سید محمدحسن حسینی (۱۲۳۰-۱۳۱۲ق) (۱۱۹۴ـ۱۲۷۳ش) مشهور به میرزای شیرازی، میرزای بزرگ و میرزای مجدِّد، از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود که فتوای تحریم تنباکو را صادر کرد.
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سید محمدحسن حسینی |
لقب | میرازی بزرگ • میرازی مجدد |
تاریخ تولد | ۱۲۳۰ق |
محل زندگی | اصفهان • نجف |
تاریخ وفات | ۱۳۱۲ق |
محل دفن | حرم امام علی(ع) |
خویشاوندان سرشناس | سید رضی شیرازی |
اطلاعات علمی | |
استادان | شیخ انصاری • محمدحسن نجفی • محمدصالح برغانی |
شاگردان | شیخ فضلالله نوری • عبدالکریم حائری یزدی • میرزای دوم • آخوند خراسانی |
محل تحصیل | ایران و عراق |
اجازه اجتهاد از | سید حسن بیدآبادی |
تألیفات | حاشیه بر نجاة العباد • حاشیه بر اللمعة الدمشقیة • کتاب الطهاره |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | فتوای تحریم تنباکو |
اجتماعی | تأسیس حوزه علمیه سامرا |
میرزای شیرازی پس از درگذشت شیخ مرتضی انصاری در سال ۱۲۴۳ش، به مرجعیت رسید و تا پایان عمر به مدت سی سال مرجع واحد شیعیان بود. او شاگرد خاص و مورد علاقه شیخ انصاری بود. شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، آخوند خراسانی، شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی و محمدتقی شیرازی از شاگردان او بودند. میرزا رسالههای فقهی و اصولی متعددی تألیف کرد و بر کتابهایی فقهی و اصولی بهویژه تعلیقههای شیخ انصاری برای مقلدانش، حاشیه زده است. همچنین فتاوای گردآوری شده او و نیز تقریرات درسهای فقه و اصولش نیز چاپ شده است.
میرزای شیرازی مؤسس حوزه علمیه سامرا شناخته میشود. گفته شده او با هدف تقریب میان شیعه و سنی به سامرا مهاجرت کرد و در این شهر اقامت گزید. ساخت مدرسه، حسینیه، پل، بازار و حمام از خدمات عمومی و عامالمنفعه وی در سامرا بود.
او در ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت و در حرم امام علی(ع) در نجف دفن شد. درباره او آثاری به زبان عربی و فارسی نوشته شده است. از جمله هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی اثر آقابزرگ تهرانی و حیاة الامام المجدد الشیرازی اثر محمدعلی اُردوبادی در شرح حال میرزا و شاگردانش نوشته شده است.
زندگی
سید محمدحسن حسینی، ۱۵ جمادیالاول ۱۲۳۰ق برابر با ۴ اردیبهشت ۱۱۹۴ش در شیراز متولد شد.[۱] پدرش، میرزامحمود از عالمان دین بود.[۲] میرزامحمدحسن، پدرش را در کودکی از دست داد و تحت سرپرستی داییاش، میرزاحسین موسوی، معروف به مجدالاشراف، قرار گرفت.[۳]
میرزای شیرازی در سالهای اقامت در اصفهان، در ۱۷ تا ۲۰ سالگی با دخترعمویش ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر به نام علی شد. همسر اولش در سال ۱۳۰۳ق درگذشت. او از همسر دیگرش صاحب پسری به نام محمد و همچنین یک دختر شد.[۴]
وی در سال ۱۲۸۷ق برای انجام اعمال حج به مکه رفت. در این سفر، شریفِ مکه به دیدار میرزا آمد و او را به خانه خود برد. میرزاحسن در این سفر قصد اقامت دائمی در مدینه داشت و زمانی که این امر ممکن نشد، تصمیم به مجاورت در مشهد گرفت؛ اما در نهایت به سامرا رفت و تا پایان عمر در آنجا سکونت داشت.[۵]
میرزای بزرگ، ۲۴ شعبان ۱۳۱۲ق برابر با ۱ اسفند ۱۲۷۳ هجری شمسی، در ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت و در یکی از حجره های صحن حرم امام علی(ع) در نجف دفن شد.[۶] برخی دلیل مرگ وی را بیماری سل[۷] یا برونشیت دانستهاند. برخی دیگر، درگذشت او را حاصل مسموم شدن بهدست مزدوران دولت انگلیس میدانند.[۸]
تحصیلات
میرزاحسن از چهار سالگی به مکتب رفت و قرائت قرآن و کتابهای معمول ادبیات فارسی را در دو سال به پایان رساند و از شش سالگی، به آموختن صرف و نحو عربی پرداخت و در هشت سالگی تحصیل مقدمات را به پایان رساند.[۹] از آن پس، میرزا ابراهیم شیرازی، آیات و روایات و وعظ و خطابه را به او میآموخت.[۱۰] میرزامحمدحسن هشتساله، به خواست استادش، یکبار بعد از نماز ظهر و عصر، در مسجد وکیل شیراز، از منبر بالا رفت و پارهای از کتاب اخلاقی ابوابالجنان را از حفظ برای مردم خواند.[۱۱] [یادداشت ۱]
او سپس به فراگرفتن فقه و اصول مشغول شد و در ۱۲ سالگی پای درس شیخ محمدتقی شیرازی، بزرگترین مدرّس شرح لمعه در شیراز نشست. وی در ۱۸ سالگی به توصیه استادش برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت.[۱۳] میرزا محمدحسن پیش از هجرت به اصفهان، مدتی در جایگاه پدرش به نویسندگی دیوان پرداخت.[۱۴] همچنین در پانزده سالگی، کتاب شرح لمعه را در حوزه علمیه شیراز تدریس میکرد.[۱۵]
تحصیل در اصفهان
میرزای شیرازی، ۱۷ صفر ۱۲۴۸ق (۱۲۱۱ش) وارد اصفهان شد[۱۶] و در مدرسه صدر ساکن شد.[۱۷]در این مدت، در درس خصوصی محمدتقی اصفهانی نویسنده کتاب هدایة المسترشدین حاضر میشد. پس از درگذشت استادش در اواخر ۱۲۴۸ق، سید حسن بیدآبادی، معروف به میر سید حسن مدرّس را به استادی برگزید و پیش از آغاز ۲۰ سالگی، از وی اجازه اجتهاد دریافت کرد.[۱۸] او ۱۰ سال در اصفهان اقامت داشت و علاوه بر بیدآبادی، در درس محمدابراهیم کلباسی هم شرکت میکرد.[۱۹]
تحصیل در عراق
میرزاحسن در ۲۹ سالگی، در سال ۱۲۵۹ق برابر با ۱۲۲۱ش به عراق رفت و در درس عالمانی همچون محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) و حسن کاشفالغطا (پسر جعفر کاشف الغطاء)[۲۰] و شیخ انصاری حضور یافت.[۲۱]
او از شاگردان خاص شیخ انصاری بود و رابطهای ویژه با استادش داشت.[۲۲] شیخ انصاری، تصحیح کتاب فرائد الاصول خود را به او سپرد.[۲۳] معروف است که شیخ انصاری بارها میگفت من درسم را برای سه نفر میگویم: محمدحسن شیرازی، میرزا حبیبالله رشتی و حسن نجمآبادی.[۲۴] او در درس شیخ انصاری کم سخن میگفت و معروف است که هنگام سخن گفتن، صدایش به قدری آرام بود که شیخ برای شنیدن آن ناچار به سمت او خم میشد و شاگردان را امر به سکوت کرده و میگفت: «جناب میرزا سخن میگوید.»[۲۵]
مرجعیت
- «بسم الله الرحمن الرحیم
الیوم استعمال توتون و تنباکو بِأی نَحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیهالسلام است.»
تاریخ بایگانی، اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۸.
پس از درگذشت شیخ انصاری در سال ۱۲۸۱ق، میرزای شیرازی به مرجعیت رسید. به گفته آقابزرگ تهرانی پس از درگذشت شیخ انصاری، شاگردان برجسته او بر مرجعیت میرزا اتفاقنظر داشتند، بهجز گروهی از علمای آذربایجان که مرجعیت سید حسین کوهکمرهای دیگر شاگرد شیخ انصاری را برای منطقه و قوم خود مطرح کردند. پس از درگذشت کوهکمرهای در سال ۱۲۹۹ق، میرزای شیرازی مرجع واحد شیعیان شد.[۲۶]
فقیهان و اصولیان، جایگاه علمی میرزای شیرازی را با استادش شیخ انصاری مقایسه کرده و برخی وی را برتر از شیخ دانستهاند.[۲۷]
تأسیس حوزه علمیه سامرا
در سال ۱۲۹۱ق ، با اقامت میرزای شیرازی در سامرا و حضور شاگردان وی در این شهر حوزه علمیه سامرا و مکتب سامرا شکل گرفت.[۲۸] این حوزه حدود ۲۰ سال فعال بود و با درگذشت میرازی شیرازی در سال ۱۳۱۲ق و هجرت عالمان به کربلا و نجف، از رونق افتاد. سید حسن صدر، سید محسن امین، شرفالدین عاملی، محمدجواد بلاغی، شیخ محسن شَراره، آقا بزرگ تهرانی، علامه امینی و محمدرضا مظفر از بزرگان حوزه سامرا بودند.[۲۹] سبک و شیوه میرزای شیرازی و شاگردان او در تدریس و نگارش فقه و اصول به مکتب سامرا شناخته میشود.[۳۰] سید رضی شیرازی از نوادگان میرزا مهمترین هدف وی از اقامت در سامرا را تقریب شیعه و سنی ارزیابی کرده است.[۳۱] از این رو پرهیز از تفرقهگرایی و تعامل با اهل سنت از ویژگی های مکتب سامرا دانسته شده است.[۳۲]
تحریم تنباکو
یکی از حوادثی که در ایام زعامت میرزای شیرازی رخ داد، نهضت تنباکو بود. پس از اعطای امتیاز انحصار توتون و تنباکو به کمپانی رژی در چهار شهر ایران، مردم به پیشتازی چهار تن از شاگردان میرزای شیرازی، دست به اعتراضات زدند. شیخ فضلالله نوری در تهران، آقانجفی اصفهانی در اصفهان، سید علیاکبر فالاسیری در شیراز و میرزا جواد مجتهد تبریزی در تبریز، رهبران این قیام بودند.[۳۳] حکم تاریخی او درباره انحصار تنباکو، چنان مردم را به صحنه کشاند که ناصرالدینشاه قاجار، مجبور به فسخ قرارداد تنباکو شد.[۳۴]
شاگردان
میرزای شیرازی شاگردان بسیاری داشت. آقابزرگ تهرانی در کتاب هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، حدود ۵۰۰ تن از شاگردان وی را نام برده است.[۳۵] برخی از آنها عبارتاند از:
- میرزا محمدتقی شیرازی، مشهور به میرزای شیرازی دوم یا میرزای شیرازی کوچک
- سید محمد فشارکی
- عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم
- میرزا حسین نائینی[۳۶]
- شیخ فضلالله نوری
- سید عبدالحسین لاری
- میرزا حسنعلی تهرانی [۳۷]
- محمدهادی تهرانی
- سید ابوالقاسم دهکردی
- عباسعلی کیوان قزوینی
- مهدی خالصی [۳۸]
- محمدباقر قائنی بیرجندی [۳۹]
- سید محمد حسینی لواسانی تهرانی
- آقا رضا همدانی
- حبیب خراسانی
- محمدباقر بهاری همدانی
- محمدکاظم خراسانی، نویسنده کفایةالاصول
- سید محمدکاظم یزدی[۴۰]
- میرزا محمد ارباب قمی[۴۱]
- میرزاحسین نوری[۴۲]
- سید اسماعیل صدر[۴۳]
- سید محمدباقر درچهای[۴۴]
اقدامات سیاسی و اجتماعی
میرزای شیرازی، علاوه بر تحریم تنباکو، اقدامات سیاسی و اجتماعی دیگری هم انجام داده است:
- ارسال تلگراف به ملکه انگلستان برای جلوگیری از ادامه قتلعام شیعیان هزاره افغانستان توسط عبدالرحمن (حکومت:۱۲۵۹ـ۱۲۸۰ش) در سال ۱۳۰۹ق/۱۲۷۱ش.[۴۵]
