اُولوا الاَلباب واژهای قرآنی بهمعنای صاحبان عقل و خرد است که مؤمنانِ برجسته و خاص به آن توصیف شدهاند. وفای به عهد الهی، ترس از خدا و عذاب آخرت، صبر و استقامت در اطاعت و برپایی نماز و انجام انفاق از ویژگیهای اولیالالباب در قرآن است.
در تعدادی از این آیات درک برخی از مسئلههای ذکر شده چون تدبر در آیات قرآن، مختص اولیالالباب ذکر شده و در آیات دیگر به تقوای الهی دعوت شدهاند. مفسران مصادیقی چون شیعیان، عالمان، راهیافتگان به حقیقت و عقول پاک با قدرت درک احکام الهی را برای اولیالالباب ذکر کردهاند. گفته شده ذکر مصادیق اولیالالباب توسط مفسران، عمومیت مفهوم آیه را نفی نکرده و آیه شامل همه انسانهای دارای شرایط میشود.
معناشناسی
اولوا الالباب واژهای قرآنی است که در توصیف بندگان و مؤمنان برجسته و خاص بهکار رفته است.[۱] این واژه از تعابیر ویژه در نظام معرفتی و اخلاقی قرآن دانسته شده است.[۲]
لغتشناسان، الباب را جمع لُب و بهمعنای عقول دانستهاند.[۳] همچنین به خالص و تصفیه شده هر چیز[۴] و یا درون هر چیزی لب گفته میشود؛[۵] برای همین برخی، اولوا الالباب را هممعنای اولیالعقول[۶] یا ذویالعقول[۷] قلمداد کردهاند.
گفته شده مفسران این ترکیب را واضح دانسته و کمتر به مفهومشناسی آن پرداختهاند.[۸] با این حال عدهای از مفسران اولیالالباب را به معنای لغوی یعنی صاحبان عقول تفسیر کردهاند.[۹] اما عدهای دیگر آن را به معنایی فراتر از معنای لغوی چون صاحبان عقول از مؤمنان،[۱۰] دارندگان عقول کامل[۱۱] و صاحبان عقول سالم و پاک از آلودگیها و توهمات تفسیر نمودهاند.[۱۲]
تفاوت عقل و لب
برخی لغتشناسان بین واژه عقل و لب تفاوت قائل شده و لب را عقل پاک از ناخالصیها دانستهاند و معتقدند که هر لبی عقل است اما هر عقلی لب محسوب نمیشود.[۱۳] گفته شده مهمترین وجه تمایز لُب و عقل این است که لب، مرحله تکاملیافته عقل است و انسان را به سوی توحید و معرفت هدایت میکند؛ اما عقل در مرتبه ابتداییتری نسبت به لب مسیر خیر و شر را نشان میدهد.[۱۴]
به باور برخی محققان، تفسیر «اولوا الالباب» به خردمندان، به معنای نادیدهانگاشتن همۀ ابعاد شخصیت آنان است؛ چنین افرادی هم از نظر رویکردهای نظری از عقل کامل برخوردارند و هم در راستای کنش و کردار، به اوج بلوغ عقل عملی راه یافتهاند.[۱۵]
گستره کاربرد در قرآن
واژه اولیالالباب ۱۶ بار در قرآن تکرار شده است. آیات ۱۷۹، ۱۹۷ و ۲۶۹ سوره بقره، آیات ۷ و ۱۹۰ سوره آلعمران، آیه ۱۰۰ سوره مائده، آیه ۱۱۱ سوره یوسف، آیه ۱۹ سوره رعد، آیه ۵۲ سوره ابراهیم، آیات ۲۹ و ۴۳ سوره ص، آیات ۹، ۱۸ و ۲۱ سوره زمر، آیه ۵۴ سوره غافر و آیه ۱۰ سوره طلاق آیاتی هستند که به این واژه اشاره کردهاند.
در تعدادی از این آیات به ویژگیهای اولوا الالباب اشاره شده است[۱۶] و در تعدادی دیگر درک برخی از مسئلههای ذکر شده در آیه چون حکمت،[۱۷] آیات محکم و متشابه،[۱۸] و تدبر در آیات قرآن[۱۹] را مختص اولوا الالباب ذکر کرده و توجه به آنها را تنها توسط صاحبان خرد ممکن دانسته است.[۲۰] در چهار آیه دیگر پس از ذکر پارهای امور با خطاب قراردادن صاحبان خرد آنها را به تقوای الهی دعوت میکند.[۲۱] همین امر سبب شده تا عدهای مسئله لب را وابسته به تقوا عنوان کرده و انسان بیتقوا را خارج از مصداق اولیالالباب بدانند.[۲۲]
ویژگیها
قرآن برای اولوا الالباب ویژگیهایی ذکر کرده است از جمله در سوره بقره، ایمان به خداوند و یادآوری او در همه حالات، اندیشه در اسرار آفرینش و درخواست بخشش از خداوند از ویژگیهای اولیالالباب ذکر شده است.[۲۳] در سوره رعد نیز پس از ذکر عنوان اولوا الالباب به ویژگیهایی چون وفای به عهد الهی، ترس از خداوند و عذاب آخرت، صبر و استقامت در اطاعت و برپایی نماز و انجام انفاق اشاره شده است.[۲۴]
عبرت از داستانهای قرآنی،[۲۵] هدایتپذیری،[۲۶] اهل عبادت و تهجد،[۲۷] قدرت تدبر و پندگیری از آیات قرآن[۲۸] و تبعیت از بهترین اقوال و مورد هدایت قرارگرفتن از جانب خداوند[۲۹] از جمله ویژگیهای دیگر اولوا الالباب در قرآن است. گفته شده آنها علاوه بر قدرت تشخیص حق از باطل، بهترین مسیر را برای اطاعت الهی برگزیده و همزمان اهل ذکر، تعقل و حکمت هستند.[۳۰] برخی مفسران با استناد به آیه ۵۴ سوره غافر، ولایتپذیری را از ویژگیهای اولیالالباب دانستهاند؛ زیرا انسان بدون ولایت را مانند گردوی بدون مغز عنوان کردهاند.[۳۱]
مصادیق
مفسران برای اولوا الالباب مصادیق گوناگونی را ذکر کردهاند. مؤمنان،[۳۲] عالمان، متدبران،[۳۳] راسخان در علم،[۳۴] راهیافتگان به حقیقت[۳۵] و عقول پاک که قدرت درک احکام الهی را دارند،[۳۶] از مصادیق اولیالالباب دانسته شدهاند. در روایاتی از امام صادق(ع)، شیعیان از مصادیق اولوا الالباب معرفی شدهاند.[۳۷] به همین علت برخی مصداق کامل اولیالالباب را معصومان(ع) و پس از آنها شیعیان عنوان کردهاند.[۳۸] در شأن نزول آیه ۱۸ سوره زمر آمده که زید بن عمرو، ابوذر غفاری و سلمان فارسی که در زمان جاهلیت، لا اله الا الله میگفتند و خداوند آنها را بدون پیامبر و کتاب آسمانی هدایت کرد، از مصادیق اولیالالبابند.[۳۹]
