پرش به محتوا

انقلاب اسلامی ایران

مقاله قابل قبول
رده ناقص
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
جانبدارانه
شناسه ارزیابی نشده
نارسا
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از نهضت امام خمینی)
انقلاب اسلامی ایران
نام‌های دیگرانقلاب ۱۳۵۷ ایران
مکان/خاستگاهایران
رهبر/رهبرانامام خمینی
گروه‌ها و احزابجامعه روحانیت مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، نهضت آزادی ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران
اهدافاستقرار حکومت اسلامی، مبارزه با حکومت پهلوی، مبارزه با امپریالیسم
شعارمرگ بر شاه، استقلال آزادی حکومت اسلامی
روش‌هاتظاهرات، اعتصاب، مبارزه مسلحانه، مبارزات فرهنگی
رخدادهای مهمواقعه فیضیه، قیام ۱۵ خرداد، تبعید امام خمینی، قیام ۱۹ دی، فرار شاه، ۱۷ شهریور، ورود امام خمینی به ایران
طرفینحکومت پهلوی و نیروهای انقلابی ایران
خساراتکشته‌شدن حدود ۲۷۰۰ تا ۳۲۰۰ نفر


انقلاب اسلامی ایران، دگرگونی بزرگ سیاسی و اجتماعی که در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ش (۱۹۷۹م) به سرنگونی حکومت شاهنشاهی پهلوی انجامید. این انقلاب به رهبری امام خمینی، مرجع تقلید شیعه، شکل گرفت و برای نخستین‌بار در تاریخ اسلام، حکومتی دینی با رهبری روحانیان بر پایه اصول اسلامی و شیعی برقرار شد. شکل‌گیری قانون اساسی مبتنی بر احکام اسلامی و جایگزینی مفاهیم دینی به جای مفاهیم غربی، از جمله پیامدهای مهم انقلاب بیان شده است. انقلاب اسلامی ایران همچنین تأثیرات مهمی در نظم سیاسی جهان گذاشت و الهام‌بخش جنبش‌های اسلامی در کشورهای دیگر شد.

برخی جامعه‌شناسان و اساتید علوم سیاسی در توضیح زمینه‌های انقلاب، به سیاست‌های ضد مذهبی حکومت پهلوی، سرکوب مخالفان، فساد گسترده مالی خاندان سلطنتی و وابستگی شدید به قدرت‌های خارجی اشاره کرده‌اند. همچنین بازگشت گرایش‌های مذهبی و نقش برجسته روحانیان در رهبری مبارزات، از عوامل موفقیت انقلاب به‌شمار آمده است. تظاهرات گسترده مردم در واکنش به توهین‌ها و سرکوب‌ها، به همراه وقایعی مانند قیام ۱۹ دی مردم قم و تظاهرات ۱۷ شهریور تهران، روند پیروزی انقلاب را تسریع کرد. با وجود نظریه‌های متفاوت درباره علل انقلاب، برخی تحلیل‌گران آن را پدیده‌ای منحصربه‌فرد با ماهیتی صددرصد اسلامی می‌دانند که از اعتقادات مذهبی مردم ایران نشأت گرفته است. این انقلاب به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تحولات تاریخی ایران پس از اسلام شناخته شده است.

انقلاب اسلامی ایران پدیده‌ای استثنایی بود که طیف گسترده‌ای از اقشار و گروه‌ها را در بر گرفت، از حزب توده و جبهه ملی گرفته تا روحانیت و مجاهدین خلق. امام خمینی به عنوان مرجع تقلید شیعه و رهبر سیاسی-مذهبی، توانست همه گروه‌ها را متحد کند. زندگی ساده و مخالفت‌های صریح او با حکومت پهلوی، به محبوبیت و نفوذش کمک کرد و موجب شد بازاریان و روحانیان حامی اصلی او باشند. روحانیت انقلابی به دو دسته تقسیم می‌شد؛ گروهی عملگرا مانند سید علی حسینی خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی و سید علی اندرزگو که بیشتر در سیاست فعال بودند و افرادی مانند مرتضی مطهری و سید محمد بهشتی که مبانی فکری و دینی انقلاب را تبیین کردند.

روشنفکران دینی مانند مهدی بازرگان، محمود طالقانی و علی شریعتی نیز نقش مهمی در شکل‌گیری گفتمان ملی-مذهبی و تقویت اسلام سیاسی داشتند. شریعتی به ویژه با جذب جوانان و روشنفکران به اسلام، به «معلم انقلاب» مشهور شد. برخی گروه‌ها و سازمان‌ها مانند فدائیان اسلام و سازمان مجاهدین خلق نیز با ایدئولوژی متفاوت به مبارزه مسلحانه روی آوردند. زنان در انقلاب نقشی فعال داشتند و با وجود شکنجه و سرکوب در تظاهرات شرکت می‌کردند.

فقیهان سه رویکرد عمده در برابر انقلاب داشتند: ۱. حضور فعال در سیاست (مانند امام خمینی)، ۲. حضور محتاطانه (مانند سید محمدکاظم شریعتمداری)، و ۳. پرهیز از دخالت مستقیم سیاسی (مانند سید احمد خوانساری). باورهای شیعی همچون عدالت اجتماعی، امامت و مهدویت نقش اساسی در شکل‌دهی گفتمان انقلابی داشت و شخصیت‌های امام علی(ع) و امام حسین(ع) الهام‌بخش مقاومت و قیام علیه حکومت‌های ناعادل بودند.

اهمیت و جایگاه

انقلاب اسلامی ایران، دگرگونی بزرگ سیاسی و اجتماعی ایران در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ش (۱۹۷۹م) بود که سلطنت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.[۱] نیروهای انقلابی ایران به رهبری امام خمینی، از مراجع تقلید شیعه، در پی نارضایتی‌های عمومی از رژیم پهلوی، این انقلاب را انجام دادند.[۲] گفته شده بُعد مذهبی انقلاب اسلامی ایران از شگفت‌انگیزترین و پیچیده‌ترین ویژگی‌های آن بوده است؛[۳] یِرواند آبراهامیان، تاریخ‌نگار ایرانی-آمریکایی، پیروزی انقلاب اسلامی را به این دلیل که به دست روحانی‌های سنتی (و نه گروه‌ها اجتماعی و احزاب سیاسی) به انجام رسید، پدیده‌ای بی‌همتا می‌داند.[۴]

سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی شعارهای جهانی انقلاب اسلامی ایران مانندآزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری را از این جهت که فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است بدون تاریخ مصرف و ماندگار دانسته است. مهدی نجف‌زاده، استاد علوم سیاسی در ایران، انقلاب اسلامی ایران و در پی آن برقراری نظام جمهوری اسلامی ایران را مسیری سیصدساله (پس از صفویه تا حکومت پهلوی) و آخرین مرحله از اجتماعی‌شدن مذهب شیعه در ایران می‌خواند[۵] و به‌گفتهٔ صادق زیباکلام، دیگر استاد علوم سیاسی، انقلاب اسلامی پس از دوران صفویه، بزرگ‌ترین تحول تاریخی ایران از زمان ظهور اسلام بوده است.[۶] در ادبیات بخشی از طرفداران جمهوری اسلامی ایران، از انقلاب اسلامی به‌عنوان یکی از زمینه‌های ظهور امام زمان(ع) یاد می‌شود.[۷]

شعارهای انقلاب اسلامی

برای همه‌چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند

*سید علی خامنه‌ای، بیانیه گام دوم

تحقق حکومت دینی و آرمان‌های شیعی

با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، پاره‌ای از احکام اجتماعی و حکومتی اسلام، از جمله احکام ثانوی و احکام حکومتی، برای نخستین‌بار به اجرا درآمد.[۸] به باور محمدتقی مصباح یزدی، فیلسوف و استاد حوزه علمیه قم، با پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه تحقق آرمان‌ها و ارزش‌های اسلامی فراهم شد و تلاش چندین هزار ساله انبیا و اولیای الهی برای مستقر شدن حکومت دینی به نتیجه رسید.[۹] او انقلاب اسلامی ایران را دومین نمونه از جهش‌های بزرگ الهی (بعد از روی آوردن مردم به پیامبر) می‌داند که در طول تاریخ اسلام و ادیان الهی دیگر رخ داده است.[۱۰] علی ابوالخیر، اندیشمند مصری، انقلاب اسلامی ایران را در مسیر ظلم‌ستیزی علیه حکومت، الهام‌گرفته از قیام امام حسین(ع) معرفی کرده است.[۱۱] براساس نقل عباسعلی عَمید زنجانی از دبیرکل حزب کمونیست شوروی، پیروزی انقلاب اسلامی تجدید حیات اسلام و مهم‌ترین واقعه سیاسی قرن بیستم میلادی خوانده شده است.[۱۲]

بازتعریف سیاست داخلی ایران و تزلزل نظم جهانی

گفته شده انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، نه‌تنها ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران را دگرگون کرد، بلکه حرکت نوینی برای ایجاد نظام دینی آغاز کرد؛[۱۳] چرا که در این انقلاب، خواسته مردم برای اسلامی‌کردن قوانین که از دوران مشروطه مطرح شده بود، به نتیجه رسید.[۱۴] در انقلاب مشروطه (در سال ۱۲۸۵ش)، روشنفکرانی که از ایدئولوژی‌های غربی الهام می‌گرفتند، پیروز شدند و قانون اساسی را با رویکرد غیردینی تغییر داده،[۱۵] و جامعه ایرانی را به‌سوی سکولاریزاسیون و غربی‌شدن هدایت کردند،[۱۶] ولی انقلاب اسلامی ایران، دستاوردهای انقلاب مشروطه را به‌کلی بی‌اثر کرد[۱۷] و قانون اساسی مطابق احکام دینی تدوین گردید و مفاهیم دینی جایگزین مفاهیم غربی شد.[۱۸]

به گفته عمید زنجانی، انقلاب ۱۳۵۷، که به‌دلیل موقعیت استراتژیک و اقتصادی ایران برای قدرت‌های جهانی اهمیت دارد، توانست معادلات سیاسی آنان را در تقسیم استعماری جهان برهم زند.[۱۹] همچنین گفته شده که انقلاب اسلامی در تعارض با نظام بین‌المللی رخ داد و ارزش‌ها و هنجارهایی را مطرح کرد که با منافع قدرت‌های جهانی در تعارض بود؛ ارزش‌هایی مانند استقلال، آزادی، عدالت، حق تعیین سرنوشت، اتحاد مستضعفان و مبارزه علیه استعمار.[۲۰] بِرژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت وقت آمریکا، سقوط رژیم پهلوی را بزرگترین شکست دولت آمریکا برشمرده است؛[۲۱] چنان‌که برخی مقامات آمریکایی حیثیت خود را در گرو بقای حکومت محمدرضا پهلوی می‌دیدند.[۲۲]

مراکز و آثار علمی مرتبط با انقلاب اسلامی

حدیث پیمانه نوشته حمید پارسانیا کتابی در موضوع انقلاب اسلامی ایران.

در ایران دانشگاه‌ها و مراکز تخصصی مختلفی در راستای معرفی و تحقیق درباره انقلاب اسلامی فعالیت می‌کنند؛ از جمله دانشگاه علوم و معارف اسلامی[۲۳] و دانشگاه شاهد که رشته‌هایی مانند مطالعات سیاسی انقلاب اسلامی،[۲۴] جامعه‌شناسی‌‌‌‌‌ انقلاب‌ اسلامی[۲۵] و اندیشه سیاسی رهبران انقلاب اسلامی را ارائه می‌دهند.[۲۶] همچنین، برخی مراکز پژوهشی مانند مرکز اسناد انقلاب اسلامی،[۲۷] مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی[۲۸] و بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی[۲۹] به جمع‌آوری اسناد و تحلیل ابعاد مختلف انقلاب می‌پردازند.

در کنار این مراکز، مجلات تخصصی مانند فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی[۳۰] و فصلنامه پژوهش‌های انقلاب اسلامی[۳۱] به انتشار مقالات علمی درباره انقلاب ایران اختصاص دارند. از کتاب‌های مختلف در این حوزه نیز می‌توان به «بررسی انقلاب ایران» نوشته عمادالدین باقی[۳۲] و «نبرد قدرت در ایران» اثر محمد سمیعی[۳۳] اشاره کرد که به بررسی ابعاد تاریخی، سیاسی و اجتماعی انقلاب پرداخته‌اند.

به‌ گزارش صادق زیباکلام، نوشتن کتاب‌ها در موضوع انقلاب ایران، به نویسنده‌های ایرانی اختصاص ندارد و اساتید و صاحبنظران غربی نیز که در زمینه ایران تخصص دارند، آثار بسیاری درباره انقلاب اسلامی نوشته‌اند.[۳۴] از جمله این کتاب‌ها می‌توان به «Roots of Revolution» (به فارسی: ریشه‌های انقلاب) نوشته نیکی ریچارد کِدی،[۳۵] خاورشناس آمریکایی، و «Fragile Resistance Social Transformation in Iran From 1500 to the Revolution» (به فارسی: مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال ۱۵۰۰م تا انقلاب) اثر جان فوران،[۳۶] جامعه‌شناس آمریکایی، اشاره کرد.

سیر نهضت انقلاب اسلامی تا پیروزی

گاه‌شمار انقلاب اسلامی ایران[۳۷]
پیش‌زمینه‌ها
سال ۱۳۲۹ش نهضت ملی‌شدن صنعت نفت
۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتای آمریکا علیه دولت مصدق و بازنشاندن محمدرضا پهلوی بر حکومت
۱۳۳۶ش تأسیس ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور)
۱۰ فروردین ۱۳۴۰ درگذشت آیت‌الله بروجردی و ازبین‌رفتن مرجعیت عامه
۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۰ش شکست جبهه ملی ایران و تأسیس حزب نهضت آزادی ایران
مهر ۱۳۴۱ قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی و مخالفت علما با آن
بهمن ۱۳۴۱ انقلاب سفید و مخالفت روحانیت با آن
۲ فروردین ۱۳۴۲ هجوم رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه و کشته و مجروح‌شدن برخی طلاب
نهضت انقلاب اسلامی
۱۳ خرداد ۱۳۴۲ سخنرانی امام خمینی در روز عاشورا و بازداشت او
۱۵ خرداد ۱۳۴۲ قیام ۱۵ خرداد در پی بازداشت امام خمینی
خرداد ۱۳۴۲ تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی
۴ آبان۱۳۴۳ سخنرانی امام خمینی در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون
۱۳ آبان ۱۳۴۳ بازداشت و تبعید امام خمینی به ترکیه
۱ بهمن ۱۳۴۳ ترور حسنعلی منصور به دست اعضای مؤتلفه اسلامی
۱۳۴۴ تشکیل سازمان مجاهدین خلق ایران
۱ بهمن ۱۳۴۸ آغاز درس‌ امام خمینی در موضوع ولایت فقیه
۱۳۵۴ اعلام رسمی تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران
۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درگذشت علی شریعتی
۱ آبان ۱۳۵۶ درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی
اوج‌گیری انقلاب
۱۷ دی ۱۳۵۶ انتشار مقاله توهین‌آمیز به امام خمینی در روزنامه اطلاعات
۱۹ دی ۱۳۵۶ قیام ۱۹ دی مردم قم
۲۹ بهمن ۱۳۵۶ قیام ۲۹ بهمن تبریز
۲۸ مرداد ۱۳۵۷ آتش‌سوزی سینما رکس آبادان
۱۷ شهریور ۱۳۵۷ کشتار مردم در تظاهرات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷
۱۴ مهر ۱۳۵۷ ورود امام خمینی به پاریس
۲۴ مهر ۱۳۵۷ واقعه آتش‌سوزی مسجد جامع کرمان
۱۳ آبان ۱۳۵۷ کشتار دانش‌آموزان در دانشگاه تهران
۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷ تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ش
۲۲ دی ۱۳۵۷ اعلام موجودیت شورای انقلاب از سوی امام خمینی
۲۶ دی ۱۳۵۷ خروج محمدرضا پهلوی از ایران
۸ بهمن ۱۳۵۷ تحصن روحانیان در دانشگاه تهران
۱۲ بهمن ۱۳۵۷ بازگشت امام خمینی به ایران بعد ۱۵ سال تبعید
۱۵ بهمن ۱۳۵۷ نصب مهدی بازرگان به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت
۱۹ بهمن ۱۳۵۷ بیعت همافران با امام خمینی
۲۲ بهمن ۱۳۵۷ پیروزی انقلاب اسلامی ایران
سخنرانی امام خمینی در مدرسه علمیه فیضیه قم عصر عاشورای ۱۳۸۲ق. دو روز مانده به قیام ۱۵ خرداد.[۳۸]

به گفته رسول جعفریان، تاریخ‌پژوه ایرانی، فرایند شکل‌گیری انقلاب، از نیمه دوم سال ۱۳۴۱ش و نیمه نخست ۱۳۴۲ش، با محوریت امام خمینی آغاز شد.[۳۹] عمید زنجانی نیز معتقد است که این فرایند از سال ۱۳۴۲ش شتاب گرفت، تا آنکه در سال ۱۳۵۶ش به انقلاب اسلامی تبدیل و در نهایت به پیروزی انجامید.[۴۰] به گفته صادق زیباکلام، همه گروه‌ها و جریان‌های سیاسی، آغاز انقلاب را مربوط به سال ۱۳۵۶ش می‌دانند، اما انتخاب یک رویداد خاص برای نقطه شروع انقلاب از دیدگاه سیاسی افراد تأثیر پذیرفته که برخی از آنها چنین است:

  • خرداد ۱۳۵۶ش: از نظر نیروهای ملی‌گرا، انتشار نامه سرگشاده رهبران جبهه ملی به شاه آغازگر انقلاب بوده است.[۴۱]
  • فروردین ۱۳۵۶ش: حزب توده، اعتصاب کارگران را منشأ انقلاب معرفی کرده‌اند.[۴۲]
  • آبان ۱۳۵۶ش: برخی نیروهای مذهبی، درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی فرزد امام خمینی را نقطه شروع انقلاب می‌دانند؛[۴۳] چرا که از دید آنها، ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور)‌ عامل درگذشت سید مصطفی خمینی بوده است.[۴۴]
  • دی‌ ۱۳۵۶ش؛ گروهی دیگر از نیروهای مذهبی، درج مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات درباره امام خمینی در سالروز واقعه کشف حجاب را نقطه آغاز انقلاب دانسته‌اند.[۴۵]

به گفته یرواند آبراهامیان، در آبان ۱۳۵۶ش، مردم در خیابان‌ها به راهپیمایی پرداختند و انقلاب به مرحله جدیدی وارد شد.[۴۶] از سوی دیگر، حامد اَلگار، استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه بِرکلی کالیفرنیا، یکی از عوامل تسریع روند انقلاب اسلامی را برگزاری مراسم و تظاهرات پی‌درپی مردم در واکنش به انتشار مقاله‌ای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه‌ اطلاعات (۱۷دی ۱۳۵۶ش) می‌داند که گفته شده در آن به امام خمینی توهین شده بود.[۴۷] مردم قم که معتقد بودند مقاله چاپ‌شده در روزنامه اطلاعات، از سوی حکومت پهلوی نگاشته شده، در ۱۹ دی‌ علیه حکومت تظاهرات کردند.[۴۸] گفته شده که این تظاهرات با واکنش تند حکومت مواجه شد و در پی آن عده‌ای کشته و گروهی زخمی شدند.[۴۹]

پس از این رخداد، مردم تبریز در ۲۹ بهمن مراسم چهلم شهدای قم را برگزار کردند که بنابر گزارش‌ها، آن نیز به کشته و مجروح شدن افرادی انجامید.[۵۰] همچنین برگزاری مراسم چهلم شهدای واقعه تبریز در شهرهایی مانند تهران، مشهد، اصفهان و شیراز به کشته‌شدن تعدادی دیگری منجر شد و این چرخه، زمینه را برای وقایع جدید در مراسم‌های چهلم بعدی فراهم کرد.[۵۱]

علاوه بر مراسم‌ چهلم شهدا در شهرهای مختلف، تظاهرات ۱۷ شهریور مردم تهران نیز از عوامل سرعت‌بخش در انقلاب دانسته شده است.[۵۲] تظاهرات ۱۷ شهریور در پی اعتراض به برگزاری جشن هنر شیراز در ماه رمضان صورت گرفت که گفته می‌شد رفتارهای خلاف عفت در آن صورت گرفته است.[۵۳]

پس از تظاهرات پی‌در‌پی مردم، شاه در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ش از ایران خارج شد و امام خمینی در ۱۲ بهمن، پس از پانزده سال تبعید به کشور بازگشت.[۵۴] در نهایت، حکومت پادشاهی ایران با تظاهرات گسترده مردم غیرمسلح، اعتصاب فراگیرِ چند ماهه در بخش‌های مختلف و فعالیت‌های چریکی کوتاه‌مدت، در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ش سقوط کرد.[۵۵] به گزارش جان فوران، در جریان یک سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (از ماه‌های آخر سال ۱۳۵۶ش تا ماه‌های پایانی ۱۳۵۷ش) شمار کشته‌شدگان بین ده تا دوازده هزار نفر برآورد شده است.[۵۶]

ماهیت انقلاب

در تبیین ماهیت اصلی انقلاب، تفسیرهای مختلفی ارائه شده است.[۵۷] جان فوران این دیدگاه‌ها را در سه دسته تقسیم‌بندی می‌کند: ۱. ماهیت سیاسی-اقتصادی، ۲. ماهیت اسلامی و ۳. ماهیت تلفیقی از سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی تقسیم‌بندی کرده است.[۵۸] زیباکلام ریشه تفسیرهای مختلف را تمایلات سیاسی و بینش‌های اجتماعی متفاوت دانسته است.[۵۹] برخی از این تفسیرها و گرایش‌ها عبارتند از:

  • سیاست اسلام‌زدایی رژیم پهلوی (تفسیر مورد پذیرش رهبران روحانی انقلاب و طرفداران آنان)؛[۶۰]
  • نوسازی ناکافی شاه، دست‌نشانده‌بودن او از طرف آمریکا و جمهوری‌خواهیِ مردم (تفسیر ملی‌گرایان)؛[۶۱]
  • مشکلات و ناهنجاری‌های اقتصادی (تفسیر مورد پذیرش مارکسیست‌ها)[۶۲]
  • روند گسترده و شتابان نوسازی شاه برای مردم سنت‌زده و واپس‌گرای ایران (تفسیر طرفداران پهلوی)؛[۶۳]
تصویری از تظاهرات مردم در اعتراض به حکومت شاهنشاهی که در آن شعارهایی برای ایجاد حکومت اسلامی دیده می‌شود.

به گفته نیکی کِدی، یکی از مهمترین عوامل انقلاب خواست بسیاری از مردم ایران برای رهایی از نفوذ خارجی‌ها، و ایجاد یک اقتصاد، جامعه و فرهنگ مستقل از نفوذ و وابستگی به قدرت‌های غربی بوده است.[۶۴] آمال السُبْکی، از تاریخ‌پژوهان مصری، اقتصادی‌بودن این انقلاب را رد کرده است؛ دلیل او وضعیت اقتصادی مناسب ایرانیان نسبت به همه دولت‌های همجوار است.[۶۵] چنان‌که به گزارش مهدی نجف‌زاده، در نامه‌های اقشار مختلف جامعه به امام خمینی، عموماً درخواست‌های اقتصادی مطرح نمی‌شد.[۶۶] به گزارش جان فوران، با گسترش اعتصاب کارکنان و کارگران ادارات و کارخانه‌ها در مهر ۱۳۵۶ش جنبه اقتصادی انقلاب از بین رفت و ماهیت سیاسی به خود گرفت.[۶۷]

به گفته عمید زنجانی، اگرچه در سقوط رژیم پهلوی عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی تأثیرگذار بوده است، اما علت اصلی آن سیاست اسلام‌زدایی رژیم بود.[۶۸] به گفته آبراهامیان، در دوران حکومت محمدرضا پهلوی، نسل جوانی از روشنفکران به دنبال طرح و تدوین اندیشه‌های جدیدی بودند که با فرهنگ شیعه هماهنگ باشد.[۶۹] مرتضی مطهری[۷۰] و حامد اَلگار[۷۱] ماهیت انقلاب اسلامی را صددرصد اسلامی دانسته‌اند. به باور الگار، اگر مردم ایران به اسلام و تشیع اعتقاد عمیقی نداشتند، انقلاب ایران هیچگاه رخ نمی‌داد.[۷۲]

به گفته مصطفی ملکوتیان، از اساتید علوم سیاسی در ایران، ماهیت هر انقلابی را می‌توان از شعارها، ویژگی‌های رهبران و اعتقادات همراهان آن انقلاب شناخت.[۷۳] به گزارش جان فوران، در شعار مردم انقلابی، شعارهای دینی و با جریان‌های اسلامی به وضوح دیده می‌شد،[۷۴] چنان‌که در قطعنامه‌ تظاهرات ماه‌های پایانی رژیم پهلوی، تظاهرات‌کنندگان بر استقرار نظام اسلامی تأکید می‌کردند.[۷۵] بر اساس برخی پژوهش‌های اجتماعی بر پایه تحلیل شعارهای انقلاب اسلامی ایران، ۵۴/۵ درصد از شعارهای افراد شرکت‌کننده در تظاهرات، شعارهای فرهنگی (شعارهایی مربوط به ارزش شهادت، دین اسلام و اهمیت آن، و حجاب اسلامی[۷۶]) و ۳۹/۶ درصد سیاسی بوده است.[۷۷] بر پایه این پژوهش مهم‌ترین ریشه انقلاب اسلامی، وضعیت نامطلوب فرهنگی و سیاسی و شاید مهم‌ترین نارضایتی مردم از وضعیت فرهنگی جامعه بوده است.[۷۸]

ویژگی‌های انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب‌های دیگر

میشل فوکو، جامعه‌شناس فرانسوی، با اشاره به روح مذهبی حاکم بر انقلاب اسلامی ایران، آن را پدیده‌ای متمایز از دیگر انقلاب‌های جهان توصیف می‌کند.[۷۹] عباسعلی عمید زنجانی، از صاحب‌نظران فقه سیاسی، انقلاب اسلامی ایران را از نظر فرهنگ، دانش و تئوری انقلاب فراتر از انقلاب‌های دیگری ارزیابی کرده است.[۸۰] به گفته او، ماهیت ایدئولوژیکی، قدرت رهبری و عمق تحولات ناشی از انقلاب، موجب شده صاحب‌نظران سیاسی الگوی جدیدی را برای تئوری‌های انقلاب بررسی کنند.[۸۱]

عمید زنجانی همچنین اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی را در نهضت‌های احیاگر تفکر دینی در جهان اسلام، از جمله انقلاب اسلامی، تأثیرگذار می‌داند؛ ازاین‌رو به باور او، انقلاب اسلامی در بسیاری از ریشه‌های عقیدتی، تاریخی و اجتماعی با نهضت‌های اسلامی، شباهت و در برخی جهات دیگر تفاوت دارد.[۸۲]

مصباح یزدی معتقد است، انقلاب اسلامی ایران ادامه‌دهنده راه پیامبران است؛ چون همانند حرکت انبیا، عقاید حق را بر عقاید باطل برتری داده، به معنویت‌گرایی و ایجاد وحدت میان اقشار مختلف جامعه توجه دارد.[۸۳] وابسته‌نبودن انقلاب ایران به بیگانگان،[۸۴] قدرت رهبری و نفوذ معنوی او را از ویژگی‌های مهم انقلاب ایران به‌شمار آورده‌اند.[۸۵]

تئوری توطئه

در برخی نظریه‌پردازی‌ها انقلاب اسلامی یک توطئه از پیش‌ طراحی‌شده از سوی قدرت‌های خارجی معرفی شده است.[۸۶] به گفته صادق زیباکلام، طرفداران این نظریه مقامات ارشد حکومت پهلوی، دربار شاه و وابستگان به رژیم پهلوی هستند.[۸۷] بر اساس این نظریه، آمریکا، انگلیس و اسرائیل، علیه محمدرضا شاه توطئه کرده، او را سرنگون کردند تا او را به خاطر افزایش قیمت نفت، درخطربودن بازار غرب به دلیل صنعتی‌شدن و پیشرفت، و جلوگیری از تبدیل‌شدن ایران به پنجمین ارتش قدرتمند جهان، تنبیه کنند.[۸۸]

نیکی کدی معتقد است، تماس آمریکایی‌ها با مخالفان رژیم و مداخله‌نکردن به نفع شاه، این سوء تفاهم را برای طرفداران شاه ایجاد کرده است.[۸۹] به باور کدی، آمریکایی‌ها تلاش می‌کردند با امام خمینی ارتباط برقرار کنند تا از لحن ضد آمریکایی او بکاهند و از این راه از یک موقعیت بد، نتیجه مطلوبی را به دست آوردند، این در حالی است که آمریکایی‌ها به مخالفان رژیم هیچ کمکی نکردند.[۹۰] زیباکلام تئوری توطئه را ادعایی بدون دلیل و برآمده از پیش‌فرض‌های ناصحیح خوانده است.[۹۱]

زمینه‌ها

با سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ش دوره نوینی از تفکر دینی-سیاسی به وجود آمد.[۹۲] پس از پهلوی اول گفتمان مذهبی در ایران تقویت شد؛ زیرا سیاست‌های رضاشاه در جداسازی حکومت از مذهب شکست خورد و همزمان، آیین‌های شیعی نفوذ بیشتری در عرصه عمومی پیدا کرد؛[۹۳] چنان‌که تشکل‌ها و نشریه‌های متعددی با پسوند اسلامی در خدمت به روحانیان سیاسی، مشغول فعالیت شدند.[۹۴] زیباکلام معتقد است، این گفتمان مذهبی با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش به اوج رسید و کودتا، تحول مذهبی در جامعه ایران را پدید آورد.[۹۵] به گفته مهدی نجف‌زاده، اگرچه با به‌قدرت‌رسیدن رضاشاه شکاف عمیقی میان سلطنت و مذهب ایجاد شد، اما رهبران مذهبی توانستند نفوذ خود را در جامعه حفظ کنند.[۹۶]

