سید محمدحسن حسینی (۱۲۹۵-۱۳۶۳ق) مشهور به آقا نجفی قوچانی، از عالمان و فقیهان قرن چهاردهم قمری. او نویسنده کتابهای سیاحت غرب و سیاحت شرق است. محمدحسن از شاگردان میرزا جهانگیر خان قشقائی و آخوند خراسانی بوده و در سن ۳۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید.
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سید محمد حسن حسینی |
لقب | آقا نجفی قوچانی |
تاریخ تولد | ۱۲۹۵ق |
محل زندگی | مشهد، اصفهان، نجف، قوچان، قم |
تاریخ وفات | ۱۳۶۳ق |
شهر وفات | قوچان |
اطلاعات علمی | |
استادان | ملا محمد کاشی، جهانگیر خان قشقائی، سید محمد باقر درچه ای، علی بابا فیروزکوهی، آخوند خراسانی، محمدباقر اصطهباناتی و سید محمد کاظم یزدی |
محل تحصیل | مشهد، اصفهان، نجف |
تألیفات | سیاحت غرب، سیاحت شرق، شرح دعای صباح، عذر بدتر از گناه، شرح و ترجمه رسالة تُفّاحیه ارسطو، حیوةالاسلام فی احوال آیة الله الملک العلآم، حاشیه بر کفایة الاصول و.... |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
اجتماعی | فقیه و حاکم شرع قوچان |
وی پس از بیست سال زندگی در نجف به ایران بازگشت و پس از آن تا هنگام مرگ در سال ۱۳۶۳ق در قوچان، به تدریس، ارشاد پرداخته و در گرفتاریها از مردم حمایت میکرد و با آن که در هنگام مرگ در منطقه قوچان و حتی برخی شهرستانهای اطراف نفوذ معنوی داشت، از مال دنیا چیزی نداشت.
شرح دعای صباح، شرح و ترجمه رساله تُفّاحیه و حاشیه بر کفایه الاصول از جمله تألیفات وی است.
زندگینامه
سید محمدحسن در ۱۲۹۵ق در روستای خسرویه از توابع قوچان به دنیا آمد و در شب جمعه ۲۶ ربیعالثانی ۱۳۶۳ق/۲۰ آوریل ۱۹۴۴م/۱۳۲۳ش در ۶۸ سالگی در قوچان درگذشت و در حسینیه خود در قوچان به خاک سپرده شد.[۱]
سید محمد پدر آقا نجفی کشاورز بوده و سواد مقدماتی داشته، ولی علاقهمند به تحصیل فرزندش بوده و مقدمات این کار را از سنین کودکی و از همان مکتب روستای خروه فراهم کرد، به طوری که آقا نجفی قبل از هفت سالگی قرآن را نزد پدر ختم کرد. پدر سید محمدحسن آقا نجفی فارسزبان و مادرش کرد بود و زلال نام داشته است. پدربزرگ آقا نجفی نیز سید جواد نام داشت و همین، علت انتخاب فامیل جوادی و جوادی مقدم توسط بعضی فرزندان اوست.[۲]
آقا نجفی در کودکی مریض و رنجور بوده، ولی از همان کودکی علاوه بر دانشاندوزی، کارهایی مثل نهالکاری، درودگری و پشتهکشی و آبیاری میکرده است. او در مدتی کوتاه دروس فارسی و عربی مرسوم و مقدمات آن زمان را در مکتبخانه روستا به اتمام رساند. او در مکتب، جزواتی از قرآن مجید و مقداری ترسّل و نصاب و حساب جُمَل و اعداد هندسی را نیز خواند.
انصراف از تحصیل
آقانجفی تلاش کرد به پدرش بقبولاند که همین مقدار تحصیل برای او کافی است و برای اثبات نظر خود به شعری از شیخ بهائی از کتاب نان و حلوا استناد کرد که «علم رسمی سر به سر قیل است و قال/نه از او کیفیتی حاصل نه مال».
اما پدرش ضمن نصیحت او با این بیان که : الناس موتی و أهل العلم أحیاء او را در حالی که ۱۳ سال داشت، وادار به ادامه تحصیل و روانه شهر قوچان کرد.[۳]
همسر و فرزندان
آقا نجفی دوبار ازدواج کرد. در ۱۶ رمضان سال ۱۳۲۵ق با دختری منسوب به یکی از خانوادههای ایرانی مقیم کربلا به نام سکینه بیگم ازدواج کرد[۴] و از وی در عراق دارای چهار دختر و یک پسر شد. دو دختر و پسر آقا نجفی در عراق وفات یافتند که در وادی السلام دفن شدند و دو دختر دیگر را که دو قلو بودند با خود به ایران آورد. وی در سال ۱۳۱۸ش، دو سال پس از فوت همسرش، ازدواج مجدد کرد و از همسر دوم خود به نام فاطمه بیگم دارای دو پسر به نامهای علی و مهدی شد.[۵]
زیست علمی
آقا نجفی در ۱۳ سالگی از خسرویه به قوچان رفت و پس از سه سال تحصیل در قوچان، پیاده از راه سبزوار و نیشابور به مشهد رفت.[۶] و در مدرسه دو درب و پریزاد[۷] ادبیات و سطح را تا قوانین فرا گرفت.
