کاربر:M.hasanzadeh/صفحه تمرین۲

از ویکی شیعه

مساله شر به معنای ناسازگاری حوادث ناگوار(زلزله، سیل، مرک، بیماری، انسان ناقص الخلقه، تفاوت در زیبایی و ثروت، ظلم و غارت) با عقائد اسلامی از جمله وجود خدا، وحدانیت او و صفات مهمی چون قدرت، علم، خیرخواهی، حکمت، عدل میباشد. طبق شبهه شرور، دو قضیه خدا وجود دارد با قضیه شرور وجود دارد جمع نمیشود. هم چنین یگانه بودن خدا با این شبهه زیر سوال میرود همانطور که دوخداباوران معتقدند باید خوبی ها را به مبدا خیر(خدا) و بدی ها را به مبدا شر(اهریمن) منتسب کرد. هم چنین شبهه شرور مانع باور به صفاتی چون قدرت ،علم، خیرخواهی و دیگر صفات خداوند میشود. اگر خدا قادر است پس چرا جلوی شر را نمیگیرد. اگر خدا میداند و خیر بنده اش را میخواهد پس چرا مانع شرور نمیشود. هم چنین حوزه های حکمت و عدل الی نسز با این شبهه مورد تعرض قرار گرفته است.

شر در لغت و اصطلاح معانی مختلفی پیدا کرده است. شر در جهان غرب بیشتر به معنای رنج معرفی شده است. مسئله شر در قرن بیستم و بیست و یکم به یکی از جنجالی‌ترین مباحث کلام جدید (فلسفه دین) تبدیل‌شده است به حدی که بر ضرورت و حساسیت مسئله، در میان موافقان و مخالفان اندیشه‌های دینی، افزوده استاولین کسی که به تعارض مسئلۀ شر و سه صفت قدرت، علم و خیرخواهی خداوند اشاره‌ کرده، اپیکور یونانی است.

شر به انواع مختلفی تقسیم میشود از جمله،شر طبیعی و اخلاقی،شر اجتماعی،شر ادراکی و عاطفی(احساسی). فلاسفه، متکلمان با رویکرد ی مختلفی به این مساله پرداخته اند. شر نرد اکثر فلاسفه امری عدمی است و که باید انتساب آن به خدای خیر محض را انکار کرد و شر نزد بیشتر متکلمین امری وجودی است که سازگار کردنش با عدالت الهی مد نظر قرار میگیرد.

برای شبهه شرور پاسخ های متعددی ذکر شده است که مهم ترین آنها بدین ذیل است:نظام احسن، ،عدمی بودن شر،تقسیم گرانه،تعالی روح انسانی،معلول جهل انسان بودن، لازمه اختیار داشتن انسان،عوض و انتصاف اخروی. برای شبهه شرور پاسخ های دیگری نیز ذکر شده است که اندیشمندان مسلمان انهاا نپذیرفته اند. مانند:مکافات عمل، توهم انگارانه بودن عالم ماده، ارگانیسم جهانی، دوگانه پرستی، الهیات پویشی، پراگماتیسم و تصویر باورانه.

تبیین مساله شر

مسئله شر یعنی هر نوع بی‌عدالتی‌، بدی‌، رنج و دردی که در عالم وجود دارد و با وجود خدایی که دارای صفات مطلق از جمله علم، قدرت، عدالت و خیرخواهی است، ناسازگار باشد و وجود یکی دیگری را نفی کند.[۱]

تبیین شر

برای شر در لغت و اصطلاح (مفهوم و مصداق) تعاریفی ذکر شده است.[یادداشت ۱] اندیشمندان تعاریف مختلفی برای شر ارائه کردند که پیدا کردن وجه مشترک برای همه آن‌ها کار سختی است.[۴] تعاریف اندیشمندان مسلمان با فیلسوف های غربی متفاوت است. اندیشمندان مسلمان، شر را به معنای عدم،[۵][یادداشت ۲] امر نامطلوب،[۶][یادداشت ۳] معقول ثانی فلسفی[۹][یادداشت ۴] و امر ناملائم[۱۰] تعریف کرده اند؛ اما شر در نگاه دانشمندان غربی به رنج،[۱۱][یادداشت ۵] اراده نیک[۱۳] و عجز و ناتوانی[۱۴] تعریف شده است. به باور برخی از محققان، بیشتر اندیشمندان غربی، شر را به رنج تعریف کرده اند.[۱۵] این تعریف دو اشکال مهم دارد:

  1. مهم ترین اشکال در تعریف شر به رنج، همسان انگاری آنهاست زیرا چه بسیار انسان‌هایی که با اراده، میل، شيفتگی و شيدایی، خواستار درد و رنج می‌شوند و آن را لذت‌بخش می‌دانند و چه بسیار لذت‌هایی که از آن‌ها اجتناب می‌کنند مثلاً شوق و رغبت رزمنده‌ها برای رفتن به میدان جهاد، در تاریخ بشریت، جز رنج و درد چیزی ندارد و حال آنکه نمیتوان آنرا شر خواند.[۱۶]
  2. اشکال دوم از جهت مبنایی است. اندیشمندان غربی در تعریف شر به رنج، صرفاً نگاهی مادی گرایانه به موضوع دارند؛ یعنی لذت و رنج را منحصر به لذت و رنج مادی و این جهانی، می‌دانند؛ اما تعریف لذت و رنج برای کسی که به خدا و جاودانگی نفس بعد از مرگ، اعتقاد داشته باشد، متفاوت است؛ برای چنین فرد مؤمنی، انجام فرمان‌های خدا می‌تواند لذت‌بخش‌ترین عمل باشد هرچند که به ضرر دنیوی او تمام شود. از این‌رو چنین مبنایی در معرفی شر، از جهت عقلانی، ناقص و از جهت وحیانی، نارسا می‌باشد.[۱۷]

