طرماح بن عدی طائی: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز ←منابع |
imported>Hasanzade |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==دوران امام علی== | ==دوران امام علی== | ||
طرماح از قبیله طی بود.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۷۹.</ref> [[شیخ طوسی]] او را، در شمار یاران امام علی(ع) وامام حسین(ع) آورده است.<ref> طوسی، رجال، ص۷۰، ۱۰۲.</ref> پس از [[جنگ جمل]] امام علی(ع)، در پاسخ | طرماح از قبیله طی بود.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۷۹.</ref> [[شیخ طوسی]] او را، در شمار یاران امام علی(ع) وامام حسین(ع) آورده است.<ref> طوسی، رجال، ص۷۰، ۱۰۲.</ref> پس از [[جنگ جمل]] امام علی(ع)، در پاسخ نامۀ معاویه، نامهای نگاشت، طرماح آن نامه را به [[شام]] و نزد معاویه برد.<ref> مفید، اختصاص، ص۱۳۸.</ref> او وقتی که بر معاویه وارد شد گفت: السلام علیک ایها الملک؛ سلام بر توای پادشاه. معاویه گفت: چرا مرا [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] خطاب نکردی؟ طرماح در پاسخ گفت، مؤمنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما امارت داده که تو را امیر بخوانم؟<ref> مفید، اختصاص، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref> | ||
[[شیخ مفید]]، او مردی قدبلند و سخنور بوده است.<ref> مفید، اختصاص، ص۱۳۸.</ref> او در مناظره با معاویه با فصاحت و بلاغت سخن گفت.<ref> نمازی، مستدركات ، ج۴، ص۲۹۴.</ref> [[آقا بزرگ]] این مناظره را آورده است.<ref> آقابزرگ،الذریعة، ج۲۲، ص۱۵۴.</ref> | [[شیخ مفید]]، او مردی قدبلند و سخنور بوده است.<ref> مفید، اختصاص، ص۱۳۸.</ref> او در مناظره با معاویه با فصاحت و بلاغت سخن گفت.<ref> نمازی، مستدركات ، ج۴، ص۲۹۴.</ref> [[آقا بزرگ]] این مناظره را آورده است.<ref> آقابزرگ،الذریعة، ج۲۲، ص۱۵۴.</ref> |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۰
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | طرِمَّاح بن عدی بن جبلة بن عدی |
خویشاوندان | حجر بن عدی |
محل زندگی | کوفه |
وفات | (زنده در ۶۰ق.) |
مشخصات دینی | |
از یاران | امام علی(ع) • امام حسین(ع) |
آثار | دیوان |
طِرِمّاح بن عَدِی الطائی(زنده در ۶۰ق.) از یاران امام علی(ع) و امام حسین(ع) و از شاعران شیعه. او نامه امام علی(ع) را به معاویه رساند، میان او و معاویه گفتوگویی صورت گرفت. طرماح از کوفیانی بود که در عذیب الهجانات با امام حسین(ع) دیدار کرد، وی ضمن رساندن خبر شهادت قیس بن مسهر، و آگاه کردن امام از احوال کوفیان، پیشنهاداتی نیز به آن حضرت داد که مورد پذیرش او قرار نگرفت. طرماح سپس با اجازه امام به سوی عیال و قبیله خود رفت، اما هنگامی که برگشت در همین منزلگاه خبر شهادت امام را شنید.
