شهرت روایی
شُهرَت رِوایی از اصطلاحات علم درایه و حدیث، بهمعنای فراوانی تعداد روایان یک حدیث است. از آنجا که شهرت روایی از جمله مواردی است که سبب ترجیح یکی از دو خبر متعارض بر دیگری است، فقیهان و اصولیان نیز در علم اصول فقه از آن بحث کرده و برای اثبات آن ادلهای از نقل و عقل ذکر کردهاند. در صورت اثبات حجیت شهرت روایی، فقیهان از آن در استنباط احکام شرعی استفاده میکنند. شهرت روایی در منابع اهلسنت به خبر مشهور شناخته میشود.
تعریف و جایگاه
شهرت روایی، اشاره به نقل یک حدیث از سوی تعداد زیادی از محدثان (اعم از آنکه فقیهان مطابق با آن فتوا داده باشند یا فتوا نداده باشند) است؛ مشروط بهآنکه تعداد روایان آن، به حد تواتر نرسد؛[۱] شهرت روایی یا خبر مشهور از اصطلاحات علم درایه و حدیث است، اما از آنجا که شهرت روایی از جمله مواردی است که سبب ترجیح یکی از دو خبر متعارض بر دیگری است، فقیهان و اصولیان در علم اصول فقه نیز از آن بحث کردهاند.[۲]
بهگفته جعفر سبحانی اگر شهرت یک خبر از سوی غیرمُحدثّان باشد، چنین شهرتی اعتبار ندارد و در زمره روایات ضعیف به حساب خواهد آمد.[۳] مطابق این نظر روایاتی همچون «النظافة من الایمان» (نظافت از ایمان است) بین عموم مردم و یا حدیث رفع که تنها بین اصولیان مشهور است، شهرت روایی محسوب نخواهد شد.[۴]
نسبت میان خبر مشهور با خبر مستفیض مورد اختلاف است. عدهای این دو را مترادف[۵] و عدهای خبر مشهور را اعم از مستفیض و برخی مستفیض را اعم از خبر مشهور دانستهاند.[۶] بهگفته سید محمود مددی، از اساتید حوزه علمیه قم، خبر مستفیض غیر از خبر مشهور است، به این معنا که اگر بر تعداد نقل خبر واحد افزوده شود، خبر مستفیض شکل خواهد گرفت و اگر تعداد نقل خبر مستفیض زیاد شود خبر مشهور، و اگر تعداد نقل خبر مشهور زیاد شود، خبر متواتر پدید خواهد آمد.[۷]
گاه یک حدیث بهوسیله راویان متعدد روایت شده و در اصطلاح طرق متعددی برای نقل آن وجود دارد، و گاه یک روایت از یک طریق نقل شده، اما در کتب متعدد حدیثی تکرار شده است. در اینکه در مفهوم شهرت روایی، کثرت راویان یک حدیث یا کثرت نقل و نگارش آن در کتب حدیثی مقصود است، اختلاف وجود دارد.[۸]
ارزیابی شهرت روایی
شهرت روایی بهتنهایی از امارات و ظُنون خاصه[یادداشت ۱] محسوب نمیشود و فقیهان بحث از آن را تنها به باب تعادل و تراجیح علم اصول فقه اختصاص دادهاند.[۹] بهگفته محمدرضا مظفر، اینکه شهرت روایی فینفسه حجت نیست، منافاتی با مرجّح بودن آن (در صورت اثبات اعتبار آن بهعنوان مرجّح) در باب تعادل و تراجیح ندارد.[۱۰]
در مُرجِّح بودن شهرت روایی در تعارض ادله نیز اختلاف است. مشهور فقیهان، شهرت روایی را بهعنوان یکی از مرجِّحات تعارض میان ادله پذیرفتهاند.[۱۱] در مقابل سید ابوالقاسم خویی شهرت روایی را از مرجحات باب تعارض نمیداند.[۱۲]
گاه شهرت روایی تنها در صورتی مفید و ارزشمند دانسته شده که فقیهان مطابق آن فتوا داده باشند؛[۱۳] بر این اساس، گفته شده که اگر روایتی در میان محدثان مشهور باشد اما فقیهان اعتنایی به آن نکرده و طبق آن فتوا نداده باشند، نشان از وجود خلل و ضعفی در آن روایت است، هر چند آن روایت مشهور باشد.[۱۴]