به باور محققان، معنای شر در نصوص دینی(قرآن و روایات)، همان معنای عرفی مردم است اما در مصادیق، بین آنها تفاوت وجود دارد زیرا گاهی آنچه عرف شر میپندارد، در نگاه الهی خیر است و گاهی آنچه در عرف، خیر است، خداوند آنرا شر خوانده است.[۱۸]

تبیین شبهات شر

مساله شر پناهگاه الحاد معرفی شده است.[۱۹] این مساله در عرصه های مختلف الهیات اسلامی خدشه وارد کرده است که اهم آنها بدین ذیل است:

انکار وجود خدا و صفات او

در فلسفه‌ی دین و کلام جدید، شبهه شرور به عنوان چالشی در برابر اصل وجود خدا مطرح شده است. هم چنین این مساله میتواند مانعی برای وحدانیت خداوند تلقی شود از اینرو طرفداران ثنویت برای فرار از معضل شر، باور به دو خدای «یزدان» و «اهریمن» پیدا کردند.[۲۰] وجود شرور با چند صفت از صفات خدا سازگاری ندارد؛[۲۱] «توحید»، «حکمت»، «عدل»، «علم مطلق»، «قدرت» و «خیرخواهی». سه صفت ابتدایی بیشتر در کلام و فلسفه اسلامی مطرح شده و سه صفت دوم بیشتر در فلسفه غرب آمده است.[۲۲]

اولین کسی که به تعارض مسئلۀ شر و سه صفت قدرت، علم و خیرخواهی اشاره‌ کرده اپیکور فیلسوف یونانی است که به آن «پارادوکس اپیکوری» یا «سه‌حدی اپیکور» (Epicurus' trilemma) گفته می‌شود. تقریر او را اینچنین آورده اند:

  1. اگر خدایی قادر مطلق، خیرخواه مطلق و دانای مطلق وجود داشته باشد، آنگاه شر وجود ندارد؛
  2. در دنیا شر وجود دارد؛
  3. در نتیجه، خدایی قادر مطلق، خیرخواه مطلق و دانای مطلق وجود ندارد.[۲۳]

جان هاسپرس فیلسوف امریکایی، مدعی است وجود شرور در عالم، موجب انکار صفات سه‌گانه الهی(علم،قدرت و خیرخواهی) مزبور می‌شود [۲۴] برخی مانند جان مکی فیلسوف غربی، شر را متناقض و ناسازگار با صفات اصلی خدا(علم،قدرت و خیرخواهی) دانسته و برخی دیگر مانند ادوارد مدن فیلسوف غربی ، معتقدند اعتقادات دینی نمی‌توانند تبیینی خردپسند از شر ارائه کنند. شبهه‌ی اول را «مسئله‌ی منطقی شر» و شبهه‌ی دوم را «مسئله شر به منزله قرینه ­ای علیه وجود خدا» می‌نامند.[۲۵]

انکار عدل الهی

عدل الهی به معنای تنزیه خداوند از افعال قبیح است و با وجود شرور این شبهه وجود دارد که چرا خداوند عملی قبیح انجام داده است. [۲۶]مسئله شرور و تلخی‌ها و رنج‌ها در زندگی یکی از اشکالاتی است که بر عدل الهی وارد می‌شود.[۲۷] در واقع چون بدبختی‌ها و تیره‌روزی‌ها را ظلم انگاشته‌اند این مشکلات در مقابل عدل قرار گرفته‌اند. [۲۸] از این‌رو متکلمان به تبیین صدور شرور و قبیح نبودن آن پرداخته‌اند.[۲۹]شهید مطهری کتاب عدل الهی را در این زمینه نگارش کرده است.

جایگاه مسئله شر

نیک تراکاکیس، فیلسوف غربی، مسئلۀ شر را یکی از بزرگ‌ترین موانعی می‌داند که خداباوران با آن مواجه شده اند.[۳۰] مسئله شر در قرن بیستم و بیست و یکم به یکی از جنجالی‌ترین مباحث کلام جدید (فلسفه دین) تبدیل‌شده است به حدی که بر ضرورت و حساسیت مسئله، در میان موافقان و مخالفان اندیشه‌های دینی، افزوده است.[۳۱] در فلسفه‌ی دین و کلام جدید، شبهه شرور به عنوان چالشی عقلانی و جدی ترین نقد در برابر اصل وجود خدا مطرح شده است تا آنجا که «هانس گونگ» فیلسوف آلمانی، این مسئله را پناهگاه الحاد خوانده است[۳۲] اهمیت مسئله شر تاحدی است که اندیشمندان بسیاری درباره آن کتاب یا مقاله علمی نوشته اند. همچنین در سایت های علوم اسلامی چندین صفحه مقالات علمی و تخصصی درباره این مسئله وجود دارد.[۳۳] بررسی مستقل[۳۴]و تطبیقی[۳۵]دیدگاه اندیشمندان مسلمان و غربی درباره این مسئله نشان از اهمیت آن است.هم چنین ارتباط علمی بین ویروس کرونا و مسئله شر جایگاه مهم آن را میرساند.[۳۶]

