فهرست اعلام قرآنی

مقاله قابل قبول
رده ناقص
استناد ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از فهرست أعلام قرانی)

فهرست اعلام قرآنی فهرست اسامی افراد و اقوامی است که در قرآن به آن‌ها تصریح شده است. کتاب‌های متعددی با عنوان «اعلام القرآن» تألیف شده است.

انبیاء

محمد[۱] یا احمد[۲] آدم[۳] ابراهیم[۴] تُبَّع[۵][۶] ادریس[۷] اسحاق[۸] عیسی[۹]
اسماعیل[۱۰] الیاس[۱۱] الیسع[۱۲] ایوب[۱۳] داوود[۱۴] زکریا[۱۵] سلیمان[۱۶]
شعیب[۱۷] صالح[۱۸] لقمان[۱۹] موسی[۲۰] نوح[۲۱] هارون[۲۲] یحیی[۲۳]
یوسف[۲۴] لوط[۲۵] ذوالکفل[۲۶] عزیر[۲۷] هود[۲۸] یعقوب[۲۹] یا اسرائیل[۳۰] یونس[۳۱] یا ذا النون[۳۲][۳۳]

اقوام و گروه‌ها و عناوین

اصحاب الاخدود[۳۴] اصحاب الاعراف[۳۵] اصحاب الایکه[۳۶] اصحاب الجنه[۳۷] اصحاب النار[۳۸] اصحاب الرس[۳۹] اصحاب السبت[۴۰]
اصحاب الفیل[۴۱] اصحاب الکهف[۴۲] الْمَوْءُودَة[۴۳] آل ابراهیم[۴۴] آل داوود[۴۵] آل عمران[۴۶] اعراب[۴۷]
قریش[۴۸] ثمود[۴۹] عاد[۵۰] رقیم[۵۱] یأجوج[۵۲] مأجوج[۵۳] تُبّع (قوم تبّع) [یادداشت ۱][۵۴] حواریون[۵۵]

فرشته‌ها

جبرئیل[۵۶] میکائیل[۵۷] ملک الموت[۵۸] هاروت[۵۹] ماروت[۶۰] روح القدس[۶۱]

جنیان

۱- ابلیس، سوره ص آیه ۷۵ قَالَ یا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَک أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیدَی ۖ أَسْتَکبَرْتَ أَمْ کنْتَ مِنَ الْعَالِینَ فرمود: «ای ابلیس، چه چیز تو را مانع شد که برای چیزی که به دستان قدرت خویش خلق کردم سجده آوری؟ آیا تکبر نمودی یا از [جمله‌] برتری‌جویانی؟»و نیز سوره اعراف آیه ۱۱ و سوره ص آیه ۷۴

۲- عفریتی از جنیان، سوره نمل آیه ۳۹ قَالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیک بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِک ۖ وَإِنِّی عَلَیهِ لَقَوِی أَمِینٌ عفریتی از جن گفت: «من آن (تخت بلقیس)را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزی برای تو می‌آورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم.»

۳- وسواس خناس، سوره ناس آیه ۴«مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ از شرّ وسوسه‌گر نهانی» عفریتی از جنیان از نسل ابلیس با مأموریت فریب دادن انسان‌ها از راه وعده دروغ و دور و دراز دادن و فراموشی کشاندن آنها و از یاد بردن استغفار.[۶۲]

شخصیت‌های منفی

آزر[۶۳] ابلیس[۶۴] ابولهب[۶۵] سامری[۶۶] فرعون[۶۷] قارون[۶۸] جالوت[۶۹] هامان[۷۰]

پیروان ادیان

یهود[۷۱] نصاری[۷۲] مجوس[۷۳] صابئین[۷۴]

سایر

ذوالقرنین[۷۵] زید[۷۶] (زید بن حارثه)[۷۷] طالوت[۷۸] عمران[۷۹] (پدر حضرت موسی(ع))[۸۰] عمران[۸۱] (پدر حضرت مریم)[۸۲] مریم[۸۳] عزیز[۸۴] (عزیز مصر)[۸۵] همسر نوح و همسر لوط.[۸۶] مؤمن آل فرعون[۸۷]

افرادی که غیر مستقیم به آنها اشاره شده است

نام افرادی نیز به صورت غیر مستقیم در قرآن آمده است مانند:

۱-ساره همسر ابراهیم، سوره هود آیه ۷۱؛ وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یعْقُوبَ «و زن ا(ابراهیم) ایستاده بود. خندید. پس وی را به اسحاق و از پی اسحاق به یعقو‌ب مژده دادیم».

