آیات افک: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْک عُصْبَةٌ مِّنکمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکم ۖ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَّکمْ ۚ لِکلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِی تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۱﴾ لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْک مُّبِینٌ ﴿۱۲﴾ لَّوْلَا جَاءُوا عَلَیهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ ۚ فَإِذْ لَمْ یأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَٰئِک عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ ﴿۱۳﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۴﴾ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکم مَّا لَیسَ لَکم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَینًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ ﴿۱۵﴾ وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یکونُ لَنَا أَن نَّتَکلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَک هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ ﴿۱۶﴾ یعِظُکمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۷﴾ وَیبَینُ اللَّهُ لَکمُ الْآیاتِ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ ﴿۱۸﴾ إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۹﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۰﴾ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ ۚ وَمَن یتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ ۚ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکیٰ مِنکم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰکنَّ اللَّهَ یزَکی مَن یشَاءُ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۱﴾ وَلَا یأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنکمْ وَالسَّعَةِ أَن یؤْتُوا أُولِی الْقُرْبَیٰ وَالْمَسَاکینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یغْفِرَ اللَّهُ لَکمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۲﴾ إِنَّ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۲۳﴾ یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ ﴿۲۴﴾ یوْمَئِذٍ یوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ ﴿۲۵﴾ الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ ۖ وَالطَّیبَاتُ لِلطَّیبِینَ وَالطَّیبُونَ لِلطَّیبَاتِ ۚ أُولَٰئِک مُبَرَّءُونَ مِمَّا یقُولُونَ ۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کرِیمٌ ﴿۲۶﴾ | |إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْک عُصْبَةٌ مِّنکمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکم ۖ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَّکمْ ۚ لِکلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِی تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۱﴾ لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْک مُّبِینٌ ﴿۱۲﴾ لَّوْلَا جَاءُوا عَلَیهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ ۚ فَإِذْ لَمْ یأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَٰئِک عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ ﴿۱۳﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۴﴾ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکم مَّا لَیسَ لَکم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَینًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ ﴿۱۵﴾ وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یکونُ لَنَا أَن نَّتَکلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَک هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ ﴿۱۶﴾ یعِظُکمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۷﴾ وَیبَینُ اللَّهُ لَکمُ الْآیاتِ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ ﴿۱۸﴾ إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۹﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۰﴾ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ ۚ وَمَن یتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ ۚ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکیٰ مِنکم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰکنَّ اللَّهَ یزَکی مَن یشَاءُ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۱﴾ وَلَا یأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنکمْ وَالسَّعَةِ أَن یؤْتُوا أُولِی الْقُرْبَیٰ وَالْمَسَاکینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یغْفِرَ اللَّهُ لَکمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۲﴾ إِنَّ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۲۳﴾ یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ ﴿۲۴﴾ یوْمَئِذٍ یوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ ﴿۲۵﴾ الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ ۖ وَالطَّیبَاتُ لِلطَّیبِینَ وَالطَّیبُونَ لِلطَّیبَاتِ ۚ أُولَٰئِک مُبَرَّءُونَ مِمَّا یقُولُونَ ۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کرِیمٌ ﴿۲۶﴾ | ||