- تلاش برای تحکیم وحدت شیعه و سنی از طریق تقویت حوزه علمیه تشیع در شهر سنینشین سامرا، پرداخت مستمری و کمکهای مادی به طلاب و علمای سنی و برخورد با اختلافافکنان بین شیعه و سنی[۴۶]
- تربیت و اعزام مبلغان ویژه برای مناطق حساس و زیر سلطه نظیر هند، کشمیر، افغانستان، قفقاز و عراق[۴۷]
- ساختن دو مدرسه علمیه در سامرا[۴۸]
- احداث پل برای وصل کردن سواحل دجله به هم[۴۹]
- احداث بازار[۵۰]
- احداث کاروانسرا برای زائران و مسافران
- احداث حسینیه
- احداث حمام برای زنان و مردان.[۵۱]
تألیفات
میرزای شیرازی تألیفاتی در زمینه فقه و اصول داشته است. آقابزرگ تهرانی در کتاب طبقات اعلام الشیعه، آثار زیر را برای وی بر شمرده است:
- رسالهای در باب اجتماع امر و نهی
- کتابی در فقه از اول مکاسب تا پایان معاملات
- رسالهای در باب رضاع
- حاشیه بر النخبة
- حاشیه بر نجاة العبادِصاحب جواهر
- تقریرات درس شیخ انصاری
- حاشیه بر هر کتابی که شیخ انصاری در آن، برای مقلدانش تعلیقه نوشته است.[۵۲]
کتاب الصلاة، تعلیقه بر کتاب معاملات وحید بهبهانی، تعلیقه بر کتاب شرح لمعه و تعلیقات بر فرائد الاصول شیخ انصاری از آثار وی شمرده شده است.[۵۳]
همچنین تقریرات مختلفی از درسهای فقه و اصول میرزای شیرازی وجود دارد. ناصرالدین انصاری حدود ۲۰ تن از شاگردان میرزا از جمله سید ابراهیم دامغانی خراسانی (درگذشت: ۱۲۹۱ق) و میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی (درگذشت: ۱۳۳۶ق) را نام برده که درسهای فقه و اصول وی را تقریر کردهاند.[۵۴] برخی از فتاوا و نظریات میرزا در حاشیه کتابهای دیگر یا در آثاری مستقل نیز منتشر شده است، از جمله:
- منهج النجاة؛ رساله عملیه برگرفته از فتاوای میرزای شیرازی توسط شیخ علی نجفی اصفهانی در سال ۱۳۰۴ق تدوین شده است. در این اثر که به صورت پرسش و پاسخ و به زبان فارسی نگارش شده، به ذکر پاسخهایی که به خط یا امضای میرزا بوده بسنده شده است.[۵۵]
- مجمع المسائل: این کتاب به دستور میرزای شیرازی و توسط سیداسدالله قزوینی نوشته شده است. در آن، حواشی میرزا بر کتابهای سرورالعباد، نجاة العباد، صراط النجاة، طریق النجاة، سؤال و جواب و النخبه گردآوری شده است.[۵۶]
- رساله سؤال و پاسخ: در این رساله ۲۳۶ پرسش از طرف شیخ فضل الله نوری به همراه پاسخ میرزای شیرازی گردآوری شده است. این کتاب در سال ۱۳۰۵ق در تهران چاپ شده است.[۵۷]
- مجمع المسائل: این کتاب توسط محمدحسن بن محمدابراهیم جزی اصفهانی بر اساس فتاوای میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۰ق تدوین شده است. این اثر به زبان فارسی است و همه ابواب فقه را در بر دارد. آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی و سید اسماعیل صدر بر آن حاشیه نوشتهاند.[۵۸]
تکنگاری
درباره میرزای شیرازی آثاری نوشته شده است:
- کتاب هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی اثر آقابزرگ تهرانی درباره زندگی میرزای شیرازی و شاگردان وی.[۵۹] به گفته ناصرالدین انصاری این کتاب کاملترین اثر درباره میرزای شیرازی است.[۶۰] ترجمه فارسی آن در سال ۱۳۶۲ش به قلم محمد دزفولی منتشر شده است.
