افسانه ارینب

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از ارینب دختر اسحاق)

افسانه اُرَیْنِب داستانی درباره ازدواج امام حسین(ع) با زنی به نام ارینب که یزید بن معاویه نیز عاشق و خواستگار او بود. در کتاب الامامة و السیاسة نوشته ابن قتیبه دینوری، نخستین منبع نقل داستان، آمده است: یزید عاشق ارینب، همسر عبدالله بن سلام بود. با حیله معاویه، عبدالله ارینب را طلاق داد و معاویه او را برای پسرش یزید خواستگاری کرد؛ ولی امام حسین(ع) نیز از او خواستگاری کرد و ارینب، به عقد حسین(ع) درآمد و یزید ناکام ماند. به گفته برخی منابع همچون روضة الشهدا اثر ملا حسین واعظ کاشفی، این ماجرا، موجب کینه و دشمنی یزید نسبت به امام حسین(ع) و یکی از اسباب وقوع واقعه کربلا شد.

محققانی همچون سید جعفر مرتضی عاملی این داستان را به دلایلی همچون ناسازگاری و ابهام در متن داستان، ناشناخته بودن عبدالله بن سلام، ناسازگاری شیوه طلاق امام حسین(ع) با مذهب شیعه و اشکال سندی و بی‌اعتباری منابع، ساختگی شمرده‌اند. با این حال، این داستان مورد توجه نویسندگان و شاعران بوده و آثار ادبی در این باره منتشر شده که پر از مطالب و شخصیت‌های تخیلی است.

اهمیت و جایگاه: ارتباط با واقعه کربلا

ملاحسین واعظ کاشفی در روضة الشهدا نخستین کسی است که از ارتباط این داستان با واقعه کربلا سخن گفته است.[۱] وی از افسانه ارینب به‌عنوان یکی از اسباب فرعی دشمنی یزید با حسین(ع) نام برده است.[۲] گفته شده در منابع کهن از این داستان و ارتباط آن با قیام و شهادت امام حسین(ع) سخنی به میان نیامده است.[۳]

به باور سید محسن امین، این واقعه و مانند آن موجب کینه و دشمنی بیشتر یزید با امام حسین(ع)‌ شد تا جایی که در حضور اسیران کربلا اظهار شماتت و خوشحالی کرد.[۴]

ندیم مشهدی نیز در مثنوی «تسبیح کربلا»، ماجرای ارینب را یکی از ریشه‌های کینه و دشمنی یزید با امام حسین(ع) دانسته است.[۵] به گفته برخی محققان، ندیم این واقعه را علت اصلی واقعه کربلا معرفی کرده است.[۶]

به گفته عباس محمود عقاد (۱۸۸۹-۱۹۶۴م)، نویسنده و مورخ مصری، اگر این ماجرا که در تاریخ‌های معتبر نقل‌شده، صحت داشته باشد کمبود نفرت و دشمنی میان امام حسین(ع) و یزید را تکمیل می‌کند. از نظر او می‌توان گفت به خلافت رسیدن یزید برای انتقام گرفتن از این کار امام حسین(ع) بود.[۷]

اصل ماجرا

بنا به نقل دینوری یزید بن معاویه عاشق و مشتاق به ازدواج با ارینب بنت اسحاق بود؛ ولی ارینب با پسر عمویش، عبدالله بن سلام، فرماندار عراق، ازدواج کرد. معاویه با اطلاع از علاقه یزید به ارینب، عبدالله بن سلام را احضار کرد و با کمک ابوهریره و ابودرداء به او فهماند که قصد دارد دخترش را به ازدواج او درآورد؛ اما شرط دخترش طلاق دادن ارینب است. عبدالله پذیرفت و در حضور ابوهریره و ابودرداء، ارینب را طلاق داد؛ ولی معاویه از ازدواج او با دخترش منصرف شد.

معاویه ابودرداء را برای خواستگاری ارینب به عراق فرستاد. ابودرداء پیش از خواستگاری نزد امام حسین(ع) رفت و ماجرای خواستگاری یزید را برای او تعریف کرد. امام از او خواست ارینب را برای او نیز خواستگاری کند. ارینب پس از شناختن خواستگارانش، کار خود را به ابودرداء واگذار کرد. ابودرداء حسین بن علی(ع) را محبوب‌تر دانست و ارینب با امام ازدواج کرد. پس از مدتی عبدالله بن سلام دچار تنگدستی شد و برای دریافت اموال امانتی خود نزد ارینب، به او مراجعه کرد. امام متوجه شد که آن دو همچنان به یکدیگر علاقمندند، ازاین‌رو، ارینب را سه‌طلاقه کرد و گفت که قصدش از ازدواج با ارینب، زیبایی و ثروتش نبود، بلکه تصمیم داشت او را به شوهرش بازگرداند و آنها دوباره ازدواج کردند.[۸]

بنابه گزارش دانشنامه امام حسین(ع)، این داستان به گونه‌های دیگری نیز نقل شده است که در برخی از آنها، ام خالد، دختر ابوجندل و همسر عبدالله بن عامر، در بعضی هند، دختر سهل بن عمر و همسر عبدالله بن عامر، و در برخی دیگر زینب دختر اسحاق و همسر عبدالله بن سلام محور داستان است. در هر یک از آنها خواستگاران نیز متفاوت هستند.[۹]

سیر تاریخی نقل ماجرا در منابع

نخستین منبع نقل داستان ارینب الامامة و السیاسة نوشته ابن قتیبه دینوری، مورخ و نویسنده اهل سنت در قرن سوم قمری است.[۱۰] پس از آن در منابع مختلفی همچون شرح قصیده ابن عبدون اثر ابن بَدْرُون(درگذشت پس از ۶۰۸ق)، شاعر و ادیب،[۱۱] و نهایة الارب اثر احمد بن عبدالوهاب نویری(۶۷۷-۷۳۳ق)، ادیب و مورخ،[۱۲] نقل شده است. نقل ابن بدرون چندان تفاوتی با نقل دینوری ندارد؛[۱۳] ولی در نهایة الارب، به جای ارینب، زینب ذکر شده است.[۱۴]

افسانه ارینب در قرن نهم، در کتاب روضة الشهدا اثر ملا حسین واعظ کاشفی (درگذشت ۹۱۰ق) آمده است؛ اما نقل کاشفی با نقل دینوری تفاوت‌هایی دارد؛ از جمله اسم ارینب ذکر نشده است، ارینب همسر عبدالله بن زبیر شمرده شده، شخص واسطه برای خواستگاری، ابوموسی اشعری ذکر شده و عبدالله بن عمر و ابوموسی اشعری نیز به خواستگاران ارینب افزوده شده است.[۱۵]

در سده‌های بعدی، سید محسن امین (۱۲۸۴- ۱۳۷۱ق‌)، فقیه، ادیب و شرح‌حال‌نگار شیعی در کتاب المجالس السنیة،[۱۶] فرهاد میرزا معتمدالدوله در کتاب قَمْقامِ زَخّار وَ صَمْصامِ بَتّار[۱۷] و زین العابدین رهنما، در کتاب زندگانی امام حسین(ع)[۱۸] این داستان را نقل کرده‌اند. در کتاب زندگانی امام حسین(ع)، جزئیاتی به داستان افزوده شده است که پیش از آن در منابع دیگر وجود نداشت.[۱۹] گفته شده این کتاب پر از مطالب،‌ حوادث و شخصیت‌های تخیلی است.[۲۰]

اشکالات

برخی همچون سید جعفر مرتضی عاملی (۱۳۶۴-۱۴۴۱ق)،‌ مورخ شیعی اهل لبنان، و نویسندگان دانشنامه امام حسین(ع)، داستان ارینب را ساختگی دانسته‌اند.[۲۱] برخی از دلایل ساختگی بودن این ماجرا بدین شرح است:

  1. تاریخ وفات ابودرداء با این داستان سازگاری ندارد؛ زیرا بنابر قول مشهور و صحیح، وی در دوران خلافت عثمان بن عفان (درگذشت ۳۵ق) و پیش از این ماجرا درگذشته است.
  2. بر فرض درگذشت ابودرداء پس از دوران خلافت عثمان و در سال ۳۸ یا ۳۹ق، ابودرداء باید به دیدار امام علی(ع) یا امام حسن(ع) می‌رفت نه امام حسین(ع)؛ چون آن زمان آن دو امام زنده بودند و بزرگ عراق محسوب می‌شدند.
  3. عبدالله بن سلام ناشناخته است. در کتب رجال و تاریخ، سه شخص با نام عبدالله بن سلام وجود دارد که دو نفر از آنان در قرن دوم و پس از این ماجرا بودند. شخص دیگر هم یهودی و سالخورده بود و هرگز در عراق نبوده است.
  4. شیوه طلاق امام حسین(ع) - سه‌طلاقه در یک مجلس- مطابق با شیوه اهل بیت(ع) و مذهب شیعه نیست.
  5. بزرگداشت و احترام امام حسین(ع) برای ابودرداء هنگام دیدار آنها صحیح نیست؛ چون علاقه و محبتی میان ابودرداء و اهل بیت(ع) وجود نداشت و او مورد مدح معاویه و امویان بود.[۲۲]
  6. اشکال سندی به جهت مجهول بودن راوی داستان.[۲۳]
  7. تردید در انتساب کتاب الامامة و السیاسة به ابن قتیبه دینوری[۲۴] و بی‌اعتبار بودن منابع دیگر.[۲۵]

گفته شده بر فرض صحت این داستان، ارتباطی میان آن و قیام امام حسین(ع) وجود ندارد؛ زیرا نه امام حسین(ع) و نه یزید در هیچ یک از خطابه‌ها و نامه‌های خود بدان اشاره نکرده‌اند. همچنین این ماجرا حکایت از جوانمردی و شجاعت امام حسین(ع) دارد که از حیله معاویه در جدا کردن زن شوهردار از شوهرش و به عقد یزید درآوردن، جلوگیری کرد.[۲۶]

از نظر برخی از محققان، آنچه موجب شکل‌گیری این داستان شده، ماجرای ازدواج امام حسن(ع) با هند دختر سهیل بن عمر و همسر سابق عبدالله بن عامر بوده است که به دلیل خلط نام حسن و حسین(ع) و دشمنی‌های دیرینه دو خاندان هاشم و عبدشمس، به افسانه ارینب تبدیل شده است.[۲۷] فرهاد میرزا نیز از سبط بن جوزی نقل کرده است که این واقعه میان امام حسن(ع) و عبدالله بن عامر اتفاق افتاده است.[۲۸] به گفته سید جعفر مرتضی، اشکالات مربوط به داستان ارینب،‌ به ماجرای امام حسن(ع) و هند نیز وارد است.[۲۹]

در آثار ادبی

گفته شده ماجرای ارینب‌ بیشتر مورد توجه ادیبان و هنرمندان بوده است تا مورخان.[۳۰] این ماجرا از داستان ساده و چند صفحه‌ای که در کتاب الامامة و السیاسة آمده، در اثر تحریف و تحول به کتاب‌های داستان و دفترهای شعر تبدیل شده است.[۳۱] از جمله آثار شعری، مثنوی تسبیح کربلا اثر میرزا زکی ندیم مشهدی‌(درگذشت ۱۱۶۳ق)،‌ از شاعران شیعه در قرن دوازدهم هجری قمری است که بیش از ۴۰۰۰ بیت دارد و از بیت ۶۶۱ تا ۱۱۷۳ در قالب ۵۲۰ یا ۵۷۱ بیت، داستان ارینب را به تصویر کشیده است.[۳۲] ندیم مشهدی در این مثنوی عشق یزید را عشقی هوس‌آلود توصیف و او را شماتت کرده است و در بیت ۷۰۴ چنین سروده است:

ننگ عشق است عاشقی یزید
آن شقی عاشقی چه می‌فهمید[۳۳]


گفته شده در دوره‌های اخیر به خصوص در ایران، رمان‌های مفصلی درباره افسانه ارینب نوشته شده است و کتاب زندگانی امام حسین(ع) اثر زین الدین رهنما، که رمانی تاریخی است، در این زمینه پیشتاز بوده است.[۳۴] فخیم ابهری در دهه ۱۳۵۰ش برای نخستین بار کتاب شعری مستقلی با عنوان ارینب: زیباروی عرب در این زمینه منتشر کرد.[۳۵] کتاب ارینب: زیبای عرب اثر عبدالرسول خاوری خراسانی، نمایش‌نامه کرشمه خسروانی؛ در سه پرده، اثر سید مهدی شجاعی و کتاب شعر ارینب: پریچهر عرب اثر محسن عباس‌زاده از دیگر آثاری است که در این باره منتشر شده است.[۳۶]