|در حقیقت، کسانی که آن بهتان [داستان اِفک] را [در میان] آوردند، دستهای از شما بودند. آن [تهمت] را شرّی برای خود تصوّر مکنید بلکه برای شما در آن مصلحتی [بوده] است. برای هر مردی از آنان [که در این کار دست داشته] همان گناهی است که مرتکب شده است، و آن کس از ایشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابی سخت خواهد داشت. (۱۱) چرا هنگامی که آن [بهتان] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: «این بهتانی آشکار است»؟ (۱۲) چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نیاوردند؟ پس چون گواهان [لازم] را نیاوردهاند، اینانند که نزد خدا دروغگویانند. (۱۳) و اگر فضل خدا و رحمتش در دنیا و آخرت بر شما نبود، قطعاً به [سزای] آنچه در آن به دخالت پرداختید، به شما عذابی بزرگ میرسید. (۱۴) آنگاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر میگرفتید و با زبانهای خود چیزی را که بدان علم نداشتید، میگفتید و میپنداشتید که کاری سهل و ساده است با اینکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود. (۱۵) و [گر نه] چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید: «برای ما سزاوار نیست که در این [موضوع] سخن گوییم. [خداوندا،] تو منزهی، این بهتانی بزرگ است.» (۱۶) خدا اندرزتان میدهد که هیچ گاه دیگر مثل آن را -اگر مؤمنید- تکرار نکنید. (۱۷) و خدا برای شما آیات [خود] را بیان میکند، و خدا دانای سنجیدهکار است. (۱۸) کسانی که دوست دارند که زشتکاری در میان آنان که ایمان آوردهاند، شیوع پیدا کند، برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود، و خدا[ست که] میداند و شما نمیدانید. (۱۹) و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اینکه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختی در انتظارتان بود]. (۲۰)ای کسانی که ایمان آوردهاید، پای از پی گامهای شیطان منهید، و هر کس پای بر جای گامهای شیطان نهد [بداند که] او به زشتکاری و ناپسند وامیدارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمیشد، ولی [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک میگرداند و خدا[ست که] شنوای داناست. (۲۱) و سرمایهداران و فراخدولتان شما نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است. (۲۲) بیگمان، کسانی که به زنان پاکدامن بیخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا میدهند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند، و برای آنها عذابی سخت خواهد بود، (۲۳) در روزی که زبان و دستها و پاهایشان، بر ضد آنان برای آنچه انجام میدادند، شهادت میدهند. (۲۴) آن روز خدا جزای شایسته آنان را به طور کامل میدهد و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است. (۲۵) زنان پلید برای مردان پلیدند، و مردان پلید برای زنان پلید. و زنان پاک برای مردان پاکند، و مردان پاک برای زنان پاک. اینان از آنچه درباره ایشان میگویند بر کنارند، برای آنان آمرزش و روزی نیکو خواهد بود. (۲۶)}}{{پاککن}} | |در حقیقت، کسانی که آن بهتان [داستان اِفک] را [در میان] آوردند، دستهای از شما بودند. آن [تهمت] را شرّی برای خود تصوّر مکنید بلکه برای شما در آن مصلحتی [بوده] است. برای هر مردی از آنان [که در این کار دست داشته] همان گناهی است که مرتکب شده است، و آن کس از ایشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابی سخت خواهد داشت. (۱۱) چرا هنگامی که آن [بهتان] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: «این بهتانی آشکار است»؟ (۱۲) چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نیاوردند؟ پس چون گواهان [لازم] را نیاوردهاند، اینانند که نزد خدا دروغگویانند. (۱۳) و اگر فضل خدا و رحمتش در دنیا و آخرت بر شما نبود، قطعاً به [سزای] آنچه در آن به دخالت پرداختید، به شما عذابی بزرگ میرسید. (۱۴) آنگاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر میگرفتید و با زبانهای خود چیزی را که بدان علم نداشتید، میگفتید و میپنداشتید که کاری سهل و ساده است با اینکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود. (۱۵) و [گر نه] چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید: «برای ما سزاوار نیست که در این [موضوع] سخن گوییم. [خداوندا،] تو منزهی، این بهتانی بزرگ است.» (۱۶) خدا اندرزتان میدهد که هیچ گاه دیگر مثل آن را -اگر مؤمنید- تکرار نکنید. (۱۷) و خدا برای شما آیات [خود] را بیان میکند، و خدا دانای سنجیدهکار است. (۱۸) کسانی که دوست دارند که زشتکاری در میان آنان که ایمان آوردهاند، شیوع پیدا