در سال ۱۳۱۳ق (۱۸۹۵م) در سن ۱۹ سالگی همراه یکی از همدرسانش پیاده از راه طبس و کویر به یزد و از آنجا به اصفهان رفت و در مسجد «عربون» ساکن گردید. در اصفهان منظومه حاج ملاهادی سبزواری را نزد آخوند کاشی، رسائل را نزد عبدالکریم گزی و حکمت را نزد میرزا جهانگیرخان قشقایی فراگرفت.[۸] گاهی نیز در درس فقه و خارج محمد تقی آقا نجفی اصفهانی حاضر میشد.
تحصیلات آقا نجفی قوچانی در مشهد و اصفهان با دشواری بسیار همراه بود، چنان که گاه ناچار میشد برای گذران زندگی کار کند و یا برخی از کتابهای خود را به بهای اندک بفروشد.
سفر به نجف
سید محمدحسن در سال ۱۳۱۸ق و در سن ۲۳ سالگی پس از چهار سال توقف در اصفهان با یکی از دوستانش که شاگردش نیز بود، پیاده عازم عتبات عالیات گردید.[۹] چون به نجف رسید در حجرهای واقع در یکی از مدارس شهر ساکن شد[۱۰] و در درس آخوند ملا محمدکاظم خراسانی شرکت میکرد.[۱۱] همین امر موجب شد تصمیم بگیرد برای ادامه تحصیل در نجف بماند.
او از طرفداران آخوند بود، به گونهای که در قیام آخوند و سایر علمای نجف به هواخواهی از مشروطیت، وی نیز از موافقان مشروطیت گردید. ایشان حقایقی از نقش روحانیت در جنبش مشروطه را در سیاحت شرق یاد کرده است. وی در ۳۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید. علاوه بر آخوند خراسانی و جهانگیرخان قشقایی، شریعت اصفهانی و محمدباقر اصطهباناتی نیز از استادان او بودند. از شاگردان وی میتوان به نامهای، شیخ غلامرضا غروی، شیخ علی قدوسی، شیخ محمد رئیسی، شیخ عبدالکریم، شیخ ذبیح الله اسلامی، شیخ آقا فاضل نام برد.
او در یکی از گروههای کشیکی که در سال ۱۳۴۵ق برای حرم سلطان ابراهیم در شهر کهنه قوچان تشکیل داده بود خود نیز شرکت داشت و نوبتی کشیک افتخاری میداد.[۱۲]
قوچانی در دو نوبت که شهر قوچان در ناامنی بود و مورد حمله یاغیان قرار گرفت،[۱۳] دخالت کرد و با نفوذ خود مانع حمله آنان به شهر گردید.
بازگشت به قوچان
آقا نجفی در سال ۱۳۳۸ق، پس از آگاه شدن از فوت پدرش، پس از ۲۰ سال از نجف به ایران بازگشت. وی ابتدا برای زیارت به مشهد رفت. پس از توقفی کوتاه در مشهد، به درخواست مردم قوچان وارد این شهر شد و تا آخر عمر در آنجا ماندگار گشت. وی متجاوز از ۲۵ سال از عمر خود را در مقام فقاهت و حاکمیت شرع در قوچان گذراند و به اداره حوزه علوم دینی پرداخت.
آقانجفی در ماههای رمضان به قم میرفت و گاه در حجره استاد مطهری میماند. [۱۴]
تألیفات
مشهورترین اثر آقانجفی سیاحت شرق و سیاحت غرب است.[۱۵] وی دارای تألیفاتی دیگری در زمینه فقه و اصول و عرفان و اخلاق و سفرنامه نویسی است.از جمله آثار وی میتوان به تألیفات ذیل اشاره کرد:
- سیاحت شرق: این اثر از تألیفات مهم آقانجفی است و درباره سوانح عمر از ابتدای زندگی، گزارش تحصیلات او در شهرهای قوچان، مشهد و اصفهان و چگونگی ورودش به نجف اشرف و تحصیلات نهایی تا رسیدن به درجه اجتهاد است. وی در این کتاب ضمنِ شرح ماجرای زندگی و مشقّات دوران تحصیل که به مناسبت رویدادهای زندگیاش پیش آمده، مباحث و معارف اسلامی را به استناد آیات و روایات با قلمی ساده شرح داده است. در این کتاب خواننده با نکات علمی و رویدادهای آن زمان آشنا میشود. چون آقانجفی خود در اوایل مشروطیت در نجف بوده، رویدادهای تاریخی و واکنش نهضت مشروطیت را در عراق بهویژه در نجف، به تفصیل شرح داده است. مسائل تعلیم و تربیت و تزکیه نفس نیز در این کتاب به چشم میخورد. این کتاب در ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م نگارش یافته و در ۱۳۶۲ش در تهران چاپ شده است.
