مردمسالاری دینی
مردمسالاری دینی شیوهای از حکومتداری در کشورهای اسلامی است که شهروندان دینباور در چارچوب آموزههای شریعت، مشارکتی فعال در زندگی سیاسی دارند و از هرگونه استبداد فردی در تصمیمگیریهای عمومی اجتناب میکنند. الهی بودن ذات حاکمیت و واگذاری حاکمیت از طرف خدا به مردم را دو عنصر اصلی این نوع حکومت دانستهاند. مردمسالاری دینی پس از انقلاب اسلامی ایران از نشانهای اصلی جریان اسلامگرایی سیاسی و از مصادیق چالش مدرنیسم و سنت معرفی شد.
اندیشمندان اسلامی برای توضیح مردمسالاری دینی، الگوها و روایتهای متفاوتی از آن ارائه دادهاند: مردمسالاری دینی مکتبی در قالب دیدگاههای جمهوری اسلامی، مردمسالاری فردی، مردمسالاری دینی ابزاری و مردمسالاری دینی قانونی برای اصلاح ایده جمهوری اسلامی ایران ازجمله این روایتها است.
برای مردمسالاری دینی مبانیای چون جانشینی انسان از طرف خدا در زمین، اداره جامعه بر اساس مشورت و شورا، مشروعیت قانونگذاری انسان در حوزه اموری غیر منصوص (منطقةالفراغ) و بیعت معرفی شده است. این نوع حکومت دارای ویژگیهایی چون مشروعیت دوگانه الهی-مردمی، حاکمیت قانون، نظارت عمومی دائمی بر رفتار کارگزاران حکومتی و اداره امور حکومتی بر اساس رأی مردم است.
از مردمسالاری دینی بهعنوان بدیلی امنیت آفرین در برابر سکولاریسم، راهکاری برای خروج جهان اسلام از افراطگرایی و سلفیسم و همچنین پاسخی به مطالبات تاریخی مردم ایران در جمع میان دین و شاخصهای دموکراسی از زمان انقلاب مشروطه یاد شده است.
زمینههای تاریخی و اجتماعی
مردمسالاری دینی قبل از طرح در جهان اسلام، با عنوان تئودموکراسی در جهان مسیحی برای ایجاد ارتباط میان الهیات و حکومت دموکراتیک توسط جوزف اسمیت مطرح شد. از نظر اسمیت منظور از این مفهوم نظامی است که «خدا و مردم قدرت را بر پایه درستکاری برعهده دارند.»[۱] این اصطلاح قبل از رواج در ایرانِ پس از انقلاب، توسط برخی از اندیشمندان مسلمان ازجمله ابوالاعلی مودودی، از متفکران هند و پاکستان طرح شد. وی مردمسالاری دینی را حکومتی میدانست که حاکمان آن به واسطه اراده آزاد مردم انتخاب میشوند و سیاستگذاریهای آن بر پایه اصول اسلامیِ برآمده از کتاب و سنت انجام میگیرد.[۲]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طرح ایده جمهوری اسلامی توسط بنیانگذاران انقلاب،[۳] بر اهمیت مردمسالاری دینی افزده شد.[۴] مردمسالاری دینی را از نشانهای اصلی جریان اسلامگرایی سیاسی در عصر جمهوری اسلامی ایران معرفی کردهاند.[۵] در این دوران چگونگی جمع میان دموکراسی و دین مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفت و تقریرهای متعددی برای توضیح آن ارائه شد.[۶] تلاش برای تطبیق دین و دموکراسی در این دوران را از مصادیق چالش سنت و مدرنیسم دانستهاند که بهرغم گذشت چندین دهه از ورود مفهوم مردمسالاری دینی در ادبیات سیاسی مسلمانان هنوز اجماع نظری درباره آن شکل نگرفته است.[۷]
مفهومشناسی
مردمسالاری دینی یا مردمسالاری اسلامی شیوهای از زندگی سیاسی مسلمانان در جهان مدرن دانسته شده[۸] که بر مشروعیت الهی-مردمی حکومت تأکید میکند.[۹] در حکومت مردمسالاری دینی، مردم در فرآیند تصمیمسازی در چارچوب احکام شریعت شرکت میکنند؛[۱۰] بر این اساس در مردمسالاری دینی جوهره دموکراسی به رسمیت شناخته شده و در کنار آن با پذیرش مرجعیت دین بهعنوان منبع معرفتشناختی به توجیه و تحلیل حکومت مردم پرداخته میشود.[۱۱]
در تعریف دیگری، مردمسالاری دینی مدلی از حکومت دانسته شده که بر مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی استوار است و حاکم در چارچوب مقررات الهی، حق مداری، خدمت محوری و ایجاد بستری برای رشد و تعالی مادی و معنوی ایفای نقش میکند؛[۱۲] بنابراین منظور از مردمسالاری دینی را تصویری از یک نظام سیاسی دانستهاند که شهروندان دینباور تلاش میکنند با چارچوب قرار دادن آموزههای برآمده از شریعت در تدبیر عمومی جامعه مشارکتی فعال داشته باشند و هرگونه استبداد فردی در تصمیمگیریهای عمومی را از چهره نظام سیاسی خود بزدایند.[۱۳]
الهی بودن ذات حاکمیت و واگذاری حاکمیت از طرف خدا به مردم، دو اصلی است که در بیشتر تعاریف مردمسالاری دینی وجود دارد[۱۴] و در اصل ۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن تأکید شده است. [یادداشت ۱]
درباره واژه مردمسالاری دینی، برخی آن را ترکیبی بسیط دانسته که دارای هویتی اصیل و مستقل است و از نظام غربی عاریت گرفته نشده است.[۱۵] طبق این دیدگاه مردمسالاری دینی، نظامی وحدتگرا است که خودبسندگی فرد و جامعه در آن نفی شده و آنها را نشأت گرفته از حقیقتی متعالی میدانند.[۱۶] در مقابل، عدهای مردمسالاری دینی را مقولهای مرکب دانسته که با پذیرش خاستگاه کثرتگرایی مردمسالاری غربی و جایگذاری محتوای دینی برای آن، به شکلی از حکومت در نظام اسلامی رسیدهاند.[۱۷]
نسبت میان دین و مردمسالاری
«نباید اشتباه شود؛ این مردمسالاری به ریشههای دمکراسیِ غربی مطلقاً ارتباط ندارد. این یک چیز دیگر است. اوّلاً مردمسالاری دینی دو چیز نیست؛ اینطور نیست که ما دمکراسی را از غرب بگیریم و به دین سنجاق کنیم تا بتوانیم یک مجموعهی کامل داشته باشیم؛ نه. خودِ این مردمسالاری هم متعلّق به دین است.»