نهضت ملی‌شدن صنعت نفت در پاسخ به درخواست مردم تنها برای کسب استقلال اقتصادی و سیاسی ایران در حوزه منابع نفتی شکل گرفت.[۹۷] مبارزات سیاسی سید ابوالقاسم کاشانی و محمد مُصَدّق در سال ۱۳۳۲ش برای ملی‌شدن صنعت نفت به نتیجه رسید و مجلس سِنا در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ش ملی‌شدن صنعت نفت را تصویب کردند.[۹۸] مصدق در سال ۱۳۳۰ش نخست وزیر ایران شد و مورد حمایت کاشانی قرار گرفت.[۹۹] با قدرت‌یافتن مصدق آمریکا و انگلیس منافع خود را در خطر دیدند، و در پی اختلاف به‌وجودآمده بین مصدق و کاشانی، دولت مصدق را در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش سرنگون کرده، فضل‌الله زاهدی را به قدرت رساندند.[۱۰۰] رژیم پهلوی با نهضت ملی‌شدن صنعت نفت رو به سقوط نهاد، ولی با حمایت انگلیس و آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش دوباره روی کار آمد.[۱۰۱] با روی کار آمدن زاهدی، نفت ایران دوباره در اختیار بیگانگان قرار گرفت.[۱۰۲]

پس از کودتای ۲۸ مرداد، حکومت پهلوی برای تثبیت قدرت، با همکاری‌های فنی سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا، ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) را در سال ۱۳۳۲ش تشکیل داد.[۱۰۳] این سازمان در دانشگاه‌ها، اداره‌ها و کارخانه‌های بزرگ نفوذ داشت.[۱۰۴] ازاین‌رو شاه بر بیشتر بخش‌های جامعه تسلط پیدا کرد؛ بر انتخابات نظارت می‌کرد و اختیار مجلس شورای ملی و سنا را در دست گرفت.[۱۰۵] او احزاب مخالف را همسو با منافع خود به شدت سرکوب کرد.[۱۰۶] با این حال محمدرضا شاه در برخورد با طبقه مذهبی جامعه با احتیاط عمل می‌کرد؛ رهبران دینی، مانند سید حسین بروجردی، دسترسی آسانی به دربار داشتند و دولت نسبت به تقویت و حمایت از مذهب، خود را متعهد می‌دانست.[۱۰۷]

به گفته صادق زیباکلام، بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش تحولی مذهبی در عرصه اجتماعی و سیاسی رخ داد و نمودهایی از بازگشت به اسلام هم در بُعد سیاسی و هم در بُعد تفکر دینی، در جامعه به وجود آمد و عناصر مذهبی، رهبری جریانات مبارزه‌طلبی را عهده‌دار شدند.[۱۰۸] تا پیش از کودتای ۱۳۳۲ش، دانشگاهیان، سکولار یا ملی‌گرا و یا از حزب توده بودند، ولی بعد از کودتا تفکر مذهبی نیز در بین آنان رواج پیدا کرد.[۱۰۹] سید محمود طالقانی‌ و‌ مرتضی مطهری، دو شخصیت روحانی و مهدی بازرگان شخصیت دانشگاهی بود که نقش مهمی در این تحول داشتند.[۱۱۰] این سه تن با زبانی متمایز از دیگران بین علم و دین وحدت برقرار کردند و اسلام را با نیازهای دنیای معاصر مرتبط نشان دادند.[۱۱۱]

باورهای شیعی در انقلاب

در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ظرفیت‌های اسلام شیعی تأثیرگذار دانسته شده است، عناصری چون اعتقاد به عدالت اجتماعی، امامت انسان صالح، تأثیر سیره ائمه(ع) بر زندگی روزمره ایرانیان و بازتعریف مفاهیم مهدویت، انتظار فرج و غیبت امام زمان(ع).[۱۱۲] نظریه شیعه درباره مشروعیت حکومت نیز از زمینه‌های فکری انقلاب اسلامی معرفی شده است.[۱۱۳] بر اساس دیدگاه شیعیان، حکومت غیرمعصومان در دوران حضور امامان معصوم مشروعیت ندارد و در عصر غیبت نیز حکومت‌هایی که بدون اذن امام تشکیل شوند غاصب محسوب می‌شوند.[۱۱۴] به همین دلیل، به گفته علی الوردی، جامعه‌شناس عراقی، شیعیان پیوسته در انقلاب به سر می‌برند، مگر آنکه امام معصوم حکومت را در دست گیرد.[۱۱۵] با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اصل ولایت فقیه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران افزوده شد. ولایت فقیه نظریه‌ای است در فقه سیاسی شیعه که طبق آن، در زمان غیبت امام زمان(عج)، حکومتِ جامعه مسلمانان برعهده فقیه جامع‌الشرایط است.[۱۱۶]

تصویری از عزاداران امام حسین(ع) که بر علم عزاداری تصویرهایی از امام خمینی را نصب کرده‌اند.

انقلابی‌ها با بهره‌گیری از شخصیت امامان شیعه، به خصوص امام علی(ع) و امام حسین(ع)، گفتمان انقلاب مذهبی را شکل دادند.[۱۱۷] از طرفی از آنجا که نام امام علی(ع) و حکومت او با مفاهیمی چون عدالت، ساده‌زیستی و بی‌اعتنایی به دنیا، پیوند داشت، حکومت‌های فاقد این ویژگی‌ها، از جمله حکومت پهلوی، ناصالح خوانده شد.[۱۱۸] از طرف دیگر از آنجا که امام حسین(ع) الگویی برای واکنش در برابر حکومت‌های ناصالح به‌شمار می‌آید، مفاهیمی چون مبارزه، شهادت و سرسختی در راه حق، به ادبیات انقلابی‌ها وارد شد و راه را برای مبارزه آنان هموار کرد.[۱۱۹] امام خمینی در پیام‌های خود وضعیت مبارزاتی انقلاب‌ها را با وضعیت صدر اسلام مقایسه کرده،[۱۲۰] آنان را پیرو نهضت امام حسین معرفی می‌کرد.[۱۲۱] وی حیات سیاسی حکومت را به عنوان اصلی‌ترین مؤلفه اسلام در نظر می‌گرفت، نه دینداری فردی و خصوصی.[۱۲۲] چنان‌که تظاهرات انقلابی‌ها معمولا همزمان با مراسم مذهبی، مجالس ترحیم، هفتم یا چهلم شهدای انقلاب آغاز و از این مجالس به عنوان وسیله بسیج مردم استفاده می‌شد[۱۲۳] و علما این گردهمایی‌ها را به عرصه‌ای برای بیان اعتراض‌ها و خواسته‌های سیاسی تبدیل می‌کردند.[۱۲۴]

سیاست‌های ضد مذهبی در عصر پهلوی

به گفته مصطفی ملکوتیان، از اساتید علوم سیاسی در ایران، محمدرضا پهلوی، مانند پدرش رضاشاه، فرهنگ مذهبی مردم ایران را تحقیر می‌کرد و اقداماتی را انجام می‌داد که بر خلاف اصول و اعتقادات اسلامی بود.[۱۲۵] از جمله این اقدامات می‌توان به استفاده از تاریخ شاهنشاهی به جای تقویم اسلامی، تشویق زنان به استفاده‌نکردن از چادر،[۱۲۶] و احیای ملی‌گرایی در مقابل اسلام‌گرایی اشاره کرد.[۱۲۷] حکومت می‌خواست از پادشاهان هخامنشی الگوگیری کرده، ملی‌گرایی و هویت پیش از اسلام را زنده و با ارزش‌های اسلامی مقابله کند.[۱۲۸]

در سال ۱۳۵۴ش مبدأ تقویم ایران از هجری شمسی به تقویم شاهنشاهی تغییر کرد و سال ۱۳۵۵ش، سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی خوانده شد.

رسول جعفریان، یکی از پیش‌زمینه‌های انقلاب اسلامی را مسئله حجاب دانسته است.[۱۲۹] او آزادی مذهبی‌ها در پی سرنگونی رضاشاه، نگارش کتاب مسئله حجاب اثر شهید مطهری در سال ۴۸ش و راهپیمایی زنان چادری در خیابان‌ها در سال ۵۷ش را در همین راستا ارزیابی کرده است.[۱۳۰] به گفته رسول جعفریان، در سال‌های مبارزه علیه شاه، مسئله حجاب یکی از مشغله‌های اصلی مبارزان علیه شاه بود.[۱۳۱]‌ گفته شده، رژیم پهلوی با ایجاد مراکز فحشا، قماربازی، مشروب‌خواری و نمایش فیلم‌های غیراخلاقی، بی‌بندوباری را در جامعه رواج می‌داد که جشن هنر شیراز نمونه‌ای از آن بود.[۱۳۲]

حمایت حکومت پهلوی از بهائیت

به گفته علیرضا روزبهانی، بهائیت‌پژوه ایرانی، حضور بهائیان در منصب‌های مهم سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و امنیتی برای دین‌داران آزاردهنده بود.[۱۳۳] سید سعید زاهدزاهدانی، جامعه‌شناس و نویسنده کتاب بهائیت در ایران، بهائیت را ابزار قدرت‌های استعماری برای شکستن اقتدار دینی در ایران دانسته است[۱۳۴] او معتقد است، هرجا موضوع دین‌زدایی از نهاد سیاست یا جامعه مطرح بوده، بهائیان نقش فعالی داشته‌اند؛ چنان‌که هم در دوران مشروطه و هم در دوران پهلوی، همکاری بیگانگان و بهائیان برای مقابله با دیانت و روحانیت، به‌روشنی به چشم می‌خورد.[۱۳۵]

به گزارش رسول جعفریان، در دوران رژیم پهلوی، بهائیت با حمایت حکومت وقت رشد کرد و فردی بهائی (هویدا) نخست وزیر شد و ده‌ها بهائی دیگر مسئولیت‌های مهم دولتی گرفتند.[۱۳۶] به گفته جمشید آموزگار، نخست‌وزیر ایران در سال‌های ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ش، مردم هویدا را عامل بهائیت و یهودیان می‌دیدند و همین امر سبب سقوط پهلوی شد.[۱۳۷] به‌گفته جعفریان، امام خمینی رژیم پهلوی را عامل اصلی گسترش بهائیت در ایران می‌دانست؛ از این‌رو، برخلاف افرادی که رویارویی مستقیم با بهائیت را در پیش گرفته بودند، او رژیم پهلوی را هدف خود قرار داد؛ به همین دلیل بود که با سرنگون‌شدن رژیم پهلوی، بهائیت نیز برچیده شد.[۱۳۸]

سوءاستفاده‌های اقتصادی در رژیم پهلوی

از نگاه اکثر صاحب‌نظران، فساد مالی گسترده خاندان پهلوی، یکی از عوامل انقلاب مردم بوده است.[۱۳۹] جان فوران، رژیم پهلوی را غرق‌شده در فساد اقتصادی، رشوه‌خواری و مال‌اندوزی می‌داند.[۱۴۰] مطابق نقل آبراهمیان از یک اقتصاددان غربی، در سال‌های پایانی رژیم پهلوی، حدود دو میلیاد دلار به صورت مستقیم از محل درآمدهای نفتی به حساب‌ اعضای خانواده سلطنتی در بانک‌های خارجی منتقل شد.[۱۴۱] تنها در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله که به مناسبت بنیان‌گذاری نخستین سلسله شاهنشاهی در ایران صورت گرفت، دولت وقت هزینه یکصد میلیون دلاری پرداخت کرد.[۱۴۲] علاوه بر محمدرضا شاه و خاندانش، دولت‌مردان نیز فساد مالی گسترده‌ای داشتند.[۱۴۳]

سند مربوط به برداشت ارز از حساب بانک مرکزی برای شمس پهلوی، خواهر محمدرضا پهلوی.

به گفته آبراهامیان، اگرچه دربار پهلوی میزان دارایی خود را مشخص نمی‌کرد ولی منابع غربی دارایی آنان را بین پنج تا بیست میلیارد دلار برآورد می‌کردند. آبراهامیان، منابع اصلی این ثروت را در چهار محور دسته‌بندی می‌کند: ۱. زمین‌های کشاورزی تصرف‌شده از سوی رضا و محمدرضا پهلوی، ۲. واریز بخشی زیادی از درآمدهای نفتی به حساب‌ اعضای خانواده پهلوی در بانک‌های خارجی، ۳. تجارت پررونق با استفاده از وام‌های کلان از بانک‌های دولتی، ۴. بنیاد پهلوی شامل ده‌ها شرکت، کارخانه و بانک.[۱۴۴]

پیامدها و دستاوردها

صادق زیباکلام آثار و تبعات انقلاب اسلامی را در ابعاد منطقه‌ای و تغییرات بنیادین در ساختارهای اجتماعی ایران بی‌نظیر خوانده است.[۱۴۵] از جمله آثار انقلاب به این موارد اشاره کرده‌اند: معرفی اسلام به عنوان مکتب جامع و اجتماعی،[۱۴۶] کسب قدرت و روی‌کارآمدن اسلام‌گرایان،[۱۴۷] احیای تفکر تقریب مذاهب اسلامی و وحدت میان ملت‌های مسلمان،[۱۴۸] تشدید نیاز دولت‌ها برای کسب مشروعیت دینی و مردمی،[۱۴۹] استقلال سیاسی و رهایی از نفوذ قدرت‌های بیگانه،[۱۵۰] ترویج فرهنگ استقلال‌خواهی و استکبارستیزی،[۱۵۱] آشکارساختن رابطه متقابل حوزه دین و سیاست،[۱۵۲]، بی‌اعتباری نظام دو قطبی حاکم بر جهان[۱۵۳] و زمینه‌سازی برای بیداری اسلامی.[۱۵۴]

شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران

با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام شاهنشاهی در ایران سرنگون شد و حکومتی دینی[۱۵۵] با الگوی جدیدی از نظام مردم‌سالاری، با عنوان مردم‌سالاری دینی[۱۵۶] با محوریت ولایت فقیه شکل گرفت.[۱۵۷] چند روز پس از ورود امام خمینی به ایران، او با تکیه بر حمایت‌های مردمی، مهدی بازرگان را مأمور تشکیل دولت موقت ساخت[۱۵۸] تا با برگزاری همه‌پرسی، نوع حکومت مشخص شود.[۱۵۹] با برگزاری همه‌پرسی در ۱۱ و ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ش، اکثریت رأی‌دهندگان با ۹۸.۲ درصد آرا، به استقرار نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.[۱۶۰]

پیام آیت‌الله خوئی پس از تأسیس جمهوری اسلامی ایران، که در آن از حق آزادی مردم در تعیین سرنوشت خود و مشارکت در ایجاد حکومت اسلامی تقدیر شده است.

با تأسیس مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ش، اعضای آن تدوین و تصویب نهایی قانون اساسی را در ۲۴ آبان همان سال در ۱۲ فصل و ۱۷۵ اصل به پایان رساندند و در ۴ آذر به رهبر انقلاب تحویل دادند.[۱۶۱] این قانون به دستور امام خمینی، در ۱۱ و ۱۲ آذر ۱۳۵۸ش به همه‌پرسی گذاشته شد[۱۶۲] و با‌ رأی ۹۵ درصد از شرکت‌کنندگان (۷۵درصد از واجدین شرایط) به تصویب رسید.[۱۶۳]

در قانون اساسی، مذهب شیعه اثناعشری به عنوان مذهب رسمی ایران شناخته شد و علاوه بر قوانین و مقررات اسلامی، به امور فرهنگی و ارزشی دیگری مانند شورا و امر به معروف و نهی از منکر نیز تأکید شد.[۱۶۴] مقدمه قانون اساسی، رسالت خود را محقق‌ساختن زمینه‌های اعتقادی انقلاب اسلامی و فراهم‌کردن بستر مناسب برای تربیت انسان‌هایی با ارزش‌های بلندمرتبه و جهان‌شمول عنوان کرده است.[۱۶۵] همچنین در مقدمه قانون اساسی آمده است که قانون اساسی باید زمینه تداوم انقلاب در داخل و خارج ایران را فراهم کند و نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی را تضمین کند.[۱۶۶]

تحقق نظریه اسلام سیاسی

در انقلاب اسلامی ایران، ایده اسلام سیاسی به وقوع پیوست[۱۶۷] و برای نخستین‌بار در تاریخ مدرن، گفتمان اسلام سیاسی در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل مطرح شد.[۱۶۸] در ادبیات نظری روابط بین الملل، تحلیل اسلام سیاسی مورد توجه قرار گرفت.[۱۶۹] اصطلاح اسلام سیاسی را واکنشی به شکست ایدئولوژی سکولار دانسته‌اند.[۱۷۰] گفته شده، در کشورهای مختلف اسلامی به تأثیرپذیری از انقلاب ایران، انواعی از الگوهای اسلام سیاسی به وجود آمد که برخی از آنها فرصت و برخی دیگر به عنوان تهدید مطرح می‌شوند؛ الگوهایی مانند اسلام سیاسی طالبان، اسلام سیاسی ترکیه، اسلام سیاسی الجزایر، اسلام سیاسی سودان و حتی اسلام سیاسی در گروه‌ها و جریان‌های تکفیری.[۱۷۱]

احیای هویت دینی و سیاسی مسلمانان

به گفته برخی نویسندگان، انقلاب اسلامی دین را به صحنه اجتماع بازگرداند؛ چنان‌که در دوران رُنِسانس، دین از صحنه اجتماعی خارج شده بود.[۱۷۲] در ایران شعائر دینی[۱۷۳] و جلسات آموزش دینی گسترش یافت،[۱۷۴] جایگاه زن در اجتماع ارتقا پیدا کرد[۱۷۵] و ارزش‌های اسلامی احیا شد.[۱۷۶] به گفته حمید پارسانیا، پژوهشگر و نویسنده ایرانی، انقلاب ایران نقطه عطفی را در احیای هویت دینی مسلمانان ایجاد کرد.[۱۷۷] در کشورهای جهان تبلیغات و تظاهرات‌هایی برای اجرای احکام اسلامی، مانند حجاب و برخورد با مشروبات الکلی و فیلم‌های خلاف اخلاق، شکل گرفت.[۱۷۸] تیراژ کتاب‌ها و نشریات اسلامی به صورت چشمگیری افزایش یافت.[۱۷۹] ابعاد فکری، سیاسی، فقهی و اخلاقی رهبران ایران به‌ویژه امام خمینی، در کشورهای اسلامی رواج یافت[۱۸۰] و از دهه ۴۰ قرن چهاردهم هجری شمسی مذهب به صورت جدی‌تر وارد سیاست شد.[۱۸۱] آرمان آزادی قدس و فلسطین در جهان شدت گرفت.[۱۸۲] انقلاب ایران با عنوان احیاگر هویت مذهبی شیعیان نیز معرفی شده است.[۱۸۳] از نمونه‌های احیای هویت مذهبی شیعیان به افزایش بینش سیاسی و دینی شیعیان، ساماندهی تشکیلات منسجم سیاسی، خارج‌شدن از موضع انفعال و نقش‌آفرینی فعال شیعیان، و رونق‌یافتن حوزه‌های علمیه و مراکز دینی اشاره شده است.[۱۸۴]

گسترش شیعه و اسلام‌گرایی

سخنرانی ابراهیم زکزاکی در کنفرانس امام خمینی در لندن.[۱۸۵] ابراهیم زکزاکی و میلیون‌ها نفر از اهالی نیجریه تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی شیعه شدند.[۱۸۶]

گسترش مذهب شیعه[۱۸۷] و اهمیت‌یافتن تشیع و ایران در جهان اسلام و منطقه از آثار مهم انقلاب اسلامی به‌شمار آمده است.[۱۸۸] به نظر رسول جعفریان، جاذبه شخصیت امام خمینی و موضع‌گیری‌های ضد استعماری او به حساب عقیده مذهبی تشیع گذاشته شد و موجب ترویج مذهب شیعه گردید.[۱۸۹] گفتمان مکتب شیعه جهانی شد[۱۹۰] و گروه‌هایی که در برابر مذهب موضع می‌گرفتند، منزوی شدند.[۱۹۱] نیروهای مذهبی قدرت یافتند و حرکت‌های روشنفکری در موضع انفعال قرار گرفتند.[۱۹۲] به گفته جعفریان، پس از انقلاب اسلامی، در مؤسسه‌های پژوهشی غرب، تحقیقات شیعه‌شناسی اهمیت یافت و پژوهش‌های جدیدی انجام گرفت.[۱۹۳]

با پیروزی انقلاب اسلامی، موج جدیدی از اسلام‌گرایی در کشورهای اسلامی و غیراسلامی ایجاد شد[۱۹۴] و غیر مسلمانان درصدد شناخت ایدئولوژی اسلام برآمدند.[۱۹۵] برای نمونه مطابق برخی گزارش‌ها، اسلام‌گرایی در فرانسه بعد از انقلاب اسلامی ایران رشد کرد و محل عبادت مسلمانان در آن کشور از ۲۳ محل در سال ۱۹۷۰م، تا سال ۱۹۹۲م به بیش از ۱۲۰۰ محل رسید؛ و یا تعداد مسلمانان در سوئد، از ۱۶ هزار نفر در سال ۱۹۷۶م، به ۲۰۰ هزار نفر در سال ۱۹۹۵م بالغ گردید.[۱۹۶]

الگوگیری کشورهای مسلمان

به گفته برخی پژوهشگران، با وقوع انقلاب اسلامی و به‌وجودآمدن حاکمیت تشیع در ایران، جنبش‌های شیعی و سنی انقلاب اسلامی را الگوی خود قرار دادند و روحیه مبارزه با وضع موجود به مسلمانان کشورهای دیگر انتقال پیدا کرد.[۱۹۷] در مبارزات سیاسی گرایش به جهاد افزایش یافت و جنبش‌های اسلامی جهاد، شهادت و ایثار را به عنوان اصول اساسی خود پذیرفتند.[۱۹۸]

به گفته حسن شُبَّر، مؤسس حزب الدعوه، طرح مباحث مربوط به ولایت فقیه از سوی امام خمینی در نجف، بر روشن‌فکران حوزوی عرب، مانند حزب الدعوه و سید محمدباقر صدر، تأثیرگذار بود.[۱۹۹] سید محمدباقر صدر، به تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران، رهبری جنبش الدعوة الاسلامیة در عراق را بر عهده گرفت.[۲۰۰] در شهرهای نجف، کوفه، سامرا و کاظمین تظاهرات مردمی شکل گرفت که به درگیری با نیروهای دولتی انجامید.[۲۰۱]

اندکی پس از پیروزی انقلاب، شیعیان عربستان در برخی شهرها، مانند قَطیف، دست به تظاهرات زدند.[۲۰۲] در مساجد شهرهای شیعه‌نشین عربستان، مردم اعلامیه‌هایی را علیه خانواده سلطنتی سعودی پخش کردند و واعظان علیه حکومت سخنرانی کردند.[۲۰۳] در سال ۱۳۵۸ش شیعیان اَحساء در عربستان برای نخستین‌بار مراسم زیارت عاشورا را در ملأ عام برگزار کردند.[۲۰۴] مطابق برخی گزارش‌ها، در عزاداری عاشورای سال ۵۸ش در عربستان، چهارصد هزار نفر شرکت کرده بودند.[۲۰۵] تأثیر انقلاب اسلامی، محدود به شیعیان عربستان نبود، بلکه برای اهل‌سنت نیز جاذبه‌هایی داشت؛ چنان‌که اشغال مسجدالحرام توسط بنیادگرایان مسلح در سال ۱۴۰۰ق[۲۰۶] در همین راستا تفسیر شده است.[۲۰۷]

با این حال، حکومت‌های وقت عراق و عربستان با درنظرگرفتن تجربه انقلاب ایران، برخی سیاست‌ها را اجرا کردند تا از حرکت‌های معترضانه شیعیان جلوگیری نمایند.[۲۰۸] صدام معتقد بود، محمدرضا شاه در نکشتن امام خمینی اشتباه کرده بود؛ ازاین‌رو سید محمدباقر صدر را که بزرگ‌ترین دشمن خود می‌دانست، به قتل رساند و از وقوع انقلاب در عراق جلوگیری کرد.[۲۰۹] گفته شده سید محمدباقر صدر به صورت مطلق از انقلاب ایران حمایت و مردم را به مبارزه مسلحانه تشویق می‌کرد.[۲۱۰]

افراد و گروه‌های فعال در انقلاب

در انقلاب اسلامی ایران، گروه‌ها و تفکرات سیاسی مختلف حضور داشتند؛ تفکراتی از حزب توده، جبهه ملی، نهضت آزادی، روحانیت و مجاهدین خلق.[۲۱۱] به‌گفته جان فوران، همه پژوهشگران مطرح بر این باورند که انقلاب ایران حاصل ائتلاف طبقات مختلف جامعه بود.[۲۱۲] حتی گفته شده، تمامی نظریه‌پردازان در این موضوع اتفاق نظر دارند که انقلاب ایران از نظر شرکت‌داشتن همه اقشار جامعه در آن، نسبت به انقلاب‌های دیگر پدیده‌ای استثنائی است.[۲۱۳]

رهبری

سید روح‌الله موسوی خمینی، از مراجع تقلید شیعه، رهبری انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت و مراجع دیگر را نیز با خود همراه کرد.[۲۱۴] بعد از درگذشت آیت‌الله بروجردی، مرجعیت یکپارچه در ایران به وجود نیامد و سید محمدهادی میلانی، سید محمدکاظم شریعتمداری و سید روح‌الله خمینی به عنوان مرجع تقلید مطرح شدند که از میان آنها امام خمینی به دلیل مخالفت‌ها با رژیم شاهنشاهی شهرت بیشتری پیدا کرد.[۲۱۵] البته امام خمینی پیش از آن نیز (سال ۱۳۲۳ش) مردم را به قیام علیه حکومت دعوت کرده بود.[۲۱۶] امام خمینی با تبیین نظریه حکومت اسلامی نشان داد نه تنها به خلع پهلوی، که به تأسیس حکومت اسلامی می‌اندیشد.[۲۱۷]

سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرای تهران پس از ورود به ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ش.

در جریان انقلاب، امام‌ خمینی برای همه گروه‌های مبارزاتی جاذبه داشت و همگان‌ رهبری او را پذیرفته بودند؛[۲۱۸] جریان‌های اسلامی او را رهبر مذهبی-سیاسی می‌خواندند.[۲۱۹] مجاهدین خلق نیز‌ که با اشکالات مبنایی روبه‌رو شده بودند، در ظاهر حرکتی بر خلاف امام از خود نشان نمی‌دادند.[۲۲۰] بقایای حزب توده و چپی‌ها به امام خمینی به دید رهبر ضد امپرالیست نگاه می‌کردند.[۲۲۱] افراد با گرایش ملّی و نیز طیف گسترده‌ای از روشنفکران هم در عمل رهبری او را پذیرفته بودند.[۲۲۲] یِرواند آبراهمیان معتقد است، زندگی ساده امام خمینی، خودداری او از سازش با ظالمان و بسنده‌کردن به موضوعاتی که عامل نارضایتی همه جناح‌های مخالف بود (پرهیز از مسائل اختلافی) نقش تعیین‌کننده در محبوبیت و پیروزی او داشته است.[۲۲۳]

به گفته صادق زیباکلام، امام خمینی موج جدید بازگشت افراد تحصیل‌کرده به اسلام را در ابعاد گسترده‌ای تقویت کرد و در نگرش به رابطه مذهب و سیاست، و مذهب و حکومت تغییرات تاریخی پدید آورد.[۲۲۴] امام خمینی پس از شانزده ماه درگیری‌های خیابانی، شش ماه راهپیمایی مردم و پنج ماه اعتصاب کارگران به ایران بازگشت.[۲۲۵] با پیروزی انقلاب، امام خمینی و نیروهای فکری او قدرت گرفتند و در مقابل، افراد و گروه‌های مخالف امام خمینی رو به زوال گذاشتند؛ گروه‌ها و افرادی مثل جبهه ملی، گروه‌های غیرمذهبی چپ، گروه‌های اقلیت‌های دینی و حتی روحانی‌های طراز اولی چون شریعتمداری.[۲۲۶] آبراهامیان، پشتوانه اصلی امام خمینی را بازاریان و روحانیان معرفی کرده است.[۲۲۷]

روحانیت انقلابی

با درگذشت آیت‌الله بروجردی، مرجعیت شیعه به رهبری امام خمینی جریان نوینی را در سیاست در پیش گرفت و دو گروه از روحانیان به صورت جدی از او حمایت کردند که به پیروزی انقلاب انجامید.[۲۲۸] گروه نخست که ساواک آنان را افراطی می‌خواند،[۲۲۹] اشخاصی بودند که با وجود فعالیت‌های علمی، از نظر سیاسی بیشتر عملگرا بودند؛ از جمله این افراد می‌توان به این نام‌ها اشاره کرد: حسینعلی منتظری، سید محمدرضا سعیدی، سید علی حسینی خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، فضل‌الله محلاتی، محمدرضا مهدوی کنی، ابوالقاسم خزعلی، محمد یزدی، صادق خلخالی، سید علی اندرزگو، و علی‌اکبر مشکینی.[۲۳۰] شماری از اساتید برجسته حوزه قم که با یکدیگر همفکر بودند، جامعه مدرسین را پایه‌گذاری کردند.[۲۳۱] در تهران نیز روحانی‌هایی که مشابه جامعه مدرسین بودند، جامعه روحانیت را تأسیس کردند.[۲۳۲]

تصویری از سخنرانی مرتضی مطهری پیش از پیروزی انقلاب در حسینیه ارشاد.

گروه دیگری از روحانیت انقلابی بیشتر به مسائل فرهنگی، احیای تفکر دینی[۲۳۳] و تبیین مبانی فکری انقلاب تمرکز داشتند؛ از جمله این افراد می‌توان مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی، محمدتقی فلسفی، محمدتقی جعفری، محمد امامی کاشانی، محمدجواد باهنر، محمدتقی مصباح یزدی و محمد مفتح را نام برد.[۲۳۴] از مطهری و بهشتی به عنوان تئوریسین‌های انقلاب یاد می‌شود.[۲۳۵] این افراد بیشتر کارهای فرهنگی انجام می‌دادند، کارهایی مثل ایجاد نهادهای فرهنگی اسلامی، پاسخگویی به شبهات ضددینی و تلاش فکری غیرمستقیم برای نامشروع نشان‌دادن حکومت پهلوی.[۲۳۶] مرتضی مطهری، بیش از آنکه به یک چهره سیاسی شناخته شود، چهره‌ای فرهنگی مبتنی بر آموزه‌های فلسفی-فقهی بود.[۲۳۷] مرتضی مطهری در سال ۱۳۴۶ش به همراه گروهی از همفکران خود، حسینیه ارشاد را تأسیس کرد[۲۳۸] و در حسینیه به مباحث مذهبی-سیاسی پرداخت و نوعی تفکر مذهبی انقلابی را ترویج کرد.[۲۳۹] از‌ دیگر اقدامات این گروه می‌توان به نوشتن کتاب‌های دینی برای مدارس، تأسیس مدرسه دین و دانش (در مقابل مدارس ملی و مذهبی)، فعالیت‌های مطبوعاتی و نگارش مقالات در نشریات دینی (مانند مجله مکتب اسلام)، اعزام مُبَلّغ برای سخنرانی‌ها و تأسیس مؤسسه‌های فرهنگی (مانند مؤسسه در راه حق و دار التبلیغ) اشاره کرد.[۲۴۰]

در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ش بیشتر روحانیان جوان تحت تأثیر عمیق اندیشه‌ها و دستورالعمل‌های امام خمینی بودند.[۲۴۱] در همان سال‌ها روحانیت، به رهبر بلامنازع انقلاب تبدیل شد.[۲۴۲] با پیروزی انقلاب اسلامی، طبقه روحانی که حامی امام خمینی بودند، قدرت گرفتند،[۲۴۳] هرچند برخی عالمان طراز اول با تصدی مسئولیت مستقیم روحانیت مخالفت کردند.[۲۴۴]

روحانیت در شهرهای ایران

برخی روحانیان گستره نفوذ کمتری داشتند و فعالیت آنها به استان یا شهر محدود می‌شد.[۲۴۵] از جمله این روحانیان می‌توان به این افراد اشاره کرد: سید محمدهادی میلانی[۲۴۶] و سید حسن قمی در مشهد،[۲۴۷] بهاءالدین محلاتی [۲۴۸] و سید عبدالحسین دستغیب در شیراز،[۲۴۹] عبدالرحیم ربانی شیرازی در قم،[۲۵۰] سید اسدالله مدنی[۲۵۱] و سید محمدعلی قاضی طباطبایی در تبریز،[۲۵۲] محمد صدوقی در یزد،[۲۵۳] و سید حسین خادمی در اصفهان[۲۵۴].

روشنفکران دینی

از راست به چپ: سید محمود طالقانی، مهدی بازرگان و مرتضی مطهری.

در جریان نهضت انقلاب اسلامی ایران، گفتمان روشنفکری دینی با تأکید بر هم‌زیستی دین و مدرنیته،[۲۵۵] به‌ویژه در قالب حزب نهضت آزادی، شکل گرفت.[۲۵۶] مهدی بازرگان، سید محمود طالقانی و علی شریعتی از چهره‌های این گفتمان[۲۵۷] با گرایش ملی-مذهبی بودند[۲۵۸] و نیروهای روشنفکر مذهبی، در چهارچوب نهضت آزادی علیه شاه فعالیت می‌کردند.[۲۵۹] در دوران انقلاب سفید، نهضت آزادی و به تبع آن بازرگان با اصلاحات ارضی مخالفت کرده،[۲۶۰] آن را توطئه‌ای برای توسعه نفوذ سیاسی حکومت شاهنشاهی دانستند.[۲۶۱] به گفته عبدالحسین خسروپناه، مؤلف کتاب جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، بازرگان به صراحت به سکولاریزم و جدایی دین از سیاست گرایش داشت.[۲۶۲] حداد عادل، نویسنده معاصر، بر این باور است که تأثیر اصلی مهندس مهدی بازرگان در دانشگاه‌ها و میان تحصیل‌کردگان جدید، دفاع از اسلام از طریق اثبات علمی‌بودن دین بود؛ چون تحصیل‌کرده‌های دانشگاه گمان می‌کردند لازمه علوم و تمدن غربی، رویگردانی از دین است.[۲۶۳] به گزارش رسول جعفریان، کتاب راه طی‌شده از آثار او، نقش مهمی در دین‌شناسی مردم در چند دهه داشت و تأثیر عمیقی در جوانان، به خصوص دانشجویان و تفکر سازمان مجاهدان خلق گذاشت.[۲۶۴] با این حال به گفته جعفریان، هنگامی که بازرگان قصد داشت مسیر مبارزه را به امام تعلیم دهد، امام اظهار بی‌نیازی کرد و اختلافات آنان آشکار شد.[۲۶۵]

سید محمود طالقانی، روحانی سرشناس و از رهبران نهضت آزادی، با روحانیان مذهبی دیگر تفاوت داشت، چرا که از جبهه ملی حمایت می‌کرد.[۲۶۶] او حلقه پیوند گروه‌های مذهبی و گروه‌های غیرمذهبی بود.[۲۶۷] اقلیت‌های سنی‌مذهب و نیز گروه‌های چپ برای انجام درخواست‌های خود به او مراجعه می‌کردند.[۲۶۸] اگرچه طالقانی را از افراد میانه‌روی انقلاب به شمار آورده‌اند، اما گفته شده او با انقلابی‌ترشدن فضا، ناچار‌ شد مواضع خود را به خمینی نزدیک‌تر کرد.[۲۶۹] رسول جعفریان، اهمیت طالقانی را تا آنجا دانسته که در نهضت انقلاب اسلامی وی را پدیدآورنده یک جریان در تاریخ اندیشه اسلامی معرفی می‌کند.[۲۷۰] فعالیت سیاسی او به مدت نیم قرن از دهه ۲۰ش آغاز شد.[۲۷۱] طالقانی در مسجد هدایت، سال‌ها به تبلیغ و ترویج دین پرداخت؛ جلسات تفسیر در آن برگزار کرد و با لحنی تند بر ضد حکومت صحبت می‌کرد.[۲۷۲]

تصویری از سخنرانی علی شریعتی در حسینیه ارشاد.

به باور بسیاری از محققان، آراء و دیدگاه‌های شریعتی، در شکل‌گیری انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷ش نقش داشته است.[۲۷۳] جان فوران، جایگاه شریعتی را در انقلاب، پس از امام خمینی در ردیف دوم قرار داده است.[۲۷۴] برخی، فضای فکری و ادبی دهه ۱۳۵۰ شمسی در ایران را، متعلق به شریعتی دانسته‌اند.[۲۷۵] به گزارش زیباکلام، شریعتی موج اسلام‌خواهی و گرایش به اسلام را گسترده‌تر کرد و جاذبه دین را نه تنها به میان دانشجویان و تحصیل‌کردگان، که به میان سایر اقشار آورد.[۲۷۶] به همین دلیل، شریعتی را گاه «معلم انقلاب»[۲۷۷] و گاه تئوریسین انقلاب خوانده‌اند.[۲۷۸] بیشتر مخاطبان شریعتی، روشنفکران جوان و انقلابی بودند.[۲۷۹] به گفته نیکی کدی، علی شریعتی در آماده‌کردن جوانان برای قیام انقلابی تأثیر بسیاری داشته است.[۲۸۰] سخنرانی‌های شریعتی در حسینیه ارشاد، علاوه بر آنکه به صورت نوارهای صوتی در اختیار مردم قرار می‌گرفت،[۲۸۱] در جزوه‌هایی چاپ و منتشر می‌شد.[۲۸۲] تا پیش از پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ش، نزدیک به صد کتاب یا جزوه از او چاپ شد.[۲۸۳]‌ در راهپیمایی‌های اعتراضی، تصویر او در کنار تصویر امام خمینی حمل می‌شد.[۲۸۴] شریعتی به روشنفکران کمک می‌کرد تا بدون کنارگذاشتن هویت اسلامی، پاسخ مسائل فکری خود را بیابند.[۲۸۵]

گروه‌ها و سازمان‌ها با رویکرد مسلحانه

در جریان نهضت انقلاب اسلامی برخی گروه‌ها و افراد به مبارزه مسلحانه روی آوردند، مانند فدائیان اسلام و سازمان مجاهدین خلق.[۲۸۶] فدائیان اسلام با هدف اجرای قوانین اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی تشکیل شد.[۲۸۷] رسول جعفریان، فدائیان اسلام را گرایشی مذهبی-انقلابی به شمار آورده که در صحنه سیاسی و مذهبی ایران در سال‌های ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۴ش تأثیر عمیقی گذاشته است.[۲۸۸] به گفته جعفریان اگر انقلاب اسلامی ایران، حرکتی سنت‌گرا، بر ضد غرب‌گرایی و جایگزینی اسلام دانسته شود، باید فدائیان اسلام را یکی از حلقه‌های مهم این تفکر دانست.[۲۸۹] انگیزه جمعیت فدائیان اسلام، انگیزه سیاسی محض نبود، بلکه حرکت اولیه آنان یک حرکت دینی بود.[۲۹۰] به باور محمدتقی مصباح یزدی، جمعیت فدائیان اسلام با حرکت‌های انقلابی خود زمینه ملی شدن صنعت نفت را فراهم آورد و به حرکت انقلاب اسلامی سرعت داد.[۲۹۱]

سازمان مجاهدین خلق به دست تعدادی از جوانان تندروی نهضت آزادی با تأثیرپذیری از جنبش‌های انقلابی-مارکسیستی در جهان با رویکرد مبارزه مسلحانه شکل گرفت.[۲۹۲] محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و علی‌اصغر بدیع‌زادگان از اعضای نهضت آزادی بودند که به دلیل مخالفت با رویکرد مصالحه‌آمیز رهبران نهضت آزادی، سازمان چریکی مجاهدین خلق ایران را در سال ۱۳۴۴ش پایه‌گذاری کردند.[۲۹۳] ویژگی این سازمان، ایدئولوژی انقلابی-اسلامی-مارکسیستی آنان بود.[۲۹۴] بر‌ اساس‌ گزارش آبراهامیان، مبارزات چریکی این سازمان با رژیم پهلوی، در دهه پنجاه شمسی، هرچند به‌تنهایی نتوانست منجر به انقلاب موردنظر آنان شود، ولی تأثیرات قابل توجهی در فرآیند انقلاب اسلامی داشته است.[۲۹۵] سازمان مجاهدین خلق همزمان با جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، به عملیات نظامی مخفیانه‌ای اقدام کرد؛ چنان‌که در دهه پنجاه تعدادی از نظامیان آمریکایی به دست این سازمان ترور شدند.[۲۹۶] از دیگر اقدامات مسلحانه سازمان می‌توان به ترورِ ناکام فرزندِ اشرف پهلوی، خواهرزاده محمدرضا شاه،[۲۹۷] عملیات انفجاری همزمان با سفر ریچارد نیکسون (سیاست‌مدار آمریکایی)،[۲۹۸] ترور رئیس اداره زندان‌های شهربانی کشور،[۲۹۹] و ترور یکی از فرماندهان کمیته مشترک ضد خرابکاری[۳۰۰] اشاره کرد.

زنان

تاریخ‌پژوهان انقلاب ایران مشارکت زنان در راهپیمایی‌های سیاسی و فعالیت‌های انقلابی را بسیار تاثیرگذار می‌دانند.[۳۰۱] چنان‌که گفته شده، نقش زنان در انقلاب ایران، یکی از موضوعات جدیدی است که وارد جامعه‌شناسی علل وقوع انقلاب شده است.[۳۰۲] امام‌ خمینی شرکت زنان در تظاهرات را یک تکلیف می‌دانست.[۳۰۳] گفته شده، گسترش گفتمان اسلام سیاسی از سوی امام خمینی، در تقویت سرمایه اجتماعی زنان تأثیرگذار بوده است.[۳۰۴]

زنان همچون مردان در تظاهرات شرکت کرده، زندانی می‌شدند؛ گاهی رژیم پهلوی آنان را شکنجه می‌کرد و در مواردی نیز به قتل می رساند.[۳۰۵] گفته شده بیشتر شهدای مربوط به واقعه ۱۷ شهریور مربوط به زنان است.[۳۰۶] هنگامی که تهدید رژیم به اعمال خشونت بالا می‌گرفت، زنان چادری در صف اول تظاهرات حضور می‌یافتند تا نیروهای پلیس را در وضعیت مشکلی قرار دهند.[۳۰۷] از جمله زنان انقلابی می‌توان به این افراد اشاره کرد: عاتقه صدیقی (همسر شهید رجایی)، منیره گرجی‌فرد، بانو امین و طاهره دباغ اشاره کرد.[۳۰۸]

رویکرد عالمان شیعه در برابر انقلاب

مطابق تحلیل رسول جعفریان، در دهه چهل علمای طراز اول به سیاست و دین، سه نگرش داشتند: ۱. پرهیز از دخالت در سیاست، ۲. پرهیز از مبارزه تند با حکومت، اما مخالف مظاهر فساد آن، ۳. حضور فعالانه در عرصه سیاست.[۳۰۹] در برخی تقسیم‌بندی‌های دیگر، از برخی روحانی‌های درباری نیز نام برده شده که در خدمت رژیم پهلوی بودند و برای حفظ قدرت شاه تئوری‌سازی می‌کردند.[۳۱۰] رسول جعفریان این گروه از روحانی‌ها را نه در شمار علمای طراز اول و دوم، که در ردیف روحانی‌های درجه سه و چهار قرار داده است.[۳۱۱] تفاوت عملکرد فقیهان شیعه در عرصه سیاسی و اجتماعی به دلیل نگرش فقهی ایشان درباره حکومت و دامنه اختیارات فقیهان[۳۱۲] و یا به دلیل آسیب‌های احتمالی و نداشتن قدرت کافی در تأثیرگذاری و موفقیت در این امور بود.[۳۱۳] با توجه به این اختلاف دیدگاه، برخی فقیهان در برخورد با قدرت‌های سیاسی با دخالت در سیاست، تلاش می‌کردند قدرت سیاسی حکومت را محدود کنند، ولی گروهی دیگر با پرهیز از دخالت در امور سیاسی جامعه، تقیه در پیش گرفته، از حکومت دوری می‌کردند.[۳۱۴] با توجه به میزان فعالیت فقیهان در عرصه سیاست، تقسیم‌بندی‌های گوناگونی برای رویکرد عالمان شیعه در برابر انقلاب اسلامی ارائه گردیده است.[۳۱۵]

حضور فعالانه در عرصه سیاست

گروهی از فقیهان به صورت جدی وارد صحنه سیاست شدند و برای خلع پهلوی از قدرت به فعالیت گسترده روی آوردند، افرادی مانند امام خمینی و بسیاری از شاگردان حسین بروجردی و محقق داماد.[۳۱۶] دلایلی که سبب شد این گروه از فقیهان بر گروه‌های دیگر مقدم شود عبارت‌اند از: ویژگی‌های اندیشه سیاسی در فقه شیعه، برخوردهای اشتباه محمدرضا شاه و ویژگی‌های شخصی امام خمینی.[۳۱۷]

به گفته رسول جعفریان، سید محمدهادی میلانی در موضع‌گیری‌های سیاسی و مبارزاتی بعد از امام خمینی نفر دوم بود.[۳۱۸] ازاین‌رو، بعد از دستگیری امام، از او دعوت شد برای تداوم انقلاب به قم برود.[۳۱۹]‌ میلانی در خراسان نفوذ بسیاری داشت به‌گونه‌ای که او را سلطان بی‌تاج و تخت نامیده بودند.[۳۲۰] وی فعالیت سیاسی خود را به مشهد محدود نکرد و در جریان دستگیری امام خمینی در سال ۴۲ش، رهبری مراجع تقلید را برای آزادی او در دست گرفت.[۳۲۱] برخورد میلانی با رژیم شاهنشاهی بسیار تندتر از مراجع دیگر بوده است.[۳۲۲] چنان‌که او به سپهبد قَرَنی، از فرماندهان ارتش، اجازه داده بود، شاه را ترور کند.[۳۲۳]‌ با این حال پس از چندی، فعالیت‌های سیاسی میلانی کاهش یافت و به تدریج از سیاست جدا شد.[۳۲۴]

سید محمدصادق روحانی نیز از مراجع جوانی بود که مواضع تندی علیه رژیم پهلوی داشت و معتقد بود که باید دولتی اسلامی به رهبری ولی فقیه ایجاد شود.[۳۲۵]

