عبدالله مازندرانی (۱۲۵۶-۱۳۳۰ق) از فقیهان شیعه و از حامیان اصلی نهضت مشروطه ایران بود. او مشروطه را وسیلهای برای جلوگیری از ظلم و ستم به مردم، و شرکت در این جنبش را بر همه مسلمانان واجب میدانست.
از فقیهان و حامیان اصلی نهضت مشروطه ایران | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | سال ۱۲۵۶ق |
زادگاه | بارفروش مازندران (بابل کنونی) |
تاریخ وفات | ۲۲ آبان ۱۲۹۱ش / ۴ ذیالحجه ۱۳۳۰ق |
محل دفن | حرم امام علی(ع) |
شهر وفات | نجف |
اطلاعات علمی | |
استادان | فاضل اردکانی • شیخ مرتضی انصاری • مهدی کاشف الغطاء • میرزا حبیب الله رشتی |
شاگردان | شعبان گیلانی، شیخ عبدالحسین عترتی کوشالی و شیخ علی زاهد قمی |
محل تحصیل | کربلا • نجف |
اجازه روایت به | سید عبدالحسین شرف الدین عاملی |
تألیفات | رساله فتوایی با نام اُهبَة العباد |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | حمایت از نهضت مشروطه • حکم جهاد و مبارزه علیه استبداد محمدعلی شاه • مهاجرت به ایران برای جهاد با روسیه |
مازندرانی به همراه آخوند خراسانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی (مراجع ثلاث) پس از به توپ بسته شدن مجلس در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ق توسط محمدعلی شاه قاجار، حکم جهاد و مبارزه علیه استبداد محمدعلی شاه داد. او در سال ۱۳۳۰ هجری قمری در ۷۴ سالگی، درگذشت و در نجف دفن گردید.
زندگینامه
عبدالله مازندرانی در سال ۱۲۵۶ق در بارفروش مازندران (بابل کنونی) به دنیا آمد. پدرش، ملا محمدنصیر دیوشلی، روحانی اهل دیوشل لنگرود در استان گیلان بود که قبل از ولادت پسرش محمد به بارفروش هجرت کرد. شایان ذکر است که شیخ عبدالله مازندرانی ابتدا به گیلانی مازندرانی معروف بود؛ ولی در دهه انتهای زندگی به مازندرانی خوانده میشد و پسوند گیلانی برای وی متروک گشت. محل تولد وی را اکثر منابع دیوشَل دانستهاند، ولی این مطلب ناصحیح می باشد و زادگاه وی بارفروش است. [۱]
تحصیلات
تحصیلات اولیه عبدالله مازندرانی در بارفروش بود. سپس راهی عتبات عراق شد و محضر اساتید آن خطه را دریافت و به مقام اجتهاد نائل گشت.
اساتید
عبدالله مازندرانی ابتدا در بارفروش نزد پدرش ملا محمدنصیر و نیز نزد فقیه عارف ملا محمد اشرفی درس خواند. سپس راهی عراق شد و در کربلا به درس فاضل اردکانی و سپس در نجف به درس شیخ مرتضی انصاری ، مهدی کاشف الغطاء و نهایتا میرزا حبیب الله رشتی حاضر گشت. زین العابدین بار فروشی، فاضل ایروانی( آخوند ملا محمد) از دیگر اساتید مازندرانی هستند.[۲]
تدریس و مرجعیت
مازندرانی از دوران جوانی به تدریس اشتغال داشت و تخصصش فقه، هیئت و رجال بود. ولی پس از ارتحال میرزا حبیب الله رشتی در سال ۱۳۱۲ ق و اندکی بعد ارتحال میرزای شیرازی در سامراء حوزه تدریس وی بسیار گسترده شد و مردم ایران وی را به عنوان یکی از مراجع تقلید خویش مورد رجوع قرار دادند.
شاگردان
عبدالله مازندرانی با اینکه حوزه ای نسبتا پر رونق داشت، ولی در قیاس با حوزه درس مدرسانی چون آخوند خراسانی حوزه درسیاش در درجه دوم و سوم به شمار میرفت. در عین حال وی در طی بیش از سی سال تدریس توانست بیش از دویست شاگرد پرورش داده که عده ای از آنها از وی اجازه اجتهاد یا روایی دریافت داشتند. شعبان گیلانی، عبدالحسین عترتی کوشالی و علی زاهد قمی از شاگردان وی و سید عبدالحسین شرفالدین از دارندگان اجازه از وی بوده اند.
