شهادت امام علی(ع)

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از قتل امیر المومنین(ع))
نقاشی ضربت‌خوردن علی(ع)، اثر یوسف عبدی‌نژاد

شهادت امام علی(ع)، از رویدادهای قرن اول قمری است که تأثیرات زیاد بر وضعیت شیعیان داشت. شهادت علی(ع) سبب آغاز قتل و آزار شیعیان و موجب فروپاشی سپاهیان امام علی(ع) گشت. با شهادت امام، گوناگونیِ گرایش‌ها، اختلاف‌نظرها و کینه‌ها میان مردم کوفه نمایان گردید. برخی یاران علی(ع) سپاه کوفه را پس از شهادت امام به گله‌ای تشبیه کردند که چوپان خود را از دست داده و گرگ‌ها از هرسو آن‌ها را می‌ربایند.

گروهی از خوارج پس از مراسم حج جمع شدند و از شرایط مسلمانان گلایه داشتند. در نهایت، سه نفر عهد بستند که علی(ع)، معاویه و عمرو بن عاص را بکشند. ابن‌ملجم تعهد کرد که علی(ع) را بکشد. امام علی(ع) در شب نوزده رمضان میهمان دخترش ام‌کلثوم بود. او پیش از اذان صبح به مسجد رفت. افراد خوابیده در مسجد، از جمله ابن‌ملجم را برای نماز بیدار کرد و در محراب به نماز ایستاد.

ابن‌ملجم در زمان سجده یا بلندشدن از سجده، ضربه‌ای با شمشیر به سرِ امام زد. امام را به خانه بردند و طبیب ماهری به نام اَثیر بن عمرو امام را معاینه کرد. اثیر از تابعان بود و پس از اینکه دریافت ضربه به مغز رسیده، به امام گفت که وصیت کند؛ زیرا زمان زیادی زنده نخواهد ماند. امام پیش از شهادت دفعات طولانی از هوش می‌رفت. نماز خود را نشسته می‌خواند و وصیت‌هایی خطاب به فرزندانش داشت.

امام علی(ع) توسط امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، محمد حنفیه و عبدالله بن جعفر غسل داده شد. امام حسن(ع) بر جنازه امام نماز میت خواند. علی(ع) را شبانه دفن کردند. محل دفن امام علی(ع) برای جلوگیری از نبش‌قبر توسط خوارج و دشمنی بنی‌امیه پنهان بود تا اینکه امام صادق(ع) در زمان حکومت بنی‌عباس محل قبر را برای همگان آشکار کرد.

تأثیر شهادت امام علی(ع) بر وضعیت شیعیان

نقاشی اثر علی بحرینی

امام علی(ع) در رمضان سال ۴۰ هجری به شهادت رسید.[۱] شهادت امام در زمانی بود که مشکلات فراوانی وجود داشت؛ سپاهیان اطاعت کامل از امام نداشتند و در همراهی او سستی به خرج می‌دادند. در مقابل، سپاه شام به فرماندهی معاویه قوت بسیار یافته بود.[۲] در این دوران، معاویه با آگاهی از اوضاع، به نواحی مختلف حکومت امام علی(ع) حمله کرده و پیروان و شیعیان علی(ع) را قتل و غارت می‌کرد.[۳]

امام علی(ع) در حال آماده ساختن سپاهی برای حرکت به سمت شام و جنگ با معاویه بود که مورد ضربت ابن‌ملجم قرار گرفت.[۴] شهادت امام علی(ع) گسستی میان سپاه کوفه فراهم آورد؛ به نحوی که نوف بکالی از یاران علی(ع) نقل می‌کند که سپاهیان در حال آماده شدن برای حرکت به سمت شام بودند که علی(ع) مورد ضربت ابن‌ملجم قرار گرفت و سپاهیان به کوفه بازگشتند. نوف اوضاع آن دورهٔ سپاه امام علی(ع) را به گَله‌ای تشبیه کرده که چوپان خود را از دست داده و گرگ‌ها از هرسو آن‌ها را می‌ربایند.‏[۵]

