موسیقی لَهوی نوعی از موسیقی است که انسان را از مسیر الهی و معنویت و یاد خدا دور می‌گرداند و او را در انجام گناه بی‌پروا می‌کند، به‌طوری‌که هنگام ارتکاب گناه اصلاً به یاد خدا نباشد یا اگر هست آن‌قدر ضعیف باشد که او را از گناه بازندارد. اصطلاح موسیقی از زمان عباسیان جایگزین واژه غناء شده است و امروزه موسیقی را به معنای صدای آلات موسیقی (نوازندگی) و غناء را به معنای آواز همراه با موسیقی می‌دانند. در فقه، به دلیل آیاتی از قرآن، بویژه آیه لهو الحدیث، و نیز روایات حرمت غناء و لهو، درباره ماهیت و معنای این دو و شمولشان بر انواع موسیقی سازی و آوازی بحث می‌شود. در مجموع، ویژگی لهوی بودن، برای خوانندگی و نوازندگی یا ترکیب این دو مشترک است و همه آن‌ها ممکن است لهوی باشند و حکم شرعی لهو به آن‌ها تعلق بگیرد.

مفهوم‌شناسی موسیقی و غناء

واژه «موسیقی» در زمان عباسیان و با تأسیس بیت الحکمه و نهضت ترجمه، جایگزین واژه غناء شده است.[۱] امروزه واژه «موسیقی» به معنای صدای ابزارهای موسیقی و «غناء» به معنای آواز همراه با موسیقی است.[۲] در قرآن، واژه غناء نیامده است و در کتب فقهی، به تبع روایات حرمت غناء، با استفاده از همین واژه درباره انواع موسیقی سخن گفته می‌شود؛ بویژه در کتاب‌ها یا سرفصل «مَکاسِب مُحَرَّمه» (کسب‌و‌کارهای حرام).[۳] برخی از فقهاء متقدم، مفهوم غناء را شامل موسیقی (ساز) هم می‌دانند. از جمله شیخ طوسی می‌گوید: «غناء حرام است؛ چه صدای آوازخوان باشد و چه صدای آلات موسیقی مانند نی و عود و تنبور».[۴]

با ظهور ابزار جدید موسیقی، فقیهان متأخر نیز درباره ماهیت غناء بحث کرده‌اند و آن را شامل موسیقی دانسته‌اند؛ از جمله، میرزا یوسف آقا مجتهد اردبیلی، از فقهای قرن چهاردم هجری قمری، درباره حکم شنیدن غناء از طریق گرامافون و تلفن بحث می‌کند که آیا غناء از عوارض صوت است، آیا حقیقت صوت، فقط صدای حاصل از انسان است یا شامل صدای دیگر صاحبان روح مانند ملک و جن و حتی صدای حاصل از اجسام و جمادات می‌شود یا خیر؟[۵] ابن خلدون نیز درباره هنر و مهارت موسیقی (صناعة الغناء) سخن گفته است و آن را از جنس تقطیع صوت می‌داند که می‌تواند در کلام و صوت انسان (مانند شعر) و نیز آلات موسیقی جاری گردد.[۶]

برخی از فقهای قرن ۱۴و ۱۵ هجری قمری، میان ساز و آواز تفاوت قائل‌اند و به همین معنای کاربردی و امروزی موسیقی و غناء معتقدند؛ یعنی هر غنائی را موسیقی می‌دانند اما هر موسیقی را غناء نمی‌دانند.[۷]

رابطه موسیقی و لهو

در روایات، غناء یکی از مصداق‌های برخی آیات مانند آیه لهو الحدیث[۸] دانسته شده است.[۹] بر اساس این آیه در کتب فقهی بحث می‌شود که آیا عبارت قرآنی «لهو الحدیث» به غناء همراه با کلام باطل اختصاص دارد یا شامل هر صدایی می‌شود که با قطع نظر از کلام، لهو باشد.[۱۰]

فقها در این که آیا ویژگی‌هایی مانند لهو و لعب و طرب جزو ذات و مفهوم غناء است یا خیر اختلاف نظر دارند. کاشف الغطاء حرمت غناء را مانند زنا ذاتی می‌داند و نه به خاطر عوارض فسادانگیزی چون اختلاط مردان و زنان و امور لهوی مانند رقص.[۱۱] به اعتقاد وی، این عوارض علت حرمت غناء نیستند، بلکه حکمت این حکم‌اند‌ و استناد به برخی روایات ضعیف که با فتوای عامه، موافق و با شهرت و اجماع و نیز روایات متواتر و مطلق، مخالف است برای اثبات عدم حرمت به تنهایی و ذاتی غناء نادرست و باطل است.[۱۲]

در مقابل، برخی معتقدند هرچند روایات فراوانی به‌صورت کلی بر حرمت موسیقی و غناء و نیز گوش دادن به آن‌ها، دلالت دارند[۱۳] اما در برخی روایات، مواردی از غناء (مانند غناء در قرائت قرآن، مجلس عروسی و غناء بدون موسیقی) و موسیقی (مانند موسیقی حماسی و غیر مطرب) استثناء و مجاز شمرده شده است.[۱۴] از مجموع روایات می‌توان نتیجه گرفت که موسیقی و غناء به‌تنهایی حرام نیستند بلکه اگر با فعل حرامی همراه شود حرمت خواهد داشت.[۱۵]

رابطه دیگر موسیقی و لهو این است که در فقه، ابزار موسیقی جزو وسایل و آلات لهو محسوب شده است.[۱۶]

موسیقی و غناء لهوی

در مجموع می‌توان گفت حتی با تفکیک میان موسیقیِ سازی و آوازی و تفاوت در ماهیت موسیقی و غناء، ویژگی لهوی بودن، میان این دو (آهنگ برخاسته از آلات موسیقی و کلام آهنگین خواننده و حتی بدون همراهی موسیقی) مشترک است و هر دو ممکن است لهوی باشند (موسیق لهوی؛ غناء لهوی).[۱۷] و لهو چیزی است که انسان را از مسیر الهی و معنویت و یاد خدا دور می‌گرداند و او را در انجام گناه بی‌پروا می‌کند، به‌طوری‌که هنگام ارتکاب گناه اصلاً به یاد خدا نباشد یا اگر هست آن‌قدر ضعیف باشد که او را از گناه بازندارد. پس اگر موسیقی‌ای باعث این وضعیت شود آن موسیقی «موسیقی لهوی» خواهد بود.[۱۸] شیخ انصاری معتقد است هر صدای لهوی و نیز هر صدایی که در میان اهل گناه و فسق رایج است حرام است؛‌ چه از نظر ماهیت و معنا، غناء باشد یا اعم یا اخص از آن.[۱۹]به نظر آیت الله خامنه‌ای از مراجع تقلید ملاک موسیقی حرام، سوق دادنِ فضا به سمت بی‌مبالاتی در دین و گناه است و موسیقی به‌خودیِ‌خود حرام نیست و تا عنوانِ «سوق دادن به گناه و بی‌مبالاتی به دین» صِدق نکند، نمی‌توان به حرمت آن فتوا داد.[۲۰]هم‌چنین مرجع تشخیصِ غنا و موسیقیِ حرام عُرف است[۲۱] و اگر مکلف شک کرد که موسیقی از نظر عرف مردم «مُضِلِّ عن سبیل‌الله» است یا نه، اصل حلیّت جاری می‌شود.[۲۲]

جستار وابسته

پانویس

  1. فغفور، «جستاری درباره موسیقی و معیارهای آن در اسلام»، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳.
  2. فغفور، «جستاری درباره موسیقی و معیارهای آن در اسلام»، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳.
  3. برای مثال نگاه کنید به: شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۵.
  4. شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۰۷.
  5. آقا مجتهد اردبیلی، رسالة فی الغناء، ۱۴۱۸ق، ص۲ـ۳۰؛ همچنین نگاه کنید به: کاشانی، رسالة فی تحریم الغناء، ۱۴۱۸ق، ص۱ـ۱۲.
  6. مختاری، غنا موسیقی، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۵۶۱-۲۵۶۹.
  7. فغفور، «جستاری درباره موسیقی و معیارهای آن در اسلام»، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۵.
  8. سوره لقمان، آیه ۲۵.
  9. فغفور، «جستاری درباره موسیقی و معیارهای آن در اسلام»، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۵.
  10. برای مثال نگاه کنید به: شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۷.
  11. نجفی (کاشف الغطاء)، انوار الفقاهة کتاب المکاسب، ۱۴۲۲ق، ص۱۶.
  12. نجفی (کاشف الغطاء)، انوار الفقاهة کتاب المکاسب، ۱۴۲۲ق، ص۱۶. و نیز نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۴۴.
  13. حائری، «غنا و موسیقی»، ۱۳۸۵ش، ص۴.
  14. حائری، «غنا و موسیقی»، ۱۳۸۵ش، ص۴.
  15. حائری، «غنا و موسیقی»، ۱۳۸۵ش، ص۴.
  16. برای مثال نگاه کنید به: شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۱۷.
  17. دباغ، «موسیقی و چالش‌های پیش روی برنامه‌سازان رسانه ملی»، ۱۳۸۸ش، ص۴۴.
  18. فغفور، «جستاری درباره موسیقی و معیارهای آن در اسلام»، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۵.
  19. شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۹۰.
  20. خامنه‌ای، غناء، ۱۳۹۸ش، ص۴۴۴.
  21. خامنه‌ای، غناء، ۱۳۹۸ش، ص۴۶۵.
  22. خامنه‌ای، غناء، ۱۳۹۸ش، ص۴۶۶.

منابع

  • آقا مجتهد اردبیلی، میرزا یوسف، رسالة فی الغناء، مصحح: علی اکبر زمانی‌نژاد، قم، نشر مرصاد، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • حائری، سید کاظم، «غناء و موسیقی»، در مجله فقه اهل‌بیت(ع)، شماره ۴۸، زمستان ۱۳۸۵ش.
  • دباغ، علی‌رضا، «موسیقی و چالش‌های پیش روی برنامه‌سازان رسانه ملی»، در مجله رادیو، شماره۴۴، ۱۳۸۸ش.
  • شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب المحرمة و البیع و الخیارات، قم: کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری‌، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم: انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • فغفور مغربی، حمید، «جستاری درباره موسیقی و معیارهای آن در اسلام»، در مجله نشریه هنرهای زیبا، شماره ۳۱، پاییز ۱۳۸۶ش.
  • کاشانی، محمد رسول بن عبد العزیز، رسالة فی تحریم الغناء، مصحح: ناصر باقری بیدهندی حسین شفیعی، قم، نشر مرصاد‌، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ورامین، انتشارات علمی فرهنگی صاحب الزمان، ۱۳۸۵ش.
  • مختاری، رضا و محسن صادقی، غناء موسیقی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • نجفی، حسن (کاشف الغطاء)، انوار الفقاهة کتاب المکاسب، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء، ۱۴۲۲ق.
  • نجفی، محمدحسن (صاحب جواهر) جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.