توهین به مقدسات مسخره یا اهانت کردن به هر شخص یا چیزی است که نزد شرع یا اهل شرع مورد احترام باشد. توهین به مقدساتْ حرام و از گناهان کبیره است. در تحقق جرم توهین به مقدسات فرقی میان مسلمان یا غیرمسلمان نیست. عنوان مقدسات شامل زمان‌ها، مکان‌ها، افراد، کتاب‌ها و ... می‌شود؛ مانند ماه رمضان، کعبه، پیامبران، امامان(ع)، ضریح ائمه(ع) و قرآن.

میزان مجازات توهین به مقدسات در مراتب آن با هم تفاوت دارد؛ برخی از مراتب آن باعث کفر و ارتداد می‌شود و حکم مرتکب آن کشته شدن است؛ مانند توهین و مسخره‌کردن ضروریات دین و مذهب. در بعضی از مراتب نیز منجر به تعزیر است؛ مثل این‌که کسی در روز ماه رمضان مرتکب زنا شود که علاوه بر اجرای حد زنا، تعزیر هم می‌شود.

به عقیده فقها توهین و لعن به مقدسات مذاهب چهارگانه اهل سنت حرام است. همچنین با استناد به آیه ۱۰۸ سوره انعام، توهین به اموری که برای دیگر ادیان و مذاهب الهی و غیرالهی مقدس است را جایز نمی‌دانند.

مفهوم‌شناسی

توهین به مقدسات، مسخره و اهانت کردن به هرچیزی است که از نظر شرع و اهل آن، احترامش واجب است.[۱] در تحقق جرم توهین به مقدسات، فرقی بین فرد مسلمان و غیرمسلمان نیست.[۲] مصادیق توهین به مقدسات، شامل اشخاص و غیر اشخاص است؛ اشخاص مانند شخصیت‌های اسلامی و غیراسلامی که از نظر اسلام نیز مُحترم هستند؛ همچون پیامبر اسلام(ص)، ائمه(ع)، حضرت خدیجه(س)،[۳] حضرت مریم و حضرت هاجر؛[۴] و غیر اشخاص نظیر خدا، قرآن کریم، کعبه، مسجد‌ها، قبر پیامبران و ائمه(ع).[۵]

جایگاه فقهی

در کتاب‌های فقهی، جرمی تحت عنوان توهین یا اهانت به مقدسات بررسی نشده است؛ اما فقها ضمن بیان مصادیق آن نظیر سابُّ النبی،[۶] سَبِّ المؤمنین،[۷] ایذاء،[۸] قذف،[۹] در بخش‌های طهارت،[۱۰] حج،[۱۱] مکاسب محرمه[۱۲] و حدود،[۱۳] حکم به حرام بودن اهانت کرده‌اند.[۱۴] در این ارتباط در کتاب‌های قواعد فقهی نیز عناوینی نظیر «حُرمَةُ اِهانةِ المُحَّرمات فی الدّین»[۱۵] و «حُرمةُ الاِهانةِ بالشَّعائر و رُجحانِ تعظیمِها»[۱۶] بیان شده است.

در کتاب‌های روایی نیز روایاتی در موارد خاصی وارد شده که از مقدسات دینی به حساب می‌آیند و از اهانت به آن‌ها نهی شده است؛ نظیر اهانت به کعبه و سبّ رسول خدا(ص). [۱۷] در برخی از روایات نیز ائمه(ع)، پیروان خود را از اهانت به اموری که نزد دیگران محترم و مقدس است، منع کرده‌اند.[۱۸] برخی از مفسران نیز احکامی را از آیه ۱۰۸ سوره انعام استفاده کرده‌اند؛ مثل حرمت دشنام دادن به کافران، اگر موجب دشنام به خداوند شود و نیز حرام بودن اهانت به غیرمسلمانان و مقدساتشان در صورتی که منجر به اهانت به مقدسات مسلمانان شود.[۱۹]

حکم فقهی

برای توهین به مقدسات احکامی ذکر شده است؛ از جمله:

  • اهانت کردن به‌ مقدسات دینی حرام و تعظیم و رعایت احترامشان واجب است.[۲۰]
  • در حرمت توهین به مقدسات فرقی میان واجبات و محرمات الهی و مستحبات (نظیر نماز جماعت) وجود ندارد.[۲۱]
  • به اعتقاد فقها در اهانت به مقدسات، توبه پذیرفته نمی‌شود، مگر در مورد شخص کافری که پس از توهین، مسلمان شده باشد.[۲۲]
  • اگر شخصی از روی ناراحتی و عصبانیت و بدون قصد، به مقدسات توهین کند یا گمان کند آنچه می‌گوید یا عملی که انجام می‌دهد اهانت به مقدسات نیست، احکام توهین به مقدسات در حقش جاری نمی‌شود.[۲۳]

