پرش به محتوا

سرقفلی

از ویکی شیعه

سرقفلی، از مسائل مستحدثه فقهی، وَجهی افزون بر اجاره‌بها، که هر یک از مستأجر و مالک از دیگرى یا از شخصى سوم در مقابل منافع غیرمادی ملک می‌دهد. علیرضا باریکلو، حقوقدان و استاد دانشگاه تهران، معتقد است سرقفلی از دیدگاه فقه، حقی است که در مقابل منافعی چون محدودشدن اختیارات موجر در اجاره باید داده شود.

فقیهان شیعه در برخی موارد گرفتن مبلغ سرقفلی را حرام و در برخی موارد دیگر حلال می‌دانند. بسیاری از فقیهان، گرفتن سرقفلی با عنوان «حق کسب و پیشه» را نامشروع می‌دانند. آنها گرفتن سرقفلی از مستأجر در ابتدای اجاره و یا سرقفلی مستأجر از مالک در قبال بخشش باقی زمان اجاره را با برخی عقود اسلامی منطبق و قابل اصلاح دانسته‌اند.

اهمیت این مسئله از این رو است که اجاره ملک مطابق عقدنامه، در برخی شرایط، سبب خسارت‌ یا بهره‌نبردن از ارزش واقعی برای یکی از طرفین می‌شود؛ گرفتن سرقفلی، راهی برای جبران این زیان‌ها دانسته شده است. برخی فقیهان شرایطی را برای صحت معامله سرقفلی ذکر کرده‌اند: به باور مکارم شیرازی معامله سرقفلی در صورت وجود سه شرط صحیح است: ۱.مقدار سرقفلی معلوم باشد. ۲.طرفین به این معامله رضایت داشته باشند. ۳.طرفین بالغ و رشید باشند.

فقیهان سرقفلی را قابل انتقال به ورثه و قابل خرید و فروش می‌دانند. میزان مبلغ سرقفلی توافقی است و به مبلغ خاصی محدود نمی‌شود.

معرفی و اهمیت

سرقفلی پولی است که هر یک از مستأجر و مالک از دیگرى یا از شخصى سوم در ازای منافع معنوی ملک می‌گیرند.[۱] این مبلغ غیر از اجاره‌بها و یا مبلغ رهن است.[۲] به باور برخی محققان یکی از انواع سرقفلی، «حق کسب و پیشه» است و آن حقی است که تاجر یا صنعتگر یا مستأجر ملک در نتیجه جلب مشتری و فعالیت خود در محل کارش به دست می‌آورد.[۳] در مقابل برخی دیگر معتقدند، سرقفلی با حق کسب و پیشه تفاوت دارد.[۴] اما در قانون سرقفلی مصوب سال ۱۳۷۶ش دیگر اسمی از حق کسب و پیشه برده نشده و این حق با عنوان سرقفلی در قالب برخی عقود رسمیت یافته است.[۵]

از جمله ویژگی‌هایی که در فرق میان سرقفلی و حق کسب و پیشه گفته شده می‌توان به امور زیر اشاره کرد:

  • سرقفلی معمولاً به مالک یا مستأجر قبلی پرداخت می‌شود؛ ولی حق کسب و پیشه به مستأجر فعلی.[۶]
  • منشأ ایجاد سرقفلی عقد است و منشا ایجاد حق کسب و پیشه قانون و سابقه رابطه استیجاری مانند حُسن شهرت.[۷]
  • حق کسب و پیشه قانوناً زمانی ثابت است که ۱.محل کسب تجاری باشد، ۲.قرارداد اجاره باشد و ۳.مستأجر در آنجا به شهرت رسیده باشد.[۸]

اهمیت مسئله سرقفلی در آن دانسته شده که برای مستأجر حق اولویت برای تمدید اجاره ایجاد می‌شود.[۹] همچنین اگر مستأجری با فعالیت مشتری‌مدارانه یا صرف هزینه‌، موجب شهرت ملکی شود و مالک بعد از پیشرفتِ محل، او را بیرون کند، موجب ضرر به مستأجر است و از طرف دیگر جلب رضایت مستأجر و حکم به بقای او تا جلب رضایتش، منجر به تصرف غاصبانه او و الزام مالک به عملی خارج از قرارداد است.[۱۰] سرقفلی را یکی از مسائل مستحدثه فقهی[۱۱] و از اموال غیرمعنوی و غیرمادی دانسته‌اند؛ چون با اینکه ارزش اقتصادی دارد، ولی به حواس پنجگانه درک نمی‌شود و قوه فکر در ایجاد آن موثر نبوده است.[۱۲]

تاریخچه سرقفلی در قانون کشور ایران

به باور پژوهشگران واژه سرقفلی در قانون کشور ایران، اولین‌بار در قانون موجر و مستأجر مصوب سال ۱۳۷۶ش استفاده شد و قبل از آن حکم سرقفلی با قانون حق کسب و پیشه مصوب ۱۳۵۶ش مقایسه می‌شد. در ماده ۶ قانون ۱۳۷۶ش به صاحبان ملک تجاری اجازه گرفتن سرقفلی علاوه بر اجاره‌بها داده شده است.[۱۳]

سرقفلی در فقه شیعه

فقیهان شیعه، با توجه به وجود شیوه‌های مختلف در رابطه موجر و مستأجر، مشروعیت سرقفلی را در برخی جهات مورد بررسی قرار داده‌اند.[۱۴] نظرات فقهی در برخی از این موارد چنین است:

سرقفلی مشروع: گرفتن سرقفلی از مستأجر در آغاز یا در طول مدت اجاره

برخی از فقیهان شیعه این نحوه سرقفلی را اجازه داده‌اند.[۱۵] حسین حلی، فقیه قرن ۱۴ هجری، در کتاب بحوث فقهیه دریافت سرقفلی توسط مالک در ابتدای اجاره را با اشاره به رواج و شیوع این عمل در عرف بازار، به‌طور کلی جایز دانسته است.[۱۶] همچنین ناصر مکارم شیرازی معتقد است مالک حق گرفتن مبلغ سرقفلی در ازای اولویت مستأجر بر اجاره در پایان مدت را دارد. او میگوید در این صورت مستأجر حتی با مبلغ اجاره کمتر از دیگران، نسبت به اجاره ملک اولویت دارد.[۱۷] جواد تبریزی سرقفلی را در حالتی جایز می‌داند که صاحب ملک به دلایلی نتواند اجاره را بالا ببرد و یا مستأجر را بیرون کند.[۱۸]

سرقفلی مستأجر از مستأجر بعدی برای صرفنظر از باقی مدت

فقیهانی چون امام خمینی و محمدعلی علوی گرگانی سرقفلی مستأجر از مستأجر بعدی برای صرفنظر از باقی مدت را اجازه داده‌اند.[۱۹] حلی علت جواز را از باب جعاله، صلح یا هبه گفته است؛ به این صورت که مستأجر جدید مبلغی را به عنوان یکی از این عقود به مستأجر قبلی می‌دهد تا در اجاره ملک با او رقابت نکند یا خود را ذی‌حق نداند.[۲۰] حسین نوری همدانی معتقد است در استنباط حکم سرقفلی روایتی وجود ندارد؛ مگر یک روایت از محمد بن مسلم در مورد «پرداخت رشوه برای اعمال مباح» که شامل این حالت از سرقفلی است. نوری همدانی این روایت را از حیث سند و دلالت صحیح می‌داند.[۲۱]

سرقفلی نامشروع: سرقفلی از مالک به‌عنوان جلب مشتری و کسب شهرت

عده‌ای از فقیهان شیعه معتقدند مستأجر بعد از اتمام مهلت اجاره (هرچند موجب رواج مغازه شده باشد) حق گرفتن مبلغ اضافی به عنوان سرقفلی ندارد و در صورت عدم تمدید اجاره و نارضایتی مالک باید محل را تخلیه کند.[۲۲] به باور حسین حلی علت این حکم این است که مالک مسلط بر مال خویش است و گرفتن سرقفلی از مالک با سلطنت مالک بر ملکش منافات دارد.[۲۳]

به گفته علیرضا باریکلو، حقوقدان و استاد دانشگاه تهران، برای توجیه و فرار از نامشروعی حق کسب و پیشه دو اقدام در قانون سرقفلی سال ۱۳۷۶ش انجام شده است: ۱.در این قانون دیگر نامی از حق کسب و پیشه برده نشده و تمام موارد با عنوان سرقفلی یاد شده است. ۲.برای رعایت حقوق موجر، مبلغ سرقفلی در ابتدای اجاره مشروع شده تا جبران ضرر ناشی از عدم تخلیه مستأجر در پایان اجاره باشد.[۲۴]

شرایط و احکام خاص سرقفلی

صاحب‌نظران برای مشروعیت سرقفلی رعایت شروط زیر را لازم دانسته‌اند:

  1. توافق و رضایت طرفین.[۲۵]
  2. طولانی‌بودن زمان قرارداد اجاره.[۲۶]
  3. معلوم‌بودن مقدار سرقفلی هنگام عقد قرارداد.[۲۷]
  4. بالغ و رشید‌بودن طرفین.[۲۸]
  5. وجود عِوَض.[۲۹] براین‌اساس علیرضا باریکلو معتقد است مواردی که در قانون سرقفلی مشروع دانسته شده و عوضی وجود ندارد، نزد فقیهان نامشروع است؛ چرا که باید در قبال گرفتن حق سرقفلی، اختیارات موجر در تخلیه و افزایش اجاره محدود شود.[۳۰]

برخی احکام خاص سرقفلی

به باور پژوهشگران حق سرقفلی از جمله حقوق مالکیت غیرمادی است که قانونگذارانِ جهان را مجبور به پذیرش و وضع قوانین در خصوصش کرده است.[۳۱] برخی از احکامی که توسط فقیهان در این خصوص گفته‌شده چنین است:

  • حق سرقفلی قابل خریدوفروش است.[۳۲]
  • حق سرقفلی را قابل انتقال به ورثه دانسته‌اند.[۳۳]
  • میزان مبلغ سرقفلی توافقی بوده و محدود به مبلغ خاصی نیست.[۳۴]

پانویس

  1. فرهنگ فارسی فقه، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۴۴۰؛ علی‌نوری، کلیات فقه اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۰؛ کشاورز، بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۷؛ طاهری سرتشنیزی، «گذری بر مالکیت اموال غیرمادی غیرفکری در حقوق ایران»، ص۱۶۷.
  2. علی‌نوری، کلیات فقه اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۰؛ کشاورز، بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۷.
  3. کشاورز، بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۷؛ بیگدلی، «نقدی بر سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۷۶»، ص۵۶-۵۷؛ شیری، «سرقفلی تحلیل ماهیت و احکام آن در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران»، ص۱۰۴؛ نگاه کنید به: حلی، بحوث فقهیه، موسسه المنار، ص۱۴۷؛ ملک‌زاده، «سرقفلی حق کسب و پیشه با رویکردی به دیدگاه امام خمینی(س)»، ص۱۴۱-۱۴۲.
  4. جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، گنج دانش، ج۳، ص۱۷۰۷؛ بیگدلی، «نقدی بر سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۷۶»، ص۵۶-۵۷؛ شیری، «سرقفلی تحلیل ماهیت و احکام آن در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران»، ص۱۰۷-۱۰۹.
  5. «قانون روابط موجر و مستاجر»، سایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی؛ ساعی، «سرقفلی و مقایسه آن در قوانین جدید و قدیم».
  6. عبدی‌پور‌فرد، «رویکردی تحلیلی به ماهیت حق کسب یا پیشه یا تجارت و حق سرقفلی»، ص۱۰۶-۱۱۱.
  7. عبدی‌پور‌فرد، «رویکردی تحلیلی به ماهیت حق کسب یا پیشه یا تجارت و حق سرقفلی»، ص۱۰۶-۱۱۱.
  8. عباسی داکانی، «بررسی و مقایسه حق سرقفلی با حق کسب یا پیشه یا تجارت»، ص۸۶.
  9. مکارم شیرازی، «حدود اختیارات مالک در سرقفلی»، وبسایت رسمی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی.
  10. بجنوردی، «سرقفلی»، ص۳۴؛ مطهری، مقدمه‌ای بر اقتصاد تطبیقی، ۱۴۰۱ش، ص۱۱۸-۱۱۹.
  11. بجنوردی، «سرقفلی»، ص۳۳؛ شیری، «سرقفلی تحلیل ماهیت و احکام آن در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران»، ص۱۰۷؛
  12. طاهری سرتشنیزی، «گذری بر مالکیت اموال غیرمادی غیرفکری در حقوق ایران»، ص۱۶۰.
  13. حشمتی، «ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺮﻗﻔﻠﯽ در ﻓﻘﻪ اﻣﺎﻣﯿﻪ، ﺣﻘﻮق ﻣﻮﺿﻮﻋﻪ و ﻋﺮف ﺗﺠﺎری»، ص۳۵؛ رستمی، افسری، «بررسی تطبیقی ماهیّت و حکم سرقفلی در قانون مدنی ایران و فقه اهل سنّت»، ص۲۰۷.
  14. نگاه کنید به: شیری، «سرقفلی تحلیل ماهیت و احکام آن در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران»، ص۱۰۵-۱۰۷؛ بجنوردی، «سرقفلی»، ص۳۳.
  15. تبریزی، توضیح المسائل، ۱۳۸۲ش، ص۴۴۱؛ مکارم شیرازی، «حدود اختیارات مالک در سرقفلی»، سایت دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی؛ حلی، بحوث فقهیه، موسسه المنار، ص۱۵۱-۱۵۴.
  16. حلی، بحوث فقهیه، موسسه المنار، ص۱۵۱-۱۵۴.
  17. مکارم شیرازی، «حدود اختیارات مالک در سرقفلی»، سایت دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی.
  18. تبریزی، توضیح المسائل، ۱۳۸۲ش، ص۴۴۱.
  19. خمینی، توضیح المسائل، ۱۳۷۸ش، ص۴۲۹؛ علوی گرگانی، توضیح المسائل، ۱۳۸۷ش، ص۴۹۰.
  20. حلی، بحوث فقهیه، موسسه المنار، ص۱۵۰-۱۵۱.
  21. نوری همدانی، «سرقفلی»، ص۵۵-۵۷.
  22. دوزدوزانی، رساله توضیح المسائل، ۱۳۹۴ش، ص۵۳۲؛ خمینی، رساله توضیح المسائل، ۱۳۷۸ش، ص۴۲۸؛ سیستانی، «سرقفلی»، سایت رسمی دفتر سیستانی؛ وحید خراسانی، رساله توضیح المسائل، ۱۳۹۱ش، ص۵۶۹؛ علوی گرگانی، توضیح المسائل، ۱۳۸۷ش، ص۴۹۰؛ مکارم شیرازی، «حکم مطالبه‌ی حق کسب و پیشه»، سایت دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی.
  23. حلی، بحوث فقهیه، موسسه المنار، ص۱۵۰-۱۵۱.
  24. باریکلو، «تحلیل فقهی حقوقی سرقفلی در قانون موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ش»، ص۲۰۹.
  25. باریکلو، «تحلیل فقهی حقوقی سرقفلی در قانون موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ش»، ص۱۹۹-۲۰۲؛ مکارم شیرازی، «سرقفلی چه شرایطی دارد؟»، سایت دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی.
  26. خمینی، تحریرالوسیله، ۱۳۷۹ش، ص۹۸۲؛ باریکلو، «تحلیل فقهی حقوقی سرقفلی در قانون موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ش»، ص۱۹۹-۲۰۲.
  27. مکارم شیرازی، «سرقفلی چه شرایطی دارد؟»، سایت دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی.
  28. مکارم شیرازی، «سرقفلی چه شرایطی دارد؟»، سایت دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی.
  29. باریکلو، «تحلیل فقهی حقوقی سرقفلی در قانون موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ش»، ص۱۹۹-۲۰۲.
  30. باریکلو، «تحلیل فقهی حقوقی سرقفلی در قانون موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ش»، ص۲۰۷-۲۰۸.
  31. سیفی‌زیناب، «سرقفلی در حقوق ایران»، ص۱۹۷-۱۹۸.
  32. سعدی، «درس خارج فقه استاد استاد حسینعلی سعدی»، سایت مدرسه فقاهت.
  33. عبدی‌پور‌فرد، «رویکردی تحلیلی به ماهیت حق کسب یا پیشه یا تجارت و حق سرقفلی»، ص۱۰۱.
  34. خمینی، رساله توضیح المسائل، ۱۳۷۸ش، ص۴۲۹.

منابع