نامحرم: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[فیض کاشانی]] در کتاب [[المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (کتاب)|محجة البیضاء]]<ref>فیض کاشانی، محجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۶۱.</ref> و [[محمدمهدی نراقی|ملا محمدمهدی نراقی]] در کتاب [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]]<ref>نراقی، جامع السعادات، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج۳، ص۲۴۵.</ref> نگاه به نامحرم را [[کفران نعمت]] چشم دانستهاند. | [[فیض کاشانی]] در کتاب [[المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء (کتاب)|محجة البیضاء]]<ref>فیض کاشانی، محجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۶۱.</ref> و [[محمدمهدی نراقی|ملا محمدمهدی نراقی]] در کتاب [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]]<ref>نراقی، جامع السعادات، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج۳، ص۲۴۵.</ref> نگاه به نامحرم را [[کفران نعمت]] چشم دانستهاند. | ||
[[مرتضی مطهری]] در کتاب [[مسئله حجاب]]، فلسفه تاکید بر رعایت حجاب و پوشش مناسب برای زنان در | [[مرتضی مطهری]] در کتاب [[مسئله حجاب]]، فلسفه تاکید بر رعایت حجاب و پوشش مناسب برای زنان در [[دین اسلام]] را اموری از قبیل حفظ سلامت و بهداشت روانی افراد، سلامت و استواری جامعه، تحکیم نظام خانواده و بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او دانسته است.<ref>مطهری، مسئله حجاب، 1386ش، ص76.</ref> | ||
==ارتباط با نامحرم== | ==ارتباط با نامحرم== |
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۷
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
نامَحْرَم در برابر مَحرَم به کسی گفته میشود که رعایت احکام حجاب در برابر او واجب و ازدواج با او جایز است.
از نظر فقها نگاه کردن به بدن زن نامحرم به جز صورت و دستها تا مچ جایز نیست. همچنین نگاه کردن به صورت و دستها و نیز گوش دادن به صدای زن نامحرم در صورتی که منجر به گناه شود، حرام است. بنا به فتوای فقها بر زنان واجب است که تمام بدن خود را از نامحرم بپوشاند. البته در پوشاندن گردی صورت و دستها از انگشتان تا مچ، اختلافنظر وجود دارد. همچنین نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم جایز نیست.
لمس بدن نامحرم در غیر موارد اضطرار مانند معالجه و نجات جان و همچنین خلوت کردن مرد و زن نامحرم، با ترس افتادن در گناه، از نظر فقها حرام است. در فقه اسلامی، ازدواج با نامحرم جایز است البته ازدواج با برخی نامحرمان در شرایط خاصی حرام میگردد.
مفهومشناسی و جایگاه
به کسی که از محارم نیست، نامحرم گفته میشود. منظور از محارم کسانیاند که به واسطه یکی از راههای نسب، ازدواج و رضاع، رابطه خویشاوندی با هم پیدا میکنند.[۱] این اصطلاح در ابواب فقهی مانند نکاح، طلاق و حدود بهکار رفته است.[۲]
در آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور به فرو بستن چشم از نگاه به نامحرم و آنچه خدا حرام کرده، دستور داده شده است.[۳] در روایات زیادی از امامان معصوم (ع)، ارتباط داشتن زن و مرد نامحرم، مذمت شده است.[۴] امام باقر (ع) سخن گفتن با نامحرم را از دامهای شیطان دانسته است.[۵] در روایتی از امام صادق (ع) نگاه به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان در نظر گرفته شده است[۶] و براساس روایتی از امام علی (ع) همسخن شدن با زنان نامحرم، سبب نزول بلا و انحراف دلها میشود.[۷]
فیض کاشانی در کتاب محجة البیضاء[۸] و ملا محمدمهدی نراقی در کتاب جامع السعادات[۹] نگاه به نامحرم را کفران نعمت چشم دانستهاند.
