پرش به محتوا

سادات دشتکی

از ویکی شیعه
سادات دشتکی شیراز
اطلاعات کلی
وجه نام‌گذاریسکونت در محله دشتک شیراز از شهرهای ایران
نسبسادات حسینی
صدر خاندانعلی ابوسعید از نسل دوازدهم امام حسین(ع)
عصرحدود ۴۰۰ق
انشعاب بهمهاجرت‌هایی به مکه، حیدر آباد هند، هرات، فسا
مذهبشیعه
شخصیت‌ها
مشاهیرسید غیاث‌الدین منصور دشتکی، صدر اعظم شاه طهماسب اول
عالمانسید علی‌خان مدنی، سید صدرالدین محمد دشتکی و سید غیاث‌الدین منصور دشتکی از پایه‌گذاران مکتب فلسفی شیراز


سادات دَشتَکی شیراز از خاندان‌های علمی، مذهبی و سیاسی ایران به‌شمار می‌روند که نسب آنان به نسل دوازدهم امام حسین(ع) می‌رسد. این خاندان از قرن پنجم هجری در محله دشتک شیراز ساکن شدند و در طول تاریخ، در عرصه‌های گوناگون علمی، فلسفی، سیاسی و فرهنگی نقش‌آفرینی کرده‌اند.

در دوران صفویه، بسیاری از اعضای این خاندان که پیش‌تر پیرو مذهب اهل سنت بودند، به تشیع امامی گرویدند و در ترویج اندیشه‌های شیعی تأثیرگذار واقع شدند. مکتب فلسفی شیراز با محوریت چهره‌هایی چون سید صدرالدین محمد دشتکی، تلفیقی از فلسفه مشاء، اشراق و کلام شیعی ارائه داد و زمینه‌ساز تحولاتی شد که در حکمت متعالیه ملاصدرا به اوج خود رسید.

در عرصه سیاست، امیر غیاث‌الدین منصور دشتکی در دوران شاه طهماسب صفوی به مقام صدارت عظمی دست یافت. دیگر اعضای این خاندان نیز در دوره‌های زندیه و قاجار در مناصب حکومتی و اداری فعالیت داشتند. از جمله شخصیت‌های این خاندان می‌توان به سید صدرالدین محمد دشتکی شیرازی، سید غیاث‌الدین منصور دشتکی، سید علی‌خان مدنی، امیر جمال‌الدین عطاءالحسینی و میرزا حسن حسینی فسائی اشاره کرد که در گسترش فرهنگ شیعی، تألیف آثار علمی و تربیت شاگردان نقش ایفا کردند.

نسب‌نامه سادات دشتکی شیراز

در حدود سال چهارصد هجری قمری، علی ابوسعید، از نسل دوازدهم امام حسین(ع)، به‌همراه خانواده‌اش به شیراز مهاجرت کرد و در محله دشتک این شهر ساکن شد. از آن‌رو که نسل او در این محله می‌زیستند، فرزندانش به «سادات دشتکی» شهرت یافتند. «دشتک» یکی از محلات قدیمی شیراز بود که تا دوران کریم‌خان زند، به‌عنوان یکی از محلات مستقل این شهر شناخته می‌شد.[۱]

سادات دشتکی؛ از مهاجرت تا سکونت در شیراز

در مقدمه کتاب فارسنامه ناصری، افراد نامدار خاندان سادات دشتکی بر اساس محل اقامتشان به چهار گروه تقسیم شده‌اند:

  • گروهی مانند میرزا محمد معصوم دشتکی شیرازی که در مکه اقامت داشتند.
  • جمعی مانند نظام‌الدین احمد که به حیدرآباد دَکَن هند مهاجرت کردند.
  • گروهی که در شیراز ساکن بودند؛ برخی در همان‌جا ماندگار شدند و برخی دیگر، مانند سید علی‌خان مدنی، پس از سال‌ها اقامت در مکه و هند، به شیراز بازگشتند.
  • گروهی از این خاندان، که عمدتاً از نسل سید علی‌خان مدنی بودند، به فسا مهاجرت کرده و در مناطق مختلف آن سکونت گزیدند.[۲]

بر پایه گزارشی دیگر، شاخه‌ای از خاندان سادات دشتکی در دوره تیموری، به دعوت شاهرخ و سلطان ابوسعید تیموری، به سرپرستی امیر صدرالدین محمد دشتکی شیرازی (متوفای ۸۴۰ق) و اصل‌الدین واعظ شیرازی، به هرات مهاجرت کردند.[۳]