دلیل اعتبار
علمای علم اصول برای اثبات اعتبار شهرت روایی بهعنوان یکی از مرجحات باب تعارض به دلایلی از جمله موارد زیر اشاره کردهاند:
- دلیل عقلی: وقتی روایتی بین اصحاب ائمه مشهور بوده باشد، نشانگر آن است که بین اصحاب ائمه(ع) درباره صدور آن از جانب امام معصوم(ع) اتفاقنظر وجود داشته است.[۱۵]
- نزدیکتر بودن به واقع: گفته شده که هر مزیتی مثل شهرت که سبب نزدیکتر شدن یک دلیل به واقعیت شود، موجب ترجیح آن دلیل است.[۱۶]
- مرفوعه زراره و مقبوله عمر بن حنظله: علمای اصول با استناد به عبارت: «خُذ بما اشتَهر بین اصحابِک» (به آنچه در بین اصحاب شهرت دارد اعتنا کن) در حدیث اول و عبارت «یَنظُر الی ما کان من رِوایتِهم... المُجمع علیه» (به آنچه میان اصحاب مورد اتفاق است اعتنا کن) در حدیث دوم، آن را بیانی برای اثبات حجیت شهرت روایی دانستهاند.[۱۷] آنها با استناد به قرائنی از جمله موضوعِ سوالِ شخص سوالکننده از امام که خبر متعارض بوده است، این روایت را مختص به شهرت روایی دانسته و آن را بهعنوان یکی از مرجحات منصوصه (مرجحاتی که دلیل معتبر بودنشان روایت است) معتبر میدانند.[۱۸]
در مقابل، سید حسین طباطبایی بروجردی و امام خمینی شهرت روایی را بهتنهایی از جمله مرجحات نمیدانند و آن را نیازمند فتاوایی متناسب با آن دانستهاند؛ آنها شهرتِ موردِ اشاره در این روایات را شهرت فتوایی میدانند.[۱۹]
دیدگاه اهلسنت
گفته شده عنوان شهرت روایی در میان منابع اصولی و فقهی اهلسنت یافت نمیشود و آنها از عنوان «خبر مشهور» که مترادف با «شهرت روایی» است، برای ترجیح یکی از دو خبر متعارض استفاده کردهاند.[۲۰] علاوه بر آن، علمای اهلسنت شهرت راوی یک حدیث را نیز در ترجیح یکی از دو خبر متعارض مؤثر دانستهاند،[۲۱] طبق مدعای آنها، اگر روای یک حدیث نسبت به راوی حدیث معارض دیگر از جهت منصب، نسب و دقت در نگارش حدیث و... شهرت داشته باشد آن حدیث بر دیگری مقدم خواهد شد.[۲۲] این بیان در میان کتب اصولیان شیعه با عنوان «ترجیح با صفات راوی» شناخته میشود.[۲۳]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جمعی از محققان، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۸ش، ص۵۲۹.
- ↑ سبحانی، اصول الحديث وأحكامه في علم الدّرایه، دار إحياء التراث العربي، ج۱، ص۷۳؛ مظفر، أصول الفقه، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۲، ص۱۴۵.
- ↑ سبحانی، اصول الحديث وأحكامه في علم الدّرایه، دار إحياء التراث العربي، ج۱، ص۷۳.
- ↑ سبحانی، اصول الحديث وأحكامه في علم الدّرایه، دار إحياء التراث العربي، ج۱، ص۷۳؛ فهامی و دیگران، «اعتبار و ارزش شهرت روایی از منظر امامیه و اهلسنت و کاربرد آن»، ص۴۵۴.
- ↑ قلیزاده، واژهشناسى اصطلاحات اصول فقه، ۱۳۷۹ش، ص۱۳۰.
- ↑ فهامی و دیگران، «اعتبار و ارزش شهرت روایی از منظر امامیه و اهلسنت»، ص۴۵۲.
- ↑ «درس خارج استاد سید محمود مددی»، سایت مدرسه فقاهت.
