دحیه کلبی
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | دحیة بن خلیفه کلبی |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | پیش از جنگ بدر |
حضور در جنگها | جنگ احد و جنگهای پس از آن |
دیگر فعالیتها | مأمور رساندن نامۀ پیامبر(ص) و ابلاغ رسالت ایشان به فرمانروای روم شرقی |
دِحْيَة بن خلیفه کَلبی، معروف به دحیه کلبی، صحابی پیامبر اکرم(ص). وی پیش از جنگ بدر، اسلام آورد و در جنگ احد و نبردهای پس از آن حضور داشت.
دحیه در سال ششم هجری، مأمور رساندن نامۀ پیامبر(ص) و ابلاغ رسالت ایشان به فرمانروای روم شرقی شد. همچنین وی مأمور رساندن نامهای دیگر از پیامبر اکرم به اسقفی مسیحی شد.
دحیه صورت زیبایی داشت و در برخی نقلها آمده است که جبرئیل گاهی به صورت او بر پیامبر(ص) ظاهر میشد. تمثل جبرئیل به صورت دحیه پرسشهایی میان متکلمان مسلمان برانگیخته است. سید مرتضی در ضمن جوابات المسائل المصریات به برخی از این پرسشها پاسخ گفته است. عارفان مسلمان ظهور جبرئیل در صورت دحیۀ کلبی را نمونهای از ظهور و تجلی موجوداتی دانستهاند که در جهان مادی صورتی ندارند.
او پس از رحلت پیامبر به شام مهاجرت کرد و در روستای مِزّه سکونت گزید.
تمثل جبرئیل به صورت دحیه
منابع به رخسار نیکوی دحیه اشاره کردهاند و بنا بر گزارشی، پیامبر او را در زیبایی به جبرئیل تشبیه کرده است.[۱] همچنین در برخی نقلها آمده است که جبرئیل گاهی به صورت دحیۀ کلبی بر پیامبر ظاهر میشد.[۲]
تمثل جبرئیل به صورت دحیه پرسشهایی میان متکلمان مسلمان برانگیخته است. سید مرتضی (درگذشت ۴۳۶ق) در ضمن کتاب جوابات المسائل المصریات به برخی از این پرسشها پاسخ گفته است.[۳] عارفان مسلمان ظهور جبرئیل در صورت دحیۀ کلبی را نمونهای از ظهور و تجلی موجوداتی دانستهاند که در جهان مادی صورتی ندارند.[۴]
معرفی
دِحیة بن خلیفه کلبی، معروف به دحیه کلبی، صحابی مشهور پیامبر(ص) بود. بر اساس سلسله نسبی که برای او در منابع ذکر شده است، نسب وی به زیداللات میرسد.[۵] ابن عبدالبرّ[۶] و ابن عساکر[۷] او را از تیره کلب بن وَبَره از قُضاعه معرفی کردهاند.
طبق مجمع البحرین وی برادر رضاعی پیامبر اسلام(ص) بوده است.[۸] برخی گفتهاند پیامبر(ص) خواهر دحیه به نام شراف را عقد کرد ولی قبل از شب زفاف شراف از دنیا رفت.[۹] اطلاع خاصی دربارۀ زندگی وی در منابع ذکر نشده جز آن که به گفتۀ حمدالله مستوفی[۱۰] وی بیشتر از ۶۰ سال زیسته است. دحیه پیش از جنگ بدر اسلام آورده است.[۱۱] وی در این جنگ حاضر نشد،[۱۲] اما در جنگ احد و نبردهای پس از آن حضور داشت.[۱۳]
ابلاغ نامه پیامبر به فرمانروای روم شرقی
دحیه در سال ششم مأمور رساندن نامۀ پیامبر(ص) و ابلاغ رسالت ایشان به فرمانروای روم شرقی شد.[۱۴] به نوشتۀ ابن سعد[۱۵] پیامبر اکرم(ص) فرمان داده بود که دحیه نامۀ ایشان را به بزرگِ شهر، بُصرﱝ و او نامه را به قیصر برساند. ابن سعد[۱۶] سپس بدون تفصیل افزوده که این دیدار در شهر حِمص روی داده و نامۀ پیامبر به قیصر رسیده است. دحیه در راه بازگشت، گرفتار راهزنانی شد که هدایای قیصر را ربودند.[۱۷]
همچنین وی مأمور رساندن نامهای دیگر از پیامبر(ص) به اسقفی مسیحی شده بود.[۱۸]
پس از پیامبر
دحیه پس از رحلت پیامبر به شام مهاجرت کرد و در روستای مِزّه سکونت گزید.[۱۹]
ابن عبدربّه[۲۰] گزارشی نقل کرده که نشان دهندۀ انحراف دحیه از علی علیهالسلام و سرسپردگی او به معاویه است.