کند، برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود، و خدا[ست که] میداند و شما نمیدانید. (۱۹) و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اینکه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختی در انتظارتان بود]. (۲۰)ای کسانی که ایمان آوردهاید، پای از پی گامهای شیطان منهید، و هر کس پای بر جای گامهای شیطان نهد [بداند که] او به زشتکاری و ناپسند وامیدارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمیشد، ولی [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک میگرداند و خدا[ست که] شنوای داناست. (۲۱) و سرمایهداران و فراخدولتان شما نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است. (۲۲) بیگمان، کسانی که به زنان پاکدامن بیخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا میدهند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند، و برای آنها عذابی سخت خواهد بود، (۲۳) در روزی که زبان و دستها و پاهایشان، بر ضد آنان برای آنچه انجام میدادند، شهادت میدهند. (۲۴) آن روز خدا جزای شایسته آنان را به طور کامل میدهد و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است. (۲۵) زنان پلید برای مردان پلیدند، و مردان پلید برای زنان پلید. و زنان پاک برای مردان پاکند، و مردان پاک برای زنان پاک. اینان از آنچه درباره ایشان میگویند بر کنارند، برای آنان آمرزش و روزی نیکو خواهد بود. (۲۶)}}{{پاککن}} | ||
== محتوای آیات == | |||
در [[آیه|آیات]] یازدهم تا بیست و ششم [[سوره نور]] ماجرای تهمت فحشا زدن به یکی از [[مسلمان|مسلمانان]] بیان شده است و خداوند تهمتزنندگان را به دلیل این تهمت سرزنش میکند.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref> به گفته [[محمدحسین طباطبایی]] مؤلف [[تفسیر المیزان]] از آیات قرآن استفاده میشود فردی که به او تهمت زده شده، مشهور و از اعضای خانواده [[پیامبر(ص)]] بوده و تهمتزنندگان گروهی از مردم بودهاند.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref> خداوند در این آیات، تهمتزنندگان را به عذابی بزرگ تهدید کرده و [[مؤمنان]] را سرزنش میکند که چرا شایعات را بدون دلیل و بررسی پذیرفتهاند.<ref>مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.</ref> | |||
برخی محققان ماجرای افک را به عنوان اساسیترین توطئه داخلی منافقان بر ضد حکومت نبوی معرفی کردهاند، که خداوند با نازل کردن آیات افک از رسالت پیامبر دفاع کرد.<ref>حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.</ref> [[سید علی حسینی خامنهای]]، رهبر جمهوری اسلامی ایران با اعتقاد به اینکه مسئله محوری در آیات افک، یک دستور اخلاقی اجتماعی بسیار مهم است، بحث کردن برای تعیین فرد مورد اتهام را بحثی انحرافی دانسته است.<ref>خامنهای، [https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2207 «خطبههای نماز جمعه تهران»].</ref> | |||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۵: | ||
برای هر یک از این دو گزارش اشکالهایی ذکر شده است؛ ازاینرو برخی مفسران مانند [[محمدحسین طباطبایی]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref>، [[سید محمدحسین فضلالله]]<ref>فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۲-۲۵۷.</ref>، [[مکارم شیرازی]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۳.</ref> و [[جعفر سبحانی]] با توجه به این اشکالات، هر دو را رد کردهاند<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۱۱۸.</ref>؛ با توجه به ناصحیح دانستن هر دو گزارش، گفته شده این احتمال وجود دارد که آیه درباره فرد سومی نازل شده باشد.<ref>جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۴۷.</ref> در مقابل برخی پژوهشگران بر این باورند این احتمال وجود دارد که هر دو واقعه صحیح باشد؛ به این توضیح که ماجرای عایشه واقع شده و [[اسباب نزول|سبب نزول]] آیات افک بوده است، ولی ماجرای ماریه واقع شده و در پی آن آیهای نازل نشده است.<ref>خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۶۳.</ref> به باور برخی پژوهشگران، عایشه که ماجرای مربوط به خود را نقل میکند، بیش از حد به خود توجه دارد و برای خود فضیلتسازی کرده است و احتمالاً به همین دلیل است که شیعیان نتوانستند فضیلتسازی او برای خودش را بپذیرند و اصل این داستان را انکار کردهاند.<ref>حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۱.</ref> بر این اساس گفته شده حتی اگر آیات افک درباره عایشه نازل شده باشد، این امر تنها بر پاکدامنی او دلالت دارد و فضیلیت دیگری را برای او ثابت نمیکند.<ref>حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.</ref> | برای هر یک از این دو گزارش اشکالهایی ذکر شده است؛ ازاینرو برخی مفسران مانند [[محمدحسین طباطبایی]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref>، [[سید محمدحسین فضلالله]]<ref>فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۲-۲۵۷.