سهل بن سعد ساعدی: تفاوت میان نسخهها
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز ←زمان پیامبر |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز ←نقل روایت |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
از او نقل شده که میگوید: از [[حضرت زهرا]](س) درباره [[امامان]] پرسیدم، ایشان در پاسخ فرمود که پیامبر(ص)، نام علی(ع) و یازده فرزندش را به عنوان امامان یکی پس از دیگری نام برده است.<ref> خزاز قمی، ص۱۹۵</ref> | از او نقل شده که میگوید: از [[حضرت زهرا]](س) درباره [[امامان]] پرسیدم، ایشان در پاسخ فرمود که پیامبر(ص)، نام علی(ع) و یازده فرزندش را به عنوان امامان یکی پس از دیگری نام برده است.<ref> خزاز قمی، ص۱۹۵</ref> | ||
او از شاهدان و [[:رده:راویان حدیث غدیر|راویان حدیث غدیر]] بوده<ref>ابن طاووس، ج۱، ص۱۳۹</ref> و جمله مشهور پیامبر(ص) با عنوان [[حدیث رایت]] که فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او ر ادوست میدارند. و او بر نمیگردد تا این که خدا پیروزش کند، را روایت کرده است.<ref> ابن طاووس، ج۱، ص۵۸</ref> | او از شاهدان و [[:رده:راویان حدیث غدیر|راویان حدیث غدیر]] بوده<ref>ابن طاووس، ج۱، ص۱۳۹</ref> و جمله مشهور پیامبر(ص) با عنوان [[حدیث رایت]] که فرمود: '''فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او ر ادوست میدارند. و او بر نمیگردد تا این که خدا پیروزش کند،''' را روایت کرده است.<ref> ابن طاووس، ج۱، ص۵۸</ref> | ||
==در کلام امام حسین(ع) == | ==در کلام امام حسین(ع) == |
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۴۹
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | سهل بن سعد بن مالک انصاری ساعدی |
کنیه | ابوالعباس • ابویحیی |
نسب/قبیله | بنی ساعده |
خویشاوندان | سعد بن مالک انصاری ساعدی(پدر) |
مدفن | مدینه |
مشخصات دینی | |
حضور در جنگها | تبوک |
دیگر فعالیتها | راوی غدیر• بیعت با پیامبر• یاران امام علی |
ابوالعباس سهل بن سعد بن مالک انصاری ساعدی، (درگذشت ۸۸یا۹۱ ق) از صحابه رسول خدا(ص) و یاران امام علی(ع) و از راویان حدیث غدیر. از افتخارات او میتوان به بیعت با پیامبر(ص)، حضور در جنگ تبوک و نماز خواندن به دو قبله اشاره کرد. وی در شام با کاروان اسرای کربلا برخورد کرده و چگونگی ورود آنان به شام را روایت کرده است. او آخرین صحابه پیامبر(ص) بود که در مدینه درگذشت.
زمان پیامبر
سهل بن سعد ساعدی از صحابه مشهور رسول خدا(ص) و از طایفه بنیساعده بود که هنگام رحلت پیامبر اکرم(ص) ۱۵ سال بیشتر نداشت. گفته شده نام او حزن بود و پیامبر(ص) او را سهل نامید.[۱] کنیه وی ابوالعباس[۲] یا ابویحیی بود.[۳] شیخ طوسی او را از یاران امام علی(ع) نیز میداند.[۴]
دو بیعت با پیامبر(ص)، نماز گزاردن به دو قبله و همچنین تمجید پیامبر(ص) از وی را از جمله فضایل او دانستهاند.[۵] وی از بزرگان اصحاب شمرده شده که خدمتگزار و ملازم همیشگی پیامبر(ص) بود و غالب روایات نبوی از همین گروه و نظایر ایشان نقل شده است، چرا که عمر طولانی تری داشتند و مورد مراجعه مردم بودند.[۶] خواهرانش نائله و عمره از زنانی بودند که اسلام آوردند و با پیامبر(ص) در مدینه بیعت کردند.[۷]
او با اینکه سنّش کم بود اما در جنگ تبوک حاضر شد وی میگوید:
نقل روایت
او احادیثی از پیامبر(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و برخی صحابه نقل کرده است. ابوهریره و سعید بن مسیب، زهری، ابو حازم و پسرش عباس بن سهل از او حدیث روایت کردهاند.[۹]
از او نقل شده که میگوید: از حضرت زهرا(س) درباره امامان پرسیدم، ایشان در پاسخ فرمود که پیامبر(ص)، نام علی(ع) و یازده فرزندش را به عنوان امامان یکی پس از دیگری نام برده است.[۱۰]
او از شاهدان و راویان حدیث غدیر بوده[۱۱] و جمله مشهور پیامبر(ص) با عنوان حدیث رایت که فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او ر ادوست میدارند. و او بر نمیگردد تا این که خدا پیروزش کند، را روایت کرده است.[۱۲]
در کلام امام حسین(ع)
امام حسین(ع) در خطبهای که برای کوفیانی که در مقابلش صفآرایی کرده بودند، ایراد کرد، او را به عنوان شاهد معرفی نمود و فرمود:
- «اگر مرا قبول ندارید، افرادی چون جابر بن عبدالله انصاری، زید بن ارقم، و سهل بن سعد ساعدی هستند، سخن رسول خدا(ص) درباره من را از آنها بپرسید»[۱۳]
دیدار با کاروان اسرا
بعد از شهادت امام حسین(ع) وقتی اهل بیت را به شام بردند، سهل خود را به کاروان اهل بیت رساند و از دختر امام حسین(ع) خواست اگر خواستهای دارد به وی بگوید. ایشان خواست سر مبارک امام را دورتر از ایشان حمل کنند تا مردم کمتر به حرم پیامبر(ص) بنگرند.[۱۴] روایت معروفی از چگونگی ورود اسرای کربلا به شام از وی نقل شده است.[۱۵]
حمایت از اهل بیت
در سال ۷۴ق روزی سهل از طرف حجاج بن یوسف احضار شد. حجاج سعی در تحقیر وی داشت. از این رو او را به خاطر عدم حمایتش از عثمان مؤاخذه کرد بعد دستور داد گردنش را مهر بزنند.
