قبیله مذحج

از ویکی شیعه
قبیله مذحج
اطلاعات کلی
نامقبیله مذحج
وجه نام‌گذارینام تپه‌ای به این نام در یمن
نسبمالک بن أدد بن زید بن یشجب بن عریب بن زید بن کهلان بن سباء بن یشجب بن یعرب بن قحطان
نژادعرب قحطانی
منشعب ازبنی‌کهلان
صدر خاندانمالک بن أدد
خاستگاهیمن
انشعاب بهسَعد العشیرة، بنی‌ الحارث بن کَعب، مُراد، نَخَع، صُداء، رُهاء، جَنب و عَنس
مذهبتشیع
زمان اسلام آوردنصدر اسلام
مکان استقراریمن، کوفه، خوزستان، قم
ویژگیاز قبایل بزرگ عرب قحطانی یمن
حوادثهمراهی و یاری امام علی(ع) و امام حسین(ع)
شخصیت‌ها
مشاهیریاسر بن عامر عنسی مذحجی، عمار بن یاسر، مالک اشتر نخعی، ابراهیم بن مالک اشتر نخعی، عمرو بن معدیکرب مذحجی، هانی بن عروه مرادی، اویس قرنی، کمیل بن زیاد نخعی و چند تن از شهدای کربلا


قبیله مَذحِج از قبایل بزرگ شیعی در یمن که در تحولات صدر اسلام نقش داشتند. پس از ظهور اسلام، مذحجیانِ ساکن مکه و مدینه مسلمان شدند: اما مذحجیانِ ساکن یمن با سریه امام علی(ع) در آن منطقه مسلمان شده و در زمره طرفداران و شیعیان امام قرار گرفتند.

مذحجیان، در فتوحات اسلامی حضور فعالی داشتند و با تأسیس کوفه به این شهر مهاجرت کرده و بخش زیادی از جمعیت آن را تشکیل دادند. در خلافت امام علی(ع) در شمار نزدیک‌ترین یاران امام قرار گرفتند و در جنگ‌های جَمل و صِفین جزو سپاهیان امام بودند.

برخی از افراد این قبیله در واقعه کربلا به شهادت رسیدند؛ چنانکه حضور آنها در قیام مختار نیز در منابع بازتاب داشته است.

یاسر بن عامر، عمار بن یاسر، مالک اشتر، ابراهیم بن مالک اشتر، هانی بن عُروه، اویس قرنی و کمیل بن زیاد از افراد شناخته‌شده این قبیله‌اند. همچنین اسود عنسی که ادعای پیامبری کرد از این قبیله بود.

در منابع از مهاجرت مذحجیان به مناطقی چون خوزستان و قم سخن به میان آمده است. بخشی از آنان در ایران و عراق زندگی می‌کنند.

معرفی

قبیله مذحج یکی از قبایل بزرگ عرب قحطانی در یمن است که قبایل فراوانی از آن منشعب شده است.[۱] به همین جهت به آن پدر قبایل گفته شده است.[۲] این قبیله به‌عنوان یکی از بطون قوم سبا[۳] یا کهلان[۴] منتسب به مالک بن أُدد از نوادگان کهلان بن سبأ[۵] و از نسل قحطان[۶] دانسته‌ شده است؛ از همین رو آنها را از قبایل یمنی محض[۷] و از قبایل هفتگانه مشهور بنی‌کهلان دانسته[۸] و مردمانش را از عناصر یمنی خالصه قلمداد کرده‌اند.[۹] [یادداشت ۱]

مردمان مذحج از شجاعان، دلاوران[۱۰] و جنگاوران نیرومند[۱۱] و برخی از آنها از حکمرانان[۱۲] دانسته شده‌اند. در برخی گزارش‌ها از درگیری‌های آنها با یکدیگر[۱۳] و قبایل دیگر سخن به میان آمده است.[۱۴] مذحجیان به نظم و شعر نیز علاقه‌مند بوده و شاعران برجسته‌ای در میان آنها وجود داشت.[۱۵]

گفته شده قاطبه مذحجیان بادیه‌نشین بودند؛ و به لحاظ جمعیتی در یمن در رتبه دوم قرار داشتند.[۱۶] طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، مذحجیان به لحاظ تمدنی در ردیف قبیله همدان دانسته شده است. برخی چنین نظری را با توجه به کتیبه‌های به دست آمده از جنوب جزیره رد کرده و عدم اشاره به این مطلب در اشعار شاعران را مؤید این موضوع دانسته‌اند.[۱۷]