شیعه شدن سادات دشتکی

ذبیح‌الله صفا، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران، درباره گرایش خاندان سادات دشتکی به تشیع در دوران صفویه گزارش می‌دهد که این دودمان نیز همانند بسیاری از مردم زمان خود، پیرو مذهب اهل سنت بودند؛ اما پس از نهضت صفویان، به تشیع گرویدند.[۴]

رسول جعفریان، روحانی شیعه و پژوهشگر تاریخ، نیز می‌نویسد که برخی از عالمان پس از پیروزی صفویان به تشیع امامی گرویدند و خاندان دشتکی شیراز از جمله این افراد به‌شمار می‌آیند.[۵] در مقابل، ابن‌طباطبا، مورخ قرن پنجم هجری، در اثر خود منتقلة الطالبیة، خاندان دشتکی را هنگام مهاجرت به شیراز، از علویان و شیعیان مهاجر معرفی می‌کند که نسب آنان به زید بن علی بن حسین(ع) می‌رسد.[۶]

آثار تفسیری سادات دشتکی

برخی از اعضای خاندان دشتکی شیراز با رویکردی شیعی و با بهره‌گیری از مبانی فلسفه اسلامی و اصول کلام امامیه، به نگارش آثار تفسیری نیز پرداخته‌اند. از جمله این آثار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • الحاشیه علی تفسیر الکشاف، اثر ابوالمعالی محمد صدرالدین ثالث (۸۲۸–۹۰۳ق)، فرزند غیاث‌الدین منصور اول
  • دو تفسیر با عنوان‌های «مطلع العرفان فی تفسیر القرآن» و «تحفة الفتی فی تفسیر هل أتی»، اثر غیاث‌الدین منصور دشتکی
  • دو تفسیر «شافع حشر» (تفسیر سوره حشر) و «سفیر العرشی فی تفسیر آیة الکرسی»، اثر امیر صدرالدین محمد دشتکی، فرزند غیاث‌الدین منصور دشتکی
  • دو کتاب «امثال القرآن» و تصحیح «تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار»، اثر علی‌اصغر حکمت، نوه دختری میرزا حسن فسایی.[۷]

سادات دشتکی و مکتب فلسفی شیراز

مکتب فلسفی شیراز در کنار مکتب فلسفی تهران و مکتب فلسفی اصفهان، از جریان‌های مهم تفکر و فلسفه اسلامی در ایران به‌شمار می‌آید که در قرون هشتم تا دهم هجری به شکوفایی رسید. این مکتب با محوریت فیلسوفانی همچون سید صدرالدین محمد دشتکی، جلال‌الدین دوانی و بعدها ملاصدرا، تلفیقی از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق و کلام شیعی را ارائه کرد. فیلسوفان شیرازی با بهره‌گیری از آثار ابن‌سینا، سهروردی و فخر رازی، به نقد و بازسازی مفاهیم فلسفی پرداختند و زمینه‌ساز تحولاتی شدند که در حکمت متعالیه ملاصدرا به اوج خود رسید. تعامل میان فلسفه، عرفان و کلام در این مکتب، آن را به یکی از سنت‌های فکری در جهان اسلام بدل ساخت.[۸]

جایگاه سیاسی سادات دشتکی در عصر صفوی

امیر غیاث‌الدین منصور دشتکی (۸۶۶–۹۴۹ق) از برجسته‌ترین شخصیت‌های سیاسی خاندان دشتکی در دوران صفویه معرفی شده است که در زمان شاه طهماسب اول، به مقام صدارت رسید؛[۹] اما اختلافات کلامی او با محقق کرکی، از فقهای شیعه، موجب کناره‌گیری او از این منصب و بازگشت به شیراز شد.[۱۰] دیگر چهره سیاسی این خاندان، میرزا جانی فسائی بود که در دوره کریم‌خان زند فرمانروای فسا بود و در دوره کوتاه جعفرخان زند، حکومت اصفهان را بر عهده داشت و پس از پایان دوره زندیه، یکی از رجال عصر قاجار و از سیاست‌گذاران آغاز این دوره به‌شمار می‌آمد.[۱۱]

بزرگان و علمای سادات دشتکی شیراز

سید علی‌خان مدنی دشتکی شیرازی

میرزا سید علی‌خان مدنی مکّی، از نوادگان غیاث‌الدین دشتکی، در سال ۱۰۵۲ق در مدینه متولد شد و به‌سبب همین تولد به «مدنی» شهرت یافت.[۱۲] او پس از رشد علمی در مکه، به حیدرآباد دَکَن هند رفت و در کنار پدر و جمعی از بزرگان علوم مختلف، به یکی از چهره‌های علمی عصر خود تبدیل شد و در ترویج زبان فارسی و فرهنگ شیعی نقش داشت و سپس در سال ۱۱۱۳ق به مکه بازگشت.[۱۳] وی در مسجدالحرام، آثار فقهی، تفسیری و کلامی را تدریس می‌کرد و میان اهل سنت و شیعه، زمینه‌ساز هم‌زیستی و رفع اختلافات شد. سه سال بعد به دعوت شاه سلطان حسین صفوی به ایران آمد. پس از اقامت در اصفهان، مشهد و شیراز، در مدرسه منصوریه شیراز به تدریس پرداخت و در سال ۱۱۱۸ق درگذشت و پیکرش در بقعه حضرت شاه‌چراغ شیراز به خاک سپرده شد.[۱۴]