۲- دختران شعیب، سوره قصص آیه ۲۳؛وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْینَ وَجَدَ عَلَیهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ یسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَینِ تَذُودَانِ «و چون به آب مدین رسید، گروهی از مردم را بر آن یافت که [دامهای خود را ] آب می‌دادند، و پشت سرشان دو زن را یافت که [گوسفندان خود را] دور می‌کردند».[۸۸]

۳-دختر شعیب، همسر موسی (صفورا یا صفوره). آیات ۲۶و ۲۹ سوره قصص[۸۹]

۴-همسر عزیز مصر، سوره یوسف آیه ۲۱،

۵- حمالة الحطب همسر ابو لهب سوره مسدآیه ۴نام او را جمیله[۹۰] و ام جمیل[۹۱] و صخره [یادداشت ۲]هم گفته‌اند.[۹۲]

۶- کعب و مرارة بن‌ ربیع و هلال‌ بن‌ امیه سه تن از اصحاب پیامبر(ص)، سوره توبه آیه ۱۱۸، متخلّفان و جاماندگان از جنگ تبوک،[۹۳][یادداشت ۳]

۷-برادران یوسف، سوره یوسف آیات ۵۸ و ۸، [یادداشت ۴]

۸-دو نفر زندانی هم بند یوسف پیامبر، سوره یوسف آیه ۴۱، یا صَاحِبَی السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ «ای دو رفیق زندانیم، آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای یگانه مقتدر؟» [۹۴]

۹-پسر لقمان، سوره لقمان، آیه ۱۳. وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یعِظُهُ یا بُنَی لَا تُشْرِک بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْک لَظُلْمٌ عَظِیم «و [یاد کن‌] هنگامی را که لقمان به پسر خویش -در حالی که وی او را اندرز می‌داد- گفت: «ای پسرک من، به خدا شرک میاور که به راستی شرک ستمی بزرگ است.»

۱۰- پسر نوح، سوره هود آیه ۴۲، «وَنَادَیٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَکانَ فِی مَعْزِلٍ یا بُنَی ارْکبْ مَعَنَا وَلَا تَکنْ مَعَ الْکافِرِینَ و نوح پسرش را که در کناری بود بانگ درداد: «ای پسرک من، با ما سوار شو و با کافران مباش.

۱۱- آسیه بنت مزاحم،[۹۵] همسر فرعون وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذینَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لی عِندَک بَیتًا فِی الجَنَّةِ وَنَجِّنی مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنی مِنَ القَومِ الظّالِمینَ و برای کسانی که ایمان آورده‌اند، خدا همسر فرعون را مثل آورده، آنگاه که گفت: «پروردگارا، پیش خود در بهشت خانه‌ای برایم بساز، و مرا از فرعون و کردارش نجات ده، و مرا از دست مردم ستمگر برهان.» سوره تحریم آیه ۱۱

۱۲- بلقیس، ملکه سبا. إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِکهُمْ وَأُوتِیتْ مِنْ کلِّ شَیءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ «من [آنجا] زنی را یافتم که بر آنها سلطنت می‌کرد و از هر چیزی به او داده شده بود و تختی بزرگ داشت».آیه ۲۳ سوره نمل

۱۳- همسر ایوب، سوره ص، آیه ۴۴، وَخُذْ بِیدِک ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ [و به او گفتیم:] «یک بسته ترکه به دستت برگیر و [همسرت را] با آن بزن و سوگند مشکن.»[۹۶]

۱۴- حفصه، سوره تحریم آیه ۳ وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِی إِلَیٰ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا...«و چون پیامبر با یکی از همسرانش سخنی نهانی گفت...» [۹۷]

۱۵- عایشه و حفصه، سوره تحریم، آیه ۴، إِنْ تَتُوبَا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکمَا ۖ وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَالْمَلَائِکةُ بَعْدَ ذَٰلِک ظَهِیرٌ «اگر [شما دو زن‌] به درگاه خدا توبه کنید [بهتر است‌]، واقعاً دلهایتان انحراف پیدا کرده است. و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید، در حقیقت، خدا خود سرپرست اوست، و جبرئیل و صالح مؤمنان [نیز یاور اویند] و گذشته از این، فرشتگان [هم ]پشتیبان [او] خواهند بود».[۹۸]

۱۶- همسر عزیز مصر، راعیل لقب ملقب به زلیخا[۹۹]سوره یوسف، آیه ۲۱. وَقَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکرِمِی مَثْوَاهُ عَسَیٰ أَنْ ینْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا«و آن کس که او را از مصر خریده بود به همسرش گفت: «نیکش بدار، شاید به حال ما سود بخشد یا او را به فرزندی اختیار کنیم.»

۱۷ نمرود بن کنعان[۱۰۰] سوره بقره آیه ۲۵۸. أَلَمْ‌تر إِلَی الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْک...«آن کسی را که خدا به او پادشاهی ارزانی کرده بود ندیدی که با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه می‌کرد؟».

۱۸- خضر[۱۰۱] سوره کهف آیه ۶۵...فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَینَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا «تا بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و از نزد خود بدو دانشی آموخته بودیم».

۱۹- آصف بن برخیا(وزیر و خواهر زاده سلیمان) در آیه ۴۰ سوره نمل «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِنَا آتِیک بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیک طَرْفُک..کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی‌] بود، گفت: «من آن(تخت بلقیس) را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی برایت می‌آورم.» [۱۰۲] بلخیا و اسطوم نام‌های دیگری است که در تفاسیر برای این شخص گفته شده است.[۱۰۳]

۲۰- پدر و مادر یوسف سوره یوسف آیات ۹۹ و ۱۰۰ لَمَّا دَخَلُوا عَلَیٰ یوسُفَ آوَیٰ إِلَیهِ أَبَوَیهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ «پس چون بر یوسف وارد شدند، پدر و مادر خود را در کنار خویش گرفت و گفت: «ان شاء الله، با [امن و] امان داخل مصر شوید.»

۲۲-شهادت دهنده و داور در ماجرای یوسف و زلیخا (کودکی در گهواره یا از مشاوران عزیز مصرسوره یوسف آیه ۲۶وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکاذِبِینَ.[۱۰۴]

۲۳- پدر و مادر مریم. سوره مریم آیه ۲۸ یا أُخْتَ هَارُونَ مَا کانَ أَبُوک امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کانَتْ أُمُّک بَغِیا‌ای خواهر هارون، پدرت مرد بدی نبود و مادرت [نیز] بدکاره نبود. نام مادر مریم «حَنّه» است.[۱۰۵] و نام پدرش عمران است.[۱۰۶]برخی از مفسران آل عمران در آیه ۳۳ سوره آل عمران را اشاره به پدر مریم دانسته‌اند.[۱۰۷]

۲۴- خواهر موسی. سوره قصص آیه ۱۱ وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ ۖ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ و به خواهر [موسی‌] گفت: «از پی او برو.» پس او را از دور دید، در حالی که آنان متوجه نبودند. «کلثمه» نام خواهر موسی است.[۱۰۸]

۲۵-مادر موسی در آیه ۱۰ سوره قصص وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَیٰ فَارِغًا و دل مادر موسی [از هر چیز، جز از فکر فرزند] تهی گشت. و آیه ۱۳فَرَدَدْنَاهُ إِلَیٰ أُمِّهِ کی تَقَرَّ عَینُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰکنَّ أَکثَرَهُمْ لَا یعْلَمُونَ پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده خدا درست است، ولی بیشترشان نمی‌دانند.[۱۰۹]

۲۶- پی کننده ناقه صالح در آیه ۲۹ سوره قمر فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ پس رفيقشان را صدا كردند و [او] شمشير كشيد و [شتر را] پى كرد. براساس روایات پی کننده شتر صالح پیامبر یک نفر بود [۱۱۰]ولی چون دیگران هم راضی بودند قرآن در سوره اعراف آیه ۱۴ این کار را به همه نسبت داده است. در برخی روایات نام پی‌کننده شتر صالح «قُدار» ذکر شده است.[۱۱۱]

۲۷- قوم حزقیل نبی در آیه ۲۴۳ سوره بقره «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ آيا از [حال‌] كسانى كه از بيم مرگ از خانه‌هاى خود خارج شدند، و هزاران تن بودند، خبر نيافتى؟ پس خداوند به آنان گفت: «تن به مرگ بسپاريد» آنگاه آنان را زنده ساخت. آرى، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است، ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى‌كنند».[۱۱۲][یادداشت ۵]

۲۸- اَصرَم و صَریم (فرزندان مردی صالحی به نام کاشح) صاحبان گنج پنهان زیر دیوار، در آیه ۸۲ سوره کهف وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا...و اما آن دیوار از آن دو طفل یتیمی در آن شهر بود که پدری صالح داشتند...[۱۱۳]

۲۹- «یوشع بن نون» و «کالب بن یافنا» با عنوان دو مرد خداترس از بنی‌اسرائیل در آیه ۲۳ سوره مائده قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ترجمه:دو مرد از [زمره‌] كسانى كه [از خدا] مى‌ترسيدند و خدا به آنان نعمت داده بود، گفتند: «از آن دروازه بر ايشان [بتازيد و] وارد شويد؛ كه اگر از آن، درآمديد قطعاً پيروز خواهيد شد، و اگر مؤمنيد، به خدا توكل كنيد.» [۱۱۴]

۳۰- یوشع بن نون به عنوان همسفر موسی در ماجرای یافتن خضر در آیه۶۲ سوره کهف فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا ترجمه: و هنگامى كه [از آنجا] گذشتند [موسى‌] به جوان خود گفت: «غذايمان را بياور كه راستى ما از اين سفر رنج بسيار ديديم.» [۱۱۵]

۳۱- نعمان بن حارث فهری (در ماجرای غدیر خم و منصوب شدن امام علی(ع) به ولایت از سوی پیامبراکرم(ص) به اذن خداوند) و در خواست عذاب در آیه ۱ سوره معارج «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» ترجمه: پرسنده‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسيد. [۱۱۶] حارث بن نعمان فهری در ماجرای غدیر و پس از شنیدن جمله «من كنت مولاه فعلي مولاه» در باره امام علی(ع) [۱۱۷] مفسران افراد دیگری را نیز مصداق این آیه دانسته‌اند. حارث بن عمرو فهری پس از شنیدن فضایل امام علی(ع) از زبان پیامبر اکرم(ص) [۱۱۸]

۳۲- ولید بن مغیره عموی ابوجهل [۱۱۹] در آیات ۱۸ و ۱۹سوره مدثر إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ |فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ آرى، [آن دشمن حق‌] انديشيد و سنجيد.كشته بادا، چگونه [او] سنجيد؟( آیات ۱۸ تا ۲۶ سوره مدثر) [۱۲۰] و در آیات ۱ و ۲ سوره ماعون أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ |فَذَٰلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ آیا دیدی آن کس را که روز جزا را انکار می‌کرد؟ اين همان كس است كه يتيم را بسختى مى‌راند. [۱۲۱]

۳۳- دختران لوط در آیات ۷۸ و ۷۹سوره هود وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ ۚ قَالَ يَا قَوْمِ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ و قوم او شتابان به سويش آمدند، و پيش از آن كارهاى زشت مى‌كردند. [لوط] گفت: «اى قوم من، اينان دختران منند. آنان براى شما پاكيزه‌ترند. پس از خدا بترسيد و مرا در كار مهمانانم رسوا مكنيد. آيا در ميان شما آدمى عقل‌رس پيدا نمى‌شود؟» برخی از مفسران زعوراء و رتياء را به عنوان دختران لوط معرفی کرده‌اند.[۱۲۲]

۳۴- هاجر همسر ابراهیم در آیه ۳۷ سوره ابراهیم رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ پروردگارا، من [يكى از] فرزندانم را در درّه‌اى بى‌كشت، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرايش ده و آنان را از محصولات [مورد نيازشان‌] روزى ده، باشد كه سپاسگزارى كنند. [۱۲۳]

۳۵- عشیره و خاندان شعیب در آیه ۹۱ سوره هود قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا ۖ وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ ۖ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ گفتند: «اى شعيب! بسيارى از آنچه را كه مى‌گويى نمى‌فهميم، و واقعاً تو را در ميان خود ضعيف مى‌بينيم، و اگر عشيره تو نبود قطعاً سنگسارت مى‌كرديم، و تو بر ما پيروز نيستى!» [۱۲۴]

۳۶- حبیب نجار در آیه۲۰ سوره یس وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ و [در اين ميان‌] مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد، [و] گفت: «اى مردم، از اين فرستادگان پيروى كنيد. [۱۲۵]