- ↑ فقیهیصدر و دیگران، «نارسایی شهرت روایی در عرصه فقه و حدیث»، ص۵۹.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲ ص ۲۵۲.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۵۲.
- ↑ جمعی از محققان، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۵۲۸.
- ↑ خویی، مصباح الاصول، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ فقیهیصدر و دیگران، «نارسایی شهرت روایی در عرصه فقه و حدیث»، ص۵۷، جمعی از محققان، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۵۲۸.
- ↑ بروجردی، نهایة الاصول، ۱۴۱۵ق، ص۵۴۴؛ فقیهیصدر و دیگران، «نارسایی شهرت روایی در عرصه فقه و حدیث»، ص۵۷؛ امام خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۳۷۵ش، ص۱۷۵.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۵۳؛ فهامی و دیگران، «اعتبار و ارزش شهرت روایی از منظر امامیه و اهلسنت و کاربرد آن»، ص۴۵۴.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۳۳-۲۳۴؛ محمدی، شرح کفایة الاصول، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۲۹۲؛ مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۱۶.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۵۳.
- ↑ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۵۳؛ فهامی و دیگران، «اعتبار و ارزش شهرت روایی از منظر امامیه و اهلسنت و کاربرد آن»، ص۴۵۴.
- ↑ عابدینی، «روایات و شرط اسلام در ذبحکننده»، ص۷.
- ↑ فهامی و دیگران، «اعتبار و ارزش شهرت روایی از منظر امامیه و اهلسنت»، ص۴۵۲.
- ↑ غزالی، المستصفی فی علم الاصول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۷.
- ↑ امام خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۶۴؛ غزالی، المستصفی فی علم الاصول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۷.
- ↑ خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۶۴؛ سبحانی، المحصول فی علم الاصول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۹۸
یادداشت
- ↑ ظنون خاص یا امارات معتبر ظنی، در مقابل ظنون مطلق (مقدمات انسداد) و ظنون غیرمعتبر قرار دارند. ظنون بهخودیخود حجیت ندارند و ظنون خاص از جمله ظنونی است که شارع حجیت آن را تصحیح کرده و آن را بهمنزله علم قرار داده است. (مظفر، اصول الفقه، مکتب الاعلام الاسلامی، ج۲، ص۲۰ و ۳۲.)
منابع
- امام خمینی، سید روحالله موسوی، التعادل و الترجیح، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- بروجردی، سید حسین، نهاية الأصول، تقریر محمدعلی منتظری، قم، الحکمه، ۱۳۷۵ش.
- جمعی از محققان، فرهنگنامه اصول فقه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۸ش.
- خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الاصول، تقریر محمد سرور واعظ حسینی البهسودی، قـم، مؤسسة احیاء آثار السید الخوئی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- سبحانی، جعفر، أُصول الحديث وأحكامه في علم الدّرايه، قم، دار إحياء التراث العربي، بیتا.
- سبحانی، جعفر، المحصول فی علم الاصول، تقریر سید محمود لجلالی مازندرانی، قم، موسّسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۴ق.
- عابدینی، احمد، «روایات و شرط اسلام در ذبحکننده»، در فصلنامه فقه و علوم وابسته، شماره ۶، ۱۳۷۴ش.
- غزالی، محمد، المستصفی فی علم الاصول، قم، دارالکتب العالمیه، ۱۴۱۳ق.
- فقیهیصدر، محمد، و عباسعلی سلطانی و حسین ناصری مقدم، «نارسائی شهرت روایی در عرصه فقه و حدیث»، در فصلنامه مطالعات اسلامی: فقه و اصول، سال ۴۵، شماره ۹۳، تابستان ۱۳۹۲ش.
- فهامی، فریبا، و محمدرسول آهنگران و عبدالصمد علیآبادی، «اعتبار و ارزش شهرت روایی از منظر امامیه و اهلسنت و کاربرد آن»، دوفصلنامه پژوهشنامه مذاهب اسلامی، شماره۱۶، پاییز و زمستان ۱۴۰۰ش.
- قلیزاده، احمد، واژهشناسی اصطلاحات اصول فقه، تهران، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نور الاصفیاء، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- مظفر، محمدرضا، أصول الفقه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، بیتا.
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامى، بیتا.