پیشینه مسئله شر

پیشینه مسئله شر به روزهای نخستین حیات بشری بر می‌گردد.[۳۷] مسیحیان معتقدند نقطه آغازین مسئله شر، به خوردن حضرت آدم(ع) از درخت ممنوعه بر می‌گردد که این رفتار حضرت آدم(ع) در سرشت تمامی انسان‌ها به صورت ارثی، منتقل شده است و با آمدن حضرت عیسی(ع) و فدیه دادن جان خویش، از نهاد انسانها زدوده شد.[۳۸] کهن‌ترین متن دینی که در آن، مسئله شر مطرح شده، کتاب «ریگ ودا -سامهیتا» در آیین هندو و بعد از آن کتاب «اوستا» است.[۳۹][یادداشت ۶] اوستا شر را به خدای اهریمن و خوبی‌ها را به خدای یزدان استناد می‌کند.[۴۰][یادداشت ۷] اولین کسی که به تعارض مسئلۀ شر و سه صفت قدرت، علم و خیرخواهی خداوند اشاره‌ کرده، اپیکور یونانی است.[۴۱]

اقسام شرور

برای شر اقسامی ذکر شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود:

شر طبیعی و اخلاقی

این تقسیم‌بندی، معروف‌ترین تقسیم‌بندی است که ذکر شده است[۴۲] که مقسم در آن، دخالت انسان یا عدم دخالت انسان در تحقق شرور می‌باشد. از اینرو اتفاقاتی مانند: توفان، زلزله، سیل، آتش‌فشان، بیماری‌ها و معلولیت‌هایی که ناشی از عوامل انسانی نیستند، از مصادیق شر طبیعی به حساب می آیند زیرا این اتفاقات بدون دخالت مستقیم انسان در طبیعت، موجب رنجهای متعدد شده اند؛ اما خصایص ناپسند اخلاقی و افعال قبیحی نظیر: دروغگویی، تکبر، طمع و افعالی همچون قتل و دزدی که از انسان سر میزند؛ از جمله مصادیق شرور اخلاقی هستند.(منبع)

شر اجتماعی

برخی از محققان مصداق دیگری به نام شر اجتماعی را ذکر کرده اند. به باور آنها حوادث ناگواری که با دخالت عوامل طبیعی و انسانی، در طبیعت به وجود میآید را میتوان اجتماعی نامید. [۴۳]

شر ادراکی و عاطفی(احساسی)

ملاصدرا فیلسوف شیعی، نوع دیگری از شر که ارتباط با قوه ادراک دارد را معرفی کرده است. مقصود او از این نوع شر، انواع دردهای بدنی و روحی (آلام) است که انسان احساس می‌کند. به طور مثال وقتی سردرد به سراغ انسان می‌آید و یا از غم هجران محبوبش، رنج می‌برد و یا در فقدان عزیزش رنجور می‌شود؛ گونه‌ای شر ادراکی رخ می‌نماید.[۴۴] برخی از محققان این گونه شرور را به این دلیل که از احوال نفسانی­ اند، شرور عاطفی (احساسی) نامیده اند. [۴۵][یادداشت ۸]

برای شر اقسام دیگری نیز شمرده شده است. لایب نیتس فیلسوف غربی، در کتاب تئودیسه، از شری تحت عنوان «متافیزیکی» یا «فلسفی» نام برده است.[۴۸] ملاک این تقسیم‌بندی، تقسیم موجود به واجب‌الوجود و ممکن‌الوجود ‌است. از آنجا که همه موجودات ممکن‌الوجود، تلازم با نقص و فقدان دارند؛ همواره کاستی‌ها و کمبود در ذات تمام موجودات امکانی، رخنه کرده است. طبق این تعریف، همه مخلوقات مصداق شر متافیزیکی‌اند.[۴۹] برخی نیز شر را به دو نوع بالذات و بالعرض تقسیم کرده اند که ملاک آن وجود و عدم است.[۵۰] شر بالذات همان نیستی و عدم وجود است و شر بالعرض (بالقیاس)، وجودی است که فی‌نفسه و فى حد ذاته خیر است ولی وجود آن در مقایسه و به نسبت با موجود دیگر، شر تلقی می‌شود.[۵۱]

رویکرد مسئله شر

طرح مسئله شر در علوم مختلف و نگاه خاص اندیشمندان به آن، سبب تعدد رویکرد این مسئله در علوم گوناگون شده است. از اینرو مسئله شر با چند رویکرد مختلف مطرح شده است:

رویکرد فلسفی

فلاسفه معتقدند، خدا خیرخواه محض است و طبق قاعده سنخیت بین علت و معلول، از خیر محض نباید شر صادر شود، از اینرو آنها دو نوع رویکرد عدمی انگاری و وجودی بودن، در پاسخگویی به شبهه شر، ارائه کرده اند. پاسخ اول فلاسفه بر اساس رویکرد عدمی بودن شرور بدین معنا است که اصلاً شرور، وجودی جدای از وجود خیرات ندارند پس دیگر نباید به دنبال صادرکننده شرور گشت؛ یعنی شر یا بالذات عدم شی‌ء است و یا عدم کمالی از شی‌ء هستند. با اثبات عدمی بودن شرور، دیگر نیاز به علت نیست.[۵۲] فلاسفه در پاسخ دوم، جهان هستی را به پنج صورت تقسیم کرده اند که صدور سه صورت آن بر خداوند محال است.[۵۳] طبق این تقسیم بندی، جهان هستی یا خیر محض است یا شر محض یا خیر کثیر و شر اندک یا شر کثیر و خیر اندک و یا خیر و شر مساوی. سه شق آخر با حکمت خداوند نمی‌سازد و فقط دو شق اول توسط خدا خلق شده است در نتیجه با خیر محض بودن او سازگاری دارد.[۵۴]

مسئله شر در علم فلسفه، در چند موضوع آمده که اهم آنها این موارد است: قاعده «الواحد لا یصدر منه إلا الواحد»»،(منبع) بحث «تبیین ماهیت خیر و شر»،[۵۵] مسئله «علت دخول شر بر قضای الهی»، موضوع «تلازم شرور با عالم مادی و مقدمه بودن شرور برای حصول خیرات کثیر در عالم و کمتر بودن شرور این عالم نسبت به خیرات آن»[۵۶]