استقبال مردم قم از سید محمدصادق روحانی پس از آزادی از زندان حکومت پهلوی در سال ۱۳۵۷ش.[۳۲۶]

حضور محتاطانه در عرصه سیاست

به گزارش جان فوران، گروهی از روحانیان شیعه در جریان انقلاب اسلامی، با احتیاط رفتار می‌کردند.[۳۲۷] روحانی‌های میانه‌رو که با پهلوی و مظاهر فساد آن مخالفت می‌کردند، ولی حاضر نبودند مبارزه تندی را آغاز کنند؛ از جمله افراد این گروه می‌توان به افرادی چون سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری، سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی اشاره کرد که مبانی، انگیزه‌ها و درجه دخالتشان در سیاست مختلف بود.[۳۲۸] ازاین‌رو در برخی دسته‌بندی‌ها مرعشی نجفی در شمار افرادی قرار داده شده که در سیاست دخالت نمی‌کرد.[۳۲۹] این گروه در موارد ضرورت تلاش می‌کردند با امام خمینی همراهی کنند و در بیرون نوعی هماهنگی و موضع یکسان از این دو گروه دیده می‌شد.[۳۳۰]

تصویری از علما و مراجع تقلید ایران در دهه ۵۰ش. ردیف اول به ترتیب از راست به چپ: شهاب‌الدین اشراقی (داماد امام خمینی)، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید محمدکاظم شریعتمداری، و سید محمدرضا گلپایگانی.[۳۳۱]

شریعتمداری به ماندن یا رفتن شاه اهمیت نمی‌داد و تنها خواستار بازگشت مشروطیت و اجرای قانون اساسی بود.[۳۳۲] شریعتمداری در اعتراضاتش کمتر شخص شاه را مورد حمله قرار می‌داد و بیشتر کارگزاران حکومتی مانند نخست‌وزیر، وزرا و مجلس، مورد انتقاد او قرار می‌گرفتند.[۳۳۳] او در واکنش به ماجرای کاپیتولاسیون[۳۳۴] و نفوذ بهائیان در دستگاه‌های حکومتی، مواضعی گرفته بود.[۳۳۵] به گفته کدی، شریعتمداری با به‌وجودآمدن فضای انقلابی ناچار شد، موضع خود را به نفع موضع امام خمینی تغییر دهد.[۳۳۶]

پرهیز از دخالت در سیاست

گروهی از فقیهان از دخالت در سیاست پرهیز می‌کردند و تنها به برخی توصیه‌ها و وساطت‌ها بسنده می‌کردند.[۳۳۷] سید احمد خوانساری، و برخی رهبران انجمن حجتیه را از این گروه به‌شمار آورده‌اند.[۳۳۸] مطابق نقل حسینعلی منتظری، سید احمد خوانساری ولایت فقیه را قبول نداشت و به همین دلیل معتقد بود باید به نصیحت‌کردن حکومت بسنده کرد و با آنها درگیر نشد.[۳۳۹] ولی به گفته جعفریان، سید احمد خوانساری با توجه به تجربه ناکامی مشروطیت و اعتقاد به عدم توانایی مقابله با حکومت، از دخالت در سیاست پرهیز می‌کرد.[۳۴۰]

برخی از رهبران انجمن حجتیه نیز به لحاظ فکری یا تقیه، از دخالت در سیاست خودداری می‌کردند.[۳۴۱] به گفته جعفریان، باور آنان این بود که غیرمعصوم نمی‌تواند حکومت کند.[۳۴۲] انجمن حجتیه به اعضای خود اجازه نمی‌داد در فعالیت‌های سیاسی شرکت کنند.[۳۴۳] به گفته خسروپناه، برخی اعضا و رهبران انجمن حجتیه که معتقد بودند در مقابله با رژیم پهلوی انقلابی پیروز نمی‌شود، به این نتیجه رسیدند که تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور حرام است.[۳۴۴]

بازخوانی واژگان و مفاهیم اسلامی در گفتمان انقلاب

با پیروزی انقلاب اسلامی، برخی واژگان و مفاهیم اسلامی دوباره مورد توجه قرار گرفتند.[۳۴۵] برای نمونه کلماتی مانند جهاد و شهادت در ادبیات نهضت‌های اسلامی رواج یافت و در نتیجه آن روحیه شهادت‌طلبی در کشورهای اسلامی تقویت شد.[۳۴۶] انقلاب اسلامی ایران موجب تحول در گفتمان جهانی شد و ادبیات منازعات را به رویارویی استکبار جهانی با مستضعفان جهان تغییر داد.[۳۴۷]

امامت و امت

اُمّت اسلامی، یکی از مفاهیم اساسی در نظام سیاسی اسلام است که در گفتمان انقلاب اسلامی به صورت گسترده استفاده می‌شود.[۳۴۸] مفهوم امت، برخلاف مفهوم ملت، مفهومی فرا ملی، فرا قومی و فرا دولتی است و بر عناصر زبان، قوم و تاریخ تأکید ندارد.[۳۴۹] این مفهوم گروه وسیعی از مردم را شامل می‌شود که با هدایت رهبری مشترک (امامت) به سوی هدف مشترک حرکت می‌کنند.[۳۵۰] در اصل ۱۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، همه مسلمانان یک امت دانسته شده و دولت موظف گردیده بر پایه اتحاد ملل اسلامی، در جهان اسلام وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را محقق سازد.[۳۵۱]

گفتمان انقلاب اسلامی با تأکید بر مفهوم امت اسلامی و دعوت به وحدت اسلامی، زمینه را برای ایجاد نظام امامت و امت ایجاد کرد.[۳۵۲] نظریه امت و امامت، یک نظریه نظام‌ساز و مبتنی بر اندیشه ولایت فقیه است که با تکیه بر این نظریه، رابطه امت اسلامی با رهبران آن در چارچوب نظریه سیاسی تنظیم می‌شود.[۳۵۳] بر اساس نظریه امت و امامت، فقیهان علاوه بر بیان احادیث و بیان احکام شرعی، هدایت سیاسی امت را نیز بر عهده می‌گیرند.[۳۵۴]

طاغوت، مستضعف و مستکبر

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، واژۀ طاغوت در ادبیات سیاسی‌ ایران و جهان اسلام کاربرد یافت.[۳۵۵] امام خمینی این کلمه را برای شاهان پهلوی و درباریان فاسد به کار می‌برد.[۳۵۶] در ادبیات سیاسی با این واژه به افراد، گروه‌ها، یا حکومت‌هایی اشاره می‌شود که ضد اسلامی باشند و از ارزش‌های مادی و ضد دینی غرب حمایت کنند.[۳۵۷]

استضعاف و استکبار از مفاهیم سیاسی اسلام هستند[۳۵۸] که در تقابل یکدیگر قرار دارند.[۳۵۹] شیخ عیسی قاسم، فعال سیاسی-اجتماعی در بحرین، مستکبر را مسئول، فرمانروا یا حکومتی می‌داند که بر گروهی از مردم ستم کرده، تمام ابزارهای سرکوب را به کار می‌گیرد تا مردم را از گرفتن حقشان بازدارد.[۳۶۰] با این حال، حسینعلی منتظری، قائم‌مقام رهبری از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ش، هر ضعیفی را مستضعف نمی‌داند و معتقد است، ضعیفی که امکان هرگونه مبارزه برای ازبین‌بردن ضعف خود را دارد، مستضعف به شمار نمی‌آید.[۳۶۱]

در ادبیات سیاسی ایران با واژگانی چون کوخ‌نشین، محرومان و پابرهنگان به مفهوم مستضعفان اشاره شده است.[۳۶۲] همدردی امام خمینی با مستضعفان، پایگاه اجتماعی او را گسترش داد.[۳۶۳] رابطه امام خمینی با مستضعفان رابطه‌ای دوطرفه دانسته شده، که از یک سو، مستضعفان از وفادارترین پیروان او معرفی گردیده‌اند[۳۶۴] و از سوی دیگر امام خمینی مستضعفان را صاحبان اصلی انقلاب دانسته است.[۳۶۵]

صدور انقلاب

صدور انقلاب اسلامی به معنی گسترش اندیشه‌ها، ارزش‌ها و اهداف انقلاب اسلامی در میان ملت‌های دیگر است.[۳۶۶] صدور انقلاب، که در تمامی انقلاب‌ها پدیده‌ای رایج است، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز به یکی از موضوعات مهم در جامعه انقلابی تبدیل شد.[۳۶۷] این کار از طریق ترویج مفاهیمی مانند عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی انجام می‌شود.[۳۶۸]

حذف صهیونیسم و مبارزه با استکبار جهانی از جنبه‌های سلبی صدور انقلاب، و احیای اسلام، اتحاد مسلمانان، تشکیل حکومت اسلامی و دست‌یابی به استقلال و آزادی از جنبه‌های ایجابی آن است.[۳۶۹] به گفته پژوهشگران، مهم‌ترین تأثیرگذاری انقلاب ایران بر جهان اسلام در سطح افکار و ایدئولوژی بوده است.[۳۷۰] اگرچه مسئله صدور انقلاب ایران هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم در نظر بوده، اما بیشتر به صورت نمونه‌ای الهام‌بخش و الگو تحقق یافته و مداخله مستقیم صورت نگرفته است.[۳۷۱] از ابزارهای جمهوری اسلامی ایران، برای صدور انقلاب به این موارد اشاره شده است: روز جهانی قدس، مراسم برائت از مشرکان در حج، هفته وحدت، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برپایی کنفرانس اندیشه اسلامی و سمینارهای جنبش‌های آزادی‌بخش.[۳۷۲]

کشورهایی مانند عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان، لبنان و سودان را مشمول اثرپذیری بیشتری از انقلاب ایران دانسته‌اند.[۳۷۳] بیشترین تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی و پایدارترین آن را مربوط به لبنان است[۳۷۴] و حزب‌الله لبنان بازتاب قطعی انقلاب اسلامی ایران در لبنان به‌شمار می‌آید.[۳۷۵] صدور انقلاب پیامدهای منفی نیز به دنبال داشت؛ چنان‌که با پیروزی انقلاب، خطر اسرائیل برای اعراب، تهدیدی فرعی شد و در سال ۱۹۸۷م در اجلاس اَمّان پایخت اُردن، ایران خطر اصلی دانسته شد.[۳۷۶]

پانویس

  1. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۱-۶۵۲.
  2. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۶.
  3. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۹۴.
  4. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۳-۶۵۴.
  5. نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، ۱۳۹۵ش، ص۳۸۲-۳۸۳.
  6. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۴۷.
  7. الهامی‌نیا، نهضت انتظار و انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲ش، ص۵۷؛ محمدی، دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۷۸؛ حیدری و دیگران، نهضت انتظار و انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۰.
  8. پارسانیا، حدیث پیمانه، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۹.
  9. مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۰.
  10. مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۹۲ش، ص۹۵.
  11. ابوالخیر، انقلاب اسلامی از انقلاب تا حکومت، ۱۳۹۳ش، ص۱۵.
  12. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۴.
  13. پارسانیا، حدیث پیمانه، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۱.
  14. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۶-۶۵۷.
  15. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۳.
  16. بشیریه، زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران، ۱۳۹۹ش، ص۲۶۳.
  17. بشیریه، زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران، ۱۳۹۹ش، ص۲۶۳.
  18. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۳-۶۵۴.
  19. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۳.
  20. فاضلی‌نیا، ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۱.
  21. برژینسکی، اسرار سقوط شاه، ۱۳۶۲ش، ص۹.
  22. برژینسکی، اسرار سقوط شاه، ۱۳۶۲ش، ص۲۱.
  23. «دانشکده مطالعات انقلاب اسلامی»، در سایت دانشگاه معارف اسلامی.
  24. «دفترچه راهنمای انتخاب رشته آزمون ورودی مقطع دکتری ۱۴۰۴ش»، ص۵۸.
  25. «دفترچه راهنمای انتخاب رشته آزمون ورودی مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته ۱۴۰۴ش»، ص۷۳.
  26. «دفترچه راهنمای انتخاب رشته آزمون ورودی مقطع دکتری ۱۴۰۴ش»، ص۵۸.
  27. «نگاهی به مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی.
  28. «درباره ما»، در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
  29. «درباره ما»، در سایت بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
  30. «نشریه علمی مطالعات انقلاب اسلامی»، در سایت فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی.
  31. «درباره نشریه»، در سایت فصلنامه علمی پژوهش‌های انقلاب اسلامی.
  32. «بررسی انقلاب ایران (با درآمدی پیرامون تاریخ معاصر)»، در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
  33. «نبرد قدرت در ایران: چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟»، در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران.
  34. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۴۷.
  35. Keddie, Roots of Revolution.
  36. Foran, Fragile Resistance.
  37. برگرفته از: مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۷ش، کل کتاب.
  38. «سخنرانی امام خمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲»، در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
  39. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۲۳.
  40. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۴۳۱.
  41. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۸-۱۵۹.
  42. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۸-۱۵۹.
  43. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۸-۱۵۹.
  44. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۵۷.
  45. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۸-۱۵۹.
  46. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۲۳.
  47. شجاعیان، «فرهنگ شیعی و انقلاب اسلامی»، ص۷.
  48. ملایی‌پور، آذرخش انقلاب، ۱۳۸۳ش، ص۲۴.
  49. ملایی‌پور، آذرخش انقلاب، ۱۳۸۳ش، ص۳۹.
  50. خلخالی، آنجا که خون بر شمشیر پیروز شد، ۱۳۵۷ش، ص۸
  51. بهشتی‌سرشت و صابر دمیرچی، «جرقه انقلاب: بررسی تحلیلی مقاله احمد رشیدی مطلق»، ص۱۵۹.
  52. مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۰.
  53. نوری، «علل و انگیزه‌های قیام ۱۷ شهریور»، ص۱۹۵.
  54. گروهی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و انقلاب‌های جهان، ۱۳۷۶ش، ص۷۷-۷۹.
  55. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۲۱.
  56. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۶۷.
  57. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۲۴.
  58. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۳۳.
  59. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۵۵.
  60. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۳۳.
  61. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۲۴.
  62. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۷۰.
  63. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۲۴.
  64. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۴۰۴.
  65. السبکی، تاریخ ایران السیاسی بین ثورتین، ۱۹۹۹م، ص۱۸۲.
  66. نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، ۱۳۹۵ش، ص۳۷۵.
  67. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۶۲.
  68. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۵۷۱-۵۷۲.
  69. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۵۵.
  70. مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۶.
  71. نگاه کنید به: شجاعیان، «فرهنگ شیعی و انقلاب اسلامی»، ص۷.
  72. نگاه کنید به: شجاعیان، «فرهنگ شیعی و انقلاب اسلامی»، ص۷.
  73. ملکوتیان، زمینه‌ها، عوامل و بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، رهیافت فرهنگی، ۱۳۹۰ش، ص۲۵.
  74. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۷۵-۵۷۶.
  75. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۶۵.
  76. پناهی، «بررسی زمینه‌ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران بر اساس شعارهای انقلاب»، ص۷۹.
  77. پناهی، «بررسی زمینه‌ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران بر اساس شعارهای انقلاب»، ص۷۷.
  78. پناهی، «بررسی زمینه‌ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران بر اساس شعارهای انقلاب»، ص۸۲.
  79. فوکو، ایرانی‌ها چه رؤیایی در سر دارند؟، ۱۳۹۲ش، ص۶۵.
  80. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۶.
  81. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۶.
  82. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۲۳۸.
  83. مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۹۲ش، ص۹۳.
  84. مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۹۲ش، ص۸۹-۹۳.
  85. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۶۷ش، ص۲۳-۲۷.
  86. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۵۷.
  87. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۵۷.
  88. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۵۷-۵۸.
  89. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۷۴.
  90. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۷۴.
  91. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۵۹.
  92. درخشه، گفتمان سیاسی شیعه در ایران معاصر، ۱۳۹۳ش، ص۳۲۵.
  93. نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، ۱۳۹۵ش، ص۳۳۱.
  94. نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، ۱۳۹۵ش، ص۳۶۲.
  95. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴-۱۱۵.
  96. نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، ۱۳۹۵ش، ص۳۶۰.
  97. نظرپور، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰.
  98. نظرپور، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۵-۱۰۶.
  99. نظرپور، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۷.
  100. نظرپور، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۷.
  101. نظرپور، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۲-۱۸۳.
  102. نظرپور، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۷.
  103. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۱۵.
  104. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۱۷.
  105. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۱۶.
  106. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۱۵.
  107. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۱۷.
  108. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴-۱۱۵.
  109. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۵.
  110. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۵.
  111. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۵.
  112. فاضلی‌نیا، ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۶۱.
  113. فاضلی‌نیا، ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.
  114. بشیریه، زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران، ۱۳۹۹ش، ص۹۱.
  115. الوردی، دراسة فی سوسیولوجیا الاسلام، ۲۰۱۳م، ص۶۵.
  116. فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۲-۲۴۳.
  117. حسینی و بشیریه، «فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب اسلامی ایران»، ص۱۱۶.
  118. حسینی و بشیریه، «فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب اسلامی ایران»، ص۱۱۶.
  119. حسینی و بشیریه، «فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب اسلامی ایران»، ص۱۱۶.
  120. برای نمونه نگاه کنید به: موسوی خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۴۲۱؛ و ج۴، ص۱۲۴؛ و ج۵، ص۲۶۶.
  121. برای نمونه نگاه کنید به: موسوی خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۴۶۰؛ و ج۵، ص۱۵۴.
  122. بشیریه، زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران، ۱۳۹۹ش، ص۱۰۱.
  123. حسینی و بشیریه، «فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب اسلامی ایران»، ص۱۱۸.
  124. بشیریه، زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران، ۱۳۹۹ش، ص۴۷.
  125. ملکوتیان، زمینه‌ها، عوامل و بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، رهیافت فرهنگی، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۱.
  126. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۴۶.
  127. غرویان و قوامیان، «ملی‌گرایی (ناسیونالیسم) از دیدگاه اسلام»، ص۱۰۶.
  128. غرویان و قوامیان، «ملی‌گرایی (ناسیونالیسم) از دیدگاه اسلام»، ص۱۰۶.
  129. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۷۰.
  130. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۷۰.
  131. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۷۰.
  132. ملکوتیان، زمینه‌ها، عوامل و بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، رهیافت فرهنگی، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۲.
  133. روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۹.
  134. زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.
  135. زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.
  136. جعفریان، «پیشگفتار»، بهائیان، ص۱۱.
  137. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۶.
  138. جعفریان، «پیشگفتار»، بهائیان، ص۱۱.
  139. دادگر، «فساد معالی در تاریخ معاصر ایران»، ص۱۸.
  140. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۴۶۴.
  141. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۳۸.
  142. دادگر، «فساد معالی در تاریخ معاصر ایران»، ص۱۶.
  143. دادگر، «فساد معالی در تاریخ معاصر ایران»، ص۱۴-۱۸.
  144. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۳۷-۵۳۸.
  145. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۴۷.
  146. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۰.
  147. دانشیار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۷.
  148. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۵.
  149. دانشیار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۷.
  150. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۰.
  151. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۴.
  152. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۴.
  153. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۷.
  154. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۶.
  155. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۸.
  156. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۸.
  157. محمدی، دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۷۸.
  158. مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۲.
  159. آجرلو، همه‌پرسی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۳۵.
  160. ملک‌افضلی اردکانی، مختصر حقوق اساسی و آشنایی با قانون اساسی، ۱۳۹۱ش، ص۳۱.
  161. متن قانون اساسی، ۱۳۸۸ش، مقدمه، ص۱۷.
  162. ملک‌افضلی اردکانی، مختصر حقوق اساسی و آشنایی با قانون اساسی، ۱۳۹۱ش، ص۳۱و۳۲.
  163. متن قانون اساسی، ۱۳۸۸ش، مقدمه، ص۱۷.
  164. ملک‌افضلی اردکانی، مختصر حقوق اساسی و آشنایی با قانون اساسی، ۱۳۹۱ش، ص۲۷-۲۸.
  165. متن قانون اساسی، ۱۳۸۸ش، مقدمه، ص۱۸.
  166. متن قانون اساسی، ۱۳۸۸ش، مقدمه، ص۱۸-۱۹.
  167. دانشیار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، ۱۳۹۵ش، ص۴۱.
  168. محمدی، «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی»، ص۵۹.
  169. دانشیار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، ۱۳۹۵ش، ص۴۱.
  170. دانشیار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، ۱۳۹۵ش، ص۴۱.
  171. دانشیار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۶.
  172. طاهری، بازخوانی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر بیداری مسلمانان، ۱۳۸۸ش، ص۱۳.
  173. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۲.
  174. محمدی، دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۹۵.
  175. عیوضی، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۲.
  176. محمدی، «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی»، ص۵۷.
  177. پارسانیا، حدیث پیمانه، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۷.
  178. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۱.
  179. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۱.
  180. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۱.
  181. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۳.
  182. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۱.
  183. محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۵۱۹-۵۲۳.
  184. محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۵۱۹-۵۲۳.
  185. «Imam Khomeini Challenged World Dominant Powers: Zakzaky»، Imam Khomeini's portal.
  186. «شیخ زکزاکی چگونه شیعه شد.» مندرج در سایت بنیاد بین المللی استبصار
  187. جعفریان، «انقلاب اسلامی ایران در دنیای جدید»، ص۱۹۴.
  188. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۱.
  189. جعفریان، «انقلاب اسلامی ایران در دنیای جدید»، ص۱۹۵.
  190. محمدی، دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۱.
  191. پارسانیا، حدیث پیمانه، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷.
  192. پارسانیا، حدیث پیمانه، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷.
  193. جعفریان، «انقلاب اسلامی ایران در دنیای جدید»، ص۱۹۶.
  194. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۳.
  195. طاهری، بازخوانی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر بیداری مسلمانان، ۱۳۸۸ش، ص۱۳.
  196. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۵.
  197. فاضلی‌نیا، ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۵.
  198. شیرودی، «انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های جهان اسلام»، ص۳۱.
  199. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۳۹.
  200. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۰.
  201. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۰.
  202. شیرودی، «انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های جهان اسلام»، ص۳۴.
  203. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۹۳.
  204. شیرودی، «انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های جهان اسلام»، ص۳۲.
  205. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۹۴.
  206. حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۶ق، ص۶.
  207. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۹۵.
  208. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۹۳-۹۴.
  209. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.
  210. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.
  211. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۵۴-۶۱۱.
  212. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۶۶-۵۷۳.
  213. دربندی و اکبرزاده، «نقش سرمایه اجتماعی زنان در انقلاب اسلامی ایران»، ص۳۲.
  214. پارسانیا، حدیث پیمانه، ۱۳۷۹ش، ص۳۰۳.
  215. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۳۶.
  216. موسوی خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۳.
  217. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۴۱.
  218. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۰-۱۲۱.
  219. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۰.
  220. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۱.
  221. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۱.
  222. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۱.
  223. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۵-۶۵۶.
  224. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۵.
  225. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۴۹.
  226. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۷۹.
  227. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۶۵۷.
  228. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۵۶.
  229. فراتی، گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۵ش، ص۳۷.
  230. فراتی، گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۵ش، ص۳۷؛ جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۵۶-۳۶۰.
  231. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۷.
  232. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۷.
  233. فراتی، گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۵ش، ص۳۸.
  234. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۸-۳۷۷.
  235. نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، ۱۳۹۵ش، ص۳۳۳.
  236. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۸.
  237. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۸.
  238. سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۷۲.
  239. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۷۴-۳۷۵.
  240. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۷۶-۴۳۵.
  241. نجف‌زاده، جابه‌جایی دو انقلاب، ۱۳۹۵ش، ص۳۳۷.
  242. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۶۸.
  243. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۸۵.
  244. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۸۸.
  245. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۰.
  246. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۰.
  247. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۶.
  248. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۹.
  249. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۶.
  250. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۷.
  251. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۶.
  252. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۶.
  253. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۰.
  254. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۰.
  255. خسروپناه، جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۰-۲۱.
  256. خسروپناه، جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۳۱۹-۳۲۱.
  257. خسروپناه، جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۱.
  258. خسروپناه، جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۳۱۹.
  259. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۳۲.
  260. خواجه‌سروی، «بازرگان»، ص۵۳۹.
  261. برزین، زندگی‌نامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۱.
  262. خسروپناه، جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۳۲۱.
  263. عادل، «بازرگان»، ج۱، ص۴۴۶.
  264. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۱۶۰.
  265. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۳۲-۳۳۳.
  266. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۶۴.
  267. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۱۴.
  268. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۱۵.
  269. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۶۹.
  270. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۴۷۳.
  271. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۴۷۳.
  272. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۴۷۸-۴۸۰.
  273. خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۹۹ش، ص۱۹۸-۱۹۹؛ اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۳؛ نراقی، «ایران‌شناسی؛ نقدی بر اندیشه‌های دکتر علی شریعتی...»، ص۲۴.
  274. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۴۶.
  275. خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۹۹ش، ص۱۹۸.
  276. زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۹.
  277. اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۶.
  278. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۴۴.
  279. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۱۹.
  280. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۲۱.
  281. برای نمونه نگاه کنید به: «سخنرانی‌های دکتر علی شریعتی»، سایت دکتر شریعتی.
  282. اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۱۴۵.
  283. اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۱۴۵.
  284. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۲۱.
  285. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۳۳.
  286. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۴۰۳.
  287. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۶-۲۱۷.
  288. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۶.
  289. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۴.
  290. مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۹۲ش، ص۲۳۴.
  291. مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۱۳۹۲ش، ص۲۵۱.
  292. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۵۴۵.
  293. خسروپناه، جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۳۲۱.
  294. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۵۴۶.
  295. نگاه کنید به: آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۵۹۲-۵۹۵.
  296. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۵۱.
  297. گروهی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۹۸.
  298. گروهی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۵۳۲.
  299. گروهی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۵۳۷.
  300. گروهی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۶۴۴.
  301. برای نمونه نگاه کنید به: کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۶۵؛ دربندی و اکبرزاده، «نقش سرمایه اجتماعی زنان در انقلاب اسلامی ایران»، ص۲۳.
  302. دربندی و اکبرزاده، «نقش سرمایه اجتماعی زنان در انقلاب اسلامی ایران»، ص۳۱.
  303. مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۴.
  304. دربندی و اکبرزاده، «نقش سرمایه اجتماعی زنان در انقلاب اسلامی ایران»، ص۲۴.
  305. مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۴.
  306. مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۰.
  307. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۶۵.
  308. عباس‌‌زاده، «بررسی نقش زنان انقلابی‌گر شیعی در انقلاب اسلامی ایران»، ص۷۸-۸۶.
  309. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۳-۲۸۸.
  310. فراتی، گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۵ش، ص۳۴.
  311. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۳.
  312. هاشمیان‌فر، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید شیعه، ۱۳۹۰ش، ص۵۸-۵۹.
  313. فراتی، گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۵ش، ص۳۱.
  314. هاشمیان‌فر، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید شیعه، ۱۳۹۰ش، ص۹۲.
  315. برای دیدن این تقسیم‌بندی‌ها نگاه کنید به: طباطبایی‌فر، گونه‌شناسی جریان‌های فکری حوزه، ۱۳۹۵ش، ص۳۴-۴۰.
  316. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۷.
  317. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۸.
  318. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۰.
  319. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۰.
  320. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۰.
  321. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۱.
  322. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۱.
  323. «ترور شاه؛ پیشنهاد مرحوم آیت الله میلانی به سپهبد قرنی»، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
  324. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۴-۳۱۵.
  325. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۶-۳۱۸.
  326. «آیت‌الله سید محمدصادق روحانی در آیینه تصاویر»، پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر.
  327. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۶۸.
  328. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۵.
  329. طباطبایی‌فر، گونه‌شناسی جریان‌های فکری حوزه، ۱۳۹۵ش، ص۳۴؛ فراتی، گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۵ش، ص۳۳.
  330. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۳-۲۸۸.
  331. «آیت‌الله حاج شیخ شهاب‌الدین اشراقی در آیینه تصاویر(۲)»، در سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  332. فوران، مقاومت شکننده، ۱۳۷۷ش، ص۵۶۸.
  333. صحرائی، «شریعتمداری»، ۱۳۹۸ش، ج۲۷، ص۹۵.
  334. صحرائی، «شریعتمداری»، ۱۳۹۸ش، ج۲۷، ص۹۷.
  335. صحرائی، «شریعتمداری»، ۱۳۹۸ش، ج۲۷، ص۹۷.
  336. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۶۹.
  337. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۳.
  338. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۴-۲۸۵.
  339. منتظری، بخشی از خاطرات حضرت آیت‌الله منتظری، ۱۳۷۹ش، ص۳۵۲.
  340. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۴.
  341. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۵.
  342. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۵.
  343. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران، ۱۳۹۰ش، ص۵۳۳.
  344. خسروپناه، جریان‌شناسی ضد فرهنگ‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۵۲۷.
  345. معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، «مقدمه»، ص۱.
  346. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۷.
  347. محمدی، «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی»، ص۵۸.
  348. رجبی، «بازشناسی مفهوم امت اسلامی در گفتمان انقلاب اسلامی و راهبردهای تحقق آن»، ص۱۰۵.
  349. خانی، «امت‌گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، ص۱۲.
  350. خانی، «امت‌گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، ص۱۳.
  351. متن قانون اساسی، ۱۳۸۸ش، ص۲۸.
  352. رجبی، «بازشناسی مفهوم امت اسلامی در گفتمان انقلاب اسلامی و راهبردهای تحقق آن»، ص۱۰۵.
  353. عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۷۱۶.
  354. عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۷۱۶.
  355. مؤمن، «طاغوت»، ص۲۳۷.
  356. مؤمن، «طاغوت»، ص۲۳۶.
  357. مؤمن، «طاغوت»، ص۲۳۷.
  358. فدایی مهربانی، و یوسفی‌راد، «استضعاف»، ص۲۳۷.
  359. فدایی مهربانی، و یوسفی‌راد، «استضعاف»، ص۲۰۷.
  360. قاسم، الامام الخمینی الاصالة و التجدید، ۱۴۳۳ق، ص۳۷۵.
  361. منتظری، درس‌هایی از نهج البلاغه، ۱۳۹۵ش، ج۹، ص۳۹۴.
  362. میلانی، «مستضعفون»، ص۱۶۳-۱۶۴.
  363. میلانی، «مستضعفون»، ص۱۶۴.
  364. میلانی، «مستضعفون»، ص۱۶۵.
  365. فدایی مهربانی، و یوسفی‌راد، «استضعاف»، ص۲۲۱.
  366. ابراهیمی و لاریجانی، «رسانه ملی مناسک انقلاب و صدور انقلاب اسلامی: فرصت ها و چالش ها»، ص۱۷۵.
  367. یزدانی و اخجسته، «بررسی تطبیقی صدور انقلاب در گفتمان های سیاسی جمهوری اسلامی ایران»، ص۶۰.
  368. طهماسبی‌برنا و دیگران، «صدور انقلاب اسلامی از منظر نظریه ساز‌ه‌انگاری»، ص۱۰.
  369. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۶۹.
  370. اسپوزیتو و پیسکاتوری، «بازتاب جهانی انقلاب ایران: چشم‌انداز خط‌مشی‌ها»، ص۳۳۱.
  371. اسپوزیتو و پیسکاتوری، «بازتاب جهانی انقلاب ایران: چشم‌انداز خط‌مشی‌ها»، ص۳۳۱.
  372. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۶۹.
  373. دانشیار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۵.
  374. مجرد، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۱.
  375. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۱.
  376. حشمت‌زاده، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۷۳.

منابع

  • آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۴ش.
  • آجرلو، معصومه، همه‌پرسی جمهوری اسلامی، مشهد، به نشر وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۹۷ش.
  • «آیت‌الله حاج شیخ شهاب‌الدین اشراقی در آیینه تصاویر(۲)»، در سایت پژوهشکده تاریخ معاصر، تاریخ درج مطلب: ۲ مهر ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ش.
  • «آیت‌الله سید محمدصادق روحانی در آیینه تصاویر»، پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر، تاریخ درج مطلب: ۳ دی ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ش.
  • ابراهیمی، هادی و ساره لاریجانی، «رسانه ملی مناسک انقلاب و صدور انقلاب اسلامی: فرصت‌ها و چالش‌ها»، در فصلنامه مطالعات بیداری اسلامی، شماره ۲۷، بهار ۱۴۰۲ش.
  • ابوالخیر، علی، انقلاب اسلامی از انقلاب تا حکومت، ترجمه: احمد نادری و علیرضا طاقتی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۳ش.
  • اسپوزیتو، جان ال، و جیمز پی پیسکاتوری، «بازتاب جهانی انقلاب ایران: چشم‌انداز خط‌مشی‌ها»، در کتاب انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمۀ محسن مدیرشانه‌چی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، ۱۳۸۲ش.
  • اسفندیاری، محمد، شعله بی‌قرار، قم، صحیفه خرد، ۱۳۹۰ش.
  • السبکی، آمال، تاریخ ایران السیاسی بین ثورتین، کویت، المجلس الوطنی للثقافة و الفنون و الآداب، ۱۹۹۹م.
  • الوردی،‌ علی، دراسة فی سوسیولوجیا الاسلام، لندن، شرکة الوراق للنشر المحدودة، ۲۰۱۳م.
  • الهامی‌نیا،‌ علی‌اصغر، نهضت انتظار و انقلاب اسلامی، تهران، معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج، ۱۳۸۲ش.
  • «بررسی انقلاب ایران (با درآمدی پیرامون تاریخ معاصر)»، در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • برزین، سعید، زندگی‌نامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۸ش.
  • برژینسکی، زبیکنیو، اسرار سقوط شاه (خاطرات برژینسکی)، ترجمۀ حمید احمدی، تهران، جامی، ۱۳۶۲ش.
  • بشیریه، حسین، زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران، ترجمۀ علی اردستانی، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۹۹ش.
  • بهشتی‌سرشت، محسن، و رسول صابر دمیرچی، «جرقه انقلاب بررسی تحلیلی مقاله احمد رشیدی مطلق»، در مجله مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۱۴، پاییز ۱۳۸۷ش.
  • پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه پژوهشی در انقلاب اسلامی، قم، نشر معارف، ۱۳۷۹ش.
  • پناهی، محمدحسین، «بررسی زمینه‌ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران بر اساس شعارهای انقلاب»، در فصلنامه علوم اجتماعی، شماره ۱۱ و ۱۲، پاییز و زمستان ۱۳۷۹ش.
  • «ترور شاه؛ پیشنهاد مرحوم آیت الله میلانی به سپهبد قرنی»، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تاریخ درج مطلب: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۴ مرداد ۱۴۰۴ش.
  • جعفریان، رسول، «انقلاب اسلامی ایران در دنیای جدید»، در کتاب بازخوانی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر بیداری مسلمانان، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی، قم، ۱۳۸۸ش.
  • جعفریان، رسول، «پیشگفتار»، بهائیان، تألیف محمدباقر نجفی، تهران، مشعر، ۱۳۸۳ش.
  • جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران (از روی کارآمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی) سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۵۷ش، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰ش.
  • حائری،‌ علی، روزشمار قمری، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۶ق.
  • حداد عادل، غلامعلی، «بازرگان»، در جلد ۱ دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
  • حسینی، حسین، و حسین بشیریه، «فرهنگ شیعی و کاریزما در انقلاب اسلامی ایران»، در مجله مدرس علوم انسانی، شماره ۱۳، زمستان ۱۳۷۸ش.
  • حشمت‌زاده، محمدباقر، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۶ش.
  • حیدری، احمد، و دیگران، نهضت انتظار و انقلاب اسلامی، تهران، معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج سپاه، ۱۳۸۲ش.
  • خانی، حسین، «امت‌گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه پژوهش‌های راهبردی سیاست، شماره ۸، دوره ۳، سال ۱۳۹۳ش.
  • خسروپناه، عبدالحسین، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۹ش.
  • خسروپناه، عبدالحسین، جریان‌شناسی ضد فرهنگ‌ها، قم، تعلیم و تربیت اسلامی، ۱۳۹۰ش.
  • خسروپناه، عبدالحسین، جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، قم، تعلیم و تربیت اسلامی، ۱۳۸۹ش.
  • خلخالی، سیدعبدالرحیم، آنجا که خون بر شمشیر پیروز شد، تهران، مؤسسه تحقیقات اسلامی، ۱۳۵۷ش.
  • خواجه‌سروی، غلامرضا، «بازرگان»، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، ج۱۴، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۰ش.
  • دادگر، حسن، «فساد مالی در تاریخ معاصر ایران»، در مجله زمانه، شماره ۹، خرداد ۱۳۸۲ش.
  • «دانشکده مطالعات انقلاب اسلامی»، در سایت دانشگاه معارف اسلامی، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • دانشیار، علیرضا، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر روابط بین‌الملل، قم، المصطفی، ۱۳۹۵ش.
  • «درباره ما»، در سایت بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • «درباره ما»، در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • «درباره نشریه»، در سایت فصلنامه علمی پژوهش‌های انقلاب اسلامی، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • دربندی، انوشه، و فریدون اکبرزاده، «نقش سرمایه اجتماعی زنان در انقلاب اسلامی ایران»،‌ در مجله روانشناسی فرهنگی زن، شماره۲۴، تابستان ۱۳۹۴ش.
  • درخشه،‌ جلال، گفتمان سیاسی شیعه در ایران معاصر، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۹۳ش.
  • دفترچه راهنمای انتخاب رشته آزمون ورودی مقطع دکتری ۱۴۰۴ش.
  • دفترچه راهنمای انتخاب رشته آزمون ورودی مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته ۱۴۰۴ش.
  • رجبی، هادی، «بازشناسی مفهوم امت اسلامی در گفتمان انقلاب اسلامی و راهبردهای تحقق آن»، در مجله پژوهش‌های سیاسی جهان اسلام، شماره ۳۷، زمستان ۱۳۹۹ش.
  • روزبهانی، علیرضا، تحلیل و نقد بهائیت، قم، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. مرکز پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۹ش.
  • زاهدزاهدانی، سید سعید، بهائیت در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸ش.
  • زیباکلام، صادق، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، تهران، روزنه، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
  • «سخنرانی امام خمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲»، در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تاریخ درج مطلب: ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲ مرداد ۱۴۰۴ش.
  • «سخنرانی‌های دکتر علی شریعتی»، سایت دکتر شریعتی، تاریخ بازدید: ۴ مرداد ۱۴۰۴ش.
  • سیری در زندگانی استاد مطهری، تهران، انتشارت صدرا، ۱۳۷۶ش.
  • «شیخ زکزاکی چگونه شیعه شد»، در سایت بنیاد بین المللی استبصار، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۴ش.
  • شجاعی، هادی و دیگران، «تأثیر انقلاب اسلامی ایران در برجسته‌شدن موضوع قدرت نرم در روابط بین الملل»، در مجله معرفت، شماره ۲۰۰، مرداد ۱۳۹۳ش..
  • شجاعیان، محمد، «فرهنگ شیعی و انقلاب اسلامی»، در ضمیمه خردنامه همشهری، شماره ۱۳، ۱۹ بهمن ۱۳۸۲ش.
  • شیرودی، مرتضی، «انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های جهان اسلام»، در مجله رواق اندیشه، شماره ۳۰، خرداد ۱۳۸۳ش.
  • صحرائی، شهرام، «شریعتمداری»، در جلد ۲۷ دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۸ش.
  • طاهری، سید‌مهدی، بازخوانی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر بیداری مسلمانان، قم، المصطفی، ۱۳۸۸ش.
  • طباطبایی‌فر، سید محسن، گونه‌شناسی جریان‌های فکری حوزه و نسبت آن با اندیشه انقلاب اسلامی، قم، مکث اندیشه، ۱۳۹۵ش.
  • طهماسبی‌برنا، محمد، و دیگران، «صدور انقلاب اسلامی از منظر نظریه ساز‌ه‌انگاری»، در دوفصلنامه تاریخ انقلاب، شماره ۱۳ و ۱۴، پاییز و زمستان ۱۴۰۲ش.
  • عباس‌‌زاده، سیروس، «بررسی نقش زنان انقلابی‌گر شیعی در انقلاب اسلامی ایران»، در مجله تاریخ‌پژوهی، شماره ۸۲، بهار ۱۴۰۰ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، دانشنامه فقه سیاسی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۹ش.
  • عمید‌ زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، نشر کتاب سیاسی، ۱۳۶۷ش.
  • عیوضی، محمدرحیم، درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۱ش.
  • غرویان، محسن، و شاکر سالقوامیان، «ملی‌گرایی (ناسیونالیسم) از دیدگاه اسلام»، در مجله معرفت، شماره ۵۰، بهمن ۱۳۸۰ش.
  • فاضلی‌نیا، نفیسه، ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی، قم، شیعه‌شناسی، ۱۳۸۶ش.
  • فدایی مهربانی، مهدی، و مرتضی یوسفی‌راد، «استضعاف»، در جلد دوم از کتاب حکمت سیاسی اسلامی، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۴ش.
  • فراتی، عبدالوهاب، گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۵ش.
  • فوران، جان، مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال ۱۵۰۰ میلادی مطابق با ۸۷۹ شمسی تا انقلاب، ترجمۀ احمد تدین، تهران، خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۷ش.
  • فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی، ۱۳۸۷ش.
  • فوکو، میشل، ایرانی‌ها چه رؤیایی در سر دارند؟، ترجمه حسین معصومی همدانی، تهران، هرمس، ۱۳۹۲ش.
  • فیرحی، داوود، نظام سیاسی و دولت در اسلام، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۶ش.
  • قاسم، عیسی، الامام الخمینی الاصالة و التجدید، بیروت، دار المحجة البیضاء، ۱۴۳۳ق.
  • کدی، نیکی، ریشه‌های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، قلم، ۱۳۶۹ش.
  • گروهی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۸ش.
  • گروهی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و انقلاب‌های جهان، قم، سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، ۱۳۷۶ش.
  • مؤمن، موجان، «طاغوت»، در جلد سوم دایرة المعارف جهان نوین اسلام، ترجمه: حسین سوزنچی، تهران، نشر کتاب مرجع و نشر کنگره، ۱۳۹۱ش.
  • متن کامل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، الهدی، ۱۳۸۸ش.
  • مجرد، محسن، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین‌الملل، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ش.
  • محمدی، منوچهر، «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی»، فصلنامه تخصصی مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۲، پاییز ۱۳۸۴ش.
  • محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۵ش.
  • محمدی،‌ منوچهر، دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی در سطوح ملی، منطقه‌ای، جهانی و تاریخی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۷ش.
  • مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۲ش.
  • مطهری، مرتضی، آینده انقلاب اسلامی ایران، تهران، انتشارت صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • ملایی‌پور، جواد، آذرخش انقلاب، قم، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز پژوهش‌های اسلامی،۱۳۸۳ش.
  • ملکوتیان، مصطفی، زمینه‌ها، عوامل و بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، رهیافت فرهنگی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۰ش.
  • ملک‌افضلی اردکانی، محسن، مختصر حقوق اساسی و آشنایی با قانون اساسی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۱ش.
  • منتظری، حسینعلی، بخشی از خاطرات حضرت آیت‌الله منتظری، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۷۹ش.
  • منتظری، حسینعلی، درس‌هایی از نهج البلاغه، تهران، سرایی، ۱۳۹۵ش.
  • موسوی خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
  • موسوی خمینی، سید روح‌الله، وصیت‌نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۸۳ش.
  • میلانی، محسن، «مستضعفون»، در جلد چهارم دایرة المعارف جهان نوین اسلام، ترجمه: محمد تقی‌زاده مطلق، تهران، نشر کتاب مرجع و نشر کنگره، ۱۳۹۱ش.
  • «نبرد قدرت در ایران: چرا و چگونه روحانیت برنده شده؟»، در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • نجف‌زاده، مهدی، جابه‌جایی دو انقلاب چرخش‌های امر دینی در جامعه ایرانی، تهران، تیسا، ۱۳۹۵ش.
  • نراقی، احسان، «ایران‌شناسی؛ نقدی بر اندیشه‌های دکتر علی شریعتی...»، نشریه حافظ، شماره ۳۱، تیر ۱۳۸۵ش.
  • «نشریه علمی مطالعات انقلاب اسلامی»، در سایت فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • نظرپور، مهدی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تهران، اداره آموزش‌های عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقه در سپاه، ۱۳۸۰ش.
  • «نگاهی به مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تاریخ درج مطلب: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
  • نوری، یحیی، «علل و انگیزه‌های قیام ۱۷ شهریور» پژوهشنامه انقلاب اسلامی (دانشگاه اصفهان)، پیش شماره ۳، پاییز ۱۳۷۸ش.
  • هاشمی رفسنجانی، علی‌اکبر، انقلاب و پیروزی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۳ش.
  • هاشمیان‌فر، سید‌حسن، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید شیعه، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۹۰ش.
  • یزدانی، عنایت‌الله و جمیل اخجسته، «بررسی تطبیقی صدور انقلاب در گفتمان های سیاسی جمهوری اسلامی ایران»، در فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، شماره ۳، تابستان ۱۳۹۱ش.
  • Foran, John, Fragile Resistance: Social Transformation In Iran From 1500 To The Revolution, Westview Press، 1992.
  • Keddie, Nikki, Roots of Revolution An Interpretive History of Modern Iran, Yale Univ Pr، 1981.
  • «Imam Khomeini Challenged World Dominant Powers: Zakzaky»، Imam Khomeini's portal, the publication date of the content: 10 August 2014, the visit date: 30 July 2025.

پیوند به بیرون