آثار علمی
عبدالله مازندرانی تالیفات فراوانی نداشت. وی بر دسته ای از کتب دینی حاشیه نوشته، رساله ای برای مقلدانش داشت و تقریرات دروسش را عده ای از شاگردانش نوشته بودند.
فتوایی
رساله فتوایی وی با نام «اُهبَة العباد فی یوم المعاد» رسالهای است در باره احکام طهارت، نماز و روزه [۳][یادداشت ۱] چاپ شده است و نسخهای از آن در کتابخانه حرم مطهر حضرت معصومه(س) قرار دارد.
تقریرات
تقریرات دروس وی را دسته ای از شاگردانش نوشته اند که از باب نمونه می توان به عبدالحسین عترتی کوشالی لاهیجی اشاره نمود که زین العابدین قربانی در پی چاپ این تقریرات است.
حیات سیاسی
عبدالله مازندرانی به امور سیاسی و اجتماعی کشورهای اسلامی، بهویژه ایران، حساس بود. مواضع صریح او در حمایت از نهضت مشروطه ایران و نیز تصمیم جدی او برای حرکت به سوی ایران برای دفاع در برابر اشغال بخشهایی از آن، حساسیت او را به استبداد و استعمار، نشان میدهد. وی بر کتاب تنبیه الامه محقق نائینی تقریظ نوشته و ضمن تمجید از این اثر تصریح کرده که تمام اصول و مبانی سیاسی آن مأخوذ از دین اسلام است. [۴] با بررسی مواضع و رفتارهای سیاسی عبدالله مازندرانی که شبیه سیره سیاسی آخوند خراسانی بود و در اکثر وقایع با هم همراه بودند، اقدامات و مبارزات او در چهار جبهه تقسیم میشود:
- جبهه مبارزه با استبداد و حاکمان مستبد و کوشش برای تغییر حکومت از استبدادی به مشروطه؛
- جبهه مقابله با کسانی که با بیرق مشروعهخواهی با مشروطیت درافتادند؛
- جبهه مبارزه با برخی از سردمداران مشروطه که به بهانه مشروطیت، احکام شرعی را نادیده میگرفتند؛
- جبهه مبارزه با بیگانگان و دفاع از ایران در برابر تجاوز آنان.[۵]
آیت الله مازندرانی و مشروطه
مازندرانی به نظام مشروطه به عنوان وسیلهای برای جلوگیری از ظلم و ستم به مردم، مینگریست و شرکت در جنبش را بر همه مسلمین واجب میشمرد. خراسانی در نامهای به یکی از وعّاظ تهران نوشته: "غرض ما از این همه زحمت، ترضیه(خشنودی) حال رعیت، و رفع ظلم از آنان، و اعانه مظلوم، و امر به معروف و نهی از منکر و غیرها از قوانین اسلامیه نافعه للقوم بوده است."
البته بعضی علمای مشهور با مشروطیت مخالفت داشتند مثل سید محمدکاظم طباطبائی یزدی، یا فضل الله نوری که در آغاز نهضت با آزادیخواهان همراه بود ولی در ادامه به خاطر اینکه میدید نهضت منحرف شده است، مخالفت خود را با مشروطه اعلام کرد. میرزای نائینی در جواب مخالفان مشروطه، کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله را که مازندرانی نیز تقریظی بر آن نگاشته، تالیف کرده است. مشروطه پیروز شد و مظفرالدین شاه در جمادی الثانی ۱۳۲۴ق، مرداد ۱۲۸۴، مشروطه را پذیرفت و دستور داد سریعاً مجلس تشکیل شود که نخستین جلسه در ۱۴ مهر ۱۲۸۵ برگزار شد. سه مرجع تقلید معروفی که در عتبات عراق مشروطه را تایید و امضا کردند عبدالله مازندرانی، آخوند خراسانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی بودند که به آیات ثلاث معروف هستند. پس از تشکیل مجلس شورای ملی در مواردی از مازندرانی راجع به قانون مشروطه سوال شده است از جمله: درباره نظام ملّی (قانون نظام وظیفه عمومی) و مورد دیگر در جریان موافقتنامه اوت ۱۹۰۷ روس و انگلیس بود که آخوند طی نامهای نمایندگان را به اجرای قوانین اسلامی و پرداخت بدهیهای کشور و فقر زدایی سفارش کرد.
