پرش به محتوا

آیه خیانت در امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
H.shayegh (بحث | مشارکت‌ها)
H.shayegh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۲: خط ۴۲:


===مراد از خیانت به خدا و رسول===
===مراد از خیانت به خدا و رسول===
[[حویزی]] با نقل روایتی از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] از [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] معتقد است، منظور از خیانت به خدا و رسول(ص)، نافرمانی آنها است.<ref>قمی، تفسير القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۲.</ref> شبَّر نیز در در [[تفسیر القرآن الکریم]]، خیانت به خدا و رسول(ص) را به معنای ترک اوامر و نهی‌های الهی و ترک [[سیره]] و [[سنت]] حسنه پیامبر(ص) دانسته است.<ref>.شبَّر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۲۷ق، ص۱۸۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] شیعه، مجموع دو جمله «لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ» را نهی واحدی می‌داند که به یک نوع خیانت مشترک (بین خدا و رسولش و [[ایمان|مومنین]]) تعلق می‌گیرد مانند دستورات سیاسى و اوامر مربوط به جهاد و اسرار جنگى، که اگر افشا شوند هم حق خدا و رسولش پایمال شده است و هم ضررش دامن‌گیر مومنین می‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۵۵.</ref> در [[جامع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|کتاب جامع البیان]] خیانت به خدا و رسولش، به اظهار کردن [[ایمان]] در ظاهر و پنهان نمودن [[کفر]] در دل‌ها بیان شده است و مصداق آن [[منافق]] ذکر شده است.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>
[[عبدعلی بن جمعه حویزی|حویزی]] با نقل روایتی از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] از [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] معتقد است، منظور از خیانت به خدا و رسول(ص)، نافرمانی آنها است.<ref>قمی، تفسير القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۲.</ref> شبَّر نیز در در [[تفسیر القرآن الکریم]]، خیانت به خدا و رسول(ص) را به معنای ترک اوامر و نهی‌های الهی و ترک [[سیره]] و [[سنت]] حسنه پیامبر(ص) دانسته است.<ref>.شبَّر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۲۷ق، ص۱۸۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] شیعه، مجموع دو جمله «لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ» را نهی واحدی می‌داند که به یک نوع خیانت مشترک (بین خدا و رسولش و [[ایمان|مومنین]]) تعلق می‌گیرد مانند دستورات سیاسى و اوامر مربوط به جهاد و اسرار جنگى، که اگر افشا شوند هم حق خدا و رسولش پایمال شده است و هم ضررش دامن‌گیر مومنین می‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۵۵.</ref> در [[جامع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|کتاب جامع البیان]] خیانت به خدا و رسولش، به اظهار کردن [[ایمان]] در ظاهر و پنهان نمودن [[کفر]] در دل‌ها بیان شده است و مصداق آن [[منافق]] ذکر شده است.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>


===مراد از امانت===
===مراد از امانت===

نسخهٔ ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۶

آیه خیانت در امانت
مشخصات آیه
واقع در سورهانفال
شماره آیه۲۷
جزء۹
اطلاعات محتوایی
شأن نزولخیانت ابولبابه در حفظ اسرار نظامی
مکان نزولمدینه
موضوعفقهی
دربارهخیانت در امانت


آیه خیانت در امانت (انفال: ۲۷) به نهی از خیانت در امانت‌ و خیانت به خدا و پیامبر(ص) اشاره دارد. فقها حرمت خیانت در امانت را به این آیه مستند کرده‌اند. آیه درباره خیانت ابولبابهًْ‌ بن‌ عبدالمنذر انصاری در حفظ اسرار نظامی و افشای آن در غزوه بنی‌قریظه نازل شد.

مفسرین ذیل فراز «لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ» خیانت به خدا و رسولش را به نافرمانی کردنِ خدا و رسولش و ترک اوامر و نواهی آنها تفسیر کرده‌اند. به عقیده آنها جمله «وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ» اشاره به لزوم امین بودن انسان‌ها دارد در مقابل هر آنچه خداوند واجب کرده است.

