پرش به محتوا

استجابت دعا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جز خلاصه‌سازی
جز جابه جایی مطالب
خط ۱: خط ۱:
{{نیایش}}
{{نیایش}}
'''استجابت دعا''' پاسخ دادن و پذیرفتن درخواست بندگان از طرف [[خدا]] است. خدا به بندگان خود وعده استجابت دعا را در چند [[آیه]] از [[قرآن]] داده است. آیات و [[روایات]]، استجابت دعا را مشروط به رعایت برخی امور مانند همسوبودن نیت قلبی و زبان در [[دعا]]، چشم‌پوشی و قطع امید از غیر خداوند و شناخت خدا دانسته‌اند.  
'''استجابت دعا''' پاسخ دادن و پذیرفتن درخواست بندگان از طرف [[خدا]] است. خدا به بندگان خود وعده استجابت دعا را در [[قرآن]] داده است. البته گاهی اوقات استجابت دعا بنابر حکمت‌هایی مانند عدم مصلحت بندگان با تأخیر مواجه می‌شود.  


منابع دینی برخی رفتارها مانند [[گناه]] و ترک [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] را از موانع استجابت دعا معرفی کرده‌اند. استجابت دعا بنابر حکمت‌هایی مانند عدم مصلحت بندگان در برخی مواقع با تأخیر مواجه می‌شود.  
آیات و [[روایات]]، استجابت دعا را مشروط به رعایت برخی امور مانند همسوبودن نیت قلبی و زبان در [[دعا]]، چشم‌پوشی و قطع امید از غیر خداوند و شناخت خدا دانسته‌اند. همچنین برخی رفتارها مانند [[گناه]]، [[حرام‌خوری]]، و ترک [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] از موانع استجابت دعا معرفی شده‌اند.  


در روایات دعای والدین در حق فرزندان، دعای مظلوم علیه ظالم، دعای امام و پیشوای عادل در حق مردم خود و دعای [[مؤمن]] در حق برادر مؤمن خود از جمله دعاهایی دانسته شده که رد نخواهد شد.
در روایات دعای والدین در حق فرزندان، دعای مظلوم علیه ظالم، دعای امام و پیشوای عادل در حق مردم خود و دعای [[مؤمن]] در حق برادر مؤمن خود از جمله دعاهایی دانسته شده که رد نخواهد شد.


==وعده الهی==
==وعده الهی==
استجابت دعا به‌معنای پاسخ دادن و پذیرفتن درخواست است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه جوب.</ref> [[خداوند]] به بندگان خود در چند [[آیه]] از [[قرآن]] وعده استجابت دعا داده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۶؛ سوره غافر، آیه ۶۰؛ سوره شوری، آیه ۲۶.</ref> «مجیب» به‌معنای اجابت‌کننده درخواست بندگان از [[اسماء الهی]] است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه جوب.</ref> [[مفسران]] با توجه به مجموع این آیات به نکاتی اشاره کرده‌اند:
استجابت دعا به‌معنای پاسخ دادن و پذیرفتن درخواست است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه جوب.</ref> [[خداوند]] به بندگان خود در چند [[آیه]] از [[قرآن]] وعده استجابت دعا داده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۶؛ سوره غافر، آیه ۶۰؛ سوره شوری، آیه ۲۶.</ref> «مجیب» به‌معنای اجابت‌کننده درخواست بندگان از [[اسماء الهی]] است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه جوب.</ref>  
* استجابت دعا با رعایت شرایط و رفع موانع از سنت‌های قطعی الهی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۲.</ref>
 
* گاهی به‌خاطر مصالح و حکمت‌هایی، اجابت دعا به تأخیر می‌افتد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۸۹.</ref>
به گفته [[علامه طباطبایی]] استجابت دعا امری همیشگی در زندگی انسان است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۱.</ref> اما وعده استجابت دعا نباید جایگزین تلاش انسان برای رسیدن به اهداف و منجر به کنار گذاشتن اسباب ظاهری و مختل شدن مسیر طبیعی زندگی او شود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۶۴۷.</ref>
* وعده استجابت دعا نباید جایگزین تلاش انسان برای رسیدن به اهداف و منجر به کنار گذاشتن اسباب ظاهری و مختل شدن مسیر طبیعی زندگی شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۶۴۷.</ref>
* استجابت دعا امری همیشگی در زندگی انسان است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۱.</ref>


==اسباب و شرایط==
==اسباب و شرایط==
استجابت دعا در آیات و [[روایات]] مشروط به رعایت برخی از شروط و آماده کردن اسباب آن شده است. برخی از آنها عبارتند از:
استجابت دعا در آیات و [[روایات]] مشروط به رعایت برخی از شروط و آماده کردن اسباب آن شده است. برخی از آنها عبارتند از:
* '''همسویی زبان و قلب در دعا:''' در آیه ۱۸۶ [[سوره بقره]] خداوند استجابت دعا بندگان را امری قطعی دانسته است به این شرط که با دعای حقیقی خدا را بخوانند. [[علامه طباطبایی]] ذیل این آیه، دعای حقیقی را به خواندن خدا همزمان با قلب و زبان تفسیر می‌کند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۳.</ref> و از [[امام علی(ع)]] نقل شده خداوند دعایی که با غفلت دل همراه باشد را مستجاب نمی‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۳.</ref>
* '''همسویی زبان و قلب در دعا:''' در قرآن استجابت دعای بندگان امری قطعی دانسته است به این شرط که با دعای حقیقی خدا را بخوانند.<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref> [[علامه طباطبایی]] دعای حقیقی را به خواندن خدا همزمان با قلب و زبان تفسیر کرده است.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۳.</ref> همچنین از [[امام علی(ع)]] نقل شده خداوند دعایی که با غفلت دل همراه باشد را مستجاب نمی‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۳.</ref>
* '''انقطاع از غیر خدا:''' دل کندن از اسباب ظاهری و خیالی و خواندن خداوند از روی [[اخلاص]] از شرایط استجابت دعا دانسته شده است چراکه خداوند در آیه ۱۸۶ سوره بقره طلب کردن بندگان را فقط به خود مستند کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۳؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۶۲.</ref>
* '''انقطاع از غیر خدا:''' دل کندن از اسباب ظاهری و خیالی و خواندن خداوند از روی [[اخلاص]]، چراکه خداوند در آیه ۱۸۶ سوره بقره طلب کردن بندگان را فقط به خود مستند کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۳؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۶۲.</ref>
* '''دعا همراه با شناخت خدا:''' شناخت نسبت به خداوند در هنگام دعا و اینکه از چه کسی طلب می‌شود. بر پایه روایتی [[امام صادق(ع)]] در پاسخ گروهی که از مستجاب نشدن دعا سؤال کردند، نداشتن شناخت و معرفت را نسبت به شخصی که خوانده می‌شود، دلیل عدم اجابت دعا بیان کرد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۶۸.</ref>
* '''دعا همراه با شناخت خدا:''' بر پایه روایتی [[امام صادق(ع)]] در پاسخ گروهی که از مستجاب نشدن دعا سؤال کردند، نداشتن شناخت و معرفت نسبت به شخصی که خوانده می‌شود را، دلیل عدم اجابت دعا بیان کرد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۶۸.</ref>
* '''خضوع و خشوع:''' آیه ۵۵ [[سوره اعراف]] خواندن خدا را با حالت حاضعانه و خاشعانه از مؤمنان طلب می‌کند. امام صادق(ع) نیز یکی از زمان‌های استجابت دعا را موقعی می‌داند که شخص با چشمانی اشکبار، بدنی لرزان و قلبی شکسته مقابل خداوند بایستد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۷۳.</ref>
* '''خضوع و خشوع:''' آیه ۵۵ [[سوره اعراف]] خواندن خدا را با حالت حاضعانه و خاشعانه از مؤمنان طلب می‌کند. امام صادق(ع) نیز یکی از زمان‌های استجابت دعا را موقعی می‌داند که شخص با چشمانی اشکبار، بدنی لرزان و قلبی شکسته مقابل خداوند بایستد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۷۳.</ref>
* '''دعا همراه با عمل صالح:''' برای استجابت دعا، انجام [[عمل صالح]] و به‌ویژه دادن [[صدقه]] سفارش شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۶۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۱.</ref> در قرآن خداوند به کسانی که [[ایمان]] آورده و عمل صالح انجام می‌دهند وعده اجابت درخواست آنان را داده است.<ref>سوره شوری، آیه ۲۶.</ref>
* '''دعا همراه با عمل صالح:''' برای استجابت دعا، انجام [[عمل صالح]] و به‌ویژه دادن [[صدقه]] سفارش شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۶۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۱.</ref> در قرآن خداوند به کسانی که [[ایمان]] آورده و عمل صالح انجام می‌دهند وعده اجابت درخواست آنان را داده است.<ref>سوره شوری، آیه ۲۶.</ref>
خط ۳۴: خط ۳۲:


== حکمت‌های تأخیر استجابت دعا ==
== حکمت‌های تأخیر استجابت دعا ==
در [[قرآن]] و [[روایات]] حکمت هایی برای تاخیر در استجابت دعا ذکر شده است از جمله:
به گفته علامه طباطبایی استجابت دعا با رعایت شرایط و رفع موانع از سنت‌های قطعی الهی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۲.</ref> اما گاهی به‌خاطر مصالح و حکمت‌هایی، اجابت دعا به تأخیر می‌افتد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۸۹.</ref> برخی از این حکمت‌ها عبارتند از:
* عدم مصلحت بندگان: گاهی شخص دعایی یا طلبی از خداوند می‌کند که به مصلحت او نیست و خداوند استجابت آن را به تأخیر می‌اندازد یا آن را مستجاب نمی‌کند. در آیه ۲۱۶ [[سوره بقره]] خطاب به مسلمانان آمده است که گاهی چیزی را خوش می‌دارید که به ضرر شماست یا چیزی را مکروه می‌دارید که به نفع شماست در حالی که خداوند بهتر از شما صلاح شما را می‌داند. [[امام علی(ع)]] نیز در همین رابطه خطاب به فرزندش [[امام حسن(ع)]] می‌فرماید: چه بسیار چیزهایی که تو طالب آن هستنی ولی هلاک [[دین]] و دنیای تو در آن است.<ref>نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۹.</ref>
* عدم مصلحت بندگان: گاهی شخص دعایی یا طلبی از خداوند می‌کند که به مصلحت او نیست و خداوند استجابت آن را به تأخیر می‌اندازد یا آن را مستجاب نمی‌کند. در آیه ۲۱۶ [[سوره بقره]] خطاب به مسلمانان آمده است که گاهی چیزی را خوش می‌دارید که به ضرر شماست یا چیزی را مکروه می‌دارید که به نفع شماست در حالی که خداوند بهتر از شما صلاح شما را می‌داند. [[امام علی(ع)]] نیز در همین رابطه خطاب به فرزندش [[امام حسن(ع)]] می‌فرماید: چه بسیار چیزهایی که تو طالب آن هستنی ولی هلاک [[دین]] و دنیای تو در آن است.<ref>نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۹.</ref>
* [[امام علی(ع)]] در [[نامه امام علی به امام حسن|نامه‌اش خطاب به امام حسن(ع)]]، حکمت‌های سه‌گانه‌ای برای تأخیر استجابت دعا ذکر می‌کند و از فرزندش می‌خواهد که در دعا نومید نشود: گاه مشکلی در [[نیت]] و قصد شخص وجود دارد، گاه خداوند قصد دادن پاداش بزرگ‌تری را به شخص دارد و بعضی مواقع هم خدواند چیز بهتری را در وقت دیگری به بنده‌اش خواهد داد.<ref>نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۹.</ref> از [[امام سجاد(ع)]] نیز نقل شده که: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او ذخیره می‌گردد یا در دنیا برآورده می‌شود یا بلایی را که می‌خواست به او برسد،‌ از وی می‌گرداند»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۰.</ref>.
* [[امام علی(ع)]] در [[نامه امام علی به امام حسن|نامه‌اش خطاب به امام حسن(ع)]]، حکمت‌های سه‌گانه‌ای برای تأخیر استجابت دعا ذکر می‌کند و از فرزندش می‌خواهد که در دعا نومید نشود: گاه مشکلی در [[نیت]] و قصد شخص وجود دارد، گاه خداوند قصد دادن پاداش بزرگ‌تری را به شخص دارد و بعضی مواقع هم خدواند چیز بهتری را در وقت دیگری به بنده‌اش خواهد داد.<ref>نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۹.</ref> از [[امام سجاد(ع)]] نیز نقل شده که: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او ذخیره می‌گردد یا در دنیا برآورده می‌شود یا بلایی را که می‌خواست به او برسد،‌ از وی می‌گرداند»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۰.</ref>.
خط ۸۹: خط ۸۷:
  | توضیحات =  
  | توضیحات =  
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>
[[Category:دعا]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[Category:ارتباط با خدا]]
[[Category:دعا]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[Category:ارتباط با خدا]]


[[رده:دعا]]
[[رده:دعا]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[رده:ارتباط با خدا]]
[[رده:ارتباط با خدا]]

نسخهٔ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۵

نیایش

استجابت دعا پاسخ دادن و پذیرفتن درخواست بندگان از طرف خدا است. خدا به بندگان خود وعده استجابت دعا را در قرآن داده است. البته گاهی اوقات استجابت دعا بنابر حکمت‌هایی مانند عدم مصلحت بندگان با تأخیر مواجه می‌شود.

آیات و روایات، استجابت دعا را مشروط به رعایت برخی امور مانند همسوبودن نیت قلبی و زبان در دعا، چشم‌پوشی و قطع امید از غیر خداوند و شناخت خدا دانسته‌اند. همچنین برخی رفتارها مانند گناه، حرام‌خوری، و ترک امر به معروف و نهی از منکر از موانع استجابت دعا معرفی شده‌اند.

در روایات دعای والدین در حق فرزندان، دعای مظلوم علیه ظالم، دعای امام و پیشوای عادل در حق مردم خود و دعای مؤمن در حق برادر مؤمن خود از جمله دعاهایی دانسته شده که رد نخواهد شد.

وعده الهی

استجابت دعا به‌معنای پاسخ دادن و پذیرفتن درخواست است.[۱] خداوند به بندگان خود در چند آیه از قرآن وعده استجابت دعا داده است.[۲] «مجیب» به‌معنای اجابت‌کننده درخواست بندگان از اسماء الهی است.[۳]

به گفته علامه طباطبایی استجابت دعا امری همیشگی در زندگی انسان است.[۴] اما وعده استجابت دعا نباید جایگزین تلاش انسان برای رسیدن به اهداف و منجر به کنار گذاشتن اسباب ظاهری و مختل شدن مسیر طبیعی زندگی او شود.[۵]

اسباب و شرایط

استجابت دعا در آیات و روایات مشروط به رعایت برخی از شروط و آماده کردن اسباب آن شده است. برخی از آنها عبارتند از:

  • همسویی زبان و قلب در دعا: در قرآن استجابت دعای بندگان امری قطعی دانسته است به این شرط که با دعای حقیقی خدا را بخوانند.[۶] علامه طباطبایی دعای حقیقی را به خواندن خدا همزمان با قلب و زبان تفسیر کرده است.[۷] همچنین از امام علی(ع) نقل شده خداوند دعایی که با غفلت دل همراه باشد را مستجاب نمی‌کند.[۸]
  • انقطاع از غیر خدا: دل کندن از اسباب ظاهری و خیالی و خواندن خداوند از روی اخلاص، چراکه خداوند در آیه ۱۸۶ سوره بقره طلب کردن بندگان را فقط به خود مستند کرده است.[۹]
  • دعا همراه با شناخت خدا: بر پایه روایتی امام صادق(ع) در پاسخ گروهی که از مستجاب نشدن دعا سؤال کردند، نداشتن شناخت و معرفت نسبت به شخصی که خوانده می‌شود را، دلیل عدم اجابت دعا بیان کرد.[۱۰]
  • خضوع و خشوع: آیه ۵۵ سوره اعراف خواندن خدا را با حالت حاضعانه و خاشعانه از مؤمنان طلب می‌کند. امام صادق(ع) نیز یکی از زمان‌های استجابت دعا را موقعی می‌داند که شخص با چشمانی اشکبار، بدنی لرزان و قلبی شکسته مقابل خداوند بایستد.[۱۱]
  • دعا همراه با عمل صالح: برای استجابت دعا، انجام عمل صالح و به‌ویژه دادن صدقه سفارش شده است.[۱۲] در قرآن خداوند به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام می‌دهند وعده اجابت درخواست آنان را داده است.[۱۳]
  • دعا در جمع مؤمنان: در روایتی از امام صادق(ع) آمده است، هیچ جماعت چهل نفری از مؤمنان نیستند که به درگاه خداوند دعا کنند و خدا دعای آنان را رد کند و خود ایشان نیز هنگام مشکلات، خانواده و فرزندان خود را جمع کرده، دعا می‌کرد و آن‌ها آمین می‌گفتند.[۱۴]

همچنین دعا همراه با استغفار[۱۵] و دعا همراه با توسل به اهل بیت(ع)[۱۶] از دیگر شرایط و اسباب استجابت دعا معرفی شده است.

موانع

در آیات و روایات موانعی برای استجابت دعا ذکر شده است برخی از آنها عبارتند از:

  • گناه: در روایتی از امام باقر(ع) گناه از مهم‌ترین عوامل محرومیت انسان از استجابت دعا معرفی شده است.[۱۷] امام سجاد(ع) نیز نیت بد، بد طینتی، نفاق در حق برادران دینی، به تأخیر انداختن نمازهای واجب تا وقت بعد، ناسزا گفتن و ندادن صدقه را از گناهانی دانسته که مانع استجابت دعا می‌شوند.[۱۸] همچنین بنا به روایات ظلم کردن،[۱۹] نافرمانی پدر و مادر، قطع رحم،[۲۰] نقض عهد،[۲۱] و سخن‌چینی،[۲۲] از دیگر موانع دعا هستند. در دعای کمیل از خداوند آمرزش گناهانی خواسته شده که باعث حبس دعا و عدم استجابت آن شده است.[۲۳]
  • لقمه حرام: بنا بر روایات کسب حرام و حرام‌خواری تا چهل روز مانع استجابت دعای انسان می‌شود.[۲۴] در حدیثی قدسی خداوند اجابت دعای همه بندگان به جزحرام‌خوار را وعده داده است.[۲۵]
  • دعا فقط در دشواری‌ها: بر طبق روایات شخصی که می‌خواهد دعای او در سختی‌ها مستجاب شود، نباید در آسایش و خوشی خدا و دعا کردن را فراموش کند.[۲۶]
  • شک در ولایت اهل بیت(ع): طبق یک روایت کسی که در قلب او شک نسبت به ولایت اهل بیت(ع) وجود داشته باشد اگر تمام عمر هم در حال دعا باشد، دعای او مورد اجابت قرار نخواهد گرفت.[۲۷]
  • خیانت و بی‌وفایی: امام علی(ع) در جواب شخصی که از عدم استجابت دعا سوال کرد، خیانت و بی‌وفایی دل‌های مردم در هشت جا را مانع اجابت دعا معرفی می‌کند. شناخت خدا و عدم اداء حق او، ایمان به پیامبر اسلام(ص) و عدم عمل به سیره او، قرائت قرآن و عدم عمل به آن، ترس از جهنم در گفتار و حرکت به سمت آن در رفتار، رغبت به بهشت در گفتار و دوری از آن در عمل، خوردن نعمت‌های خدا و ناسپاسی او، دیدن عیوب مردم و ندیدن عیب‌های خود و دشمنی با شیطان در زبان و دوستی با او در عمل، خیانت‌های دل است که امام علی(ع) آنها را مانع استجابت دعا می‌داند.[۲۸]

همچنین ترک امر به معروف و نهی از منکر،[۲۹] و سبک شمردن نماز[۳۰] از موانع استجابت دعا محسوب شده است.

حکمت‌های تأخیر استجابت دعا

به گفته علامه طباطبایی استجابت دعا با رعایت شرایط و رفع موانع از سنت‌های قطعی الهی است.[۳۱] اما گاهی به‌خاطر مصالح و حکمت‌هایی، اجابت دعا به تأخیر می‌افتد.[۳۲] برخی از این حکمت‌ها عبارتند از:

  • عدم مصلحت بندگان: گاهی شخص دعایی یا طلبی از خداوند می‌کند که به مصلحت او نیست و خداوند استجابت آن را به تأخیر می‌اندازد یا آن را مستجاب نمی‌کند. در آیه ۲۱۶ سوره بقره خطاب به مسلمانان آمده است که گاهی چیزی را خوش می‌دارید که به ضرر شماست یا چیزی را مکروه می‌دارید که به نفع شماست در حالی که خداوند بهتر از شما صلاح شما را می‌داند. امام علی(ع) نیز در همین رابطه خطاب به فرزندش امام حسن(ع) می‌فرماید: چه بسیار چیزهایی که تو طالب آن هستنی ولی هلاک دین و دنیای تو در آن است.[۳۳]
  • امام علی(ع) در نامه‌اش خطاب به امام حسن(ع)، حکمت‌های سه‌گانه‌ای برای تأخیر استجابت دعا ذکر می‌کند و از فرزندش می‌خواهد که در دعا نومید نشود: گاه مشکلی در نیت و قصد شخص وجود دارد، گاه خداوند قصد دادن پاداش بزرگ‌تری را به شخص دارد و بعضی مواقع هم خدواند چیز بهتری را در وقت دیگری به بنده‌اش خواهد داد.[۳۴] از امام سجاد(ع) نیز نقل شده که: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او ذخیره می‌گردد یا در دنیا برآورده می‌شود یا بلایی را که می‌خواست به او برسد،‌ از وی می‌گرداند»[۳۵].

مستجاب الدعوة

مستجاب الدعوة به کسی گفته می‌شود که دعاهای او پذیرفته می‌شود یا دعای او گیرا باشد.[۳۶] در روایات آمده که برخی از انسان‌ها دعاهایشان مستجاب می‌شود و ردّ نخواهد شد: دعای والدین در حق فرزندان، دعای مظلوم علیه ظالم، دعای عمره‌گزار، دعای روزه‌دار، دعای امام و پیشوای عادل در حق مردم خود و دعای مؤمن در حق برادر مؤمن خود.[۳۷]

در روایتی از امام حسن(ع) آمده است اگر کسی‌ مواظب قلبش باشد تا اموری که مورد رضای خدا نیست در آن خطور نکند، من ضامنم که او مستجاب‌الدّعوة باشد.[۳۸]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، مصحح علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴.
  • ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت،‌ دار الفکر -‌ دار صادر، ۱۴۱۴ق.
  • ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، مصحح احمد موحدی قمی، تهران،‌ دار الکتب الإسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ق.
  • دهخدا، لغت‌نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، مصحح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  • نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق.
  1. ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه جوب.
  2. سوره بقره، آیه ۱۸۶؛ سوره غافر، آیه ۶۰؛ سوره شوری، آیه ۲۶.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه جوب.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۱.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۶۴۷.
  6. سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  7. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۳.
  8. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۳.
  9. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۳؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۶۲.
  10. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۶۸.
  11. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۷۳.
  12. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۶۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۱.
  13. سوره شوری، آیه ۲۶.
  14. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۸۷.
  15. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۸۶.
  16. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۱، ص۲۱.
  17. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۱.
  18. صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۲۷۱.
  19. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۳۴
  20. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۴۸؛ حلوانی، نزهة الناظر، ۱۴۰۸ق، ص۳۷.
  21. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۳، ص۳۶۸.
  22. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۶۸.
  23. طوسی، مصباح المجتهد، ۱۴۱۱ق، ص۸۴۴.
  24. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۵۸، ۳۷۳.
  25. ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۹.
  26. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۰.
  27. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۰۱.
  28. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۷۶-۳۷۷.
  29. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۷۸.
  30. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۳، ص۲۱.
  31. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۲.
  32. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۸۹.
  33. نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۹.
  34. نهج‌البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۹.
  35. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۰.
  36. دهخدا، لغت‌نامه، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه مستجاب.
  37. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۵۶؛ ج۹۳، ص۲۵۶.
  38. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۲.