۳۷- روبین برادر بزرگ یوسف[یادداشت ۶]( یا یهودا بزرگ‌ترین برادر یوسف) [۱۲۶]در آیه ۸۰ سوره یوسف فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا ۖ قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ ۖ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّىٰ يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ لِي ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ پس چون از او نوميد شدند، رازگويان كنار كشيدند. بزرگشان گفت: «مگر نمى‌دانيد كه پدرتان با نام خدا پيمانى استوار از شما گرفته است و قبلا [هم‌] در باره يوسف تقصير كرديد؟ هرگز از اين سرزمين نمى‌روم تا پدرم به من اجازه دهد يا خدا در حق من داورى كند، و او بهترين داوران است. [۱۲۷]شمعون، یهوذا (یهودا) و لاوی نام‌های دیگری است که در تفاسیر ذکر شده است.هم‌چنین بزرگ بودن را به معنای بزرگی از نظر سن و از نظر عقل و علم نیز تفسیر کرده‌اند. [۱۲۸]

۳۸- بَلعام(آهنگری نصرانی اهل روم که ساکن مکه بود) شخصی که ادعا شده به پیامبر(ص) آموزش می‌داده و قرآن را از او فراگرفته است.آیه ۱۰۳ سوره نحل «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ» ترجمه: و نیک مى‌دانیم که آنان مى‌گویند: «جز اين نیست که بشرى به او مى‌آموزد.» [نه چنين نيست، زيرا] زبان كسى كه [اين‌] نسبت را به او مى‌دهند غير عربى است و اين [قرآن‌] به زبان عربى روشن است. [۱۲۹]

۳۹- اُبیّ بن خَلَف جَمحی که استخوانی پوسیده را در دست گرفته و خورد می‌کرد و می‌گفت محمد(ص) مدعی است که ما بعد از مرگ برانگیخته می‌شویم در حالی که مثل این استخوان پودر شده‌ایم؛ قطعاً چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. در آیات ۶۶ و ۶۷ سوره مریم از او تعبیر به «انسان» شده است وَ يَقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا* أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا و انسان مى‌گويد: «آيا وقتى بميرم، راستى زنده [از قبر] بيرون آورده مى‌شوم؟»آيا انسان به ياد نمى‌آورد كه ما او را قبلاً آفريده‌ايم و حال آنكه چيزى نبوده است؟ [۱۳۰] ۴۰- عمار یاسر در آیه۱۰۶ سوره نحل مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ ترجمه:هر كس پس از ايمان آوردن خود، به خدا كفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت‌] مگر آن كس كه مجبور شده و[لى‌] قلبش به ايمان اطمينان دارد. [۱۳۱] ۴۰- برادر تنی یوسف( بنیامین) آیه ۶۹ سوره یوسف وَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَخَاهُ ۖ قَالَ إِنِّي أَنَا أَخُوكَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ترجمه:و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، برادرش [بنيامين‌] را نزد خود جاى داد [و] گفت: «من برادر تو هستم.» بنابراين، از آنچه [برادران‌] مى‌كردند، غمگين مباش. [۱۳۲]

امام علی در آیات قرآن

به امام علی(ع) در قرآن با این عناوین اشاره شده است:

۱-(مؤذِّنسوره اعراف آیه ۴۴ «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَینَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ»؛[۱۳۳]

۲-(شاهدسوره هود آیه ۱۷ «أَفَمَنْ کانَ عَلَیٰ بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَیتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ»[۱۳۴]

۳-(انفسنا)، در آیه مباهله، سوره آل عمران آیه ۶۱.فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا[۱۳۵]

۴- خیرالبریه، سوره بینه آیه ۷ «إِنّ الّذینَ ءَامَنوا و عَمِلواالصّلِحتِ أُولئک هُم خَیرُالبَریة» در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کرده‌اند، آنانند که بهترین آفریدگانند.

۵- صالح المؤمنین، سوره تحریم آیه ۴، «إِن تَتُوبَا إِلَی اللهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکمَا ۖ وَإِن تَظَاهَرَ‌ا عَلَیهِ فَإِنَّ الله هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِ‌یلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَالْمَلَائِکةُ بَعْدَ ذَٰلِک ظَهِیرٌ‌؛ اگر [شما دو زن‌] به درگاه خدا توبه کنید [بهتر است‌]، واقعاً دل‌هایتان انحراف پیدا کرده است و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید، در حقیقت، خدا خود سرپرست او است، و جبرئیل و صالح مؤمنان [نیز یاور اویند] و گذشته از این، فرشتگان [هم ]پشتیبان [او] خواهند بود.»

۶- اولی الامر، سوره نساء آیه ۵۳ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ الله وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی الله وَالرَّسُولِ إِن کنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ ذَلِک خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید. پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب‌] خدا و [سنت‌] پیامبر [او] عرضه بدارید. این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است».[۱۳۶]

۷- اهل الذکر، سوره نحل آیه ۴۳ و سوره انبیا آیه ۷ وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِک إِلَّا رِجَالًا نُّوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِن کنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}} |و پیش از تو [هم‌] جز مردانی که بدیشان وحی می‌کردیم گسیل نداشتیم. پس اگر نمی‌دانید، از اهل‌ذکر (آگاهان) جویا شوید.[۱۳۷]

۸- (مؤمنین) در آیه نصر، سوره انفال، آیه ۶۲.وَ إِنْ یریدُوا أَنْ یخْدَعُوک فَإِنَّ حَسْبَک اللهُ هُوَ الَّذی أَیدَک بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنین[۱۳۸]

۹- (القربی) در آیه مودت، سوره شوری آیه ۲۳، قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی[۱۳۹]

۱۰- (صادقین) در آیه صادقین سوره توبه آیه ۱۱۹،یا أَیها الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقوا الله وَ کونُوا مَعَ الصّادقین[۱۴۰]

۱۱- (تنها دهنده صدقه پیش از نجوا کردن با پیامبر(ص)) در آیه نجوا، سوره مجادله، آیه ۱۲، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّ‌سُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ۚ ذَٰلِک خَیرٌ‌ لَّکمْ وَأَطْهَرُ‌ ۚ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِیمٌ[۱۴۱]

۱۲-(پاک از هرگونه پلیدی و ناپاکی) در آیه تطهیر، سوره احزاب آیه ۳۳، إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکُمْ[۱۴۲]

۱۳- (ابرار) در آیه اطعام، سوره انسان آیات ۵ تا ۹ إِنَّ الْأَبْرَارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزَاجُهَا کافُورًا...وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَیٰ حُبِّهِ مِسْکینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا[۱۴۳]

۱۴- (هادی) در آیه ۷ سوره رعد إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ ۖ وَلِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ[۱۴۴]

۱۵-(صراط مستقیم) در آیه ۴۲ سوره زخرف[۱۴۵]

پانویس

  1. سوره آل‌عمران، آیه ۱۴۴.
  2. سوره صف، آیه۶.
  3. سوره بقره، آیه۳۱.
  4. سوره بقره، آیه۱۲۴.
  5. سوره ق آیه ۱۴
  6. قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷؛ طیب، تفسیر اطیب البیان، ج۱۶، ص۲۴۴.
  7. سوره مریم، آیه ۵۶.
  8. سوره بقره، آیه ۱۳۳.
  9. سوره بقره، آیه ۸۷.
  10. سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  11. سوره انعام، آیه ۸۵.
  12. سوره انعام، آیه ۸۶.
  13. سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  14. سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  15. آل‌عمران، آیه۳۷.
  16. سوره بقره، آیه ۱۰۲.
  17. سوره اعراف، آیه ۸۸.
  18. سوره اعراف، آیه ۷۷.
  19. سوره لقمان، آیه۱۲.
  20. سوره بقره، آیه ۵۱.
  21. سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  22. سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  23. سوره انعام، آیه ۸۵.
  24. سوره انعام، آیه ۸۴.
  25. سوره هود، آیه ۸۱.
  26. سوره انبیاء، آیه ۸۵.
  27. سوره توبه، آیه ۳۰.
  28. سوره هود، آیه ۵۳.
  29. سوره بقره، آیه ۱۳۳.
  30. سوره، آل عمران، آیه ۹۳.
  31. سوره انعام، آیه ۸۶.
  32. سوره انبیاء، آیه ۸۷.
  33. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۵۱.
  34. سوره بروج، آیه ۴.
  35. سوره اعراف، آیه ۴۸.
  36. سوره حجر، آیه ۷۸.
  37. سوره بقره، آیه ۸۲.
  38. سوره اعراف، آیه ۴۴.
  39. سوره فرقان، آیه ۳۸.
  40. سوره نساء، آیه ۴۷.
  41. سوره فیل، آیه ۱.
  42. سوره کهف، آیه۹.
  43. (وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ «دخترِ زنده به گور شده»)، سوره تکویر، آیه ۸
  44. سوره آل عمران، آیه ۳۳
  45. سوره سبا، آیه ۱۳
  46. سوره آل عمران، آیه ۳۳
  47. سوره توبه، آیه ۹۸.
  48. سوره قریش، آیه ۱.
  49. سوره اعراف، آیه ۷۳.
  50. سوره اعراف، آیه ۶۵.
  51. سوره کهف، آیه ۹.
  52. سوره کهف، آیه ۹۴.
  53. سوره کهف، آیه ۹۴.
  54. سوره دخان، متن کوچکآیه ۳۷.
  55. سوره صف، آیه ۱۴
  56. سوره بقره، آیه ۹۸.
  57. سوره بقره، آیه ۹۸.
  58. سوره سجده، آیه ۱۱.
  59. سوره بقره، آیه ۱۰۲.
  60. سوره بقره، آیه ۱۰۲.
  61. سوره نحل، آیه ۱۰۲.
  62. حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۷۲۶
  63. سوره انعام، آی ه۷۴.
  64. سوره بقره، آیه ۳۴.
  65. سوره مسد، آیه ۱.
  66. سوره طه، آیه ۹۵.
  67. سوره اعراف، آیه ۱۰۴.
  68. سوره قصص، آیه ۷۶.
  69. سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  70. سوره قصص، آیه ۶.
  71. آل‌عمران، آیه۶۷.
  72. سوره بقره، آیه ۱۱۱.
  73. سوره حج، آیه ۱۷.
  74. سوره حج، آیه ۱۷.
  75. سوره کهف، آیه ۹۴و۸۳.
  76. سوره احزاب، آیه ۳۷.
  77. علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۹۴.
  78. سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  79. سوره آل‌عمران، آیه ۳۳.
  80. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ‌ص۳۲۸.
  81. آل‌عمران، آیه ۳۵.
  82. تفسیر نمونه، ج۲، ص: ۵۲۲
  83. سوره آل‌عمران، آیه ۳۶.
  84. سوره یوسف، ‌آیه ۳۰ و ۵۱.
  85. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۳۸۰.
  86. سوره تحریم، آیه ۱۰.
  87. سوره غافر، آیه ۲۸.
  88. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۲۹.
  89. جامع البیان، تفسیر الطبری، ج۱۹، ص۵۶۱؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۳۰.
  90. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۶۵.
  91. فیض کاشانی، تفسیر صافی، تصحیح: اعلمی، ج۵، ص۳۸۶.
  92. المغربی، شرح الأخبار، ج۳، ص۲۴۲، پاورقی؛ قمی، الکنی والالقاب، ج۱، ص۱۴۹.
  93. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۳۷.
  94. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۰۲.
  95. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۶۴.
  96. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۳۶۵.
  97. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۹؛ الألوسی، تفسیر روح المعانی، ج۱۴، ص۳۴۵.
  98. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۵۹؛ الألوسی، تفسیر روح المعانی، ج۱۴، ص۳۴۷.
  99. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ ق، ج۵، ص۳۸۱.
  100. سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۹۸ق، ج۲، ص۱۸۵؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۶۷؛ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۶۷.
  101. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۸۱؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۳۶۸.
  102. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، الناشر :‌دار المعرفة، ج۷، ص۳۴۹.
  103. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۸۵.
  104. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۲۲؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۸۹.
  105. راوندی، قصص الانبیا،ص۲۱۶.
  106. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴،ص۲۰۲
  107. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۰۶.
  108. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۱۹.
  109. طبرسی، مجمع البیان، ج۷، ص۴۱۶.
  110. سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹. : مکارم شیرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ج۱، ص۴۹۷.
  111. الکلینی، الکافی، الروضة من الکافی، ح ۲۱۴، ج۸، ص ۱۸۷
  112. مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۲۸؛ المعرفت، التفسير الأثرى الجامع، ۱۴۲۹ق، ج۶، ص۱۷۷.
  113. کاشانی، تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين،۱۳۳۳ش، ج۵، ص۳۶۱؛ ابن کثیر، قصص الأنبياء، ۱۳۸۸ق، ج۲، ص۱۴۹.
  114. عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۰۳.
  115. بحرانی، تفسیر البرهان، الناشر: مؤسسة البعثة، ج۳، ص۶۵۰.
  116. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۱۱۹؛ طباطبائی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۲۰، ص۱۱.
  117. الآلوسی، تفسیر روح المعانی، ج۱۵، ص۶۲.
  118. حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۵۱.
  119. قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۹۴.
  120. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج ۱،ص۱۷۸.
  121. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۴۵۵.
  122. طبرسی، تفسیر مجمع البیان،۱۴۱۵ ق، ج۵، ص۳۱۵.
  123. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۸۴؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۴۹.
  124. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۳۲۳.
  125. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۶۴.
  126. حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۵۰.
  127. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۴۰.
  128. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۴۰؛ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۵۱.
  129. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، س۲۰۰.
  130. اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۰۹؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان،۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۳۷
  131. شیخ طوسی، تفسیر تبیان، الناشر : احياء التراث العربي ـ بيروت، ج۶، ص۴۲۸.
  132. قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۸.
  133. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۲.
  134. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۴۵.
  135. صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۱۰.
  136. ابن‌مردویه، مناقب علی بن ابی‌طالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۳۶؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱.
  137. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۵.
  138. البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، الناشر: مؤسسة البعثة، ج۲، ص۷۰۸.
  139. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۸۹-۱۹۶.
  140. سیوطی، الدرّ المنثور، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۲۸۷؛ آمدی، غایة المرام، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۵۰۵۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۰۶.
  141. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۹۶؛ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۵۰؛ ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۱۶.
  142. ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵،، ص۶۹۹؛ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۳؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۲؛ ابن ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۹، ص۳۱-۳۳.
  143. زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۶۷۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۷۴۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۳۴۳.
  144. عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۰۳.
  145. کلینی، کافی،۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۷.

یادداشت

  1. گروهی از مردم یمن که به خاطر گناهکاری و تکذیب پیامبران(و پیامبرشان به نام تبع) به عذاب الهی گرفتار شدند. تفسیر اطیب البیان، ج۱۶، ص۲۴۴؛ سوره ق، آیه ۱۴؛
  2. در شعری منسوب به امام علی(ع)أبا لهب تبّت یدا أبا لهب/ وصخرة بنت الحرب حمّالة الحطب
  3. وَعَلَی الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّیٰ إِذَا ضَاقَتْ عَلَیهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیهِمْ أَنْفُسُهُمْ...و نیز خدا پذیرفت توبه آن سه تن را که از جنگ تخلف کرده بودند، تا آنگاه که زمین با همه گشادگیش بر آنها تنگ شد و جان در تنشان نمی‌گنجید...
  4. وَجَاءَ إِخْوَةُ یوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَیهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنْکرُونَ «و برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند. [او] آنان را شناخت ولی آنان او را نشناختند».سوره یوسف آیه ۵۸
  5. بر اساس برخی گزارش ها ذوالکفل همان حزقیل پسر بوذی سومین خلیفه و جانشین حضرت موسی در میان بنی اسرائیل است.او را ذی الکفل گفته اند زیرا متکفل نجات ۷۰ پیامبر از بنی اسرائیل ورهایی آنان از قتل شد. ملا حویش، بيان المعاني، ج۵، ص۲۰۸.
  6. براساس گزارش‌هایی که ازدواج یعقوب را با دوخواهر تأیید می کند روبین پسر خاله یوسف بوده است و او همان کسی است که بر اساس آیه ۱۰ سوره یوسف دیگر برادرانش را از کشتن یوسف بازداشت. طبرسی، مجمع البیان، ج۵۷ ص۴۴۰.

منابع

  • آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، بی‌تا، بی جا.
  • ابن‌کثیر، اسملعیل بن عمر، قصص الانبیاء، تحقیق: مصطفی عبدالواحد، مصر، چاپ اول، ۱۳۸۸ق.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بی‌جا، مؤسسة البعثة، بی‌تا.
  • حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، تصحیح: سید هاشم محلاتی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، مصر، مکتبه مصطفی البابی، ۱۳۹۸ق.
  • طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ناشر موسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان في تفسیر القرآن، بی‌جا، بی‌تا.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، تحقیق و تصحیح: سید طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق و تصحیح: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، المطبعة العلمية، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دار الكتاب‌، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • کاشانی، ملا فتح‌الله، تفسير کبیر منهج الصادقين فى الزام المخالفين، تهران، كتابفروشى محمدحسن علمى‌، ۱۳۳۳ش.
  • معرفت، محمدهادی، التفسیر الاثری الجامع، قم، موسسه فرهنگى انتشاراتى التمهيد، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
  • مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقيق: أحمد فريد، بیروت، دارالكتب العلمية، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.