در برخی منابع احادیثی از پیامبر(ص) وجود دارد که قبیله مذحج را یکی از شش بطن فرخنده[۱۸] قوم سبا معرفی کرده[۱۹] و اکثر مردمان مذحج را اهل بهشت معرفی می‌کند.[۲۰] و یا به فضیلت قبیله‌ای خاص از مذحج چون نَخَع می‌پردازد.[۲۱]

سکونت‌گاه و زیرشاخه‌ها

سکونتگاه قبایل مختلف مذحج را در مناطق مختلف یمن گزارش کرده‌اند که برخی از آنها را شرق صنعا[۲۲] و در ناحیه مأرب[۲۳] دانسته‌اند؛ چنان‌که از حضور آنها در سرزمین نجران[۲۴] یا سرومذحج که از نجران تا مأرب را در برمی‌گرفت، و همچنین منطقه حضرموت[۲۵] و تثلیث[۲۶] نیز سخن به میان آمده است. آنها بر بخش بزرگی از سرزمین یمن نیز حکمرانی می‌کردند.[۲۷]

برخی از قبایل مذحج را قبایلی چون سَعد العشیرة، [۲۸] بنی‌ الحارث بن کَعب، [۲۹] مُراد، [۳۰] نَخَع،[۳۱] صُداء،[۳۲] رُهاء،[۳۳] جَنب[۳۴] و عَنس[۳۵] دانسته‌اند[۳۶] که تعدادی از آنها نیز به قبایل کوچکتری[۳۷] چون بنو عبیدة،[۳۸] بنوحکم،[۳۹] جعفی،[۴۰] زبید.[۴۱] أود،[۴۲] أنیس، شمران، سَنْحان، بنو عبدالمدان، صعب، حرب، مازن، بنو مسلیة، و بنو الریان[۴۳] تقسیم می‌شوند.

چهره‌ها و مکان‌های منتسب

یاسر بن عامر عنسی مذحجی،[۴۴] عمار بن یاسر،[۴۵] مالک اشتر نخعی،[۴۶] ابراهیم بن مالک اشتر نخعی،[۴۷] عمرو بن معدیکرب مذحجی،[۴۸] هانی بن عروه مرادی،[۴۹] اویس قرنی،[۵۰] کمیل بن زیاد نخعی،[۵۱] از جمله افراد شناخته شده قبیله مذحج دانسته شده‌اند؛ چنانکه افرادی چون ابوموسی اشعری[۵۲] شریح بن هانی قاضی،[۵۳] عبدالرحمن بن ملجم مرادی،[۵۴] و سنان بن انس نخعی[۵۵] نیز جزو افراد این قبیله قلمداد شده‌اند. در تاریخ قبیله مذحج به زنان مشهوری چون أمّ سنان بنت خیثمه نیز اشاره شده است[۵۶] که به اعتقاد برخی از محققان از زنان نامور شیعه و از شجاعان عصر امام علی(ع) بود که در همه حوادث و وقایع خلافت امام از جمله جنگ صفین حضور داشت و از او حمایت کرد[۵۷] و حتی در مجلسی توسط معاویه مورد مواخذه قرار گرفت.[۵۸] شعر او در مورد تهییج قبیله مذحج برای همراهی با امام و حفاظت از خاندان پیامبر(ص) در منابع بازتاب داشته است.[۵۹]

مسجد جعفی کوفه یکی از مساجدی است که منتسب به مذحجیان است[۶۰] و نامیده شدن کوه ابی‌القیس در مکه نیز به خاطر حضور فرد مذحجی به این نام، دانسته شده است.[۶۱]

پذیرش اسلام

گفته شده است که مذحجیان در دوران جاهلیت پیرو آیین بت‌پرستی بودند و بت‌هایی چون یغوث را می‌پرستیدند؛[۶۲] هرچند از نفوذ آیین مسیحیت در میان آنها نیز سخن به میان آمده است.[۶۳]

با ظهور اسلام، تعدادی از مردمان مذحج که در مکه حضور داشتند، اسلام را پذیرفتند که مهمترین آنها یاسر بن عامر عنسی و به همراه همسرش سمیه و همچنین فرزندش عمار بودند که آزار و اذیت آنها به دست مشرکان مکه و تمجید پیامبر(ص) از آنها در منابع بازتاب داشته است.[۶۴] پس از هجرت پیامبر(ص)، برخی از مردمان این قبیله که در مدینه حضور داشتند نیز اسلام را پذیرفتند و در جنگ بدر شرکت کردند.[۶۵] به همین علت از قبایل انصار نیز قلمداد شده‌اند.[۶۶] گفته شده است که قبایل ساکن در یمن از جمله قبیله مذحج با ارسال سرایا از سوی پیامبر(ص) و وفود قبایل مذحجی به مدینه به اسلام گرایش پیدا کردند.