معرفی، متن و ترجمه آیه

آیه ۲۷ سوره انفال از خیانت در امانت نهی می‌کند[۱] و اشاره به ارتباط امانت‌داری با ایمان دارد.[۲] طبق مفاد این آیه، خیانت در امانت حرام و حفظ امانت واجب شمرده شده است.[۳]

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(۲۷)


ای کسانی که ایمان آوردید، زنهار (در کار دین) با خدا و رسول و در امانتهای خود با یکدیگر خیانت مکنید در صورتی که می‌دانید.‏(انفال، ۲۷)


شأن نزول

طبرسی در مجمع البیان شأن نزول آیه را خیانت ابولُبابه انصاری در فاش کردن اسرار نظامی در غزوه بنی‌قریظه دانسته است[۴] و دلیل این خیانت را وجود زن، فرزند و اموالش در میان آن قبیله بیان کرده است.[۵]

طبرسی از زهری (محمد بن مسلم زهری و از تابعین است) و کلبی (محمد بن سائب کلبی از مفسران شیعه و از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق) نقل کرده است: هنگامى که مسلمانان به فرمان پیامبر(ص)، یهود بنى‏‌قریظه را محاصره کردند، آنان پیشنهاد صلح و کوچ کردن به شام را دادند و پیامبر(ص) نپذیرفت و سعد بن معاذ را به داورى مأمور ساخت. یکى از مسلمانان همراه سعد بن معاذ به نام ابولُبابه که سابقه دوستى با آنان داشت، با اشاره به گلوى خود به آنان فهماند که در صورت پذیرش حکمیّت سعدبن معاذ، همه کشته خواهید شد، جبرئیل(ع) این اشاره را به پیامبر(ص) خبر داد. پس از آن ابولبابه شرمنده از این خیانت، خود را به ستون مسجد پیامبر(ص) بست و هفت شبانه روز چیزى نخورد، سرانجام خداوند توبه‏‌اش را پذیرفت. ابولُبابه گفت: براى تکمیل توبه خود، خانه‌ام را که برای آن مرتکب گناه شده‌ام رها خواهم ساخت و از تمام اموالم صرف نظر مى‌کنم. پیامبر(ص) فرمود: اگر یک سوم از اموالت را در راه خدا صدقه بدهى کافی است.[۶]حویزی در نور الثقلین گفته است که این شأن نزول از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است[۷]

نکات تفسیری

باتوجه به اینکه در آیه، اصطلاح خیانت در مقابل امانت قرار گرفته است[۸] مفسران در تبیین این دو واژه به چند نکته تفسیری را اشاره کرده‌اند.

مراد از خیانت به خدا و رسول

حویزی با نقل روایتی از امام باقر(ع) از تفسیر قمی معتقد است، منظور از خیانت به خدا و رسول(ص)، نافرمانی آنها است.[۹] شبَّر نیز در در تفسیر القرآن الکریم، خیانت به خدا و رسول(ص) را به معنای ترک اوامر و نهی‌های الهی و ترک سیره و سنت حسنه پیامبر(ص) دانسته است.[۱۰] سید محمدحسین طباطبایی، مفسر شیعه، مجموع دو جمله «لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ» را نهی واحدی می‌داند که به یک نوع خیانت مشترک (بین خدا و رسولش و مومنین) تعلق می‌گیرد مانند دستورات سیاسى و اوامر مربوط به جهاد و اسرار جنگى، که اگر افشا شوند هم حق خدا و رسولش پایمال شده است و هم ضررش دامن‌گیر مومنین می‌شود.[۱۱] در کتاب جامع البیان خیانت به خدا و رسولش، به اظهار کردن ایمان در ظاهر و پنهان نمودن کفر در دل‌ها بیان شده است و مصداق آن منافق ذکر شده است.[۱۲]