- حیاة الامام المجدد الشیرازی اثر محمدعلی اردوبادی (درگذشت ۱۳۸۰ق) درباره شرح حال میرزای شیرازی و برخی از شاگردان و معاصرانش.[۶۱]
- کتاب «سبائک التبر فیما قیل فی الامام الشیرازی من الشعر» اثر محمدعلی اردوبادی درباره میرزای شیرازی است که در آن شاعران معاصر میرزا و برخی از شاگردان سرشناس او را به همراه ذکر اشعار در ۶۰۰ صفحه معرفی کرده است.[۶۲] به گفته آقابزرگ تهرانی این اثر جلد دوم کتاب حیاة الامام المجدد شیرازی است.[۶۳]
- میرازی شیرازی احیاگر قدرت فتوا، اثر سید محمود مدنی. این کتاب در سال ۱۳۷۱ در قم منتشر شده است.[۶۴]
پانویس
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۰.
- ↑ مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ص۳۸۵.
- ↑ مطلبی، «نجوم امت: حضرت آیتالله العظمی حاج میرزا سید محمدحسن شیرازی»، ص۶۶.
- ↑ مدنی، میرزای شیرازی: احیاگر قدرت فتوا، ۱۳۷۱ش، ص۳۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۰.
- ↑ نگاه کنید به مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ص۳۹۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۷.
- ↑ مدنی، میرزای شیرازی: احیاگر قدرت فتوا، ۱۳۷۱ش، ص۲۷.
- ↑ مدنی، میرزای شیرازی: احیاگر قدرت فتوا، ۱۳۷۱ش، ص۲۸.
- ↑ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۶
- ↑ مطلبی، «نجوم امت: حضرت آیتالله العظمی حاج میرزا سید محمدحسن شیرازی»، ص۶۷.
- ↑ مدنی، میرزای شیرازی: احیاگر قدرت فتوا، ۱۳۷۱ش، ص۳۰ و ۳۱.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۷.
- ↑ مطلبی، «نجوم امت: حضرت آیتالله العظمی حاج میرزا سید محمدحسن شیرازی»، ص۶۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۸.
- ↑ مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ص۳۸۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۸.
- ↑ مطلبی، «نجوم امت: حضرت آیتالله العظمی حاج میرزا سید محمدحسن شیرازی»، ص۷۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۸.
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۱۱.
- ↑ دارابی، «حوزه علمیه تقریبگرای سامرا و نقش میرزای شیرازی»، ص۴۱.
- ↑ نگاه کنید به صحتی سردرودی، گزیده سیمای سامرا سینای سه موسی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۸ـ۱۴۴.
- ↑ حسینی، «نگاهی به مدرسه قم و نجف»، ص۴۲.
- ↑ دارابی، «حوزه علمیه تقریبگرای سامرا و نقش میرزای شیرازی»، ص۴۱.
- ↑ دارابی، «حوزه علمیه تقریبگرای سامرا و نقش میرزای شیرازی»، ص۴۲.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۴-۱۰۸.
- ↑ بامداد، شرح حال رجال ایران، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۳۸؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۷۷ش، ص۱۷۲-۱۷۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۷، پانویس۱.
- ↑ مدنی، میرزای شیرازی: احیاگر قدرت فتوا، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۴، ص ۳۷۹.
- ↑ حرزالدین، ج۳، ص۱۴۷؛ موسوی اصفهانی، ج۲، ص۱۲۳ـ۱۲۴؛ کفائی، ص۱۳۹
- ↑ رحمانستایش، مقاله معرفی کتاب «الفوائد الرجالیه».
- ↑ مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ص۳۸۷.
