عین الیقین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عَینُ الْیقین''' دومین مرتبه از مراتب [[یقین]] در [[عرفان اسلامی]] است که انسان به مرحله مشاهده میرسد. بر اساس آیات و [[روایات]]، یقین دارای سه درجه و مرتبه [[علم الیقین]]، عین الیقین و [[حق الیقین]] است. تفاوت عین الیقین با علم الیقین مانند نسبت دیدن به شنیدن است. | '''عَینُ الْیقین''' دومین مرتبه از مراتب [[یقین]] در [[عرفان اسلامی]] است که انسان به مرحله مشاهده میرسد. بر اساس آیات و [[حدیث|روایات]]، یقین دارای سه درجه و مرتبه [[علم الیقین]]، عین الیقین و [[حق الیقین]] است. تفاوت عین الیقین با علم الیقین مانند نسبت دیدن به شنیدن است. | ||
به گفته [[علامه طباطبایی]] بر اساس | به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] بر اساس آیات ۵ تا ۷ [[سوره تکاثر]]، انسان با علم الیقین میتواند حقایق را در همین دنیا مشاهده کند و [[جهنم]] را ببیند؛ اما دیدن جهنم در [[قیامت]] با «عین الیقین» امکانپذیر است. | ||
به باور عرفای اسلامی شناخت انسان از [[خداوند]]، اگر از راه عقل و دلیل باشد، «علم الیقین» و اگر از راه دل به دست آید «عین الیقین» و اگر با کشف و شهود حاصل شود «حق الیقین» نام دارد؛ بر این اساس از راه عقل و با علم الیقین، تنها میتوان خداوند را اثبات کرد؛ ولی با دو مرحله بالاتر یقین، میتوان به خداوند رسید. | به باور عرفای اسلامی شناخت انسان از [[خدا|خداوند]]، اگر از راه عقل و دلیل باشد، «علم الیقین» و اگر از راه دل به دست آید «عین الیقین» و اگر با کشف و شهود حاصل شود «حق الیقین» نام دارد؛ بر این اساس از راه عقل و با علم الیقین، تنها میتوان خداوند را اثبات کرد؛ ولی با دو مرحله بالاتر یقین، میتوان به خداوند رسید. | ||
== مفهومشناسی == | ==مفهومشناسی== | ||
[[یقین]] بهمعنای علمی است که شک و تردیدی در آن راه ندارد.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۲۰.</ref> در عرفان اسلامی، عین الیقین بهمعنای یقینی دانستهاند که انسان به مرحله مشاهده میرسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده میکند.<ref>انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۸۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۲۸۵.</ref> | [[یقین]] بهمعنای علمی است که شک و تردیدی در آن راه ندارد.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۲۰.</ref> در عرفان اسلامی، عین الیقین بهمعنای یقینی دانستهاند که انسان به مرحله مشاهده میرسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده میکند.<ref>انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۸۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۲۸۵.</ref> | ||
تفاوت عین الیقین با [[علم الیقین|علم الیقین]] مانند نسبت دیدن به شنیدن است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۲۸۸</ref> در [[سوره تکاثر|سوره تکاثر]] اصطلاح عین الیقین، آمده است.<ref>سوره تکاثر، آیه ۵-۷.</ref>{{یاد|کلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیقِینِ، لَترََوُنَّ الجَْحِیمَ ثُمَّ لَترََوُنهََّا عَینْ الْیقِین؛چنان نیست که شما خیال میکنید. اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشته باشید، قطعاً جهنّم را خواهید دید! سپس (با ورود در آن) آن را به عین الیقین مشاهده خواهید کرد.}} | تفاوت عین الیقین با [[علم الیقین|علم الیقین]] مانند نسبت دیدن به شنیدن است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۲۸۸</ref> در [[سوره تکاثر|سوره تکاثر]] اصطلاح عین الیقین، آمده است.<ref>سوره تکاثر، آیه ۵-۷.</ref>{{یاد|کلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیقِینِ، لَترََوُنَّ الجَْحِیمَ ثُمَّ لَترََوُنهََّا عَینْ الْیقِین؛چنان نیست که شما خیال میکنید. اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشته باشید، قطعاً جهنّم را خواهید دید! سپس (با ورود در آن) آن را به عین الیقین مشاهده خواهید کرد.}} | ||
