انقلاب اسلامی ایران
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۳ توسط کاربر:Alikhani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
نامهای دیگر | انقلاب ۱۳۵۷ش و انقلاب ۱۹۷۹م ایران |
---|---|
طرفین | حکومت پهلوی و مردم ایران به رهبری امام خمینی |
زمان | ۱۳۴۱ش تا ۱۳۵۷ش |
نتایج | برپایی نظام جمهوری اسلامی و سقوط نظام پادشاهی |
انقلاب اسلامی ایران، قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی، از مراجع تقلید شیعه که موجب سقوط نظام پادشاهی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ش برابر با ۱۹۷۹م شد.
آغاز این حرکت با اعتراضات امام خمینی و دیگر علمای دینی به رفتارهای خلاف دین دستگاه حکومتی از سال ۱۳۴۱ش آغاز شد. در عاشورای سال ۱۳۴۲ش امام خمینی در مدرسه علمیه فیضیه قم سخنرانی کرد و در پی اعتراضات تند به حکومت بازداشت شد. این واقعه موجب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش و حرکتهای اعتراضی مردم و درگیری با مأموران حکومتی در برخی از شهرهای ایران شد و در نتیجه کشتار برخی معترضان گردید.
اعتراض مجدد امام خمینی به لایحه کاپیتولاسیون باعث دستگیری دوباره وی در سیزده آبان ۱۳۴۳ش و تبعیدش به ترکیه و پس از آن نجف گردید. مبارزات انقلابیون در خفا ادامه یافت تا این که درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی در آبانماه ۱۳۵۶ش باعث علنی شدن دوباره مخالفتهای مردم با نظام سلطنتی شد.
انتشار مقالهای با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات (۱۷دی ۱۳۵۶ش) که در آن به مراجع تقلید شیعه و به خصوص امام خمینی توهین شده بود، موجب تشدید حرکتهای اعتراضی گردید. برخورد خشن و مسلحانه مأموران حکومت پهلوی در ۱۹ دی ۱۳۵۶ش در قم به گسترده شدن اعتراضات و سرایت آن به شهرهای دیگر انجامید. از این تاریخ به بعد با برگزاری چهلم کشتهشدگان واقعه ۱۹ دی قم و کشته شدن تعدادی در ۲۹ بهمن در تبریز[۱] یکی پس از دیگری با بزرگداشت چهلم کشته شدگان شهرهای دیگر، کشور ایران دستخوش درگیریهای گسترده و سراسری شد. با تشدید اعتراضات مردمی، محمدرضا پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ش ایران را ترک کرد.[۲]
امام خمینی که از عراق به پاریس هجرت کرده بود و با مصاحبهها و پیامهای خود انقلاب را رهبری میکرد، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ش به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن همان سال نظام پادشاهی رسماً سقوط کرد.
مخالفتها با حکومت پهلوی
مخالفت با حکومت محمدرضا پهلوی در ایران از دهه ۱۳۳۰ش آغاز شد. ملی شدن صنعت نفت، مبارزات و ابراز مخالفت توسط آیتالله کاشانی و فعالیتهای انقلابی جمعیت فدائیان اسلام به رهبری سید مجتبی نواب صفوی از این جملهاند.[۳] این مبارزات به استثنای حرکت فدائیان اسلام، در راستای تغییر حاکمیت در ایران نبودند و عمدتا در مدتزمانی کوتاهی جریان داشتند. فدائیان معتقد بودند که حرکت کلی حکومت بر خلاف دین اسلام و مذهب تشیع است.[۴] تا اواسط دهه ۱۳۴۰ش مخالفت مؤثری با حکومت پهلوی رخ نداد و قدرت مطلق سیاسی و اجتماعی در اختیار شاه بود. پس از آغاز این دهه بود که رخدادهایی موجب آغاز اعتراضات علما و در پی آن عموم مردم ایران در برابر حکومت گردید.[۵]
تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
