زید بن ارقم: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز ←معرفی |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
زید بن ارقم، گفتار عبدالله را شنید و پس از پایان جنگ به پیامبر(ص) گزارش داد. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۳۵۶-۳۶۰.</ref> پس از آن كه «عبد اللّه بن أبی» گفتار ناروای خود را انكار كرد و بر دروغ گفتن «زید بن أرقم» اصرار ورزید و قسم خورد و بزرگان أنصار هم از وی طرفداری كردند و «زید» را به عذر آن كه کودک است، به خطا و اشتباه در نقل نسبت دادند. در این هنگام [[سوره منافقون]] نازل شد و در [[آیه ۸ سوره منافقون|آیه ۸]] سخنان «عبد اللّه بن أبی» را در آن سوره بازگفت: «یقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ» | زید بن ارقم، گفتار عبدالله را شنید و پس از پایان جنگ به پیامبر(ص) گزارش داد. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۳۵۶-۳۶۰.</ref> پس از آن كه «عبد اللّه بن أبی» گفتار ناروای خود را انكار كرد و بر دروغ گفتن «زید بن أرقم» اصرار ورزید و قسم خورد و بزرگان أنصار هم از وی طرفداری كردند و «زید» را به عذر آن كه کودک است، به خطا و اشتباه در نقل نسبت دادند. در این هنگام [[سوره منافقون]] نازل شد و در [[آیه ۸ سوره منافقون|آیه ۸]] سخنان «عبد اللّه بن أبی» را در آن سوره بازگفت: «یقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ» | ||
== | == پس از پیامبر == | ||
از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که زید بن ارقم از نخستین کسانی بود که [پس از درگذشت پیامبر(ص)] به سوی امام علی(ع) برگشتند.<ref>الطوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۷-۱۸۲.</ref> | از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که زید بن ارقم از نخستین کسانی بود که [پس از درگذشت پیامبر(ص)] به سوی امام علی(ع) برگشتند.<ref>الطوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۷-۱۸۲.</ref> او همچنین در [[واقعه سقیفه]] به طرفداری از امام علی(ع) معتقد بود اگر ایشان به جانشینی پیامبر مطرح شود اختلافی پیش نخواهد آمد.<ref>الامین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۸۸.</ref> | ||
== حکومت امیرالمؤمنین(ع)== | == حکومت امیرالمؤمنین(ع)== |
نسخهٔ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | زید بن ارقم انصاری خزرجی |
محل زندگی | مدینه • کوفه |
مهاجر/انصار | انصار |
نسب/قبیله | خزرج |
درگذشت | سال ۶۵ قمری یا ۶۶ و یا ۶۸ق در کوفه |
مشخصات دینی | |
حضور در جنگها | در ۱۹ جنگ که ۱۷ تای آنها از غزوات بوده است |
نقشهای برجسته | یاران امام علی(ع) |
دیگر فعالیتها | راوی حدیث غدیر • شرکت در جنگ صفین • اعتراض به رفتار ابن زیاد با سر امام حسین(ع) |
زید بن اَرقَم انصاری خزرجی، از صحابه انصار پیامبر(ص)،یاران امام علی(ع) و از راویان حدیث غدیر. او پس از واقعه عاشورا به رفتار ابن زیاد با سر امام حسین(ع) اعتراض کرد.
معرفی
زید بن ارقم بن زید بن قیس بن نعمان بن مالک از قبیله خزرج و از انصار است.[۱] درباره کنیه زید در منابع اختلاف نظر دیده میشود: ابوسعد، ابوانیسه، ابوعمرو، ابوعامر، ابوسعیده، ابن عدی، ابوعماره، ابوحمزه، ابوانیس.[۲]
زید به عنوان صحابی پیامبر در نوزده جنگ شرکت داشت که در هفده غزوه همراه رسول خدا بود. اولین غزوهای که شرکت نمود، غزوه بنیمصطلق بود.[۳] او به دلیل کمی سن در بدر و احد حاضر نشد.[۴]
او پس از درگیری مهاجرین و انصار بر سر آب و تهدید عبدالله بن ابی نسبت به مهاجران، که گفته بود «به خدا قسم كه: اگر به مدینه بازگردیم، ما كه عزیزان مدینهایم، این مهاجران زبون و بیچاره را بیرون میكنیم»، سخن عبدالله بن ابی را به پیامبر(ص) گزارش کرد.[یادداشت ۱] پس از آن كه «عبد اللّه بن أبی» گفتار ناروای خود را انكار كرد و بر دروغ گفتن «زید بن أرقم» اصرار ورزید و قسم خورد و بزرگان أنصار هم از وی طرفداری كردند و «زید» را به عذر آن كه کودک است، به خطا و اشتباه در نقل نسبت دادند. در این هنگام سوره منافقون نازل شد و در آیه ۸ سخنان «عبد اللّه بن أبی» را در آن سوره بازگفت: «یقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ»
پس از پیامبر
از فضل بن شاذان نقل شده است که زید بن ارقم از نخستین کسانی بود که [پس از درگذشت پیامبر(ص)] به سوی امام علی(ع) برگشتند.[۵] او همچنین در واقعه سقیفه به طرفداری از امام علی(ع) معتقد بود اگر ایشان به جانشینی پیامبر مطرح شود اختلافی پیش نخواهد آمد.[۶]
حکومت امیرالمؤمنین(ع)
زید به همراه امام علی(ع) در جنگ صفین شرکت کرد و از یاران ویژه او بود.[۷]
برخی گفتهاند در ماجرای رحبه هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) از صحابه خواست که شنیده خود از پیامبر(ص) را درباره حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» گواهی دهند زید گواهی نداد و امام دعا کرد که او کور شود و چنین شد.[۸] سید محسن امین مینویسد از آنجا که چنین روایتی درباره براء بن عازب [نیز] آمده است ظاهراً روایتهایی که کتمان شهادت را به زید نسبت دادهاند اشتباه با براء است؛ چرا که راویان بسیاری، حدیث غدیر را از زید نقل کردهاند. علاوه بر اینکه، زید از کسانی است که علی را بر دیگران برتر میدانست و از یاران ویژه آن حضرت بود.[۹]
نقل حدیث غدیر
زید از راویان حدیث غدیر از پیامبر(ص) است و راویان بسیاری در میان منابع معتبر اهل سنت (از جمله: احمد بن حنبل در مسند، نَسائی در السنن الکبری و خصائص امیرالمؤمنین، حاکم نیشابوری در مستدرک) این حدیث را با اسناد گوناگون از وی نقل کردهاند.[۱۰]
واکنش وی پس از عاشورا
اعتراض به ابن زیاد:
علامه مجلسی مینویسد: از سعید بن معاذ و عمرو بن سهل نقل شده است که در مجلس ابن زیاد حاضر بودیم و مشاهده کردیم که عبیدالله با چوبدستی خود به چشمها و لب امام حسین(ع) میزد و نسبت به آن حضرت جسارت میکرد؛ زید بن ارقم حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوبدستیات را بردار، چرا که من رسول خدا(ص) را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان مینهاد، (و آنها را میبوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد.
در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست دادهای، به یقین گردنت را میزدم![۱۱]
زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهمتر است و آن این است که من روزی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را دیدم که حسن(علیهالسلام) را روی زانوی راست و حسین(علیهالسلام) را روی زانوی چپ خود نشانده بود؛ دستان مبارک خود را بر سر آنها کشید و گفت: «أَللّهُمَّ إِنّی أسْتَوْدِعُکَ إیاهُما وَ صالِحَ الْمُؤمِنینَ»؛ (خدایا من این دو و مؤمنان صالح را به تو میسپارم.) اکنون بگو با امانت رسول خدا چه کردهای؟[۱۲]
مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت.[۱۳] وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را میشنید، حتماً او را به قتل میرساند. راوی این خبر میگوید: پرسیدم چه گفت؟ گفتند: زید هنگامی که از کنار ما میگذشت، گفت: «مَلِکَ عَبْدٌ حُرّاً; بردهای مالک آزادهای شده است»؛ سپس افزود: «یا مَعْشَرَ الْعَرَبِ! اَلْعَبیدُ بَعْدَ الْیوْمِ، قَتَلْتُمُ ابْنَ فاطِمَةَ وَ أَمَّرْتُمُ ابْنَ مَرْجانَةَ، فَهُوَ یقْتُلُ خِیارَکُمْ وَ یسْتَعْبِدُ شِرارَکُمْ، فَرَضیتُمْ بِالذُّلِّ، فَبُعْداً لِمَنْ رَضِی بِالذُّلِّ»؛ (ای مردم عرب! شما پس از این روز، برده اید! فرزند فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را فرمانروا ساختید. او کسی است که خوبان شما را میکشد و بدان شما را به بردگی و فرمانبری میگیرد، از رحمت خدا دورباد آن کس که به ذلّت و خواری راضی شد.)[۱۴]
نقل روایت قرآنخوانی بر نیزه:
روایت دیگری نیز از زید نقل شده است که میگوید: هنگامی که سر امام حسین(ع) در کوفه در حالی که بر نیزه بود در برابرم عبور داده شد من در غرفهای نشسته بودم. چون مقابل من رسید شنیدم میگفت: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِیمِ كَانُوا مِنْ آیاتِنَا عَجَبًا (ترجمه:مگر پنداشتی اصحاب کهف و رقیم [=خفتگان غار لوحهدار] از آیات ما شگفت بوده است؟)[کهف–۹] پس به خدا سوگند مو بر بدنم راست شد و صدا زدم: پسر رسول خدا! بخدا سوگند! سر تو شگفتتر و شگفتتر است.[۱۵]
درگذشت
سال مرگ زید مورد اختلاف است. ابن سعد در طبقات، حاکم در مستدرک، نیز در استیعاب و اُسْدُالغابة گفتهاند وی در کوفه در ۶۸ق درگذشت. برخی درگذشتِ وی را در کوفه در روزگار حکمرانی مختار در سال ۶۶ قمری و برخی ۶۵ق را سال درگذشت وی دانستهاند.[۱۶]
پانویس
- ↑ الامین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۸۷؛ العسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق/ ۱۹۹۵م، ج۲، ص۴۸۷.
- ↑ الامین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ۱۴۰۶ق، ص۸۷-۸۸.
- ↑ ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م، ج۲، ص۵۳۵.
- ↑ ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م، ج۲، ص۵۳۵.
- ↑ الطوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۷-۱۸۲.
- ↑ الامین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۸۸.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م، ج۲، ص۵۳۶.
- ↑ طبرانى، المعجم الكبير، ۱۴۰۴ق، ج ۵، ص ۱۷۱-۱۷۵.
- ↑ الامین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۸۸.
- ↑ رجوع کنید به: الامینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق-۱۹۹۵م، ج۱، ص۷۷-۹۲.
- ↑ گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را شیخ مفید نیز در ارشاد، ۱۴۱۳ق، ص ۱۱۴-۱۱۵ با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.
- ↑ المجلسی، بحارالانوار، بیتا، ج۴۵، ص۱۱۸.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار ،بیتا، ج ۴۵، ص۱۱۷ آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق/۱۹۹۷م، ج۵، ص۴۵۶ و مجلسی، بحارالانوار، بیتا، ج۴۵، ص۱۱۶ (با مقداری تفاوت).
- ↑ المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۷.
- ↑ الامین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۸۷.
یادداشت
- ↑ ماجرا چنین بود: در مسیر برگشت از غزوه بنیالمصطلق مهاجران و انصار بر سر آب زدوخورد کردند. عبدالله بن ابی از این پیشآمد خشم گرفت و در حضور جمعی از مردان قبیله خود، از جمله: زید بن ارقم، که جوانی نورس بود، گفت: آیا كار به جائی كشیده است كه اینان در سرزمین ما و در شهر ما بر ما برتری جویند و در مقابل ما ایستادگی كنند؟ .... به خدا قسم كه: اگر به مدینه بازگردیم، ما كه عزیزان مدینهایم، این مهاجران زبون و بیچاره را بیرون میكنیم. آنگاه رو به مردان قبیله خویش كرد و گفت: شما خود با خود چنین كردهاید، اینان را در شهر و خانههای خود جای دادید و هر چه داشتید میان خود و ایشان قسمت كردید، به خدا قسم: اگر مال خود را از ایشان دریغ میداشتید به جای دیگر میرفتند. زید بن ارقم، گفتار عبدالله را شنید و پس از پایان جنگ به پیامبر(ص) گزارش داد. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۳۵۶-۳۶۰.
منابع
- آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تجدید نظر و اضافات از: ابوالقاسم گرجی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ش.
- ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، الاولی، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م.
- الامین، السید محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن الامین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
- الامینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، تحقیق: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق-۱۹۹۵م.
- الطبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، الثانیه، ۱۳۸۷ق/۱۹۹۷م.
- الطوسی، اختیار معرفة الرجال، تصحیح و تعلیق: میرداماد الاسترآبادی، تحقیق: السید مهدی الرجائی، قم: مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۴ق.
- العسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، الاولی، ۱۴۱۵ق/ ۱۹۹۵م.
- المجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفا، بیتا.
- المفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- طبرانی، سليمان بن احمد، المعجم الكبير، بيروت، چاپ حمدى عبدالمجيد سلفى، چاپ افست، ۱۴۰۴ق.
پیوند به بیرون