آیه شفاء: تفاوت میان نسخهها
جز درج الگوی درجه بندی |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| آیات مرتبط= | | آیات مرتبط= | ||
}} | }} | ||
'''آیه شفاء''' | '''آیه شفاء''' ([[سوره اسراء|اسراء]]: ۸۲) به شفابخش بودن [[قرآن]] برای مؤمنان اشاره دارد. به عقیده [[مفسران]]، قرآن مرضهای جسمی و روحی انسان را درمان میکند. همچنین عدهای از مفسران، منظور از شفابخش بودن قرآن را، دوری از [[شرک]]، [[کفر]]، گمراهی، [[رذائل اخلاقی]] و رسیدن به سعادت، هدایت و [[فضائل اخلاقی]] دانستهاند. طبق آیه شفاء، مشرکان و کفار برعکس [[مؤمنان]] با شنیدن آیات قرآن بر کینه، غیظ، [[حسد]]، کفر و مرضهای قلبی آنان افزوده شده و هدایت نمیشوند. | ||
بنا بر نظر مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] و [[شیعه]]، همه آیات قرآن شفابخش بوده و اختصاص به این آیه ندارد. برخی معتقدند منظور از «ظالمین» در آیه شفاء، ظلم کنندگان به [[اهل بیت]] هستند. | بنا بر نظر مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] و [[شیعه]]، همه آیات قرآن شفابخش بوده و اختصاص به این آیه ندارد. برخی معتقدند منظور از «ظالمین» در آیه شفاء، ظلم کنندگان به [[اهل بیت]] هستند. |
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۸
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | شفاء |
واقع در سوره | اسراء |
شماره آیه | ۸۲ |
جزء | ۱۵ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مکه |
موضوع | اعتقادی ـ اخلاقی |
درباره | شفابخش بودن قرآن |
سایر | خسارت ظالمان از قرآن |
آیه شفاء (اسراء: ۸۲) به شفابخش بودن قرآن برای مؤمنان اشاره دارد. به عقیده مفسران، قرآن مرضهای جسمی و روحی انسان را درمان میکند. همچنین عدهای از مفسران، منظور از شفابخش بودن قرآن را، دوری از شرک، کفر، گمراهی، رذائل اخلاقی و رسیدن به سعادت، هدایت و فضائل اخلاقی دانستهاند. طبق آیه شفاء، مشرکان و کفار برعکس مؤمنان با شنیدن آیات قرآن بر کینه، غیظ، حسد، کفر و مرضهای قلبی آنان افزوده شده و هدایت نمیشوند.
بنا بر نظر مفسران اهل سنت و شیعه، همه آیات قرآن شفابخش بوده و اختصاص به این آیه ندارد. برخی معتقدند منظور از «ظالمین» در آیه شفاء، ظلم کنندگان به اهل بیت هستند.
