آیه ۱۰۸ سوره انعام مسلمانان را از فحشدادن به بتهای مشرکان پرهیز داده است؛ چراکه موجب اهانت متقابل مشرکان به خدا میشود. بر اساس این آیه، خداوند زینتدهنده اعمال انسان است و حقیقت اعمال انسان را در قیامت برایش آشکار میکند.
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | انعام |
شماره آیه | ۱۰۸ |
جزء | ۷ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | بعد از توهین مسلمانان به خدایان مشرکان |
مکان نزول | مکه |
موضوع | حرمت توهین به مقدسات |
طبرسی، مفسر شیعه، با اتکا به این آیه بر آن شده است که دعوت کفار به اسلام باید همراه با منطق و دلیل باشد و ابوالفتوح رازی نیز این آیه را دلیلی بر وجوب تقیه دانسته است. بهگفته تفسیر نمونه، اصول ادب حتی در برابر خرافیترین ادیان لازم است.
بخش دوم آیه درباره این است که خداوند اعمال انسانها را در نظر آنها زینت میدهد، و جوادی آملی، از مفسران شیعه بر آن است که بدین ترتیب حرمت توهین به مقدسات دیگران، اختصاص به مقدسات موحدان ندارد و شامل مقدسات دیگر ادیان نیز میشود. از سوی دیگر، فاعل تزیین اعمال، بهگفته جوادی آملی، هم میتواند خداوند باشد و هم شیطان؛ چراکه شیطان در پی رفتارهای ناپسند است. در همین حال مکارم شیرازی نیز معتقد است که چون همه کارها را میتوان به خدا نسبت داد، پس این کار هم قابل انتساب به خدا است.
توضیح آیه
آیه ۱۰۸ سوره انعام، بنابر توضیح تفسیر نمونه، بهدنبال چند آیه پیش که دعوت به اسلام را از راه تبیین و استدلال میداند نه از راه اجبار، تأکید میکند که بتهای مشرکان را دشنام ندهید تا آنها نیز در مقابل به خداوند دشنام ندهند، زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقاید خود تعصب دارد و خداوند اعمال افراد را برایشان زیبا جلوه داده است، ولی بدانید که بازگشت همه به سوی خداست و خداوند رفتار همه را به آنان یادآوری خواهد کرد.[۱]
«وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ کذلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَینَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یعْمَلُونَ»؛ (معبود) کسانی را که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل میکردند آگاه میسازد (و پاداش و کیفر میدهد).
به گفته سید محمدحسین فضلالله در تفسیر من وحی القرآن این آیه بیانگر قاعدهای قرآنی و اسلامی است که تلاش میکند فضای دعوت اسلامی را از بدگویی و دشنام دور کند.[۲] او همچنین از این آیه نتیجه میگیرد که در اختلافات فکری و فرهنگی باید از هر گونه روش سلبی پرهیز شود.[۳] بهگفته تفسیر نمونه، این توصیه نشان از منطقیبودن تعالیم اسلامی است.[۴]
شأن نزول
واحدی در کتاب اسباب النزول، چند روایت در شأن نزول آیه ۱۰۸ سوره انعام آورده است.[۵] از ابنعباس نقل شده که مشرکان به نزد پیامبر رفتند و گفتند از دشنام بتهای ما دست بردار وگرنه خدای تو را دشنام میدهیم که این آیه بر پیامبر نازل شد.[۶] از قتاده نیز نقل شده که آیه ۹۸ سوره انبیاء بتها را هیزم جهنم توصیف کرده بود و مشرکان پیش پیامبر رفته و به او گفتند که اگر از بدگویی بتهای ما دست برندارید خدای شما را دشنام میدهیم و پس از آن بود که این آیه نازل شد.[۷]
علامه طباطبایی برخی از این روایتها را بهدلیل اختلاف در صدر و ذیل آنها و همچنین منزه بودن پیامبر از این رفتار رد میکند و نتیجه میگیرد که مخاطب نهی در آیه ۱۰۸ انعام، پیامبر نیست، بلکه آیه مسلمانان را مخاطب قرار داده است.[۸]
حرمت سبّ مقدسات
سید محمدحسین طباطبائی، مفسر شیعه، معتقد است آیه ۱۰۸ سوره انعام، به پرهیز از اهانت و ناسزاگویی[۹] به مقدسات توصیه میکند. از نظر وی، چون توهین مؤمنان به بتها باعث عکسالعمل مشرکان و توهین آنها به خدا میشود، در حقیقت عمل مؤمنان باعث توهین به مقام الهی خواهد شد.[۱۰]
بهگفته طبرسی، وظیفه مسلمانان دعوت کفار به اسلام با منطق و دلیل است.[۱۱] وی معتقد است در دعوت کفار به اسلام، هر عملی که انجام آن منجر به رخدادن فعل حرامی شود، باید ترک شود.[۱۲] ابوالفتوح رازی، این آیه را دلیل بر وجوب تقیه دانسته است؛ به دلیل وجوب دفع خطر که مقتضای عقل و شرع است.[۱۳]