رویکرد کلامی

مسئله شر در علم کلام قدیم، در ارتباط با موضوع «عدل الهی» مطرح شده و متکلمان مسلمان معمولا بحث از شرور را در بحث افعال الهی و ذیل بحث توحید مطرح می‌کنند.[۵۷] و برای اثبات عدالت الهی، بحث از حسن و قبح عقلی و ذاتی اشیاء را به میان آورده اند.[۵۸] آنها در تبیین ارتباط حوادث ناگوار با عادل بودن خداوند؛ دو جواب اجمالی و تفصیلی داده‌اند: در جواب اجمالی، رویکرد متکلم، اثبات عدالت الهی به کمک براهین عقلی است و رویکرد او در جواب تفصیلی، تبیین حکمت‌ برای اتفاقات ناگوار فوق است.[۵۹][یادداشت ۹] به باور محققان به دلیل کافی نبودن جواب فلاسفه و رفع نشدن مشکل منافات شرور با عدالت خداوند؛ متکلمان به فکر جواب‌های جدیدی افتادند.[۶۰] شهید مطهری فیلسوف شیعی، باور دارد که جواب عدمی بودن شرور فلاسفه، به تنهایی نمی‌تواند برای حل مشکل عدل الهی کافی باشد.[۶۱] متکلمان دو راه حل «عوض» و «استحقاق» را مطرح کرده‌اند.[۶۲] تفاوت روش قدمای از متکلمان با متکلمان معاصر در این است که قدما، در پاسخگویی به مسئله شر، روش کلامی خود را حفظ می‌کردند اما متکلمین معاصر، برای پاسخگویی به مسئله شر، از مطالب فلاسفه نیز بهره می‌برند. به طور مثال، راه حل عدمی بودن شرور، جوابی است که از کتب فلسفی به متون متکلمین معاصر، وارد شده است.[۶۳]

مسئله شر در فلسفه دین(کلام جدید) با دو رویکرد «مسئله‌ی منطقی شر» و «مسئله شر به منزله قرینه‌ای علیه وجود خداوند» مطرح شده است. مسئله‌ی منطقی شر به ناسازگاری سه صفت اصلی خداوند یعنی «علم مطلق» «قدرت مطلق» و «خیرخواهی مطلق» با شرور پرداخته است. در مسئله شر به منزله قرینه‌ای علیه وجود خداوند، ادعا این است که الهیون، برای تبیین خردپسند شرور در جهان هستی، برهان منطقی اقامه نمی‌کنند.[۶۴]

رویکرد اخلاقی

مسئله شر در علم فلسفه اخلاق، در مبحث تحلیل کیفیت حمل مفاهیم خوبی و بدی (خیر و شر) بر موضوعات خاص، آمده است. اینکه به یک چیز، عنوان خوبی یا بدی اطلاق می‌شود ،یکی از موضوعات مطرح شده در فلسفه اخلاق است.[۶۵]

راه حل های مسئله شر

علمای مسلمان پاسخ های متنوعی به شبهه شر داده اند:

نظام احسن

نظام احسن به این معنا که عالَم مخلوق، بهترین شکل ممکن خلقت است[۶۶] طبق راه حل نظام احسن، نظام آفرینش همه خیر و نیکو هستند و وجود هيچ موجودي، شر مطلق و سيئه نيست و خدای رحمان، همه مخلوقات را با هندسه و نظم نیکو خلق کرده است و اگر شری در جهان وجود دارد ، لازمه آن است.[۶۷] پاسخ نظام احسن به دو شکل لمی و انی مورد اهتمام علمای مسلمان قرار گرفته است. [۶۸]استاد مطهری فیلسوف شیعی برهان انی نظام احسن را در کتاب عدل الهی و جوادی آملی مفسر و فیلسوف شیعی، برهان لمی آن را به طور مبسوط بیان کرده اند.

این پاسخ در کلام اسلامی به عنوان «قاعده اصلح» و در فلسفه اسلامی «نظام احسن» یا «عنایت» معرفی شده است.[۶۹] آغازگر این مسئله در فلاسفه اسلامی، فارابی در کتاب «التعلیقات» و تکمیل کننده آن ابن سینا است.[۷۰] در کتاب‌های کلامی شیعه، قدیمی‌ترین اثری که به مسئله نظام احسن(وجوب اصلح) پرداخته؛ کتاب «الیاقوت فی علم الکلام» اثر نوبختی و بعد از آن «الذخیره فی علم الکلام» «سید مرتضی» می‌باشد.

عدمی بودن شر

به باور فلاسفه، شبهه ثنویه(دو خدایی) سبب شده تا فلاسفه راهکاری برای خلقت شرور در هستی بیابند. یکی از این راهکارها، اثبات عدمی بودن شرور است تا انتساب آن به مبدائی غیر از مبدأ خیر(خدا) سلب شود. طبق این پاسخ، شرور حقایقی وجودی نیستند تا صحبت از فاعل آنها شود و جایی برای شبهه شر(ناسازگاری خدا و شرور) باقی بماند.[۷۱] در اینکه مبدع عدمی انگاری شر چه کسی است، بین اندیشمندان اختلاف وجود دارد. برخی «افلاطون» و برخی «فلوطین »را اولین گوینده این پاسخ معرفی کرده اند.[یادداشت ۱۰] به باور عده ای ، اولین فیلسوف اسلامی که به عدمی بودن شرور تصریح کرده است «فارابی» می‌باشد[۷۲]

مهم ترین معضل این پاسخ، موضوع شر ادراکی است که نمیتوان وجودی بودن آن را انکار کرد.[۷۳]

تقسیم گرانه

در این پاسخ برای توجیه شرور، ابتدا جهانهای ممکن به پنج قسم تقسیم میگردد.