مصادیق و احکام جزایی

مجازات‌ها در توهین به مقدسات با هم تفاوت دارند. بعضی از آثار توهین به مقدسات اسلامی، کفر و ارتداد است که حکم آن کشته شدن مرتکب آن است مانند اهانت به خدا و انبیا(ع) و ائمه(ع). مجازات برخی نیز تعزیر است:

توهین منجر به کفر و ارتداد

عنوان جرم حدی، در توهین به مقدسات، یا سبّ و قذف است یا کفر و ارتداد:

  • سَبّ خدا: فقها کسی را که به خدا توهین کند، کافر و مهدورالدم می‌شناسند.[۲۴]
  • سَبُّ النبی: فردی که به پیامبر اکرم(ص) دشنام دهد یا چیزی به پیامبر(ص) نسبت دهد که موجب تحقیر و نقص او شود مهدورالدم شناخته می‌شود.[۲۵] و توبه‌اش مانع از اجرای حکم نمی‌شود.[۲۶] به فتوای فقها در سبّ النبی فرقی میان مرتکب مسلمان و کافر و زن و مرد وجود ندارد.[۲۷] از نظر فقه شیعه، سایر پیامبران[۲۸] و فاطمه زهراء(س)[۲۹] و ملائکه[۳۰] نیز مشمول حکم ساب النبی هستند.
  • سب ائمه(ع): به عقیده فقها، هرکس امام عادل را دشنام دهد، کشتنش واجب می‌شود.[۳۱]
  • در کتاب‌های فقهی، برخی از مصادیق حدی توهین به مقدسات به عنوان ذکر مثال در تعریف ارتداد به‌کار برده شده است؛ نظیرِ
  1. انداختن قرآن در کثافات از روی قصد:[۳۲] مرتکب این عمل مرتد است و کشته می‌شود.[۳۳]
  2. نجس‌کردن کعبه یا تخریب آن: مرتکب این جرم کشته می‌شود.[۳۴]
  3. نجس کردن ضریح پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) از روی عمد.[۳۵]
  4. مسخره کردن[۳۶] یا خوار و خفیف کردن دین:[۳۷] اگر یک فرد مسلمان اصول دین مانند خدا، رسول خدا(ص) یا ضروری دین مثل وجوب نماز و روزه را مسخره کند[۳۸] موجب ارتداد و کفرش است [۳۹] و مرتکب گناه کبیره شده است.[۴۰] علامه حلی حکم به جواز قتل استهزا و اهانت‌کننده کرده است.[۴۱]
  5. قذف مادر پیامبر: برخی از فقها معتقدند اگر کسی مادر پیامبر(ص) را قذف کند، مرتد است و کشته می‌شود[۴۲] و اگر مرتد فطری باشد، توبه‌اش قبول نیست.[۴۳] اما صاحب جواهر معتقد است دلیلی بر این ادعا وجود ندارد، مگر اینکه قذف ایشان به سَبّ پیامبر(ص) برگردد.[۴۴]


پیامبر اکرم(ص):
کسی که به علی دشنام دهد، به من دشنام داده است و کسی که به من دشنام دهد، در حقیقت به خدا دشنام داده است و هر کس به خدا ناسزا گوید خداوند او را در آتش دوزخ می‌افکند و هماره دچار عذاب خواهد بود.

علامه مجلسی، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی، ج۲۹، ص۶۴۲.

توهین منجر به تعزیر

در تعزیر شدن کسی که اهانت به مقدسات می‌کند اختلافی بین فقها نیست.[۴۵] در پاره‌ای از موارد همچون نجس کردن عمدی مسجدالحرام میزان تعزیر به شکل ثابت تعیین شده است.[۴۶] برخی از موارد تعزیری توهین به مقدسات به شرح زیر است:

  • قبر پیامبر(ص) و ائمه(ع) و حرم آن‌ها: هرچیزی که باعث اهانت و استهزا به قبور و حرم امامان(ع) گردد حرام است[۴۷] و فردِ مرتکبْ تعزیر می‌شود.[۴۸]
  • در فقه اسلامی، وقوع جرم در برخی از زمان‌ها نظیر جمعه، ماه رمضان و مکان‌های مورد احترام مسلمانان مثل مساجد، در تشدید حد موثر است.[۴۹] مثلاً اگر کسی در چنین زمان‌هایی مرتکب زنا شود علاوه بر اجرای حد، به‌دلیل توهین و اهانت به مقدسات مستحقق تعزیر نیز می‌شود.[۵۰]
  • مساجد: از مصادیق اهانت به مسجد نجس کردن عمدی آن است.[۵۱]
  • هرچیزی که احترامش در شریعت اسلامی واجب باشد؛ مثل کتاب‌های حدیثی و فقهی، [۵۲] تربت امام حسین(ع) و هرچیزی که برای تبرک و شفا از قبر امام حسین(ع) گرفته شده باشد و هر آنچه متعلق به قبور ائمه(ع) باشد؛ مانند تربتِ قبر[۵۳] و وسایل آن.[۵۴]

