وجوب دفع ضرر محتمل
وجوب دفع ضرر مُحتَمَل قاعدهای عقلی است که بر لزوم پیشگیری از ضررهای احتمالی اشاره دارد. عالمان علم کلام، اصول فقه و فقه از این قاعده استفاده کردهاند. یکی از نتایج این قاعده عقلی، پذیرش ایمان به خداوند به دلیل عذاب شدید احتمالی در صورت وجود خداست. در مناظرهها میان امامان شیعه و ملحدان، به این قاعده و نتیجه مذکور اشاره شده است.
به عقیده عالمان، ضرر در این قاعده مربوط به آخرت است. برخی هم معتقدند این قاعده حتی ممکن است ضررهای ایندنیایی را هم در بر گیرد. از سوی دیگر، این قاعده حتی درباره ضرر کم هم کاربرد دارد.
گفته شده که این قاعده حکم عقل است و برای آن استدلالهای عقلی ارائه شده است. با این حال، برخی دیگر آن را حکمی عُقَلایی و برآمده از زیست انسانها دانستهاند؛ چرا که انسانهای عاقل همواره به ضررهای احتمالی توجه دارند.
وجوب دفع ضرر احتمالی، از قاعدههای اصلی در علم کلام، و شکلگیری نظام اعتقادی و باورهایی چون توحید، وابسته به آن است. عالمان علم کلام در مذاهب مختلف اسلامی، مانند معتزله، اشاعره، ماتریدیه و امامیه، از این قاعده در موضوعاتی از قبیل ضرورت تحقیق درباره مسائل اعتقادی، وجوب توبه، ضرورت عصمت امام و معقول نبودن انکار آخرت استفاده کردهاند.
این قاعده در علم اصول نیز، در مباحثی از جمله اثبات اصل احتیاط، حجیت خبر واحد، عدم حجیت اصول عملیه، و تبیین نظریه حقالطاعه مورد استفاده قرار گرفته، و همچنین فقیهان شیعه نیز در موارد مختلفی به این قاعده به عنوان یک دلیل یا مؤید عقلی تمسک کردهاند؛ از جمله در جواز قتل دزد در صورت وجود خطر جانی، نرفتن به مسیرهای خطرناک، و تیمم بدل از وضو در مواقع ضرر. در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز قوانینی براساس این قاعده عقلی وضع شده است.
معرفی و جایگاه
لزوم دفع ضرر احتمالی، قاعدهای مربوط به عقل عملی (قوه ادراک امور مربوط به عمل انسان) است که بر اساس آن باید از ضرری که هنوز اتفاق نیفتاده، ولی ممکن است رخ دهد، پیشگیری کرد.[۱] گفته شده که این قاعده از مهمترین قواعدی است که در فقه، اصول و کلام امامیه مورد استناد قرار گرفته است.[۲]
این قاعده، دلیلی عقلی دانسته شده؛ چرا که عقل تفاوتی بین وجوب جلوگیری از ضرر احتمالی و ضرر قطعی نمیبیند. همچنین گفته شده که دلیل این قاعده، رفتار انسانهای عاقل است؛ یعنی افراد عاقل در هر زمانی جلوی ضرر احتمالی را میگیرند.[۳]
گرچه گفته شده این قاعده حتماً مربوط به ضرر و عذاب در آخرت است،[۴] اما اینکه درباره ضرر ایندنیایی هم باشد، بهصورت احتمال بیان شده است. با این حال شواهدی بیان شده که عقل همیشه ضرر احتمالی ایندنیایی را دفع نمیکند، بلکه حتی در مواردی عقل و شرع به آن حکم میکنند.[۵]
منظور از «احتمال» در دفع ضرر احتمالی، هر نوع عدم اطمینان است؛ چه زیاد و در حد ظن (بیش از ۵۰ درصد)، و چه کم؛ چه در حد شک (۵۰ درصد) و چه بهاندازه وهم (زیر ۵۰ درصد).[۶]
معقول بودن ایمان
با تکیه بر قاعده وجوب دفع ضرر احتمالی، گفته شده که ایمان به خدا و قیامت، پذیرفتنیتر و معقولتر از انکار آن است.[۷] در همین راستا، از امام صادق(ع) نقل شده است که در مناظره با ابن ابیالعوجاء، از ملحدان مشهور، گفته است که اگر خدا و قیامتی نباشد، مومنان به خدا و قیامت اهل نجاتند، اما اگر خدا و قیامتی باشد، مؤمنان نجات یافته و ملحدان هلاک خواهند شد.[۸] چنین بیانی از امام رضا(ع) نیز نقل شده است.[۹]
بلز پاسکال، ریاضیدان و فیلسوف قرن هفدهم میلادی، در همین راستا، تصریح کرده است که انسان باید در زندگی بر وجود خداوند شرطبندی کند، زیرا اگر به وجود خدا ایمان داشته باشد، در حالی که خدا واقعاً وجود نداشته باشد، ضرر چندانی نکرده، اما اگر به وجود خدا ایمان نداشته باشد و خدا وجود داشته باشد، ضرر زیادی متحمل خواهد شد.[۱۰]
کارکردهای کلامی
قاعده وجوب دفع ضرر احتمالی، از اصول اساسی علم کلام و از ارکان توحید دانسته شده که نظام اعتقادی بدون آن ممکن نیست.[۱۱] متکلمین مکاتب کلامی مختلفی همچون معتزله[۱۲] اشاعره[۱۳] ماتریدیه[۱۴] و امامیه[۱۵] از این قاعده بهره بردهاند. متکلمین در مباحثی بر اساس این قاعده استدلال کردهاند که به مواردی اشاره میشود:
ضرورت تحقیق در دین: به گفته متکلمان شیعه، باورهای اعتقادی عقلاً تنها با تحقیق باید به دست بیاید و تقلید در این موارد جایز نیست؛ چرا که باور تقلیدی و بدون دلیل میتواند ضررهای جدی و غیرقابل جبران به همراه داشته باشد.[۱۶]
وجوب توبه: بنابر حکم عقل، توبه کردن و جبران گناه واجب است، زیرا ممکن است انجام گناه باعث ضرر بزرگ شود.[۱۷]
عدم اعتماد به گفته غیرمعصوم: در مسائل دینی نمیتوان به گفتههای غیرمعصومان اعتماد کرد، زیرا ممکن است سخن آنها اشتباه بوده و زیان بزرگی به همراه داشته باشد.[۱۸]
ضرورت عصمت امام: امام باید معصوم باشد، زیرا پیشوای غیرمعصوم ممکن است مردم را به گمراهی بکشاند.[۱۹]
معقول نبودن انکار آخرت: حتی اگر کسی دلیلی برای پذیرش آخرت نداشته باشد، انکار آن باز هم منطقی نیست؛ زیرا با انکار آخرت احتمال زیان بزرگی در زندگی ابدی وجود دارد.[۲۰]
استفاده از قاعده در علم اصول
برخی از کاربردهای «قاعده وجوب دفع ضرر احتمالی» در اصول فقه به شرح زیر است:
حکم به احتیاط: وقتی در حکم یا موضوعی، شک وجود دارد، فقیهان با اتکا به قاعده دفع ضرر، در صدور حکم احتیاط میکنند.[۲۱]
حجیت خبر واحد: یکی از دلایلی که برای حجیت خبر واحد گفته شده، این است که نپذیرفتن آن ممکن است ضرر به همراه داشته باشد.[۲۲] گروهی از عالمان اصولی شیعه و اهلسنت، با استناد به این قاعده، معتبر بودن خبر واحد را ضرورت عقلی دانستهاند.[۲۳] در مقابل، سید مرتضی و شیخ طوسی برآنند که حکم خداوند در امور دینی باید قطعی باشد، در حالی که خبر واحد علم یقینی ایجاد نمیکند.[۲۴]
حجیت مطلق ظنون: با اتکا به قاعده دفع ضرر احتمالی، گفته شده که هر گونه ظنی (احتمال بیش از ۵۰ درصد) درباره حکم خداوند، باید جدی گرفته شود؛ چون احتمال ضرر در عمل نکردن به آن وجود دارد.[۲۵] به گفتهٔ میرزای قمی (درگذشت: ۱۲۳۱ق)، این قاعده نهتنها حجیت خبر واحد، بلکه اعتبار تمامی ظنون را ثابت میکند.[۲۶]
عدم حجیت اصول عملیه: مخالفان حجیت اصول عملیه (از جمله اصل استصحاب)، گفتهاند که دلیل قوی برای اثبات این اصول وجود ندارد و ممکن است عمل به آنها ضرر به همراه داشته باشد.[۲۷]
تبیین نظریه حقالطاعه: محمدباقر صدر (درگذشت: ۱۴۰۰ق)، در توضیح نظریه حقالطاعه، گفته است که حتی اگر کسی احتمال میدهد که خداوند حکمی دارد، عقلاً باید به آن توجه کند؛ چون حق بندگی خداوند چنان گسترده است که حتی شامل احکام احتمالی نیز میشود.[۲۸]
کاربردهای فقهی حقوقی قاعده دفع ضرر محتمل
یکی از موارد کاربرد قاعده لزوم دفع ضرر محتمل، علم فقه است. در برخی کتب مربوط به قواعد فقهیه از این قاعده نیز نام برده شده است.[۲۹] همچنین از این قاعده به عنوان اصل و اساس مسئله ضرورت تقلید، اجتهاد یا احتیاط یاد شده است.[۳۰]
از فقهایی که در مباحث فقهی مختلف از این قاعده بهره بردهاند میتوان به ابنادریس حلی (درگذشت: ۵۹۸ق) در جواز قتل دزد در حالت دفاعی و وجود خطر،[۳۱] علامه حلی در مسئله عدم جواز رفتن راهی که نشانه خطر دارد،[۳۲] قاضی نورالله شوشتری (درگذشت: ۱۰۱۹ق) در بحث تیمم بدل از وضو در مواقع ضرر،[۳۳] محمدباقر بهبهانی (درگذشت: ۱۲۰۵ق) در تبیین قاعده تسامح در ادله سنن در باب مکروهات،[۳۴] ملا احمد نراقی (درگذشت: ۱۲۴۵ق) در بحث حرمت نگهداری و آموزش کتب ضاله،[۳۵] شیخ انصاری (درگذشت: ۱۲۸۱ق) در بحث حرمت ضرر زدن به خود،[۳۶] محقق همدانی (درگذشت: ۱۳۲۲ق) در بررسی حکم صحت روزه فرد جُنُبی که در اذان خواب مانده است،[۳۷] محمد بحرالعلوم (درگذشت: ۱۳۲۶ق) در احکام عمل به وصیت،[۳۸] ابوطالب اراکی (درگذشت: ۱۳۲۹ق) در بررسی حکم آب پاک مشکوک به نجاست،[۳۹] آیتالله سید محسن حکیم (درگذشت: ۱۳۹۰ق) در فروعات مربوط به حج[۴۰] و آیتالله خویی (درگذشت: ۱۴۱۳ق) در مباحث تقلید[۴۱] و ضرورت یادگیری احکام شک[۴۲] اشاره نمود.
در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس این قاعده قوانینی وضع شده است.[۴۳] در این قوانین، مالی به عنوان تأمین در اختیار دادگاه قرار میگیرد که مانع ضرر احتمالی یکی از دو طرف گردد. از جمله این قوانین میتوان به اخذ تأمین در دعاوی مالی، اخذ تأمین از اتباع بیگانه، اخذ تأمین در اجرای حکم غیابی و اخذ تأمین در اعاده دادرسی اشاره کرد.[۴۴]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ لطفی، «دفع ضرر محتمل»، ص۸۴۵؛ برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.