  • عالم خیر محض است
  • شر محض
  • خیر کثیر و شر اندک
  • شر کثیر و خیر اندک
  • خیر و شر مساوی[۷۴]

برای صورت اول می‌توان عالم مجردات را مثال زد که فاقد هرگونه شری است و برای شق سوم می‌توان عالم گیتی را مثال زد؛ چرا که خیرات آن بسیار زیاد و شرور آن اندک است؛ و خداوند اگر برای محو شرور اندک، دست از خیر کثیر برمی‌داشت؛ کاری خلاف مصلحت و حکمت کرده بود. سه شق دیگر نیز با حکمت خداوند نمی‌سازد به این دلیل که یا مثل قس پنجم انتخاب بدون دلیل(ترجیح بدون مرجح) می‌شود و یا همچون قسم دوم و چهارم منافاتی با فیض الهی خواهد داشت. طبق این تحلیل ارسطو، خدای متعال در خلقت جهان ماده، قسم سوم را انتخاب کرده است که در کنار خیر کثیرش، شرور اندکی نیز به همراه دارد.[۷۵]

لازمه رشد و تعالی روح انسانی

طبق این پاسخ انسان برای رسیدن به کمال و سعادت واقعی باید از مسیر همراه با شر و در و رنج گذر کند. از اینرو دنیا نردبان تکامل و نیل انسان برای رسیدن به سعادت ابدی است.[۷۶] برخی از اندیشمندان معتقدند پاسخ فوق به جنبه های سعادت اخروی نگاه میکند و اگر رسیدن به سعادت و کمال از جنبه دنیوی تبیین شود میتوان آن را تحت عنوان«شرور مبدا خیرات» پاسخی مستقل تلقی کرد.[۷۷]

شر معلول جهل انسان

برخی معتقدند هر آنچه انسان در ابتدا تصور میکند که شر است حکمی شتاب زده بوده که از جهل و عدم شناخت ابعاد و وقایع پشت پرده امور منشا گرفته است.[۷۸] مثل کودکی که به خاطر تلخی دارو آن را شر میداند اما در حقیقت جز سلامت و بهبودی چیزی برای آن کودک به همراه ندارد. عده ای باور دارند روش قرآن کریم در پاسخگویی به مساله شر نیز بر همین جهل بشر استوار گشته است. آیه 216 سوره بقره اشاره به همین مطلب دارد. «وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.[۷۹]

شرور لازمه اختیار

طبق این پاسخ اختیار داشتن انسانها در ارتکاب حوادث ناگوار دخالت دارد و آزادی انسان بستر تحقق شرور میشود. بر اساس اختیار خداوند انسان را مختار آفریده است تا به کمالات برسد . لازمه اختیار داشتن انسان انتخاب گزینه های خوب و بد میباشد در نتیجه انسان آزاد، به سبب آزادی که دارد میتواند گزینه های شر را نیز انتخاب کند.[۸۰] برخ از اندیشمندان بر این باوردند که پاسخ مبتنی بر اختیار مهم ترین راه حل پیشنهاد شده برای مساله شر به شمار می آید.[۸۱]طبق گفته جان هاسپرس فیسوف غربی این راه حل نمیتانددر شرور طبیعی که مستقیما و بدون اختیار انسان نازل میشود پاسخگو باشد.[۸۲]

عوض و انتصاف اخروی

متکلمان اسلامی بیشتر بر این پاسخ تکیه میکنند.آنها شرور را به دسته تقسیم میکنند:

  • شروری که خود انسان مسئول به وجود آمدن آنهاست. مثلا شخصی دست خودش را بسوزاند.
  • شروری که توسط انسان در حق دیگر انسانها انجام میشود. مثلا شخصی دیگری را بکشد.(شر اخلاقی)
  • شروری که پیامد قوانین طبیعت و مستند به خدا باشد.مانند زلزله(شر طبیعی)

نوع اول با حکمت و عدل الهی ناسازگار نیست. در نوع دوم متکلمان معتقدند خداوند تحت عنوان «انتصاف» در این دنیا یا در روز قیامت، ظلمی که توسط ظالم درحق مظلوم واقع شده را جبران خواهد کرد. در نوع سوم که به آن«عوض» گویند؛ خداوند در دنیا یا آخرت به اندازه ای که پاداش میبخشد که جبران کننده شرور باشد.

برای شبهه شرور پاسخ های دیگری نیز ذکر شده است. به طور مثال هندو ها به کمک قانون«کارما» یا همان مکافات عمل، شبهه شرور را پاسخ داده اند.[۸۳] هم چنین مایاها، پاسخ توهم انگارانه بودن عالم ماده را مطرح کرده اند که به معنای واقعیت خارجی نداشتن دنیاست. بر اساس آن، جهان چیزی جز وهم و پندار محض نیست از اینرو اصلا حقیقتی در جهان وجود ندارد تا متصف به خیریت یا شر بودن شود. در نتیجه طبق این جهان بینی ، شر انکار میشود.[۸۴] هم چنین پاسخ ارانیسم جهانی، دوگانه پرستی، الهیات پویشی، پراگماتیسم و تصویر باورانه به مساله شر داده شده است که مورد قبول اندیشمندان مسلمان قرار نگرفته است.[۸۵]

فوائد شرور

برخی از اندیشمندان برای شرور فوائدی را نام برده اند که میتواند کمک به حل شبهه شرور کند. [۸۶]مهم ترین آنها بدین ذیل است:

  • ﺷﻜﻮﻓﺎﺷﺪن اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎ: بسیاری از شرور در راستای سختی ها و مشکلات شکوفا میشود.به طور مثال بسیاری از اختراعات در بستر تلاش و سختی حاصل میشود.[۸۷]
  • ﺑﻴﺪاري از ﻏﻔﻠﺖ: برخی از شرور باعث بیداری آدﻣﻲ از ﺧﻮاب ﻏﻔﻠﺖ میشود. مانند راﻧﻨﺪه ای که ﺑﺮ اﺛﺮ ﻏﻔﻠﺖ، ﺑﻪ ﻗﻮاﻧﻴﻦ راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ و راﻧﻨﺪﮔﻲ ﺑﻲ اﻋﺘﻨﺎﺳـﺖ اﮔﺮ او ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻏﺎﻓﻞ ﺑﻤﺎﻧﺪ، ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎﺑﻮدي ﺧﻮد و دﻳﮕﺮان میﺷﻮد.[۸۸]
  • آزﻣﻮن اﻟﻬﻲ: برخی از شرور سبب بازشناخته شدن ﺑﻨﺪﮔﺎن مومن از غیر مومن میشود. همانطور که انسانها، ﻃﻼي ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ را ﺑﺎ ﺣﺮارت، ﻧﺎب میﻛﻨﻨﺪ و زﻳﺒﺎﻳﻲ و ﺑﻬﺎﻳﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ آن میﺑﺨﺸﻨﺪ.[۸۹]برخی از محققان برای شرور و رنج‌ها را دارای فایده‌هایی از قبیل تقویت ایمان و پیشرفت علمی و روشن شدن تفاوت خوبی‌ها و بدی‌ها دانسته‌اند.[۹۰]

کتاب شناسی

مسئله شر در کتاب‌ها، پایان‌نامه‌ و مقاله های بسیاری مورد بررسی قرار گرفته است که کتابهای مهم عبارت اند از:

  • عدل الهی، نوشته مرتضی مطهری فیلسوف شیعی.
  • خدا و مسئله شر، اثر محمدحسن قدردان قراملکی.
  • مسئله شر و راز تفاوت‌ها نوشته محمدصفر جبرئیلی.
  • درباره شر؛ ترجمه مقالات برگزیده در فلسفه و الاهیات شر (جلد اول: الاهیات سنتی و جلد دوم: الاهیات مدرن) اثر نعیمه پورمحمدی.[یادداشت ۱۱]

یادداشت

  1. اهل لغت معمولاً لغت شر را ضد لغت خیر و معادل فارسی آن را بدی و معادل انگلیسی آن را «evil» می‌دانند.[۲]در میان اهل لغت، راغب اصفهانی در «مفردات» معنای روشنی از شر ارائه کرده است: «شر چیزی است که همه از آن روی گردان هستند.»[۳]»
  2. «ابن‌سینا» در الهیات شفا در تعریف شر مینویسد: «شر به ذات خود همان نیستی، است نه هر نیستی بلکه نبود کمالی است که چیزی در نوع یا طبیعت خویش مقتضی آن است.»
  3. اولین کسی که این تعریف را آورده است «ارسطو» می‌باشد. او می‌نویسد: «خیر آن است که هر چیزی به سوی آن گرایش دارد»همین تعریف را می‌توان در آثار ملاصدرا نیز مشاهده کرد. . [۷]شهید مطهری نیز همین تعریف را پذیرفته است . [۸]
  4. معقول ثانی فلسفی مفهومی است که هیچ‌گونه مصداق و ما به ازای مستقل از ذهن و خارجی ندارند تا متصف به خیریت و شریت شوند بلکه تنها منشأ انتزاع آن‌ها در خارج است. در این معنا،عروض ذهنی شر وجود خارجی ندارد تا سخن از مساوق بودن یا نبودن آن با خیریت یا شریت شود.(منبع)
  5. اولین بار در یونان باستان تعریف رنج برای شر آمده است. اندیشمند یونانی «آریستیپوس» معتقد است هر کاری که به لذت فردی بینجامد، خیر است و هرکاری که به ألم و رنج فردی بینجامد، شر است. «اپیکور» نیز شر را به رنج تعریف کرده است. [۱۲].
  6. برای مطالعه بیشتر درباره مسئله شر در ادیان هند به کتاب ادیان و مکتب‌های فلسفی هند، جلد1 و2 اثر داریوش شایگان و کتاب تاریخ ادیان اثر علی اصغر حکمت، ص125. مراجعه شود.
  7. برای مطالعه بیشتر درباره دیدگاه زرتشتیان در مسئله شر ر.ک: جیمس دارمستر، تفسسیر اوستا و ترجمه گاتا، ترجمه موسی جوان، ص239، هات3؛ ژ دو شمن گیمس، زرتشت و جهان غرب، ترجمه مسعود رجب نیا، ص108.
  8. میتوان ملاصدرا نخستین فیلسوفی دانست که در فلسفه اسلامی به طور جداگانه مسأله شرور ادراکی را مطرح و به نقد و بررسی آن پرداخته است. [۴۶]ملاصدرا در کتاب شرح اصول کافی مصادیق چهارگانه‌ای را برای شر آورده است: 1.    امور عدمی مثل فقر و مرگ؛ 2.    شر ادراکی مانند درد و رنج و جهل مرکب؛ 3.    شرور اخلاقی و افعال زشت و ناروا مانند قتل و زنا؛ 4. مبادی شرور اخلاقی که عبارت است از ملکات رذیله مانند شهوت غضب بخل و مکر[۴۷]
  9. به طور مثال علامه حلی در کتاب باب حادی عشر در صفحه 45 به توجیه شرور از باب عوض و انتصاف می‌پردازد.
  10. میرداماد اولین بار در کتاب «القبسات» در صفحه434 آنرا به افلاطون انتساب داده است. بعد از او، مرحوم حاجی سبزواری در کتاب «شرح الاسماء» در صفحه 251 و 343 و علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در جلد13، صفحه 187 این رای را به افلاطون نسبت داده است؛ اما طبق تحقیقات این انتساب اشتباه تاریخی یا خطای علمی است. از اینرو اندیشمندانی چون حسن قدردان قراملکی در کتاب «خدا و مسئله شر» ص ۴۳-44، پلنتینگاه در کتاب «خدا، اختیار و شر» ص ۲۰۰ و ص 226 و رضا برنجکار در کتاب «کرونا، شرور وباورهای دینی» در ص127 معتقد هستند که مبدع این پاسخ فلوطین بوده است؛ و انتساب این نظریه به افلاطون اشتباه است.
  11. برای مطالعه بیشتر درباره مسئله شر میتوان به نرم افزار نورمگز واژه «شر» مراجعه کرد. به دلیل طولانی نشدن از ذکر مقالات در این مدخل پرهیز شده است