</ref>، [[مکارم شیرازی]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۳.</ref> و [[جعفر سبحانی]] با توجه به این اشکالات، هر دو را رد کردهاند<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۱۱۸.</ref>؛ با توجه به ناصحیح دانستن هر دو گزارش، گفته شده این احتمال وجود دارد که آیه درباره فرد سومی نازل شده باشد.<ref>جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۴۷.</ref> در مقابل برخی پژوهشگران بر این باورند این احتمال وجود دارد که هر دو واقعه صحیح باشد؛ به این توضیح که ماجرای عایشه واقع شده و [[اسباب نزول|سبب نزول]] آیات افک بوده است، ولی ماجرای ماریه واقع شده و در پی آن آیهای نازل نشده است.<ref>خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۶۳.</ref> به باور برخی پژوهشگران، عایشه که ماجرای مربوط به خود را نقل میکند، بیش از حد به خود توجه دارد و برای خود فضیلتسازی کرده است و احتمالاً به همین دلیل است که شیعیان نتوانستند فضیلتسازی او برای خودش را بپذیرند و اصل این داستان را انکار کردهاند.<ref>حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۱.</ref> بر این اساس گفته شده حتی اگر آیات افک درباره عایشه نازل شده باشد، این امر تنها بر پاکدامنی او دلالت دارد و فضیلیت دیگری را برای او ثابت نمیکند.<ref>حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۴
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ توسط کاربر:Alikhani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | آیات افک |
واقع در سوره | نور |
شماره آیه | ۱۱-۲۶ |
جزء | ۱۸ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | حادثه افک |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اخلاقی |
درباره | تهمت گروهی از مردم به یکی از زنان مسلمان |
آیات افک (سوره نور:۱۱-۲۶) درباره تهمت زدن گروهی از مردم به یکی از زنان مسلمان است. در این آیه، مردم به دلیل اتهام وارد کردن و دامن زدن به شایعات، تقبیح شدهاند.
بر اساس نظر بیشتر مفسران شیعه، شأن نزول آیات افک، اتهام عائشه به ماریه قبطیه و دفاع قرآن از ماریه بوده است، اما مفسران اهل سنت، شخص متهم شده توسط منافقان را عایشه همسر پیامبر(ص) میدانند. واقعهٔ مورد اشارهٔ قرآن کریم که حادثه افک خوانده میشود، در جریان بازگشت از غزوه بنیمصطلق روی داد که زمان آن در منابع تاریخی، سال پنجم یا ششم هجری ذکر شده است.
متن آیات
آیات افک (آیات ۱۱ تا ۲۶ سوره نور)
متن | ترجمه |
---|---|
إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْک عُصْبَةٌ مِّنکمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکم ۖ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَّکمْ ۚ لِکلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِی تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۱﴾ لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْک مُّبِینٌ ﴿۱۲﴾ لَّوْلَا جَاءُوا عَلَیهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ ۚ فَإِذْ لَمْ یأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَٰئِک عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ ﴿۱۳﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۴﴾ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکم مَّا لَیسَ لَکم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَینًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ ﴿۱۵﴾ وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یکونُ لَنَا أَن نَّتَکلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَک هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ ﴿۱۶﴾ یعِظُکمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۷﴾ وَیبَینُ اللَّهُ لَکمُ الْآیاتِ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ ﴿۱۸﴾ إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۹﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۰﴾ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ ۚ وَمَن یتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ ۚ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکیٰ مِنکم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰکنَّ اللَّهَ یزَکی مَن یشَاءُ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۱﴾ وَلَا یأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنکمْ وَالسَّعَةِ أَن یؤْتُوا أُولِی الْقُرْبَیٰ وَالْمَسَاکینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یغْفِرَ اللَّهُ لَکمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۲﴾ إِنَّ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۲۳﴾ یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ ﴿۲۴﴾ یوْمَئِذٍ یوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ ﴿۲۵﴾ الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ ۖ وَالطَّیبَاتُ لِلطَّیبِینَ وَالطَّیبُونَ لِلطَّیبَاتِ ۚ أُولَٰئِک مُبَرَّءُونَ مِمَّا یقُولُونَ ۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کرِیمٌ ﴿۲۶﴾ | در حقیقت، کسانی که آن بهتان [داستان اِفک] را [در میان] آوردند، دستهای از شما بودند. آن [تهمت] را شرّی برای خود تصوّر مکنید بلکه برای شما در آن مصلحتی [بوده] است. برای هر مردی از آنان [که در این کار دست داشته] همان گناهی است که مرتکب شده است، و آن کس از ایشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابی سخت خواهد داشت. (۱۱) چرا هنگامی که آن [بهتان] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: «این بهتانی آشکار است»؟ (۱۲) چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نیاوردند؟ پس چون گواهان [لازم] را نیاوردهاند، اینانند که نزد خدا دروغگویانند. (۱۳) و اگر فضل خدا و رحمتش در دنیا و آخرت بر شما نبود، قطعاً به [سزای] آنچه در آن به دخالت پرداختید، به شما عذابی بزرگ میرسید. (۱۴) آنگاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر میگرفتید و با زبانهای خود چیزی را که بدان علم نداشتید، میگفتید و میپنداشتید که کاری سهل و ساده است با اینکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود. (۱۵) و [گر نه] چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید: «برای ما سزاوار نیست که در این [موضوع] سخن گوییم. [خداوندا،] تو منزهی، این بهتانی بزرگ است.» (۱۶) خدا اندرزتان میدهد که هیچ گاه دیگر مثل آن را -اگر مؤمنید- تکرار نکنید. (۱۷) و خدا برای شما آیات [خود] را بیان میکند، و خدا دانای سنجیدهکار است. (۱۸) کسانی که دوست دارند که زشتکاری در میان آنان که ایمان آوردهاند، شیوع پیدا کند، برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود، و خدا[ست که] میداند و شما نمیدانید. (۱۹) و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اینکه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختی در انتظارتان بود]. (۲۰)ای کسانی که ایمان آوردهاید، پای از پی گامهای شیطان منهید، و هر کس پای بر جای گامهای شیطان نهد [بداند که] او به زشتکاری و ناپسند وامیدارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمیشد، ولی [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک میگرداند و خدا[ست که] شنوای داناست. (۲۱) و سرمایهداران و فراخدولتان شما نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است. (۲۲) بیگمان، کسانی که به زنان پاکدامن بیخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا میدهند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند، و برای آنها عذابی سخت خواهد بود، (۲۳) در روزی که زبان و دستها و پاهایشان، بر ضد آنان برای آنچه انجام میدادند، شهادت میدهند. (۲۴) آن روز خدا جزای شایسته آنان را به طور کامل میدهد و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است. (۲۵) زنان پلید برای مردان پلیدند، و مردان پلید برای زنان پلید. و زنان پاک برای مردان پاکند، و مردان پاک برای زنان پاک. اینان از آنچه درباره ایشان میگویند بر کنارند، برای آنان آمرزش و روزی نیکو خواهد بود. (۲۶) |
محتوای آیات
در آیات یازدهم تا بیست و ششم سوره نور ماجرای تهمت فحشا زدن به یکی از مسلمانان بیان شده است و خداوند تهمتزنندگان را به دلیل این تهمت سرزنش میکند.[۱] به گفته محمدحسین طباطبایی مؤلف تفسیر المیزان از آیات قرآن استفاده میشود فردی که به او تهمت زده شده، مشهور و از اعضای خانواده پیامبر(ص) بوده و تهمتزنندگان گروهی از مردم بودهاند.[۲] خداوند در این آیات، تهمتزنندگان را به عذابی بزرگ تهدید کرده و مؤمنان را سرزنش میکند که چرا شایعات را بدون دلیل و بررسی پذیرفتهاند.[۳]
برخی محققان ماجرای افک را به عنوان اساسیترین توطئه داخلی منافقان بر ضد حکومت نبوی معرفی کردهاند، که خداوند با نازل کردن آیات افک از رسالت پیامبر دفاع کرد.[۴] سید علی حسینی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران با اعتقاد به اینکه مسئله محوری در آیات افک، یک دستور اخلاقی اجتماعی بسیار مهم است، بحث کردن برای تعیین فرد مورد اتهام را بحثی انحرافی دانسته است.[۵]
شأن نزول
برای آیات افک دو شأن نزول ذکر شده است:
- تهمت منافقان مدینه به عایشه؛ بر اساس این گزارش، حادثه افک پس از بازگشت مسلمانان از غزوه بنی مُصطَلِق (سال پنجم[۶] یا ششم قمری[۷]) صورت گرفته است.[۸] به گفته محمدجواد مغنیه از مفسران شیعه در قرن چهاردهم قمری، بیشتر مفسران و تاریخنگاران این گزارش را به عنوان سبب نزول آیات افک پذیرفتهاند.[۹] اگر چه شیعیان علاوه بر عایشه، همه همسران انبیا (حتی همسر نوح و همسر لوط) را از آلوده شدن به زنا منزّه دانستهاند[۱۰]، ولی به نظر برخی از آنان روایتهایی که نازل شدن آیات افک را مربوط به ماجرای عایشه دانستهاند، اشکالهای متعددی دارد.[۱۱] سید جعفر مرتضی، این داستان را جعلی و هدف سازندگان آن را، فضیلتسازی برای عایشه دانسته است.[۱۲]