سخنرانی در جمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ آذر ۱۳۸۹ش
ایجاد پیوند میان دین و دموکراسی مهمترین دغدغه اندیشمندان برای توجیه نظری مردمسالاری دینی است. درباره نسبت و رابطه میان دین و مردمسالاری دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است.
- رابطه این همانی و درونی: قائلین به این دیدگاه، میان دو مفهوم دین و مردمسالاری یک رابطه ذاتی برقرار کرده، دین را عین مردمسالاری و مردمسالاری را عین دین میدانند. در چارچوب این دیدگاه میتوان به ایده جمهوری اسلامی مطرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. طبق این ایده مردم نه تنها حق اداره امور خود و نظارت بر حکومت را دارند؛ بلکه از شایستگی و توانایی لازم بر این امر نیز برخوردار هستند.[۱۸]
- رابطه عام و خاص مطلق: در این رابطه، مردمسالاری دینی در کنار دیگر انواع دموکراسی یعنی غیردینی و ضد دینی، نوعی از انواع مردمسالاری تصویر شده که ویژگی اصلی آن دینی بودن است.[۱۹]
- رابطه بیرونی (عام و خاص من وجه): طبق این دیدگاه، رابطهای غیرذاتی میان دو مفهوم مردمسالاری و دین برقرار گردیده و عنوان مردمسالاری دینی نامی برای یک قرارداد فرض شده که نه رابطه این همانی دارند و نه رابطه تضاد، بلکه میان این دو مفهوم به اصطلاح منطقی رابطه عام و خاص من وجه برقرار است.[۲۰]
- رابطه تضاد: قائلین به این دیدگاه معتقدند اصطلاح مردمسالاری دینی خطا است و پیوند میان مردمسالاری و دین نه ممکن است و نه مطلوب؛[۲۱] زیرا دموکراسی به عنوان شیوهای در حکومتداری به مسائل سیاسی، حکومتی و اجتماعی میپردازد؛ درحالیکه جایگاه دین امور شخصی و رابطه انسان با خدا و اعتقاد به آخرت است و ربطی به مسائل اجتماعی ندارد.[۲۲]
محمدباقر خرمشاد، از اساتید علوم سیاسی، برای ایجاد ارتباط میان دین و دموکراسی، با ارائه تعاریف حداکثری و حداقلی از دو مفهوم دموکراسی و دین[یادداشت ۲] معتقد است: دموکراسی دینی فقط در صورتی امکانپذیر است که تعریفی حداقلی از دموکراسی و تعریفی حداکثری از دین در کنار هم بنشینند. در این حالت چون ساحتی عمومی، اجتماعی و سیاسی برای دین تعریف میشود، ورود دین در سیاست و ارائه نظر برای آن مجاز و گاهی لازم شمرده میشود و در مقابل بر اساس تعریف حداقلی از دموکراسی، آن را شیوهای از حکومت کردن لحاظ میکنند که میتوان این شیوه را در درون نظریههای دینی در باب سیاست بازتعریف کرد.[۲۳]
الگوها
اندیشمندان اسلامی برای توضیح مردمسالاری دینی، روایتهای متفاوتی از آن، قبل و بعد از انقلاب ارائه دادهاند که برخی در قالب دیدگاهای جمهوری اسلامی برای شکلدهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی به کار میرفت و برخی در مقابل و یا برای اصلاح ایده جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.[۲۴] در این زمینه به چند الگو میتوان اشاره کرد.