- ↑ لطفی، «دفع ضرر محتمل»، ص۸۴۵.
- ↑ تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۱، ۳۸۷.
- ↑ تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۱، ۳۸۷؛ مصطفوی، القواعد الفقهیة، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۶.
- ↑ زاهدی، خودآموز کفایه، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۲۲۱.
- ↑ نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص۴۱۴-۴۱۵؛ شیخ انصاری، الحاشیة علی استصحاب القوانین، ۱۴۳۰ق، ص۱۱۷.
- ↑ پاکتچی و دیگران، مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق (ع)، ۱۳۹۱ش، ص۸۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۱۷۱؛ شریف شیرازی، الكشف الوافي في شرح أصول الكافي، ۱۴۳۰ق، ۳۹۷-۳۹۸.
- ↑ Pascal, Pensées,1900, p9
- ↑ برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: قاضی عبدالجبار، المختصر فی أصول الدین، ۱۹۷۱م، ص۱۷۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ ابنمیثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ آلکاشف الغطاء، مبادی الایمان، داراضواء، ص۷۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶؛ علامه حلی، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۷؛ اعرجی، إشراق اللاهوت في نقد شرح الیاقوت، ۱۳۸۱ش، ص۴۲۶.
- ↑ علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۷۰ و ۹۰ و ۱۰۳ و ۱۰۷ و ۱۳۲.
- ↑ علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۳ و ۲۶۵.
- ↑ غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: شیخ انصاری، فرائد الاصول، جامعه مدرسین، ج۲، ص۴۵۳ و ۴۶۲ و ۵۱۲؛ حائری، درر الفوائد، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۲۷؛ نایینی، فوائد الاصول، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۲۱۵-۲۱۶.
- ↑ شیخ انصاری، الفوائد الاصولیة، ۱۳۸۴ش، ص۶۱۲.
- ↑ علامه حلی، نهایة الوصول الی علم الاصول، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۰۵؛ علامه حلی، مبادی الوصول الی علم الاصول، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۷؛ علامه حلی، تهذیب الوصول الی علم الاصول، ۱۳۸۰ش، ص۲۲۹-۲۳۰؛ طباطبایی مجاهد، مفاتیح الاصول، ۱۲۹۶ق، ص۴۸۴؛ بصری، المعتمد فی اصول الفقه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۰۶-۱۰۷؛ کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۷۰؛ ابنعقیل، الواضح فی اصول الفقه، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۳۸۰؛ آمدی، الإحکام فی اصول الأحکام، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۵۱.
- ↑ سید مرتضی، الذریعة الی اصول الشریعة، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۴۹-۵۵۰؛ شیخ طوسی، العدة فی اصول الفقه، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۰۷.
- ↑ قزوینی، تعلیقة علی معالم الاصول، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۲۷۵؛ شیخ انصاری، فرائد الاصول، جامعه مدرسین، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۴۳۶-۴۳۷.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۰۳ق، ص۲۱۷.
- ↑ صدر، دروس فی علم الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۱، ۳۸۷؛ مصطفوی، القواعد الفقهیة، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۶.
- ↑ حسینی شاهرودی، الاجتهاد و التقلید، قم، فقه، ۱۴۳۹ق.
- ↑ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۹.
- ↑ علامه حلی، نهایة الإحکام في معرفة الأحکام، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۵۳۰.
- ↑ تستری، نهاية الإقدام في وجوب المسح على الأقدام، ۱۴۰۸ق، ص۴۰۳.
- ↑ بهبهانی، مصابیح الظلام في شرح مفاتیح الشرائع، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ نراقی، مستند الشیعة في أحکام الشریعة، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۵۷.