توهین به مقدسات مذاهب اسلامی

طبق فتوای فقیهان شیعه سبّ عایشه و لعن صحابه و سایر مقدسات مذاهب چهارگانه اهل سنت حرام است. این عمل را خیانت به اسلام و خدمت به گروه‌های کافر و مشرک می‌دانند.[۵۵]

در این زمینه، فتوای ۳۳ نفر از مراجع تقلید شیعه، درباره حرمت اهانت به مقدسات مذاهب اسلامی و تکفیر اهل قبله، در کتابی به‌نام حرمت اهانت و تکفیر مسلمانان از دیدگاه علمای شیعه، توسط معاونت پژوهشی کنگره «مقابله با جریان‌های افراطی و تکفیری» گردآوری شده است.[۵۶]

توهین به فرقه‌ها و ادیان غیراسلامی

به عقیده فقها، توهین به اموری که برای دیگر ادیان و مذاهب الهی و غیرالهی، مقدس و محترم است (حتی بت‌ها و خدایان کافران) جایز نیست.[۵۷] دلیل این حکم، آیه ۱۰۸ سوره انعام و برخی از روایات است. [۵۸] علت نهی از توهین به مقدسات را مقابله به مثل بیان کرده‌اند؛[۵۹] زیرا توهین به مقدسات آن‌ها، سبب توهین به مقدسات مسلمانان است، [۶۰] و حرمت توهین به مقدسات اسلامی امری اِجماعی است.[۶۱]

علامه طباطبایی در کتاب تفسیر المیزان از این حکم، به عنوان یکی از ادب‌های دینی یاد می‌کند که اگر رعایت شود، تمام مقدسات در کشورها از تعرض مصون می‌مانند.[۶۲]

توهین به مقدسات اسلامی به بهانه آزادی بیان

در برخی از کشورها به بهانه حق آزادی بیان،[۶۳] هر نوع بی‌احترامی و توهین به مقدسات دیگران (قرآن‌سوزی یا کشیدن کاریکاتورهای زشت درباره انبیا) را جایز می‌دانند و منع توهین به مقدسات یا لزوم احترام به آن‌ها را موجب محدود شدن آزادی بیان می‌دانند. در پاسخ به این مسئله گفته شده است آزادی بیان تا جایی مورد احترام است که به حقوق و آزادی‌های دیگران لطمه نزند؛ زیرا یکی از مهم‌ترین آزادی و حقوق انسان‌ها حق انتخاب در دین و مذهب است.[۶۴]