به گفته [[علامه طباطبایی]] بر اساس آیات ۵ تا ۷ [[سوره تکاثر]]، انسان با [[علم الیقین]] میتواند حقایق را در همین دنیا مشاهده کند و جهنم را ببیند؛ اما دیدن [[جهنم]] در [[قیامت]] «عین الیقین» است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref> | به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] بر اساس آیات ۵ تا ۷ [[سوره تکاثر]]، انسان با [[علم الیقین]] میتواند حقایق را در همین دنیا مشاهده کند و جهنم را ببیند؛ اما دیدن [[جهنم]] در [[قیامت]] «عین الیقین» است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref> | ||
== مراتب یقین== | ==مراتب یقین== | ||
در [[عرفان اسلامی]] و بر اساس آیات قرآن کریم، [[یقین]] دارای سه درجه و مرتبه است که عبارتند از؛ [[علم الیقین]]، عین الیقین و [[حق الیقین]]. اولین و پایینترین مرتبه، [[علم الیقین]] و دومین مرتبه عین الیقین است.<ref>انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۸۵.</ref> [[ابن عربی]] معتقد است شناخت انسان از [[خداوند]]، اگر از راه عقل و دلیل باشد، «علم الیقین» و اگر از راه دل به ست آید «عین الیقین» و اگر با کشف و شهود به دست آید «حق الیقین» نام دارد.<ref>ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۱، ص۳۱ به نقل از رضایی، «هویت شناسی یقین»، ۱۳۸۳ش، ص۴۱.</ref> وی میگوید از راه عقل و با علم الیقین، تنها میتوان خداوند را اثبات کرد، ولی با دو مرحله بالاتر یقین، میتوان به خداوند رسید.<ref>ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۱، ص۳۱ به نقل از رضایی، «هویتشناسی یقین»، ۱۳۸۳ش، ص۴۱.</ref>علامه طباطبایی مراحل سه گانه یقین و دستیافتن به آن را در قرآن از راه های سهگانه هدایت به حق از راه استدلال و برهان، نشان دادن حقیقت و نشان دادن حقیقت واسباب آن می داند. وی احتجاج ابراهیم (ع) با نمرود را مصداق راه نخست و درخواست [[عزیر (پیامبر)|عزیر پیامبر]] برای زنده شدن مردگان و مرگ صد ساله او را نمونهای برای راه دوم ودرخواست ابراهیم(ع) برای مشاهده زنده شدن مردگان و ماجرای[[چهار مرغ ابراهیم| پرندگان چهارگانه]] را مصداقی برای راه سوم دانسته است. [[سید محمدحسین طباطبائی|محمدحسین طباطبایی]] این سه راه را از باب تمثیل به انسانی تشبیه کرده که پنیر را ندیده و به وجودش یقین ندارد که می توان برای رفع شبههاش هم کسی را به او معرفی کرد که پنیر رادیده و خورده است و یا پنیر به او داد که بخورد و یا این که لوازم درست کردن پنیر را در اختیارش قرار داد که خودش درست کند و از آن بخورد و این راه موثرترین راه از بین بردن شبهه نسبت به وجود چیزی است. [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] به اذن الهی راه سوم را تجربه کرد که همان [[حق الیقین]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۳۵۲. | در [[عرفان اسلامی]] و بر اساس آیات قرآن کریم، [[یقین]] دارای سه درجه و مرتبه است که عبارتند از؛ [[علم الیقین]]، عین الیقین و [[حق الیقین]]. اولین و پایینترین مرتبه، [[علم الیقین]] و دومین مرتبه عین الیقین است.<ref>انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۸۵.</ref> [[ابنعربی|ابن عربی]] معتقد است شناخت انسان از [[خدا|خداوند]]، اگر از راه عقل و دلیل باشد، «علم الیقین» و اگر از راه دل به ست آید «عین الیقین» و اگر با کشف و شهود به دست آید «حق الیقین» نام دارد.<ref>ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۱، ص۳۱ به نقل از رضایی، «هویت شناسی یقین»، ۱۳۸۳ش، ص۴۱.</ref> وی میگوید از راه عقل و با علم الیقین، تنها میتوان خداوند را اثبات کرد، ولی با دو مرحله بالاتر یقین، میتوان به خداوند رسید.