پرش به محتوا

قیامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۸
منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع؛ اصلاح درجه بندی
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>M.r.seifi
(منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع؛ اصلاح درجه بندی)
خط ۹: خط ۹:
==نام‌های قیامت==
==نام‌های قیامت==
در [[قرآن]]، حدود ۷۰ نام و وصف درباره قیامت آمده است که معروف‌ترین آنها عبارت‌اند از:
در [[قرآن]]، حدود ۷۰ نام و وصف درباره قیامت آمده است که معروف‌ترین آنها عبارت‌اند از:
الساعة، یوم القیامة، الیوم الاخر، یوم الحساب، یوم الدین، یوم الجمع، [[یوم الفصل]]، یوم الخروج، یوم الموعود، یوم الخلود، یوم الحسرة، [[یوم التغابن]]، یوم البعث.<ref>مکارم شیرازی، معاد در قرآن، ج۵، ص۳- ۵ و ص۱۲۲- ۱۲۳.</ref>
الساعة، یوم القیامة، الیوم الاخر، یوم الحساب، یوم الدین، یوم الجمع، [[یوم الفصل]]، یوم الخروج، یوم الموعود، یوم الخلود، یوم الحسرة، [[یوم التغابن]]، یوم البعث.{{مدرک}}
به علاوه اینکه به قیامت، «قیامت کبری» نیز گفته می‌شود، در برابر [[قیامت صغری]] یا همان [[برزخ]] که بلافاصله پس از [[مرگ]] انسان آغاز می‌گردد و تا زمان قیامت کبری ادامه دارد.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۹۷۴؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۰۳۳.</ref>
به علاوه اینکه به قیامت، «قیامت کبری» نیز گفته می‌شود، در برابر [[قیامت صغری]] یا همان [[برزخ]] که بلافاصله پس از [[مرگ]] انسان آغاز می‌گردد و تا زمان قیامت کبری ادامه دارد.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۹۷۴؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۰۳۳.</ref>


خط ۱۶: خط ۱۶:
اتفاقاتی قبل از روز قیامت روی می‌دهد که به آنها [[اشراط الساعة]] نیز گفته می‌شود. [[قرآن کریم]] به برخی از این نشانهها اشاره کرده است:
اتفاقاتی قبل از روز قیامت روی می‌دهد که به آنها [[اشراط الساعة]] نیز گفته می‌شود. [[قرآن کریم]] به برخی از این نشانهها اشاره کرده است:
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
* متلاشی شدن کوه‌ها<ref>سوره حاقه، ۱۴؛ سوره واقعه، آیه۵ و ۶.</ref>
* متلاشی شدن کوه‌ها<ref>سوره حاقه، آیه ۱۴؛ سوره واقعه، آیه ۵ و ۶.</ref>
* روان شدن دریاها<ref>سوره انفطار، آیه۳؛ سوره تکویر، آیه۶.</ref>
* روان شدن دریاها<ref>سوره انفطار، آیه ۳؛ سوره تکویر، آیه ۶.</ref>
* زلزله‌های عظیم و ویرانگر<ref>سوره حج، آیه ۱ و ۲؛ سوره زلزال، آیه۱ و ۲.</ref>
* زلزله‌های عظیم و ویرانگر<ref>سوره حج، آیه ۱ و ۲؛ سوره زلزال، آیه ۱ و ۲.</ref>
* تاریک شدن خورشید<ref>سوره شمس، آیه۱ و ۲.</ref>
* تاریک شدن خورشید<ref>سوره شمس، آیه ۱ و ۲.</ref>
* تاریک شدن ماه<ref>سوره مرسلات، آیه۸.</ref>
* تاریک شدن ماه<ref>سوره مرسلات، آیه ۸.</ref>
* تاریک شدن ستارگان<ref>سوره انفطار، آیه۲.</ref>
* تاریک شدن ستارگان<ref>سوره انفطار، آیه ۲.</ref>
* شکافتن آسمان<ref>سوره انشقاق، آیه۱؛ سوره نبأ، آیه۱۹.</ref>
* شکافتن آسمان<ref>سوره انشقاق، آیه۱؛ سوره نبأ، آیه۱۹.</ref>
* دمیده شدن [[صور اسرافیل]]<ref>سوره زمر، آیه۶۸؛ سوره نمل، آیه۸۷.</ref>
* دمیده شدن [[صور اسرافیل]]<ref>سوره زمر، آیه۶۸؛ سوره نمل، آیه۸۷.</ref>
خط ۳۲: خط ۳۲:




عدم آگاهی از زمان وقوع رستاخیز، در کنار ناگهانی‌بودنش، با توجه به عظمتش سبب می‌شود هیچ‌گاه مردم قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، به این ترتیب خود را برای نجات در آن آماده سازند، و این عدم آگاهی اثر مثبت و روشنی در تربیت نفوس و توجه آنها به مسئولیت‌ها و پرهیز از گناه خواهد داشت.<ref>مکارم شیرازی، ج۷، ص۴۳.</ref>
عدم آگاهی از زمان وقوع رستاخیز، در کنار ناگهانی‌بودنش، با توجه به عظمتش سبب می‌شود هیچ‌گاه مردم قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، به این ترتیب خود را برای نجات در آن آماده سازند، و این عدم آگاهی اثر مثبت و روشنی در تربیت نفوس و توجه آنها به مسئولیت‌ها و پرهیز از گناه خواهد داشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۴۳.</ref>


==مکان قیامت==
==مکان قیامت==
خط ۳۹: خط ۳۹:


==مقدار قیامت==
==مقدار قیامت==
در [[قرآن]] در مورد مقدار روز قیامت دو [[آیه]] وجود دارد: هزار سال<ref>سوره سجده، آیه۵.</ref> و پنجاه هزار سال<ref>سوره معارج، آیه۴</ref> که بر اساس [[روایت|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]] قیامت، پنجاه موقف و ایستگاه دارد که عبور از هر موقف، هزار سال طول می‌کشد.<ref>طوسی، امالی، ص۱۱۰.</ref>
در [[قرآن]] در مورد مقدار روز قیامت دو [[آیه]] وجود دارد: هزار سال<ref>سوره سجده، آیه۵.</ref> و پنجاه هزار سال<ref>سوره معارج، آیه۴.</ref> که بر اساس [[روایت|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]] قیامت، پنجاه موقف و ایستگاه دارد که عبور از هر موقف، هزار سال طول می‌کشد.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۰.</ref>


==رخدادهای قیامت==
==رخدادهای قیامت==
خط ۵۲: خط ۵۲:
*'''سوال‌های قیامت:''' در قیامت از چند چیز سؤال می‌شود که قرآن به برخی از آنها اشاره کرده است:
*'''سوال‌های قیامت:''' در قیامت از چند چیز سؤال می‌شود که قرآن به برخی از آنها اشاره کرده است:
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
** نعمت‌های مادی و معنوی خداوند<ref>قمی، ج۲، ص۴۴۰.</ref>
** نعمت‌های مادی و معنوی خداوند<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۴۰.</ref>
** از مجرمان درباره گناهان اعتقادی، عملی و اخلاقی؛<ref>سوره تکویر، آیه۸ و ۹.</ref>
** از مجرمان درباره گناهان اعتقادی، عملی و اخلاقی؛<ref>سوره تکویر، آیه۸ و ۹.</ref>
** از [[شرک|مشرکان]] درباره رفتارشان با [[:رده:پیامبران|پیامبران]]<ref>سوره قصص، آیه ۶۵.</ref>
** از [[شرک|مشرکان]] درباره رفتارشان با [[:رده:پیامبران|پیامبران]]<ref>سوره قصص، آیه ۶۵.</ref>
خط ۶۲: خط ۶۲:
{{پایان}}
{{پایان}}
[[پیامبر اکرم]] در این زمینه می‌فرماید:
[[پیامبر اکرم]] در این زمینه می‌فرماید:
:: در قیامت هیچ بنده‌ای قدم از قدم بر نمیدارد تا از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی تمام کرده؟ و از مالش که از کجا جمع‌آوری نموده و در چه راه مصرف کرده است؟ و از عملش که چه کاری انجام داده؟ و از محبت ما [[اهل بیت|اهلبیت]]!
:: در قیامت هیچ بنده‌ای قدم از قدم بر نمیدارد تا از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی تمام کرده؟ و از مالش که از کجا جمع‌آوری نموده و در چه راه مصرف کرده است؟ و از عملش که چه کاری انجام داده؟ و از محبت ما [[اهل بیت]]!


* '''اعمال نیک غیر مسلمانان:''' اعمال افرادی که به خداو آخرت ایمان دارند و با انگیزه [[تقرب]] و نزدیکی به خداوند آن‌را انجام داده‌اند، مورد قبول قرار می‌گیرد و ثواب و پاداش به آن عطا می‌شود. اما غیر مسلمانانی که به خدا و آخرت ایمان دارند و عمل خیری را به قصد تقرب انجام می‌دهند، در صورتی که در ایمان نیاوردن تقصیری نداشته باشند، از اعمال خیر خود که ربطی به ایمان ندارد، بهره‌مند می‌شوند. ولی اگر در ایمان نیاوردند تقصیر داشته باشند؛ یعنی با اسلام و آموزه‌های آن آشنا بوده ولی بدون دلیل و تنها به جهت [[تعصب]] و لجاجت از قبول آن سرباز زده باشد، تمام آن اعمال خیر به هدر خواهد رفت.<ref>هاشمی، پرسمان قرآنی، معاد، ص۱۲۱.</ref>
* '''اعمال نیک غیر مسلمانان:''' اعمال افرادی که به خداو آخرت ایمان دارند و با انگیزه [[تقرب]] و نزدیکی به خداوند آن‌را انجام داده‌اند، مورد قبول قرار می‌گیرد و ثواب و پاداش به آن عطا می‌شود. اما غیر مسلمانانی که به خدا و آخرت ایمان دارند و عمل خیری را به قصد تقرب انجام می‌دهند، در صورتی که در ایمان نیاوردن تقصیری نداشته باشند، از اعمال خیر خود که ربطی به ایمان ندارد، بهره‌مند می‌شوند. ولی اگر در ایمان نیاوردند تقصیر داشته باشند؛ یعنی با اسلام و آموزه‌های آن آشنا بوده ولی بدون دلیل و تنها به جهت [[تعصب]] و لجاجت از قبول آن سرباز زده باشد، تمام آن اعمال خیر به هدر خواهد رفت.<ref>هاشمی، پرسمان قرآنی معاد، ۱۳۸۴ش، ص۱۲۱.</ref>


* '''وضعیت مستضعفان''': منظور از مستضعفان، افرادی هستند که از نظر فکری یا بدنی یا اقتصادی آن چنان ضعیفاند که قادر به شناسایی حق از باطل نشوند و یا اینکه با تشخیص عقیده صحیح، بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیتهایی که محیط بر آنها تحمیل کرده، قادر به انجام دادن وظایف خود به طور کامل نباشند و نتوانند مهاجرت کنند. به عنوان مثال، کسی که در سرزمینی قرار دارد که اکثریت آنان کافرند و قدرت به دست آنان است و عالم دینی هم وجود ندارد که معارف دین را به آنها برساند و یا محیط کفر و ترس اجازه نمیدهد به آن معارف عمل کنند و از سوی دیگر قدرت بیرون آمدن از آنجا و رفتن به محیط اسلام را هم ندارند و یا اینکه اصلًا به ذهنش خطور نکرده که دینِ حقّی وجود دارد. چنین کسانی، مشمول عفو و بخشش خداوند قرار می‌گیرند و به دوزخ نمی‌روند.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۵۰-۵۱</ref>
* '''وضعیت مستضعفان''': منظور از مستضعفان، افرادی هستند که از نظر فکری یا بدنی یا اقتصادی آن چنان ضعیفاند که قادر به شناسایی حق از باطل نشوند و یا اینکه با تشخیص عقیده صحیح، بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیتهایی که محیط بر آنها تحمیل کرده، قادر به انجام دادن وظایف خود به طور کامل نباشند و نتوانند مهاجرت کنند. به عنوان مثال، کسی که در سرزمینی قرار دارد که اکثریت آنان کافرند و قدرت به دست آنان است و عالم دینی هم وجود ندارد که معارف دین را به آنها برساند و یا محیط کفر و ترس اجازه نمیدهد به آن معارف عمل کنند و از سوی دیگر قدرت بیرون آمدن از آنجا و رفتن به محیط اسلام را هم ندارند و یا اینکه اصلًا به ذهنش خطور نکرده که دینِ حقّی وجود دارد. چنین کسانی، مشمول عفو و بخشش خداوند قرار می‌گیرند و به دوزخ نمی‌روند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۰-۵۱.</ref>
<blockquote>{{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرّجَالِ وَالنّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَایسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلَا یهْتَدُونَ سَبِیلًا|ترجمه=مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چارهجویی نتوانند و راهی نیابند.|سوره=[[سوره نساء|نساء]]|آیه=۹۸.}}</blockquote>
<blockquote>{{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرّجَالِ وَالنّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَایسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلَا یهْتَدُونَ سَبِیلًا|ترجمه=مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چارهجویی نتوانند و راهی نیابند.|سوره=[[سوره نساء|نساء]]|آیه=۹۸.}}</blockquote>


*'''وضعیت دیوانگان:''' دیوانگان نیز تا زمانی که در این دنیا عقل ندارند و توان تشخیص حق را ندارند، تکلیف ندارند و در آخرت مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت، زیرا یکی از شرایط تکلیف، عقل است. امام صادق(ع) در روایتی بیان می‌کند:
*'''وضعیت دیوانگان:''' دیوانگان نیز تا زمانی که در این دنیا عقل ندارند و توان تشخیص حق را ندارند، تکلیف ندارند و در آخرت مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت، زیرا یکی از شرایط تکلیف، عقل است. امام صادق(ع) در روایتی بیان می‌کند:
::خداوند در قیامت در حساب بندگان به‌اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است، دقت و سختگیری می‌کند.<ref>کلینی، ج۱، ص۱۱.</ref>
::خداوند در قیامت در حساب بندگان به‌اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است، دقت و سختگیری می‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۱.</ref>


*'''وضعیت بچه‌ها و خردسالان:''' کسانی که در کودکی و زمانی که هنوز توان تشخیص حق از باطل را نیافته‌اند و پدر و مادرشان مسلمان بوده‌اند، به والدین خود ملحق شده و به بهشت می‌روند:
*'''وضعیت بچه‌ها و خردسالان:''' کسانی که در کودکی و زمانی که هنوز توان تشخیص حق از باطل را نیافته‌اند و پدر و مادرشان مسلمان بوده‌اند، به والدین خود ملحق شده و به بهشت می‌روند:
<blockquote>{{متن قرآن|وَ الَّذینَ ءامَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذرّیتُهُمْ بإِیمن أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرّیتُهُمْ|ترجمه=و آنها که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنها ملحق می‌کنیم.|سوره=[[سوره طور|طور]]|آیه=۲۱.}}</blockquote>
<blockquote>{{متن قرآن|وَ الَّذینَ ءامَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذرّیتُهُمْ بإِیمن أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرّیتُهُمْ|ترجمه=و آنها که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنها ملحق می‌کنیم.|سوره=[[سوره طور|طور]]|آیه=۲۱.}}</blockquote>


نحوه برخورد خداوند با فرزندانی که والدین آنها کافر هستند، مشخص نیست، هرچند به اعتقاد شیعیان و بر اساس آیات قرآن کریم، قطعا عذاب نخواهند شد؛ زیرا عذاب در صورتی است که پیام خداوند به شخص رسیده باشد و او در حالی که به سن تکلیف رسیده و عقل دارد، با اختیار خود با دستور خداوند مخالفت کند. بنابراین، کسی که در کودکی از دنیا می‌رود، تکلیفی نداشته تا به [[جهنم]] برود.<ref>ر.ک، هاشمی، ص۱۲۵.</ref>
نحوه برخورد خداوند با فرزندانی که والدین آنها کافر هستند، مشخص نیست، هرچند به اعتقاد شیعیان و بر اساس آیات قرآن کریم، قطعا عذاب نخواهند شد؛ زیرا عذاب در صورتی است که پیام خداوند به شخص رسیده باشد و او در حالی که به سن تکلیف رسیده و عقل دارد، با اختیار خود با دستور خداوند مخالفت کند. بنابراین، کسی که در کودکی از دنیا می‌رود، تکلیفی نداشته تا به [[جهنم]] برود.<ref>رجوع کنید به: هاشمی، پرسمان قرآنی معاد، ۱۳۸۴ش، ص۱۲۵.</ref>


==رستاخیز حیوانات==
==رستاخیز حیوانات==
از برخی آیات<ref>سوره انعام، آیه۳۸؛ سوره تکویر، آیه۵</ref> و روایات استفاده می‌شود که حیوانات نیز مانند انسان‌ها در روز قیامت برانگیخته می‌شود و به‌اندازه آگاهی و مسئولیتشان، حسابرسی می‌شوند. البته برخلاف انسان‌ها که بعد از حسابرسی به [[بهشت]] یا [[جهنم]] می‌روند، حیوانات پس از حسابرسی و اجرای عدالت در حق آن‌ها، دوباره می‌میرند و خاک می‌شوند؛ یعنی اگر ستمی کرده باشند، در صحنه قیامت [[قصاص]] می‌شوند.
از برخی آیات<ref>سوره انعام، آیه۳۸؛ سوره تکویر، آیه۵.</ref> و روایات استفاده می‌شود که حیوانات نیز مانند انسان‌ها در روز قیامت برانگیخته می‌شود و به‌اندازه آگاهی و مسئولیتشان، حسابرسی می‌شوند. البته برخلاف انسان‌ها که بعد از حسابرسی به [[بهشت]] یا [[جهنم]] می‌روند، حیوانات پس از حسابرسی و اجرای عدالت در حق آن‌ها، دوباره می‌میرند و خاک می‌شوند؛ یعنی اگر ستمی کرده باشند، در صحنه قیامت [[قصاص]] می‌شوند.{{مدرک}}


در حدیثی از [[ابوذر غفاری]] نقل شده روزی در محضر پیامبر بودند و در پیش روی آنان، دو بز به یکدیگر شاخ می‌زدند. حضرت از آنان پرسید: میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند: نه حضرت فرمود: اما خدا میداند و به زودی در میان آنها داوری خواهد کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۴۹.</ref>
در حدیثی از [[ابوذر غفاری]] نقل شده روزی در محضر پیامبر بودند و در پیش روی آنان، دو بز به یکدیگر شاخ می‌زدند. حضرت از آنان پرسید: میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند: نه حضرت فرمود: اما خدا میداند و به زودی در میان آنها داوری خواهد کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۴۹.</ref>


==نامه اعمال==
==نامه اعمال==
{{اصلی|نامه اعمال}}
{{اصلی|نامه اعمال}}
تمام اعمالی که هر انسان در طول زندگی خود انجام داده، در چیزی ثبت می‌شود که به نامه اعمال معروف است. این کتاب به‌اندازه‌ای دقیق و گویاست که کسی نمی‌تواند آن را انکار کند.<ref>سوره نساء، آیه۹۸</ref>
تمام اعمالی که هر انسان در طول زندگی خود انجام داده، در چیزی ثبت می‌شود که به نامه اعمال معروف است. این کتاب به‌اندازه‌ای دقیق و گویاست که کسی نمی‌تواند آن را انکار کند.<ref>سوره نساء، آیه۹۸.</ref>
<blockquote>{{متن قرآن| وَوُضِعَ الْکتَابُ فَتَرَ‌ی الْمُجْرِ‌مِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یا وَیلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْکتَابِ لَا یغَادِرُ‌ صَغِیرَ‌ةً وَلَا کبِیرَ‌ةً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرً‌ا ۗ وَلَا یظْلِمُ رَ‌بُّک أَحَدًا|ترجمه=و کارنامه [عمل شما در میان‌] نهاده می‌شود، آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک می‌بینی، و می‌گویند: «ای وای بر ما، این چه نامه‌ای است که هیچ [کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است.» و آنچه را انجام داده‌اند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمی‌دارد.|سوره=[[سوره کهف|الکهف]]|آیه=[http://tanzil.net/#trans/fa.fooladvand/18:49 ۴۹]}}</blockquote>
<blockquote>{{متن قرآن| وَوُضِعَ الْکتَابُ فَتَرَ‌ی الْمُجْرِ‌مِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یا وَیلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْکتَابِ لَا یغَادِرُ‌ صَغِیرَ‌ةً وَلَا کبِیرَ‌ةً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرً‌ا ۗ وَلَا یظْلِمُ رَ‌بُّک أَحَدًا|ترجمه=و کارنامه [عمل شما در میان‌] نهاده می‌شود، آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک می‌بینی، و می‌گویند: «ای وای بر ما، این چه نامه‌ای است که هیچ [کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است.» و آنچه را انجام داده‌اند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمی‌دارد.|سوره=[[سوره کهف|الکهف]]|آیه=[http://tanzil.net/#trans/fa.fooladvand/18:49 ۴۹]}}</blockquote>


طبق آیات قرآن<ref>سوره حاقه، آیه۱۹ و ۲۵؛ سوره انشقاق، آیه۷ و ۱۰</ref> نامه اعمال [[اصحاب یمین|افراد نیکوکار]] به دست راست‌شان داده می‌شود و نامه اعمال [[اصحاب شمال|افراد بدکار]] به دست چپ‌شان.
طبق آیات قرآن<ref>سوره حاقه، آیه۱۹ و ۲۵؛ سوره انشقاق، آیه۷ و ۱۰.</ref> نامه اعمال [[اصحاب یمین|افراد نیکوکار]] به دست راست‌شان داده می‌شود و نامه اعمال [[اصحاب شمال|افراد بدکار]] به دست چپ‌شان.{{مدرک}}


==تجسم اعمال==
==تجسم اعمال==
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
* زمین<ref>سوره زلزال، آیه۴ و ۵.</ref>
* زمین<ref>سوره زلزال، آیه۴ و ۵.</ref>
*اعضاو جوارح بدن<ref>سوره نور، آیه۲۴.</ref>
*اعضاو جوارح بدن<ref>سوره نور، آیه۲۴.</ref>
* زمان.<ref>کلینی، ج۲، ص۵۲۳.</ref>
* زمان.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۳.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
<blockquote>{{متن قرآن|وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللَّهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ فَینَبِّئُکمْ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُونَ
<blockquote>{{متن قرآن|وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللَّهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ فَینَبِّئُکمْ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُونَ
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


==میزان اعمال==
==میزان اعمال==
در روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصی سنجیده می‌شود، نه با وسیله‌ای شبیه ترازوهای دنیایی.<ref>تهرانی، ج۸، ص۱۵۷.</ref> این سنجش نیز به معنای سنجیدن و مقایسه اعمال هر فرد با یک الگو و میزان است. بر اساس روایات، مراد از میزان، اعمال [[:رده:پیامبران|پیامبران]]، [[ائمه اثناعشر|امامان]] و افراد صالح می‌باشند که در روز قیامت، اعمال بقیه بندگان با اعمال این بزرگان سنجیده و مقایسه می‌شود و به هر اندازه اعمال انسان‌ها شباهت و نزدیکی به عقاید و ویژگی‌ها و اعمال آنان داشته باشد میزان عملشان سنگین‌تر است.<ref>هاشمی، ص۱۳۷.</ref>
در روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصی سنجیده می‌شود، نه با وسیله‌ای شبیه ترازوهای دنیایی.<ref>تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۸، ص۱۵۷.</ref> این سنجش نیز به معنای سنجیدن و مقایسه اعمال هر فرد با یک الگو و میزان است. بر اساس روایات، مراد از میزان، اعمال [[:رده:پیامبران|پیامبران]]، [[ائمه اثناعشر|امامان]] و افراد صالح می‌باشند که در روز قیامت، اعمال بقیه بندگان با اعمال این بزرگان سنجیده و مقایسه می‌شود و به هر اندازه اعمال انسان‌ها شباهت و نزدیکی به عقاید و ویژگی‌ها و اعمال آنان داشته باشد میزان عملشان سنگین‌تر است.<ref>هاشمی، پرسمان قرآنی معاد، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۷.</ref>
[[امام صادق(ع)]] در توضیح و بیان میزان‌های قیامت فرموده است:
[[امام صادق(ع)]] در توضیح و بیان میزان‌های قیامت فرموده است:


{{حدیث|میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیای آنها هستند.}}<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۷، ص۲۵۱.</ref>
{{حدیث|میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیای آنها هستند.}}<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۲۵۱.</ref>
در روایتی دیگر، میزان قیامت را [[حضرت علی(ع)|امیر مومنان]] و امامان بعد از ایشان معرفی کرده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۷، ص۲۵۲.</ref>
در روایتی دیگر، میزان قیامت را [[حضرت علی(ع)|امیر مومنان]] و امامان بعد از ایشان معرفی کرده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۲۵۲.</ref>


==احباط و تکفیر==
==احباط و تکفیر==
{{اصلی|احباط|تکفیر}}
{{اصلی|احباط|تکفیر}}
در اصطلاح [[علم کلام]]، '''احباط''' به معنای آن است که گناه موجب از میان رفتن عبادات و ثواب شود. تکفیر نیز به معنای آن است که عباداتی که انسان انجام می‌دهد، گناهان قبلی‌اش را بپوشاند و از بین ببرد. بیشتر متکلمان [[معتزله|معتزلی]]، طرفدار مسئله «احباط» و «تکفیر» هستند، ولی [[کلام امامیه|امامیه]] آنرا با ادله نقلی و عقلی باطل می‌داند.<ref>حلی، کشف المراد، ص۲۷۲-۲۷۳.</ref>
در اصطلاح [[علم کلام]]، '''احباط''' به معنای آن است که گناه موجب از میان رفتن عبادات و ثواب شود. تکفیر نیز به معنای آن است که عباداتی که انسان انجام می‌دهد، گناهان قبلی‌اش را بپوشاند و از بین ببرد. بیشتر متکلمان [[معتزله|معتزلی]]، طرفدار مسئله «احباط» و «تکفیر» هستند، ولی [[کلام امامیه|امامیه]] آنرا با ادله نقلی و عقلی باطل می‌داند.<ref>حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۲-۲۷۳.</ref>
بر اساس دیدگاه [[شیعیان]]، انسان زمانی مستحق پاداش و یا مجازات می‌شود که با انجام کاری دیگر، اثر آنرا از بین نبرد. بنابراین، اگر مثلا انسان به فقیری کمک کرد اما بر او منت بگذارد، اثر این کار خوبش را از بین برده است. یا اگر [[کفر|کافر]] یا [[شرک|مشرک]] باشد ولی قبل از مرگ، ایمان بیاورد، او اثر این کفر خود را از بین برده است و به واسطه کفر قبلی، عذاب نمی‌شود. اما خود آن عمل خوب یا بد اولی از بین نمی‌رود بلکه تنها اثر آن است که از بین می‌رود.<ref>رجوع کنید به: شیخ طوسی، الاقتصاد، ص۱۹۳.</ref>
بر اساس دیدگاه [[شیعیان]]، انسان زمانی مستحق پاداش و یا مجازات می‌شود که با انجام کاری دیگر، اثر آنرا از بین نبرد. بنابراین، اگر مثلا انسان به فقیری کمک کرد اما بر او منت بگذارد، اثر این کار خوبش را از بین برده است. یا اگر [[کفر|کافر]] یا [[شرک|مشرک]] باشد ولی قبل از مرگ، ایمان بیاورد، او اثر این کفر خود را از بین برده است و به واسطه کفر قبلی، عذاب نمی‌شود. اما خود آن عمل خوب یا بد اولی از بین نمی‌رود بلکه تنها اثر آن است که از بین می‌رود.<ref>رجوع کنید به: طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق، ص۱۹۳.</ref>
دلیل بطلان احباط و تکفیر در این است که هم از نظر عقلی، این کار مصداق ظلم است، علاوه بر اینکه، بر اساس آیات قرآن کریم، هیچ کار خیر و شر انسان از بین نمی‌رود، هرچند به‌اندازه ذره‌ای باشد:<ref>حلی، کشف المراد، ص۲۷۲.</ref>
دلیل بطلان احباط و تکفیر در این است که هم از نظر عقلی، این کار مصداق ظلم است، علاوه بر اینکه، بر اساس آیات قرآن کریم، هیچ کار خیر و شر انسان از بین نمی‌رود، هرچند به‌اندازه ذره‌ای باشد:<ref>حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۲.</ref>
<blockquote>{{متن قرآن|فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ وَ مَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ|ترجمه=پس هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند و هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند.|سوره=[[سوره زلزال|زلزال]]|آیه=۷-۸.}}</blockquote>
<blockquote>{{متن قرآن|فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ وَ مَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ|ترجمه=پس هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند و هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند.|سوره=[[سوره زلزال|زلزال]]|آیه=۷-۸.}}</blockquote>
بنابراین بر خلاف نظر معتزله، هیچ کار انسان از بین نمی‌رود و انسان در روز قیامت، تمام اعمال خود را به عینه می‌بیند، به خصوص بر اساس دیدگاه [[تجسم اعمال]]، آنچه به شخص نشان داده می‌شود خود اعمال اوست نه پرونده اعمالش.
بنابراین بر خلاف نظر معتزله، هیچ کار انسان از بین نمی‌رود و انسان در روز قیامت، تمام اعمال خود را به عینه می‌بیند، به خصوص بر اساس دیدگاه [[تجسم اعمال]]، آنچه به شخص نشان داده می‌شود خود اعمال اوست نه پرونده اعمالش.{{مدرک}}


==پل صراط==
==پل صراط==
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
بر اساس متون و منابع اسلامی، صراط، نام پلی است بر دوزخ و در مسیر بهشت که همه انسان‌ها از روی آن عبور می‌کنند؛ افراد نیکوکار و درست کاران از آن به سرعت می‌گذرند و بدکاران از پل سقوط کرده و به [[جهنم]] سرازیر می‌شوند.
بر اساس متون و منابع اسلامی، صراط، نام پلی است بر دوزخ و در مسیر بهشت که همه انسان‌ها از روی آن عبور می‌کنند؛ افراد نیکوکار و درست کاران از آن به سرعت می‌گذرند و بدکاران از پل سقوط کرده و به [[جهنم]] سرازیر می‌شوند.
در برخی روایات، سرعت عبور مردم از این پل وابسته به میزان ایمان، اخلاص و اعمال صالح آنان دانسته شده است.<ref>صدوق، امالی، مجلس ۳۳.</ref>
در برخی روایات، سرعت عبور مردم از این پل وابسته به میزان ایمان، اخلاص و اعمال صالح آنان دانسته شده است.<ref>صدوق، امالی، مجلس ۳۳.</ref>
[[پیامبر اکرم(ص)]] در وصف این پل فرمود: {{حدیث|بر دوزخ پلی است، باریک‌تر از مو و تیزتر از شمشیر!<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج۵، ص۳۴۸</ref>}}
[[پیامبر اکرم(ص)]] در وصف این پل فرمود: {{حدیث|بر دوزخ پلی است، باریک‌تر از مو و تیزتر از شمشیر!<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ۱۳۸۴ش، ج۵، ص۳۴۸</ref>}}
در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده: {{حدیث|در قیامت، هنگامی که صراط، روی [[جهنم]] قرار داده شود، تنها کسانی از آن عبور می‌کنند که اجازه داشته باشند و آن اجازه، [[ولایت]] [[علی بن ابی‌طالب]] باشد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۸، ص۶۸، ح۱۱.</ref>}}
در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده: {{حدیث|در قیامت، هنگامی که صراط، روی [[جهنم]] قرار داده شود، تنها کسانی از آن عبور می‌کنند که اجازه داشته باشند و آن اجازه، [[ولایت]] [[علی بن ابی‌طالب]] باشد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۶۸.</ref>}}


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲}}
{{پانویس|۲}}


==منابع==
==منابع==
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
* تهرانی، محمد حسین، معاد شناسی، مشهد، نور ملکوت، ۱۴۲۳ق.
* تهرانی، محمد حسین، معاد شناسی، مشهد، نور ملکوت، ۱۴۲۳ق.
* حلی، کشف المراد، تعلیقه: جعفر سبحانی، قم، موسسه امام صادق (ع)، ۱۳۸۲ش.
* حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تعلیقه: جعفر سبحانی، قم، موسسه امام صادق (ع)، ۱۳۸۲ش.
* صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
* صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
* طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
* طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
* طبرسی،، مجمع البیان، تحقیق: محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تحقیق: محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم،‌ دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
* طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم،‌ دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
* طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد فیم یتعلق بالاعتقاد، بیروت،‌ دار الاضواء، ۱۴۰۶ق.
* طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، بیروت،‌ دار الاضواء، ۱۴۰۶ق.
* فیض کاشانی، محمد، علم الیقین، قم، نشر بیدار، ۱۴۱۸ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تصحیح: موسوی جزائری، قم،‌ دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تصحیح: موسوی جزائری، قم،‌ دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
*سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، نشر کومش، ۱۳۷۳ش.
* سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، نشر کومش، ۱۳۷۳ش.
*فیض کاشانی، محمد، علم الیقین، قم، نشر بیدار، ۱۴۱۸ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، بحار الانوار، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۴ش.
* محمدی ری شهری، میزان الحکمة، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۴ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، معاد در قرآن، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
* هاشمی، علی، پرسمان قرآنی معاد، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۴ش.
* هاشمی، علی، پرسمان قرآنی معاد، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۴ش.
خط ۱۹۴: خط ۱۹۳:
  | عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
  | عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص
  | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
کاربر ناشناس