آل خمیس
اطلاعات کلی | |
---|---|
وجه نامگذاری | این طایفه از گردآمدن مردمان ۵ روستا به وجود آمد |
خاستگاه | عربهای دِویش نجد در عربستان |
عصر | قرن دوازدهم تا پانزدهم قمری |
مکان استقرار | خوزستان (رامهرمز) |
آلِ خَمیس، یا الخمیس، عشیره عرب شیعی مذهب خوزستان هستند که در روستاهای اطراف رامهرمز زندگی میکنند.
علت نامگذاری
درباره نام این عشیره، روایتها و اشارههایی میتوان یافت که پذیرش یا رد آنها جای تردید دارد. یکی از روایتهای محلّی میگوید که این عشیره را از آنرو آل خَمیس نامیدند که از گردآمدن مردمان ۵ روستا به وجود آمد. در روایت دیگر، این ۵ روستا از ۵ طایفه حُمِیدان (نیای بزرگ آل خمیس)، بنی رشید، زبید، آل بوعباد و احمدیّه پدید آمد. همچنین برپایه نقل مبهمی، آنان را به آل خمیسِ یمن وابسته میکند.[۱] برخی نیز آل خمیس را به معنای پسران ۵ تن گرفتهاند.[۲] لاریمر نوشته است که میگویند با عشیره معدان خویشاوندی دارند. [۳]
افراد عشیره، خود را از عربهای دویش نجد عربستان میدانند که نخست به عراق و سپس به خوزستان کوچ کرده اند. برپایه روایتهای محلّی، حمیدان در حدود ۳۰۰ سال پیش (ح ۱۱۰۰ق/۱۶۸۹م)، به چم منیع (نزدیک خلف آباد، رامشیر کنونی) آمد و نزد منیع به کار پرداخت. سپس بر اثر ابراز شجاعت از توجّه منیع برخوردار شد و مشیخت ۵ روستا را به دست آورد و چندی بعد با دختر منیع ازدواج کرد. به این ترتیب کارش بالا گرفت و اقتداری به هم رساند.
اما پیدایش یک عشیره دست کم به یکی دو نسل زمان نیازمند است، درحالیکه ما نام عشیره آل خمیس را در رویدادهای ۱۱۱۱ق/۱۶۹۹م مییابیم. از این رو، روایت بازگو شده بهصورت کنونی آن چندان پذیرفتنی نمینماید.
زمینه تاریخی
دوران صفویّه
آل خمیس در اواخر دوران صفویّه و در زمان حکومت مشعشعیان به خوزستان پای نهاد و گویا نخست در حُوَیزه ساکن شد. سپس همه افراد یا دست کم بخش بزرگی از ایشان به رامهرمز کوچیدند.[۴] [۵]
دوران زندیه
آل خمیس در زمان زندیه در کشمکشهای قبایل عرب بر سر تسلط بر خوزستان وارد شد.[۶] در پی مرگ کریمخانزند (۱۱۹۳ق/۱۷۷۹م)، عشیره کعب به تسخیر شهرهای مختلف خوزستان پرداخت و سیخ برکات، رامهرمز را گرفت و عشیره آل خمیس را فرمانبر خود ساخت.
دوران قاجاریه
در این دوران، آل خمیس با بختیاریهای پیرو محمّدتقی خان چهارلنگ، کشمکش داشتند و رامهرمز در میان آنان دست به دست میشد.
در زمان ناصرالدین شاه
در دوران ناصرالدین شاه و با لشرکشی معتمدالوله، محمدتقی خان سرکوب شد[۷] و سپس شیخ تامر، آخرین شیخ نیرومند کعبیان فلاحیّه را نیز از این شهر بیرون راند و به این ترتیب عشایر آل خمیس، آل محسن و عربهای باوی از تابعیّت فلاحیه بیرون آمدند و مستقل شدند.[۸]
ظاهراً از این پس تا اواخر دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار به آرامش گذشت و عشیره آل خمیس در پیرامون رامهرمز به استقلال زیست.
در زمان مظفرالدین شاه
در زمان مظفرالدین شاه قاجار، خوزستان به صحنه کشمکش شیخ خزعل و بختیاریها تبدیل شد [۹] و اقتدار شیخ چنان بالا گرفت که در گیر و دار جنبش مشروطیت، او همه شیوخ عرب همچون شیخ حویزه و شیخ آل خمیس و شیخ بنی طرف را برکنار کرد و هواخواهان خود را به جای آنان گماشت.
با آغاز جنگ جهانی اوّل، شیخ خزعل به انگلیسیها پیوست، اما بسیاری از عشایر عرب به جانبداری از ترکان در برابر آنان ایستادگی کردند و انگلیسیها که از اوجگیری مخالفت در میان عشایر عرب کعب فلاحیّه، آل خمیس، بنی تمیم، بنی صالح و مناطق دیگر بیمناک شده بودند، از یاری دادن به شیخ خزعل برای سرکوب بیشتر عشایر بهویژه پس از خروج ترکان از خوزستان، فروگذار نکردند.[۱۰] [۱۱]
وضع زندگی
عشیره آل خمیس از عشایری است که یکجانشین شدن آن به درازا کشید. به نقل فسایی، افراد این عشیره در سیاه چادر زندگی میکنند. برخی دیگر نیز معتقدند که بیشتر تیرههای آل خمیس در کلبههای ساخته شده از نی روزگار میگذرانند و اینک باید آنان را بیشتر یکجانشین شمرد تا کوچنشین. [۱۲]
جمعیت آل خمیس
جمعیت آل خمیس، در دوران اقتدارشان به ۰۰۰‘۱۰ نفر میرسید؛ اما این جمعیت از آن پس دستخوش تغییرات فراوان شد. لاریمر شمار آنان را در حدود ۵۰۰‘۲ نفر برآورد کرده است. (بیش از ۱۳۲۶ق/۱۹۰۸م).[۱۳]
هسته اصلی آل خمیس
هسته اصلی آل خمیس، از بخشهای رِزِق (رزج) الصّفر، [[رِزِقالسّلطان، جنام، منصور و زراغله تشکیل میشود که در روستاهای تل زرّینی (۱۲ خانوار)، شوه بیت منصور (۲۳ خانوار)، کوت شیخ (۲۳ خانوار)، زراغله بالا (۶ خانوار) و زراغله پایین (۸۰ خانوار) زندگی میکنند.
بخشهای دیگر عشیره آل خمیس
افزون بر این، بخشهای دیگری نیز به عنوان وابسته، جزء عشیره آل خمیس به شمار میآیند که عبارتند از بنی رشید، آل بوفتیله، آل بوعباد، احمدیّه زبید ضرّاعه، زهیریّه، بنی سعید (شامل حمید که به نوبه خود بیت دهو و آل عوفیه را در بر میگیرد)، آل حطّه، شیرعلیه و رهدار (این دو از عشایر کهکیلویه هستند) و آل حیارات.
اینان در روستاهای ابوطویج (۲۷ خانوار)، چم منیع (۱۱ خانوار)، رمیله علیا (۱۰۰ خانوار)، رمیله سفلی (۱۷ خانوار)، چم هاشم (۲۰ خانوار)، رهدار سفلی (۸ خانوار)، رهدار علیا (۱۸ خانوار)، کندک (۲۵ خانوار)، بیت حمید (۴۰ خانوار)، صندلی قاسم (۵ خانوار)، صندلی کنعان (۶۰ خانوار)، تغلی آل بوفتیله (۱۶ خانوار)، تغلی آ٫ بووعیاد (۶۰ خانوار)، عریض (۴۵ خانوار)، زراغله بالا (۶ خانوار)، زراغله پایین (۸۰ خانوار) و غویله ناقد (۱۱ خانوار) زندگی میکنند. یادآوری میشود که همه اهالی این روستاها جزو عشیره آل خمیس به شمار نمیآیند.[۱۴]
مشاغل آل خمیس
افراد عشیره عموماً از راه کشاورزی و دامداری و کارگری روزگار میگذرانند.[۱۵]
پانویس
- ↑ تحقیقات محلّی نگارنده در مرداد و شهریور ماه ۱۳۶۵ش.
- ↑ Field, Henry, Conttribution to the Anthropology of Iran,vol. 1, p. 195.
- ↑ Lorimer, J.G.,Gaztteer of the Persian Gulf, Omen and Central Arabia,vol.2, p.1017.
- ↑ جزایری، عبدالله، تذکره شوشتر، ج۱، ص۸۵
- ↑ کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۸۹.
- ↑ جزایری، عبدالله، تذکره شوشتر، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۲.
- ↑ سپهر، عبدالحسین، تاریخ بختیاری، ج۱، ص۵۰۸
- ↑ کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۷۴.
- ↑ کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۲۰۷
- ↑ سفیری، فلوریدا، پلیس جنوب ایران، ج۱، ص۵۲
- ↑ کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ Lorimer, J.G.,Gaztteer of the Persian Gulf, Omen and Central Arabia, Vol. 2, P. 1018
- ↑ Lorimer, J.G.,Gaztteer of the Persian Gulf, Omen and Central Arabia, Vol. 2, P. 1018
- ↑ Lorimer, J.G.,Gaztteer of the Persian Gulf, Omen and Central Arabia, Vol. 2, P. 1017-1018
- ↑ Lorimer, J.G.,Gaztteer of the Persian Gulf, Omen and Central Arabia, Vol. 2, P. 1018
یادداشت
منابع
- جزایری، عبدالله، تذکره شوشتر، اهواز، صافی، ۱۳۲۸ش.
- سپهر، عبدالحسین، تاریخ بختیاری، تهران، ۱۲۸۸ق، ص ۵۱۶.
- سفیری، فلوریدا، پلیس جنوب ایران، ترجمه منصوره اتّحادیه و منصوره جعفری فشارکی، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۴ش.
- کسروی، احمد، تاریخ پانصد ساله خوزستان، تهران، گام ـ پایدار، ۱۳۵۶ش.
- تحقیقات محلّی نگارنده در مرداد و شهریور ماه ۱۳۶۵ش.
- Field, Henry, Conttribution to the Anthropology of Iran, New York, Kraus reprint Co., 1968.
- Lorimer, J.G.,Gaztteer of the Persian Gulf, Omen and Central Arabia, Calcutta, 1908.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دایرة المعارف بزرگ اسلامی