مرتضی مطهری در کتاب مسئله حجاب، فلسفه تاکید بر رعایت حجاب و پوشش مناسب برای زنان در دین اسلام را اموری از قبیل حفظ سلامت و بهداشت روانی افراد، سلامت و استواری جامعه، تحکیم نظام خانواده و بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او دانسته است.[۱۰]
ارتباط با نامحرم
در فقه اسلامی برای افرادی که به هم نامحرمند احکامی در نظر گرفته شده است:
حرام بودن نگاه کردن با نامحرم
- نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم به غیر از صورت و دستها از انگشتان تا مچ دست حرام است.[۱۱] البته نگاه کردن به صورت و دستها تا مچ نیز اگر به قصد لذت و ترس از افتادن در گناه باشد نیز حرام است.[۱۲]
- نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است، مگر جاهائی از بدن كه بهطور معمول التزام به پوشانیدنش نیست، مانند سر و دستها و ساق پاها بدون لذت و ترس از وقوع در حرام.[۱۳]
- بنا به فتوای فقهای شیعه نگاه کردن به صورت زن با قصد ازدواج ، جایز است.[۱۴] برخی فقها نگاه کردن به بدن زن-مو و مقداری از بدن مانند گردن و بعضی از سینه- به قصد ازدواج و بدون قصد لذت، را نیز جایز دانستهاند.[۱۵]
- نگاه کردن به فیلم و عکس زنانی که حجاب را رعایت نمیکنند، اگر بدون شهوت باشد و آن زنان را نشناسد، مانعی ندارد؛ اما اگر او را بشناسد نگاه کردن به فیلم و عکس او حکم نگاه کردن به خود آن زن را دارد.[۱۶]
- نگاه کردن پزشک به بدن نامحرم اگر برای معالجه و در صورت ضرورت باشد، جایز است.[۱۷]
- نگاه کردن به عکس زنان بدون حجابِ غیر مسلمان، اگر بدون قصد لذت باشد و منشأ مفاسدی نگردد، اشکال ندارد.[۱۸]
واجب بودن پوشش بدن در برابر نامحرم
- بر زنان واجب است که تمام بدن خود را از نامحرم بپوشاند.[۱۹] در وجوب پوشیدن صورت و دستها از سر انگشتان تا مچ، برای زنان اختلافنظر است.[۲۰]
- بنا به نظر فقیهانی چون شیخ طوسی،[۲۱] صاحبحدائق،[۲۲] شیخ انصاری،[۲۳] سید یزدی،[۲۴] سید محسن حکیم[۲۵] امام خمینی[۲۶] و سیدعلی خامنهای[۲۷] پوشیدن صورت و دستها از سر انگشتان تا مچ، بر زنان واجب نیست. فقیهانی مانند علامه حلی در کتاب تذکرةالفقهاء،[۲۸] فاضل مقداد[۲۹] و سید عبدالاعلی سبزواری،[۳۰] پوشیدن صورت و دستها را نیز واجب دانستهاند.
- بنا به نظر همه فقها اگر ترس از افتادن در حرام و قصد مبتلا کردن مردی به حرام وجود داشته باشد، در این صورت پوشاندن صورت و دستها نیز واجب میشود.[۳۱]
حرام بودن لمس نامحرم
- بنا به نظر فقها لمس بدن نامحرم در غیر موارد اضطرار مانند معالجه و نجات جان انسان و بهطور مستقیم، حرام است؛[۳۲] اما اگر از روی لباس یا حائلی و بدون شهوت و قصد لذت باشد، اشکالی ندارد.[۳۳]
- برخی فقها دست دادن به نامحرم را اگر از روی پارچه و یا با دستکش باشد و به قصد سوئی نباشد و دست نامحرم (چه زن باشد و چه مرد) را فشار ندهد، جایز دانستهاند.[۳۴]
حکم گوش دادن به صدای زن نامحرم
- بنا به نظر فقها گوش دادن به صدای زن نامحرم، بدون لذت و بدون ترس از افتادن در حرام، جایز و با ترس وقوع حرام و به قصد لذت، حرام است.[۳۵]
- نماز خواندن زن با صدای بلند در جایی که میداند نامحرم صدایش را میشنود، بنا به نظر فقیهانی مانند شهید اول، حرام و موجب بطلان نماز است.[۳۶] صاحب جواهر با پذیرفتن حرام بودن چنین عملی، باطل شدن نماز به وسیله آن را نپذیرفته است.[۳۷]
حکم خلوت کردن با نامحرم
- خلوت كردن مرد و زن نامحرم در مكانی که شخص دیگری در آنجا نیست، با ترس افتادن در گناه، حرام است.[۳۸]
- در اینكه با فرض نبود ترس از افتادن در گناه نیز حرام است یا نه، مسئله اختلافی است.[۳۹] برخی از فقها خلوت کردن مرد و زن نامحرم را، فقط در صورتی که ترس افتادن در گناه وجود داشته باشد، حرام دانستهاند.[۴۰] بنا به نظر آیت الله مکارم شیرازی خلوت کردن زن و مرد نامحرم حتی اگر فكر میكنند به حرام نمیافتند، اشكال دارد.[۴۱]
سخن گفتن
- بنا به نظر فقها سخن گفتن با نامحرم اگر بدون التذاذ و یا خوف وقوع در حرام باشد، جایز است.[۴۲]
- بنا به نظر میرزا جواد تبریزی سزاوار است که حرف زدن با زن جوان حتی بدون التذاذ یا خوف وقوع در حرام، ترک شود.[۴۳]
- ارتباط با نامحرم از طریق پیامک، چت و ایمیل در صورتی که موجب مفسده و ارتکاب گناه شود، حرام است.[۴۴]
جایز بودن ازدواج با نامحرم
- در فقه اسلامی، ازدواج فقط با نامحرم جایز است و با محارم جایز نیست.[۴۵]
- البته خواهرزن اگرچه نامحرم است اما ازدواج با او تا وقتی که زن زنده باشد یا طلاق نگرفته باشد، جایز نیست.[۴۶]
- ازدواج با برخی از نامحرمان با توجه به شرایطی برای همیشه حرام میشود:
- ازدواج مرد با زنی که نُه بار او را طلاق داده است.[۴۷]
- ازدواج مرد با زنی که پیش از ازدواج او با مادر یا دخترش زنا کرده است.[۴۸]
- ازدواج مرد با زن شوهردار و زنی كه در عده طلاق با او زنا کرده است.[۴۹]
- ازدواج مرد با زنی که پیش از ادواج با او، با پسر، برادر یا پدرش، لواط کرده باشد.[۵۰]
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- ابن شعبه حرانی، تحف العقول، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- امام خمینی، تحریر الوسیله، قم، مطبعة مؤسّسة العروج، چاپ اول، ۱۴۳۴ق.
- بحرانی، شیخ یوسف، حدائقالناضرة فی احکام عترة الطاهرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا.
- بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسن، رساله توضیح المسائل سیزده مرجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دار التفسير، ۱۳۹۱ق.
- «پوشش و نگاه کردن»، سایت Khamenei.ir، تاریخ درج مطلب: ۱۴ مهرماه ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ش.
- سیستانی، سیدعلی، توضیحالمسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۵ق.
- شهید اول، محمد بن مکی، ذکریالشیعه فی احکام الشریعة، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالکالافهام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
- شیخ انصاری، مرتضی، کتابالنکاح، قم، تراث الشيخ الأعظم، ۱۴۱۵ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیة، تهران، المكتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، مؤسسه جهانی سبطین (علیهماالسلام)، ۱۴۳۰ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرةالفقها، قم، منشورات المكتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، بیتا.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، محجة البیضاء، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۷ش.
- مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعةالفقهیة، قم، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
- مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش.
- مجتهدی تهرانی، احمد، سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم، احکامالغیبة، قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۸۱ش.
- محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایعالاسلام، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- محقق کرکی، جامعالمقاصد، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، احکام خانواده، قم، امام علی بن ابی طالب علیه السلام، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
- نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ چهارم، بیتا.
- نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ۱۴۰۸ق.
پیوند به بیرون
- ↑ مجتهدی تهرانی، سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم، احکامالغیبة، ۱۳۸۱ش، ص۱۰.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۲۳۷؛ موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۰۵.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۷ش، ج۶، ص۱۷۱-۱۷۳.
- ↑ نوری، مستدرکالوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۲۷۲.
- ↑ نوری، مستدرکالوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۲۷۲.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۸.
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۱.
- ↑ فیض کاشانی، محجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۶۱.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج۳، ص۲۴۵.
- ↑ مطهری، مسئله حجاب، 1386ش، ص76.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۴ش، ج۲۹، ص۷۵.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۴ش، ج۲۹، ص۷۵؛ سیستانی، توضیحالمسائل، ۱۴۱۵ق، ص۵۰۸.
- ↑ سیستانی، توضیحالمسائل، ۱۴۱۵ق، ص۵۰۸؛ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۲۲.
- ↑ شهیدثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۴۰.
- ↑ شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۹۷-۹۸؛ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۵۵.
- ↑ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۵۶.
- ↑ خویی، استفتائات، ص۲۹۹؛ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۲۵.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۳۱.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۶۰.
- ↑ بحرانی، حدائقالناضرة، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ج۲۳، ص۵۶.
- ↑ شیخ انصاری، کتاب النکاح، ۱۴۱۵ق، ص۴۸.
- ↑ یزدی طباطبایی، العروةالوثقی، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۲۰۶.
- ↑ حکیم، مستمسکالعروة، ۱۳۹۱ق، ج۵، ص۲۴۱-۲۴۲.
- ↑ امام خمینی، تحریرالوسیله، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ «پوشش و نگاه کردن»، سایت Khamenei.ir.
- ↑ علامه حلی، تذکرةالفقهاء، المكتبة الرضوية لاحياء الآثار الجعفرية، ج۲، ص۵۷۳.
- ↑ فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۲۲۲.
- ↑ سبزواری، مهذبالاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۲۳۰-۲۳۷.
- ↑ بحرانی، حدائقالناضرة، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ج۲۳، ص۵۶؛ سیستانی، توضیحالمسائل، ۱۴۱۵ق، ص۵۰۸.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۱۰۰.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۹۹؛ مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعةالفقهیة، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۳۸۱.
- ↑ خمینی، رساله نجاة العباد، ۱۴۰۹ق، ص۳۶۳.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروةالوثقی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۹۰.
- ↑ شهید اول، ذکریالشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۳۲۲.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۹، ص۳۸۳-۳۸۴.
- ↑ علامه حلی، تذکرةالفقها، منشورات المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفریة، ج۲، ص۳۰۳؛ محقق کرکی، جامعالمقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۲۰۰.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعةالفقهیة، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۳۸۸.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعةالفقهیة، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۳۸۸.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ص۵۷.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۹۹.
- ↑ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ص۳۶۲.
- ↑ «ارتباط با نامحرم از طریق پیامک، چت و ایمیل»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۲۴؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۲۳۷.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، رساله توضیح المسائل سیزده مرجع، ۱۳۸۵ش، احکام نکاح، مساله ۲۳۹۰.
- ↑ مفید، المقنعة، مؤسسه نشر اسلامی، ج۱، ص۵۰۱.
- ↑ شهید ثانی، مسالکالافهام، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۲۹۷-۲۹۸.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۹، ص۴۴۶.
- ↑ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۳۳.