حفظ بیضه اسلام

مقاله قابل قبول
رده ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه

حفظ بیضه اسلام به‌معنای حفظ اصل دین اسلام، یا جماعت مسلمانان و یا حوزه جغرافیای اسلام است. دفاع از بیضه اسلام واجب کفایی دانسته شده است. فقیهان، جهاد در زمان غیبت امام را جایز نمی‌دانند، مگر آنکه بیضه اسلام از جانب دشمنان خارجی مورد خطر قرار بگیرد.

فقها معتقدند که حفظ بیضه اسلام، مشروط به اجازه امام نیست و باید به قصد دفاع از اسلام و مسلمانان قیام کرد و نباید به نیت جهاد یا کمک به حاکمان جور و یا حتی دعوت کافران به اسلام باشد. بیضه اسلام از دلایل ضرورت حفظ نظام دانسته شده و در اثبات نیابت نواب عام عصر غیبت و ولایت فقیه مورد استفاده قرار گرفته است.

در مصادیق بیضه اسلام اختلافاتی وجود دارد. برخی دلیل این اختلاف را برآمده از نیازهای شیعیان در دوره‌های مختلف عنوان کرده‌اند؛ چنان‌که در زمان حکومت قاجار و با حمله روس به سرزمین‌های اسلامی، شخص پادشاه نیز مصداق بیضه اسلام قرار گرفته است. برخی از فقها دفاع از بیضه اسلام را تنها به هنگام حمله نظامی نمی‌دانند و معتقدند که هرگونه برتری بیگانگان بر مسلمانان از جمله در مسائل اقتصادی، نیز مصداق به خطر افتادن بیضه اسلام است و بر همه واجب است تا با آن به مقابله برخیزند.

معرفی اجمالی

بیضه اسلام اصطلاح فقهی[۱] و از مسائل مهم[۲] که در باب جهاد و فقه سیاسی به آن پرداخته شده است.[۳]

بیضه اسلام به معنای اصل دین اسلام،[۴] مجتمع اسلام،[۵] جماعت مسلمانان[۶] و یا حوزه جغرافیایی اسلام و کشورهای اسلامی[۷] است.

بیضه در لغت به معنای تخم پرندگان[۸] به ویژه تخم مرغ[۹] و یا شترمرغ[۱۰] و در مواردی به خُصْیه یا کلاه‌خود نیز معنا شده است.[۱۱] این واژه به صورت مضاف چون بیضة الدار،[۱۲] بیضة القوم،[۱۳] بیضة النهار[۱۴] و بیضة البلد[۱۵] به کار رفته که در تمامی موارد به معنای مرکزیت، اهمیت، اصل، میانه و به عبارتی بهترین و برجسته‌ترین قسمت از یک چیز معنا می‌شود.[۱۶]

حکم شرعی

حفظ بیضه اسلام واجب کفایی[۱۷] و حتی از مهمترین واجبات شمرده شده[۱۸] به‌گونه‌ای‌که اگر فرد در دو راهی حفظ بیضه اسلام و عمل به واجبات دیگر قرار گیرد، وظیفه دارد که حفظ بیضه اسلام را در اولویت قرار دهد؛[۱۹] زیرا هنگام ترس از بین رفتن بیضه اسلام مسائل دیگر اهمیتی نخواهند یافت.[۲۰] برخی بر این اعتقادند که اگر مراد از حفظ بیضه اسلام همان حفظ حکومت و سیاست باشد، می‌تواند مرادف وطن‌پرستی در کشورهای غیر اسلامی باشد.[۲۱]

فقها، جهاد در راه خدا را تنها با دعوت پیامبر(ص) یا امام و یا نائب امام واجب دانسته و در غیر آن جایز نمی‌دانند؛ مگر آنکه بیضه اسلام به خطر بیفتد[۲۲] که در این صورت دفاع از آن را برای هرکس که قدرت برای دفاع داشته باشد،[۲۳] واجب می‌دانند.[۲۴] برای این حکم ادعای تواتر شده است.[۲۵]

طبق روایتی از امام رضا(ع) اگر فردی به سبب حفظ بیضه اسلام ناچار به همکاری با خلفای جور باشد، باید به نیت حفظ بیضه اسلام و نه جهاد، به دفاع از کیان اسلام و مقابله با دشمنان برخیزد.[۲۶] امام دلیل این حکم را جلوگیری از محو اسلام و نام پیامبرش عنوان کرده است.[۲۷] برخی معتقدند که این حدیث دلالت بر وجوب جنگ برای حفظ بیضه اسلام می‌کند؛ حتی اگر زیر پرچم حاکمان جور باشد؛ چنان‌که وجود نظام بهتر از عدم وجود نظام اسلامی است.[۲۸] [یادداشت ۱]

شرایط دفاع از بیضه اسلام

برخی معتقدند که دفاع از بیضه اسلام تمامی احکام جهاد را داراست؛[۲۹] هرچند که به آن جهاد شرعی گفته نمی‌شود.[۳۰] عده‌ای از فقها در ارتباط با حفظ بیضه اسلام شروطی را یادآور شدند:

  • برای دفاع از بیضه اسلام نیازی به اذن امام نیست.[۳۱]
  • در هر صورتی دفاع واجب است چه تعداد مسلمانان کم باشد یا زیاد.[۳۲]
  • باید به قصد دفاع از خود، اسلام و مسلمانان بوده و نباید به نیت جهاد باشد.[۳۳]
  • تبعیت از هر کسی که دعوت به دفاع در برابر دشمنان می‌کند، واجب است، چه آن شخص صالح باشد یا فاجر، زیرا دفع خطر دشمنان اسلام جز با مقابله با آنها صورت نمی‌گیرد.[۳۴]
  • باید به نیت دفاع حرکت کند و نمی‌تواند به نیت کمک به ظالم یا دعوت کافران به اسلام در این نبرد شرکت کند.[۳۵]
  • کسی که در راه دفاع از بیضه اسلام کشته شود حکم شهید را دارد و دفن او بدون غسل و کفن جایز است.[۳۶]
  • طبق نظر برخی اجازه گرفتن از پدر و مادر در این راه شرط نیست[۳۷] که البته در اینجا اختلافاتی وجود دارد.[۳۸]

رابطه بیضه اسلام و حکومت اسلامی

حفظ بیضه اسلام، که همانا حفظ مجتمع اسلامی، حکومت، سیاست و محافظت از آن در برابر دشمنان است[۳۹] به عهده امام معصوم و یا نایب امام است.[۴۰] در زمان غیبت امام نیز دفاع از بیضه اسلام از وظایف مهم فقها و نواب عام عصر غیبت دانسته شده است.[۴۱] برخی این حکم را از قطعیات مذهب تشیع ذکر کرده‌اند.[۴۲]

از قاعده حفظ بیضه اسلام، برای اثبات ولایت و نیابت فقها و نواب عصر غیبت و همچنین تشکیل حکومت اسلامی استفاده شده[۴۳] و یکی از وظایف ولی فقیه، حفظ بیضه اسلام[۴۴] و حتی تنها راه برای حفظ آن عنوان شده است.[۴۵]

حفظ بیضه اسلام در قاعده ضرورت حفظ نظام نیز کاربرد دارد؛[۴۶] به‌گونه‌ای‌که حفظ بیضه اسلام را منوط به وجود قوای نظمیه و استعدادهای داخلی و گرفتن خراج دانسته‌اند؛[۴۷] بنابراین «حفظ نظام» واجب و یکی از فرائض اسلامی بسیار مهم است و آماده‌سازی و فراهم آوردن مقدمات آن نیز واجب خواهد بود.[۴۸]

تاریخچه حفظ بیضه اسلام

اهتمام به حفظ بیضه اسلام در تاریخ اسلام نمود پیدا کرده است. تا آنجا که برخی معتقدند امام علی(ع) به سبب نداشتن یاور و حفظ بیضه اسلام به ناچار سکوت اختیار کرد و حکومت را به ابوبکر واگذار نمود.[۴۹]

