پرش به محتوا

بیعت عقبه

(تغییرمسیر از پیمان عقبه)

بیعت عَقَبه به دو پیمان مردم یثرب با پیامبر اسلام پیش از هجرت اشاره دارد که طبق آن دو پیمان، عده‌ای از مردم یثرت با پیامبر عهد بستند که خدا را پرستش کنند، از گناهان بپرهیزند و در همه حال از او حمایت کنند و پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، حافظ جان و خانواده پیامبر(ص) باشند. این دو بیعت، به‌دلیل محل برگزاری آن، به «عقبه» مشهور شده است.

در بیعت عقبه اول، دوازده نفر از قبایل اوس و خزرج در سال دوازدهم بعثت با پیامبر(ص) بیعت کردند. پس از این بیعت، پیامبر(ص) مصعب بن عمیر را به مدینه فرستاد تا دین اسلام را به آنان آموزش دهد. بنابر کتاب‌های تاریخی، در بیعت عقبه دوم، حدود هفتاد مرد و دو زن از اهالی یثرب با پیامبر(ص) عهد بستند و با اشاره به قطع پیمان‌های قبلی خود با یهود، از پیامبر(ص) خواستند پس از پیروزی، آنان را رها نکند. در عقبه دوم، دوازده نفر از یثربیان (نه نفر از خزرج و سه نفر از اوس) به‌عنوان نقبا انتخاب شدند تا امور مسلمانان را اداره کنند.

برخی از مفسران آیات ۲۳ سوره احزاب، ۷ سوره مائده و ۱۵ سوره احزاب را اشاره‌ای به این پیمان‌ها دانسته‌اند.

چگونگی شکل‌گیری پیمان‌های عقبه

بیعت عقبه، دو پیمان به فاصله یک سال، که در سال دوازدهم و سیزدهم بعثت، با عده‌ای از مردم یثرب و پیامبر اسلام منعقد شد.[۱] این پیمان‌ها به دلیل برگزاری در محلی با نام عقبه مشهور به پیمان عقبه شد،[۲][یادداشت ۱] و در توضیحی دیگر، این پیمان در سرزمین منا برگزار شد،[۳] اما چون پیمان دوم آن بعد از پیمان اول انجام شد، پیمان عقبه نامیده شد.[۴]

به گفته تاریخ‌نویسان، پیامبر اسلام(ص) در موسم حج سال یازدهم،[۵] با شش نفر از خزرجی‌ها ملاقات کرد،[۶] و بنابر نقل دیگر، پنج نفر از خزرج و یک نفر از قبیله اوس بودند.[۷] پیامبر(ص) رسالت خود را به آنان اعلام کرد،[۸] آنها را به اسلام دعوت کرد و برایشان قرآن خواند.[۹] این افراد، پیامبری او را پذیرفتند، مسلمان شدند[۱۰] و با توجه به اختلافات میان قبایل اوس و خزرج، به پیامبر پیشنهاد کردند که در مکه بماند و سال بعد در موسم حج نزد آنان بیاید تا قومشان را به اسلام دعوت کند.[۱۱]

بیعت عقبه اول

بنابر منابع تاریخی، در سال دوازدهم بعثت و در موسم حج، دوازده نفر از دو قبیله اوس و خزرج در محل عقبه با پیامبر اسلام(ص) دیدار کرده و با او بیعت کردند.[۱۲] بر اساس کتاب وقایع السنین، در برخی از منابع تعداد شرکت‌کنندگان تا ۱۶ نفر نیز ذکر شده است.[۱۳]

گفته شده که از قبیلۀ خزرج، اَسعَد بن زُرارة، عَوف بن حارث و برادرش مُعاذ، ذَکوان بن عبدقیس، رافع بن مالک، عبادة بن صامت، ابوعبدالرحمن یزید بن ثَعلَبَة، عباس بن عبادة بن نَضلَة، عُقبَة بن عامر بن نابی، قُطبَة بن عامر بن حدیده، و از قبیله اوس، ابوالهیثم بن تَهَّیان و عُوَیم بن ساعدة در این بیعت شرکت داشتند.[۱۴]

مفاد بیعت اول عقبه، شامل تعهد به پرستش خدا بدون شریک قائل شدن، پرهیز از دزدی، زنا و کشتن فرزندان، خودداری از بهتان و اطاعت از پیامبر(ص) در امور خیر بود. در منابع آمده که در صورت وفاداری به این بیعت، بهشت به آنها وعده داده شده و در صورت خیانت، بخشش یا عذاب آنان بر عهده خدا قرار دارد.[۱۵] در کتاب‌های تاریخی، از این بیعت به عقبه اول[۱۶] و همچنین بیعة النساء یاد می‌شود.[۱۷]

بر اساس نقلِ‌های تاریخ‌نویسان، پس از بازگشت اهالی یثرب، پیامبر اسلام مصعب بن عمیر را برای آموزش قرآن، اقامه نماز و آموزش دین به یثرب فرستاد.[۱۸] گفته شده که زمان اعزام مصعب بن عمیر به یثرب، پس از بیعت عقبه دوم بوده است.[۱۹]

بیعت عقبه دوم و قطع پیمان‌های یثربیان با یهود

در موسم حج سال سیزدهم بعثت، حدود هفتاد مرد و دو زن از اهالی یثرب،[۲۰] به‌همراه مصعب بن عمیر، به مکه رفتند و در روز میانی ایام تشریق، در محل عقبه با پیامبر اسلام(ص) بیعت کردند.[۲۱] این بیعت «بیعت عقبه دوم» یا «بیعة الحَرب» نامیده شد.[۲۲] گفته شده که امام علی(ع) و حمزه نگهبانان منطقه عقبه بوده[۲۳] و عباس بن عبدالمطلب نیز در کنار پیامبر(ص) حضور داشته است.[۲۴]

