آیه حکمت: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==معنا و مصداق حکمت== | ==معنا و مصداق حکمت== | ||
{{اصلی|حکمت}} | {{اصلی|حکمت}} | ||
مفسران در اینکه مقصود از حکمت چیست نظرات مختلفی دارند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲، ص۳۴۱.</ref> برخی گفتهاند حکمت به معنی معرفت و آگاهی از حقایق و رسیدن به حق است،<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.</ref> و برخی گفتهاند به معنای معرفت و شناخت اسرار جهان هستی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] حکمت را حقایق مشتمل بر سعادت بشر دانسته است اعم از معارف الهی یا حقایق عالم طبیعی.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۹۵.</ref> و نیز گفته شده حکمت معنایی گسترده دارد که تمام این امور، حتی نبوت را شامل میشود زیرا نوعی از علم و آگاهی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.</ref> | مفسران در اینکه مقصود از حکمت چیست نظرات مختلفی دارند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲، ص۳۴۱.</ref> برخی گفتهاند حکمت به معنی معرفت و آگاهی از حقایق و رسیدن به حق است،<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.</ref> و برخی گفتهاند به معنای معرفت و شناخت اسرار جهان هستی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] حکمت را حقایق مشتمل بر سعادت بشر دانسته است اعم از معارف الهی یا حقایق عالم طبیعی.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۹۵.</ref> و نیز گفته شده حکمت معنایی گسترده دارد که تمام این امور، حتی نبوت را شامل میشود زیرا نوعی از علم و آگاهی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.</ref> | ||
آگاهی از حقایق،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> و علوم | گروهی از نظریات نیز حکمت را آگاهی از حقایق،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> و علوم قرآنی<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۷۳۱.</ref> دانستهاند، چنانکه برخی دیگر نیز آن به تفقه در دین،<ref>قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۱۱ و ۵۱۲؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.</ref> علم دین،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹.</ref>و علم فقه،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> ترجمه کردهاند. برخی نیز حکمت را در امور عملی مثل اطاعت از خدا،<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.</ref> و پرهیز از [[گناهان کبیره]]،<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.</ref> معرفت به خدا،<ref>کاشانی، منهج الصادقین، تهران، ج۲، ص۱۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹.</ref> به یاد خدا بودن در همه احوال،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> و ترس از خدا،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> و استواری در علم و عمل،<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۶۰؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۹۸.</ref> جای دادهاند و برخی دیگر آن را ناظر به علوم اعطایی دانستهاند: مثل رسیدن به حقیقت در عمل و گفتار،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.</ref> [[علم لدنی]]،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> نور الهی که وسوسههای شیطانی را از الهامات الهی جدا میسازد،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.</ref> و عقل.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> | ||
اطاعت از خدا،<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.</ref> و پرهیز از [[گناهان کبیره]]،<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.</ref> | |||
استواری در علم و عمل،<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۶۰؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۹۸.</ref> | |||
عقل.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.</ref> | |||
===انفاق مصداق حکمت=== | ===انفاق مصداق حکمت=== |
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۷
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | آیه حکمت |
واقع در سوره | سوره بقره |
شماره آیه | ۲۶۹ |
جزء | ۳ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
آیات مرتبط | آیه ۳۹ سوره اسراء آیه ۱۲ سوره لقمان |
آیه حکمت آیه ۲۶۹ سوره بقره درباره ارزشمندی حکمت است و بیان میکند که خداوند حکمت را به کسانی میدهد که خود بخواهد و به هر کس حکمت داده شود خیر فراوان به او داده شده است.
با توجه به آیات قبل و بعد این آیه، برخی مفسران مقصود حکمت را انفاق و درک جایگاه آن دانستهاند؛ اما معانی و مصادیق متعددی برای حکمت در این آیه گفتهاند؛ از جمله: آگاهی از حقایق قرآن، پرهیز از گناهان کبیره، اطاعت از خدا، علم لدنی، نبوت، معرفت به خدا و شناختِ اسرار هستی و آگاهی از حقایق و رسیدن به حق.
علامه طباطبایی معتقد است حکمت عبارت است از حقایقی که مشتمل بر سعادت بشر باشد، مانند معارف الهی درباره مبدأ و معاد؛ یا حقایق عالم طبیعی مانند معارفی که با سعادت انسان ارتباط داشته باشد.
شناخت آیه
در آیه ۲۶۹ سوره بقره آمده که خداوند حکمت را به هر کس بخواهد و شایسته ببیند میدهد و به هر کس حکمت داده شود، خیری فراوان به او داده شده است.[۱] در انتهای آیه گفته شده جز اولوا الالباب (خردمندان) از این حقیقت پند نمیگیرند.[۲]
﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ٢٦٩﴾ [بقره:269]﴿خدا) به هر کس که بخواهد حکمت میبخشد، و به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیری فراوان داده شدهاست؛ و جز خردمندان، کسی پند نمیگیرد ٢٦٩﴾
خیر کثیر در این آیه به این معناست که حکمتی که خداوند عطا میکند سبب شناخت انسان نسبت به نیکی و بدی و تشخیص الهامات الهی از وسوسههای شیطانی میشود. این حکمت خیر کثیر به دنبال دارد[۳] و انسان را از آفتهای علمی و عملی حفظ میکند.[۴]
منظور از جمله «مَنْ یَشاءُ» (هر کس را که بخواهد) در آیه این نیست که خداوند بدون هیچ علتی حکمت و دانش را به این و آن میدهد، بلکه اراده و مشیت خداوند در همه جا وجود دارد و حکمت را به هر کس که شایسته ببیند میدهد.[۵]
در آخر آیه گفته شده تنها صاحبان عقل و خرد این حقایق را حفظ میکنند و از آن بهرهمند میشوند؛ اگر چه همه انسانها صاحب عقلاند اما اولوا الالباب به همه آنها گفته نمیشود؛ بلکه منظور آنهایی هستند که عقل و خرد خود را به کار میگیرند.[۶]
معنا و مصداق حکمت
مفسران در اینکه مقصود از حکمت چیست نظرات مختلفی دارند.[۷] برخی گفتهاند حکمت به معنی معرفت و آگاهی از حقایق و رسیدن به حق است،[۸] و برخی گفتهاند به معنای معرفت و شناخت اسرار جهان هستی است.[۹] علامه طباطبایی حکمت را حقایق مشتمل بر سعادت بشر دانسته است اعم از معارف الهی یا حقایق عالم طبیعی.[۱۰] و نیز گفته شده حکمت معنایی گسترده دارد که تمام این امور، حتی نبوت را شامل میشود زیرا نوعی از علم و آگاهی است.[۱۱]
گروهی از نظریات نیز حکمت را آگاهی از حقایق،[۱۲] و علوم قرآنی[۱۳] دانستهاند، چنانکه برخی دیگر نیز آن به تفقه در دین،[۱۴] علم دین،[۱۵]و علم فقه،[۱۶] ترجمه کردهاند. برخی نیز حکمت را در امور عملی مثل اطاعت از خدا،[۱۷] و پرهیز از گناهان کبیره،[۱۸] معرفت به خدا،[۱۹] به یاد خدا بودن در همه احوال،[۲۰] و ترس از خدا،[۲۱] و استواری در علم و عمل،[۲۲] جای دادهاند و برخی دیگر آن را ناظر به علوم اعطایی دانستهاند: مثل رسیدن به حقیقت در عمل و گفتار،[۲۳] علم لدنی،[۲۴] نور الهی که وسوسههای شیطانی را از الهامات الهی جدا میسازد،[۲۵] و عقل.[۲۶]
انفاق مصداق حکمت
برخی مفسران با توجه به آیات قبل و بعد این آیه مصداق حکمت را انفاق و درک اهمیت انفاق در زندگی فرد و جامعه دانستهاند.[۲۷] در واقع حکمت، پاداشی است که خداوند به انفاقکنندگان راستین میدهد.[۲۸] گفته شده با توجه به آیه قبل، که به هنگام انفاق وسوسههای شیطانی انسان را از فقر میترساند و بشارت خدا مغفرت و فضل الهی را وعده میدهد، در این آیه سخن از حکمت و معرفت است که بین این دو کشش الهی و شیطانی فرق میگذارد و انسان را به وادی مغفرت و فضل میکشاند و از وسوسههای شیطان میرهاند.[۲۹] جوادی آملی در این موضوع گفته است تا حکمت که خیر فراوان است بهره کسی نشود توفیق انفاق پیدا نمیکند.[۳۰] گفته شده خداوند به بعضی از افراد بر اثر جهاد با نفس، نوعی علم و بینش میدهد که آثار و فوائد اطاعت الهی از جمله انفاق و نقش حیاتی آن در اجتماع را درک کند و میان آن و وساوس شیطانی فرق میگذارد.[۳۱]
پانویس
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۴۲۷.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۴۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۹۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۷۳۱.
- ↑ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۱۱ و ۵۱۲؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقین، تهران، ج۲، ص۱۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.
- ↑ بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۶۰؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۹۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۳.
- ↑ کاشفی، تفسیر حسینی (مواهب علیه)، کتابفروشی نور، ص۹۴؛ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۱۱ و ۵۱۲.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۴۲۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۰.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۴۲۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۴۰.
منابع
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۴۰۸ق.
- بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، بیروت، بینا، ۱۴۱۸ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۸۸ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۵ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
- قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعث، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، فتحالله بن شکرالله، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، بیتا.
- کاشفی، حسین بن علی، تفسیر حسینی (مواهب علیه)، سراوان، کتابفروشی نور، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ش.
- میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، به اهتمام علی اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.