جستارهای وابسته

لعن

پانویس

  1. زراعت، شرح قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۴ش، ص۹۸.
  2. هاشمی، ارتداد و آزادی، ۱۳۸۴ش، ص۳۱.
  3. میرمحمد صادقی، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۴.
  4. میرمحمد صادقی، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۴.
  5. آملی، مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی، ۱۳۸۰ق، ج۳، ص۵۴؛ موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵.
  6. خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲.
  7. شیخ انصاری، کتب المکاسب، تراث الشیخ الأعظم، ج۳، ص۷؛ طباطبایی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۰.
  8. نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۹؛ محسنی، حدود الشرعیة، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۳۲۵.
  9. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۰۲.
  10. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱.
  11. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۱۵۱.
  12. شیخ انصاری، کتاب المکاسب، تراث الشیخ الأعظم، ج۳، ص۷.
  13. شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۱۹۴.
  14. شیخ انصاری، کتاب المکاسب، تراث الشیخ الأعظم، ج۱، ص۲۵۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۵۰.
  15. بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۰۹.
  16. حسینی مراغی، العناوین الفقهیه، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۵۵۶،
  17. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۶.
  18. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲و۷؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۹۰؛ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۹۷.
  19. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۷، ص۳۱۴؛ الایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۵۹۶.
  20. محقق خوانساری، مشارق الشموس فی شرح الدروس، مؤسسه آل‌البیت، ج۱، ص۳۹۲؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۹۳؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۲۹۴؛ سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۳؛ نراقی، عوائد الأیام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱؛ تبریزی، رسالة فی لبس السواد، ۱۴۲۲ق، ص۱۸۵؛ سبحانی، الحج فی الشریعه الاسلامیه الغراء، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۹۲.
  21. سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۹.
  22. هاشمی، حقوق بشر و آزادی٬‌های سیاسی، ۱۳۹۷ش، ص۳۱.
  23. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۱۰؛ فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۳۶؛ بهجت، استفتائات، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۱.
  24. شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۴۰؛ ابن‎‌حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیلة، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۰؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۲، ص۲۳۶؛ علمه حلی، تذکرة الفقهاء، منشورات المکتبة المرتضویة، ج۱، ص۴۵۷.
  25. برای نمونه نگاه کنید به: مقدس اردبیلی، مجمع الفایدة، ج۱۳، ص۱۷۱؛ خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲.
  26. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۱، ص۲۶۸.
  27. برای نمونه نگاه کنید به: گلپایگانی، الدر المنضود، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۶۵.
  28. ابوصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۳۰ق، ص۴۱۶.
  29. مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۵۲۷؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۱۹۵؛ خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۴.
  30. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۱، ص۲۶۸.
  31. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۴۰؛ مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۵۲۷؛ شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۴۳.
  32. برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۵۷۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۳۳۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.
  33. دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۳۶۱.
  34. برای نمونه نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.
  35. برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۵۷۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۳۳۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.
  36. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.
  37. فخرالمحققین، ایضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۵۴۷.
  38. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۳، ص۴۱و۶۰.
  39. برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، إرشاد الأذهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۸۹.
  40. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰؛ کاشف‌الغطاء، العروة الوثقی فی الدین، ۱۴۲۳ق، ص۶۹.
  41. علامه حلی، تحریر الأحکام، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۲، ص۲۳۶.
  42. به عنوان نمونه نگاه کنید به:‌ علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۵۹۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۱۹۶.
  43. شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۱۹۶.
  44. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۳۸.
  45. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۱.
  46. جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ۱۳۶۷ش، ذیل واژه «تعزیر مُقدَّر»
  47. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۸۲؛ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹۸.
  48. برای نمونه نگاه کنید به: ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۲۳؛ فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۱۰، ص۴۸۹.
  49. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۸۲؛ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۶۸.
  50. شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹۸؛ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۴۴۷؛ سلار دیلمی، المراسم العلوية، ۱۴۱۴ق ص۲۵۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۶۸؛ گلپایگنی، الدر المنضود فی احکام الحدود، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۴۹۷؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۳ش، ص۱۷۵.
  51. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۸۷.
  52. کاشف‌الغطاء، سفینة النجاة، ۱۳۴۴ق، ج۱، ص۸۵؛ خویی، صراط النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۳۷؛ سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۴.
  53. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲، ۵۱و۵۱؛ ج۶، ص۹۸و۹۹؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۹۰.
  54. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۹۸؛ خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۱۶؛ امام خمینی، کتاب الطهارة، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۱۲۳.
  55. برای نمونه نگاه کنید به: امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۸، ص۴۸۲؛ «استقبال جهان اسلام از استفتای جدید آیت‌الله خامنه‌ای»، روزنامه رسالت، ۱۱ مهر ۱۳۸۹ش، ص۳؛
  56. کوثری، حرمت اهانت و تکفیر مسلمانان، ۱۳۹۴ش.
  57. برای نمونه نگاه کنید به: شهید اول، القواعد و الفوائد، کتابفروشی مفید، ج۱، ص۶۱؛ فاضل مقداد، نضد القواعد الفقهیة، ۱۳۶۱ش، ص۵۸؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۷۵؛ نورمفیدی، قاعده حرمت اهانت به مقدسات، ۱۴۰۰ش، ص۹۳.
  58. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲و۷.
  59. شهید اول، القواعد و الفوائد، کتابفروشی مفید، ج۱، ص۶۱.
  60. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۷۵.
  61. نراقی، عوائد الأیام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱.
  62. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۷۵.
  63. اعلامیه حقوق بشر، ماده۱۹.
  64. نورمفیدی، قاعده حرمت اهانت به مقدسات، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۳.