در بیعت عقبه دوم، مسلمانان یثرب متعهد شدند در سختی و آسانی از پیامبر(ص) اطاعت کنند، در فقر و ثروت انفاق کنند، امر به معروف و نهی از منکر کنند، سخن حق بگویند و از سرزنش دیگران نهراسند.[۲۵] همچنین آنان پیمان بستند که هنگام هجرت پیامبر(ص) به یثرب، همانند دفاع از جانِ زن و فرزندشان از او حمایت کنند و پاداش این وفاداری بهشت اعلام شد. از سوی دیگر، یثربیان با اشاره به قطع پیمان‌های قبلی خود با یهود، از پیامبر خواستند پس از پیروزی آنان را رها نکند، و پیامبر(ص) در پاسخ گفت: «خون من خون شما، و حرمت من حرمت شماست. من از شما هستم و شما از من. با هر که بجنگید می‌جنگم و با هر که صلح کنید صلح خواهم کرد.»[۲۶]

پس از بیعت عقبه دوم، دوازده نفر از یثربیان -نه نفر از خزرج و سه نفر از اوس- به‌عنوان نقبا انتخاب شدند تا امور مسلمانان را اداره کنند و پیامبر(ص) آنها را مانند حواریان حضرت عیسی(ع) مسئول قوم خود معرفی کرد.[۲۷] سه یثربی پس از بیعت همراه پیامبر(ص) در مکه ماندند و پس از هجرت او به مدینه مهاجرت کردند که در منابع تاریخی از این سه نفر با عنوان مهاجری‌-انصاری یاد می‌شود.[۲۸]

بنابر تفسیر مُقاتِل بن سلیمان، «رِجالٌ» در آیه ۲۳ سوره احزاب، به بیعت‌کنندگان عقبه دوم اشاره دارد.[۲۹] همچنین «میثاق» در آیه ۷ سوره مائده، اشاره به بیعت‌کنندگان عقبه خوانده شده است.[۳۰] به همین ترتیب، «انصار» در آیه ۱۰۰ سوره توبه، اهل بیعت عقبه اول و دوم هستند،[۳۱] و آلوسی از مفسران شافعی‌مذهب، در کتاب روح‌المعانی، آیه ۱۵ سوره احزاب را اشاره به عهدی می‌داند که در جنگ بدر یا در عقبه قبل از هجرت پیامبر با پیامبر بسته شد.[۳۲]

پانویس

  1. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۱.
  2. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۷۵.
  3. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱۸.
  4. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۰.
  5. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۲۳.
  6. مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۰.
  7. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۷۴.
  8. ابن‌أثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ص۹۶-۹۵.
  9. مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۰.
  10. مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۰.
  11. ابن‌أثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ص۹۶-۹۵.
  12. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۳۱؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۰.
  13. حسینی‌ خاتون‌آبادی، وقایع السنین والاعوام، ۱۳۵۲ش، ج۱، ص۵۳.
  14. ابن‌حیان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۹۴؛ ابن‌عبدالبر، الدرر فی اختصار المغازی والسیر، ۱۴۱۵ق، ص۶۷؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۰.
  15. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۳۳.
  16. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۰.
  17. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۵۵؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۷۴.
  18. ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۳.
  19. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۳۹.
  20. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۶۶.
  21. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۵۹-۴۵۸؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۱.
  22. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۵۴.
  23. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۳.
  24. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۴۱.
  25. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۴۷؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۳.
  26. بیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۴۴۲.
  27. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۵۲.
  28. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۴۶۵-۴۶۰.
  29. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۴۸۴.
  30. زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۱۲.
  31. شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۱۸۵.
  32. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۱۵۹.

یادداشت‌ها

  1. عَقَبه در لغت به معنای گردنه آمده است (قرشی، قاموس، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۳.) گفته شده فاصله عقبه با مکه حدود پنج کیلومتر است (یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۶۵م، ج۳، ص۶۹۲-۶۹۳.)

منابع

  • آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌أثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌حیان، محمد بن حیان، کتاب الثقات، تحقیق محمد عبد المعید خان، حیدر آباد، نشر وزارة المعارف للحکومة العالیة الهندیة، ۱۳۹۳ق.
  • ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌شهر‌آشوب، محمد بن علی، مناقب آل‌أبی‌طالب(ع)، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الدرر فی إختصار المغازی والسیر، تحقیق شوقی ضیف، قاهره، وزارة الاوقاف المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویة، تصحیح مصطفی سقا، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض الزرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ق.
  • حسینی خاتون‌آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والأعوام، گزارش‌های سالیانه از تاریخ خلقت حضرت آدم(ع) تا سال ۱۱۹۵ هجری، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۹ق.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۱۸ق.
  • شاه‌عبدالعظیمی، حسین، تفسیر إثنی عشری، تهران، نشر میقات، ۱۳۶۳ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری: تاریخ الامم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۳۸۷ق.
  • قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح و مقدمه سید طیب موسوی جزایری، قم، مؤسسة دار الکتاب للطباعة و النشر، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق محمود عبدالله شحاته، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبي صلى الله عليه وسلم من الأحوال والأموال والحفدة والمتاع، تحقیق محمد عبدالحمید نمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ص۱۴۲۰ق.
  • یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، تصحیح فردیناند وویتنفلد، فرانکفورت، معهد تاریخ العلوم العربیة والإسلامیة، ۱۹۹۴م.