دوران امام علی
طرماح از قبیله طی بود.[۱] شیخ طوسی او را، در شمار یاران امام علی(ع) وامام حسین(ع) آورده است.[۲] پس از جنگ جمل امام علی(ع)، در پاسخ نامۀ معاویه، نامهای نگاشت، طرماح آن نامه را به شام و نزد معاویه برد.[۳] او وقتی که بر معاویه وارد شد گفت: السلام علیک ایها الملک؛ سلام بر توای پادشاه. معاویه گفت: چرا مرا امیرالمؤمنین خطاب نکردی؟ طرماح در پاسخ گفت، مؤمنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما امارت داده که تو را امیر بخوانم؟[۴]
شیخ مفید، او مردی قدبلند و سخنور بوده است.[۵] او در مناظره با معاویه با فصاحت و بلاغت سخن گفت.[۶] آقا بزرگ این مناظره را آورده است.[۷]
دوران امام حسین(ع)
در منزلگاه عذیب الهجانات، چهار سوار از کوفه به امام حسین(ع) پیوستند که طرماح راهنما و یکی از آنان بود. حرّ خواست مانع پیوستن آنها به امام شود، ولی امام آنها را یاران خود خواند و از آنها محافظت کرد. در مسیر آمدن سوی امام، طرماح اشعاری با مطلع زیر خواند.[۸]
طرماح، خبر شهادت قیس بن مسهر را به امام رساند.[۹] او راهنمای کاروان امام حسین(ع)، از بیراهه به سمت کوفه بود و ضمن حرکت، اشعاری را در منزلت کاروانیان و مذمت بنیامیه و دشمنان امام حسین(ع) زمزمه میکرد.[۱۰]
پیشنهاد به امام
طرماح به امام گفت: با شما یارانِ اندکی میبینم و همین لشکریان حرّ در مبارزه با شما پیروزند و من یک روز پیش از آمدن از کوفه، مردم انبوهی را دیدم که آماده جنگ با شما میشدند و من تاکنون چنین لشکر عظیمی ندیده بودم، تو را به خدا سوگند! اگر میتوانی یک وجب جلو نروی، نرو.[۱۱]
طرماح به امام پیشنهاد داد، به سوی قبیله من بیا، چرا که در آنجا کسانی هستند که تو را یاری کنند، او گفت بیست هزار طائی را برای جنگ خدمت امام میآورد. امام فرمود: خداوند تو و قبیلهات را جزای خیر دهد.[۱۲] ما و این گروه پیمانی بستهایم که نمیتوانم از آن باز گردم.[۱۳]
سپس از امام اجازه خواست تا طعامی به خانوادهاش برساند و بازگردد؛ ولی او در راه بازگشت، زمانی که به عذیب هجانات رسید، خبر شهادت امام حسین را شنید.[۱۴]
شخصیت ادبی
چندین بیت شعر از طرماح نقل شده است. ابن کثیر از او با نام «الطرماح بن عدی الشاعر» یاد کرده است.[۱۵]
محققی آلمانی دیوان ابوطفیل را همراه با دیوانی به نام دیوان طرماح به طبع رسانده و کرنکو هر دو را به انگلیسی ترجمه کرده است.[۱۶] احتمال دارد مراد طرماح بن عدی باشد.
پانویس
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۷۹.
- ↑ طوسی، رجال، ص۷۰، ۱۰۲.
- ↑ مفید، اختصاص، ص۱۳۸.
- ↑ مفید، اختصاص، ص۱۳۹-۱۴۰.
- ↑ مفید، اختصاص، ص۱۳۸.
- ↑ نمازی، مستدركات ، ج۴، ص۲۹۴.
- ↑ آقابزرگ،الذریعة، ج۲۲، ص۱۵۴.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۴۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۲؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۷۳.
- ↑ ابومخنف، وقعة الطف، ص۱۷۴.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۷۹-۸۰.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۵۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۳، طبری، تاریخ، ۵، ص۴۰۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۳؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۷۴.
- ↑ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۰۶؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۵۰.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۵۰.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۲۶۵.
- ↑ آقابزرگ، الذریعه، ج۹ قسم۱، ص۴۴.
منابع
- ابومخنف کوفی، وقعة الطف، جامعه مدرسین، قم،۱۴۱۷ق.
- ابن اثیر، علی بن محمد،الكامل فی التاریخ، دارصادر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
- ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، تحقیق علی شیری، دارالأضواء، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفكر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
- آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، دارالأضواء، بیروت.
- بلاذری، احمد بن یحیی، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زكار و ریاض زركلی، بیروت، دارالفكر، ط الأولی، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- طوسی، رجال الطوسی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۵ق.
- نمازی، علی، مستدركات علم رجال الحدیث، ابن المؤلف، طهران، ۱۴۱۴ق.
- مفید، الاختصاص، كنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق.