حمله حیدری، مجموعه اشعاری درباره زندگی پیامبر(ص) و نبردهای علی(ع) که حاوی شعرهای سروده‌شده از اواخر قرن نهم تا اوایل قرن چهاردهم هجری قمری است. به گفته آقا بزرگ تهرانی، «حمله‌خوانی» با قرائت منظومه حمله حیدری باذل مشهدی، در برابر قرائت کتاب روضة الشهداء که عنوان «روضه‌خوانی» داشت، در مجالس عزا رایج شد. مشهورترین آثار نگاشته شده در این زمینه، منظومه‌های باذل مشهدی، راجی کرمانی و صهبای آشتیانی است.

حمله حیدری
اطلاعات کتاب
موضوعزندگی پیامبر(ص) و نبردهای امام علی(ع)
سبکشعر

کتاب‌های حمله حیدری

قزوینی[۱] فقط از دو منظومه حمله حیدری اثر باذل مشهدی و راجی کرمانی نام برده است، اما هِرمان اته[۲] چندین منظومه درباره حضرت علی(ع) و اهل بیت(ع) پیامبر اکرم‌(ص‌) ذکر کرده و گلچین معانی[۳] ۵۴ منظومه را نام برده است. به گفته آقا بزرگ تهرانی،[۴] «حمله‌خوانی» با قرائت منظومه حمله حیدری باذل مشهدی، در برابر قرائت کتاب روضة الشهداء اثر ملا حسین واعظ کاشفی (متوفی ۹۱۰) که عنوان «روضه‌خوانی» داشت، در مجالس عزا رایج شد.

در میان منظومه‌هایی که عنوان حمله حیدری به خود گرفته‌اند، منظومه‌های باذل مشهدی، راجی کرمانی و افتخارالعلماء صهبای آشتیانی از نظر ویژگی‌های ادبی و درجه شهرت، اهمیت ویژه‌ای دارند.

مثنوی حمله حیدری

مشهورترین اثر راجی کرمانی مثنوی حمله حیدری اوست. البته عنوان حمله حیدری در سراسر اثر به‌کار نرفته و به نظر می‌رسد کسی که به اشاره رضاقلی خان هدایت بخش‌های پراکنده این مثنوی را جمع‌آوری کرده به قرینه حمله حیدری باذل مشهدی، این عنوان را به منظومه راجی‌کرمانی داده است.[۵]

مولف

راجی کرمانی در حدود سال ۱۱۸۰ هجری قمری در خانواده‌ای از زردشتیان کرمان متولد شد و در آغاز، بهمن یا کیخسرو نام داشت،[۶] اما به‌ سبب شفای معجزه‌آسا از یک بیماری صعب‌العلاج (احتمالا فلج)، به دین اسلام گروید و نام خود را به بِمانْعَلی تغییر داد.[۷] هدایت[۸] تغییر نام راجی را از سوی علما و عرفای کرمان دانسته است.

راجی در کرمان به تحصیل علوم دینی پرداخت. سپس راهی یزد شد و در منطقه تفت به امامت جماعت و وعظ و خطابه پرداخت.[۹] ظاهراً در زمان اقامت در یزد، سرودن حمله حیدری را شروع کرد و نزدیک به ۱۵۰۰ بیت آن را سرود.[۱۰] پس از مراجعت به کرمان به دارالحکومه ابراهیم‌ خان ظهیرالدوله، حاکم کرمان و پسرعموی فتحعلی شاه، راه یافت. به سفارش ابراهیم‌خان، راجی با سرعت بیشتری سرودن منظومه حمله حیدری را ادامه داد و کتاب خود را به نام وی کرد.[۱۱]

براساس آنچه بر سنگ قبر راجی نوشته شده، او در ۱۲۶۱ در کرمان از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد.[۱۲]

موضوع

موضوع منظومه حمله حیدری راجی‌کرمانی تاریخ صدر اسلام است که در آن به زندگانی پیامبر(ص) و نبردهای آن حضرت با مخالفان دین اسلام اشاره کرده و سپس به موضوع اصلی منظومه، یعنی نبردهای حیدرکرار علی(ع) با مشرکان و منافقان پرداخته و برخلاف سلف و سرمشق خود (باذل)، ضمن توصیف حوادث زمان پیامبر و امیرمؤمنان، حوادث کربلا را نیز به تناسب موضوع وصف کرده است. در اواسط شرح جنگ صفّین منظومه پایان می‌یابد.[۱۳] منظومه حمله حیدری دارای یک مقدمه در «وصف آفرینش و ساقی‌نامه و تولد حضرت امیر» و هفت کتاب است: واقعه بدر کبرا؛ داستان غزوه احد؛ غزوه احزاب؛ غزوه خیبر؛ فتح مکه؛ آغاز داستان حجة الوداع؛ بر مسند خلافت استقرار یافتن امیرمؤمنان(ع).

تعداد ابیات

شمار ابیات منظومه حمله حیدری در حدود سی هزار بیت است، اما وامق‌ یزدی[۱۴] و رضاقلی خان هدایت،[۱۵] تذکره‌نگاران معاصر راجی، تعداد ابیات آن را حدود بیست هزار بیت دانسته‌اند. از این تعداد، حدود هفده‌هزار بیت در چاپ جدید حمله حیدری ذکر شده و بقیه ابیات آن در چاپ سنگی سال ۱۲۷۰ش در تهران، با عنوان کتاب حمله ملابمونعلی منتشر شده است.[۱۶]

ویژگی‌ها

راجی مثنوی خود را به تقلید از حمله حیدری باذل مشهدی، در بحر متقارب سروده است و هر دو به وزن شاهنامه فردوسی نظر داشته‌اند.[۱۷]

  • از نظر بهره‌گرفتن از واژگان حماسی و ترکیباتی که در حماسه کاربرد دارند، راجی به شاهنامه فردوسی و حمله حیدری باذل مشهدی توجه داشته و حتی در این زمینه بیش از باذل توفیق یافته زیرا توانسته است زبان حماسی شاهنامه را به خوبی تقلید کند.[۱۸]
  • وی به تناسب موضوع منظومه، واژگان دینی و ترکیبات مذهبی را به کار گرفته و از مقدار واژگان فارسی او در قیاس با شاهنامه فردوسی کاسته شده است.[۱۹]
  • زبان منظومه نیز به تناسب مخاطب‌های عامی که برای آن در نظر گرفته شده، گاه به زبان سهلِ ممتنع بوستان سعدی نزدیک شده است، اما این زبان ساده گاهی با زیبایی‌های لفظی و معنوی همراه می‌شود و بدون آنکه تکلفی در کار باشد، بسیاری از صنایع بدیعی با انواع تشبیه و استعاره در شعر وی جلوه‌گر می‌شود.[۲۰]
  • لغزش‌های زبانی نیز در برخی ابیات حمله حیدری دیده می‌شود، از جمله به کارگرفتن کلماتی که نقش معنایی ندارند و راجی برای پر کردن وزن بیت از آنها استفاده کرده است یا ترکیب‌های تازه‌ای که برخلاف معیارهای دستورزبان فارسی ساخته شده‌اند.[۲۱]
  • علاوه بر واژگان، در زمینه آفرینش قهرمانان و توصیف آنها نیز راجی به شاهنامه توجه کرده و کوشیده است قهرمانان منظومه خود را همچون قهرمانان شاهنامه به صورت خارق‌العاده توصیف کند. برای این منظور، بسیاری از وصف‌های فردوسی درباره رستم را برای علی(ع) به‌کار برده است. همچنان‌که تصویر بازوبند قاسم با بازوبند سهراب و نبرد حضرت علی(ع) با عمرو بن عبدود و عبدالعزی، با نبرد رستم با اشکبوس قابل قیاس است.[۲۲]
  • بسیاری از تصاویر شعر راجی که جنبه غنایی دارند، با ساختار حماسی منظومه در تعارض‌اند.[۲۳] با این همه، منظومه حمله حیدری راجی نسبت به حمله حیدری باذل مشهدی به لحاظ استحکام الفاظ و زیبایی ابیات برتری دارد.[۲۴]
  • ویژگی عمده ساقی‌نامه‌های راجی که آن را با ساقی‌نامه‌های حمله حیدری باذل مشهدی و صهبای آشتیانی متفاوت می‌سازد، درآمیختن آن با شرح حوادث کربلاست. با اینکه ماجرای کربلا ارتباطی با جریان حوادث منظومه حمله حیدری ندارد، اما راجی هر جا که لازم دیده با شرح حوادث کربلا، خواننده را به گریستن واداشته است که آشنایی او را با روش اهل منبر نشان می‌دهد.[۲۵]

نمونه ابیات

به نام خداوند دانای فرد
که ازخاک،آدم پدیدار کرد
سرنامه بر نام یزدان پاک
که دانا و بینا کند تیره خاک
ز صلصال ناچیز آدم کند
به بزم قبولش مکرّم کن
وز آن پس نگارد ازآن آب وخاک
زقدرت بسی گوهر تابناک
کند در رحم نقشی از آب و گل
که خورشید از آن نقش گردد خجل
چنان در رحم نقشبندی کند
که از نقش خود خودپسندی کند
دمادم از این خاک خاکستری
کند صورتی رشک حور و پری
یکی قطره از ابر لطفش چکید
از او شد دوصد ژرف دریا پدید
که از موج او دیده روزگار
نه جوید کران و نبیند کنار [۲۶]

افتخارنامه حیدری

مولف

سراینده منظومه، میرزا مصطفی افتخارالعلماء معروف به صهبای آشتیانی فرزند میرزا محمدحسن آشتیانی، مجتهد مشهور تهران در عهد ناصری است. صهبا در ۱۳۲۷ق، در وقایع مشروطه در حرم شاه عبدالعظیم به قتل رسید.[۲۷] صهبای آشتیانی بنابر اشاره خود،[۲۸] در ۲۰سالگی سرودن افتخارنامه حیدری را شروع کرده و آن را در شش ماه، در سال ۱۳۰۴ق ، به پایان برده است.

موضوع

موضوع افتخارنامه حیدری نبردهای حضرت علی(ع) است که در دو بخش به شرح آنها پرداخته است:

بخش اول، نبردهای آن حضرت در زمان پیامبر(ص) که با این بخش با تولد آن حضرت شروع می‌شود و با جانشینی وی به‌جای پیامبر(ص) پایان می‌یابد.

بخش دوم، با گفتگوی اهل مدینه در تعیین امام شروع می‌گردد و با شرح ماجرای کشته شدن سپاه خوارج در جنگ نهروان خاتمه می‌یابد. ظاهرآ به همین سبب بوده است که آن را دنباله منظومه باذل مشهدی دانسته و از آن به عنوان جلد دوم حمله حیدری یاد کرده‌اند.[۲۹]

منبع

مأخذی برای افتخارنامه حیدری ذکر نشده اما به نظر می‌رسد مطالب ناسخ التواریخ لسان‌ الملک سپهر (متوفی ۱۲۹۸ق)، که در روزگار ناصرالدین‌شاه شهرت داشته، مأخذ اصلی صهبای آشتیانی در شرح نبردهای حضرت علی(ع) باشد.[۳۰]

تعداد ابیات

سراینده افتخارنامه تعداد ابیات آن را هجده هزار بیت ذکر کرده،[۳۱] در حالی که مجدالادباء در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، تعداد ابیات آن را بیست‌هزار بیت دانسته است. ظاهراً مجدالادباء خواسته است میان بیست سالگی شاعر و بیست‌هزار بیت تناسبی شاعرانه برقرار کند، اما افتخارنامه حیدری شامل هفده‌هزار بیت است.

ویژگی‌ها

  • افتخارنامه حیدری نیز همچون اسلاف خود (حمله حیدری باذل مشهدی و راجی کرمانی) به تأثر از شاهنامه فردوسی در بحر متقارب سروده شده و حتی شاعر در آغاز منظومه،[۳۲] از فردوسی استمداد جسته است.
  • زبان منظومه نیز حماسی است و شاعر کوشش کرده است در حوزه واژگان و ترکیبات از نحوه بیان فردوسی پیروی کند.
  • در توصیف قهرمانان مذهبی نیز، وی از توصیف‌های حماسی شاهنامه تبعیت کرده است، اما لحن او نشان می‌دهد که جنبه دینی قهرمانان منظومه مذهبی خود را همواره در نظر داشته است.
  • صهبای آشتیانی نیز براساس آنچه در حمله‌های حیدری پیش از او مرسوم بوده، برای رفع یکنواختی حوادث، در چندین جای منظومه خود ساقی‌نامه‌هایی آورده و دلیل آوردن آنها را «تفریح دِماغ و آرایش کتاب» ذکر کرده است.[۳۳]
  • زبان شعر او برخلاف آثار پیش از خود به سستی نگراییده بلکه استوار و دارای فخامت حماسی است.
  • زمینه‌های اجتماعی شکواییه‌های او، که در جای‌جای منظومه دیده می‌شود و در آنها از ابنای روزگار شکوه شده[۳۴] معلوم نیست، اما او در نهایت از ابنای روزگار به شاه پناه برده و از او استمداد جسته[۳۵] یا به امین السلطان امید بسته است.[۳۶]

انتشار

افتخارنامه حیدری را در ۱۳۱۰ کاتبی با تخلص «صبا»، در دو جلد به هم پیوسته کتابت کرده و اشعاری در ستایش ناصرالدین شاه، علی‌اصغر خان امین‌السلطان، صهبا و پدرش آورده است.[۳۷] مقدمه‌ای منظوم از حیدرعلی مجدالادباء در آغاز کتاب قرار گرفته که در آن به ستایش خداوند، منقبت پیامبر(ص)، ستایش امیر مؤمنان، نعت صاحب‌الزمان(عج)، مدح میرزای شیرازی مرجع بزرگ شیعه که حکم او در واقعه تنباکو و لغو آن مشهور است، و محمد حسن آشتیانی و توصیف دانشمندی صهبای آشتیانی پرداخته است. کتاب افتخارنامه حیدری در همان سال کتابت (۱۳۱۰) به چاپ سنگی رسید.[۳۸]

پانویس

  1. قزوینی، یادداشتهای قزوینی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۶۴.
  2. اته،(Carl Hermann Ethé) تاریخ ادبیات فارسی، ۱۳۵۶ش، ص۶۰۶۱.
  3. گلچین معانی، فهرست کتب خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ۱۳۴۶ش، ج۷، بخش ۱، ص۳۰۸-۳۲۵.
  4. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۹۲.
  5. راجی کرمانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش، ج۱، مقدمه طالبیان و مدبری، ص۲۱.
  6. دیوان‌بیگی، حدیقة الشعراء، ۱۳۴۶-۱۳۶۶ش، ج۱، ص۶۴۶؛ دانشور، تاریخچه محله و مسجد خواجه خضر کرمان، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۷.
  7. راجی کرمانی، ۱۳۷۰ش، مقدمه بهزادی اندوهجردی، ص۶؛ دانشور، تاریخچه محله و مسجد خواجه خضر کرمان، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۷-۲۵۸.
  8. هدایت، مجمع الفصحاء، ۱۳۸۲ش، ج۲، بخش ۱، ص۳۳۳.
  9. وامق‌ یزدی، تذکره میکده، ۱۳۷۱ش، ص۱۴۳؛ دیوان‌بیگی، حدیقة الشعراء، ۱۳۴۶-۱۳۶۶ش، ج۱، ص۶۴۶.
  10. دیوان‌بیگی، حدیقة الشعراء، ۱۳۴۶-۱۳۶۶ش، ج۱، ص۶۴۶.
  11. وامق‌ یزدی، تذکره میکده، ۱۳۷۱ش، ص۱۴۴؛ هدایت، مجمع الفصحاء، ۱۳۸۲ش، ج۲، بخش ۱، ص۳۳۳.
  12. دانشور، تاریخچه محله و مسجد خواجه خضر کرمان، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۴.
  13. رجوع کنید به: راجی کرمانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش، ج۱، مقدمه طالبیان و مدبری، ص۲۲.
  14. وامق‌ یزدی، تذکره میکده، ۱۳۷۱ش، ص۱۴۴.
  15. هدایت، مجمع الفصحاء، ۱۳۸۲ش، ج۲، بخش ۱، ص۳۳۳.
  16. رجوع کنید به: صفا، حماسه‌سرایی در ایران، ۱۳۶۳ش، ص۳۸۵.
  17. رجوع کنید به: اته، تاریخ ادبیات فارسی، ۱۳۵۶ش، ص۶۰-۶۱.
  18. رجوع کنید به: صفا، حماسه‌سرایی در ایران، ۱۳۶۳ش، ص۳۸۵؛ راجی کرمانی، نوبت‌زن کوی ساقی، ۱۳۷۷ش، مقدمه، ص۱۹.
  19. راجی‌ کرمانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش، ج۱، مقدمه، ص۳۴.
  20. راجی کرمانی، نوبت‌زن کوی ساقی، ۱۳۷۷ش، مقدمه، ص۷؛ راجی اصفهانی، گزیده حمله حیدری، مقدمه، ص۲۲.
  21. رجوع کنید به: صرفی، «محتوا، ساختار و زبان حمله حیدری»، ص۴۹-۵۰.
  22. رجوع کنید به: راجی‌ کرمانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش، ج۱، مقدمه، ص۳۷؛ راجی اصفهانی، گزیده حمله حیدری، مقدمه، ص۱۵-۱۶.
  23. رجوع کنید به: راجی کرمانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش، ج۱، مقدمه، ص۳۷؛ صرفی، «محتوا، ساختار و زبان حمله حیدری»، ص۴۹.
  24. رجوع کنید به: صفا، حماسه‌سرایی در ایران، ۱۳۶۳ش، ص۳۸۵.