علمای سده میانه بیشتر نگران جان شیعیان، شعائر و احکام شیعیان بودند و اصل دین یا مذهب و یا مجتمع اسلام را بیضه اسلام دانسته‌اند.[۵۰] در زمان قاجار، بیضه اسلام به هنگام حمله بیگانگانی چون روس‌ها مورد توجه بیشتری قرار گرفت و به همین خاطر برخی از فقها حکم به جهاد داده و هدف خود را صیانت از بیضه اسلام اعلام کردند[۵۱] و حتی ثواب آن را به‌اندازه شهدای کربلا توصیف کرده‌اند.[۵۲] عده‌ای از مجتهدان در حمایت از سلطان به‌عنوان کارگزار جنگ، اجازه‌نامه‌هایی صادر کردند و شخص پادشاه را مصداق بیضه اسلام معرفی نمودند[۵۳] و اطاعت از پادشاه را از آن جهت که ریاست و تجهیز و فرماندهی سپاه را بر عهده دارد، واجب دانسته‌اند.[۵۴]

در دوره مشروطه دو تفسیر از بیضه اسلام صورت گرفت. برخی با استناد به اینکه حفظ بیضه اسلام به‌معنای وجوب حمایت از حاکم در نظام اسلامی است، مقابل مشروطه خواهان قرار گرفتند.[۵۵] در مقابل عده‌ای دیگر ادعا کردند که خواسته مشروطه خواهان در تأسیس مجلس ملی موجب حفظ بیضه اسلام شده[۵۶] و حتی تجهیز مسلمانان به دانش‌های روز و تلاش‌های اقتصادی و تأسیس کارخانجاتی که کشور را از تسلط تجاری بیگانگان نجات می‌دهد، نیز در زمره بیضه اسلام دانسته و به دفاع از مشروطه پرداختند.[۵۷]

در دوره‌های اخیر بیضه اسلام تنها به هنگام دفاع از اسلام در حمله یک مهاجم خارجی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه حوزه‌های اقتصادی و سیاسی را هم در برمی‌گیرد یعنی اگر توافقی تجاری و یا قراردادی سیاسی سبب تسلط کافران بر مسلمان شود، این قرار داد به علت تضعیف بیضه اسلام، حرام است و دولت‌مردان مجاز به امضای آن نیستند و مردم نیز در صورت تنظیم چنین قرادادی باید به مقابله برخیزند.[۵۸] این مسئله فقط برای قراردادها و تفاهم نامه‌ها نبوده و هر عملی که بیگانگان را بر سرنوشت مسلمانان حاکم کند، با در نظر گرفتن گستره مفهوم بیضه اسلام ممنوع اعلام شده است.[۵۹] حتی لازم نیست که بیضه اسلام به اصل اسلام در ایران خلاصه شود. اگر یکی از دولت‌های اسلامی نیز مورد حمله قرار گیرد بر همه مسلمانان واجب است که به دفاع برخیزند[۶۰] و یا مقابله با هر دولت اسلامی که با تعاملات خود با بیگانگان سبب نفوذ آنها و به خطر افتادن کیان اسلام شود، واجب و ضروری خواهد بود.[۶۱]

دلیل اختلاف در مصادیق

در معنای بیضه اسلام که به معنای اصل و اساس و ریشه اسلام است، اختلافی نیست؛ اما در مصادیق آن اختلاف وجود دارد.[۶۲] دلیل تفاوت در مصادیق بیضه اسلام، نیازهای خاص شیعیان در دوره‌های مختلف بوده است؛ چنان‌که در سده‌های میانه جان شیعیان و یا مجتمع اسلام مورد توجه بود[۶۳] و پس از به‌رسمیت شناخته شدن تشیع در عصر صفوی و قاجاری و قدرت گرفتن علما در دستگاه سلطنت، شخص سلطان که جامعه شیعه قائم به اقتدار او بود، مصداق بیضه اسلام قرار گرفت. در دوره دیگر با اوج‌گیری انقلاب مشروطه، این انقلاب ضروری مذهب معرفی شد.[۶۴] در دوره‌های بعد، به اقتضای زمان و نیازهای جدید جامعه مسلمانان، گستره مفهوم بیضه اسلام از وسعت بیشتری برخوردار گردید.[۶۵]

پانویس

  1. میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج‌۱، ص۳۷۶.
  2. حسینی تهرانی، ولایة الفقیه فی حکومة الإسلام، ۱۴۱۸ق، ج‌۲، ص۲۴.
  3. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج‌۲، ص۱۶۲.
  4. استرآبادی، شارع النجاة، ۱۴۲۶ق، ص۳۱۷.
  5. ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۴؛ عاملی، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج‌۲، ص۳۰.
  6. عاملی، الاصطلاحات الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۳۵؛ صاحب بن عیاد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص۵۵‌؛ حمیری، شمس العلوم، ۱۴۲۰ق، ج‌۱، ص۶۷۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج‌۷، ص۱۲۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج‌۴، ص۱۹۸؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج‌۱۰، ص۲۰.
  7. منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج‌۸، ص۳۹۵.
  8. طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج‌۴، ص۱۹۸.
  9. صاحب بن عیاد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص۵۴؛ منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج‌۸، ص۳۹۵.
  10. طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج‌۴، ص۱۹۸.
  11. فراهیدی، کتاب العین، قم، ج۷، ص۶۹-۷۰.
  12. ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج‌۷، ص۱۲۷؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج‌۱۰، ص۲۰؛ عاملی، الاصطلاحات الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
  13. ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج‌۷، ص: ۱۲۷؛ عاملی، الاصطلاحات الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
  14. صاحب بن عیاد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج‌۸، ص۵۵.‌
  15. فراهیدی، کتاب العین، قم، ج۷، ص۶۹.
  16. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ش.
  17. شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ص۸۱؛ فیض کاشانی، النخبة فی الحکمة العملیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۵.
  18. نائینی، تنبیه الأمة، ۱۴۲۴ق، ص۳۹، ۴۰، ۸۱؛ تهرانی، ولایة الفقیه فی حکومة الإسلام، ۱۴۱۸ق، ج‌۲، ص۲۴؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۴۲۱ق، ج‌۲، ص۷۴.
  19. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج‌۲، ص۱۶۲.
  20. تهرانی، ولایة الفقیه فی حکومة الإسلام، ۱۴۱۸ق، ج‌۲، ص۲۴؛ فراهانی، رساله جهادیه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۳.
  21. تهرانی، ولایة الفقیه فی حکومة الإسلام، ۱۴۱۸ق، ج‌۲، ص۲۴؛ نائینی، تنبیه الأمة، ۱۴۲۴ق، ص۴۰؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۴۲۱ق، ج‌۲، ص۷۴.
  22. عاملی، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج‌۲، ص۳۰؛ شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ص۸۱؛ حلی، الرسالة الفخریة، ۱۴۱۱ق، ص۸۳‌؛ فراهانی، رساله جهادیه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۳؛ صدر، ما وراء الفقه، ۱۴۲۰ق، ج‌۱، ص۲۰۲؛ حلی، الجامع للشرائع، ۱۴۰۵ق، ص۲۳۴.
  23. علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۴، ص۶۸؛ سبزواری، کفایة الأحکام، ۱۴۲۳، ج‌۱، ص۳۶۸؛ فراهانی، رساله جهادیه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۸.
  24. صیمری، کشف الالتباس، ۱۴۱۷ق، ص۲۷۴؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۷ق، ج‌۹، ص۴۵۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج‌۲۱، ص۱۴.
  25. مجلسی اول، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج‌۷، ص۱۳۱.
  26. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‌۵، ص۲۱؛ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۶ق، ج‌۲، ص۶۰۴‌؛ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج‌۶، ص۱۲۵.
  27. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‌۵، ص۲۱؛ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۲۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج‌۱۵، ص۳۰‌؛ حمیری، قرب الإسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۴۶؛ مجلسی اول، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج‌۷، ص۱۳۲.‌
  28. جمعی از مؤلفان، مجلة فقه أهل البیت(ع)، ج‌۱۲-۱۱، ص۱۰۳-۱۰۴.
  29. شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ص۸۱؛ فیض کاشانی، النخبة فی الحکمة العملیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۵.
  30. حلی، إیضاح ترددات، ۱۴۲۸ق، ج‌۱، ص۲۴۰.
  31. علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۴، ص۶۸؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج‌۱، ص۴۱۱.
  32. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج‌۹، ص۴۸.
  33. طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج‌۲، ص۸؛ ابن دریس حلی، السرائر الحاوی، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۴؛ آبی، کشف الرموز، ۱۴۱۷ق، ج‌۱، ص۴۱۶.
  34. علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۴، ص۲۸.
  35. ابن دریس حلی، السرائر الحاوی، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۴؛ خراسانی، شرح تبصرة المتعلمین، قم، ج‌۱، ص۳۴۲.
  36. شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج‌۱، ص۴۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج‌۵، ص۳۳۸‌؛ صدر، ما وراء الفقه، ۱۴۲۰ق، ج‌۱، ص۲۰۲.
  37. گلپایگانی، مجمع المسائل، ۱۴۰۹ق، ج‌۱، ص۵۴۰.
  38. فیض کاشانی، النخبة فی الحکمة العملیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۵.
  39. تهرانی، ولایة الفقیه فی حکومة الإسلام، ۱۴۱۸ق، ج‌۲، ص۲۴؛ نائینی، تنبیه الأمة، ۱۴۲۴ق، ص۴۰؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۴۲۱ق، ج‌۲، ص۷۴.
  40. شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ص۸۱؛ حلی، الرسالة الفخریة، ۱۴۱۱ق، ص۸۳‌؛ حلی، الجامع للشرائع، ۱۴۰۵ق، ص۲۳۴.
  41. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج‌۹، ص۴۵۲.
  42. نائینی، تنبیه الأمة، ۱۴۲۴ق، ص۷۶.
  43. نجومی، الرسائل الفقهیة، قم، ص۲۰۵.
  44. نجومی، الرسائل الفقهیة، قم، ص۲۰۶.
  45. منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص۲۰۸.
  46. برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: جعفری هرندی، محمد، عالیه عرب، حکم سازی ضرورت حفظ نظام در قلمرو احکام شرعی از دیدگاه فقهی مذاهب اسلامی، ۱۳۹۲ش.
  47. نائینی، تنبیه الأمة، ۱۴۲۴ق، ص۱۲۷.
  48. منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۰۵.
  49. جعفریان، دوازده رسالۀ فقهی، ۱۴۲۳ق، ص۴۷.
  50. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ق، ص۷۷.
  51. رهیمی، تاریخ الحرکة الاسلامیة فی العراق، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۶؛ حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ش، ص۷۲.
  52. فراهانی، رساله جهادیه، ۱۴۲۶ق، ص۵۵۳.
  53. میرزای، قمی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج‌۱، ص۳۷۶؛ فراهانی، رساله جهادیه، ۱۴۲۶ق، ص۵۵۵؛ جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت(ع)، قم، ج‌۳۴، ص۱۶۰.
  54. فراهانی، رساله جهادیه، ۱۴۲۶ق، ص۵۵۵‌؛ جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت(ع)؛ ج‌۳۴، ص۱۶۰.
  55. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ق، به نقل از رسائل مشروطیت.
  56. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ق، به نقل از حیات الاسلام.
  57. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ق، به نقل از حیات الاسلام.
  58. امام خمینی، تحریر الوسیلة، قم، ج‌۱، ص۴۸۶.‌
  59. امام خمینی، تحریر الوسیلة، قم، ج‌۱، ص۴۸۶.‌
  60. امام خمینی، تحریر الوسیلة، قم، ج‌۱، ص۴۸۶.‌
  61. امام خمینی، تحریر الوسیلة، قم، ج‌۱، ص۴۸۶.‌
  62. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ق.
  63. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ق، ص۷۷.
  64. حاتمی، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، ۱۳۹۳ق، ص۷۷.
  65. برای نمونه نگاه کنید به: امام خمینی، تحریر الوسیلة، قم، ج‌۱، ص۴۸۶.‌