مراد از امانت

علی بن ابراهیم و حویزی، أَمَانَاتِكُمْ را فرايضى (واجباتی) می‌دانند كه خداوند آن را واجب و نزد هر انسانی به عنوان امانت قرار داده است. مانند احکام شرعی و واجبات[۱۳] شبر امانت را هر آن چیزی می‌داند که ادا کردن آن تعهد شده است[۱۴] و به عقیده ناصر مکارم شیرازی، مفسر شیعه، لفظ امانت دارای معنای وسیعی است و منحصر در امانت‌های مادی نیست و شامل امانت‌های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی می‌شود.[۱۵]

کاربرد فقهی

فقها با استناد به آیه ۲۷ سوره انفال خیانت در امانت را حرام دانسته‌اند[۱۶] و حکم به تعزیر شدن مرتکب آن کرده‌اند.[۱۷] طباطبایی در المیزان، [۱۸] فخر رازی از مفسرین ایرانی سده ششم هجری در کتاب تفسیر الکبیر[۱۹] و ابن عاشور (۱۲۹۶-۱۳۹۳ق) مفسر قرآن کریم در التحریر و التنویر[۲۰] معتقدند که در این آیه به دلیل اینکه فراز «تَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ» عطف بر جمله ماقبل خود است، اشاره بر حرمت خیانت در امانت دارد.

پانویس

  1. مغنیه، تفسیر کاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۹۶.
  2. قمی مشهدی، كنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۴۳۴.
  3. مدیر شانه‌چی، آیات الاحکام، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۷۷۴.
  4. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۳۸.
  5. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۳۸.
  6. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۵۵.
  7. حویزی، تفسير نور الثقلين، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۳.
  8. قمی مشهدی، كنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۴۳۴.
  9. قمی، تفسير القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۲.
  10. .شبَّر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۲۷ق، ص۱۸۰.
  11. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۵۵.
  12. طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۴۸۱.
  13. قمی، تفسير القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۲؛ حویزی، تفسير نور الثقلين، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۴.
  14. .شبَّر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۲۷ق، ص۱۸۰.
  15. مکارم شیرازی، الامثل، ۱۳۷۹ش، ج۵، ص۲۴۹.
  16. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۱۴۷.
  17. شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۸۰۴؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۵۱ش، ج۸، ص۲۲؛ خوئی، مبانی تکمله المنهاج، ۱۴۳۸ق، ج۱، ص۲۸۵؛ امام خمینی، موسوعه الإمام الخمينی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۶۱۴؛ شهیدثانی، مسالک الافهام، ۱۳۶۷ش، ص۱۱۸؛ علامه حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۸۲؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۹۳.
  18. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۵۴.
  19. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص ۴۷۵.
  20. ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۳۲۴.

منابع

  • ابن‌عاشور، محمدطاهر، تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور، بیروت، مؤسسه التاريخ العربی، ۱۴۲۰ق.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، موسوعه الإمام الخمينی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ۱۳۹۳ش.
  • حویزی، عبدالعلی بن جمعه، تفسير نور الثقلين، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق،
  • خوئی، سید ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، محقق: محمدصادق اسماعیل‌پور، نجف، بی‌نا، ۱۴۱۰ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور في التفسیر بالمأثور، قم، مکتبة آیت‌الله المرعشی النجفی(ره)، ۱۴۰۴ق.
  • شبَّر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، کویت، شرکة مکتبة الالفین، ۱۴۲۷ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسه المعارف الإسلامیه، ۱۳۶۷ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی الفقه الامامیه، محقق: محمدباقر بهبودی، تهران، مکتبه مرتضویه، ۱۳۵۱ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۸ق،
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق.
  • علامه حلی، حسن‌ بن یوسف، ارشاد الاذهان الی احکام الایمان، محقق: فارس تبریزیان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۴۱۰ق.
  • علامه حلی، حسن‌ بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۱۷ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسير القمی، تصحیح: سید طیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق: حسین درگاهی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷ش.
  • مدیر شانه‌چی، کاظم، آیات الاحکام، تهران، سمت، ۱۳۹۳ش.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسير کاشف، مترجم: موسی دانش، تهران، مؤسسه دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی‌طالب(ع)، ۱۳۷۹ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق: ابراهیم سلطانی نسب، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.