آیه ۲۶۴ سوره بقره
مشخصات آیه | |
---|---|
جزء | ۳ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اخلاق |
درباره | نهی از منتگذاری و آزار نیازمندان در انفاق |
آیات مرتبط | آیه ۲۶۳ سوره بقره • آیه ۲۶۵ سوره بقره |
آیه ۲۶۴ سوره بقره خطاب به مؤمنان آنان را از بیاثرکردن انفاقهایشان به سبب منتگذاری و آزار نیازمندان در کمک مالی نهی میکند. این آیه در ادامه عمل انفاقکنندگانی که کار نیک خود را با منتگذاری و اذیت نیازمندان باطل و بیاثر میکنند به انفاق فرد ریاکاری تشبیه کرده که ریا عملش را باطل میکند. گروهی از محققان این آیه را از آیات دلالتکننده بر حبط اعمال دانستهاند.
در نظر گروهی از مفسران آیه با بهکارگیری مَثَلی انفاق و عمل شخص ریاکار را چون سنگی صاف و سخت دانسته که بذری درون خاک روی آن قرار دارد. سپس باران شدیدی به آن برسد و خاک و بذرها را پراکنده کند و سنگ بدون خاک باقی بماند. در تفسیر المیزان آمده که باران شدید به همراه خاک اگرچه سبب شکوفایی و سرسبزی زمین است، ولی سختی محل مانع تاثیر آب و خاک است. سپس آیه بیان میکند ریاکاران پس از خودنمایی در انفاق اصل مال و همچنین ثواب و آثار آن را از دست میدهند.
در پایان آیه آمده که خدا قوم کافران را هدایت نمیکند. نظرات مفسران درباره هدایتنشدن کافران از سوی خدا مختلف است. جوادی آملی مفسر شیعی محرومیت کافر از هدایت الهی را محرومیت از هدایت تکوینی خاص یعنی رساندن به هدف دانسته که این هدایت به مؤمنان اختصاص دارد.
نکات کلی آیه
آیه ۲۶۴ سوره بقره به نظر مفسران شیعه با خطاب به مؤمنان آنان را از بیاثرکردن انفاقهایشان به سبب منتگذاری و آزار نیازمندان در کمک مالی نهی و تهدید میکند.[۱] به گفته مفسران فرد نیازمند در این موارد صدقه را مالک میشود و نهی آیه از آزار و منتگذاری تنها باعث بیاثرشدن انفاق برای انفاقکننده میشود. به عبارت دیگر آثار فقهی مانند مالکیت گیرنده و حلالبودن استفاده از آن مال باقی است اگر چه اجر و برکاتش برای انفاقکننده نابود میشود.[۲]
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ٢٦٤﴾ [بقره:264]
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقههای خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارایی است که بر روی آن، خاکی (نشسته) است، و رگباری به آن رسیده و آن (سنگ) را سخت و صاف بر جای نهادهاست. آنان (=ریاکاران) نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهره ای نمیبرند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمیکند ٢٦٤﴾
به گفته مقدس اردبیلی، مفسر و فقیه شیعی، این آیه منت، اذیت و ریا را حرام و اخلاص در انفاق را واجب میکند.[۳] امام رضا(ع) در حدیثی بهترین صله رحم را خودداری از آزار خویشاوندان دانسته و سپس جمله اول همین آیه را خواند.[۴] همچنین بر پایه روایتی امام جواد(ع) منت و آزار در آیه را به نیازمندان اختصاص نداده و حتی آزار به فرشتگان و امام را نیز سبب بیاثر شدن انفاق معرفی میکند.[۵] گروهی از محققان این آیه را از آیات دلالتکننده بر حبط اعمال دانستهاند.[۶]