پس از شهادت امام علی(ع)، مردم کوفه با امام حسن(ع) بیعت کردند؛ اما به گفته برخی از محققان، واقعیت کوفه چیزی جز گوناگونی گرایش‌ها، اختلاف‌نظرها و آشکارشدن کینه‌ها میان مردم نبود. به همین جهت سپاه امام حسن(ع) توانایی مقاومت در برابر سپاه شام را نداشت.[۶] آیت‌الله سبحانی تاریخ‌پژوه شیعه معتقد است که شهادت امام علی(ع) ضربه سختی بر پیکره جامعه اسلامی بود و سبب آغاز قتل و تعرض و آزار شیعیان توسط دشمنان گردید.[۷] با شهادت امام و پس از دوره کوتاه حکومت امام حسن(ع)، دوران بنی‌امیه که دشوارترین زمان برای شیعیان بود آغاز شد.[۸] اوضاع شیعیان با قدرت گرفتن معاویه به‌شدت سخت شد؛ ابن‌ابی‌الحدید نقل می‌کند که شیعیان هرجا بودند، یا به قتل می‌رسیدند یا دست و پایشان بریده می‌شد یا اموالشان به غارت می‌رفت و زندانی می‌شدند.[۹]

شیعیان به‌جهت شهادت امام علی(ع) در شب بیست و یکم ماه رمضان، که احتمال دارد شب قدر باشد،[۱۰] عزاداری می‌کنند.[۱۱] در برخی مناطق ایران، در این شب، تعزیه‌ای به نام تعزیه قنبر و حضرت علی(ع) اجرا می‌شود.[۱۲] همچنین برخی از شیعیان در این شب نذورات، افطاری و سحری توزیع می‌کنند.[۱۳] تکرار صد مرتبه ذکر «اللّهمَّ العَن قَتلَةَ اَميرالمُومِنين» یعنی خداوندا قاتلین علی(ع) را لعنت کن، از اعمال شب نوزدهم و بیست و یکم ماه رمضان است.[۱۴]

آیا امام علی از شهادت خود خبر داشت؟

بنا بر برخی روایات، امام علی از جزئیات شهادت خود مانند زمان و چگونگی آن خبر داشته است.[۱۵] در کتاب الکافی از کتب اربعه شیعه، بخشی با این عنوان وجود دارد که ائمه می‌دانند در چه زمانی می‌میرند.[۱۶] شیخ مفید، علامه حلی و سیدِ مرتضی نیز در آثار خود از این مسئله سخن گفته‌اند.[۱۷] به گفته شیخ مفید (درگذشت: ۴۱۳ق) متکلم شیعه، روایات در این باره متواتر است.[۱۸] او در پاسخ به این مسئله که اگر ائمه از جمله امام علی به زمان شهادت خود علم داشته‌اند چرا از جان خود محافظت نکرده‌اند، دو احتمال مطرح کرده است:

  • شاید علم آن‌ها به زمان و مکان شهادت و نیز قاتلشان، تفصیلی نبوده است.
  • اگر جزئیات شهادت خود را می‌دانستند، شاید تکلیف آنها صبر بوده است.[۱۹]

سیدِ مرتضی (درگذشت: ۴۳۶ق) دیگر متکلم شیعه نیز گفته است که امام علی به چگونگی شهادت و قاتل خود علم داشته؛ اما زمان شهادت را نمی‌دانسته است؛ زیرا اگر می‌دانست باید قتل را از خود دور می‌کرد.[۲۰]