متن و ترجمه آیه
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ﴿۸۲﴾
و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى كنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمى افزايد (۸۲)
محتوا
آیه ۸۲ سوره اسراء، معروف به آیه شفاء بوده و اشاره به شفابخش بودن و درمان بیماریها توسط قرآن دارد.[۱] مفسران شیعه و سنی معتقدند که همه آیات قرآن شفابخش هستند و این ویژگی اختصاص به «آیه شفاء» ندارد.[۲] مفسران شفابخش بودن قرآن در این آیه را به چند صورت بیان کردهاند:
- به گفته گروهی از مفسران مانند ابوالفتوح رازی، فخر رازی و طبرسی، منظور از شفابخش بودن آیات قرآن، بیان دلائل خداشناسی، نبوت، معاد، قضا و قدر، امامت است؛ چراکه انسانها را از سردرگمی و نادانی نجات داده و از ورود شبهه جلوگیری کرده و انسان را به سعادت و هدایت میرساند.[۳]
- به عقیده برخی از جمله علامه طباطبایی همانطور که جسم انسان مریض میشود؛ روح انسان نیز مبتلا به بیماریهای اعتقادی و اخلاقی میشود که درمان آن با تلاوت و عمل کردن به قرآن صورت میپذیرد.[۴]
- عدهای از مفسران آیات قرآن را برای درمان بیماریهای جسمی نیز مفید دانستهاند.[۵] هچنین به گزارش نظامی برخی از پزشکان در زمان قدیم هنگامی که از درمان بیماری ناامید میشدند بعد از خواندن دو رکعت نماز و سوره فاتحه، «آیه شفاء» را برای بهبودی مریض میخواندند و مریض شفا میگرفت.[۶]
- بنا بر نظر فیض کاشانی، معانی آیات قرآن برای شفای بیماریهای روحی و الفاظ قرآن برای درمان بیماریهای جسمی است.[۷]
رحمت
علامه طباطبایی معتقد است واژه «رحمت» در آیه به معنای نورانی شدن قلب انسان با علم و یقین بوده و انسان بدین واسطه پس از برطرف شدن شبهه، شک و بیماریهای اخلاقی اعتقادی به فطرت اصلی خود بازمیگردد.[۸] طبرسی نیز در کتاب مجمع البیان منظور از رحمت را نعمت دانسته است.[۹] همچنین در تفسیر نمونه، شفاء به پاکسازی دل انسان و رحمت به نوسازی تعبیر شده است.[۱۰]
قرآن و مشرکان
بر اساس آیه شفاء آیات قرآن برعکس مؤمنان برای مشرکان و کفار جز خسارت و زیاد شدن کفر، غضب و غیظ چیزی نخواهد داشت.[۱۱] علامه طباطبایی معتقد است، منظور از ظالمین کافران بوده و چون از فطرت اصلی خودشان روی گردان شدهاند، آیات قرآن بر ظلم، کفر و گمراهی آنان افزوده و خسارت میببنند. به عقیده وی، این خسارت و زیان نتیجه عمل خودشان است؛ زیرا آیات قرآن انسانها را هدایت و به سعادت میرساند.[۱۲]
طبرسی خسارت و زیان کفار را، به رسوا شدن و آشکار شدنِ باطن پلید آنان توسط آیات قرآن دانسته است.[۱۳] بنا بر نظر آیتالله مکارم شیرازی آیات قرآن برای همه شفاء و رحمت است؛ مگر کسانی که در جستجوی حق نبوده و در مخالفت با قرآن و خداوند لجوج باشند؛ در این صورت با شنیدن آیات قرآن، کفر، گمراهی، غیظ و حسدشان بیشتر میشود.[۱۴]
به گزارش تفسیر صافی، البرهان و نورالثقلین، منظور از ظالمین در آیه شفاء، ظلم کنندگان به اهل بیت هستند.[۱۵]
پانویس
منابع
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد،آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، موسسة البعثه، ۱۴۱۵ق.
- حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
- خواجه عبدالله انصاری، عبدالله بن محمد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- فخر رازی، محمدبن عمر، التفسیرالکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی، تفسیرالصافی، تصحیح حسین اعلمی، تهران، مکتب الصدر، ۱۴۱۵ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- نظامی، احمد، مجمع النوادر(معروف به چهار مقاله)، تهران، کتاب فروشی اشراقی، ۱۳۶۴ش.
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآن، دفتر تبلیغات، ج۱، ص۲۶۵.
- ↑ فخررازی، التفسیرالکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۹۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۸۴.
- ↑ فخررازی، التفسیرالکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۹۰؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۷۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۸۴؛ فخررازی، التفسیرالکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۹۰؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۷۷.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۷۷؛ فخررازی، التفسیرالکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۸۹؛ خواجه عبدالله انصاری، کشف الأسرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۱۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۳.
- ↑ نظامی، مجمع النوادر، ۱۳۶۴ش، ص۷۰.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۸۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۳.
- ↑ مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۷.
- ↑ سوره أسراء: آیه۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۸۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۳.
- ↑ مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۹.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۳؛ حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۳؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۸۱.