ارسال سرایا به یمن توسط پیامبر(ص)

یکی از سرایا سفر امام علی(ع) به یمن در رمضان سال دهم هجری قمری بود که سبب مسلمان شدن مذحجیان گردید.[۶۷] برخی منابع تاریخی چون المغازی واقدی[۶۸] سفر امام به یمن و درگیری با قبیله مذحج را به تفصیل بیان کرده‌اند. گفته شده است امام علی(ع) ابتدا با سیصد سوار وارد سرزمین مذحج در یمن شدند و در آنجا درگیری کوچکی به وجود آمد. امام آنها را به اسلام دعوت کرد که بعد از مدتی اسلام را پذیرفتند.[۶۹]

منابع از سریه‌های دیگری چون سریه خالد بن ولید به سوی مذحجان سخن به میان آورده‌اند که سبب مسلمان شدن قبیله بنی الحارث بن کعب شد.[۷۰]

ارسال نماینده به مدینه توسط مذحجیان

در زمان پیامبر اسلام(ص) وفودی از سوی مذحجیان به مدینه شکل گرفت[۷۱] که در انتشار اسلام بین مذحجیان موثر بود و حتی در برخی از موارد پیامبر(ص) یکی از آنها را در نامه‌ای به سوی قومشان می‌فرستاد و رهبر آن قوم می‌کرد.[۷۲]

برخی از محققان نخستین وفد را توسط قبیله صداء[۷۳] و آخرین وفد را متعلق به قبیله نخع در سال یازدهم هجری قمری دانسته‌اند.[۷۴] دویست نفر از قبیله نخع[۷۵] پس از بیعت با معاذ بن جبل در یمن به مدینه رفتند و با پیامبر اسلام(ص) بیعت کردند.[۷۶]

مواجهه با نبوت اسود عنسی

اسود عنسی فردی از قبیله عنس مذحج بود[۷۷] که در اواخر عمر پیامبر(ص) و در سال یازدهم هجری قمری ادعای پیامبری کرد.[۷۸] وی پس از مدتی مناطق صنعا و نجران را به تصرف خود درآورد.[۷۹] گفته شده که مردم عادی مذحج از اسود تبعیت کرده[۸۰] و قبایل عنس و بنوالحارث به او پیوستند.[۸۱] در مقابل تعدادی از مذحجیان[۸۲] از جمله قبیله نخع به مبارزه با او پرداختند[۸۳] و حتی طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، پیامبر(ص) برای دفع آنها از قبیله مرام مذحج و همدان استفاده کرد.[۸۴] وی در نهایت به دست فیروز دیلمی[۸۵] و یا قیس بن مکشوح از قبیله مراد مذحج[۸۶] کشته شد.

شرکت در فتوحات اسلامی و مهاجرت

قبیله مذحج از قبایل فعال در فتوحات سرزمین‌هایی چون ایران و شام دانسته شده‌ است. مردانی از قبیله نخع از جمله کسانی بودند که در جنگ نهاوند[۸۷] و قادسیه با ارتش ساسانی[۸۸] و در جنگ یرموک با رومیان[۸۹] جنگیدند. مالک اشتر از جمله مشاهیر قبیله نخع بود که در جریان جنگ یرموک از ناحیه سر زخمی شد و چرک و خونابه به چشمش آسیب رساند و به مالک اشتر شهرت یافت.[۹۰][یادداشت ۲]

با گسترش فتوحات اسلامی و تأسیس شهرهای نظامی چون کوفه و بصره قبایل مختلفی از یمن به این شهرها مهاجرت کردند.[۹۱] گفته شده است تعداد افراد حاضر قبیله مذحج و اسد در کوفه یک‌چهارم جمعیت شهر را تشکیل می‌دادند[۹۲] و حتی قبیله مذحج رتبه دوم جمعیت در کوفه[۹۳] و یکی از سه قبیله پرجمعیت در عراق بود.[۹۴] قبیله مذحج در بخش شرقی کوفه ساکن بودند[۹۵] و علاوه بر جایگاه برجسته آنها در کوفه[۹۶] به همراه حمیر و هَمْدان، در حوادث این شهر نقش به‌سزایی ایفا کردند[۹۷] در پاره‌ای از گزارش‌ها به حضورشان در منطقه رُها، سرزمینی بین موصل و شام نیز اشاره شده است؛[۹۸] از همین رو برخی محققان مذحجیان را یکی از قبایل قحطانی خارج از یمن دانسته‌اند.[۹۹]

گفته شده تعدادی از مذحجیان به شهرهای مختلف ایران[۱۰۰] از جمله شهر قم مهاجرت کردند[۱۰۱] و حتی سابقه و جمعیت آنها در این شهر بیشتر از اشعریون بود.[۱۰۲] امروزه نیز بخش قابل‌توجهی از مردمان شهرهای خوزستان را به خود اختصاص داده‌اند[۱۰۳] و بخشی از آنها که به قبیله نیس شهرت دارند، منسوب به ابراهیم بن مالک اشتر دانسته شده‌اند.[۱۰۴]

حضور در جنگ‌های امام علی(ع)

قبیله مذحج از جمله قبایل یمنی بودند که امام علی(ع) را پس از خلافت همراهی کردند. سریه امام علی(ع) به یمن و اسلام آوردن مذحجیان[۱۰۵] سبب شد تا قبایل یمنی چون همدانیان و مذحجیان از همان زمان به امام علاقه‌مند شده و بعدها در شمار نزدیک‌ترین یاران امام در کوفه قرار بگیرند[۱۰۶] ادعا شده که در میان همه قبایل یمنی، شیعه و دوستدار امام علی(ع) وجود داشت.[۱۰۷]

قبیله مذحج حضور فعالی در جنگ‌های امام علی(ع) داشت. مذحجیان پس از فراخوان امام برای جنگ با ناکثین، امام را در جنگ جمل به فرماندهی مالک‌اشتر همراهی کردند[۱۰۸] مذحجیان در جنگ صفین نیز حضور داشته و یکی از لشکرهای هفت‌گانه امام علی(ع) به فرماندهی زیاد بن نضر حارثی[۱۰۹] و مالک اشتر[۱۱۰] بودند. آنها توانستند با فداکاری بسیار در برخی از رویارویی‌های سخت با لشکریان شام پیروز شوند.[۱۱۱] رجزهای مالک‌اشتر برای برانگیختگی مذحجیان در این جنگ[۱۱۲] و اشاره به مذحجیان به عنوان جنگاورانی دلیر در منابع بازتاب داشته است.[۱۱۳] [یادداشت ۳]عمار بن یاسر[۱۱۵] و اویس قرنی[۱۱۶] از چهره‌های نامدار مذحجی بودند که در این جنگ به شهادت رسیدند.

حضور در واقعه کربلا

برخی از مذحجیان در واقعه کربلا از امام حسین(ع) حمایت کردند. هانی بن عروه از افراد این قبیله، مسلم بن عقیل نماینده امام را در منزل خود جای داد و از او حمایت کرد و در این راه به شهادت رسید.[۱۱۷] این امر سبب شورش موقت مذحجیان گردید.[۱۱۸]

همچنین برخی از شهدای کربلا همچون حجاج بن مسروق جعفی،[۱۱۹] یزید بن معقل،[۱۲۰] عمرو بن مطاع جعفی، عمیر بن عبدالله مذحجی،[۱۲۱] مُجَمِّع بن عبدالله عائِذِی، [۱۲۲] عائذ بن مجمع،[۱۲۳] نافع‌ بن هلال جملی،[۱۲۴] از قبیله مذحج بودند.

برخی دیگر از مذحجیان چون عمرو بن حجاج زبیدی[۱۲۵] و شبث بن ربعی[۱۲۶] در مقابل امام قرار گرفتند و حتی حامل سرهای شهدای کربلا برای عبیدالله بن زیاد بودند.[۱۲۷]

در قیام مختار برخی از سران قبایل مذحج مقابل یکدیگر قرار گرفتند. گفته شده است که مذحجیان همانند قبیله‌های دیگر شیعی، گروه‌گروه به مختار پیوستند.[۱۲۸] ابراهیم بن مالک اشتر و یارانش به طرفداری از مختار و اشخاصی چون شبث بن ربعی، زحر بن قیس جعفی و عمرو بن حجاج زبیدی به دشمنی با او پرداختند.[۱۲۹]

پانویس

  1. جواد علی، المفصل، ۱۳۹۱ق، ج۴، ص۴۵۴؛ حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۹۹؛ ابن‌فضل الله عمری، مسالک الأبصار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۰.
  2. جوهری، الصحاح، بیروت، ج۱، ص۳۴۰.
  3. قزوینی، آثار البلاد، ۱۹۹۸ق، ص۴۱.
  4. ابن‌دیبع، نشر المحاسن الیمانیة، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۵؛ مقری، نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۳۴.
  5. ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۸۴-۴۸۵؛ حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۹۹.
  6. اسکندری، الأمکنة و المیاه و الجبال و الآثار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۴۷۶؛ آل بسام، خزانة التواریخ النجدیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۶.
  7. جعیط، نشأة المدینة العربیة الإسلامیة: الکوفة، ۲۰۰۵م، ص۳۴۹.
  8. ابن‌فضل الله عمری، مسالک الأبصار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۵۴.
  9. ماسینیون، خطط الکوفة و شرح خریطتها، ۲۰۰۹ق، ص۲۰.
  10. ابن‌دیبع، نشر المحاسن الیمانیة، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۳.
  11. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۵۵۲.
  12. ابن‌کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۳۰۳.
  13. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۹۵-۲۹۶.
  14. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۱، ص۲۲۴.
  15. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۸۹؛ مقری، نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۵۷.
  16. جعیط، نشأة المدینة العربیة الإسلامیة: الکوفة، ۲۰۰۵م، ص۳۷۷.
  17. جعیط، نشأة المدینة العربیة الإسلامیة: الکوفة، ۲۰۰۵م، ص۳۷۷.
  18. بکری، المسالک و الممالک، ۱۹۹۲م، ج۱، ص۳۴۵.
  19. ابن‌شبه، تاریخ المدینة المنورة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۵۵۱.
  20. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۰۰.
  21. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳۹.
  22. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۴۶.
  23. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۰۲.
  24. عماره یمنی، تاریخ الیمن، ۱۴۲۵ق، ص۱۹۴؛ ماسینیون، خطط الکوفة و شرح خریطتها، ۲۰۰۹ق، ص۴۴.
  25. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۷۵.
  26. یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۱۳۷؛ بکری، معجم ما استعجم من أسماء البلاد و المواضع، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۰۵.
  27. منتظرالقائم، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۷۱.
  28. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۲۱.
  29. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۰۸.
  30. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۰۲.
  31. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳۹.
  32. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۶۳.
  33. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۷۳.
  34. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۹۲.
  35. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۱۳.
  36. اشرف الرسولی، طرفة الأصحاب فی معرفة الأنساب، ۱۴۲۲ق، ص۶۵؛ ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۱۰۵. عماره یمنی، تاریخ الیمن، ۱۴۲۵ق، ص۲۲۳؛ آل بسام، خزانة التواریخ النجدیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۴.
  37. برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۹۹، ۷۰۲.
  38. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۷۵.
  39. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۷۹.
  40. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۸۹؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۱۴۴.
  41. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۹۰؛ عزاوی، موسوعة عشائر العراق، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۹۵.
  42. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۹۲.
  43. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۹۹.
  44. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۱۰۱؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۸.
  45. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۵۶۳؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۸۶؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۳۵.
  46. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۵۶، ص۳۷۳.
  47. امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۰۰.
  48. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۵۸؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۰۱.
  49. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۳، ص۳۴۶؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۳؛ قزوینی، المزار، بیروت، ص۱۱۹.
  50. ابن‌کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۳۳۴؛ ابونعیم، معرفة الصحابة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۰۸.
  51. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۲۱۷؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۵۰، ص۲۴۷. براقی، تاریخ الکوفة، ۱۴۰۷ق، ص۳۳۴.
  52. براقی، تاریخ الکوفة، ۱۴۰۷ق، ص۳۹۸.
  53. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۰۰.
  54. مقریزی، المقفی الکبیر، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۴؛ ابن‌اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۸۸.
  55. ابن‌کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۹۴؛ ابن‌فضل الله عمری، مسالک الأبصار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۲.
  56. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۲۴۷.
  57. آیینه‌وند، ادبیات سیاسی تشیع، ۱۳۸۷ق، ص۵۱-۵۲.
  58. ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۶۶-۶۸.
  59. برای نمونه نگاه کنید به: ضبی، اخبار الوافدات، ۱۴۰۳ق، ص۲۴.
  60. ماسینیون، خطط الکوفة و شرح خریطتها، ۲۰۰۹ق، ص۵۶.
  61. بکری، المسالک و الممالک، ۱۹۹۲م، ج۱، ص۴۰۱؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۸۰.
  62. ابن‌کلبی، الاصنام، ۲۰۰۰م، ص۱۰.
  63. پیشوایی، تاریخ اسلام، ۱۳۸۲ش، ص۷۰: جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۶.
  64. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۶۷؛ شرح نهج البلاغة لابن‌أبی الحدید، ج۱۳، ص: ۲۵۵؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۸-۱۵۸۹.
  65. ابن‌کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۳۱۴؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۱۰. خولی بن عمرو بن زهیر جعفی و برادرانش هلال بن عمرو بن زهیر جعفی و عبدالله بن عمرو بن زهیر جعفی و عبیدالله بن عمرو بن زهیر جعفی.
  66. مطرزی، المغرب فی ترتیب المعرب، ۱۹۷۹م، ج۱، ص۳۰۳.
  67. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸-۱۲۹.
  68. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۱۰۷۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۶؛ صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۸.
  69. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۱۰۷۹؛ ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵.
  70. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۲۶-۱۳۰.
  71. طبری، تاریخ الام و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۲-۱۳۳؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۵-۲۴۶؛ اهدلی، نثر الدر المکنون، مصر، ص۱۰۷، ۱۰۹؛ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، قم، ج۲۷، ص۱۴۷.
  72. رازی، تاریخ مدینة صنعاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۱، ۵۱۳؛ طبری صنعانی، تاریخ صنعاء، صنعاء، ص۱۷؛ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، قم، ج۲۷، ص۱۵۲.
  73. اهدلی، نثر الدر المکنون، مصر، ص۹۸؛ حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۶۳.
  74. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۵؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۶، ص۱۳-۱۴؛ حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳۹.
  75. حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳۹.
  76. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۵؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۶، ص۱۳-۱۴.
  77. ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۱۰۵.
  78. مسعودی، التنبيه ‏و الإشراف، قاهره، ص۲۴۰.
  79. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۲۹.
  80. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۲۷.
  81. منتظرالقائم، «نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری»، ص۲۱۹. به نقل از طبری.
  82. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۲۹: بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۱۰.
  83. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۹، ص۴۸۳.
  84. منتظرالقائم، «نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری»، ص۲۱۹. به نقل از طبری.
  85. ابن‌قانع بغدادی، معجم الصحابة، ۱۴۲۴ق، ج۱۲، ص۴۲۵۸؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۶۴.
  86. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۵۸؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۹، ص۴۸۱.
  87. اعتماد السلطنه، مرآة البلدان، ۱۳۶۷ش، ج۴، ص۱۸۶۹.
  88. دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۰؛ ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۷.
  89. بامطرف، الجامع، بغداد، ج۴، ص۵۶۲؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۸.
  90. دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۰؛ ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۱۲.
  91. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۷۲.
  92. صفری فروشانی، «مردم‌شناسی کوفه»، ص۲۹-۳۰.
  93. جعیط، نشأة المدینة العربیة الإسلامیة: الکوفة، ۲۰۰۵م، ص۳۷۷.
  94. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴.
  95. آل خلیفه، أمراء الکوفة و حکامها، ۱۴۲۵ق، ص۱۱.
  96. باسورث، تاریخ سیستان، ۱۳۷۰ش، ص۱۲۸.
  97. براقی، تاریخ الکوفة، ۱۴۰۷ق، ص۱۴۲.
  98. یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۳، ص۱۰۶.
  99. خلیلی، موسوعة العتبات المقدسة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۱.
  100. مذحجیان اهواز، آل مذحج فی الاهواز.
  101. ناصر الشریعه، تاریخ قم، ۱۳۸۳ش، ص۴۳.
  102. یعقوبی، البلدان، ۱۴۲۲ق، ص۸۴.
  103. مذحجیان اهواز، آل مذحج فی الاهواز.
  104. مذحجیان اهواز، آل مذحج فی الاهواز.
  105. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸-۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۵-۹۶؛ صالحی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۸.
  106. جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۶–۶۶۷.
  107. محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۲.
  108. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۳۵؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۰-۳۴.
  109. منقری، وقعة صفین، ۱۴۰۳ق، ص۱۱۷؛ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۵.
  110. منقری، وقعة صفین، ۱۴۰۳ق، ص۲۰۶.
  111. منتظرالقائم، تاریخ امامت، ص۸۴.
  112. ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۷۶.
  113. منقری، وقعة صفین، ۱۴۰۳ق، ص۳۹۶.
  114. ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۷۶
  115. طبری، تاریخ الأمم، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۵۱۱؛ ابن‌عبدالبر، استیعاب، ۱۹۹۲م، ج۳، ص۱۱۳۸.
  116. منقری، وقعة صفین، ۱۴۰۳ق، ص۳۲۴.
  117. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۳، ص۳۴۶؛ ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۱.
  118. خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۳۸۱ش، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۲۹۶؛ قمی، منتهی الامال، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۷۲۷.
  119. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۹۹.
  120. طبسی، با کاروان حسینی، تهران، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۴.
  121. واعظ کاشفی، روضة الشهداء، نوید اسلام، ج۱، ص۳۶۸.
  122. سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۴۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۹۹.
  123. سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۴۵.
  124. سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۱۴۷-۱۵۰.
  125. دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۵؛ بلاذری، انساب‌ الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۸۱؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۱۲
  126. دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۴، ج۳، ص۱۷۸؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۱۷۸، ۱۸۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۲.
  127. بلاذری، انساب‌ الاشراف، ۱۴۱۷ق؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.
  128. جمعی از نویسندگان، پیامدهای عاشورا، ۱۳۸۷ش، ص۱۷۱.
  129. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۱۸-۳۳.