به گفته نویسنده مقاله «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، در مواردی که ائمه تن به شهادت داده‌اند، با حکم وجوب حفظ نفس مخالفت نکرده‌اند. از نظر این نویسنده، علم ائمه از طریق متعارف حاصل نشده. برای همین، چنین علمی ممکن است تکلیف‌آور نباشد و برفرض که تکلیف‌آور هم باشد، شاید ائمه در راستای سعادت جامعه و...، تکلیف ویژه‌ای داشته و به آن عمل کرده‌اند.[۲۱] از امام رضا(ع) نیز نقل شده است که امام علی در شب نوزدهم تسلیم‌شدن به تقدیر الهی را پذیرفت.[۲۲] ملاصالح مازندرانی از شارحان اصول کافی در شرح این فراز از سخن امام رضا(ع) در باره امیرالمؤمنین(ع)(خُيِّر فيها بين البقاء و اللقاء فاختار اللقاء ليمضى تقدير اللّه تعالى)می‌نویسد که امام علی(ع)در شب نوزدهم ماه رمضان میان ماندن در دنیا و لقای الهی، لقاء الله را برگزید تا مقدرات الهی تحقق بیابد و اگر این کار به امر الهی و با رضایت او باشد نه تنها جایر بلکه واجب است چنان‌چه امام حسین نیز این کار را کرد و ما هم در هنگام جهاد با دشمن چنین می‌کنیم. [۲۳]

شیر یزدان، شاه مردان با پسر
گفت جان بردم اگر از زخم سر
از خطای دشمن خود بگذرم
وز جوانمردی به جرمش ننگرم
ور نبردم جان و می‌جوئی قصاص
کن بیگ ضربت زغم جانش خلاص
این بود درس جوانمردی بلی
خواست‌ آموزد به ما آنرا علی[۲۴]

نقش قَطام در شهادت امام علی(ع)

بنا به گزارش‌های تاریخی، قطام بنت شجنه در شهادت امام علی(ع) نقش داشت. او در پاسخِ خواستگاری ابن‌ملجم، مهریه خود را هزار درهم، یک کنیز، یک غلام و کشتن علی(ع) قرار داد.[۲۵] ابن‌ملجم با پذیرفتن این شرایط، با قطام ازدواج کرد.[۲۶] پدر[۲۷] و برادران قطام[۲۸] در جنگ نهروان کشته شده بودند.

در مراسم حج به سال ۳۹ هجری قمری، میان کارگزار امام علی(ع) و کارگزار معاویه اختلافی پدید آمد. پس از مراسم حج، گروهی از خوارج در مکه جمع شدند و گفتند که اینان حرمت کعبه را نگه نداشته‌اند.[۲۹] آنان از شرایط مسلمانان گلایه داشتند و کشته‌شدگان خود در جنگ نهروان را یاد کردند.[۳۰] در نهایت سه نفر عهد بستند که علی(ع)، معاویه و عمرو بن عاص را بکشند. ابن‌ملجم مرادی تعهد کرد که علی(ع) را بکشد.[۳۱] ابن‌ملجم بیستم شعبان سال ۴۰ هجری وارد کوفه شد[۳۲] و در آنجا با قطام آشنا شد.[۳۳]

ضربت‌خوردن امام علی(ع)

تابلوی شهادت امام علی(ع) اثر احسان افشار

امام علی(ع) در شب نوزده رمضان برای افطار، میهمان دخترش ام‌کلثوم بود.[۳۴] جعفریان تاریخ‌پژوه شیعه نقل می‌کند که روایات فراوانی از طریق اهل‌بیت(ع) و اهل‌سنت نقل شده که وضعیت خاص روحی امام در شب ضربت‌خوردن را نشان می‌دهد.[۳۵] بنابر نقل ابن‌اثیر مورخ اهل‌سنت در کتاب الکامل[۳۶] و روایتی از کتاب کافی،[۳۷] در شب ضربت‌خوردن، هنگامی که امام از خانه بیرون می‌آمد، غازها جلوی او آمدند و وقتی آن‌ها را راندند، امام گفت آن‌ها را رها کنید که نوحه می‌کنند. علامه مجلسی این روایت کافی را ضعیف دانسته است.[۳۸]