- ↑ ارباب قمی، اربعین حسینیه، ۱۳۷۹ش، ص۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۱۴۴.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۴۰۴.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، قسم۱، ص۲۲۴؛ مهدوی، تذکرة القبور، ص۱۹۱؛ روضاتی، ص۱۵۷
- ↑ مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ص۳۸۸.
- ↑ مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، در مشروطه چه گذشت؟، ۱۳۸۹ش، ص۶۳۸؛ مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ص۳۸۹.
- ↑ مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ص۳۸۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۰.
- ↑ وردی، لمحات اجتماعية من تاريخ العراق الحديث، ج۳، ص۹۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۴۱.
- ↑ انصاری، «آثار و تألیفات میرزای شیرازی»، ص۳۸۶.
- ↑ انصاری، «آثار و تألیفات میرزای شیرازی»، ص۳۸۶-۳۹۱.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۹۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۴۳.
- ↑ انصاری، «آثار و تألیفات میرزای شیرازی»، ص۳۹۱-۳۹۴.
- ↑ انصاری، «آثار و تألیفات میرزای شیرازی»، ص۳۹۱-۳۹۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۷، پانویس۱.
- ↑ انصاری، «آثار و تألیفات میرزای شیرازی»، ص۳۸۵.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۱۱۶.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ «میرزای شیرازی احیاگر قدرت فتوا»، بنیاد محقق طباطبایی.
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، گردآورنده احمد بن محمد حسینی، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه و نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، تحقیق عبدالعزیز طباطبایی و محمد طباطبایی، مشهد، دارالمرتضی للنشر، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۴ق.
- ارباب، محمد، اربعین حسینیه، انتشارات اسوه، ۱۳۷۹ش.
- اصفهانی کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه: یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو، به کوشش رسول جعفریان، قم، دفتر نشر الهادی، ۱۳۷۷ش.
- امین، سید محسن، اعیان الشیعة، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- انصاری، ناصرالدین، «آثار و تألیفات میرزای شیرازی»، حوزه، دوره نهم شماره ۵۰و۵۱، خرداد، تیر و مرداد ۱۳۷۱ش.
- حسینی، سید علی، «نگاهی تطبیقی به مدرسه قم و نجف»، رهنامه پژوهش، شماره ۷، بهار ۱۳۹۰ش.
- دارابی، بهنام، حوزه علمیه تقریبگرای سامرا و نقش میرزای شیرازی، مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، شماره ۳۱، بهار ۱۳۹۲ش.
- روضاتی، محمدعلی، زندگانی حضرت آیت الله چهارسوقی، حاوی شرح حال بیش از یکصد نفر رجال قرون اخیره، اصفهان، ۱۳۳۲ش.
- شبیری زنجانی، سید موسی، جرعهای از دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، ۱۳۸۹ش.
- صحتی سردرودی، محمد، گزیده سیمای سامرا سینای سه موسی، تهران، مشعر، ۱۳۸۸ش.
- مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، در مشروطه چه گذشت؟، تهران، قدر ولایت، ۱۳۸۹ش.
- مدنی بجستانی، سید محمود، «میرزای شیرازی: احیاگر قدرت فتوا»، در گلشن ابرار(ج۱)، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، زیرنظر پژوهشکده باقرالعلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، قم، نشر معروف، ۱۳۸۵ش.
- مدنی، سید محمود، میرزای شیرازی؛ احیاگر قدرت فتوا، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، زمستان ۱۳۷۱ش.
- مطلبی، سید ابوالحسن، «نجوم امت: حضرت آیتالله العظمی حاج میرزا سید محمدحسن شیرازی»، در مجله نور علم: نشریه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بهمن ۱۳۷۰-اردیبهشت ۱۳۷۱ش، ش۴۳-۴۴.
- مهدوی، تذکرة القبور، یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان، ۱۳۴۸ش.
پیوند به بیرون
- «تحلیل قدرت در اندیشه سیاسی آیتالله میرزای شیرازی.»
- «چگونگی شکل گرفتن حوزه علمیه سامرا-میرزای شیرازی»
خطای یادکرد: برچسب <ref>
برای گروهی به نام «یادداشت» وجود دارد، اما برچسب متناظر با <references group="یادداشت"/>
یافت نشد.