به گفته برخی منابع سهل از دوستان امیرالمؤمنین و خاندان او بود و از این جهت حجاج وی را آزار میداد.[۱۶]
روزگاری که او در مدینه میزیست، مردی از آل مروان بر این شهر حکومت یافت. وی سهل را احضار کرده و کنیه ابوتراب علی(ع) را مورد استهزاء قرار داد و از سهل خواست تا امام را ناسزا گوید، اما او نپذیرفت و خاطرنشان کرد که هیچ کنیهای نزد امام چون ابوتراب محبوب نبود.[۱۷]
درگذشت
او در سال ۸۸ یا ۹۱ق درگذشت و هنگام مرگ ۹۶ یا ۹۹ سال داشت.[۱۸]
البته اقوال دیگری نیز درباره سال وفات او وجود دارد.[۱۹] او را آخرین صحابهای دانستهاند که در مدینه درگذشت.[۲۰]
پانویس
منابع
- ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۵ق.
- ابن اثیر، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
- ابن الجوزی،أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- ابن بطریق، یحیی بن حسن حلی؛ العمدة، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.
- ابن سعد کاتب واقدی، محمد، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش.
- ابن عبدالبر، أبو عمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- ابن قتیبة، أبو محمد عبد الله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ط الثانیة، ۱۹۹۲م.
- ابن طاوس، سید علی بن موسی، الطرائف، قم، چاپخانه خیام، ۱۴۰۰ق.
- اخبار الطوال، ابو حنیفه احمد بن داود دینوری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چ چهارم، ۱۳۷۱ش.
- ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، قم، مؤسسه دارالکتاب، ۱۴۱۰ق.
- خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، قم، انتشارات بیدار، ۱۴۰۱ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد، قم، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- طبرسی، امین الاسلام فضل بن حسن، إعلام الوری، یک جلد،دار الکتب الإسلامیة تهران.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- واقدی، محمد بن عمر، مغازی تاریخ جنگهای پیامبر(ص)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: پژوهشکده باقر العلوم با ویرایش و اضافات و افزودن منابع.
- ↑ ثقفی، الغارات، ص۴۳۸؛ اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰؛ ابن الأثیر، ج۲، ص۳۲۰
- ↑ اخبارالطوال، ص۳۷۰؛ مجلسی، ج۴۵، ص۱۲۷
- ↑ ثقفی، الغارات، ص۴۳۸؛ اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰
- ↑ طوسی، ص۶۶
- ↑ مفید، الجمل، ص۱۰۶
- ↑ ابن سعد، ج۲، ص۳۵۷
- ↑ ابن سعد، ج۸، ص۳۷۸
- ↑ واقدی، ص۷۶۷
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰
- ↑ خزاز قمی، ص۱۹۵
- ↑ ابن طاووس، ج۱، ص۱۳۹
- ↑ ابن طاووس، ج۱، ص۵۸
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۷؛ طبری، ج۷، ص۳۰۲۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۵؛ اعلامالوری، ص۲۴۰.
- ↑ مجلسی، ج۴۵، ص۱۲۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷-۱۲۸؛ سهل بن سعد ساعدی که بود؟
- ↑ ثقفی، الغارات، ۴۳۸
- ↑ ابن بطریق، ص۴۴۹؛ ثقفی، الغارات، ص۴۳۸
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۶۶۵؛ اخبار الطوال، ص۳۷۰؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۵۳۴؛ ابن جوزی،المنتظم، ج۶، ص۳۰۲
- ↑ ابن قتیبه، ص۳۴۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰؛ اخبار الطوال، ص۳۷۰
- ↑ تاریخ گزیده، ص۲۳۲؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰؛ابن قتیبه، ص۳۴۱؛ اخبار الطوال، ص۳۷۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۶۶۵