- ↑ شیخ انصاری، رسائل فقهیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۶.
- ↑ همدانی، مصباح الفقیه، ۱۳۷۶ش، ج۱۴، ص۴۳۴.
- ↑ بحرالعلوم، بلغة الفقیه، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۹۸.
- ↑ اراکی، شرح نجاة العباد، ۱۳۷۸ق، ص۱۲۲.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۱۲.
- ↑ خویی، موسوعة الامام الخویی، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۷ و ۱۳۳.
- ↑ خویی، موسوعة الامام الخویی، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.
- ↑ لطفی، «قاعدۀ وجوب دفع ضرر محتمل و کاربرد آن در قانون آئین دادرسی مدنی»، ص۲۱۷.
- ↑ لطفی، «قاعدۀ وجوب دفع ضرر محتمل و کاربرد آن در قانون آئین دادرسی مدنی»، ص۲۱۷-۲۲۸.
منابع
- آلکاشف الغطاء، محمدحسین، مبادی الایمان، بیروت، داراضواء، بیتا.
- آمدی، علی بن محمد، الإحکام فی اصول الأحکام، دمشق، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۲ق.
- ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۱۰ق.
- ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، تقریب المعارف، تحقیق فارس تبریزیان، بیجا، ناشر: محقق، ۱۳۷۵ش.
- ابنعقیل، علی بن عقیل، الواضح فی اصول الفقه، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۲۰ق.
- ابنمیثم بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۶ق.
- اراکی، ابوطالب، شرح نجاة العباد، قم، جماعة المدرسين فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۷۸ق.
- اعرجی، عبدالمطلب بن محمد، إشراق اللاهوت فی نقد شرح الیاقوت، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ۱۳۸۱ش.
- بحرالعلوم، محمد بن محمدتقی، بلغة الفقیه، قم، مکتبة الصادق(ع)، ۱۳۶۲ش.
- برنجکار، رضا و مهدی نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، در مجله تحقیقات کلامی، شماره ۵، تابستان ۱۳۹۳ش.
- بصری، محمد بن علی، المعتمد فی اصول الفقه، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۳ق.
- بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل، مصابیح الظلام في شرح مفاتیح الشرائع، قم، مؤسسه علامه مجدد وحيد بهبهانی، ۱۴۲۴ق.
- پاکتچی، احمد و دیگران، مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق(ع)، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۹۱ش.
- تستری، نورالله، نهاية الإقدام فی وجوب المسح على الأقدام، قم، بینا، ۱۴۰۸ق.
- تسخیری، محمدعلی، القواعد الأصولیة و الفقهیة، تهران، المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلامیة. المعاونیة الثقافیة، ۱۴۳۱ق.
- تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۹ق.
- جهامی، جیرار، الموسوعة الجامعة لمصطلحات الفکر العربی و الإسلامی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۲۰۰۶م.
- حائری، عبدالکریم، درر الفوائد، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
- حر عاملی، محمد بن حسن، الفوائد الطوسیة، قم، مطبعة العلمیة، ۱۴۰۳ق.
- حسینی شاهرودی، حسین، الاجتهاد و التقلید، قم، فقه، ۱۴۳۹ق.
- حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دار التفسیر، ۱۳۷۴ش.
- حمصی رازی، محمود بن علی، المنقذ من التقلید، قم، جماعة المدرسين فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۲ق.
- خواجویی، اسماعیل بن محمد حسین، جامع الشتات، بیجا، بینا، ۱۴۱۸ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخویی، قم، مؤسسة إحياء آثار الامام الخوئي، ۱۴۱۸ق.
- زاهدی، جعفر، خودآموز کفایه، مشهد، کتابفروشی جعفری، ۱۳۶۲ش.
- سید مرتضی، علی بن الحسین، الذریعة الی اصول الشریعة، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ش.
- سید مرتضی، علی بن حسین، الذخیره فی علم الکلام، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۱ق.
- شریف شیرازی، محمدهادى بن معين الدين محمد، الكشف الوافی في شرح أصول الكافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۳۰ق.
- شیخ انصاری، مرتضی،، الفوائد الاصولیة، تهران، شمس تبریزی، ۱۳۸۴ش.
- شیخ انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
- شیخ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، جامعه مدرسین، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، بیتا.
- شیخ انصاری، مرتضی، الحاشیة علی استصحاب القوانین، قم، مجمع الفکر الإسلامي، ۱۴۳۰ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، العدة فی اصول الفقه، قم، بینا، ۱۴۱۷ق.
- صدر، محمدباقر، دروس فی علم الاصول، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
- طباطبایی مجاهد، محمد بن علی، مفاتیح الاصول، قم، موسسة آلالبیت(ع) لاحیاء التراث، افست از چاپ سنگی، ۱۲۹۶ق.
- طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، نجف، مطابع النعمان، ۱۳۸۶ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، الالفین فی امامة مولانا امیرالمومنین(ع)، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، قم، نشر الشریف الرضی، ۱۳۶۳ش.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تهذیب الوصول الی علم الاصول، لندن، موسسة الامام علی(ع)، ۱۳۸۰ش.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، مبادی الوصول الی علم الاصول، قم، مطبعة العلمیة، ۱۴۰۴ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، نهایة الإحکام في معرفة الأحکام، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، نهایة الوصول الی علم الاصول، قم، موسسه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۵ق.
- غزالی، محمد بن محمد، کیمیای سعادت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۲۰ق.
- قاضی عبدالجبار، عبدالجبار بن احمد، المختصر فی أصول الدین، بیروت، دارالهلال، ۱۹۷۱م.
- قزوینی، علی بن اسماعیل، تعلیقة علی معالم الاصول، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۲۲ق.
- کلوذانی، محفوظ بن احمد، التمهید فی اصول الفقه، مکه، جامعة أم القری. کلیة الشریعة و الدراسات الاسلامیة. مرکز البحث العلمی و إحیاء التراث الاسلامی، ۱۴۰۶ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- لطفی، اسدالله، «دفع ضرر محتمل»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۷، ۱۳۹۱ش.
- لطفی، اسدالله، «قاعدۀ وجوب دفع ضرر محتمل و کاربرد آن در قانون آئین دادرسی مدنی»، در مجله دیدگاههای حقوقی قضایی، شماره ۵۹، پیاپی ۵۹، آبان ۱۳۹۱ش.
- ماتریدی، محمد بن محمد، التوحید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۷ق.
- مروارید، جعفر و وحید مهدویمهر، «بررسی تمایز ماهوی «برهان شرطبندی پاسکال» و «حدیث محاجّۀ امام علیهالسلام و ابن أبیالعوجاء» و نتایج فلسفی و کلامی آن»، در مجله پژوهشهای فلسفیکلامی، شماره۲، پیاپی ۷۶، تیر ۱۳۹۷ش.
- مشکینی اردبیلی، علی، الأصول، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۹۶ش.
- مصطفوی، سید محمدکاظم، القواعد الفقهیة، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۱ق.
- میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، القوانین المحکمة فی الاصول، قم، احیاء الکتب الاسلامیة، ۱۴۳۰ق.
- نایینی، محمدحسین، فوائد الاصول، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۷۶ش.
- نراقی، احمد بن محمدمهدی، عوائد الایام، قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ۱۳۷۵ش.
- نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة في أحکام الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
- همدانی، رضا، مصباح الفقیه، قم، الموسسة الجعفریة لاحیاء التراث، ۱۳۷۶ش.
- Pascal, Blaise, Pascals Pensées or Thoughts on religion, translated and edited by G. B. Rawlings, Mount Vernon, New York, Peter Pauper Press, 1900.
پیوند به بیرون
- دفع ضرر محتمل، دانشنامه جهان اسلام.