سید صدرالدین محمد دشتکی شیرازی

سید صدرالدین محمد دشتکی شیرازی (۸۲۸–۹۰۳ق) از چهره‌های علمی شیراز در قرن نهم هجری بود. او در حوزه‌های فلسفه، کلام، ادب، فقه و عرفان تخصص داشت و با القابی چون «سید سند»، «سید الحکماء»، «صدر العلماء» و «سید المدققین» شناخته می‌شد. از آثار مهم او می‌توان به «شرح کبیر بر شرح جدید تجرید» و «اثبات الواجب تعالی» اشاره کرد. وی از بنیان‌گذاران مکتب فلسفی شیراز به‌شمار می‌رود و مناظرات علمی‌اش با جلال‌الدین دوانی تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری حکمت متعالیه و اندیشه‌های ملاصدرا داشت.

سید غیاث‌الدین منصور دشتکی

امیر غیاث‌الدین منصور دشتکی شیرازی (قرن دهم هجری)، فرزند سید صدرالدین محمد دشتکی شیرازی، مشهور به «استاد الحکماء» و مؤسس مکتب دشتکی، از فیلسوفان، متکلمان، فقها و مدرسان شیراز بود. او بنیان‌گذار مدرسه منصوریه و استاد صدرالدین محمد دشتکی بود و از پایه‌گذاران مکتب فلسفی شیراز محسوب می‌شود. وی در سال ۹۰۶ق، به درخواست شاه طهماسب اول صفوی، از شیراز به تبریز رفت و به منصب صدارت منصوب شد. [۱۵]

صدرالدین محمد ثانی دشتکی

صدرالدین محمد ثانی دشتکی، فرزند غیاث‌الدین منصور دشتکی، در حوزه‌های فلسفه، کلام، فقه و مناظرات علمی متبحر بود و راه پدر را در مکتب فلسفی شیراز ادامه داد.[۱۶]

امیر جمال‌الدین عطاء الحسینی (جمال حسینی دشتکی)

جمال‌الدین عطاءالله حسینی دشتکی شیرازی، معروف به «جمال حسینی»، از رجال علمی و فرهنگی اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری بود.[۱۷] او در هرات زیست و از وزرای سلطان حسین بایقرا بود که بعدها به منصب اشراف دیوان رسید. پس از وفات سلطان در ۹۱۱ق، از پذیرش منصب توسط جانشینان خودداری کرد و  در اوایل ۹۲۷ق درگذشت.[۱۸] اثر مهم او «روضة الاحباب» است که در سه بخش به شرح حال پیامبر، صحابه او و تابعین پرداخته است.[۱۹]

اصیل‌الدین محمد دشتکی

اصیل‌الدین محمد دشتکی (م ۸۸۳ق)، در دوره سلطان سعید ابوسعید گورکانی به هرات مهاجرت کرد. او در مدرسه شاهرخیه به تدریس مشغول بود و از دانشمندان صاحب‌قلم زمان به‌شمار می‌رفت. از آثار مهم او می‌توان به «مزارات هرات» و «درج درر سیر خیر البشر» اشاره کرد.[۲۰]

ميرزا نظام‌الدين احمد مکى شيرازى‏

میرزا نظام‌الدین احمد مکی شیرازی، فرزند میرزا محمد معصوم، در سال ۱۰۲۷ق در طائف متولد شد و دوران رشد و تحصیل خود را در مکه گذراند. در سال ۱۰۵۵ق، بنا به دعوت سلطان عبدالله قطب‌شاه، فرمانروای دَکَن هند، به حیدرآباد سفر کرد. از آن‌جا که سلطان فرزندی نداشت، دختر خود را به ازدواج میرزا نظام‌الدین درآورد و او را به‌منزله فرزند خود پذیرفت و سپس امور حکومتی را به او سپرد. وی در سال ۱۰۸۵ق در حیدرآباد دَکَن هند درگذشت.[۲۱]

