعَمِی | سلام بر سیف پسر مالک عبدی. سلام بر زهیر بن بِشْر خَثْعَمی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی بَدْرِ بْنِ مَعْقِلٍ الْجُعْفِی اَلسَّلَامُ عَلَی الْحَجَّاجِ بْنِ مَسْرُوقٍ الْجُعْفِی | سلام بر بدر فرزند معقل جعفی. سلام بر حجّاج فرزند مسروق جعفی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی مَسْعُودِ بْنِ الْحَجَّاجِ وَ ابْنِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی مُجَمِّعِ بْنِ عَبْدِ اللهِ الْعَائِدِی | سلام برمسعود فرزند حجّاج وسلام بر پسرش. سلام بر مجمع فرزند عبداللّه عائذی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمَّارِ بْنِ حَسَّانَ بْنِ شُرَیحٍ الطَّائِی اَلسَّلَامُ عَلَی حَیانَ بْنِ الْحَارِثِ السَّلْمَانِی الْأَزْدِی | سلام بر عامر فرزند حسّان فرزند شریح طائی. سلام بر حیان فرزند حارثِ سلمانی ازدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی جُنْدَبِ بْنِ حُجْرٍ الْخَوْلَانِی اَلسَّلَامُ عَلَی عُمَرَ بْنِ خَالِدٍ الصَّیدَاوِی اَلسَّلَامُ عَلَی سَعِیدٍ مَوْلَاهُ | سلام بر جندب فرزند حجر خولانی. سلام بر عمر بن خالد صیداوی، سلام بر سعید غلام او. |
اَلسَّلَامُ عَلَی یزِیدَ بْنِ زِیادِ بْنِ الْمُظَاهِرِ الْکنْدِی اَلسَّلَامُ عَلَی زَاهِرٍ مَوْلَی عَمْرِو بْنِ الْحَمِقِ الْخُزَاعِی | سلام بر یزید بن زیاد مهاصر کنْدِی. سلام بر زاهر، غلام عمرو بن حمق. |
اَلسَّلَامُ عَلَی جَبَلَةَ بْنِ عَلِی الشَّیبَانِی اَلسَّلَامُ عَلَی سَالِمٍ مَوْلَی بَنِی الْمَدِینَةِ الْکلْبِی | سلام بر جبلة بن علی شیبانی. سلام بر سالم، غلام بنی مدینه کلبی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی أَسْلَمَ بْنِ کثِیرٍ الْأَزْدِی اَلسَّلَامُ عَلَی قَاسِمِ بْنِ حَبِیبٍ الْأَزْدِی | سلام بر اسلَم بن کثیر أَزدی. سلام بر قاسم بن حبیب أَزدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عُمَرَ بْنِ الْأُحْدُوثِ الْحَضْرَمِی اَلسَّلَامُ عَلَی أَبِی ثُمَامَةَ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اللهِ الصَّائِدِی | سلام بر عمر بن اُحدوث حَضْرَمی. سلام بر ابوثمامه، عمرو بن عبدالله الصائدی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی حَنْظَلَةَ بْنِ أَسْعَدَ الشِّبَامِی اَلسَّلَامُ عَلَی عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْکدِنِ الْأَرْحَبِی | سلام بر حنظلة بن اسعد شِبامی. سلام بر عبدالرحمن فرزند عبدالله بن کَدَن اَرْحَبی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَمَّارِ بْنِ أَبِی سَلَامَةَ الْهَمْدَانِی | سلام بر عمّار بن ابیسلامه دالانی. |
اَلسَّلَامُ عَلَی عَابِسِ بْنِ شَبِیبٍ الشَّاکرِی اَلسَّلَامُ عَلَی شَوْذَبٍ مَوْلَی شَاکرٍ | سلام بر عابس فرزند أبی شبیب شاکری. سلام بر شوذب منسوب به قبیله شاکر. |
اَلسَّلَامُ عَلَی شَبِیبِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ سَرِیعٍ اَلسَّلَامُ عَلَی مَالِک بْنِ عَبْدِ اللهِ بْنِ سَرِیعٍ | سلام بر شبیب فرزند حارث بن سریع. سلام بر مالک پسر عبدالله فرزند سریع. |
اَلسَّلَامُ عَلَی الْجَرِیحِ الْمَأْسُورِ سَوَّارِ بْنِ أَبِی حِمْیرٍ الْفَهْمِی الْهَمْدَانِی اَلسَّلَامُ عَلَی الْمُرْتَثِّ مَعَهُ عَمْرِو بْنِ عَبْدِ اللهِ الْجُنْدُعِی | سلام بر مجروح اسیر، سوّار بن ابیحمیر فهمی همدانی... و سلام بر همراه او، مجروحِ فوتشده در بیرون از معرکه، عمرو بن عبدالله الجندعی. |
اَلسَّلَامُ عَلَیکمْ یا خَیرَ أَنْصَارٍ، اَلسَّلَامُ عَلَیکمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ بَوَّأَکمُ اللهُ مُبَوَّأَ الْأَبْرَارِ أَشْهَدُ لَقَدْ کشَفَ اللهُ لَکمُ الْغِطَاءَ وَ مَهَّدَ لَکمُ الْوِطَاءَ وَ أَجْزَلَ لَکمُ الْعَطَاءَ وَ کنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَیرَ بَطَّاءٍ وَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ لَکمْ خُلَطَاءُ فِیدار الْبَقَاءِ وَ اَلسَّلَامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه. | سلام بر شماای بهترین یاران، سلام بر شما به خاطر شکیبایی تان، پس چه نیک است زندگی آخرت برای شما. خداوند شما را در جایگاه نیکان قرار دهد. شهادت میدهم که خداوند آنچه را که پوشیده و پنهان بود برای شما آشکار ساخت و همواری و آسانی را برای شما آماده کرد و بخشش فراوانی را نصیب شما کرد. شما نسبت به حق سست نبودید شما در رفتن به سوی حق بر ما پیشی گرفتید، و ما در زندگی آخرت به شما خواهیم پیوست، سلام و رحمت و برکات خداوند شامل شما باد.[۲۷] |
پانویس
- ↑ ابنمشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵؛ سید بن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳.
- ↑ نگاه کنید به ابنمشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵–۴۹۶؛ سید بن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳-۸۰.
- ↑ نگاه کنید به «زیارت ناحیه مقدسه»، وبگاه الکوثر.
- ↑ نگاه کنید به «زیارت ناحیه مقدسه»، وبگاه الکوثر.
- ↑ نگاه کنید به طبسی، «زیارت ناحیه مقدسه»، ص۱۹۴.
- ↑ ابنمشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵؛ سید بن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ج۱۲، ص۲۷۱، پانویس ۱.
- ↑ نگاه کنید به مامقانی، تنقیح المقال، بیتا، ج۱، ص۴۵۳.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۴.
- ↑ مهدیپور، نبراس الزائر فی زیارة الحائر، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۴.
- ↑ تستری، قاموس الرجال، ج۹، ص۵۰۴؛ آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۲۷۴.
- ↑ ابنمشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵–۴۹۶.
- ↑ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳-۸۰.
- ↑ شمسالدین، انصار الحسین، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷-۲۰۹.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۸، ص۲۲۰.
- ↑ شمسالدین، انصار الحسین، ۱۴۲۹ق، ص۲۱۵.
- ↑ نگاه کنید به طبسی، «زیارت ناحیه مقدسه»، ص۱۹۵-۱۹۷.
- ↑ نگاه کنید به طبسی، «زیارت ناحیه مقدسه»، ص۱۹۶-۱۹۷.
- ↑ شمسالدین، انصار الحسین، ۱۴۲۹ق، ص۲۱۶.
- ↑ آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۱.
- ↑ نگاه کنید به ابنمشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۸۵–۴۹۶.
- ↑ نگاه کنید به سید بن طاووس، الاقبال،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۳-۸۰.
- ↑ رنجبر، «پژوهشی درباره دو زیارت ناحیه و زیارت رجبیّه»، ص۶۱.
- ↑ شعرانی، دمع السجوم،۱۳۸۱ش،پاورقی، ص۲۷۵.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۲۷۴-۲۶۹.
یادداشت
- ↑ شعرانی در پاورقی دمع السجوم گفته که تجلیه سربرداشتن و نگریستن است ولی محدث قمی در منتهی الآمال گفته منظور این است که امام تعجیل کرد مانند عقابی که از بالا به زیرآید. شعرانی گفته که تجلیه به این معنی درست نیست. [۲۶]
منابع
- آیتی، محمدابراهیم، بررسی تاریخ عاشورا، به کوشش مهدی انصاری، قم، مؤسسه انتشاراتی امام عصر(عج)، ۱۳۸۳ش.
- ابنمشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، تحقیق جواد قیومی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
- تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، تحقیق موسسة النشر الاسلامی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۸ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مطبعة الآداب، ۱۴۱۳ق/۱۳۷۲ش.
- رنجبر، محسن، «پژوهشی درباره دو زیارت ناحیه و زیارت رجبیّه»، در مطالعات تاریخ اسلام، شماره ۲۶، پاییز ۱۳۹۴ش.
- «زیارت ناحیه مقدسه»، وبگاه الکوثر، تاریخ درج مطلب: ۵ آذر ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ش.
- سید بن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسن، تحقیق جواد قیومی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
- شمسالدین، محمدمهدی، انصار الحسین، تحقیق سامی غریری، قم، دارالکتب الاسلامی، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م.
- طبسی، نجمالدین، «زیارت ناحیه مقدسه»، در انتظار، شماره ۲۰، اردیبهشت ۱۳۸۶ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، بیتا.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین(ع) بر پایه قرآن حدیث و تاریخ، قم، انتشارات دار الحدیث، ۱۳۸۸ش.
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تصحیح مؤسسة آل البیت، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مهدیپور، علیاکبر، نبراس الزائر فی زیارة الحائر، قم، موسسة الرسالة، ۱۴۲۹ق.