لباس شهرت
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
لباس شُهرت لباسی است که پوشیدن آن باعث انگشتنما شدن فرد میشود. به نظر گروهی از فقیهان پوشیدن لباس شهرت، حرام و به نظر برخی مکروه است. با فرض حرام بودن پوشیدن لباس شهرت یا احتمال حرمت آن در حالت عادی، بیشتر فقیهان نماز خواندن با آن را صحیح و عدهای باطل دانستهاند.
در مذمت پوشیدن لباس شهرت، روایات متعددی از اهلبیت(ع) صادر شده است؛ از جمله طبق حدیثی از امام حسین(ع) کسی که در دنیا لباس شهرت بپوشد، خدا در روز قیامت بر او لباس ذلت خواهد پوشانید.
گفته شده در میانه قرن پنجم قمری لباس شهرت و کراهت آن بیشتر مورد توجه عالمان مذاهب مختلف امامی، حنبلی و شافعی در منطقه خراسان و عراق واقع شد.
جایگاه و تاریخچه
پوشیدن لباس شهرت در منابع حدیثی، تفسیری و فقهی مورد نکوهش واقع شده است. طبرسی در جوامع الجامع و بانو امین در مخزن العرفان، در تفسیر عبارت «وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوات» از آیه ۵۹ سوره مریم مقصود از پیروان شهوت را جمعی دانسته که یکی از کارهایشان پوشیدن لباس شهرت بود.[۱] نکوهش پوشیدن لباس شهرت در اخبار مستفیضی از اهلبیت(ع) نیز وجود دارد که فقیهان در بیان احکام لباس شهرت، بدان استناد کردهاند.[۲] بر پایه حدیثی از امام حسین(ع) کسی که در دنیا لباس شهرت بپوشد، خداوند روز قیامت بر او لباس ذلت خواهد پوشانید[۳] و طبق روایتی از امام صادق(ع)، خدا از شهرت ناشی از لباس، نفرت دارد.[۴]
بهگزارش احمد پاکتچی در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در میانه قرن پنجم قمری لباس شهرت و کراهت آن مورد توجه فقها واقع شد و توجه همزمان عالمان مذاهب مختلف از امامی، حنبلی و شافعی در منطقه خراسان و عراق نشان از حاد شدن این مسئله در این زمان دارد.[۵] بهگفته وی از سده شش تا نه قمری کراهت لباس شهرت به ندرت و تنها در برخی کتابهای اخلاقی مانند مکارم الاخلاق اثر حسن بن فضل طبرسی آمده است. نخستین بار ابنرسلان، فقیه شافعی در شرح باب «لباس شهرت» از کتاب سنن ابو داود با استناد به احادیث، حکم به تحریم پوشیدن لباس شهرت کرده است.[۶] برخی عالمان در سده ۱۱ و ۱۲ قمری موضوع لباس شهرت و حکم به کراهت آن را در آثار فقهی و حدیثی مطرح کردهاند؛ ولی در سده اخیر توجه بیشتری به آن شده است.[۷]
مفهومشناسی
لباس شهرت به پوششی آشکار گفته شده که موجب جدا شدن از دیگران و جلب توجه آنان شود.[۸] گروهی از فقیهان لباسی را که پوشیدنش به لحاظ نوع پارچه یا رنگ یا دوخت سبب شهرت و انگشتنما شدن و متمایز شدن شخص از دیگران در میان مردم شود، لباس شهرت معرفی کردهاند.[۹]
برخی مراجع تقلید مانند سید عبدالهادی شیرازی، سید ابوالقاسم خویی و سیستانی نیز حکم حرمت این لباس را منوط به هتک حرمت و خواری پوشنده آن کردهاند.[۱۰] به نظر مکارم شیرازی این لباس، لباسی است که جنبه ریاکاری دارد و شخص میخواهد مانند زاهدنمایان و صوفیان با آن به زهد و تقدس مشهور شود.[۱۱]
در برخی روایات افزون بر لباس شهرت به مرکبی که سوار شدن آن باعث شهرت شود نیز اشاره شده و مایه خِزْی(رسوایی و پستی انسان) دانسته شده است.[۱۲] از برخی تعابیر فقها میتوان فهمید که مصادیق لباس شهرت نسبی هستند یعنی ممکن است نوعی از پوشش در یک زمان نه تنها شهرت نباشد، بلکه مستحب هم باشد ولی در زمان دیگری مصداق لباس شهرت محسوب گردد؛ مانند تَحَنُّک(قرار دادن قسمتی از عمامه زیر چانه) که از روایات مستحب بودنش در هر حالی در نماز و غیر نماز فهمیده میشود ولی امروزه چون ترک شده انجام دادنش مصداق شهرت است.[۱۳] صاحب جواهر پس از نقل عبارت فیض کاشانی در مفاتیح الشرایع میگوید بنابراین همان کاری که مستحب بوده چون مصداق لباس شهرت شده حرام میشود.[۱۴] پوشیدن لباس نظامی توسط روحانی و بالعکس هم از مصادیق لباس شهرت است.[۱۵] که حکمش در زمانهای مختلف تغییر یافته است. امام خمینی در زمان جنگ ایران و عراق این سخن را که لباس جندی حرام و لباس شهرت است را مصداقی از انحرف دانسته است.[۱۶]
احکام
در فقه اسلامی به احکام پوشیدن لباس شهرت و نماز خواندن با آن پرداخته شده است؛
حکم پوشیدن لباس شهرت
حسن بن فضل طبرسی، محمدتقی مجلسی و صاحب وسائل پوشیدن لباس شهرت را مکروه دانستهاند.[۱۷] از دیدگاه گروهی از فقیهان مانند سید ابوالقاسم خویی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید علی سیستانی و جواد تبریزی پوشیدن لباس شهرت حرام است.[۱۸] بنابهگفته فقیهانی چون امام خمینی، فاضل لنکرانی، نوری همدانی و مکارم شیرازی نیز به احتیاط واجب باید از پوشیدن لباس شهرت خودداری شود.[۱۹]
نماز با لباس شهرت
با فرض حرام بودن پوشیدن لباس شهرت یا احتمال حرمت آن در حالت عادی، در حکم نمازخواندن با آن اختلاف نظر وجود دارد. بیشتر فقیهان مانند امام خمینی، سیستانی و مکارم شیرازی نماز خواندن با لباس شهرت را صحیح دانسته[۲۰] و برخی نماز با آن را صحیح ندانستهاند.[۲۱] برخی مانند ابوالقاسم خویی و تبریزی گفتهاند در صورتی که موجب هتک باشد و بخشی از بدن که پوشاندن آن در نماز واجب است، فقط با چنین لباسی پوشانده شود، نماز با آن باطل است.[۲۲]
تکنگاری
کتاب «مُد و لباس شهرت از منظر فقه» اثر سیدمصطفی سجادی در سال ۱۳۹۸ش به چاپ رسیده است. کتاب چهار بخش دارد و در ۱۶۰ صفحه به بررسی فقهی لباس شهرت پرداخته است.[۲۳]
پانویس
- ↑ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۰۱؛ بانو امین، مخزن العرفان، ۱۳۶۱ش، ج۸، ص۱۳۲.
- ↑ حسینی عاملی، مفتاح الکرامه، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۱۹۸؛ مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۶۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۲۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۲۴.
- ↑ پاکتچی، «پوشاک در آموزههای دینی اسلامی»، ص۴۵.
- ↑ پاکتچی، «پوشاک در آموزههای دینی اسلامی»، ص۴۶.
- ↑ پاکتچی، «پوشاک در آموزههای دینی اسلامی»، ص۴۶.
- ↑ رهبر، «لباس شهرت»، ص۱۹۷.
- ↑ مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۶۳؛ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷.
- ↑ طباطبایی یزدی، عروة الوثقی(محشی)، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵۱؛ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۷؛ سیستانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۵ق، بخش لباس نمازگزار، مسئله ۸۵۳.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی مع التعلیقات، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۴۶۷؛ مکارم شیرازی، توضیح المسائل، ۱۴۲۹ق، بخش شرایط لباس نمازگزار، مسئله ۷۷۰.
- ↑ عاملی، وسائل الشیعه، الناشر مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث قم، ج۳، ص۳۵۴.
- ↑ الفیض الکاشانی، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۱۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۸، ص۲۵۳.
- ↑ یزدی طباطبائی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵۱.
- ↑ صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۱۷.
- ↑ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۷۰ش، ص۱۱۶؛ مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۶۳؛ شیخ حر عاملی، الفصول المهمة، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ گلپایگانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۳ق، بخش لباس نمازگزار، مسئله ۸۵۳؛ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۷؛ سیستانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۵ق، بخش لباس نمازگزار، مسئله ۸۵۳.
- ↑ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ۱۴۲۶ق، بخش لباس نمازگزار، مسئله ۲۱۳؛ مکارم شیرازی، توضیح المسائل، ۱۴۲۹ق، بخش شرایط لباس نمازگزار، مسئله ۷۷۰.
- ↑ طباطبایی یزدی، عروة الوثقی(محشی)، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵۱-۳۵۲؛ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۱۴۷.
- ↑ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۷.
- ↑ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۷.
- ↑ سجادی، مد و لباس شهرت از منظر فقه، «صفحات ابتدایی کتاب از سایت خانه کتاب».
منابع
- بانو امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- پاکتچی، «پوشاک در آموزههای دینی اسلامی»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۵ش.
- حسینی عاملی، سید جواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، تحقیق محمد باقر خالصی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ق.
- خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل(محشی)، تحقیق سید محمدحسین بنیهاشمی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.
- رهبر، مهدی، «لباس شهرت»، در فصلنامه رهنمون، سال هفتم، شماره اول و دوم، زمستان و بهار ۸۸-۱۳۸۷ش.
- سیستانی، سید علی، توضیح المسائل، قم، مهر، ۱۴۱۵ق.
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمة فی اصول الائمة، تحقیق محمد قائینی، قم، موسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)، ۱۳۷۶ش.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، عروة الوثقی(محشی)، تحقیق احمد محسنی سبزواری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی مع التعلیقات، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۴۲۸ق.
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۳۷۰ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، توضیح المسائل، قم، چاپ صد و چهاردهم، ۱۴۲۶ق.
- کاشف الغطاء، جعفر بن خضر مالکی، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم،دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
- گلپایگانی، سید محمدرضا، توضیح المسائل، قم،دار القران الکریم، چاپ هفتاد و سوم، ۱۴۱۳ق.
- مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، تحقیق حسین موسوی کرمانی و علیپناه اشتهاردی، قم، موسسه کوشانپور، ۱۴۰۶ق.
- سجادی، سیدمصطفی، مد و لباس شهرت از منظر فقه، «صفحات ابتدایی کتاب از سایت خانه کتاب»، تاریخ بازدید: ۲۴ تیر ۱۴۰۲ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، توضیح المسائل، قم، انتشارات مدرسه علی بن ابیطالب(ع)، چاپ پنجاه و دوم، ۱۴۲۹ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.