صدقه در این آیه به انفاق و بخششهای صحیح و دارای شرایط گفته میشود.[۷] جوادی آملی کلمه مَنّ (منت) را به معنای برشمردن و بهرخکشیدن نعمت دانسته که با انگیزه برتریجویی و تحقیر دیگران انجام میشود. در نظر وی منتگذاری و اذیت گناهان بزرگی هستند که باعث حبط عملی مانند انفاق میشوند.[۸] کلمه صَفْوان هم به معنای سنگ صافی است که سوراخی ندارد تا خاک را نگهداری کند.[۹] آیه بعدی نیز برای کسانی که از روی ایمان و اخلاص در راه خدا انفاق میکنند ضربالمثل میآورد.[۱۰]
تشبیه انفاق با منت و اذیت به انفاق ریاکار
در ادامه آیه ۲۶۴ بقره[یادداشت ۱] عمل انفاقکنندگانی که کار نیک خود را با منتگذاری و اذیت نیازمندان باطل و بیاثر میکنند را به انفاق فرد ریاکاری تشبیه کرده که ریا عملش را باطل میکند. ریاکار در حال انفاق نمایشی خود به خدا و قیامت ایمان ندارد و آن را از روی اعتقاد انجام نمیدهد.[۱۱] جوادی آملی دلیل تشبیه باطلکردن بخششها با منت و آزار به باطلکردن آن با ریا را شدیدتر بودن گناه اعتقادی ریا از گناهان عملی چون منت و اذیت میداند.[۱۲]
تمثیل آیه و دیدگاه مفسران
میان مفسران در اینکه مَثَل مورد استفاده آیه ۲۶۴ بقره درباره چه کسانی است اختلافنظر وجود دارد. گروهی از مفسران معتقدند آیه با بهکارگیری مَثَلی انفاق و عمل شخص ریاکار را چون سنگی صاف و سخت دانسته که بذری درون خاک روی آن قرار دارد. سپس رگباری از باران به آن برسد و خاک و بذرها را پراکنده کند و سنگ بدون خاک باقی بماند.[۱۳] در تفسیر المیزان آمده که باران شدید به همراه خاک اگرچه سبب شکوفایی و سرسبزی زمین است، ولی سختی محل مانع تاثیر آب وخاک است.[۱۴]
در نظر تفسیر اطیب البیان این تمثیل برای سه گروه صدقهدهندگان همراه با منتگذاری و اذیت، انفاقکنندگان مال از روی ریا و کافران به خدا و قیامت بیان شده[۱۵] و تفسیر نمونه فقط دو گروه اول را نام میبرد.[۱۶] ابوالفتوح رازی [۱۷] و محمدجواد بلاغی[۱۸] ریاکار منافقی که ایمان به خدا ندارد را موضوع این تمثیل دانستهاند.
به باور شیخ طوسی خدا این آیه را مَثَلی برای عمل منافق و فرد منتگذار قرار داده است. هر گاه این دو گروه بدون اخلاص کاری انجام دهند یا انفاق را با منتگذاری و آزار همراه کنند سزاوار هیچ ثوابی نیستند.[۱۹] در مقابل گروهی معتقدند اعمال آنها دارای ثواب است ولی با منتگذاری و ریاکاری پس از انجام نابود میشود.[۲۰]
از دستدادن سرمایه و ثواب
بر پایه نظر مفسران درباره عبارت «لَايَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا»[یادداشت ۲]، ریاکاران پس از خودنمایی در انفاق اصل مال و همچنین ثواب و آثار آن را از دست میدهند.[۲۱] برخی نیز تنها به از دستدادن ثواب اشاره کردهاند.[۲۲]
هدایتنکردن کافران
طبرسی در تفسیر مجمع البیان درباره مفهوم جمله آخر آیه ۲۶۴ سوره بقره[یادداشت ۳] سه احتمال نقل کرده است؛
- به باور او کافران برای اعمال خود ثوابی ندارند و کفر سبب حبط اعمال آنان میشود. خدا تنها به مؤمنان در اثر انجام درست اعمال نیک ثواب خواهد داد.
- گفته شده خدا کافران را بهخاطر کارهای آنها به بهشت هدایت نمیکند درحالیکه مؤمنان را هدایت میکند.
- خدا به کافران از توفیق و لطف بسیار خود عطا نمیکند.[۲۳]
جوادی آملی محرومیت کافر از هدایت الهی را محرومیت از هدایت تکوینی خاص یعنی رساندن به هدف دانسته که به مؤمنان اختصاص دارد. وی دلیل آن را همان کفر درونی کافران و ریاکاران میداند.[۲۴] به نظر او همه انسانها بر اساس آیه ۵۰ سوره طه از هدایت تکوینی عمومی و بر پایه آیه ۱۸۵ بقره از هدایت تشریعی برخوردارند.[۲۵] به اعتقاد علامه طباطبایی به صورت کلی ریاکار در حال ریا از مصادیق کافران محسوب میشود و جمله آخر آیه دلیل آن است.[۲۶] همچنین گفته شده شاید این جمله کنایهای است که اذیت، منت و ریا را از صفات کافران برشمرده و خدا انفاقکنندگان با این صفات را هدایت نمیکند.[۲۷]
پانویس
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۶۳ ـ ۳۶۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۲۴.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۱؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۶۶.
- ↑ اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة الجعفریه، ص۲۰۳.
- ↑ ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۴۵.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۵، ص۱۵۹.
- ↑ خویی، موسوعة الامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۹، ص۲۱۸؛ اراکی، کتاب الطهاره، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۸۱؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ق، ج۱۲، ص۳۷۰.
- ↑ بانو امین، مخزن العرفان، ۱۳۶۱ش،ج۲، ص۴۲۲ ـ ۴۲۳؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۵۵.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۳۸ و ۳۴۳.
- ↑ کورانی عاملی، مفردات الراغب الاصفهانی مع ملاحظات العاملی، ۱۳۹۲ش، ص۴۵۰؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۲؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ق، ج۱۲، ص۳۶۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۸۹.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۶۹.
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۹۰؛ شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۳۵ق، ص۸۷؛ سبزواری نجفی، ارشاد الأذهان، ۱۴۱۹ق، ص۴۹؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۶۲.
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۹۰.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ ابوالفتوح رازی، تفسیر روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۵۴.
- ↑ بلاغی نجفی، تفسیر آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۳۴.
- ↑ شیخ طوسی، تفسیر تبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۳۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۰.
- ↑ شیخ طوسی، تفسیر تبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۳۳۶.
- ↑ بلاغی نجفی، تفسیر آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۳۴ ـ ۲۳۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۳۵ق، ص۸۷؛ ابوالفتوح رازی، تفسیر روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۵۶؛ سبزواری نجفی، ارشاد الأذهان، ۱۴۱۹ق، ص۴۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۵۰.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۷۲ ـ ۳۷۳.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۳۷۲.
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۹۰.
- ↑ فاضل کاظمی، مسالک الأفهام الی آیات الأحکام، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۶۳.
یادداشت
منابع
- ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- اراکی، محمدعلی، کتاب الطهاره، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- اردبیلی، احمد، زبدة البیان فی أحکام القرآن، تصحیح: محمدباقر محمودی، تهران، المکتبة الجعفریه، بیتا.
- بانو امین، سیده نصرت بیگم، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- بلاغی، محمدجواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، قم، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- خویی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام خویی، قم، مؤسسة احیاء آثار الإمام الخوئی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- سبزواری نجفی، محمد بن حبیبالله، إرشاد الأذهان إلی تفسیر القرآن، بیروت، دار التعارف، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- شبر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، تهران، انتشارات اسوه، چاپ هفتم، ۱۴۳۵ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طیب، سید عبدالحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- فاضل کاظمی، محمد، مسالک الأفهام إلی آیات الأحکام، مقدمه آیت الله مرعشی نجفی، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش.
- کورانی عاملی، علی، مفردات الراغب الاصفهانی مع ملاحظات العاملی، قم، دار المعروف، ۱۳۹۲ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الآنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.