- تهمت عایشه به ماریه قبطیه؛ بر اساس روایتی که علی بن ابراهیم قمی از امام باقر(ع) نقل کرده، عایشه به ماریه قبطیه تهمت زد که با فردی به نام جَریح قبطی ارتباط نامشروع برقرار کرده است.[۱۳] گفته شده از علمای شیعه، تنها عالمان دورههای اخیر آیه افک را مربوط به ماجرای ماریه دانستهاند.[۱۴] از جمله این عالمان میتوان به سید ابوالقاسم خویی[۱۵]، سید جعفر مرتضی عاملی[۱۶] و سید مرتضی عسکری اشاره کرد.[۱۷] اگر چه در منابع متعددی از شیعه و سنی، ماجرای ماریه نقل شده است (مانند امالی سید مرتضی[۱۸]، الهدایة الکبری[۱۹]، صحیح مسلم[۲۰] و المستدرک علی الصحیحین[۲۱]) ولی در هیچیک از آنها به نزول آیات افک اشاره نشده است.[۲۲]
برای هر یک از این دو گزارش اشکالهایی ذکر شده است؛ ازاینرو برخی مفسران مانند محمدحسین طباطبایی[۲۳]، سید محمدحسین فضلالله[۲۴]، مکارم شیرازی[۲۵] و جعفر سبحانی با توجه به این اشکالات، هر دو را رد کردهاند[۲۶]؛ با توجه به ناصحیح دانستن هر دو گزارش، گفته شده این احتمال وجود دارد که آیه درباره فرد سومی نازل شده باشد.[۲۷] در مقابل برخی پژوهشگران بر این باورند این احتمال وجود دارد که هر دو واقعه صحیح باشد؛ به این توضیح که ماجرای عایشه واقع شده و سبب نزول آیات افک بوده است، ولی ماجرای ماریه واقع شده و در پی آن آیهای نازل نشده است.[۲۸] به باور برخی پژوهشگران، عایشه که ماجرای مربوط به خود را نقل میکند، بیش از حد به خود توجه دارد و برای خود فضیلتسازی کرده است و احتمالاً به همین دلیل است که شیعیان نتوانستند فضیلتسازی او برای خودش را بپذیرند و اصل این داستان را انکار کردهاند.[۲۹] بر این اساس گفته شده حتی اگر آیات افک درباره عایشه نازل شده باشد، این امر تنها بر پاکدامنی او دلالت دارد و فضیلیت دیگری را برای او ثابت نمیکند.[۳۰]
پانویس
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.
- ↑ خامنهای، «خطبههای نماز جمعه تهران».
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۸-۵۰؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة، ص۲۱۵.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹.
- ↑ ابن هشام، سیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۲؛ واقدی، المغازی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۲۶-۴۳۵.
- ↑ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۰۳.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۵۲؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۵۹۶.
- ↑ برای نمونه ر.ک: عاملی، حدیث الافک، ۱۴۳۹ق، ص۵۵-۳۳۴؛ عسکری، احادیث امالمؤمنین عایشة، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۶۷-۱۸۱.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۷۷-۷۸، ۸۱، ۹۷.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۸.
- ↑ خویی، صراط النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۶۳.
- ↑ عاملی، حدیث الافک، ۱۴۳۹ق، ص۳۸۱-۳۸۲.
- ↑ عسکری، احادیث امالمؤمنین عایشة، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.
- ↑ سید مرتضی، أمالی المرتضی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۷۷.
- ↑ خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۷-۲۹۸.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۳۹.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق ج۴، ص۴۱.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۲-۲۵۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۳.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۱۱۸.
- ↑ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۴۷.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۶۳.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۱.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخی - تفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.
منابع
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، تلقیح فهوم أهل الأثر في عيون التاریخ والأثر، بیروت، دار الأرقم، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
- ابنهشام، عبدالملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱ش.
- حسینیان مقدم، حسین، «بررسی تفسیری تاریخی حادثه افک»، مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۴.
- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۴ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۷ش.
- عاملی، جعفر مرتضی،الصحیح من سیرة النبی الأعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
- علامه مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، حیوة القلوب، تحقیق سید علی امامیان، قم، نشر سرور، ۱۳۸۴ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۱ق.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، قم، مکتب الاعلام اسلامی، ۱۴۱۴ق.
- یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.