- سیاحت غرب: در کیفیت عالم برزخ و سیر ارواح بعد از مرگ، خطی است و در ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م نگارش یافته است.
- شرح دعای صباح: وی دعای صباح منسوب به امام علی(ع) را به فارسی برگردانده و آن را شرح کرده است. نگارش این اثر در ۱۳۲۷ق/۱۹۰۹م پایان یافته است.
- عذر بدتر از گناه: درباره مشروطیت ایران، انشای این رساله آمیزهای از نثر عربی و فارسی است، نگارش آن متعلق به ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م است.
- شرح و ترجمه رساله تفاحیه|رساله تُفّاحیه ارسطو: از باباافضل کاشانی، خطی، نگارش ۱۳۵۴ق/۱۹۳۵م.
- سفری کوتاه به آبادیهای قوچان: که در ضمن آن به اوضاع اجتماعی و اعتقادی روستاییان نیز پرداخته است.
- اثبات رجعت: خطی، عربی و فارسی، نگارش ۱۳۲۱ش.
- حیوةالاسلام فی احوال آیة الله الملک العلآم: خطی، در شرح حال آخوند محمد کاظم خراسانی.
- حاشیه بر کفایه الاصول: در آن کتاب کفایة الاصول را توضیح داده است.
مطالعه بیشتر
- سیاحت شرق (زندگینامه خودنوشت وی که شامل شرح حال وی است).
- نقباء البشر: آقابزرگ تهرانی.
- مقدمه مفتاح القرآن: غلامرضا فقیه یزدی خراسانی.
پانویس
- ↑ سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۶۷۹.
- ↑ قوچانی، سیاحت شرق، ص۲۶.
- ↑ قوچانی، سیاحت شرق، به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۴۵.
- ↑ سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۴۱۹.
- ↑ شاکری، مزاری در آغوش تاریخ، بخش نتیجه کتاب.
- ↑ قوچانی، سیاحت شرق، به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۶۰.
- ↑ قوچانی، سیاحت شرق، ص۵۷۹، زیرنویس.
- ↑ سیاحت شرق به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۸۲.
- ↑ سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۲۱۴؛ همراه آقا نجفی میرزا حسن و اهل اصفهان بوده است.
- ↑ سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۲۸۹.
- ↑ سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۳۲۴.
- ↑ سرزمین و مردم قوچان، محمد جابانی، ج ۲، ص۸۲.
- ↑ سال ۱۳۰۴ شمسی شهر مورد حمله لهاک خان سالار قرار گرفت و سال ۱۳۲۱ شمسی موقع غائله فرج بیک شهر نزدیک بود به ناامنی و جنگ داخلی کشیده شود که در هر دو مورد مرحوم آقا نجفی قوچانی با دخالت بموقع مانع شدند. اترک نامه، ص۱۲۹ و۱۳۶.
- ↑ سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۶۷۵.
- ↑ شاکری، مزاری در آغوش تاریخ، مقدمه.
منابع
- اترک نامه یا تاریخ جامع قوچان، رمضانعلی شاکری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۵ش.
- تشیع و مشروطیت در ایران،حائری، عبدالهادی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۰ش.
- جغرافیای تاریخی قوچان،رمضانعلی شاکری، فرهنگ و هنر خراسان، ۱۳۴۶ش.
- سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه ۱۳۶۵ش (فرهنگ آبادیهای کشور) مرکز آمار ایران، سال ۱۳۶۸ ش، شهرستان قوچان.
- سیاحت شرق،آقانجفی قوچانی، به کوشش رمضانعلی شاکری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.
- فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، محمدحسین پاپلی یزدی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،۱۳۶۷.
- فصلنامه مشکوة، شماره ۴۹، تاریخ درج: ۱۳۸۶/۹/۴.
- مردم شناسی (سرزمین و مردم قوچان)، محمد جابانی، ج ۱ و ۲، انتشارات اطلس مشهد، سالهای ۶۶-۱۳۶۳.
- مرگی در نور (زندگانی آخوندخراسانی)،کفایی، عبدالحسین، مشهد، زوار،۱۳۵۹ش.
- مزاری در آغوش تاریخ، رمضانعلی شاکری، ۱۳۵۴ ش.
- مطلع الشمس، اعتمادالسلطنه، ج ۲، چاپخانه آبان، تهران، ۱۳۶۲.
- نگاهی به زندگی آقا نجفی قوچانی و مزارش / ایرج امانپور قرائی - گروه جغرافیای ممالک اسلامی.