به باور مکارم شیرازی، قرآن صریحاً رعایت اصول ادب در بیان را، حتی در برابر معتقدان به خرافیترین و بدترین ادیان، لازم میشمارد.[۱۴] بهگفته جوادی آملی، مفسر شیعه، هر قومی مدعای خود را محترم میداند؛ بنابراین برای اثبات مدعای خود نباید به توهین متوسل شد.[۱۵] وی عداوت و جهالت را سبب هتک حرمت مشرکان به خدا برمیشمارد.[۱۶]
زینتدادن اعمال در نظر انسان
بر اساس بخش دوم آیه ۱۰۸ سوره انعام، خداوند اعمال انسانها را در چشم آنان زیبا جلوه میدهد. طباطبایی و شاگردش جوادی آملی تصریح میکنند که این بخش در واقع علتی است برای بخش اول آیه.[۱۷] بهگفتهٔ جوادی آملی، بخش دوم آیه گویای این مطلب است که مقدسات هر گروه و ملتی نزد آنها محبوب است[۱۸] و از این مقدمه نتیجه میگیرد که حرمت توهین به مقدسات دیگران، اختصاصی به موحدان و مشرکان ندارد و شامل مقدسات سایر ادیان و ملل نیز میشود.[۱۹] پیش از او طباطبائی نیز در المیزان همین استدلال را مطرح کرده است.[۲۰]
نسبت دادن تزیین گناهان به خدا
بر اساس متن آیه ۱۰۸ انعام، خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.[۲۱] بهگفته جوادی آملی تزیین اعمال، هم میتواند کار خدا باشد هم کار شیطان؛ با این توضیح که شیطان در پی رفتارهای ناپسند افراد بر نفس آنها مسلط شده و کارهای زشت را برای آنها زیبا جلوه میدهد.[۲۲] در این موارد تزیین اعمال به نوعی کیفر اعمال شخص است.[۲۳]
مکارم شیرازی نیز زینتدادن اعمال را اشاره به خاصیت و اثر عمل تفسیر کرده است، ولی گفته است که چون همه تأثیرات به خدا نسبت داده میشود، اینگونه آثار نیز به خدا نسبت داده میشود.[۲۴] وی از همین جا نتیجه گرفته که نسبتدادن اعمال به خدا با نسبتدادن آنها به شیطان منافاتی ندارد؛ زیرا شیطان انسان را به این قبیل کارهای زشت وسوسه میکند.[۲۵] در تفسیر المیزان نیز با توضیحاتی مفصل آمده است که زینتدادن اعمال انسان در نظر او، هم نسبتی با خدا دارد هم با نفس انسان، ولی این نسبت دادن به خدا گاه با واسطه است و گاهی بدون واسطه.[۲۶]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۴.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۹، ص۲۶۶.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۹، ص۲۶۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.
- ↑ واحدی، اسباب النزول، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۴.
- ↑ واحدی، اسباب النزول، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۴.
- ↑ ابوالفتوح رازی، تفسیر روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۰۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۲۳.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۲۰.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۵.
- ↑ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۵۳۷؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۳.
- ↑ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۵۳۷؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲، ج۱، ص۴۰۳.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۱۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۴.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۳.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۴؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.<
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۴-۳۱۵.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۱.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.
منابع
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۹۴ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق_بیروت، دارالقلم_دارالشامیة، ۱۴۱۲ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، ۱۴۱۲.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- فضلالله، سید محمدحسین، من وحی القرآن، دار الملاک، لبنان، ۱۴۱۹ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.