در ۱۶ مهر ۱۳۴۱ش لایحهای با عنوان انجمنهای ایالتی و ولایتی به تصویب هیئت دولت رسید.[۶] این قانون در موادی مربوط به انتخابات، شرط مسلمان و مرد بودن را از کاندیداها و انتخابکنندگان و نیز سوگند انتخابشوندگان به قرآن را حذف کرده بود.[۷] تصویب چنین مواردی مخالفتهای صریح علما بهویژه آیتالله خمینی را در پی داشت. پس از جلسهای مشورتی آیتالله خمینی، آیتالله محمدرضا گلپایگانی و آیتالله سید کاظم شریعتمداری، طی تلگرافهایی اعتراض خود را نسبت به لایحه مزبور ابراز داشته و خواهان الغای سریع این مصوبه شدند.[۸] رژیم در هفتم آذر همان سال، طی جلسهای لغو تصویبنامه ۱۳۴۱/۷/۱۶ را اعلام و علما و مراجع قم را شبانه و طی تلگرف از تصمیم خود آگاه کرد.[۹]
انقلاب سفید
۱۶ مهر ۱۳۴۱ | صدرو بیانیه علیه تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی |
۱۱ آذر ۱۳۴۱ | صدور بیانیه بعد از لغو قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی |
۲ بهمن ۱۳۴۱ | تحریم رفراندوم «انقلاب سپید» |
۲فروردین۱۳۴۲ | حمله ماموران امنیتی به مدرسه فیضیه |
۱۳ خرداد۱۳۴۲ | سخنرانی در روز عاشورا در مدرسه فیضیه |
۱۵ خرداد۱۳۴۲ | قیام ۱۵ خرداد و بازداشت امام خمینی |
۴ تیر۱۳۴۲ | انتقال امام از پادگان قصر به سلولی در عشرت آباد |
۲۱فروردین۱۳۴۳ | سخنرانی در مسجد اعظم قم پس از آزادی |
۴ آبان۱۳۴۳ | سخنرانی در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون |
۱۳ آبان ۱۳۴۳ | بازداشت و تبعید به ترکیه |
۲۱ آبان ۱۳۴۳ | انتقال از آنکارا به بورسا در ترکیه |
۱۳ مهر۱۳۴۴ | انتقال از ترکیه به بغداد در عراق |
۱۶ مهر۱۳۴۴ | حرکت از سامرا به کربلا |
۲۳ مهر۱۳۴۴ | ورود به نجف |
۲۳ آبان۱۳۴۴ | آغاز تدریس در حوزه علمیه نجف |
۱ بهمن۱۳۴۸ | آغاز درسهای ولایت فقیه (حکومت اسلامی) در نجف |
۱۷ دی۱۳۵۶ | انتشار مقاله توهینآمیز نسبت به امام خمینی در روزنامه اطلاعات |
۱۹ دی۱۳۵۶ | سرکوب راهپیمایی اعتراضی مردم قم |
۲ مهر۱۳۵۷ | محاصره منزل امام در نجف توسط ماموران حکومتی عراق |
۱۰ مهر۱۳۵۷ | حرکت از عراق به سمت کویت و ممانعت دولت کویت از ورود ایشان به کویت |
۱۳ مهر۱۳۵۷ | حرکت از عراق به پاریس |
۲۲ دی۱۳۵۷ | صدور دستور تشکیل شورای انقلاب |
۱۲ بهمن۱۳۵۷ | بازگشت به ایران بعد ۱۵ سال تبعید |
۱۵ بهمن۱۳۵۷ | نصب مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت |
۲۲ بهمن۱۳۵۷ | پیروزی انقلاب اسلامی در ایران |
۱۱ دی ۱۳۶۷ | نامه به گورباچف |
سال ۱۳۴۲ش محمدرضا پهلوی پروژهای با عنوان انقلاب سفید آغاز کرد و قانونی در شش بند اصلی که بعدها به هجده بند رسید را در معرض رفراندوم عمومی گذاشت. برخی تغییراتی که قرار بود در سایه این انقلاب رخ دهد عبارت بودند از: اصلاحات ارضی و الغای نظام ارباب و رعیتی؛ ملی کردن جنگلها و مراتع؛ تبدیل کارخانههای دولتی به شرکتهای سهامی و فروش سهام آنها جهت تضمین اصلاحات ارضی؛ مشارکت کارگران در سود خالص کارخانهها؛ تجدیدنظر اساسی در قانون انتخاب به منظور اعطای حقوق کامل و برابر سیاسی به زنان؛ ایجاد سپاه دانش، به منظور سوادآموزی و اشاعۀ فرهنگ در روستاها.[۱۰]
بار دیگر آیت الله خمینی اعتراض خود را آشکار نمود و در پاسخ به استفتایی در زمینه رفراندوم به دو اشکال شکلی و ماهوی اشاره کرده بود:
- اشکالات شکلی عبارت بودند از: عدم پیشبینی رفراندوم در قانون اساسی و در نتیجه عدم صلاحیت رژیم در برگزاری آن، ناآگاهی مردم از ماهیت پنهان انقلاب سفید، ارعاب و تطمیع مردم توسط رژیم برای شرکت در انتخابات، احتمال تقلب در رأیگیری.[۱۱]