بنابر نقل علامه مجلسی در بحارالانوار، امام علی(ع) به مسجد رفت. خود در مأذنه اذان گفت.[۳۹] افراد خوابیده در مسجد را برای نماز بیدار کرد. ابن‌ملجم را هم که در مسجد و به شکم خوابیده بود بیدار کرد و از چنین خوابیدنی نهی نمود.[۴۰] سپس در محراب به نماز ایستاد. ابن‌ملجم در زمان سجده[۴۱] یا بلند شدن امام از سجده[۴۲] ضربه‌ای با شمشیر به سر امام زد.[۴۳] براساس برخی نقل‌ها، امام هنگام ورود به مسجد مورد حمله قرار گرفت.[۴۴] ابن‌ملجم را شبیب بن بجره اشجعی[۴۵] و وَردان[۴۶] همراهی می‌کردند. ابن‌ملجم پس از ضربه گفت: حکم برای خداوند است و نه برای تو و یارانت.[۴۷] نقلی وجود دارد که پس از ضربت‌خوردن امام علی(ع)، جبرئیل به خداوند سوگند خورد که پایه‌های هدایت نابود شد و ستاره‌های آسمان و نشانه ‏های تقوا بی‌فروغ شدند.[۴۸] این نقل در منابع متقدم وجود ندارد[نیازمند منبع] و تنها برخی از منابع متاخر[۴۹] آن را نقل کرده‌اند. [یادداشت ۱]

فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه

بنا به گزارش ابن‌قتیبه دینوری مورخ قرن سوم، امام علی(ع) پس از ضربت خوردن تعبیر «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه؛ به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم‏» را بر زبان آورد.[۵۰] عالمانی از شیعه مانند سیدِ رضی،[۵۱] ابن‌شهر آشوب[۵۲] و از اهل سنت مانند ابن‌اثیر[۵۳] و بلاذری[۵۴] این سخن را نقل کرده‌اند.

به گفته ابن‌ابی‌الحدید، پس از ضربت خوردن امام، طبیبان کوفه را برای معاینه امام گرد آوردند.[۵۵] اثیر بن عمرو پس از بررسی زخم سر امام، به این نتیجه رسید که ضربه به مغز رسیده. ازاین‌رو به امام گفت که وصیت کند؛ زیرا زمان زیاد زنده نخواهد ماند.‏[۵۶]

وصایای امام علی پس از ضربت‌خوردن

نقاشی «وداع غریب» با موضوع تشییع امام علی(ع) اثر علی بحرینی
شعری از وصال شیرازی در تعزیت امام علی(ع)
رفت از جهان امام جهان بوالحسن دریغ
در کوفه بیکسند حسین حسن دریغ.[۵۷]

از امام علی، در فاصله ضربت‌خوردن تا شهادت، سخنان و وصایایی نقل شده است. امام علی(ع) پس از ضربت خوردن تا زمان شهادت دفعات طولانی از هوش می‌رفت.[۵۸] نماز خود را نشسته می‌خواند و وصیت‌هایی خطاب به فرزندانش داشت.[۵۹] وصیتی مخصوص نیز خطاب به امام حسن و امام حسین داشت که در نهج‌البلاغه نقل شده است.[۶۰] امام، در این دوران، سخنانی پیرامون مرگ نیز گفت.[۶۱] امام علی(ع) در ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجری به شهادت رسید.[۶۲] برخی منابع تاریخ‌های دیگری را برای شهادت وی ذکر کرده‌اند.[۶۳]

وصیت درباره قصاص ابن‌ملجم

امام علی(ع) وصیت کرد تنها یک ضربه بر ابن‌ملجم بزنند.[۶۴] اگر در اثر ضربه کشته شد، بدنش را مُثله نکنند.[۶۵] براساس برخی منابع، امام به غذا و آب‌دادن و رفتار صحیح با ابن‌ملجم دستور داده است.‏[۶۶] البته در برخی منابع نقل شده که پس از قصاص ابن‌ملجم توسط امام حسن،[۶۷] مردم جنازه او را سوزاندند.[۶۸] همچنین برخی نقل‌ها به مُثله‌کردن ابن‌ملجم اشاره داشته‌اند.[۶۹]

شهریار
آن دم صبح قیامت تأثیر
حلقه در شد از او دامنگیر
دست در دامن مولا زد در
که علی بگذر و از ما مگذر
شال شه وا شد و دامن به گرو
زینبش دست به دامن که مرو
شال می بست و ندایی مبهم
که کمربند شهادت محکم
پیشوایی که ز شوق دیدار
می کند قاتل خود را بیدار[۷۰]

تشییع و تدفین

امام علی(ع) توسط امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، محمد حنفیه و عبدالله بن جعفر غسل داده شد.[۷۱] امام حسن(ع) بر جنازه امام نماز میت خواند.[۷۲] علی(ع) را شبانه دفن کردند و چند نقطه را برای دفن آن حضرت مهیا کردند تا مکان قبر مخفی بماند.[۷۳] محل دفن امام علی(ع) برای جلوگیری از نبش‌قبر توسط خوارج[۷۴] و دشمنی بنی‌امیه[۷۵] پنهان بود. تعداد اندکی از شیعیان محل دفن را می‌شناختند تا اینکه امام صادق(ع) در زمان حکومت بنی‌عباس، محل قبر را برای همگان آشکار کرد.[۷۶] محل دفن امام علی(ع)، در شهر نجف که در منابع با نام‌های مختلفی از آن یاد شده،[۷۷] مورد اتفاق‌نظر میان شیعیان است.[۷۸]

تک‌نگاری

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن‌کثیر‏، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۳۰.
  2. ابن‌کثیر‏، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۲۳.
  3. جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۴-۵۳.
  4. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۰.
  5. نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۲۶۴.
  6. نصیری رضی، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ۱۳۸۴ش، ص۱۹۱.
  7. سبحانی، الشیعه فی موکب التاریخ، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۲.
  8. نصیری رضی، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۵.
  9. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۳.
  10. مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۳۸۱.
  11. مجیدی خامنه، «شب‌های قدر در ایران»، ص۱۹.
  12. مجیدی خامنه، «شب‌های قدر در ایران»، ص۲۰.
  13. مجیدی خامنه، «شب‌های قدر در ایران»، ص۲۱.
  14. قمی، مفاتیح الجنان، اسوه، ص۲۲۶.
  15. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۳۰.
  16. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۱، ص۲۵۸-۲۶۰.
  17. نگاه کنید به ربانی گلپایگانی و رحمانی‌زاده، «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، ص۱۰۵.
  18. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۱۹.
  19. شیخ مفید، المسائل العکبریه، ۱۴۱۳ق، ص۶۹-۷۲.
  20. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۳۱.
  21. ربانی گلپایگانی و رحمانی‌زاده، «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، ص۱۱۱.
  22. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۹.
  23. مازندرانی، شرح اصول،الناشر : المكتبة الإسلامية‌ کافی، ج۶، ص۳۷.
  24. صغیر اصفهانی، دیوان اشعار، مثنویات، «شمارهٔ ۱۱۷، وصیت حضرت مولی‌الموالی علی علیه‌السلام»
  25. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص ۱۸ـ ۱۹
  26. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۰.
  27. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸.
  28. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۰.
  29. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۹.
  30. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۱۳.
  31. ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۰۷.
  32. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۱۲.
  33. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸.
  34. حسینی مطلق، شهید تنها، ۱۳۸۶ق، ص۱۱۴
  35. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۱.
  36. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۳۸۸.
  37. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۱، ص۲۵۹.
  38. مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۲۲.
  39. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۲۸۱.
  40. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۲۸۱.
  41. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۵.
  42. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۲۸۱.
  43. ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ج۴، ص۲۷۸.
  44. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۴۵.
  45. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص ۲۵-۲۸
  46. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۴۶.
  47. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج‏۲، ص۶۴۶.
  48. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۲۸۲.
  49. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۲۸۲.
  50. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۰.
  51. سید رضی، خصائص الأئمة، ۱۴۰۶ق، ص۶۳.
  52. ابن‌شهرآشوب‏، مناقب آل ابی‌طالب‏، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۱۹.
  53. ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۱۸.
  54. بلاذری، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۸۸.
  55. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۱۹.
  56. مدنی شیرازی، الطراز الأول، ۱۳۸۴ش، ج۷، ص۱۴.
  57. وصال شیرازی، کلیات دیوان وصال شیرازی، کتابفروشی فخر رازی، ص۸۹۴.
  58. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۲۸۹.
  59. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۲۹۰.
  60. نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۴۲۱ - ۴۲۲.
  61. نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، خطبه ۱۴۹، ص۲۰۷.
  62. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۹.
  63. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۴۵.
  64. مقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید، ج۵، ص۲۳۳.
  65. نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۴۲۲.
  66. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۷.
  67. خزاز رازی، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۶۲.
  68. ابن‌کثیر‏، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۳۰.
  69. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۱.
  70. دیوان شهریار، ۱۳۸۵ش، ج۲،ص۳۳۹.
  71. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۱.
  72. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۱.
  73. قائدان، عتبات عالیات عراق، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۰.
  74. ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۱.
  75. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰.
  76. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۳۳۸.
  77. قائدان، عتبات عالیات عراق، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۲.
  78. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۲، ص۳۳۸.
  79. ابن‌ابی‌الدنیا، مقتل امیر المؤمنین(ع)، ۱۳۷۹ ش، ص۱۲ - ۲۳.
  80. ابن‌ابی‌الدنیا، مقتل امیر المؤمنین(ع)، ۱۳۷۹ ش، ص۲۳.
  81. «مقتل علی (ع): شهید تنها»، خانه کتاب و ادبیات ایران.