یادداشت

  1. درباره نامگذاری این قبیله به مذحج گزارش‌های گوناگونی وجود دارد؛(ابن‌منظور، لسان العرب، بیروت، ج۲، ص۲۷۸؛ ازهری، تهذیب اللغه، بیروت، ج۴، ص۸۰؛ ابن‌سیده، المحکم و المحیط، بیروت، ج۳، ص۶۵؛ مقری، نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۳۴.) از جمله آنکه مذحج نام یک تپه‌ای است(ابن‌عبدالحق بغدادی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۴۷؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت، ج۲، ص۳۹۷.) که مالک در کنار آن به دنیا آمد(حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۰۰؛ عزاوی، موسوعة عشائر العراق، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۹۵.) و یا آنکه مادر مالک پس از مرگ شوهرش به ازدواج کسی در نیامد و با سختی فراوان تمام تلاش خود را در تربیت دو فرزندش مالک و طی انجام داد، به همین جهت به مذحج شهرت یافتند.(زبیدی، تاج العروس، بیروت، ج۳، ص۳۷۷؛ حجری یمانی، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۹۹؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷۸.)
  2. اَشْتَر به کسی گفته می‌شود که پلک چشمش باز گردیده باشد.دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه «اشتر»
  3. به عنوان نمونه :أهلي فداكم قاتلوا عن دينكم ... فالجبن عن أعدائكم يشينكم... والله إن ناصحتم يعينكم ... فاحموا حماكم و امنعوا قطينكم ترجمه:«ای جنگاوران خاندانم فدایتان باد برای دفاع از دینتان بجنگید که ترس از دشمنان مایه ننگ شماست. سوگند به خدا اگر دلسوز یکدیگر باشد او یاریتان می‌کند پس از حریمتان حمایت کنید و دشمنان را از اهل و خانواده خویش دور کنید.» [۱۱۴]

منابع

  • آیینه‌وند، صادق، ادبیات سیاسی تشیع، تهران، نشر علم، ۱۳۸۷ق،
  • ابن‌أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة لابن‌أبی الحدید، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، اللباب فی تهذیب الأنساب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • ابن‌اعثم، أحمد بن اعثم الکوفی، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌جوزی، علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، ‌دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌حزم، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، ‌دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۳ق.
  • ابن‌دیبع، عبدالرحمن بن علی، نشر المحاسن الیمانیة فی خصائص الیمن و نسب القحطانیة، دمشق، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۳ق.
  • ابن‌سیده، علی بن اسماعیل، المحکم و المحیط الأعظم - بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
  • ابن‌شبه نمیری، عمر بن شبه، تاریخ المدینة المنورة، قم، دارالفکر، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌عبد البر، یوسف بن عبد الله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌عبدالحق بغدادی، صفی الدین عبد المومن، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌فضل الله عمری، احمد بن یحیی، مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، ۱۴۲۴ق.
  • ابن‌قانع بغدادی، عبدالباقی، معجم الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۴ق.
  • ابن‌قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
  • ابن‌کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، قاهره، دارالکتب المصریه، ۲۰۰۰م.
  • ابن‌کلبی، هشام بن محمد، نسب معد و الیمن الکبیر، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۲۵ق.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر، چاپ سوم، بی‌تا.
  • ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، الناشر: دار صادر - بيروت، چاپ سوم۱۴۱۴ ق،
  • ابو الفرج اصفهانی، علی بن حسین، الأغانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
  • ابونعیم، احمد بن عبدالله، معرفة الصحابة، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۲۲ق.
  • ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة - بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • اسکندری، نصر بن عبد الرحمن، الأمکنة و المیاه و الجبال و الآثار و نحوها المذکورة فی الأخبار و الآثار، ریاض، مرکز الملک فیصل للبحوث و الدراسات الاسلامیه، ۱۴۲۵ق.
  • اشرف الرسولی، عمر بن یوسف، طرفة الأصحاب فی معرفة الأنساب، قاهره، دارالآفاق العربیة، ۱۴۲۲ق.
  • اعتماد السلطنه، محمد حسن بن علی، مرآة البلدان، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷ش.
  • امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
  • اهدلی، محمد بن علی، نثر الدرّ المکنون من فضائل الیمن المیمون، مصر، مطبعه زهران، بی‌تا.
  • آل بسام، عبد الله بن عبد الرحمان، خزانة التواریخ النجدیة، بی‌جا، ۱۴۱۹ق.
  • آل خلیفه، محمد علی، أمراء الکوفة و حکامها، تهران، موسسة الصادق(ع)، ۱۴۲۵ق.
  • باسورث، کلیفورد ادموند، تاریخ سیستان از آمدن تازیان تا برآمدن دولت صفاریان، تهران، سپهر، ۱۳۷۰ش.
  • بامطرف، محمد عبد القادر، الجامع(جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، بغداد، دارالرشید للنشر، بی‌تا.
  • براقی، حسین، تاریخ الکوفه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۷ق.
  • بکری، عبدالله بن عبد العزیز، المسالک و الممالک، البکری، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۹۹۲م.
  • بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم من أسماء البلاد و المواضع، بیروت، عالم الکتب، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، ‌دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
  • پیشوایی، مهدی، تاریخ اسلام (از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام(ص)، قم، نشر معارف، ۱۳۸۲ش.
  • جعفریان، رسول، سیره رسول خدا(ص)، قم، دلیل ما، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
  • جعیط، هشام، نشأة المدینة العربیة الإسلامیة: الکوفة، بیروت، دارالطلیعه للطباعة و النشر، چاپ سوم، ۲۰۰۵م.
  • جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۳۹۱ق.
  • جمعی از نویسندگان، پیامدهای عاشورا، قم، زمزم هدایت، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
  • جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، بیروت، دارالعلم للملایین، بی‌تا.
  • حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ناشر انوار الهدي، ۱۴۲۱ق، ۱۳۸۱ش،
  • خلیلی، جعفر، موسوعة العتبات المقدسة، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۷ق.
  • دینوری، احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.
  • رازی، احمد بن عبد الله، تاریخ مدینة صنعاء للرازی و کتاب الاختصاص للعرشانی، بیروت، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
  • سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیه‌السلام، قم، دانشگاه شهید محلاتی، ۱۴۱۹ق.
  • صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا.
  • صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
  • صفری فروشانی، نعمت الله، «مردم‌شناسی کوفه»، نشریه مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷.
  • ضبی، عباس بن بکار، اخبار الوافدات من النساء علی معاویة بن أبی سفیان، بیروت، موسسة الرساله، ۱۴۰۳ق،
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • طبری صنعانی، اسحق بن یحیی، تاریخ صنعاء، صنعا، مکتبة السنحانی، بی‌تا.
  • طبسی، نجم‌الدین، با کاروان حسینی، تهران، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه‌، بی‌تا.
  • عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، قم، دارالحدیث، بی‌تا.
  • عزاوی، عباس، موسوعة عشائر العراق، بیروت، الدار العربیة للموسوعات، ۱۴۲۵ق.
  • عماره یمنی، عماره بن علی، تاریخ الیمن - المختصر المنقول من کتاب العبر - اخبار القرامطه بالیمن، صنعا، مکتبة الارشاد، ۱۴۲۵ق.
  • قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۸م.
  • قزوینی، مهدی، المزار، بیروت، دارالرافدین، ۱۴۲۶ق.
  • قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، قم، نشر دلیل، ۱۳۷۹ش.
  • ماسینیون، لویی، خطط الکوفة وشرح خریطتها، بیروت بیت الورق، ۲۰۰۹م.
  • مسعودی، علی بن الحسین، التنبيه ‏و الإشراف، قاهره، دارالصاوی، بی‌تا.
  • مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس - بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • محرمی، غلامحسین، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸ش.
  • مطرزی، ناصر بن عبدالسید، المغرب فی ترتیب المعرب، حلب، مکتبه اسامه بن زید، ۱۹۷۹م.
  • مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ق.
  • مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
  • مقریزی، احمد بن علی، المقفی الکبیر، بیروت، دارالغرب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • منتظر القائم، نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری، اصغر، مؤسسه شیعه‌شناسی، فصل‌نامه علمی پژوهشی شیعه‌شناسی، سال ششم، شماره۲۲.
  • منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، نشر معارف،
  • منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل‌بیت(ع)، (قرن اول هجری)، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۶ش.
  • منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، قم، مکتبة آیت‌الله مرعشی، ۱۴۰۳ق.
  • ناصر الشریعه، محمدحسین، تاریخ قم یا حریم مطهر بانوی عالیقدر اهل بیت عصمت و طهارت حضرت فاطمه معصومه(ع)، تهران، رهنمون، ۱۳۸۳ش.
  • نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مولف، ۱۴۱۴ق.
  • واعظ کاشفی، ملا حسین، روضة الشهداء، تهران، نوید اسلام، بی‌تا.
  • واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
  • یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت، ‌دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
  • یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ‌دار صادر، بی‌تا.
  • یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.