ميرزا نظام‌الدين احمد بن ابراهیم دشتکی

میرزا نظام‌الدین احمد بن ابراهیم دشتکی (درگذشته ۱۰۱۵ق)، مشهور به «علامه»، نسبش به چهار واسطه به غياث الدين منصور می‌رسد و به القاب «سلطان‌الحکما» و «سیدالعلما» شناخته می‌شد. مهم‌ترین اثر وی کتاب «اثبات واجب‌الوجود» است که در سه نسخه با عناوین «کبیر»، «وسیط» و «صغیر» نگاشته است.[۲۲]

میرزا حسن حسینی فسائی دشتکی

میرزا حسن حسینی فسائی (۱۲۳۷-۱۳۱۶ق)، از نوادگان غیاث‌الدین دشتکی، در حوزه‌های تاریخ، جغرافیا، ادبیات، طب و ریاضیات فعالیت داشته است. او در اثر مهم خود «فارسنامه ناصری» که به دستور ناصرالدین‌شاه و در فاصله سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۱ق تألیف کرد، به‌تفصیل به تاریخ، جغرافیا، ساختار اجتماعی و فرهنگی استان فارس پرداخته و اطلاعاتی درباره خاندان‌های علمی و سیاسی این منطقه، از جمله سادات دشتکی، ارائه داده است.[۲۳]

پانوشت

  1. بدیعی، «نسب‌نامه سادات دشتکی شیراز»، ص۶۳؛ رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹.
  2. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  3. افضلی، «آگاهی‌های تازه درباره امیر جمال‌الدین عطاء الحسینی»، ص۱۳۳.
  4. صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۳۰۳.
  5. جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۶، ۴۱ و ۱۱۹.
  6. مهجور، «بررسی مستند پیشینه تشیع در استان فارس بر اساس کتیبه‌های آثار چوبی دوران اسلامی»، فروردین ۱۳۹۶، ص۱۸۸؛ به نقل از: منتقلة الطالبیة، ج۱، ص۲۳۳.
  7. معارف، «جایگاه خاندان دشتکی شیراز در تفسیر شیعه»، پاییز ۱۳۹۸ش.
  8. کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز (۱) میر صدرالدین دشتکی»، ۱۳۷۵ش.
  9. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  10. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  11. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  12. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹؛ رحیمی، «پژوهشی درباره سید علی‌خان مدنی و آثار وی»، ص۱۵.
  13. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹؛ رحیمی، «پژوهشی درباره سید علی‌خان مدنی و آثار وی»، ص۱۵.
  14. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹؛ رحیمی، «پژوهشی درباره سید علی‌خان مدنی و آثار وی»، ص۱۵.
  15. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  16. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  17. صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۳۰۳.
  18. صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۳۰۳.
  19. صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۳۰۳.
  20. حسینی منشی، رياض الفردوس خانی، ۱۳۸۵ش، ص۴۶۶؛ اعتماد السلطنه‏، تاريخ منتظم ناصرى‏، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۷۲۵.
  21. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  22. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.
  23. رستگار فسایی، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۴.

منابع

  • افضلی، خلیل‌الله، «آگاهی‌های تازه دربارهٔ امیر جمال‌الدین عطاءالحسینی»، نامهٔ بایسنغر، ش۳، ۱۴۰۲ش.
  • بدیعی، جعفر، «نسب‌نامه سادات دشتکی شیراز»، تحقیقات کتابداری و اطلاع‌رسانی، ش ۱۲، اردیبهشت ۱۳۶۷ش.
  • جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، تهران، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • رحیمی، مرتضی، «پژوهشی درباره سید علی‌خان مدنی و آثار وی»، رهیافت فرهنگ دینی، ش۴، زمستان ۱۳۹۷ش.
  • رستگار فسایی، منصور، «مقدمه»، فارسنامه ناصری، تألیف میرزا حسن حسینی فسائی، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، انتشارات فردوس، چاپ هشتم، ۱۳۷۸ش.
  • کاکایی، قاسم، «آشنایی با مکتب شیراز (۱) میر صدرالدین دشتکی»، خردنامه صدرا، ش۳، ۱۳۷۵ش.
  • کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، چاپ بیستم، ۱۳۸۳ش.
  • معارف، زهره، «جایگاه خاندان دشتکی شیراز در تفسیر شیعه»، رهیافت فرهنگ دینی، ش۷، پاییز ۱۳۹۸ش.
  • مهجور، فیروز و زهرا عبدی‌پور، «بررسی مستند پیشینه تشیع در استان فارس بر اساس کتیبه‌های آثار چوبی دوران اسلامی»، شیعه‌شناسی، ش۵۷، فروردین ۱۳۹۶ش.
  • نوابی، عبدالحسین، دولت‌های ایران از آغاز مشروطیت تا اولتیماتوم، تهران، بابک، چاپ اول، ۱۳۵۵ش.