یادداشت

  1. عده‌ای اهتمام و تأکید بر حفظ بیضه اسلام را بیشتر از دیگر جهادها می‌دانند؛ زیرا این نوع جهاد برای دفع مفسده و جهادهای دیگر برای جلب منفعت است.(فراهانی، رساله جهادیه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.‌)

منابع

  • ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب،‌ بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۱۴ق.
  • استرآبادی، میر داماد، محمّد باقر حسینی، شارع النجاة فی أحکام العبادات، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، قم، ۱۴۲۶ق.
  • امام خمینی، سید روح الله موسوی، تحریر الوسیلة، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، بی‌تا.
  • آبی، فاضل حسن بن ابی طالب یوسفی، کشف الرموز فی شرح مختصر النافع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
  • جعفری هرندی، محمد، عالیه عرب، حکم سازی ضرورت حفظ نظام در قلمرو احکام شرعی از دیدگاه فقهی مذاهب اسلامی، مطالعات تقریب مذاهب اسلامی، شماره۳۳، پاییز ۱۳۹۲ش.
  • جعفریان، رسول، دوازده رسالۀ فقهی دربارۀ نماز جمعه، قم، مؤسسه انصاریان، ۱۴۲۳ق.
  • جمعی از پژوهشگران زیر نظر شاهرودی، سید محمود هاشمی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل‌بیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل‌بیت(ع)، ۱۴۲۶ق.
  • جمعی از مؤلفان، مجلة فقه أهل البیت(ع)، (بالعربیة)، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، بی‌تا.
  • حاتمی، حسین، سیدهاشم آقاجری، کاوشی تاریخی در مفهوم و تطور معنایی بیضه اسلام، مجله مطالعات تاریخ اسلام، سال ششم، شماره۲۱، تابستان ۱۳۹۳ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
  • حسینی تهرانی، سید محمد حسین، ولایة الفقیه فی حکومة الإسلام، بیروت، دارالحجة البیضاء، ۱۴۱۸ق.
  • حلّی، جعفر بن زهدری، إیضاح ترددات الشرائع، قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق.
  • حلّی، محمد بن حسن بن یوسف، الرسالة الفخریة فی معرفة النیة، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • حلّی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، قم، مؤسسة سیدالشهداء العلمیة، ۱۴۰۵ق.
  • حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، ۱۴۱۳ق.
  • حمیری، نشوان بن سعید، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۲۰ق.
  • خراسانی، علی محمدی، شرح تبصرة المتعلمین، قم، بی‌جا، بی‌تا.
  • رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ الحرکة الاسلامیة فی العراق، ترجمه جعفر دلشاد، اصفهان، چهارباغ، ۱۳۸۰ش.
  • زبیدی، محب الدین، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۱۴ق.
  • زرگری نژاد، غلام‌حسین، رسائل مشروطیت، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۷۴ش.
  • سبزواری، محمد باقر بن محمد مؤمن، سبزواری، کفایة الأحکام، ۱۴۲۳ق، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۳ق.
  • شهید اول، محمد بن مکی عاملی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
  • شهید اول، محمد بن مکی عاملی، اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة، بیروت، دارالتراث، ۱۴۱۰.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی عاملی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، کتاب‌فروشی داوری، ۱۴۱۰ق.
  • صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت، عالم الکتاب، ۱۴۱۴ق.
  • صدر، سید محمد، ما وراء الفقه، بیروت، دارالأضواء للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۲۰ق.
  • صدوق، محمد بن علی بن بابویه، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، ۱۳۸۶ق.
  • صیمری، مفلح بن حسن، کشف الالتباس عن موجز أبی العباس، قم، مؤسسه صاحب الأمر(ع)، ۱۴۱۷ق.
  • طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تحقیق حسن الموسوی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • عاملی، یاسین عیسی، الاصطلاحات الفقهیة فی الرسائل العملیة، بیروت، دارالبلاغة للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۱۳ق.
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۴ق.
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۴۱۲ق.
  • عمید زنجانی، عباس علی، فقه سیاسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۴۲۱ق.
  • فراهانی، میرزا ابو القاسم قائم مقام بن میرزا عیسی سید الوزراء، رساله جهادیه، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، بی‌تا.
  • فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، النخبة فی الحکمة العملیة و الأحکام الشرعیة، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • گلپایگانی، سید محمدرضا، مجمع المسائل للگلبایگانی، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسی اول، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • منتظری نجف‌آبادی، حسین علی، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه صلواتی، قم، مؤسسه کیهان، ۱۴۰۹.
  • میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات، تهران، مؤسسه کیهان، ۱۴۱۳ق.
  • نائینی، میرزا محمد حسین غروی، تنبیه الأمة و تنزیه الملة، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
  • نجومی، سید مرتضی حسینی، الرسائل الفقهیة، قم، بی‌جا، بی‌تا.