- از لحاظ ماهوی: این پروژه از آنجا که با مشورت و هماهنگی آمریکا و غرب شکل گرفته بود در نتیجه با استقلال کشور در تضاد و در راستای منافع بیگانگان پیش خواهد رفت.[۱۲]
دوم بهمن ۱۳۴۱ش امام در اعلامیهای مخالفت با این طرح و رفراندوم را با ذکر دلایل اعلام کرد و انقلاب سفید را در برابر احکام اسلامی بیاعتبار دانست.[۱۳] همزمان چند تن از مراجع دیگر مانند گلپایگانی، خویی، خوانساری، بهبهانی و شریعتمداری نیز اعلامیههایی در محکومیت و تحریم رفراندوم منتشر کردند.[۱۴] شاه که در یک سخنرانی تبلیغاتی مخالفان را ارتجاع سیاه خطاب کرده بود[۱۵] روز ۴ بهمن به قم سفر کرد ولی هیچ یک از روحانیون برجسته حتی تولیت حرم حضرت معصومه(س) در دوره پنجم، ابوالفضل مصباح التولیه (۱۳۳۲/۲/۲۸– ۱۳۴۴/۱۲/۳)در مراسم استقبال حاضر نشدند.[۱۶] شاه از زیارت حرم نیز خودداری کرد و در برابر صحن طی نطق تندی، مجددا به روحانیت توهین کرد و این گروه را مانع پیشرفت خطاب کرد. رفراندوم در ۶ بهمن انجام گرفت. حکومت اعلام کرد که با استقبال پرشور و بینظیر روبرو گردیده و با ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار رأی موافق در مقابل ۴ هزار و ۱۵۰ رأی مخالف به تصویب ملت رسید.[۱۷] روحانیون در مواجهه با این وضعیت به پیشنهاد امام خمینی تصمیم گرفتند که ماه رمضان آن سال را که از روز بعد از رفراندوم شروع میشد بهعنوان اعتراض به دولت، از رفتن به مساجد خودداری نمایند و برای جلب نظر عمومی در تمام ماه رمضان مساجد تعطیل شود.[۱۸]
واقعه مدرسه فیضیه
به دنبال تنشهای ایجاد شده، آیت الله خمینی طی اعلامیهای اعلام کرد: «دستگاه حاکمه میخواهد با تمام کوشش به هَدمِ احکام ضروریهٔ اسلام قیام و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر میاندازد. لذا اینجانب عید نوروز را بهعنوان عزا و تسلیت به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) جلوس میکنم و به مردم اعلام خطر مینمایم.»[۱۹]
عصر ۲ فروردین ۱۳۴۲ مصادف با شهادت امام صادق(ع)، (۲۵ شوال ۱۳۸۲ق) مجلس سوگواری از طرف آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه برگزار شد. تعدادی از وابستگان شاه در دو گروه ۷۰ و ۳۰ نفری در دو طرف مجلس قرار گرفته بودند و به نوبت صلوات میفرستادند.[۲۰] پس از پایان سخنرانی حاج شیخ مرتضی انصاری(۱۳۲۱یا ۱۳۲۳-۱۳۹۱ق. خطیب مشهور شیعه) یکی از آنها فریاد زد «برای سلامتی شاهنشاه آریامهر صلوات» مردم به هیجان آمدند و درگیری شروع شد.[۲۱] کماندوها و افراد حکومت به هر طلبهای که میرسیدند از وی میخواستند که «جاوید شاه» بگوید سپس وی را زیر مشت و لگد گرفته و کتک میزدند. عدهای طلاب به طبقه فوقانی مدرسه رفته و با پرتاب سنگ و آجر به کماندوها حمله کردند. مهاجمان به طبقه بالا رفته و در آنجا ضمن درگیری و مضروب ساختن تعدادی از آنها، چند نفر را از جمله سید یونس رودباری از بالا به پائین انداختند.[۲۲] مأموران شاه کتابها را پاره کردند و لوازم و اثاث طلاب را به میان صحن مدرسه ریختند.[۲۳] در پی این جریان آیت الله خمینی اعلامیه علیه شاه صادر کرد: «اینان با شعار «شاهدوستی» به مقدسات مذهبی اهانت میکنند. شاهدوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ «شاهدوستی» یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانههای اسلام و محو آثار اسلامیت... با این احتمال، تقیه، حرام است؛ و اظهار حقایق، واجب...»[۲۴]