پانویس

  1. شاکری و دیگران، «نقد و بررسی راه‌حل نیستی انگاری شرور با تکیه بر دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی»، ص63-64.
  2. جوهری، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیه)، ج ۲ ماده ی خیر، ص ۶۵۱؛ ابن منظور؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۲۵۷ ماده خیر؛ معین؛ فرهنگ فارسی، ج ۲، ص 1431 ماده شر؛ باطنی، فرهنگ معاصر، ص292. واژه Evil
  3. راغب اصفهانی، مفردات، ص۱۶۰. ماده شر.
  4. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، ۱۴۰۲ش، ص26.
  5. ابن سینا، الهیات شفا، ۱۳۶۷، ص۴۱۶.
  6. ارسطو، اخلاق نیکوماخس، ۱۳۸۱،ص45
  7. ملاصدرا، اسفار، ج۷، ص ۵۸.
  8. مطهری، مجموعه آثار، ج ۸، ص ۲۴۳.
  9. مصباح یزدی؛ آموزش فلسفه،۱۳۸۲، ج ۲، ص ۴۵۸-۴۵۷.
  10. ابن عربی، فصوص الحکم،۱۳۷۰،ص ۱۱۸.
  11. کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱۳۹۱،ج ۱، ص ۴۶۷.
  12. کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۱، ص ۴۶۷.
  13. Kant, Groundwork of Metaphysic of Morals,1972. P. 59
  14. نیچه، دجال،۱۳۷۶، ص ۱۳۵ و ۱۳۶.
  15. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، 1402ش، ص200-207.
  16. محمدرضایی. کلام جدید با رویکرد تطبیقی، 1390،ص303
  17. محمدرضایی. کلام جدید با رویکرد تطبیقی، 1390،ص303
  18. الهبداشتی، «مفهوم شر از منظر قرآن كريم»، ص5-10. (مقاله: مفهوم شر از منظر قرآن كريم،پدیدآورعلی الهبداشتی،نشریه مبین (نخستین قرآن‌پژوهی به زبان فارسی)،شماره نشریه‌6،تاریخ انتشار1388)
  19. پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، 1379،ص ۱۷۷.
  20. حسن زاده، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر،1402،ص175
  21. Harvey. An Introduction to Buddhism.2013. p. 37
  22. جبرییلی، مسئله شر و راز تفاوت‌ها،1385، 86-85.
  23. Hickson, A Brief History of Problems of Evil:2014. p6-7
  24. Hospers, An introduction to philosophical analysis.1990. p310.
  25. حسن زاده، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر،1402، ص16 به نقل از درس خارج فقه استاد رضا برنجکار 99/01/17.
  26. حسن زاده، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر،1402،ص17
  27. سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۶۰ و ۲۷۳.
  28. مطهری، عدل الهی، چاپ پنجم، ص۶۳؛ قدردان قراملکی، عدل الهی، 1391، ص۵۱ و ۶۸.
  29. حسن زاده، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر،1402،ص17
  30. Trakakis, The God Beyond Belief,2007.p2
  31. حسن زاده مشکانی، «نقد و بررسی راه‌حل عدمی انگاری ماهیت شرور بر پایه حکمت متعالیه با تاکید در دیدگاه آیت الله جوادی آملی»، ص75-76.
  32. پترسون و دیگران عقل و اعتقاد دینی، 1379،ص ۱۷۷.
  33. (https://www.noormags.ir/view/fa/search?q=%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87%20%D8%B4%D8%B1&origin=start&index=)
  34. (https://www.noormags.ir/view/fa/search?q=%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87%20%D8%B4%D8%B1%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7&origin=autocomplete&index=) )
  35. (https://www.noormags.ir/view/fa/search?q=%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87%20%D8%B4%D8%B1%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7%20%D9%88%20%D8%A7%D8%A8%D9%86%20%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%A7&origin=start&index=)
  36. (https://www.noormags.ir/view/fa/search?q=%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87%20%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B1&origin=autocomplete&index=)
  37. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، 1402ش، ص7
  38. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، 1402ش، ص7
  39. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، 1402ش، ص7
  40. ناس، تاریخ جامع ادیان،1363، ص447
  41. Hickson, A Brief History of Problems of Evil:2014.p 6-7
  42. رضایی، تئودیسه و عدل الهی، 1380،ص ۸۹.
  43. کریم زاده قراملکی، مسئله شر در حکمت و شریعت، 1392،ص39-40.
  44. اسفار، ج ۷، ص ۶۲ به بعد
  45. صادقی، «مقاله خیر و شر»،ص346. چاپ شده در دانشنامه امام علی (ع) ج ۲، ص ۳۴۶ و نیز ر.ک، ملکیان، مسئله شر
  46. اسفار، ج ۷، ص ۶۲ به بعد
  47. ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ج۱، ص ۴۱۵.
  48. رضایی، تئودیسه و عدل الهی،1380، ص ۸۹.
  49. رضایی، تئودیسه و عدل الهی، 1380،ص ۸۹.
  50. جوادی آملی. اسلام و محیط زیست، 1388،ص147
  51. جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، 1388،ص147.
  52. حسن زاده مشکانی، «نقد و بررسی راه‌حل عدمی انگاری ماهیت شرور بر پایه حکمت متعالیه با تاکید در دیدگاه آیت الله جوادی آملی، ص76-77.
  53. ملاصدرا، اسفار،1981، ج ۷، ص ۶۹
  54. میرداماد، القبسات، 1367،ص433-434
  55. ملاصدرا، اسفار،1981، ج ۷، ص ۵۹ - ۶۷ و طباطبائی، نهایة الحکمة،1426، ص ٣١١.
  56. سهروردی، منطق التلویحات،1334، ص ۷۸ - ۹۵
  57. مطهری، عدل الهی، چاپ پنجم، ص۶۲.
  58. علامه حلی. الباب الحادی عشر، 1380،ص89-106.
  59. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، ۱۴۰۲ش، ص15.
  60. جعفری، جبر و اختیار، 1388،ص292-294.
  61. مطهری، عدل الهی، 1374،ص137.
  62. سنجری، مسئله منطقی شر، 1390،ص56-58
  63. خرازی، بدایه المعارف فی شرح العقاید الامامیه،بی‌تا، ج1، ص129
  64. پترسون و دیگران عقل و اعتقاد دینی،1379، ص ۱۸۴
  65. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، ۱۴۰۲ش، ص17.
  66. مطهری، عدل الهی، چاپ پنجم، ص۶۳.برای مطالعه بیشتر به مقاله ذیل مراجعه شود: بطحایی، «تحلیل و بررسی نظام احسن از منظر حکمت متعالیه»، ص۲۲.
  67. سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام،1411، ج۱، ص۱۹۹.
  68. دیباجی، نظام احسن، «تصویری از نظریه ی نظام احسن آفرینش در قرآن کریم»،ص10-21
  69. حسن زاده مشکانی، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، ۱۴۰۲ش، ص۱۱۳. برای مطالعه بیشتر درباره قاعده اصلح به مقاله ذیل مراجعه شود: قاعده اصلح از دیدگاه متکلمان اسلام اثر مهدی نکویی.
  70. ابن سینا، النجاه، 1387،ص668-681. ابن سینا در کتاب شفاء قسمت الهیات، در المقاله التاسعه، الفصل السادس في العناية و بيان‌ كيفية دخول الشر في القضاء الإلهي‌، موضوع عنایت را بسط داده است.
  71. حسن زاده، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر،ص40
  72. فارابی، التعلیقات، ص49، رقم،38.
  73. حسن زاده، بررسی و نقد راه حل عدمی انگاری شرور در دیدگاه آیت  الله جوادی آملی،ص85-94.
  74. (ارسطو، متافیزیک، ص ۲۷ فصل ۷)
  75. بن سینا، النجاة، ص 679؛ الاهیات شفاء، ص 421-423
  76. قدردان،ص176.
  77. فدردان،ص186
  78. غزالی، احیا علوم الدین، ج4،ص99.5جلدی،دار المعرفه،بیروت،1402ق.
  79. قدردان،ص194
  80. قدردان،ص210
  81. پلانتینگا، الوین و دیگران،کلام فلسفی، ترجمه ابراهیم سلطانی،موسسه فرهنگی صراط، تهران 1374ش. ص161
  82. هاسپرس،جان،فلسفه دین،ص119،ترجمه دفتر تبلیغات اسلامی قم، بی تا.،بی ا
  83. قدردان،ص229
  84. قدردان قراملکی، خدا و مسئله شر، ص37.
  85. قدردان،ص229-274.
  86. مطهری، عدل الهی، ص137-173.
  87. سبحانی، اندیشه اسلامی1،ص61
  88. سبحانی، اندیشه اسلامی1،ص62
  89. سبحانی، اندیشه اسلامی1،ص63.
  90. مطهری، عدل الهی، چاپ پنجم، ص۱۷۲.

منابع

  • قرآن کریم
  • نهج البلاغة، شریف رضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 قمری، چاپ: اول.
  • باب حادی عشر ، شرح: فاضل مقداد، ترجمه: محسن صدر رضوانی، ۱۳۸۰. ترجمه فارسی باب حادی عشر. ۱ جلدی، ناشر: محسن صدر رضوان، قم.
  • جعفری،  محمدتقی ، جبر و اختیار   چاپ  ششم،  تهران،   موسسه  تدوین  و  نشر  آثار ،1388ش.
  • سبحانى‏، جعفر، الإلهیات على هدى الكتاب و السنة و العقل‏، قم، المركز العالمی للدراسات الإسلامیة، ۱۴۱۲ق.
  • قدردان قراملکی، محمدحسن، عدل الهی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، جاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • حسن زاده مشکانی، محمدجواد، بررسي تطبيقي ديدگاه جان هاسپرس و آيت الله جوادي آملي در مسئله شر، پایان‌نامه دوره دکتری رشته مدرسی معارف اسلامی، قم، دانشکده فارابی دانشگاه تهران، ۱۴۰۲ش.