ملاصدرا
| بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه | |
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی |
| لقب | ملاصدرا • صدر المتألهین |
| تاریخ تولد | اواخر قرن دهم هجری |
| زادگاه | شیراز |
| تاریخ وفات | ۱۰۵۰ قمری |
| خویشاوندان سرشناس | عبدالرزاق لاهیجی (داماد) • محمدمحسن فیض کاشانی (داماد) |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | میرداماد • شیخ بهائی |
| شاگردان | ملامحسن فیض کاشانی • عبدالرزاق لاهیجی • حسین بن ابراهیم تنکابنی • ملا محمد ایروانی و ... |
| محل تحصیل | شیراز • اصفهان |
| تألیفات | اسفار • تفسیر قرآن • الشواهد الربوبیه • کسر اصنام الجاهلیة |
| سایر | اصالت وجود • حرکت جوهری • حکمت متعالیه |
صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی(درگذشت: ۱۰۵۰ق) مشهور به ملاصدرا، صدرالمتألهین و صدرالحکما، فیلسوف، عارف و بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان اسلام.
او نظام فلسفی خود را در مهمترین کتاب خود الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة معروف به اسفار تبیین کرد. پس از او سنت عقلانی شیعه تحت تأثیر آموزههای وی قرار گرفت و فیلسوفان متعددی از جمله ملا هادی سبزواری، آقاعلی مدرس طهرانی و علامه طباطبایی به شرح اندیشههای او پرداختند. اصالت وجود اساس مکتب فکری اوست و نظریهاش درباره چگونگی معاد جسمانی مناقشاتی برانگیخته است.
ملاصدرا، شاگرد میرداماد و شیخ بهائی بود و فیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی را از معروفترین شاگردان او دانستهاند. او در شیراز، اصفهان و قم زندگی میکرد و در کنار آثار متعدد فلسفی، کتابهایی نیز در زمینه تفسیر قرآن و شرح اصول کافی نگاشت.
بنیانگذار حکمت متعالیه و از فیلسوفان و عارفان برجسته
ملاصدرا، بنیانگذار حکمت متعالیه و از فیلسوفان و عارفان برجسته مسلمان به شمار میرود. از ملاصدرا با عنوان بزرگترین فیلسوف مسلمان،[۱] افتخار شیعه[۲] و اسلام[۳] و سرآمد موحدان[۴] یاد شده است. محمدرضا مظفر گفته است اگر خوف مبالغه نبود، ملاصدرا را برترین فیلسوف و عارف میشمردم.[۵] او را مفسر، محدث، زاهد،[۶] دینشناسی عمیق و مسلمانی متشرع[۷] نیز گفتهاند.
ملاصدرا، مکتب فلسفی خود را حکمت متعالیه نام نهاد. از نظر او تمایز اساسی حکمت متعالیه نسبت به سایر مکاتب فلسفی در رویکرد عرفانی آن است. خواجه نصیر در شرح اشارات، حکمت متعالیه را حکمتی میخواند که میان بحث و نظر از یکسو و کشف و ذوق از سوی دیگر جمع میکند. درمقابل این نوع حکمت، حکمت مشاء، یعنی حکمت عقلی و استدلالی صرف است.[۸] صدرا، ملاک متعالی بودن حکمت را اتصال به عالم امر و دریافت افاضه و رحمت الهی میداند.[۹]
سازگاری عقل و وحی از مشخصههای حکمت متعالیه است. دریافتهای عقل بشری بر اثر اتصال به عالم امر تعارضی با وحی و دین پیدا نمیکند. آثار ملاصدرا از این جهت پر از استشهاد به آیات قرآن است.
صدرا مبانی حکمت متعالیه را در آثار گوناگون خود تبیین کرده است. مهمترین و جامعترین آن اسفار است. ساختار کتب حکمت متعالیه با ساختار آثار فلسفه مشاء و اشراق تفاوت اساسی دارد. در کتاب اسفار، بر خلاف مشاء از ریاضیات و طبیعیات بحث نمیشود؛ مبحث نفس را از طبیعیات جدا کرده است و به مباحث الهیات به معنی اخص ملحق کرده است. سیر مباحث در اسفار به گونهای است که گویی همه مجلدات آن به مثابه مقدمه برای دو جلد پایانی است.
تمرکز بر دو حقیقت وجودی انسان و خدا از ویژگیهای بارز حکمت متعالیه است. در این نظام معرفتی، جایگاه هستی شناسانه انسان نه از حیث ارتباط با مراتب مادون هستی، بلکه از جهت ارتباط با عالیترین مرتبه هستی، یعنی خداوند، بررسی میشود.
مهمترین مبانی حکمت متعالیه را میتوان بداهت مفوم وجود، زیادت وجود بر ماهیت، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، تقسیم وجود به رابط و مستقل، امکان فقری و حرکت جوهری دانست.
احاطه کامل به مباحث فلسفی و نظریات فیلسوفان، قدرت فکری، استعداد بینظیر در حل مسائل مشکل، دقتنظر عالی در مباحث عقلی، سادهزیستی و مجاهدت و ریاضت شرعی را از ویژگیهای ملاصدرا شمردهاند.[۱۰] روز یکم خرداد در تقویم ایران، به عنوان روز بزرگداشت ملاصدرا ثبت شده است.[۱۱]
نقد ملاصدرا
با وجود بزرگداشت ملاصدرا نزد فیلسوفان و عارفان پس از او، برخی از عالمان او را نقد کرده و شخصیت و اندیشههای او را مورد طعن و ذم قرار دادهاند.
محدث نوری، ملاصدرا را مروج اندیشههای صوفیان به ویژه ابنعربی دانسته و این را نپسندیده است. وی برخی آثار صدرا همچون شرح اصول کافی را دارای توهمات و مطالب عجیب توصیف کرده است.[۱۲]
برخی همچون علیاکبر مجتهد اردبیلی، از متکلمان و فقیهان سده چهاردهم قمری، صدرا را به جهت تفکرات صوفیانهاش تکفیر کردهاند.[۱۳]
زندگینامه
صدرالدین محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی مشهور به ملاصدرا و صدرالمتألهین (سردسته حکمای الهی)[۱۴] و صدرالدین شیرازی،[۱۵] در ۹۷۹ یا ۹۸۰ق[۱۶] در زمان سلطنت شاه طهماسب اول[۱۷] در شیراز[۱۸] متولد شد. البته سال تولد وی در منابع ثبت نشده و با توجه به نوشتههایش، سال تولدش را مشخص کردهاند.[۱۹] گفتهاند پدرش ابراهیم بن یحیی قوامی از وزیران دولت فارس به مرکزیت شیراز و از خاندان قوامی بود[۲۰] و صاحب پسر نمیشد. پدر نذر کرد در صورتی که خداوند به او پسری صالح و موحد ببخشد، مال فراوانی به فقیران و اهل علم کمک کند و خداوند ملاصدرا را به او عطا کرد.[۲۱] صدرالمتألهین به جهت علاقه به علم، اموالی را که از پدرش برجای مانده بود، در تحصیل علم صرف کرد.[۲۲]
گفته شده صدرا هفت بار با پای پیاده به سفر حج رفت و در بازگشت از سفر آخر از دنیا رفت.[۲۳] سال درگذشت او را در سال ۱۰۵۰ق در بصره نقل کردهاند.[۲۴] اما به گفته نوهاش، ملاصدرا در سال ۱۰۴۵ق درگذشت.[۲۵]
گفته میشود محل دفن او در بصره مشخص نیست.[۲۶] پیکر او را به نجف برده و در حرم امام علی(ع) به خاک سپردند.[۲۷]
صدرا شش فرزند داشت: ابراهیم، محمدرضا، امکلثوم (بدریه) همسر عبدالرزاق لاهیجی، زبیده، همسر فیض کاشانی، معصومه خاتون، همسر قوام الدین نیریزی، دختری که همسر عبدالمحسن کاشانی است.[۲۸]
تحصیلات
ملاصدرا تحصیلات مقدماتی را در کنار پدرش که از اشراف بود، به پایان رساند. پس از فوت پدر به اصفهان رفت که پایتخت صفویان و مرکز دانش در ایران بود.[۲۹] وی علوم عقلی - فلسفی را نزد سید محمدباقر میرداماد (متوفی ۱۰۴۱ق) و علوم نقلی مانند فقه و تفسیر و حدیث را از شیخ بهائی (متوفی ۱۰۳۰ ق) فراگرفت.[۳۰] به گزارش سید حسین نصر، صدرا از شیخ بهایی، اجازه و درجه اجتهاد را کسب کرد.[۳۱] ملاصدرا خود از میرداماد و شیخ بهائی به عنوان استادش یاد کرده است.[۳۲] میرفندرسکی را نیز استاد او شمردهاند.[۳۳]
پس از اصفهان، دوباره به شیراز بازگشت. وی در شیراز در مدرسه خان تدریس میکرد.[۳۴]
به گفته سید حسین نصر، ملاصدرا در اثر فشار عالمانِ مخالف عرفان و برای طی دوره ریاضت و تهذیب نفس به کهک، از روستاهای قم، سفر کرد.[۳۵]
در شیراز برخی از علما وی را آزار دادند و او شیراز را به سوی کهک یکی از روستاهای اطراف قم ترک کرد[۳۶] و سالها در انزوا به ریاضت و تزکیه پرداخت. پس از این دوران وی به تألیف و تأسیس مکتب فلسفی خود روی آورد و تا پایان عمر بدان مشغول بود. مطابق برخی اسناد وی بخش پایانی زندگی را در قم گذراند.
گفته میشود او افزون بر مطالعه کتابهای فلسفی و دینی، اغلب کتابهای عرفانی به ویژه آثار ابنعربی و ابوحامد غزالی را مطالعه کرده بود[۳۷] و به فلسفه مشاء، اشراق، عرفان نظری و عرفان عملی و علوم نقلی تسلط داشت.[۳۸]
گفته شده ملاصدرا در عرفان نظری، تحت تأثیر ابنعربی و مولوی بود و در عرفان عملی، از غزالی متأثر بود.[۳۹]
مراحل زندگی علمی
زندگی علمی ملاصدرا را سه مرحله دانستهاند:
- مرحله اول: دوره شاگردی؛ وی در این دوره به بحث و بررسی نظریههای متکلمان و فیلسوفان میپردازد و هنوز سلوک عرفانیاش شکل نگرفته است.[۴۱]
- مرحله دوم: دوره گوشهنشینی و روی آوردن به عبادت؛ ملاصدرا در این مرحله به دور از مردم، در روستای کهک ساکن بود؛ تدریس و تألیف را تعطیل کرد و فقط به عبادت و ریاضت اشتغال داشت.[۴۲] مدت این دوره را هفت تا پانزده سال گفتهاند.[۴۳] ملاصدرا درباره نتیجه این دوره در مقدمه اسفار مینویسد: بر اثر گوشهنشینی و ریاضت، حقایقی برایم آشکار شد و از اسرار و رموزی آگاه شدم که پیش از این با برهان و عقل برایم کشف نشده بود؛ بلکه هر آنچه از اسرار و حقایق الهی با برهان دریافته بودم، با شهود مشاهده کردم.[۴۴]
- مرحله سوم: دوره نگارش کتابها؛ صدرا در این مرحله نگارش کتابهایش را آغاز کرد و اسفار نخستین کتابی بود که پس از انزوای طولانی نوشت.[۴۵] وی در این دوره به شیراز بازگشته و به تدریس نیز مشغول بود.[۴۶]
براساس گزارشها، مدرسه خان شیراز به دستور الله وردیخان، حاکم وقت فارس (درگذشت: ۱۰۲۱ق)، برای تدریس ملاصدرا ساخته شده بود.[۴۷] ملاصدرا تا آخر عمر در شیراز به تألیف و تدریس مشغول بود.[۴۸]
شاگردان
شاگردان ملاصدرا عبارتند از: فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی، حسین بن ابراهیم تنکابنی، ملا محمد ایروانی، ابوالولی شیرازی، میرزا ابراهیم، قوامالدین احمد
اندیشهها و نوآوریها
ملاصدرا را در همه ابواب و مسائل فلسفی صاحبنظر دانستهاند.[۵۰] او نظریات نویی در فلسفه مطرح کرد که مورد تحسین فیلسوفان و استادان فلسفه قرار گرفته است.[۵۱] به گفته سید جلالالدین آشتیانی، استاد فلسفه و از شارحان آثار ملاصدرا، هرچند ملاصدرا ریشه همه تحقیقات و اندیشههای خود را در آثار حکما و عارفان پیش از خود نشان داده است؛ با این حال وی با اشراف بر اندیشههای پیش از خود، روش و آثار نویی به وجود آورد که در مسائل فلسفی و الهی کسی را همسنگ و همرتبه او نمیتوان شمرد.[۵۲] برخی از نظرات اختصاصی و نوآوریهای وی عبارتند از: اصالت وجود، اثبات وحدت حقیقت وجود، تشکیک وجود، امکان فقری، حرکت جوهری، نظریه پیدایش جسمانی و بقاء روحانی نفس.
سازگاری عقل و شرع
از نظر صدرالمتألهین، عقل و شرع در همه احکامشان با یکدیگر سازگارند و هرگز شریعت الهی با معارف یقینی عقلی ناسازگاری ندارد. وی در اسفار مینویسد: لعنت بر فلسفهای که قوانینش با قرآن و سنت مطابقت نداشته باشد.[۵۳] به همین جهت وی در مسائل فلسفی، به آیات قرآن و روایات نیز استناد میکند تا جایی که او را در تطابق مسائل فلسفی با شرع، بینظیر شمردهاند.[۵۴] به نظر محمدرضا مظفر، جمع و سازگاری میان فلسفه و دین در آثار ملاصدرا به قدری زیاد است که کتابهای تفسیری و روایی ملاصدرا را امتداد فلسفه او تلقی کرده است.[۵۵]
شهود و برهان، مکمل یکدیگر
ملاصدرا معتقد است دانش از دو راه به دست میآید: از راه بحث و گفتگو و آموزش (برهان) و از راه الهام و کشف و شهود (علم لدنی).[۵۶] وی علم لدنی را قویتر و محکمتر از سایر علوم میداند.[۵۷] این علم از راه تزکیه نفس و دوری از شهوات و لذتهای مادی به دست میآید.[۵۸] روش ملاصدرا در حکمت متعالیه را استفاده از هر دو راه دانستهاند؛ زیرا از نظر او، این دو مکمل همدیگرند و انسان با تحصیل یکی، از دیگری بینیاز نمیشود.[۵۹] روش ملاصدرا و مکتب فلسفی او را جمع میان روش مشائیان (برهان) و اشراقیان (شهود) و اسلام دانستهاند.[۶۰]
اصالت وجود
به نظر سید جلالالدین آشتیانی، گرچه مسئله اصالت الوجود پیش از ملاصدرا هم مطرح بود، ولی تحقیق و تبیین کامل این مسئله اختصاص به ملاصدرا دارد.[۶۱]
ملاصدرا تا مدتی به تبع استادش میرداماد، گرایش به اصالت ماهیت داشت؛ اما با طرح استدلالهایی رأی به اصالت وجود داد. این مسأله در فلسفه ملاصدرا بسیار اهمیت دارد و مبنای بسیاری از مسائل دیگر است.
حرکت جوهری
ملاصدرا، نخستین فیلسوفی است که حرکت در جواهر و ذات اشیاء را اثبات کرد.[۶۲] پیش از او، فیلسوفان حرکت را در اعراض و چهار مقوله «کَمّ» و «کَیْف» و «اَیْن» و «وَضْع» منحصر دانسته و حرکت در جوهر را انکار میکردند.[۶۳] صدرالمتألّهین با طرح حرکت در جوهر، ثابت کرد که جهان مادی، جهانی است سیال و گذرا که لحظهای قرار و آرام ندارد و تا استعدادهای وجودی آن به فعلیت نیانجامد، از حرکت بازنمیایستد.
اثبات حرکت جوهری در بسیاری از مسائل حکمت متعالیه مانند زمان، معاد جسمانی، ربط متغیر به ثابت و حادث به قدیم، عوالم نفس، تناسخ تأثیرگذار بوده است.
تشکیک وجود / وحدت وجود
من وقتى این مقام [اتحاد عاقل و معقول] را مىنوشتم، در قریه کهک از قراى قم بودم، براى زیارت دختر موسى بن جعفر(ع) به قم رفتم و در این حال براى حلّ این مشکل از او کمک خواستم و مشکل برایم حل شد.[۶۴]
بسیط الحقیقه کل الاشیاء
مفاد این قاعده، این است که بسیط من جمیع الجهات، واجد تمام کمالات وجودی است و هیچ وجودی به کمال وجودی خود از آن خارج نیست. این وجودات به وجود واحد جمعی و بسیط در آن موجودند و لذا با این که در صدر قاعده، همه وجودات بر او حمل میشوند و گفته میشود، بسیط الحقیقة، کل الاشیاء در ذیل آن همه وجودات از آن سلب میشود و گفته میشود (و لیس بشیئ منها) که منظور سلب نقایص و حدود اشیاء از بسیط الحقیقة است و لازمه آن، این است که کمالات وجودی موجودات به وجود واحد جمعی در بسیط الحقیقة موجود باشد.
این قاعده پیش از صدرا در اثولوجیا مطرح شده بود. اما صدرا آن را مبرهن ساخت و تبیین کرد و جایگاه روشنی به این قاعده در نظام فلسفی خود داد.
اتحاد عاقل و معقول
اصل این نظریه به شکلی کلّی و غیرمبرهن به فیلسوفی به نام فرفوریوس نسبت داده شده و ابنسینا او را به خاطر همین نظریه و کتابی که در مورد آن نوشته است، مورد سرزنش قرار داد. اتّحاد به این معناست که این سه مفهوم در خارج یک مصداق داشته باشند که همان مصداق هم عاقل است و هم معقول و هم تعقّل و اختلاف بین اینها صرفاً اعتباری است. این مطلب در مورد علم نفس به خود، پیش از صدرالمتألّهین مطرح بوده و ابن سینا که اتّحاد عاقل و معقول را امری نامعقول میداند، در مورد علم نفس به خود، آن را پذیرفته است. آنچه موردبحث است، اتّحاد عاقل و معقول در علم نفس به غیرذات است.
ملاصدرا از این قاعده در اثبات اتحاد نفس با عقل فعال و بساطت عقل و حشر نفوس کامله استفاده میکند.[۶۵]
پیدایش جسمانی و بقاء روحانی نفس
در مورد حدوث و قدم نفس، آرای گوناگونی وجود دارد. بعضی به حدوث و بعضی به قدم نفس باور دارند. مدافعان نظریه حدوث در چگونگی آن اختلاف دارند. سه دیدگاه مهم در این مورد عبارتاند از: حدوث نفس با حدوث بدن، حدوث نفس به حدوث بدن و حدوث نفس قبل از بدن. نظریه قدیم بودن نفس نیز از این جهت که قِدَم در سلسله عرضی است یا در سلسله طولی و نیز از این جهت که قدم ذاتی است یا زمانی، به دیدگاههای مختلفی میانجامد. صدرالمتألّهین نه تنها نفس را حادث به حدوث بدن، بلکه عین حدوث بدن میداند.
صدرا با استفاده از حرکت جوهری، نفس را در حرکت خود، به سوی روحانی شدن و بقاء روحانی میداند.[۶۶]
معاد جسمانی
حکیمان پیش از صدرالمتألّهین، معاد جسمانی را امری غیرقابل اثبات از راه عقل و برهان عقلی میپنداشتند. بعضی آن را انکار کردهاند و بعضی دیگر، برخلاف اشکالاتی که بر آن وارد میدانستند، به عنوان تعبّد و تسلیم در مقابل شریعت به آن اعتراف میکردند. امّا صدرالمتألّهین سعی دارد که معاد جسمانی را با برهان عقلی ثابت کند. وی برای جمع بین ادله نقلی و مبانی فلسفی، نظریه جدیدی را ارائه کرد. بر اساس این دیدگاه، پس از جدایی نفس از بدن مادی، نفس انسانی متناسب با عالم برزخ و قیامت، بدنی را برای خود میسازد که از همه جهت شباهت با بدن دنیایی خودش دارد. این بدن، مثل بدن دنیایی است نه اینکه عین آن باشد و گرچه خصوصیات مادی را دارد، اما مادی نیست و حجم ندارد.[۶۷]
امکان فقری
وجوب، امکان و امتناع که به مواد ثلاث مشهورند، پیش از صدرا وصف ماهیت بودند. امکان در ماهیت به معنای مقتضی بودن نسبت به وجود و عدم است. این معنا نمیتواند در وجود راه یابد؛ زیرا هر وجودی ضرورت دارد.امکان در مورد وجود به معنای فقر و حاجت و وابستگی ذاتی است،وجودات امکانی به تمام هویتشان مرتبط به غیر و متعلّق به غیر هستند، درحالی که ماهیات چنین نیستند؛ زیرا هرچند برای ماهیات خارج از ظرف وجود ثبوتی نیست، امّا عقل میتواند آنها را به طور مستقل از غیر تصوّر کند.[۶۸]
تألیفات
آثار ملاصدرا را شامل همه موضوعات فلسفی و کلام اسلامی دانستهاند.[۶۹] هدف ملاصدرا در تألیف آثارش، رسیدن به حق و چگونگی رسیدن به خداست.[۷۰] این هدف کلی به شش هدف جزئیتر تقسیم شده که محور همه آثار ملاصدرا شمرده شده است و عبارتند از: شناخت خدا و صفات او، شناخت صراط مستقیم، شناخت معاد، شناخت پیامبران و اوصیاء آنان، بیان سخنان منکران و نقد آنها و آموزش آباد کردن منازل و مراحل سیر الی الله.[۷۱] محمدرضا مظفر در مقدمهاش بر اسفار که درصدد بیان همه کتابهای ملاصدرا بوده، ۳۳ کتاب و رساله برای او نام میبرد.[۷۲]

مهمترین آثار وی بدین شرح است:
- الحکمة المتعالیة (اسفار) که مهمترین و جامعترین اثر ملاصدرا است.[۷۳] این کتاب را پایه و اساس دیگر آثار وی برشمردهاند؛ هر کتابی که پس از آن نوشته شده، از اسفار گرفته است.[۷۴]
- المبدأ و المعاد؛ این کتاب با نام الحکمةالمتعالیة نیز خوانده میشود. این کتاب را که به بحث خداشناسی و معاد میپردازد،[۷۵] خلاصهای از بخش دوم اسفار دانستهاند.[۷۶]
- الشواهد الربوبیة؛ ملاصدرا در این کتاب، اندیشههای فلسفی خود را به صورت مختصر بیان کرده است.[۷۷] این کتاب را که به شیوه عرفانی نوشته شده، آخرین اثر ملاصدرا شمردهاند.[۷۸]
- تفسیر القرآن الکریم: تفسیر برخی از سورهها و آیات قرآن که با مرگ ملاصدرا ناتمام ماند.[۷۹]
- مفاتیح الغیب: این کتاب را به عنوان مقدمه تفسیر ملاصدرا دانستهاند.[۸۰]
- شرح اصول الکافی: این شرح ناتمام در ۷ جلد منتشر شده است.[۸۱]
- کسر اصنام الجاهلیة: در رد تصوف دروغین و نکوهش متصوفان نادان و ریاکار و ستایش عارفان راستین نوشته شده است.[۸۲]
- المشاعر: بحثهای فلسفی راجع به شناختن واجب الوجود، صفات الهی، اصول حقایق ایمان، حکمت، کلام و... به زبان عربی است.
دستهای از کتابهای ملاصدرا همچون شواهد الربوبیه، العرشیه، اسرار الآیات و المشاعر، به شیوه عرفانی، گروهی مانند شرح هدایة الاثیریه و شرح الهیات شفا به شیوه برهانی و فلسفی و برخی مانند اسفار به شیوه ترکیبی نوشته شده است.[۸۳]
ترجمه به دیگر زبانها
- المشاعر؛ ترجمه به زبان فرانسه توسط هانری کربن
- الحکمة العرشیه؛ ترجمه به زبان انگلیسی توسط جیمز وینستون
- اکسیر العارفین فی معرفة الحق والیقین؛ مجموعه رسائل آخوند، ترجمه ژاپنی، توکیو، انجمن بررسیهای اسلامی)
- رساله تصور و تصدیق؛ به انگلیسی[۸۴]
- خلاصه اسفار؛ به زبان آلمانی توسط ماکس هورتن[۸۵]
بنیاد حکمت اسلامی صدرا در نظر دارد که آثار صدرا را به انگلیسی ترجمه کند.[۸۶]
آثار درباره ملاصدرا
درباره شخصیت و اندیشههای ملاصدرا آثار متعددی به رشته تحریر درآمده است که برخی از آنها در عبارتند از:
- شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، نوشته سید جلالالدین آشتیانی، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۰ش.
- صدرالدین شیرازی مجدد الفلسفه الاسلامیة، جعفر آلیاسین، بغداد، مطبعة معارف، ۱۳۷۵ق.
- ملاصدرا: زندگی، شخصیت و مکتب صدرالمتألهین، سید محمد خامنهای، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۷۹ش.
- صدرای شیرازی در تاریخ فلسفه در ایران و جهان اسلامی، علیاصغر حلبی، تهران، اساطیر، ۱۳۷۳ش.
- ملاصدرا: فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی، هانری کربن و جمعی از خاورشناسان، ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری، تهران، جاویدان، ۱۳۷۲ش.
- لوامع العارفین فی احوال صدرالمتألهین، پژوهشی پیرامون احوال و افکار و آثار و آراء ملاصدرا، محمد خواجوی، تهران، مولی، ۱۳۶۶ش.
- کتابشناسی جامع ملاصدرا، ناهید باقری خرمدشتی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۷۸ش.
«سیری در افکار ملاصدرا» محمدتقی زمانیان، «الفیلسوف الکبیر صدرالدین شیرازی»، ابوعبدالله زنجانی، «تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر صدرالمتألهین»، محمدتقی کرامتی از دیگر آثار درباره ملاصدرا است.
کتاب «مردی در تبعید ابدی» رمانی درباره زندگینامه ملاصدرا نوشته نادر ابراهیمی
مجموعه تلویزیونی روشنتر از خاموشی به کارگردانی حسن فتحی، زندگینامه ملاصدرا را به تصویر کشیده است.
همایشهای متعددی برای بزرگداشت شخصیت او و تبیین اندیشههای او برگزار شده است از جمله «همایش جهانی بزرگداشت حکیم صدرالمتألهین - ملاصدرا» در خرداد ۱۳۷۸ش در تهران،[۸۷]
بنیاد حکمت اسلامی صدرا، از سال ۱۳۷۸ش، در روز بزرگداشت ملاصدرا، ۲۸ همایش برگزار کرده که دو مورد جهانی، دو همایش بینالمللی و ۲۴ مورد ملی بوده است.[۸۸]
سازمانها، دانشگاهها و مؤسسات[۸۹] و کتابخانههای[۹۰] متعددی با نام ملاصدرا نامگذاری شدهاند. بنیاد حکمت اسلامی صدرا با اهدافی همچون معرفی مکتب ملاصدرا و اندیشههای او و چاپ و نشر آثار وی در سال ۱۳۷۳ش در ایران تأسیس شد.[۹۱]
نرم افزار صدرالمتألهین شیرازی، نور
- کربن، هانری، مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی، ترجمه و پیشگفتار کریم مجتهدی، به ضمیمه متن فارسی المشاع
- میری، سید محسن، و محمدجعفر علمی، فهرست موضوعی اسفار، تهران، حکمت، ۱۳۷۴ش.
- مشکوة الدینی، عبدالمحسن، نظری به فلسفه صدرالدین شیرازی «ملاصدرا»، تهران، آگاه، ۱۳۶۱ش.
- «ملاصدرا»، پورتال خبری آوای توحید، تاریخ بازدید ۴ تیر ۱۴۰۲ش.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۹۲ش، ص۵۸۷؛ آشتیانی، منتخابی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۲۳؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۲.
- ↑ خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۹۲ش، ص۴۵۶.
- ↑ جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۱.
- ↑ خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۹۲ش، ص۵۰۴.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۳.
- ↑ حسنزاده آملی، شرح فارسی الاسفار الاربعة، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۴.
- ↑ جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۲۷.
- ↑ ج۳، ص۴۰۱.
- ↑ شواهد، ص۴.
- ↑ آشتیانی، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۸ش، ص۲۱.
- ↑ «یکم خرداد، روز بزرگداشت ملاصدرای شیرازی»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ نگاه کنید به: نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۲۳۹-۲۴۷.
- ↑ اردبیلی، البعث و النشور، ص۴۷ به نقل از: جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۲۵.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۱۵؛ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص الف.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۱.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۱۶و۱۷؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۲.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۱۶.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ج؛ آشتیانی، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۸ش، ص۲۱؛ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۱۶.
- ↑ آشتیانی، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۸ش، ص۲۲؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۲و۳.
- ↑ آشتیانی، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۸ش، ص۲۲؛ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ج.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ج.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ج.
- ↑ حسنزاده آملی، شرح فارسی الاسفار الاربعة، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۴؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۶.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ج؛ آشتیانی، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۸ش، ص۲۱؛ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۲۵.
- ↑ عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۹.
- ↑ حسنزاده آملی، شرح فارسی الاسفار الاربعة، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۴؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۶.
- ↑ عبودیت، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۹.
- ↑ مجموعه رسائل فلسفی صدر المتالهین، تحقیق و تصحیح: حامد ناجی اصفهانی، تهران: حکمت، ۱۳۷۵ش، ص ۱۰-۱۱.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ج؛ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۱۹.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۱۹؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۳و۴.
- ↑ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۳و۴.
- ↑ ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۱۳۶۶ش، ص۲۱۳و۲۱۴.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۲۰؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۴؛ جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۲.
- ↑ تاریخ آثار العجم، ص۴۹۵، ذیل مدرسه خان شیراز.
- ↑ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۵.
- ↑ سید ابوالحسن قزوینی، سه مقاله و دو نامه، بی تا، ص۲.
- ↑ نگاه کنید به: جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۶و ۱۷.
- ↑ جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۰.
- ↑ جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۲۰و۲۱.
- ↑ آشتیانی، «مقدمه» در شواهد الربوبیه، ۱۳۶۰ش، ص۹۰.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص د-هـ.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص هـ - و.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۲۳؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۵.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۸.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص د - ز.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۲۴و۲۵.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۲۳و۲۴؛ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۶.
- ↑ نصر، «مقدمه مصحح»، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۶.
- ↑ ملاصدرا، رساله سه اصل، ۱۳۴۰ش، ص۱۵۹.
- ↑ آشتیانی، منتخابی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۰.
- ↑ آشتیانی، «مقدمه»، در شواهد الربوبیه، ۱۳۶۰ش، ص۶۴-۶۶.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۳.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ک.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ک.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ح.
- ↑ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۳۶۳ش، ص۱۴۲.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ح.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ط - ی.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ی - ل.
- ↑ آشتیانی، منتخابی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۲۳و۱۲۴.
- ↑ آشتیانی، منتخابی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۹۶.
- ↑ آشتیانی، منتخابی از آثار حکمای الهی ایران، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۹۶.
- ↑ قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۶۱.
- ↑ درآمدی بر مکتب صدرالمتألهین، سایت فکرت.
- ↑ صدرالمتألهین، اسفار اربعه، ج۸، ص۳۰۲؛ صدرالمتألهین، شواهدالربوبیة، ص۳۰۹ – ۳۱۱.
- ↑ صدرالمتألهین، اسفار اربعه، ج۹، ص۱۶۱-۱۷۱.
- ↑ اسفار، ج۱، ص۸۷، ۴۱۲.
- ↑ کربن، مقدمه بر المشاعر، ۱۳۸۱ش، ص۲۵.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۳۷۰؛ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ل.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ل- م.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ع - ت.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ف.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ز و ف.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ف.
- ↑ «آثار ملاصدرا»، پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ص.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ص.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ش.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ش.
- ↑ نصیری، «نگاهی به شرح صدرالمتألهین بر اصول الکافی».
- ↑ جهانگیری، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۲۹و۳۲.
- ↑ مظفر، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ن.
- ↑ http://irip.ir/Home/Single/175.
- ↑ نهضت ترجمه آثار ملاصدرا.
- ↑ همان.
- ↑ «حکمت متعالیه و ملاصدرا»، پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
- ↑ «دبیرخانه دائمی همایشها»، پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: «مؤسسه آموزش عالی صدرالمتالهین (دانشگاه صدرا)»، پایگاه مرجع دانشگاههای ایران؛ «پذیرش سه رشته جدید در مركز آموزش عالی جهاد كشاورزی ملاصدرا»، خبرگزاری جمهوری اسلامی؛ «هلدینگ بینالمللی ملاصدرا»، وبگاه هلدینگ بینالمللی ملاصدرا.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: «تاریخچه کتابخانه ملاصدرا»، وبگاه کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز.
- ↑ «معرفی بنیاد ملاصدرا»، پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
منابع
- خمینی، سید روحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی، ۱۳۹۲ش.
- آشتیانی، سید جلالالدین، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، قم، دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، ۱۳۷۸ش.
- آشتیانی، سید جلالالدین، «مقدمه»، در الشواهد الربوبیة فی مناهج السلوکیة، تألیف ملاصدرا، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۰ش.
- آشتیانی، سید جلالالدین، منتخابی از آثار حکمای الهی ایران، قم، دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، ۱۳۷۸ش.
- «پذیرش سه رشته جدید در مركز آموزش عالی جهاد كشاورزی ملاصدرا»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۴ دی ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۵ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «تاریخچه کتابخانه ملاصدرا»، وبگاه کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز، تاریخ بازدید: ۵ خرداد ۱۴۰۴ش.
- جهانگیری، محسن، «مقدمه مصحح»، در کسر اصنام الجاهلیة، تألیف ملاصدرا، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- «دبیرخانه دائمی همایشها»، پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا، تاریخ بازدید: ۵ خراد ۱۴۰۴ش.
- کربن، هانری، مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۱ش.
- «مؤسسه آموزش عالی صدرالمتالهین (دانشگاه صدرا)»، پایگاه مرجع دانشگاههای ایران، تاریخ بازدید: ۵ خرداد ۱۴۰۴ش.
- مظفر، محمدرضا، «مقدمه»، در الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، تألیف ملاصدرا، قم، مکتبة المصطفوی، ۱۳۶۸ش.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، رساله سه اصل، تصحیح سید حسین نصر، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۰ش/۱۳۸۰ق.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، شرح اصول الکافی، تصحیح محمد خواجوی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى، ۱۳۶۶ش.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
- نصر، سید حسین، «مقدمه مصحح»، در رساله سه اصل، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۰ش/۱۳۸۰ق.
- نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آلالبیت(ع)، ۱۴۰۸ق.
- «هلدینگ بینالمللی ملاصدرا»، وبگاه هلدینگ بینالمللی ملاصدرا، تاریخ بازدید: ۵ خرداد ۱۴۰۴ش.
- انتظام، سید محمد، «نوآوریهای فلسفی ملاصدرا»، مجله حوزه، شماره ۹۲، خرداد و تیر ۱۳۷۸ش.
- «درآمدی بر مکتب صدرالمتألهین»، سایت فکرت، تاریخ بازدید ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ش.
- حقدار، علی اصغر، «کتابشناسی توصیفی ملاصدرا (منبع زندگی، آثار و افکار)»، آینه پژوهش، شماره ۳۱، ۱۳۷۱ش.
- صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، قم، طلیعة النور، ۱۴۲۸ق.
- صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، تصحیح و تعلیق سید جلال الدین آشتیانی، قم، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
- عبودیت، عبدالرسول، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت)، چاپ چهارم، ۱۳۹۰ش.
- فنا، فاطمه، «حکمت متعالیه»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۱۳، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
- محمدزاده، رضا، «حکمت متعالیه»، در دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۱، تهران، نشر مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- مهاجر، محسن، «اندیشه سیاسی صدرالمتألهین»، مجله قبسات، شماره ۱۰ و ۱۱، زمستان ۱۳۷۷ و بهار ۱۳۷۸ش.
پیوند به بیرون
- «زیستنامه صدرالدین محمد شیرازی»، محمدرضا مظفر.