  25. راجی کرمانی، نوبت‌زن کوی ساقی، ۱۳۷۷ش، مقدمه، ص۷؛ راجی اصفهانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش، مقدمه، ج۱، ص۴۳.
  26. راجی کرمانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش.
  27. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۵۷؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۸۰؛ بامداد، ج۴، ص۱۰۱-۱۰۳.
  28. صهبای آشتیانی، ج۲، ص۳۲۲، ۳۳۰.
  29. راجی کرمانی، حمله حیدری، ۱۳۸۳ش، ج۱، مقدمه، ص۲۱.
  30. دایرة‌المعارف فارسی، ذیل «افتخارنامۀ حیدری».
  31. صهبای آشتیانی، افتخارنامه حیدری، تهران، ج۲، ص۳۳۰.
  32. صهبای آشتیانی، افتخارنامه حیدری، تهران، ج۱، ص۲۰.
  33. صهبای آشتیانی، افتخارنامه حیدری، تهران، ج۱، ص۵.
  34. صهبای آشتیانی، افتخارنامه حیدری، تهران، ج۲، ص۲۴۳،۳۳۰.
  35. صهبای آشتیانی، افتخارنامه حیدری، تهران، ج۲، ص۲۴۴.
  36. صهبای آشتیانی، مقدمه مجدالادباء، صز.
  37. صهبای آشتیانی، افتخارنامه حیدری، تهران، ج۱، ص۲۰۲.
  38. مشار، ج۱، ستون ۴۲۵.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی]، محمدمحسن، بیروت، دار الاضواء، تحقیق و گردآوری سید احمد حسینی، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • اته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه با حواشی صادق رضازاده شفق، تهران، ۱۳۵۶ش.
  • بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، ۱۳۵۷ش.
  • دانشور، محمد، تاریخچه محلّه و مسجد خواجه خضر کرمان، کرمان، ۱۳۷۵ش.
  • دایرة‌المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران، ۱۳۴۵-۱۳۷۴ش.
  • دیوان‌بیگی، احمد، حدیقة الشعراء، تحقیق عبدالحسین نوائی، تهران، ۱۳۶۴-۱۳۶۶ش.
  • راجی کرمانی، بمانعلی، حمله حیدری، تحقیق یحیی طالبیان و محمود مدبری، کرمان، ۱۳۸۳ش.
  • راجی کرمانی، بمانعلی، گزیده حمله حیدری: بزرگترین حماسه مذهبی، تحقیق و گزینش حسین بهزادی اندوهجردی، تهران، ۱۳۷۰ش.
  • راجی کرمانی، بمانعلی، نوبت‌زن کوی ساقی، تحقیق رضا اشرف‌زاده، مشهد، ۱۳۷۷ش.
  • شهلای یزدی، محمدعلی‌ بن عبدالوهاب، تذکره شبستان، تحقیق اکبر قلمسیاه، تهران، ۱۳۷۹ش.
  • صرفی، محمدرضا، «محتوا، ساختار و زبان حمله حیدری»، در خلاصه مقالات همایش بزرگداشت ملابمانعلی راجی کرمانی، ، به کوشش وحید پورنادری، مهرماه ۱۳۷۷ش، کرمان.
  • صفا، ذبیح‌ الله، حماسه‌سرایی در ایران، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • صهبای آشتیانی، مصطفی، افتخارنامه حیدری، تهران، کتابفروشی محمدحسن علمی، بی‌تا.
  • قزوینی، محمد، یادداشتهای قزوینی، تحقیق ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • گلچین معانی، احمد، فهرست کتب خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ج۷، بخش ۱، مشهد، ۱۳۴۶ش.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، ۱۳۶۹ش.
  • مشار، خانبابا، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران، ۱۳۵۰-۱۳۵۵ش.
  • وامق یزدی، محمدعلی‌ بن محمدباقر، تذکره میکده، به کوشش حسین مسرت، تهران، ۱۳۷۱ش.
  • هدایت، رضاقلی‌ بن محمدهادی، مجمع الفصحاء، تحقیق مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۸۲ش.

پیوند به بیرون