بعد از به توپ بسته شدن مجلس در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ق توسط محمدعلی شاه، مازندرانی و دو فقیه همراهش، حکم جهاد و مبارزه داده و در نهایت مشروطه خواهان قدرت را به دست گرفتند.
مهاجرت به ایران برای جهاد با روسیه
اقدام برای ممانعت از حمله روس به ایران از اقدامات دوره مشروطه دوم توسط مازندرانی بود. چنانکه وی و آخوند خراسانی طی پیامی به مردم ایران آنها را از خرید اجناس روسی برحذر داشتند.
در نهایت وقتی مجلس دوم در مقابل تهدید و التیماتوم روسیه ایستاد، در اواخر سال ۱۳۲۸ق، روسیه شمال ایران تا قزوین را اشغال کرد. مازندرانی نیز تمام دروس خود را تعطیل کرد و تصمیم گرفته شد با اعزام طلاب و عشایر نجف به ایران، و سپس حرکت خود علما و مراجع، آماده جهاد با روسیه گردند. بسیاری از علماء نجف، کربلا و کاظمین خود را برای سفر آماده کرده بودند و قرار بود شب چهارشنبه ۲۱ ذیالحجه ۱۳۲۹ از نجف به مسجد سهله برای دعا و مناجات بروند و سپس راهی ایران شوند که مرگ آخوند خراسانی در این روز، مجال برای این کار را نداد. ولی پس از دو هفته کاروان علما با رهبری شیخ عبدالله مازندرانی حرکت را ادامه دادند که منجر به تشکیل اردوی کاظمیه شد و دولت وقت را مجبور به پذیرش برنامه های جهادی و اصلاحی کرد.
فعالیتهای اجتماعی اقتصادی
سیره اخلاقی
همسر و فرزندان
از مرحوم مازندرانی یک دختر باقی مانده است و نسل وی از طریق همین دخترش در نجف و گیلان باقی است.
درگذشت
مرحوم مازندرانی در ۷۴ سالگی در ۲۲ آبان ۱۲۹۱ش مطابق ۴ ذیالحجه ۱۳۳۰ق[۶] در نجف درگذشت و پس از نماز توسط شیخ الشریعه اصفهانی بر پیکرش، در حرم امام علی(ع) در حجره جعفر شوشتری و در کنار میرزا محمدحسن آشتیانی دفن گردید که اکنون مزار وی جزو شبستان شرقی حرم شده است. [۷]
پانویس
- ↑ پایگاه مجلات تخصصی نور؛https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/346335/رجال-زندگانی-سیاسی-اجتماعی-اخوند-ملا-عبدالله-مازندرانی-سیره-صالحان
- ↑ شکوری، https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/346335/رجال-زندگانی-سیاسی-اجتماعی-اخوند-ملا-عبدالله-مازندرانی-سیره-صالحان
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۸۲.
- ↑ https://lib.eshia.ir/23019/1/3922/
- ↑ حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۲۳.
- ↑ حائری، علی، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۵۷۰.
- ↑ شکوری، زندگانی سیاسی اجتماعی آخوند ملا عبدالله مازندرانی(سیره صالحان)؛ https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/346335/رجال-زندگانی-سیاسی-اجتماعی-اخوند-ملا-عبدالله-مازندرانی-سیره-صالحان
یادداشت
- ↑ «اُهبه» یا به معنای چیزی است که آماده و در دسترس است ویا به معنای ساز و برگ و زاد و توشه سفراست و به هر حال منظور این است که فتواهای موجود در این کتاب بهره و زاد و توشهای است که می تواند در اختیار عباد (بندگان)باشد .
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیفالشیعة، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
- آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، طبقاتاعلام الشیعة نقباءالبشر فیالقرن الرابع عشر، مشهد، آستان قدس رضوی بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۸ش.
- بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، زوار، ۱۳۵۷ش.
- حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
- کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
- کفایی خراسانی، عبدالرضا، سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی، قم،بوستان کتاب، ۱۳۹۰ش.
- کدیور، محسن، سیاستنامه خراسانی، تهران، کویر، ۱۳۸۶ش.
پیوند به بیرون