پانویس

  1. قنوات، «خلط روایات تاریخی: افسانه ارینب»، ص۴.
  2. کاشفی، روضة الشهداء، نوید اسلام، ص۲۶۵ و ۲۶۶.
  3. قنوات، «خلط روایات تاریخی: افسانه ارینب»، ص۴.
  4. امین، المجالس السنیة، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۳۱۸ و ۳۱۹، ۵۴۴ و ۵۴۵.
  5. جمالی، «تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه»،‌ ص۶۶.
  6. قنوات، «داستان یک داستان»،‌ ص۱۳ و۱۹.
  7. عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۵ق، ص۱۱۰-۱۱۵.
  8. ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱۵-۲۲۳.
  9. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۵۳.
  10. جمالی، «تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه»،‌ ص۷۲؛«افسانه ارینب»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  11. ابن بدرون، شرح قصیدة ابن عبدون، ۱۳۴۰ق، ص۱۷۲-‌۱۸۰.
  12. نویری، نهایة‌ الأرب، قاهره، ج۶، ص۱۸۰ - ۱۸۵.
  13. قنوات، «داستان یک داستان»،‌ ص۱۱ و ۱۲.
  14. نویری، نهایة‌ الأرب، قاهره، ج۶، ص۱۸۰ و ۱۸۱.
  15. نگاه کنید به: کاشفی، روضة الشهداء، نوید اسلام، ص۲۶۵ و ۲۶۶؛ قنوات، «داستان یک داستان»،‌ ص۱۲ و۱۳.
  16. امین، المجالس السنیة، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۳۱۸ و ۳۱۹، ۵۴۴ و ۵۴۵.
  17. معتمدالدوله، قمقام زخار و صمصام بتار، ۱۳۷۹ش، ص۲۵۲-۲۵۷.
  18. رهنما، زندگانی امام حسین(ع)، ۱۳۴۹ش، ص۱۶۲-۱۶۸ و ۱۷۹-۱۹۲، ۵۲۷-۵۳۳.
  19. قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۵.
  20. نگاه کنید به: قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۵-۱۸.
  21. مرتضی عاملی، «خرافات و اساطیر: قصة أرینب بنت اسحاق»،‌ ص‌۶۰ و۶۶؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۵۴؛ قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۰؛ قنوات، «خلط روایات تاریخی: افسانه ارینب»، ص۳-۲۵؛ جمالی، «تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه»،‌ ص۷۲.
  22. نگاه کنید به: مرتضی عاملی، «خرافات و اساطیر: قصة أرینب بنت اسحاق»،‌ ص۶۰ - ۶۶؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۵۴ و ۵۵.
  23. مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(ع)، آیا ازدواج امام حسین(ع) با ارینب، در پیش آمد قضیه کربلا نقش داشت»، وبگاه مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(ع).
  24. جمالی، «تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه»،‌ ص۷۱ و۷۲؛ قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۲۳.
  25. قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۲۳.
  26. «افسانه ارینب»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  27. قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۰.
  28. معتمدالدوله، قمقام زخار و صمصام بتار، ۱۳۷۹ش، ص۲۵۸.
  29. مرتضی عاملی، «خرافات و اساطیر: قصة أرینب بنت اسحاق»،‌ ص۶۷.
  30. قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۲۲ و۲۳.
  31. قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۰.
  32. جمالی، «تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه»،‌ ص۶۷ و ۶۸؛ قنوات، «داستان یک داستان»، ص۱۳.
  33. جمالی، «تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه»،‌ ص۶۸.
  34. قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۵.
  35. قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۹.
  36. نگاه کنید به: قنوات،‌ «داستان یک داستان»، ص۱۸-۲۲.

منابع