یادداشت

  1. « تهدمت والله أركان الهدى ، وانطمست والله نجوم السماء و أعلام التقى ، وانفصمت والله العروة والوثقى ، قتل ابن عم محمد المصطفى ، قتل الوصي المجتبى ، قتل علي المرتضى ، قتل والله سيد الاوصياء ، قتله أشقى الاشقياء »«بخدا سوگند ستون‌هاى هدايت در هم شكست و نشانه‌هاى تقوى محو شد و دستاويز محكمى كه ميان خالق و مخلوق بود گسيخته گرديد پسر عم مصطفى صلى الله عليه و آله كشته شد،على مرتضى بشهادت رسيد و بدبخت‌ترين اشقياء او را شهيد نمود.»

منابع

  • نهج البلاغة، تحقیق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، تصحیح: محمدابوالفضل ابراهیم،‏ قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌ابی‌الدنیا، عبدالله، مقتل امیرالمومنین، قم، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌ابی‌الدنیا، عبدالله، مقتل علی، ترجمه مهدوی دامغانی، مشهد، تاسوعا، ۱۳۷۹ش.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ش.
  • ابن‌اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن‌خلدون‏ (دیوان المبتدأ و الخبر)، تحقیق: خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌قتیبه، عبدالله بن مسلم‏، الامامة و السیاسة، تحقیق: علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌کثیر‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.
  • خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، محقق و مصحح: عبداللطیف حسینی کوهکمری،‏ قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.
  • ربانی گلپایگانی، علی و محسن رحمانی‌زاده، «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، در مجله کلام اسلامی، شماره ۱۱۰، تیر ۱۳۹۸ش.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • سبحانی، جعفر، الشیعه فی موکب التاریخ، قم، معاونیة شؤون التعلیم والبحوث، ۱۴۱۳ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، مهدی رجایی و احمد حسینی اشکوری، قم دار القرآن الکریم، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، الامالی، قم، دارالثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المسائل العکبریة، علی‌اکبر الهی خراسانی، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، تحقیق: محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
  • «علی آن شیر خدا شاه عرب»، سایت حوزه نت، تاریخ بازدید:۲۶ آذر ۱۴۰۲ش.
  • فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • قمی، عباس، مفاتیح الجنان، قم، اسوه، بی‌تا.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علی‌اکبر غفاری، محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: سیدهاشم رسولی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • مجیدی خامنه، فریده، «شبهای قدر در ایران»، مجله گلستان قرآن، شماره ۳۷، آذر ۱۳۷۹ش.
  • مدنی شیرازی، علی خان بن أحمد، الطراز الاول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول‏، مشهد، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث‏، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • «مقتل علی (ع): شهید تنها»، خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید: ۳ دی ۱۴۰۲ش.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بی‌تا.
  • نصیری رضی، محمد، تاریخ تحلیلی اسلام، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴ش.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.