<ref>ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۱، ص۳۱ به نقل از رضایی، «هویتشناسی یقین»، ۱۳۸۳ش، ص۴۱.</ref>علامه طباطبایی مراحل سه گانه یقین و دستیافتن به آن را در قرآن از راه های سهگانه هدایت به حق از راه استدلال و برهان، نشان دادن حقیقت و نشان دادن حقیقت واسباب آن می داند. وی احتجاج ابراهیم (ع) با نمرود را مصداق راه نخست و درخواست [[عزیر (پیامبر)|عزیر پیامبر]] برای زنده شدن مردگان و مرگ صد ساله او را نمونهای برای راه دوم ودرخواست ابراهیم(ع) برای مشاهده زنده شدن مردگان و ماجرای[[چهار مرغ ابراهیم| پرندگان چهارگانه]] را مصداقی برای راه سوم دانسته است. [[سید محمدحسین طباطبائی|محمدحسین طباطبایی]] این سه راه را از باب تمثیل به انسانی تشبیه کرده که پنیر را ندیده و به وجودش یقین ندارد که می توان برای رفع شبههاش هم کسی را به او معرفی کرد که پنیر رادیده و خورده است و یا پنیر به او داد که بخورد و یا این که لوازم درست کردن پنیر را در اختیارش قرار داد که خودش درست کند و از آن بخورد و این راه موثرترین راه از بین بردن شبهه نسبت به وجود چیزی است. [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] به اذن الهی راه سوم را تجربه کرد که همان [[حق الیقین]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۳۵۲. | ||
</ref> | </ref> | ||
بر پایه روایتی [[پیامبر(ص)]] با دیدن [[حارثة بن مالک انصاری]] به او فرمود:ای حارثة! در چه حالی هستی؟ گفت: مؤمن حقیقیام که به [[یقین]] رسیدهام. پیامبر(ص) فرمود: هر چیزی را حقیقتی است، حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت:ای رسول خدا! به دنیا بیرغبت شدهام، شب را (برای عبادت) بیدارم و روزهای گرم را (در اثر روزه) تشنگی میکشم و گویا [[عرش]] پروردگارم را مینگرم که برای حساب گسترده شده، گویا اهل [[بهشت]] را میبینم که در میان بهشت یکدیگر را ملاقات میکنند، گویا ناله اهل [[دوزخ]] را در میان دوزخ میشنوم و گویا اکنون آهنگ زبانه کشیدن آتش دوزخ در گوشم طنینانداز است. رسول خدا(ص) فرمود: حارثه، بندهای است که خدا دلش را نورانی کرده است. سپس به حارثه فرمود: بصیرت یافتی، ثابت باش.<ref> کلینی، کافی،۱۴۲۹ق، ج۳، ص۱۳۸</ref> | بر پایه روایتی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] با دیدن [[حارثة بن مالک انصاری]] به او فرمود:ای حارثة! در چه حالی هستی؟ گفت: مؤمن حقیقیام که به [[یقین]] رسیدهام. پیامبر(ص) فرمود: هر چیزی را حقیقتی است، حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت:ای رسول خدا! به دنیا بیرغبت شدهام، شب را (برای عبادت) بیدارم و روزهای گرم را (در اثر روزه) تشنگی میکشم و گویا [[عرش]] پروردگارم را مینگرم که برای حساب گسترده شده، گویا اهل [[بهشت]] را میبینم که در میان بهشت یکدیگر را ملاقات میکنند، گویا ناله اهل [[جهنم|دوزخ]] را در میان دوزخ میشنوم و گویا اکنون آهنگ زبانه کشیدن آتش دوزخ در گوشم طنینانداز است. رسول خدا(ص) فرمود: حارثه، بندهای است که خدا دلش را نورانی کرده است. سپس به حارثه فرمود: بصیرت یافتی، ثابت باش.<ref> کلینی، کافی،۱۴۲۹ق، ج۳، ص۱۳۸</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[یقین]] | *[[یقین]] | ||
* [[علم الیقین]] | *[[علم الیقین]] | ||
* [[حق الیقین]] | *[[حق الیقین]] | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب، ۱۳۷۱ش. | *مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب، ۱۳۷۱ش. | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
*[http://ensani.ir/fa/content/226947/default.aspx مقاله «هویتشناسی یقین».] | *[http://ensani.ir/fa/content/226947/default.aspx مقاله «هویتشناسی یقین».] | ||
{{عرفان اسلامی}} | {{عرفان اسلامی}} |