مردمسالاری دینی مکتبی یا تکاملی
مردمسالاری دینیِ مکتبی از مجموعه بحثهای افرادی چون شهید بهشتی درباره سیاست، اجتماع، اسلام و ولایت فقیه قابل استخراج است.[۲۵] شهید بهشتی با تقسیم حکومتها به استبدادی، نخبگانی (آریستوکراسی) و مردمی، معتقد است حکومت مردم زمانی شکل میگیرد که دو مشخصه ابتنای قدرت حاکمان بر رأی مردم و زمان محدود انتخاب شوندگان را دارا باشد.[۲۶] به عقیده او در زمان غیبت قدرت فقط باید ریشه مردمی داشته باشد.[۲۷] وی در توضیح جمهوری اسلامی آن را نوعی حکومت میداند که با انتخاب آزادانه اکثریت ملت و تعهد نسبت به تعالیم اسلام همراه شود.[۲۸] این روایت از مردمسالاری دینی با تصویر رابطهای عمیق میان جمهوریت و اسلامیت، نقش مهمی در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران داشت.[۲۹]
مردمسالاری دینی وکالتی یا فردی
نظریه مردمسالاری دینی وکالتی توسط مهدی حائری یزدی تدوین شد. نظریه او اگرچه در پی سازگار نشان دادن دین با دموکراسی است؛ ولی ذیل گفتمان انقلاب اسلامی ایران قرار نمیگیرد.[۳۰] به نظر مهدی حائری یزدی، حکومت رخدادی است که فقط از طریق مردم قابل اعمال است نه از طریق وحی و رسالت و مشروعیت منحصرا مردمی است که به دنبال آن رضایت الهی را هم در پی خواهد داشت.[۳۱] وی برای سازگار نشان دادن حکومت مردم با دین، آن را بر قاعده فقهی وکالت مبتنی میکند.[۳۲] به نظر او با انتخاب آحاد مردم مسلمان، حاکم منتخب آنان مورد رضایت الهی هم است. به باور حائری یزدی در جامعه اسلامی به دلیل انتخاب حاکم توسط انسانهای دیندار، نوعی مردمسالاری دینی تحقق مییابد.[۳۳]
مردمسالاری دینی ابزاری یا اجرایی
در روایت افرادی چون محمدتقی مصباح یزدی از مردمسالاری دینی، به دلیل تأکید بر مشروعیت الهی حکومت و اصالت دادن به حاکمیت الهی، مردمسالاری ابزاری در دست حاکم دینی (ولی فقیه) برای اجرای قوانین اسلامی است.[۳۴] به نظر مصباح یزدی، ولی فقیه با نصب عام از سوی خدا،[۳۵] از همه اختیارات امام معصوم برخوردار خواهد بود.[۳۶] بنابراین مشروعیت و مقررات نظام اسلامی منوط به اذن و امضای او است.[۳۷]
مردمسالاری دینی قانونی
طبق این دیدگاه مبنای اصلی مردمسالاری دینی، قانونگرایی و اصالت رأی مردم و هدف آن توسعه سیاسی در راستای توجه به حقوق ملت است.[۳۸] این روایت از مردمسالاری دینی توسط افرادی چون سید محمد خاتمی رئیس جمهوری دولت اصلاحات، در سالهای میانی دهه هفتاد شمسی در ایران رواج پیدا کرد.[۳۹]
مبانی
اندیشمندان اسلامی با استناد به آیاتی از قرآن و روایات، چند مبنا برای مردمسالاری دینی تصویر کردهاند. ازجمله این مبانی میتوان به جانشینی انسان از طرف خدا در زمین، اداره جامعه بر اساس مشورت و شورا و مشروعیت قانونگذاری انسان در حوزه امور غیرمنصوص (حوزهای که شارع تعیین تکلیف در آنها را به عهده مکلفین قرار داده است) اشاره کرد.
خلافت انسان در زمین
بر اساس این مبنا حاکمیت و ولایت به صورت انحصاری و بالذات متعلق به خدا است و هیچ موجودی خارج از حوزه قدرت و اراده الهی نخواهد بود.[۴۰] به اقتضای این حاکمیت بالذات الهی بر تمام هستی، خدا انسان را صاحب اراده و اختیار آفریده تا عهدهدار سرنوشت خویش باشد.[۴۱] طبق این مبنا انسان از دیدگاه اسلام دارای کرامت و حامل روح الهی و عقل (بهعنوان پیامبر باطنی) است و این ویژگیها، انسان را شایسته مقام خلافتاللهی کرده است.[۴۲] به همین دلیل خدا حکومت را بهصورت امانت به انسان واگذار کرده است.[۴۳] امانتپنداری دولت و قدرت، فرد کارگزار را از فرصتطلبی و تصرف دلبخواهانه در امانت و موقعیت شغلی که به او واگذار شده، باز میدارد.[۴۴]
مشروعیت خلافت انسان از سوی خدا در زمین را مستند به آیات متعددی در قرآن کردهاند[یادداشت ۳] که از انسان، مؤمنان یا بعضی از پیامبران به عنوان خلیفه یاد شده و امر حکومت در زمین به آنها واگذار شده است.[۴۵] در اصل ۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این نکته اشاره شده است که حاکمیت مطلق جهان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت خویش حاکم ساخته است. طبق این اصل انسان در یک رابطه طولی به حق حاکمیت بر سرنوشت خویش دست پیدا میکند، حقی که فطری، تکوینی و غیرقابل سلب است.[۴۶]
شورا و مشورت
دومین مبنای مردمسالاری دینی بر مشارکت مردم در تصمیمسازی تأکید دارد.[۴۷] شورا یا مشورت بهعنوان راهکار مشارکت مردم در امور حکومتی، واژهای است که در دو آیه قرآن در وجه سیاسی-اجتماعی به کار رفته است.[۴۸] علامه طباطبایی نیز با اشاره به ریشه مردمی قدرت سیاسی-اجتماعی، اداره آن را نیز منوط به خواست مردم میداند که در قالب راهکار شورا قابل تحقق است.[۴۹] برخی از نویسندگان تحقق عملی بسیاری از مولفههای دموکراسی مانند اصل رضایت عامه، اصل مشارکت، آزادی، مساوات و کرامت انسانی را در پرتو این آموزه دینی قابل تحقق دانستهاند.[۵۰]
تأسیس در منطقةالفراغ
مردمسالاری دینی را حکومتی دانستهاند که در محدوده منطقة الفراغ، مشروعیت خود را از مردم میگیرد[۵۱] و مطابق خواست و نظر مردم عمل میکند.[۵۲] طبق این نظر، در امور متعددی که شارع الزام خاصی ندارد، رأی مردم دارای ارزش است و حتی پیامبر اسلام(ص) نیز با مشورت با مردم در اینگونه موارد عمل میکرد؛ ولی در غیر منطقةالفراغ، خدا قوانینی وضع میکند و اجرای آن را به متولی دین اعم از پیامبر و امام میدهد؛ بنابراین در این امور که الزامهای الهی وجود دارد نه نیاز به مشورت وجود دارد و نه رأی مردم مورد قبول خواهد بود.[۵۳] طبق این مبنا در اداره اموری مانند سیاست و تدبیر حوزه عمومی که با عقل جمعی و تجربه بشری امکانپذیر است، نباید از دین انتظار وضع قوانین داشت و دین حداکثر به صورت ارشادی احکامی ارائه خواهد کرد.[۵۴]
بیعت
بیعت به عنوان یکی از مبانی حکومت مردمسالاری دینی معرفی شده است.[۵۵] در فرآیند بیعت افراد، همه یا بخشی از اختیارات خود در حوزه امور عمومی جامعه را تحت شرایط خاصی به دیگری واگذار میکنند. در بیعت مقدار قدرت حاکم و اختیار او به همان مقداری است که مردم به وی تفویض کردهاند.[۵۶] بیعت را نشانه حق انتخاب داشتن مردم میدانند که بهوسیله شرع تأیید شده؛ البته به شرط اینکه شارع بتواند برای انتخاب شونده و انتخاب کننده شرایطی قرار دهد.[۵۷]
ویژگیها
مشروعیت الهی-مردمی حکومت، امکان انتخاب آزاد حاکمان بر اساس رأی مردم، قانونمحوری و نظارت همگانی بر رفتار حاکمان از ویژگیهای حکومت مردمسالار دینی دانسته شده است.
مشروعیت دوگانه الهی-مردمی
حکومت مردمسالاری دینی مشروعیت دوسویه خداوندی و مردمی دارد که طی آن مردم با انتخاب حاکمِ دارای صلاحیت رهبری، مشروعیت او را کامل میکنند. به عبارتی حاکمیت خدا و انسان در راستای یکدیگر تعریف میشود و یک رابطه این همانی بین آن دو برقرار است.[۵۸] بر این اساس واژه مردمسالاری را بیانکننده شاکله نظام سیاسی و قید دینی را ناظر به محتوای آن نظام سیاسی دانستهاند.[۵۹]
انتخاب حاکمان به وسیله رأی مردم
بر اساس مبنای اول مردمسالاری دینی که خدا حق تعیین سرنوشت را به دست مردم داده است،[۶۰] انتخاب آزادانه حاکمان در نظام مردمسالاری دینی در هر سطحی به وسیله مردم صورت میگیرد.[۶۱]
حاکمیت قانون
در حکومت مردمسالاری دینی، آیین اسلام را مبدأ قوانین[۶۲] و تصویب و اجرای قوانین را در چارچوب مقرارت و موازین اسلامی لازم میدانند؛[۶۳] به همین دلیل قوانین مصوب در این نظام مشروعیتی دینی پیدا میکند و عمل به آنها نیز در حکم عمل به واجبات و محرمات تلقی میشود و الزامی است.[۶۴]
نظارت عمومی بر رفتار حاکمان
نظارت مستمر بر رفتار حاکمان و عدم بیتفاوتی نسبت به اتفاقات در محیط پیرامون را از ویژگیهای نظام مردمسالاری دینی فرض کردهاند؛ بر این اساس مردم در قالب آموزههایی چون امر به معروف و نهی از منکر، نظارت بر جریانات اجتماعی و بهویژه نظارت بر قدرت را پی میگیرند.[۶۵]
نتایج
از مردمسالاری دینی بهعنوان بدیلی امنیت آفرین در برابر سکولاریسم[۶۶] و راهکار حقوقی خروج جهان اسلام از افراطگرایی و سلفیسم[۶۷] یاد شده است. این مدل حکومتی را همچنین پاسخی به مطالبات تاریخی مردم ایران در جمع میان دین و شاخصهای دموکراسی از قبیل حاکمیت بر سرنوشت خود، آزادی، مساوات و ... از زمان انقلاب مشروطه دانستهاند.[۶۸]