نسل دحیه
به گفته ابن کثیر از دحیه فرزندی نماند.[۲۱] اما به نوشتۀ ابن عساکر، گروهی که در منطقه بقاع در نزدیکی دمشق سکونت داشتند، خود را از نسل دحیه معرفی میکردهاند.[۲۲] برخی گفتهاند در عصر خلافت یزید بن ولید یکی از نوادگان وی والی عراق شد[۲۳] و به گفته ابن اثیر نام وی عبد العزیز بن هارون بن عبد الله بن دحیه کلبی بود.[۲۴]
وفات و محل دفن
بنا بر نقلی دحیه کلبی در سال۴۸ق[۲۵] و بنا بر نقل دیگر در سال ۶۰ق وفات کرد.[۲۶] در محل دفن وی اختلاف است. مکانهایی که در به عنوان محل دفن وی در منابع ذکر شده عبارتند از:
- روستای شجره در فلسطین که در این مکان علاوه بر قبر دحیه، یکی از پیامبران به نام صدیق بن صالح نیز مدفون میباشد.[۲۷] البته از عبارت یاقوت حموی مشخص است که با تردید این مکان را محل دفن دحیه بیان میکند.
- مزه مکانی نزدیک دمشق:[۲۸] یاقوت حموی از اینکه این مکان محل دفن دحیه باشد با تردید بیان نمودهاست.[۲۹]
- مصر یکی از مکانهای دیگری است که یاقوت حموی در مورد مکان دفن دحیه بیان میکند.[۳۰]
- داراب: بقعهای در شهر داراب فارس به دحیه کلبی منسوب است، به گفته احمد بن علی کاتب (م سده نهم)در کتاب تاریخ جدید یزد این بقعه در سال ۸۱۵ق آباد بوده و رونق داشتهاست.[۳۱]
برای اثبات انتساب این بقعه به دحیه دو کتاب نوشته شدهاست.
- تاریخچه آرامگاه دحیه کلبی در دارابجرد نوشته محمد حسنی که توسط مجمع ذخائراسلامی قم سال ۱۳۹۳ش در ۹۴ صفحه چاپ شدهاست.
- سیمای داراب شهر امام حسن مجتبی علیهالسلام و دحیه کلبی انصاری در گستره تاریخ، نوشته محمدجعفر بلاغی که توسط انتشارات بلاغی قم چاپ شدهاست.
پانویس
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۵۰؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، قسم۲، ص۴۶۲، مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۸، ص۴۷۴
- ↑ صنعانی، المصنّف، ج۵، ص۳۷۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۸۸، ج۴، ص۲۵۰؛ ابن طاووس، الیقین، ص۱۲۹– ۱۳۰، ۱۴۷ – ۱۴۸، ۱۶۲– ۱۶۳، ۲۱۹
- ↑ علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، ج۴، ص۲۵ - ۲۶
- ↑ ابن عربی، الفتوحات المکیة، سفر۲، ص۲۷۳ – ۲۷۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۱۰۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۹؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، قسم۲، ص۴۶۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۲۰۱، ۲۰۵ - ۲۰۶
- ↑ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، قسم۲، ص۴۶۱
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۲۰۱، ۲۰۵ - ۲۰۶
- ↑ الطریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۳۶، ماده دحا.
