پرش به محتوا

آیه ۱۰۸ سوره انعام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۶: خط ۳۶:
==زینت‌دادن اعمال در نظر انسان==
==زینت‌دادن اعمال در نظر انسان==
براساس بخش دوم آیه ۱۰۸ سوره انعام خداوند اعمال انسان‌ها را در چشم ایشان زیبا جلوه می‌دهد. و چنان‌که [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبایی]] و شاگردش [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] تصریح می‌کنند این بخش در واقع علتی است برای بخش اول آیه.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۴؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.<</ref> جوادی آملی بخش دوم آیه را گویای دو مطلب می‌داند؛ نخست آن‌که مقدسات هر گروه و ملتی نزد آنها محبوب و مزین است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> و دیگر آن‌که خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> جوادی آملی از این مقدمات نتیجه می‌گیرد که حرمت توهین به مقدسات دیگران اختصاصی به موحدان و مشرکان ندارد و شامل مقدسات سایر ادیان و ملل نیز می‌شود.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.</ref>
براساس بخش دوم آیه ۱۰۸ سوره انعام خداوند اعمال انسان‌ها را در چشم ایشان زیبا جلوه می‌دهد. و چنان‌که [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبایی]] و شاگردش [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] تصریح می‌کنند این بخش در واقع علتی است برای بخش اول آیه.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۴؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.<</ref> جوادی آملی بخش دوم آیه را گویای دو مطلب می‌داند؛ نخست آن‌که مقدسات هر گروه و ملتی نزد آنها محبوب و مزین است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> و دیگر آن‌که خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> جوادی آملی از این مقدمات نتیجه می‌گیرد که حرمت توهین به مقدسات دیگران اختصاصی به موحدان و مشرکان ندارد و شامل مقدسات سایر ادیان و ملل نیز می‌شود.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.</ref>
===نسبت طاعات و معاصی با خدا===
===نسبت دادن تزیین گناهان به خدا===
بر اساس متن آیه ۱۰۸ انعام خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> به بیان جوادی آملی تزیین اعمال هم می‌تواند کار خدا باشد هم کار شیطان. با این توضیح که شیطان در پی رفتارهای ناپسند افراد بر نفس آنها مسلط شده  کارهای زشت را برای آن‌ها زیبا جلوه می‌دهد.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۱.</ref> در این مواردی تزیین اعمال به نوعی کیفر اعمال شخص است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۲.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] نیز زینت‌دادن اعمال را اشاره به خاصیت و اثر عمل تفسیر کرده است، ولی چون همه تأثیرات به خدا نسبت داده می‌شود، این گونه آثار نیز به خدا نسبت داده می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.</ref> و از همین جا نتیجه گرفته  است که نسبت‌دادن اعمال به خدا با نسبت‌دادن آنها به شیطان منافاتی ندارد.، زیرا شیطان انسان را به این قبیل کارهای زشت وسوسه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.</ref> طباطبائی نیز در تفسیر المیزان با توضیحاتی مفصل تشریح می‌کند که زینت‌دادن اعمال انسان در نظر او هم نسبتی با خدا دارد هم با نفس انسان، ولی این نسبت دادن به خدا گاه با واسطه است و گاهی بدون واسطه.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref>
بر اساس متن آیه ۱۰۸ انعام خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> به بیان جوادی آملی تزیین اعمال هم می‌تواند کار خدا باشد هم کار شیطان. با این توضیح که شیطان در پی رفتارهای ناپسند افراد بر نفس آنها مسلط شده  کارهای زشت را برای آن‌ها زیبا جلوه می‌دهد.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۱.</ref> در این موارد تزیین اعمال به نوعی کیفر اعمال شخص است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۲.</ref>  
 
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] نیز زینت‌دادن اعمال را اشاره به خاصیت و اثر عمل تفسیر کرده است، ولی چون همه تأثیرات به خدا نسبت داده می‌شود، این گونه آثار نیز به خدا نسبت داده می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.</ref> و از همین جا نتیجه گرفته  است که نسبت‌دادن اعمال به خدا با نسبت‌دادن آنها به شیطان منافاتی ندارد.، زیرا شیطان انسان را به این قبیل کارهای زشت وسوسه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.</ref> طباطبائی نیز در تفسیر المیزان با توضیحاتی مفصل تشریح می‌کند که زینت‌دادن اعمال انسان در نظر او هم نسبتی با خدا دارد هم با نفس انسان، ولی این نسبت دادن به خدا گاه با واسطه است و گاهی بدون واسطه.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref>


==شأن نزول==
==شأن نزول==

نسخهٔ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۶

آیه ۱۰۸ سوره انعام
مشخصات آیه
واقع در سورهانعام
شماره آیه۱۰۸
جزء۷
اطلاعات محتوایی
شأن نزولبعد از توهین مسلمانان به خدایان مشرکان
مکان نزولمکه
موضوعحرمت توهین به مقدسات


آیه ۱۰۸ سوره انعام مسلمانان را از فحش‌دادن به بت‌های مشرکان، پرهیز داده و دلیل آن را جلوگیری از اقدام متقابل مشرکان در اهانت به خداوند معرفی کرده است. مفسران این‌گونه تفسیر کرده‌اند که اگر امر به معروف و نهی از منکر باعث ایجاد منکر شود، باید از آن اجتناب کرد. همچنین بعضی فقهای شیعه این آیه را دلیلی بر وجوب تقیه دانسته‌اند. در آیه ۱۰۸ سوره انعام، خدا زینت‌دهنده اعمال انسان است که در قیامت، حقیقت آنها را برای او آشکار می‌کند.

متن و ترجمه

به‌گفته مکارم شیرازی، مفسر شیعه، آیه ۱۰۸ سوره انعام از سبّ به معبودهای مشرکان که باعث مقابله مشرکان و توهین به خدا توسط آنان، از روی ظلم و نادانی می‌شود، نهی می‌کند.[۱] او این توصیه را نشان از منطقی‌بودن تعالیم اسلامی می‌داند.[۲]

وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ کذلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَینَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یعْمَلُونَ


(معبود) کسانی را که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل می‌کردند آگاه می‌سازد (و پاداش و کیفر می‌دهد).



سوره انعام، آیه ۱۰۸


حرمت سبّ مقدسات

سید محمدحسین طباطبایی، مفسر شیعه، معتقد است آیه ۱۰۸ سوره انعام، به پرهیز از اهانت و ناسزاگویی[۳] به مقدسات توصیه می‌کند. از نظر وی، چون توهین مؤمنان به بت‌ها باعث عکس‌العمل مشرکان و توهین آنها به خدا می‌شود در حقیقت عمل مؤمنان باعث توهین به مقام الهی خواهد شد.[۴] به گفته طبرسی، وظیفه مسلمانان دعوت کفار به اسلام با منطق و دلیل است.[۵] وی معتقد است در دعوت کفار به اسلام، هر عملی که انجام آن منجر به رخ‌دادن فعل حرامی شود، باید ترک شود.[۶] ابوالفتوح رازی، این آیه را دلیل بر وجوب تقیه به دلیل وجوب دفع خطر که مقتضای عقل و شرع است دانسته است.[۷] به باور مکارم شیرازی، قرآن صریحاً رعایت اصول ادب در بیان را، حتی در برابر معتقدان به خرافی‌ترین و بدترین ادیان، لازم می‌شمارد.[۸] به گفته جوادی آملی، مفسر شیعه، هر قومی مدعای خود را محترم می‌داند، بنابراین برای اثبات مدعای خود نباید به توهین متوسل شد.[۹] وی عداوت و جهالت را سبب هتک حرمت مشرکان به خدا برمی‌شمارد.[۱۰]

زینت‌دادن اعمال در نظر انسان

براساس بخش دوم آیه ۱۰۸ سوره انعام خداوند اعمال انسان‌ها را در چشم ایشان زیبا جلوه می‌دهد. و چنان‌که طباطبایی و شاگردش جوادی آملی تصریح می‌کنند این بخش در واقع علتی است برای بخش اول آیه.[۱۱] جوادی آملی بخش دوم آیه را گویای دو مطلب می‌داند؛ نخست آن‌که مقدسات هر گروه و ملتی نزد آنها محبوب و مزین است.[۱۲] و دیگر آن‌که خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.[۱۳] جوادی آملی از این مقدمات نتیجه می‌گیرد که حرمت توهین به مقدسات دیگران اختصاصی به موحدان و مشرکان ندارد و شامل مقدسات سایر ادیان و ملل نیز می‌شود.[۱۴]

نسبت دادن تزیین گناهان به خدا

بر اساس متن آیه ۱۰۸ انعام خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.[۱۵] به بیان جوادی آملی تزیین اعمال هم می‌تواند کار خدا باشد هم کار شیطان. با این توضیح که شیطان در پی رفتارهای ناپسند افراد بر نفس آنها مسلط شده کارهای زشت را برای آن‌ها زیبا جلوه می‌دهد.[۱۶] در این موارد تزیین اعمال به نوعی کیفر اعمال شخص است.[۱۷]

مکارم شیرازی نیز زینت‌دادن اعمال را اشاره به خاصیت و اثر عمل تفسیر کرده است، ولی چون همه تأثیرات به خدا نسبت داده می‌شود، این گونه آثار نیز به خدا نسبت داده می‌شود.[۱۸] و از همین جا نتیجه گرفته است که نسبت‌دادن اعمال به خدا با نسبت‌دادن آنها به شیطان منافاتی ندارد.، زیرا شیطان انسان را به این قبیل کارهای زشت وسوسه می‌کند.[۱۹] طباطبائی نیز در تفسیر المیزان با توضیحاتی مفصل تشریح می‌کند که زینت‌دادن اعمال انسان در نظر او هم نسبتی با خدا دارد هم با نفس انسان، ولی این نسبت دادن به خدا گاه با واسطه است و گاهی بدون واسطه.[۲۰]

شأن نزول

واحدی در کتاب اسباب النزول چند روایت در شأن نزول آیه ۱۰۸ سوره انعام آورده است.[۲۱] علامه طباطبایی برخی از این روایت‌ها را که در آن شأن نزول آیه را به دلیل اختلاف در صدر و ذیل آیه و همچنین منزه بودن پیامبر از این رفتار رد می‌کند بنابراین طباطبایی نهی در آیه را متوجه پیامبر ندانسته و خطاب آیه را به مسلمانان دانسته است.[۲۲]

  • از ابن‌عباس نقل شده، مشرکان پیش پیامبر آمدند و گفتند از دشنام بت‌های ما دست بردار وگرنه خدای تو را دشنام می‌دهیم که این آیه بر پیامبر نازل گردید.[۲۳]
  • همچنین از قتاده نقل شده، هنگامی که آیه ۹۸ سوره انبیاء نازل گردید، مشرکان پیش پیامبر آمده و به پیامبر گفتند که اگر از سب بت‌های ما دست برندارید خدای شما را دشنام می‌دهیم و پس از آن بود که این آیه نازل گردید و خدا مسلمانان را از دشنام دادن و تحریک مشرکان نهی کرد.[۲۴]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.
  3. راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۲۰.
  4. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۵.
  5. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۵۳۷؛طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۳.
  6. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۵۳۷؛طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲، ج۱، ص۴۰۳.
  7. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۱۰.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۴.
  9. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۳.
  10. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.
  11. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۴؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.<
  12. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.
  13. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.
  14. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.
  15. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.
  16. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۱.
  17. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۲.
  18. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.
  19. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.
  20. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.
  21. واحدی، اسباب النزول، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۴.
  22. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۲۳.
  23. واحدی، اسباب النزول، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۴.
  24. ابوالفتوح رازی، تفسیر روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۴۰۹.

منابع

  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۹۴ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق_بیروت، دارالقلم_دارالشامیة، ۱۴۱۲ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، ۱۴۱۲.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  • واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.