۱۵ خرداد ۱۳۴۲
آیت الله خمینی در بعد از ظهر عاشورای سال ۱۳۸۳ق (۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ ش) با اعلام قبلی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه قم حاضر شد و در سخنانی پس از شرح رخداد کربلا با تشبیه حمله مدرسه فیضیه به این واقعه، شاه را مورد انتقاد قرار داد.[۲۵] در پی این سخنرانی، نیروهای حکومت پهلوی وی را دستگیر و شبانه به تهران بردندسید حسن طباطبایی قمی از مشهد و بهاءالدین محلاتی از شیراز دو روحانی دیگری بودند که دستگیر و به تهران منتقل شدند.[۲۶] صبح روز پانزدهم خرداد، مردم قم و سایر شهرها در واکنش به دستگیری امام خمینی دست به اعتراض زدند. مأموران نظامی به تظاهرکنندگان تیراندازی کرده و معترضان نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند. تعدادی از مردم کشته و مجروح شدند. علما هم با ارسال تلگراف، صدور اعلامیه و فرستادن نامه اعتراض خود را ابراز نمودند.[۲۷] برخی از علما نیز به تهران مهاجرت کردند.[۲۸] در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ش، پس از سالگرد واقعه فیضیه آیت الله خمینی آزاد شد و به منزل خود در قم منتقل شد.[۲۹]
لایحه کاپیتولاسیون
در تیر ۱۳۴۳ محمدرضا شاه به آمریکا رفت و مورد استقبال مقامات آمریکایی قرار گرفت. حاصل این سفر و مذاکرات اعطای کمکهای نظامی آمریکا در برابر وضع قانون کاپیتولاسیون( به فرانسوی capitulations) یا مصونیت قضایی نظامیان آمریکا در ایران بود. [۳۰] ۲۱ مهر سال ۱۳۴۳ مجلس شورای ملی لایحه کاپیتولاسیون را تصویب کرد. ۴ آبان ۱۳۴۳ آیت الله خمینی در سخنرانی تندی به انتقاد پرداخت: "اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را وسط بازار ترور کند... دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند... اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست خواهد شد...".[۳۱] به دنبال این سخنرانی، آیت الله خمینی شب ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ش شبانه دستگیر و بلافاصله به ترکیه تبعید شد. لایحه کاپیتولاسیون با انقلاب ۵۷ و تشکیل شورای انقلاب ملغی شد.[۳۲]
اوجگیری و پیروزی انقلاب
در۱۱ آبان سال ۱۳۵۶ش سید مصطفی خمینی فرزند آیت الله خمینی، به طرز مشکوکی در نجف درگذشت.[۳۳] مخالفان حکومت پهلوی، دستگاههای امنیتی را عامل قتل او میدانستند. با برگزاری مجالس بزرگداشت برای او، مخالفتها در ایران اوج گرفت.[۳۴]
«ایران و استعمار سرخ و سیاه» نام مقالهای بود که در ۱۷ دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات با امضای «احمد رشیدی مطلق» منتشر شد. این مقاله که با نام مستعار نوشته شده بود،[یادداشت ۱] حاوی مطالبی تند علیه آیتالله خمینی بود و او را مردی «بیاعتقاد» و «وابسته و سرسپرده به مراکز استعماری» نامیده بود. انتشار این مقاله با اعتراضات زیادی روبرو شد و نقطه عطفی در شتاب گرفتن ناگهانی اعتراضات به حکومت پهلوی شد.[۳۵] مأموران دولتی در ۱۹ دی ۱۳۵۶ش. به مردم و روحانیون معترض قم تیراندازی کردند و تعدادی از مردم نیز کشته شدند. اعتراض مردم شهرهای دیگر به این کشتار باعث شدت گرفتن درگیریها و اعتراضات شد. در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ش مأموران دولتی تعداد زیادی از تظاهر کنندگان را در میدان ژاله(میدان شهدای کنونی) تهران کشتند.
امام خمینی در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۷ش مجبور به ترک عراق[۳۶] و اقامت در فرانسه شد.امکانات ارتباطی در فرانسه باعث تقویت ارتباط انقلابیون با رهبری انقلاب شد. در ۲۶ دی ۱۳۵۷ش محمدرضا پهلوی مجبور به خروج از کشور شد و کمتر از بیست روز در ۱۲ بهمن امام خمینی پس از ۱۴ سال و ۸۹ روز تبعید به ایران بازگشت و ده روز بعد، در ۲۲ بهمن نظام سلطنتی پهلوی به طور رسمی سقوط کرد.
روحانیان مخالف انقلاب
تعدادی از روحانیون، در قبال حکومت پهلوی، دیدگاهی متفاوت با دیدگاه امام خمینی داشتند. آنان را میتوان در سه دسته جای داد:
۱- روحانیت وابسته به حکومت: بیشتر میان روحانیون درجه سوم و چهارم و به صورت استثنا میان روحانیون درجه دوم نیز چنین افرادی وجود داشت. بیشتر افراد وابسته، روحانیونی بودند که در ادارات اوقاف یا دفاتر ازدواج و طلاق مشغول به کار بوده و به نوعی مجبور بودند در خدمت رژیم باشند. طبعاً شمار آنان اندک نبود. چندان که نقش آنان نیز در ایجاد ارتباط میان مردم با دربار به صورت دعا برای شاه یا رفتن در مراسم استقبال و همراهی شاه در حرمهای زیارتی برای رژیم ارزشمند بود. اینها گروهی بودند که دربار به حمایت از آنها دلبسته بود تا هم از داخل یکپارچگی روحانیت را در برابر رژیم بشکنند و هم سدی در برابر کمونیستها باشند.[۳۷]
۲- گرایشی که از دخالت در سیاست پرهیز داشت و تنها مواقع بسیار خاصی به دلایلی برای پادرمیانی یا چیزی شبیه آن، ممکن بود به نوعی حرکت سیاسی دست بزند. این جریان که به گونهای خاص تقدس گرا و گاه ولایتی بود به دلایل مختلف و از جمله همین تقدس گرایی، غیرسیاسی شده بود.[۳۸]
برخی از رهبران انجمن حجتیه نیز به لحاظ فکری یا از روی تقیه ظاهرا همین گونه میاندیشیدند و بر این باور بودند که اساسا حکومت را نمیتوان به غیر معصوم سپرد. رویکرد تاریخی مرجعیت در روزگار پس از مشروطه نیز چنین اقتضایی داشت.[۳۹]
مطهری و تفاوت میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی:
انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدف، اسلام و ارزشهای اسلامی است، انقلاب و مبارزه برای برقراری ارزشهای اسلامی است، یعنی مبارزه برای ما هدف نیست وسیله است... اما عدهای میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی اشتباه میکنند یعنی برای آنها مبارزه و انقلاب هدف است، اسلام وسیلهای است برای مبارزه و انقلاب. نتیجهاش این است که از اسلام هر چه آنها را در مسیر مبارزه قرار بدهد آن را قبول میکنند و هر چه از اسلام- لااقل فکر میکنند- آنها را در مسیر مبارزه قرار ندهد آن را از اسلام طرد میکنند.
مرتضی مطهری، آینده انقلاب سلامی ایران، ص۹۲.
۳- گروهی از روحانیون بودند که در عین مخالفت با پهلوی و مظاهر فساد آن، حاضر به ورود در یک مبارزه قهرآمیز و تند نبودند. مبانی این گروه نیز متفاوت و انگیزههایشان مختلف و درجه دخالتشان هم در سیاست متفاوت بود.[۴۰]
باورهای شیعی در انقلاب
رهبری انقلاب اسلامی مرجع تقلید بود و سایر رهبران مبارزه نیز تحصیلکردگان حوزه علمیه بودند. بسیاری از مراجع تقلید وقت نیز با انقلاب همراهی میکردند. تعداد زیادی از اساتید و مدرسان حوزههای علمیه به خصوص حوزه علمیه قم جزو مبارزان بودند و بیانیههایی علیه سلطنت پهلوی صادر میکردند.[۴۱]
مهمترین راهپیماییها علیه نظام سلطنتی در روزهای تاسوعا و عاشورا سال ۱۳۵۷ش اتفاق افتاد که مردم برای عزاداری واقعه کربلا و امام حسین(ع) به خیابانها آمده بودند. مساجد و حسینیهها از پایگاههای اصلی مخالفان به شمار میرفتند.[۴۲]
یکی از مهمترین شعارها و خواستههای انقلابیون طلب حکومت اسلامی یا جمهوری اسلامی بود.
نظریه ولایت فقیه
نظریه ولایت فقیه از مبانی نظری انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی است. بر اساس این نظریه حکومت و اداره جامعه بر عهده فقیهان است و شخص دیگری نمیتواند متولی حکومت باشد. امام خمینی که رهبری بخش مهمی از مخالفتها با حکومت پهلوی را داشت در دوران تبعید در نجف، نظریه ولایت فقیه را تببین کرد. مجموعه گفتههای او به صورت کتاب و جزوه و نوار کاست به ایران رسید.
جشنهای سالگرد انقلاب اسلامی
در ایران، فاصله میان ۱۲ بهمن (سالروز بازگشت امام خمینی از تبعید به ایران) تا ۲۲ بهمن (روز سقوط حکومت پهلوی) به دهه فجر نامگذاری شده است.[۴۳] در این ایام به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی جشنهای متعددی در مناطق مختلف ایران برگزار میشود.[۴۴] همچنین روز ۲۲ بهمن در ایران تعطیل رسمی است. طرفداران نظام جمهوری اسلامی در این روز به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در شهرهای مختلف ایران راهپیمایی میکنند.
پانویس
- ↑ مروری بر تحریم نوروز سال ۵۷ و برگزاری اربعین شهدای تبریز، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
- ↑ تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ عمید زنجانی، انقلاب اسلامی ایران، ص۱۱۳-۱۲۱.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ خلجی، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۲.
- ↑ منصوری، آشنایی با انقلاب اسلامی ایران، ص۱۵۲-۱۵۳.
- ↑ عمید زنجانی، انقلاب اسلامی ایران، ص۱۳۵.
- ↑ پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۱۳۷۱. ص۱۳۱- ۱۴۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۶۱، ج۱، صص۲۴-۲۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۶۱، ج۱، ص۷۷.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۳.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴، ج ۱، صص۵۷-۶۰.
- ↑ منصوری، آشنایی با انقلاب اسلامی ایران، ص۱۵۵.
- ↑ تولیتهای آستان مقدس قم، مرکز آستان حضرت معصومه(س).
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۷.
- ↑ روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ۱۳۶۱ش، ص۲۸۴.
- ↑ صحیفۀ امام خمینی، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ باقری، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۱.
- ↑ باقری، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۵.
- ↑ منصوری، ۱۳۷۶ش، ص۱۲۹.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، بیتا، ج۳، ص۲۶۵-۲۶۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، صص ۱۷۹-۱۷۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۲۴۸-۲۴۳.