- ↑ الاستیعاب،ج۴،ص:۱۸۶۸
- ↑ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص۲۲۵
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۹ - ۲۵۰
- ↑ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، قسم۲، ص۴۶۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۲۰۵
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری،ج۴، ص۲۵۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، قسم۲، ص۴۶۱
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۹، ج۴، ص۲۵۱؛ برای متن نامه و منابع آن: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۲۰۹؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۳۹۰ - ۳۹۲
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۵۱
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۵۱
- ↑ واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۵۵ – ۵۵۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۸
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۶
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۲۰۱ – ۲۰۲؛ مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۸، ص۴۷۵؛ قس ابن حِبّان، کتاب الشقات، ج۳، ص۱۱۸ و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۲۰۶ که از اقامت وی در مصر خبر دادهاند.
- ↑ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۳۰۶ - ۳۰۷
- ↑ البدایةوالنهایة،ج۱۳،ص:۶۶
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۲۰۶
- ↑ تاریخ الطبری/ترجمه،ج۱۰،ص:۴۳۹۸
- ↑ الکامل/ترجمه،ج۱۴،ص:۲۰۷
- ↑ ابن قتیبة، ص۳۶۴و۳۶۵
- ↑ الکامل،ج۴،ص:۴۴
- ↑ معجم البلدان،ج۳،ص:۳۲۵
- ↑ الاشارات الی معرفة الزیارات، ص: ۲۰
- ↑ معجم البلدان،ج۵،ص:۱۲۲
- ↑ معجم البلدان،ج۵،ص:۱۴۳
- ↑ تاریخ جدید یزد، ص۱۷۸
منابع
- ابن اثیر، عز الدین علی(م ۶۳۰)، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش.
- ابن حِبّان، کتاب الشقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ – ۱۴۰۳ / ۱۹۷۳ – ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت [بی تا].
- ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة، مصر ۱۳۲۸، چاپ افست بیروت [بی تا].
- ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۵ / ۱۹۸۵.
- ابن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی علیهالسلام بإمرة المؤمنین، چاپ محمدباقر و محمدصادق انصاری، قم ۱۴۱۳.
- ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۳۸۰ / ۱۹۶۰.
- ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، ج۲، قاهره ۱۳۸۹ / ۱۹۶۹.
- ابن عربی، الفتوحات المکیة، سفر۲، چاپ عثمان یحیی، قاهره ۱۴۰۵ / ۱۹۸۵.
- ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ – ۱۴۲۱ / ۱۹۹۵ – ۲۰۰۱.
- ابن قتیبة، عبد الله بن مسلم؛ معارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ط الثانیة، ۱۹۹۲.
- سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داوود، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره [بی تا]، چاپ افست بیروت [بی تا].
- علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، تهران ۱۴۱۹.
- محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، چاپ عبدالله درویش، قاهره[بی تا].
- احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت ۱۴۲۴ / ۲۰۰۳.
- اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح؛ تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
- الطریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران: مرتضوی، ۱۳۶۲ش (نسخه موجود در لوح فشرده مکتبه اهل البیت(ع)، نسخه دوم).
- طبری، محمد بن جریر طبری (م ۳۱۰)، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، چ پنجم، ۱۳۷۵ش.
- حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۳۹ش، ۱۳۶۲ش.
- کاتب یزدی، احمد بن حسین بن علی کاتب یزدی، تاریخ جدید یزد، به کوشش ایرج افشار، امیر کبیر، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۵۷ش.
- عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنّف، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳ / ۱۹۸۳.
- محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ / ۱۹۶۲ - ۱۹۶۷.
- علی بن حسین علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۵ – ۱۴۱۰.
- داوود بن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۵ش.
- یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲ / ۲۰۰۲.
- محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
- یاقوت حموی، کتاب معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ – ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام