پرش به محتوا

عقیل بن ابی‌طالب

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از عقیل‌ بن ابی‌طالب)
عقیل بن ابی‌طالب
مشخصات فردی
نام کاملعقیل بن ابی‌طالب
کنیهابویزید
زادروزده سال بعد از عام الفیل
زادگاهمکه
محل زندگیمکه، مدینه
مهاجر/انصارمهاجر
نسب/قبیلهقریش
خویشاوندانابوطالب (پدر)، امام علی(ع) (برادر)، مسلم (فرزند)
درگذشتدوران حکومت معاویه، مدینه
مدفنبقیع
مشخصات دینی
زمان اسلام آوردنبعد از جنگ بدر
حضور در جنگ‌هاجنگ موته
هجرت بهمدینه
نقش‌های برجستهنسب‌شناس


عقیل بن ابی‌طالب از صحابه پیامبر(ص) و برادر امام علی(ع) بود. او در وقایع مهمی همچون تدفین پیامبر(ص) و تشییع حضرت فاطمه(س) در کنار امام علی(ع) بود.

عقیل در دوران حکومت امام علی(ع) از او خواست تا بدهی‌اش را از بیت‌المال پرداخت کند، اما با مخالفت امام روبه‌رو شد. این ماجرا به الحَدیدة المُحْماة مشهور شده است.

عقیل در جنگ بدر در سپاه مشرکان بود و به اسارت مسلمانان درآمد. برخی معتقدند او پیشتر مسلمان شده بود و به اجبار در جنگ بدر شرکت کرده بود. او همچنین در جنگ موته شرکت کرد اما به دلیل بیماری در دیگر غزوات پیامبر حضور نداشت.

عقیل در دوره زمامداری عمر بن خطاب در تقسیم بیت‌المال مشارکت کرد. او با معاویه نیز دیداری داشت، اما همواره وفاداری خود به امام علی(ع) را حفظ نمود. برخی از فرزندان عقیل، از جمله مسلم که فرستاده امام حسین(ع) به کوفه بود، در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. او خانه‌ای در بقیع داشت چهار تن از امامان شیعه در آن دفن شده بودند این خانه در حمله وهابیان به بقیع تخریب شد.

زندگی‌نامه

عقیل فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد است.[۱] بنا بر برخی گزارش‌ها، وی از برادرش حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده است[۲]ازاین‌رو ده سال بعد از عام الفیل متولد شده است.[۳]

عقیل از قبیله قریش، نسب‌شناس و آگاه به تاریخ عرب بوده است.[۴] همچنین او فردی حاضرجواب معرفی شده است.[۵] در منابع صحابه‌نگاری درگذشت عقیل در دوره معاویة بن ابی‌سفیان[۶]یا ابتدای خلافت یزید (قبل از واقعه حَرّه)[۷] ذکر شده است. او در خانه خود در قبرستان بقیع دفن شده است.[۸]

اسلام آوردن و شرکت در غزوات

عقیل پس از جنگ بدر اسلام آورد. به گزارش ابن‌سعد در الطبقات الکبریٰ، عقیل به اجبار در سپاه مشرکان در جنگ بدر حضور داشت و در این جنگ توسط مسلمانان اسیر شد. چون پولی نداشت، عمویش عباس فدیه‌اش را پرداخت و او را آزاد کرد. به گفته ابن‌قُتیبه، عقیل بلافاصله پس از آزادی از اسارت، مسلمان شد.[۹] محمدصادق نجمی، تاریخ‌پژوه شیعه، احتمال داده که عقیل پیش‌تر در مکه اسلام آورده بود، اما ایمان خود را مخفی می‌کرد و پس از جنگ بدر آن را آشکار کرد.[۱۰] پیامبر(ص) نیز پیش از شروع جنگ بدر از مسلمانان خواسته بود که اگر عباس، عقیل، نوفل بن حارث یا بَخْتَری را دیدند، آنان را نکشند زیرا آنها به زور در جنگ حضور داشتند.[۱۱]

برخی از صحابه‌نگاران گفته‌اند که عقیل پس از صلح حدیبیه (سال ششم هجری) مسلمان شد.[۱۲] ابن‌حجر عسقلانی صحابه‌نگار اهل‌سنت نیز بر این باور است که عقیل در فتح مکه (سال هشتم هجری) مسلمان شد و سپس به مدینه هجرت کرد.[۱۳] در مناقب ابن‌شهرآشوب نیز اشاره شده که عقیل در ولیمه ازدواج امام علی(ع) که چند ماه پس از جنگ بدر در مدینه برگزار شد، حضور داشته است.[۱۴]

پیامبر(ص) خطاب به عقیل:

من تو را دو جور دوست دارم؛ دوست‌داشتنی به خاطر خویشاوندبودن و دوست‌داشتنی به خاطر محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت.[۱۵]

به گفته ابن‌حجر عسقلانی، عقیل در جنگ موته شرکت کرد، اما گزارشی از حضور او در فتح مکه، غزوه طایف، جنگ خیبر و جنگ حُنین وجود ندارد و احتمالاً به دلیل بیماری در این جنگ‌ها غایب بوده است.[۱۶] با این حال طبق روایتی که زبیر بن بکار نقل کرده او در جنگ حُنین از کسانی بود که هنگام فرار برخی از لشکریان، ثابت‌قدم ماند.[۱۷] پیامبر(ص) برای عقیل سهمی از محصولات خیبر اختصاص داد. گفته می‌شود که چون او به دلیل عارضه جسمانی قادر به شرکت در جنگ‌ها نبود، این سهم برای تأمین مخارج زندگی‌اش در نظر گرفته شد.[۱۸]

احادیث متعددی به واسطه او از پیامبر(ص) نقل شده است.[۱۹] عقیل، در زمان عمر بن خطاب برای همکاری در تقسیم بیت‌المال فراخوانده شده است.[۲۰]

همراهی عقیل با امام علی(ع)

عقیل در زمان غسل پیامبر(ص) و دفن آن حضرت توسط امام علی(ع) حضور داشت.[۲۱] او همچنین در تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س) مشارکت کرد.[۲۲] زمانی که عثمان، ابوذر را به رَبذه، تبعید کرد و مردم را از همراهی با او منع نمود، عقیل به همراه امام علی(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و عمار، ابوذر را بدرقه کردند.[۲۳]

نامه عقیل به امام علی(ع) پس از کوتاهی کوفیان در دفع حملات ضحاک

اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور [حمله ضحاک و بی‌وفایی کوفیان] مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کرده‌اند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو می‌زی­‌ایم تا تو می‌زی­‌ای، و با تو می‌­میریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظه‌ای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.

نهج السعادة، محمودی، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.

عقیل پس از انتقال پایتخت اسلامی به کوفه، در مدینه ماند و در هیچ‌یک از جنگ‌های امام علی(ع) شرکت نکرد.[۲۴] به گفته محمدصادق نجمی دلیل عدم حضور عقیل در جنگ‌ها، نابینایی بود که در پس از جنگ موته بر او عارض شده بود.[۲۵]

پس از ماجرای حکمیت، معاویه لشکری به فرماندهی ضَحّاک بن‌قیس به عراق فرستاد.[۲۶] حضرت علی(ع) سپاهی را به فرماندهی حجر بن عدی تجهیز کرد و لشکر ضحاک را شکست داد.[۲۷] این اخبار به عقیل رسید و او نامه‌ای به امام نوشت تا از او کسب تکلیف کند.[۲۸] امام در پاسخ به عقیل خبر داد که فتنه ضحاک دفع شده و او را از نگرانی رهانید.[۲۹]

عقیل در نامه‌ای که در اواخر خلافت امام علی(ع) نوشت، ارادت خود به آن حضرت را ابراز کرده و پیوستن عبدالله بن اَبی‌سَرْح به معاویه را دشمنی با خدا و پیامبر و نیز تلاش برای خاموش کردن نور الهی دانست. امام علی(ع) در پاسخ به عقیل بر ادامه جهاد علیه معاویه و دشمنان دین تأکید کرد و در عین حال او و فرزندانش را از حضور در جبهه‌های نبرد معاف نمود.[۳۰]

درخواست پرداخت قرض از بیت‌المال

هنگامی که علی(ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت عقیل از او خواست تا بدهی‌اش را از بیت‌المال بپردازد.[۳۱] امام علی(ع) آهن گداخته‌ای را به دست عقیل نزدیک کرد و وقتی عقیل به اشتباه آن را گرفت، از داغی آن شکایت کرد. امام علی(ع) به او گفت: که اگر نمی‌تواند این آتش را تحمل کند، چگونه باید حقوق مردم را نادیده بگیرد.[۳۲] این واقعه به الحدیدة المحماة معروف شد.[۳۳]

دیدار عقیل با معاویه

«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»[۳۴]

بر اساس گزارش‌ها، عقیل با معاویه دیداری داشته است.[۳۵] برخی منابع اهل‌سنت این دیدار را به درخواست عقیل برای پرداخت بدهی[۳۶] یا به دلیل رابطه خویشاوندی بین آن دو[۳۷] نسبت داده‌اند. در این دیدار، معاویه گفته است اگر عقیل نمی‌دانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمی‌آمد و او را رها نمی‌کرد. عقیل در پاسخ گفته که برادرش برای او در دین بهتر است و معاویه در دنیا. همچنین، عقیل در پاسخ به سؤال معاویه درباره امام علی(ع)، معاویه را به ابوسفیان تشبیه کرده است.

به گفته ابن‌ابی‌الحدید، تمامی راویان ثقه بر این باورند که عقیل پس از شهادت امام علی(ع) به شام رفته است.[۳۸] همچنین، محمدصادق نجمی با اشاره به سؤالات معاویه از عقیل درباره شخصیت‌هایی همچون امام حسن(ع)، ابن‌زبیر و مروان، بر این باور است که این ملاقات پس از شهادت امام علی(ع) بوده است.[۳۹] نجمی هدف عقیل از ملاقات با معاویه را نه خویشاوندی یا پرداخت بدهی، بلکه وفاداری به امام علی(ع) انسته است.[۴۰]

عقیل در پاسخ معاویه که از او درباره علی پرسید:

«گوئی پیامبر بود و صحابه‌اش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون ابوسفیان هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.»[۴۱]

فرزندان عقیل

ابن‌سعد تاریخ‌نگار قرن سوم از مسلم، یزید، سعید، جعفر اکبر، ابوسعید اَحول، عبدالله، عبدالرحمان، عبدالله اصغر، علی، جعفر اصغر، حمزه، عثمان، ام‌قاسم، زینب و ام‌نعمان به عنوان فرزندان او نام برده است.[۴۲] در منابع دیگر از عبیدالله، ام‌عبدالله، محمد، فاطمه، ام‌هانی، اسماء، رَمْله و زینب نیز به عنوان فرزندان او یاد شده است.[۴۳]

شهادت تعدادی از فرزندان در واقعه کربلا

از میان فرزندان او جعفر، مسلم، عبدالله و عبدالرحمان در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. البته برخی گفته‌اند شش تن از فرزندان او در واقعه کربلا به شهادت رسیدند.[۴۴] شیخ مفید، از دختری به نام اُمّ لُقمان نیز نامبرده که به همراه دیگر خواهرانش هنگام شنیدن خبر شهادت امام حسین(ع)، گریه و زاری می‌کرده است.[۴۵]

تصویری از بقعه ائمه بقیع قبل از تخریب

دفن بزرگان بنی‌هاشم در خانه عقیل

عقیل، خانه وسیعی در بقیع داشته است[۴۶] در گذر زمان، این خانه مکان دفن افرادی از بنی‌هاشم شده[۴۷] و بعدها به قبرستان بقیع ملحق گشته است. ائمه بقیع، فاطمه بنت اسد مادر عقیل و عباس بن عبدالمطلب[۴۸] از افرادی‌اند که در این خانه دفن شده‌اند. بر قبور آنان بقعه‌ای ساخته شده بود؛ این بقعه در حمله وهابیان به بقیع تخریب شده است.[۴۹]

پانویس

  1. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۱.
  2. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
  3. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۱.
  4. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
  5. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.
  6. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۳؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
  7. ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹.
  8. سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۸۲.
  9. ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۵۶.
  10. نجمی، عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۴۹.
  11. بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۲۸
  12. نگاه کنید به ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.
  13. ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.
  14. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۵۴
  15. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸
  16. ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.
  17. ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.
  18. نجمی، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، ص۷۶.
  19. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۵۴۲.
  20. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۰.
  21. الهلالی، کتاب سلیم، ۱۴۰۵ق، ص۶۶۵.
  22. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۱۸۳.
  23. کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰.
  24. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.
  25. نجمی، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، ص۷۶.
  26. مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۵-۵۶.
  27. مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.
  28. مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.
  29. مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.
  30. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰؛ مدنی شیرازی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۱۵۵.
  31. ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۰۹.
  32. ابن‌أبی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۴۵؛ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۶.
  33. قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۲۵.
  34. زرین‌کوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.
  35. نگاه کنید به ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
  36. ابن‌حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹.
  37. ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۱.
  38. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.
  39. نجمی، عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۵۱.
  40. نجمی، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، ص۷۱-۷۲.
  41. ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.
  42. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۱-۳۲.
  43. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ش، ص۶۹-۷۰.
  44. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹-۷۰.
  45. المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۴.
  46. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۳.
  47. سمهودی، وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۹۵.
  48. ابن‌شبه، تاریخ المدینة المنوره، منشورات دار الفکر، ج۱، ص۱۲۷.
  49. نجمی، «تاریخ حرم ائمه بقیع»، ص۱۷۵.

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج البلاغة لابن‌ابی‌الحدید، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌اثیر، علی بن ابی‌کرم، اسد الغابة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌شبه نمیری، عمر بن شبه، تاریخ المدینة المنورة (اخبار المدینة النبویة)، تحقیق: محمد شلتوت، منشورات دار الفکر، بی‌تا.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، الطبعة الاولی، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
  • دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، بامداد اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ش.
  • سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیة، الطبعة الأولی، ۱۴۱۹ق.
  • کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار االإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مجلسی، محمدتقی، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، بیروت، مؤسسة التضامن الفکری، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۸م.
  • مدنی شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق سید محمدصادق بحرالعلوم، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین(ع)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.
  • نجمی، محمدصادق، «تاریخ حرم ائمه بقیع»، میقات حج، شماره۴، تابستان ۱۳۷۲.
  • نجمی، محمدصادق، «عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح»، مجله میقات حج، شماره ۱۵، بهار ۱۳۷۵ش، شمار۱۵.
  • نجمی، محمدصادق، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، میقات حج، شماره ۱۶، تابستان ۱۳۷۵ش.
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.

پیوند به بیرون