منابع

  • ابن‌ادریس، محمد بن احمد، السرائر: الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌براج، عبدالعزیز، المهذب، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌حمزه، محمد بن علی، الوسیلة الی نیل الفضیلة، تحقیق: محمد حسون، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله‌ مرعشی نجفی، ۱۴۰۸ق.
  • «استقبال جهان اسلام از استفتای جدید آیت‌الله خامنه‌ای»، روزنامه رسالت، ۱۱ مهر ۱۳۸۹ش.
  • آملی، محمد تقی، مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی، تهران، بی‌نا، ۱۳۸۰ق.
  • آملی، سید حیدر، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۲۲ق.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، کتاب الطهارة، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۲۱ق.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲ش.
  • ایروانی، باقر، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام‌، ناشر:‌دار الفقه للطباعة و النشر، قم، چاپ سوم، ۱۴۲۸ق.
  • بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقهیة، قم، الهادی(ع)، ۱۴۱۹ق.
  • بهجت، محمدتقی، استفتائات از محضر آیت‌الله بهجت، قم، دفتر حضرت آیت‌الله بهجت، ۱۳۸۶ش.
  • جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، کتابخانه گنج و دانش، ۱۳۶۷ش.
  • برقی، احمد بن محمد، المحاسن، تصحیح: سید جلال‌الدین محدث، قم، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ق.
  • تبریزی، جواد، رسالة فی لبس السواد - الأنوار الإلهیة، قم، دار الصدیقة الشهیدة(س)، ۱۴۲۲ق.
  • تبریزی، جواد، أسس الحدود والتعزیرات، قم، مطبعه مهر، ۱۳۷۳ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه و مستدرکها، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • حسینی مراغی، عبدالفتاح، العناوین الفقهیة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
  • فخرالمحققین، محمد بن حسن، إیضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، تصحیح: علی‌پناه اشتهاردی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۷ق.
  • طباطبایی، سید محمدسعید، منهاج الصالحین، بیروت، دار الصوة، ۱۴۱۵ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، نجف، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، ۱۴۱۰ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، صراط النجاة، تهران، دفتر نشر برگزیده، ۱۴۱۶ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
  • دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، تهران، کانون ابلاغ اندیشه‌های اسلامی، ۱۳۶۱ش.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۰ق.
  • علامه حلی، حسن‌ بن یوسف، إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان، تحقیق: فارس تبریزیان، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، مشهد، مؤسسه آل البیت(ع)، بی‌تا.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، نجف، منشورات المکتبة المرتضویة، بی‌تا.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام فی معرفه الحلال و الحرام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
  • زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۴ش.
  • سبحانی، جعفر، الحج فی الشریعة الاسلامیة الغراء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۴ق.
  • سلار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم العلوية فی النبوية، تحقیق: سید محسن حسینی امینی، قم، المعاونية الثقافية للمجمع العالمی لأهل البيت، ۱۴۱۴ق.
  • شهید اول، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد‌، تحقیق: سید عبدالهادی حکیم، قم، نشر کتابفروشی مفید، بی‌تا.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، کنگره شیخ، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، بی‌جا، نشر تراث الشیخ الأعظم، بی‌تا.
  • سیفی مازندرانی، علی‌اکبر، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الأساسیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۵ق.
  • فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، نضد القواعد الفقهیة علی مذهب الإمامیة، تحقیق: عبداللطیف حسینی کوه‌کمری، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله‌مرعشی نجفی، ۱۳۶۱ش.
  • کاشف الغطاء، احمد، سفینة النجاة و مشکاة الهدی و مصباح السعادات، نجف، مؤسسة کاشف‌الغطاء، ۱۴۲۳ق.
  • کاشف الغطاء، عباس بن حسن، العروة الوثقی فی الدین، نجف، مؤسسة کاشف الغطاء العامة، ۱۴۲۳ق
  • کوثری، احمد، حرمت اهانت و تکفیر مسلمانان از دیدگاه علمای شیعه، قم، مدرسه علمیه امام کاظم(ع)، ۱۳۹۴ش.
  • گلپایگانی، سید محمدرضا، الدر المنضود فی احکام الحدود، قم، دار القرآن الکریم، ۱۳۷۲ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، مصحح: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • محسنی، محمدآصف، حدود الشرعیة، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۹ق.
  • مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، نشر اسلامی، ۱۳۷۹ش.
  • موسوی بجنوردی، سید محمدحسن، القواعد الفقهیة، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
  • محقق خوانساری، حسین، مشارق الشموس فی شرح الدروس، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، بی‌تا.
  • میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، تهران، نشر میزان، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۹ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق: محمد قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
  • نراقی، احمد، عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام و مهمات مسائل الحلال و الحرام، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، ۱۴۱۷ق.
  • نورمفیدی، سید مجتبی، قاعده حرمت اهانت به مقدسات، تحقیق: مهدی اعلایی، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ۱۴۰۰ش.
  • هاشمی، سید محمد، حقوق بشر و آزادی‌های اساسی، تهران، نشر میزان، ۱۳۹۷ش.
  • هاشمی، سید حسین، ارتداد و آزادی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۴ش.