- ↑ فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ۱۳۷۹، ص۱۳۱.
- ↑ سلیمانی، ۱۳۷۶ش، ص۱۹۶.
- ↑ ماهنامهٔ اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر، خرداد ۱۳۸۲، شمارهٔ ۹، ص۳۰.
- ↑ عمید زنجانی، انقلاب اسلامی ایران، ص۱۵۱.
- ↑ بررسی فرآیند تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس سنا و شورای ملی، پرتال امام خمینی.
- ↑ روحانی (زیارتی)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ۱۳۶۳ش. ص۷۰۸.
- ↑ عمید زنجانی، انقلاب اسلامی ایران، ص۱۵۳-۱۵۵.
- ↑ باقی، عماد الدین، ۱۳۷۶.
- ↑ بازتابها و پیامدهای رحلت اسرارآمیز آیت الله مصطفی خمینی به روایت اسناد، ۱۳۸۹ ش.
- ↑ شاهدی مظفر، روزنامه ایران سال نوزدهم، ش ۵۵۵۷ (۲۳ دی ۱۳۹۲): ص۱۰.
- ↑ «روایت امام خمینی: من نه از دولت عراق و نه از دولت کویت گلایه ای ندارم چون آنها ملتزم بودند به قراردادهایشان عمل کنند»، پرتال امام خمینی.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک.
- ↑ وقایع عاشورا و تاسوعای سال ۵۷، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- ↑ «اصطلاح «دهه فجر» ابتکار چه کسی بود؟»، عصر ایران.
- ↑ «اصطلاح «دهه فجر» ابتکار چه کسی بود؟»، عصر ایران.
یادداشت
- ↑ بنابر نقلی پرویز نیکخواه (۱۳۱۸-۱۳۵۷ش.) نویسنده مقاله بوده است. (جعفریان، معاون سازمان رادیو تلویزیون رژیم پهلوی، روزنامه اطلاعات ۲۰ اسفند۱۳۵۷ش.)
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴، ج۱.
- امام خمینی، سید روحالله، صحیفة نور، تهران، ۱۳۶۱ش.
- بازتابها و پیامدهای رحلت اسرارآمیز آیتالله مصطفی خمینی به روایت اسناد، تدوین سجاد راعی گلوجه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- باقری، علی، خاطرات پانزده خرداد (دفتر پنجم) خاطرات سید محمد کوثری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ش.
- باقی، عمادالدین، «مروری بر زندگینامه آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی»، اطلاعات (ویژه نامه)، ش ۲۲۲۷، ۱ آبان ۱۳۷۶ ش.
- پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، به کوشش شهریار ماکان، انتشارات شهرآب، ۱۳۷۱ش.
- حمید روحانی، نهضت امام خمینی، تهران واحد فرهنگی بنیاد شهید، ۱۳۶۴ش.
- خلجی، عباس، اصلاحات آمریکایی و قیام ۱۵ خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بیجا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بیتا.
- روحانی سید حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۳۶۱ش.
- روحانی، سید حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران، انتشارات راه امام، ۱۳۶۰ش.
- روزنامه ایران سال نوزدهم، ش. ۵۵۵۷ (۲۳ دی ۱۳۹۲).
- علویان، محمدتقی، شناخت حقیقت بیجا، بینا، بیتا.
- فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، از مرجعیت امام خمینی تا تبعید، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۹ش.
- ماهنامهٔ اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر، شمارهٔ ۹، خرداد ۱۳۸۲ش.
- مدنی، جلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۷ش.
- در مورد انقلاب اسلامی ایران در ویکی تابناک بیشتر بخوانید، تابناک، تاریخ بازدید: ۳ خرداد ۱۴۰۲ش.
- «اصطلاح «دهه فجر» ابتکار چه کسی بود؟»، عصر ایران، تاریخ درج مطلب: ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ش.
- «روایت امام خمینی: من نه از دولت عراق و نه از دولت کویت گلایه ای ندارم چون آنها ملتزم بودند به قراردادهایشان عمل کنند»، پرتال امام خمینی، تاریخ درج مطلب: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ش.
پیوند به بیرون