بدیل سکولاریسم
مردمسالاری در عصر حاضر از عناصر اصلی شکلگیری امنیت و شاخصی برای ارزیابی میزان امنیت در سطح داخلی و خارجی کشورها به شمار میآید.[۶۹] در جوامع دینمحور بهویژه در جوامع اسلامی تحقق حاکمیت مردم در راستای حاکمیت اصول و احکام اسلامی، مهمترین ارکان حفظ امنیت دانسته شده که در یک حکومت مردمسالاری دینی قابل تحقق است. چنین حکومتی با ایجاد پیوند عقلانی میان دین و شاخصهای دموکراسی، محملی مناسب برای بروز خواستههای مردم خواهد بود و باعث اجتناب مردم از دیگر اقدامات مخل امنیت همچون شورش میشود.[۷۰]
گذار از افراطگرایی
رشد جریانهای سیاسی بنیادگرا در مواجهه با تهاجم جهان غرب به جهان اسلام و گسترش خشونت حاصل از آن را از مهمترین چالشهای حال حاضر کشورهای اسلامی دانستهاند.[۷۱] در مقابل رواج تفکرات افراطی، الگوی حکومتی مردمسالاری دینی را از بهترین راهکارهای حقوقی برای تأمین اهداف دینی و دنیوی مسلمانان دانستهاند؛ بر اساس این دیدگاه، در دموکراسی دینی با تلفیق عناصر قابل جمع سلفیسم و سکولاریسم، به نوعی از حکومت میرسیم که عناصری مانند آزادی، مساوات، حاکمیت قانون و ... را در چارجوب موازین و مقررات اسلامی به رسمیت میشناسد.[۷۲]مردمسالاری دینی را در مقابل دو جریان سکولاریسم و سلفیسم، جریانی دانستهاند که با احیاگری اسلامی از طریق اصلاحات مبتنی بر پایههای ذاتی اسلامی به حفظ کرامت، منزلت و استقلال مسلمانان منجر خواهد شد.[۷۳]
تکنگاری
- مردمسالاری دینی از منظر آیتالله خامنهای به قلم مهدی سعیدی
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مبلغی، «سودمندگرایی سیاسی و مردمسالاری دینی»، ص۴۳.
- ↑ مبلغی، «سودمندگرایی سیاسی و مردمسالاری دینی»، ص۴۳-۴۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۶.
- ↑ آکوچیکان، «مولفهها و ویژگیهای مردمسالاری دینی»، ص۱۲۲.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی» ص۱۲۶.
- ↑ اسماعیلی، «مردمسالاری دینی و اصل حاکمیت ملی»، ص۱۰۵-۱۰۹.
- ↑ تاجیک، «مردمسالاری دینی: به سوی یک گفتمان مسلط»، ص۱۷۵.
- ↑ مردمسالاری دینی سایت محسن کدیور.
- ↑ درویش، «مردم سالاری دینی یا مردم سالاری دین داران»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ مشکات، مبانی و مبانی و مؤلفههای مردم سالاری دینی، ص۵.
- ↑ میراحمدی، نظریه مردمسالاری دینی، مفهوم، مبانی و الگوی نظام سیاسی، ۱۳۸۸ش، ص۲۰۷؛ میراحمدی، «نظریه انتقادی نو، نظم دموکراتیک مشورتی و الگوی مردمسالاری دینی»، ص ۲۰۷-۲۰۸.
- ↑ مصباح یزدی و نوروزی، مردم سالاری دینی و نظریه ولایت فقیه، ۱۳۹۱ش، ص۵۲-۵۳.
- ↑ شفیعی، «مردمسالاری دینی در قرآن»، ص۱۰۷.
- ↑ مبلغی، «سودمندگرایی سیاسی و مردمسالاری دینی»، ص۴۵.
- ↑ ایزدهی و صدیق تقی زاده، «مردمسالاری دینی مقولهای بسیط یا مرکب»، ص۲۹.
- ↑ مهدویزادگان، «تمایز جوهری مردمسالاری دینی و غیردینی با تأکید بر تجربه مردمسالاری دینی در ایران اسلامی و غرب»، ص۱۶۵.
- ↑ ایزدهی و صدیق تقی زاده، «مردمسالاری دینی مقولهای بسیط یا مرکب»، ص۲۹.
- ↑ تاجیک، «مردمسالاری دینی، به سوی یک گفتمان مسلط»، ص۳۳۸-۳۳۹.
- ↑ مصباح یزدی، «مبانی و مبادی مردمسالاری دینی»، ص۲۹-۳۰.
- ↑ تاجیک، «مردمسالاری دینی، به سوی یک گفتمان مسلط»، ص۳۴۰-۳۴۲.
- ↑ تاجیک، «مردمسالاری دینی، به سوی یک گفتمان مسلط»، ص۳۴۳.
- ↑ مصباح یزدی، «مبانی و مبادی مردمسالاری دینی»، ص۳۰.
- ↑ خرمشاد، «مردمسالاری دینی: دموکراسی صالحان»، ص۲۲۴-۲۲۵.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، ص۱۲۸.
- ↑ بهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، ۱۳۸۰ش، ص۱۲-۲۲.
- ↑ بهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، ۱۳۸۰ش، ص۱۲-۲۲.
- ↑ بهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، ۱۳۸۰ش، ص۱۲-۲۲.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، ص۱۲۹.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، ص۱۳۳.
- ↑ حائری، حکمت و حکومت، ۱۹۹۵م، ص۸۲.
- ↑ حائری، آفاق فلسفه، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۹.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، ص۱۳۶.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، ص۱۳۶؛ مصباح یزدی، «سخنرانی» ۱۳۸۴ش.
- ↑ مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۰۸؛ مصباح یزدی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، ۱۳۷۹ش، ص۷۶.
- ↑ مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۱.
- ↑ مصباح یزدی، «سخنرانی» ۱۳۸۴ش.
- ↑ خاتمی، مردمسالاری، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰ و ۱۵۹-۱۶۳ و ۸۸.
- ↑ خرمشاد و سرپرست سادات، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، ص۱۴۰.
- ↑ منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ش، ج۱، ص۱۱۲-۱۱۳؛ شمس الدین، نظام الحکم و الاداره فی الاسلام، ۱۹۹۵م، ص۳۹۴.
- ↑ آقایی میبدی و کریمی والا، «تبیین مبانی نقلی و عقلی مردمسالاری دینی»، ص۳۱-۳۲؛ شمس الدین، نظام الحکم و الاداره فی الاسلام، ۱۹۹۵م، ص۴۲۹-۴۳۳.
- ↑ کدیور، «مردمسالاری دینی در مقابل یکهسالاری قرار میگیرد؛ نه دینسالاری».
- ↑ میراحمدی، نظریه مردمسالاری دینی، ۱۳۸۸ش، ص۴۲.
- ↑ برزگر، «دولت و استعاره امانت در مردمسالاری دینی»، ص۳۲.
- ↑ عابدینی، «دلایل نقلی مردمسالاری دینی»، ص۲۲۱-۲۲۲.
- ↑ عمید زنجانی، انقلاب اسلامی ایران (علل، مسائل و نظام سیاسی)، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۲.
- ↑ میراحمدی، «مردمسالاری دینی امکان یا امتناع مفهومی»، ص۶۰.
- ↑ رهبر و مقدمی، «بنیانهای حقوقی مردمسالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، ص۱۹۳.
- ↑ یزدانی مقدم، «مردمسالاری دینی در پرتو نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی»، ص۱۴۰-۱۴۲.
- ↑ مشکات، «منابع، مبانی و مولفههای مردمسالاری دینی»، ص۲۳.
- ↑ عابدینی، «دلایل نقلی مردمسالاری دینی»، ص۲۲۳.
- ↑ عابدینی، «دلایل نقلی مردمسالاری دینی»، ص۱۷۶.
- ↑ عابدینی، «دلایل نقلی مردمسالاری دینی»، ص۱۸۷-۱۸۸.
- ↑ کدیور، «مردمسالاری دینی در مقابل یکهسالاری قرار می گیرد؛ نه دینسالاری».
- ↑ عابدینی، «دلایل نقلی مردمسالاری دینی»، ص۲۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، انوار الفقاهه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۱۷؛ شهیدی، «بیعت و چگونگی آن در تاریخ اسلام»، ص۱۲۵.
- ↑ عابدینی، «دلایل نقلی مردمسالاری دینی»، ص۲۱۶.
- ↑ آکوچکیان، «مولفهها و ویژگیهای مردمسالاری دینی»، ص۱۲۹.
- ↑ طالبی، «نقش مردم در نظام سیاسی مردمسالاری دینی (اسلامی)»، ص۱۰۲.
- ↑ اصل ۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
- ↑ لاریجانی، «مردمسالاری دینی و سکولاریسم»، ص۱۳۳-۱۳۴.
- ↑ شمسالدین، نظام الحکم و الاداره فی الاسلام، ۱۹۹۵م، ۳۹۳.
- ↑ اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
- ↑ امام خمینی، استفتائات امام خمینی، ج۱۰، سوال ۱۲۱۶۶؛ رضایی و توحیدفام، «نسبتسنجی الگوی حکمرانی خوب و مردمسالاری دینی»، ص۵۲-۵۴.
- ↑ نوروزی، «نظارت عمومی؛ مردمسالاری دینی»، ص۷-۸.
- ↑ جباری ثانی و ابطحی، «مردمسالاری دینی بدیلی امنیت آفرین در برابر سکولاریسم»، ص۳۵.
- ↑ موسیزاده، «مردمسالاری دینی راهکار حقوقی جهان اسلام برای گذر از جریانهای سکولار و بنیادگرایی سلفی»، ص۱
- ↑ مجیدی، «مردمسالاری دینی پاسخی به مطالبات تاریخی ملت مسلمان ایران»، ص۲۰۴.
- ↑ جباری ثانی و ابطحی، «مردمسالاری دینی بدیلی امنیت آفرین در برابر سکولاریسم»، ص۵۱.
- ↑ جباری ثانی و ابطحی، «مردمسالاری دینی بدیلی امنیت آفرین در برابر سکولاریسم»، ص۵۳-۵۴.
- ↑ موسیزاده، «مردمسالاری دینی راهکار حقوقی جهان اسلام برای گذر از جریانهای سکولار و بنیادگرایی سلفی»، ص۱
- ↑ موسیزاده، «مردمسالاری دینی راهکار حقوقی جهان اسلام برای گذر از جریانهای سکولار و بنیادگرایی سلفی»، ص۱۲-۱۳.
- ↑ موسیزاده، «مردمسالاری دینی راهکار حقوقی جهان اسلام برای گذر از جریانهای سکولار و بنیادگرایی سلفی»، ص۱۲-۱۳.
یادداشت
- ↑ مطابق اصل ۵۶ قانون اساسی ایران: «حاکمیت از آن خداوند است و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. (قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)»
- ↑ دموکراسی حداقلی را به دموکراسی نمایندگی تعریف میکنند که نمایندگان در مجالس قانونگذاری خواست اکثریت را به اجرا میگذارند.(آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۷-۱۵۸.) در مقابل دموکراسی حداکثری مترادف با لیبرالیسم فرض شده و در آن بر فردگرایی، خردگرایی، سودگرایی، آزادی و ... تأکید میشود.(وینسنت، ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، ۱۳۷۸ش، ص۵۴-۷۳.) در تعریف حداقلی از دین، آن را یک باور و امر صرفا فردی میدانند که صرفا به رابطه بین انسان و خدا میپردازد و ماهیت و رسالت اجتماعی ندارد.(سروش، فربهتر از ایدئولوژی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۴-۱۲۶ و ۳۷۱-۳۷۳؛ عمید، فرهنگ عمید، ۱۳۶۳ش، ص۹۹۴.) در تعریف حداکثری از دین، آن را برنامهای جامع برای تمامی ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زندگی انسان دانستهاند.(سید قطب، آینده در قلمرو اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۷.) طبق این تعریف دین اسلام تفسیر جامع و وسیعی را که زیربنای زندگی انسانهاست پیشنهاد میکند که هم برای جنبههای فردی زندگی انسان برنامه میدهد و هم برای سامان بخشیدن به ابعاد اجتماعی زندگی او احکام و مقرراتی تبیین کرده است.(سید قطب، آینده در قلمرو اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۳۸.)
- ↑ در آیات ۳۰ سوره بقره، ۳۹ سوره فاطر، ۶۳ سوره نمل، ۵۵ سوره نور و ۲۶ سوره ص بر خلافت انسان تاکید شده است.
منابع
- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، نشر مروارید، ۱۳۷۸ش.
- آقایی میبدی، احمد و محمدرضا کریمی والا، «تبیین مبانی نقلی و عقلی مردمسالاری دینی»، در نشریه پژوهشهای انقلاب اسلامی، شماره ۲۶، ۱۳۹۷ش.
- آکوچکیان، عبدالحمید، «مؤلفهها و ویژگیهای مردمسالاری دینی»، در مجموعه مقالات همایش مردمسالاری دینی به کوشش محمدباقر خرمشاد، تهران، نشر معارف، ۱۳۸۵ش.
- اسماعیلی، محسن، «مردمسالاری دینی و اصل حاکمیت ملی»، در مجموعه مقالات همایش مردمسالاری دینی به کوشش محمدباقر خرمشاد، تهران، نشر معارف، ۱۳۸۵ش.
- امام خمینی، سید روح الله، استفتائات، تهران، موسسه نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۶ش.
- امام خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، تهران، مرکز نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۴ش.
- ایزدهی، سید سجاد و صدیق تقیزاده، صدیقه، «مردمسالاری دینی مقولهای بسیط یا مرکب»، در نشریه معرفت سیاسی، سال هفتم، شماره ۱، ۱۳۹۴ش.
- برزگر، ابراهیم، «دولت و استعاره امانت در مردمسالاری دینی»، در فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره ۶۴، ۱۳۹۳ش.
- بهشتی، سید محمد، مبانی نظری قانون اساسی، گفتارهای حسینیه ارشاد و مشهد شهید بهشتی، به انضمام متن کامل قانون اساسی مصوب سال ۱۳۵۸، تهران، نشر بقعه، ۱۳۸۰ش.
- تاجیک، محمدرضا، «مردمسالاری دینی، به سوی یک گفتمان مسلط»، در مجموعه مقالات مردمسالاری دینی به کوشش کاظم قاضی زاده، تهران، نشر عروج، ۱۳۸۵ش.
- جباری ثانی، عباسعلی و سید مصطفی ابطحی، «مردمسالاری دینی، بدیلی امنیت آفرین در برابر سکولاریسم»، در فصلنامه امنیت ملی، شماره ۲۳، ۱۳۹۶ش.
- حائری، مهدی، آفاق فلسفه، به کوشش مسعود رضوی، تهران، نشر فروزان، ۱۳۷۹ش.
- حائری، مهدی، حکمت و حکومت، لندن، نشر شادی، ۱۹۹۵م.
- خاتمی، سید محمد، مردمسالاری، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ش.
- خرمشاد، محمدباقر، «دموکراسی دینی: دموکراسی صالحان»، در مجموعه مقالات همایش مردمسالاری دینی به کوشش محمدباقر خرمشاد، تهران، نشر معارف، ۱۳۸۵ش.
- خرمشاد، محمدباقر، سرپرست سادات، ابراهیم، «مسئلهها و الگوهای مردمسالاری دینی»، در فصلنامه پژوهشهای انقلاب اسلامی، شماره ۱۰، ۱۳۹۳ش.
- رضایی، حسن و محمد توحیدفام، «نسبتسنجی الگوی حکمرانی خوب و مردمسالاری دینی»، در نشریه راهبرد، شماره ۸۹، ۱۳۹۷ش.
- رهبر، عباسعلی و مهرداد مقدمی، «بنیانهای حقوقی مردمسالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، در نشریه مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۲۵، ۱۳۹۰ش.
- سروش، عبدالکریم، فربهتر از ایدئولوژی، تهران، موسسه صراط، ۱۳۷۸ش.
- سید قطب، آینده در قلمرو اسلام، ترجمه سید علی خامنهای، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹ش.
- شفیعی، محمود، «مردمسالاری دینی در قرآن»، در مجموعه مقالات همایش مردمسالاری دینی به کوشش محمدباقر خرمشاد، تهران، نشر معارف، ۱۳۸۵ش.
- شمس الدین، محمدمهدی، نظام الحکم و الادارة فی الاسلام، بیروت، الموسسة الدولیه للدراسات و النشر، ۱۹۹۵م.
- شهیدی، جعفر، «بیعت و چگونگی آن در تاریخ اسلام»، در مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۶، ۱۳۶۸ش.
- طالبی، محمدحسین، «نقش مردم در نظام مردمسالاری دینی (اسلامی)»، در نشریه سیاست متعالیه، شماره ۲۱، ۱۳۹۷ش.
- عابدینی، احمد، «دلایل نقلی مردمسالاری دینی»، در مجموعه مقالات مردمسالاری دینی به کوشش کاظم قاضی زاده، تهران، نشر عروج، ۱۳۸۵ش.
- عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۲ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی ایران: علل، مسائل و نظام سیاسی، تهران، نهاد نشر معارف، ۱۳۹۱ش.
- کدیور، محسن، «مردمسالاری دینی در مقابل یکهسالاری قرار میگیرد نه دینسالاری»، در نشریه بازتاب اندیشه، شماره ۱۸، ۱۳۸۰ش.
- لاریجانی، علی، «مردمسالاری دینی و سکولاریسم»، در مجموعه مقالات مردمسالاری دینی به کوشش محمدباقر خرمشاد، ج۱، ۱۳۸۵ش.
- مبلغی، عبدالمجید، «سودمندگرایی سیاسی و مردم سالاری دینی»، در نشریه پژوهش سیاست نظری، شماره ۱۵، ۱۳۹۳ش.
- مجیدی، محمدرضا، «مردمسالاری دینی پاسخی به مطالبات تاریخ ملت مسلمان ایران»، در مجموعه مقالات مردمسالاری دینی به کوشش محمدباقر خرمشاد، تهران، نشر معارف، ۱۳۸۵ش.
- مشکات، محمد، «منابع، مبانی و مولفههای مردمسالاری دینی»، در پژوهشنامه انقلاب اسلامی، شماره ۹ و ۱۰، ۱۳۸۲ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی «مبانی و مبادی مردمسالاری دینی»، در مجموعه مقالات همایش مردمسالاری دینی به کوشش محمدباقر خرمشاد، تهران، نشر معارف، ۱۳۸۵ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی و محمدجواد نوروزی، مردمسالاری دینی نظریه ولایت فقیه، قم، انتشارات موسسه امام خمینی، ۱۳۹۱ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، نظریه سیاسی اسلام، قم، موسسه آموزشی امام خمینی، ۱۳۷۸ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، به کوشش محمدمهدی نادری، قم، موسسه آموزشی امام خمینی، ۱۳۷۹ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهة، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب، ۱۴۱۱ق.
- منتظری، حسینعلی، مبانی فقهی حکومت اسلامی، قم، موسسه کیهان، ۱۴۰۹ق.
- مهدویزادگان، داوود، «تمایز جوهری مردمسالاری دینی و غیر دینی با تأکید بار تجربه مردمسالاری در ایران اسلامی و غرب»، در فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۳۸، ۱۳۹۳ش.
- موسیزاده، ابراهیم، «مردمسالاری دینی راهکار حقوقی جهان اسلام برای گذر از جریانهای سکولار و بنیادگرایی سلفی»، در فصلنامه مطالعات بنیادین و کربردی جهان اسلام، شماره ۲، ۱۳۹۸ش.
- میراحمدی، منصور، «مردمسالاری دینی امکان یا امتناع مفهومی»، مجموعه مقالات دومین همایش مردمسالاری دینی، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۸ش.
- میراحمدی، منصور، «نظریه انتقادی نو، نظم دموکراتیک مشورتی و الگوی مردمسالاری دینی»، در نشریه پژوهشنامه علوم سیاسی، سال سوم، شماره ۱، ۱۳۸۶ش.
- میراحمدی، منصور، نظریه مردمسالاری دینی: مفهوم، مبانی و الگوی نظام سیاسی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۸ش.
- وینسنت، اندرو، ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، ققنوس، ۱۳۷۸ش.
- نوروزی، محمدجواد، «نظارت عمومی؛ مردمسالاری دینی»، در نشریه اندیشههای حقوق عمومی، شماره ۵، ۱۳۹۳ش.
- یزدانی مقدم، احمدرضا، «مردمسالاری دینی ار پرتو نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی»، در نشریه حکومت اسلامی، سال ۱۴، شماره ۱، ۱۳۸۸ش.
پیوند به بیرون