میرزا یونس مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی (۱۲۵۹ش- ۱۳۰۰ش)، رهبر مشروطهخواه جنبش جنگل بود که بهدلیل نابسامانیهای داخلی بعد از مشروطه و تعرض و دخالتهای بیگانگان در ایران قیام و در رشت اعلام جمهوری کرد؛ اما با بروز اختلافات داخلی در دولت رشت، توافق قوای روس و انگلیس و قدرت یافتن دولت مرکزی، شکست خورد و در برف و بوران گرفتار شد و بر اثر سرما درگذشت.
رهبر مشروطهخواه جنبش جنگل | |
اطلاعات کلی | |
---|---|
نام | میرزا یونس |
مذهب | شیعه |
شهرت | میرزا کوچک |
زادروز | ۱۲۵۹ش |
زادگاه | محله استاد سرای رشت |
وفات | دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۰۰ش |
اطلاعات علمی | |
محل تحصیل | صالح آباد رشت • تهران |
اطلاعات دیگر | |
فعالیتها | تشکیل گروه مجمع روحانیون • مبارزه با استعمار روسیه تزاری • مبارزه با استعمار انگلستان • رهبری هیأت اتحاد اسلام • اعلام جمهوری در رشت |
زندگی نامه
یونس معروف به میرزا کوچک در سال ۱۲۹۸ ه.ق (۱۲۵۹ش / ۱۸۸۰ م) در محله استاد سرای رشت متولد شد. چون پدر یونس میرزا بزرگ نام داشت، یونس از کودکی به میرزا کوچک و سپس به نام کوچک خان یا کوچک جنگلی شهرت یافت. وی در دوران کودکی و جوانی در صالح آباد رشت و مدرسه جامع و مدرسه محمودیه تهران صرف و نحو و مقدمات علوم دینی را فرا گرفت. اما حوادث کشور، مسیر افکارش را تغییر داد و به صف مجاهدان مشروطیت پیوست.
در عهد پادشاهی مظفرالدین شاه که پادشاهی مریض و ناتوان بود و زمام امور کشور را به دست عین الدوله صدر اعظم خویش سپرده بود، ظلم و ستم صدر اعظم و دیگر درباریان و وقوع چند حادثه به گسترش نارضایتی عمومی کمک کرد. میرزا کوچک خان در رشت عدهای از روحانیون را با خود همراه کرد و گروه «مجمع روحانیون» را تشکیل داد و تدریجاً آنها را مسلح کرد.
مقارن تحصن علما در سفارت عثمانی، او نیز در شهبندی رشت متحصن شد و به دنبال قتل آقا بالا خان سردار افخم در واقعه مشروطیت به مجاهدین پیوست و در فتح قزوین شرکت کرد و هنگامی که هجوم به تهران لازم آمد مجدداً کوچک خان به ماموریت جنگی اعزام و با اردوی خود از کرج تا تهران و در تهران تا تحصن محمدعلی شاه به سفارت روس منتهای دلیری نشان داد وی در جنگ سه روز مجاهدین با قوای استبداد مامور جبهه قزاقخانه بود.[۳]
میرزا کوچک خان در شورش شاهسَوَنها همراه یفرم خان و سردار اسعد به کمک ستارخان شتافت ولی به علت مریضی به تهران برگشت و با طغیان ترکمنها که به تحریک شاه مخلوع روی داده بود داوطلب جنگ شد و به گمش تپه رفت. در یکی از جنگها گلوله خورد و به بادکوبه و تفلیس برده شد و پس از چند ماه مداوا و معالجه به گیلان بازگشت. برگشتنش مقارن ختم غائله محمد علی شاه در گمش تپه بود. از آنجا که به علت فعالیتهای آزادیخواهانهاش به امر قونسول تزاری از حق اقامت در موطن محروم شده بود، به تهران آمده و بر ضد تجاوزات و بیدادگریهای روسیه تزاری به فعالیت پرداخت.[۴]
تحصیلات
میرزا کوچک خان تحصیلات اولیه خود را در مدرسه حاج حسن، واقع در صالح آباد رشت و نیز مدرسه جامع گذراند. سپس به تهران عزیمت کرد و در مدرسه محمودیه[یادداشت ۱] حجره ای گرفت و به تحصیلات خویش ادامه داد. وی مدتی نیز در مدرسه صالحیه قزوین تحصیل کرد.[۵] بنابر نقل رضا مظفری در کتاب مشاهیر گیلان او در آستانه نیلِ به مقام اجتهاد بود که تحولات ایران آن زمان مسیر زندگیاش را تغییر داد. شیخ یونس، عمده تحصیلات خود را نزد استادی به نام خلخالی گذراند. او شدیداً تحت تأثیر استاد و سخنان او قرار گرفت. خلخالی، مردی وارسته و نیک محضر بود، در کلاس، تنها به درس قناعت نمیکرد، در هر فرصتی سخن از مدینه فاضله به میان میآورد، از جامعه عاری از ظلم، جور، فقر و فساد، و از انسان کامل و کمالات و فضایل او صحبت میکرد.[۶] [۷]
فعالیتهای سیاسی
رهبری هیأت اتحاد اسلام
هم زمان با اوجگیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادیخواهان رشت کانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند[۸] و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان که در آن دوران طلبه بود و افکار آزادیخواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال ۱۲۸۹ش، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در ترکمن صحرا شرکت داشت و در این نبرد زخمی و مدتی در بادکوبه در یک بیمارستان بستری شد.
در سال ۱۲۹۴ش، به جای «مجلس اتّحاد»، «هیأت اتّحاد اسلام» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل شد. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند و میرزا کوچک خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود را خدمت به اسلام و ایران اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیۀ فومن مرکز کار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به کمیتۀ اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به ۲۷ نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال ۱۲۹۶ش، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده است.[۹]
فعالیتهای نهضت جنگل
در فروردین ۱۲۹۷، فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد ۱۲۹۷، نیروی «کلنل پیچراخوف» افسر روسی که قصد بازگشت از ایران را داشت با «ژنرال دانسترویل» انگلیسی که او نیز میخواست از طریق انزلی به بادکوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «کمیتۀ اتحاد اسلام» به نبرد پرداختند، در حالی که زره پوشها و هواپیماهای انگلیس هم برای کمک به او به حرکت درآمده بودند. «پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. در این میان نیروی «کمیتۀ اتحاد اسلام» رشت را تصرف کرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی به کمک زره پوشها و هواپیماها رشت را تسخیر کردند. در ۲۷ مرداد ۱۲۹۷، میان نمایندگان کمیتۀ اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد که میرزا کوچک خان به ناچار انحلال کمیتۀ اتحاد اسلام را اعلام داشت و کمیته انقلابی گیلان را تشکیل داد. شماری از سران کمیته اتحاد اسلام کناره گیری کردند و شماری از افراد در کمیتۀ انقلابی گیلان عضویت یافتند.[۱۰]
واکنش حکومت و انگلستان
برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله(میرزا حسن خان وثوق الدوله ۱۲۴۷-۱۳۲۹ش. نخست وزیر احمد شاه و برادر احمد قوام)۱۴ در بهمن ۱۲۹۷، به وسیلۀ سید محمد تدین(۱۲۶۰-۱۳۳۰ش. چهارمین رییس دانشگاه تهران)، پیام صلحی برای کوچک خان فرستاد و از او خواست که نیروی مسلح خود را در اختیار دولت قرار دهد اما میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در ۱۸ اسفند ۱۲۹۷، تیمور تاش(۱۲۶۰-۱۳۱۲ش. نخستین وزیر دربار رضا شاه) را با اختیارات تام به استانداری گیلان فرستاد و در خرداد ۱۲۹۸، کلنل «استاروسلسکی» فرماندۀ نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سرکوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شرکت داشتند. پیش از حملۀ «کلنل تکاچینکف» از تهران نامۀ تأمین برای میزرا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیریهای فراوان عدهای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت که پزشک بود و به واسطۀ خدمات پزشکی محبوبیت زیادی در لاهیجان کسب کرده بود و در آن جا یک گروه چند صد نفری به نام «نظام ملی» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد.
نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را به واسطۀ نزدیک بودن به میرزا آزاد کرده تا او میرزا را ترغیب به تسلیم کند و اگر موفق شد یا نشد خود را پس از ده روز معرفی نماید، امّا دکتر حشمت، پس از بازگشت به لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او به تأخیر افتاد، یک گردان مأمور دستگیری او شد. او با گردان دولتی درگیر و شماری از افراد «نظام ملی» کشته شدند و دکتر حشمت دستگیر و در دادگاه نظامی در ۴ اردیبهشت ۱۲۹۸، محکوم به اعدام شد.[۱۱]
نهضت جنگل و رهبران انقلاب اکتبر روسیه
جنگلیها در دوران تزارها قیام خود را آغاز و به مخالفت با آنان پرداختند، امّا در آغاز پیروزی انقلاب اکتبر، روابط جنگلیها با روسها حسنه شد. پس از چندی روسها سیاست خود را تغییر و از حمایت نهضت جنگل دست کشیدند. در ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ش، ارتش سرخ تحت عنوان سرکوبی به اصطلاح ضدّ انقلابیون وارد بنادر انزلی و غازیان شد. برای نهضت جنگل که حضور نیروهای بیگانه در خاک کشور قابل تحمل نبود و حضور آنان را به زیان استقلال ایران میدید، اسماعیل آقا جنگلی خواهرزادۀ میرزا را به عنوان نماینده به دیدار فرماندۀ ارتش سرخ فرستاد. وی قبل از هر سخنی سراغ میرزا را گرفت و تمایل شدید خود را برای دیدار با او اعلام کرد. بنابراین میرزا در رأس هیأتی به انزلی رفت و در آن جا با فرمانده ارتش سرخ دیدار و مذاکره کرد و نسبت به چند موضوع توافق کلی حاصل شد.[۱۲]
پاسخ میرزا کوچک به نامه فرمانده روسی:
بنده عرض میکنم تاریخ عالم به ما اجازه میدهد هر دولتی که نتواند مملکت خود را از سلطه و اقتدار دشمنان خارجی نجات دهد وظیفه ملت است که برای استخلاص وطنش قیام کند، اما کابینه حاضره(وثوق الدوله) میگوید: «من محض استفاده شخصی باید مملکت را در باراز لندن به ثمن بخس بفروشم»!در قانون اسلام مدون است کفار وقتی که به ممالک اسلامی مسلط شوند مسلمین باید به مدافعه برخیزند ولی دولت انگلیس فریاد می کند: من اسلام و انصاف نمی دانم و باید دولت ضعیفه را اسیر آز و کشته مقصودِ مشئومِ خود سازم. بنده میگویم انقلابات امروزه ما را تحریک میکند مثل سایر ممالک دنیا در تمام ایالات ایران اعلان جمهوریت بر طبق مرام سوسیالیستها داده و رنجبران را از دست راحت طلبان برهانیم، ولیکن درباریان تن در نمیدهند که مملکت ما با قانون مشروطیت از روی پروگرام دموکراسی اداره گردد.
اعلام جمهوری در رشت
۱۶ خرداد ۱۲۹۹ میرزا کوچک خان در شهر رشت، حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخلهگر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفته و میان طرفین توافقهایی حاصل شد. مهمترین مواد این توافق چنین است:
- اصول کمونیسم در ایران از حیث مصادره اموال و الغاء مالکیت و تبلیغات به اجراگذارده شود.
- حکومت جمهوری انقلابی توسط میرزا برقرار شود.
- پس از ورود میرزا به تهران و تأسیس مجلس مبعوثان، هرنوع حکومتی که نمایندگان ملت بپذیرند، بدون مخالفت روسیه ایجاد شود.
- مقدرات انقلاب به دست این حکومت سپرده شود و شورویها در ایران مداخله ننمایند.
- هیچ قشونی بدون اجازه و تصویب حکومت انقلابی ایران زائد بر قوای موجود (۲هزار نفر) از شوروی به ایران وارد نشوند.
- مخارج این قشون به عهده ایران است.
- هر مقدار مهمات و اسلحه که از شوروی خواسته شود در مقابل پرداخت قیمت، تسلیم نمایند.
- کالاهای بازرگانان ایرانی که در باکو ضبط شده تحویل حکومت ایران شود.
- کلیه مؤسسات تجاری روسیه در ایران به حکومت جمهوری واگذار شود.[۱۳]
شکست نهضت جنگل
پس از کودتای۱۲۹۹ ش، دولت سیدضیاءالدین طباطبایی نمایندگانی را به جنگل اعزام کرد، ولی میرزا که سیدضیاء را خائن و عامل انگلیس میدانست، از همکاری با وی امتناع کرد. در ۱۳ مرداد ۱۳۰۰ سران نهضت، دولت جمهوری شورایی گیلان را تشکیل دادند. با وجود تشکیل دولت جدید، اختلافاتی بین اعضا ایجاد شد.
روتشتاین در اجرای سیاست دولت شوروی در نامهای به میرزا خواستار پایان دادن به نهضت شد. میرزا مسئله را منوط به در نظر گرفتن منافع مردم و دفاع از استقلال ایران به وسیله دولت مرکزی دانست ولی در ملاقات نمایندگان میرزا با روتشتاین، معلوم شد که هدف دولت شوروی از خاتمه دادن به جنبش جنگل اجرای موافقتها با دولت انگلستان بوده است.
با ادامه اختلاف میان اعضای دولت جدید، در ۶ مهر ۱۳۰۰ تنی چند از طرفداران میرزا (بدون اطلاع میرزا) به جلسه اعضای دولت حمله کردند. این واقعه موجب بروز برخوردهای مسلحانه میان نیروهای نهضت شد و به قوای دولت مرکزی، که با حمایت تسلیحاتی و شرکت افسران انگلیسی به سوی رشت حرکت میکردند، امکان داد تا به سهولت گیلان را به تصرف درآورد. با میانجیگری کلانتر اف (وابسته نظامی سفارت شوروی) و محمودخان میرپنج، که همراه نیروهای دولت مرکزی به فرماندهی رضاخان، سردار سپه، بودند، خالوقربان تسلیم قوای دولتی شد و رشت را تحویل داد و احساناللهخان نیز به همراه عدهای از مجاهدان قفقازی به باکو اعزام شدند رشت به تصرف نیروهای دولتی در آمد، ولی میرزا با وجود خیانت عدهای از یارانش، به جنگ و گریز در جنگلهای گیلان ادامه داد.[۱۴]
آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی:
میرزا کوچک، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا - یعنی روسها و انگلیسیها - یک «نه» ی بزرگ گفت. نه با روسها ساخت، نه با انگلیسیها؛ او، هم با انگلیسیها جنگید، هم با قزّاقهای روس جنگید، هم با لشکر رضاخانی - و قبل از رضاخان، باآن کسانی که بودند - مبارزه کرد.
درگذشت
میرزا کوچک خان پس از حدود هفت سال مبارزه و جنگ و گریز با تعداد اندکی از یاران خود برای جمعآوری قوا به طرف خلخال حرکت کرد که در برف و بوران اسیر گشت و جان خود را از دست داد. با درگذشت وی در روز دوشنبه یازدهم آذر ۱۳۰۰ش نهضت جنگل به نقطه پایان خود رسید.
جسد کوچک خان در گیلوان با مراقبت احترامآمیز آقا سید نصرالله گیلوانی به خاک سپرده شد. در گیلوان جسد کوچک خان به دست افراد سالار شجاع برادر سردار مقتدر طالشی افتاد. یکی از آنان سر وی را جدا کرد که به نشانه پایان روزگار او به تهران منتقل و به سردار سپه(رضاخان) ارائه شد. در نهایت سرش در گورستان حسنآباد تهران در نقطه نامعلومی دفن شد که بعداً از جانب یاران جنگلی محل دفن شناسایی شد.
چند سال پس از این واقعه که گورستان حسنآباد شبانه زیر و رو میشد تا مؤسسات آتشنشانی در آنجا مستقر شود، سر کوچک خان به وسیله آزادیخواهان که در لباس کارگران شب درآمده بودند ربوده شد و به وسیله میرزاخان سیگاری به رشت انتقال یافت و در اختیار کربلایی کاس آقا (حسام) معروف به خیاط که از وفاداران به آزادی بود، قرار گرفت که در جلسهای شبانه مورد شناسایی و تأیید یاران جنگلی حاضر قرار گرفت. سپس در ایوان مرقد سلیمان داراب به امانت سپرده شد. به سال ۱۳۲۱ش جسد کوچک خان بنا به وصیتی که کرده بود با اجازه مجتهدان زمان از گیلوان به رشت انتقال یافت و بر زیر تپهای مقابل بقعه سلیمان داراب به خاک سپرده شد. بعداً بر آن بارگاهی ساخته شد.[۱۵]
سریال سردار جنگل
سریال تلویزیونی سردار جنگل یا کوچک جنگلی به کارگردانی بهروز افخمی در مورد قیام میرزا کوچک خان و مردم گیلان تولید و از شبکهٔ ۱ پخش شد. ساخت این مجموعه سیزده قسمتی که از سال ۶۳ش آغاز شد و در سال ۶۶ش پایان یافت، از برنامههای محبوب و پربیننده تلویزیون ایران در دهه شصت بود.[۱۶]
کنگره ملی بزرگداشت میرزا کوچکخان جنگلی
اولین کنگره ملی میرزا کوچک خان جنگلی با هدف تبیین و معرفی ابعاد مختلف شخصیت میرزا کوچک خان جنگلی و قیام جنگل[۱۷] همزمان با نود و یکمین سالروز درگذشت او، در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۱[۱۸] با پیام آیتالله خامنهای رهبر ایران[۱۹] و با حضور رئیس جمهور وقت ایران، در تالار جام جم مجتمع فرهنگی زیبا کنار برگزار شد.[۲۰]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «خانه میرزا کوچک خان جنگلی: سفری به تاریخ نهضت جنگل»
- ↑ «خانه میرزا کوچک خان جنگلی؛ ققنوسی برآمده از خاکستر»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه بیرجند)» تابستان ۱۳۸۳ - شماره ۴ (۱۸ صفحه - از۱۴۱تا ۱۵۸).
- ↑ ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه بیرجند)» تابستان ۱۳۸۳ - شماره ۴ (۱۸ صفحه - از۱۴۱تا ۱۵۸).
- ↑ «ملامحمدصالح برغانی» برادر «شهيد ثالث» و بنيانگذار مدرسه «صالحيه»، خبرگزاری ایکنا.
- ↑ میرزا کوچک خان جنگلی، پایگاه خبری حوزه.
- ↑ نشریه نامه جامعه شماره ۳۹.
- ↑ فصلنامه زمانه، شماره ۱۵.
- ↑ روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص۳۷۰.
- ↑ روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص۳۷۰.
- ↑ روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص۳۷۰.
- ↑ روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص۳۷۰.
- ↑ قیام میرزا کوچک خان جنگلی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام.جلد : ۱ صفحه : ۵۱۰۹.
- ↑ گلیزواره، غلامرضا، تندیس استقامت و پایداری، نسخه الکترونیکی.
- ↑ سریال میرزا کوچک خان جنگلی
- ↑ کنگره میرزا کوچک خان، خبرگزاری فارس.
- ↑ کنگره میرزا کوچک خان، خبرگزاری فارس.
- ↑ پیام آیت الله خامنهای به کنگره میرزا کوچک خان، خبرگزاری فارس.
- ↑ گزارش مشروح فارس از کنگره ملی میرزا کوچک، خبرگزاری فارس.
یادداشت
- ↑ در خیابان چراغ برق بین چهارراه سرچشمه و سه راه امینحضور واقع است که به گذر میرزا محمود وزیر نیز شهرت دارد.
منابع
- مجله ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه بیرجند)» تابستان ۱۳۸۳ - شماره ۴ (۱۸ صفحه - از۱۴۱تا ۱۵۸).
- گلی زواره، میرزا کوچک خان تندیس استقامت و پایداری، نسخه الکترونیکی.
- سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸.
- دانشنامه جهان اسلام، جلد۱، صفحه: ۵۱۰۹.
- نشریه نامه جامعه، شماره ۳۹.
- فصلنامه زمانه، شماره ۱۵.
- پایگاه خبری حوزه.