به باور مکارم شیرازی نویسنده کتاب تفسیر نمونه، ذکر مصادیق گوناگون توسط مفسران، بیان مصداقهای واضح آیه است و عمومیت مفهوم آیه را نفی نمیکند.[۴۰] بنابراین آیه شامل همه کسانی میشود که با بهرهگیری از عقل فطری و نیالودن آن به اوهام نفسانی و نیز تفکر در آیات الهی، شایستگی کسب حکمت الهی را به دست میآورند؛[۴۱] چنانکه گفته شده کسانیکه معارف اصیل الهی را در عالیترین سطح آن پس از پیامبران و اولیای الهی به دور از هرگونه ناخالصی و وسوسه و توهم درک و دریافت کنند، از مصادیق اولیالالباب خواهند بود.[۴۲]
پانویس
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱-۱۲۲.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱-۱۲۲.
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، قم، ج۸، ص: ۳۱۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۶۵.
- ↑ ابندرید، جمهرة اللغة، بیروت، ج۱، ص۷۶؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، قم، ج۵، ص۲۰۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۶۵.
- ↑ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت، ج۱۰، ص۳۱۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۷۲۹.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۶۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۴۸۱، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۲.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۱۶؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۸، ص۱۷۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۶۷.
- ↑ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۲۳۰، بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۳۰.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ۱۳۷۴ش، ص۷۳۳.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۸ به نقل از رخشاد، ص۳۶۶-۳۶۷.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.
- ↑ سوره زمر، آیه ۱۸.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۶۹.
- ↑ سوره آلعمران، آیه۷.
- ↑ سوره ص، آیه ۲۹.
- ↑ سوره آلعمران، آیه ۱۹۰؛ سوره رعد، آیه ۱۹؛ سوره یوسف، آیه ۱۱۱؛ سوره ابراهیم، آیه ۵۲، سوره زمر، آیه ۹، ۲۱؛ سوره غافر، آیه ۵۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۷۹، ۱۹۷؛ سوره مائده، آیه ۱۰۰؛ سوره طلاق، آیه ۱۰.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۴۴
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۹۰-۱۹۴.
- ↑ سوره رعد، آیه ۱۹-۲۲.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۱۱۱.
- ↑ سوره غافر، آیه ۵۴.
- ↑ سوره زمر، آیه ۹.
- ↑ سوره ص، آیه ۲۹
- ↑ سوره زمر، آیه ۱۸.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.
- ↑ گنابادی، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۲۴-۳۲۵.
- ↑ نوروزی، «اولواالالباب از منظر قرآن کریم»، ص۱۶۶-۱۶۷.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸؛ فخررازی، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۱۴۶.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۸.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ۱۳۷۴ش، ص۷۳۳.
- ↑ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۶۹؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۵۵؛ فرات کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۵؛ ابنحیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۷۳.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۳۹.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۱۳۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۹۷.
- ↑ نوروزی، «اولواالالباب از منظر قرآن کریم»، ص۱۶۶-۱۶۷.
- ↑ میراحمدی و صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.
منابع
- ابندرید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، بیروت، دارالعلم للملایین، بیتا.
- ابنفارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتبة الاعلام الاسلامیه، بیتا.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۱۴ق.
- ابنحیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ق.
- ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، بیروت،دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
- بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت، عالم الکتب، بیتا.
- صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلّی الله علیهم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق محمد کاظم محمودی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، بیتا.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
- قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
- گنابادی، سلطان محمد، بیان السعادة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- میراحمدی، عبدالله، طاهره صادقی، «مفهومشناسی و ویژگیهای اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، نشریه مشکوة، دوره ۳۸، شماره ۱، خرداد ۱۳۹۸ش.
- نوروزی، علی، اولواالالباب از منظر قرآن کریم، قرآنی کوثر، شماره ۵۰، نیمۀ دوم تابستان و نیمۀ اول پاییز ۱۳۹۳ش.