پرش به محتوا

فتح مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Alikhani (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Alikhani (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| تصویر = پیامبر قبل از فتح مکه- کتاب سیره النبی- قرن یازدهم.jpg
| تصویر = پیامبر قبل از فتح مکه- کتاب سیره النبی- قرن یازدهم.jpg
| زیرنویس = تصویری از سپاه اسلام قبل فتح مکه در کتاب سیرة النبی که در قرن ۱۱ هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده شده است.
| زیرنویس = تصویری از سپاه اسلام قبل فتح مکه در کتاب سیرة النبی که در قرن ۱۱ هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده شده است.
| زمان = [[رمضان]] سال [[سال هشتم هجری|هشتم هجری]]
| زمان = [[رمضان]] سال [[سال ۸ هجری قمری|۸ هجری]]
| مکان = [[مکه]]
| مکان = [[مکه]]
| مختصات = مکه
| مختصات =
| علت = نقض [[صلح حديبيه]] از سوی مشرکان مکه
| علت = نقض [[صلح حديبيه]] از سوی مشرکان مکه
| قلمرو = شهر مکه به سرزمین‌های اسلامی اضافه شد.  
| قلمرو = شهر مکه به سرزمین‌های اسلامی اضافه شد.  
| نتیجه = فتح مکه
| نتیجه = فتح مکه بدون جنگ و خونریزی
| جنگنده۱ = ده هزار نفر از مسلمانان
| جنگنده۱ = ده هزار نفر از مسلمانان
| جنگنده۲ = مشرکان قریش
| جنگنده۲ = مشرکان قریش
| فرمانده۱ = [[حضرت محمد(ص)]]
| فرمانده۱ = [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]]
| فرمانده۲ = [[ابوسفیان]]
| فرمانده۲ = [[ابوسفیان|ابوسُفیان]]
| قوای۱ =
| قوای۱ =
| قوای۲ =
| قوای۲ =
| خسارات۱ = در این جنگ مسلمانان بدون جنگ توانستند مکه را فتح کنند.
| خسارات۱ =  
| خسارات۲ = چون سران مکه تسلیم پیامبر شدند، پیامبر در این روز عفو عمومی اعلام کرد به جز عده معدودی که برخی کشته شدند و برخی امان‌نامه گرفتند.
| خسارات۲ =  
| خسارات۳ =
| خسارات۳ =
| یادداشت = پیامبر(ص) می‌خواست که مشرکان مکه از حرکت سپاه اسلام مطلع نشوند و آنان نیز تا زمانی که سپاه اسلام به چند کیلومتری مکه نرسیده بود متوجه نشدند
| یادداشت =  
}}
}}
'''فتح مکه''' از مهم‌ترین [[غزوه|غزوه‌های پیامبر اکرم(ص)]] است که در نتیجه آن [[شهر مکه]] در [[سال ۸ هجری قمری]] فتح شد. با فتح مکه اکثر قبیله‌های جزیرة العرب تا سال دهم اسلام آوردند و و اسلام در جزیرة العرب حاکمیت پیدا کرد. این غزوه در واکنش به نقض [[صلح حدیبیه|پیمان حُدَیْبیّه]] از سوی قریش انجام شد. اگرچه [[ابوسفیان|ابوسُفیان]] به مدینه رفت تا از نقض صورت گرفته عذرخواهی کند، اما تلاش او سودی نداشت.
'''فتح مکه''' از مهم‌ترین [[غزوه|غزوه‌های پیامبر اکرم(ص)]] است که در نتیجه آن [[شهر مکه]] در [[سال ۸ هجری قمری]] فتح شد. با فتح مکه اکثر قبیله‌های جزیرة العرب تا سال دهم اسلام آوردند و اسلام در جزیرة العرب حاکمیت پیدا کرد. این غزوه در واکنش به نقض [[صلح حدیبیه|پیمان حُدَیْبیّه]] از سوی قریش انجام شد. اگرچه [[ابوسفیان|ابوسُفیان]] به مدینه رفت تا از نقض صورت گرفته عذرخواهی کند، اما تلاش او سودی نداشت.


[[پیامبر(ص)]] با تدبیر و سیاست خود، با رعایت اصل غافلگیری، مکه را بدون خونریزی فتح کرد. پیامبر در فتح مکه با ندای اَلْیَوم یَومُ الْمَرحَمَه (امروز، روز رحمت است) عفو عمومی صادر کرد و تنها به افراد اندکی مانند [[عکرمة بن ابی‌جهل|عِکْرِمَة بن ابی‌جَهْل]]، صَفْوان بن اُمَیّه و [[هند دختر عتبه|هِند دختر عُتْبَه]] امان نداد.  
[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] با تدبیر و سیاست خود، با رعایت اصل غافلگیری، مکه را بدون خونریزی فتح کرد. پیامبر در فتح مکه با ندای اَلْیَوم یَومُ الْمَرحَمَه (امروز، روز رحمت است) عفو عمومی صادر کرد و تنها به افراد اندکی مانند [[عکرمة بن ابی‌جهل|عِکْرِمَة بن ابی‌جَهْل]]، صَفْوان بن اُمَیّه و [[هند دختر عتبه|هِند دختر عُتْبَه]] امان نداد.  


طبق برخی گزارش‌ها، پس از فتح مکه، به پیشنهاد پیامبر(ص)، [[علی(ع)]] روی شانه‌های ایشان رفت و بت‌ها را به زمین انداخت. بت‌ها، در ورودی باب بنی‌شَیبه (یکی از ورودی‌های مَسْجِد الْحَرام) دفن شد. همچنین پیامبر(ص) [[سریه|سَریّه‌هایی]] را به اطراف مکه فرستاد تا بت‌خانه‌ها را تخریب کنند. با فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها را، جز [[سدانت کعبه|سِدانَت کعبه]] و [[سقایة الحاج|سِقایَةُ الحاجّ]] لغو شد.
طبق برخی گزارش‌ها، پس از فتح مکه، به پیشنهاد پیامبر(ص)، [[علی(ع)]] روی شانه‌های پیامبر رفت و بت‌ها را به زمین انداخت. بت‌ها، در ورودی باب بنی‌شَیبه (یکی از ورودی‌های مَسْجِد الْحَرام) دفن شد. همچنین پیامبر(ص) [[سریه|سَریّه‌هایی]] را به اطراف مکه فرستاد تا بت‌خانه‌ها را تخریب کنند. با فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها، جز [[سدانت کعبه|سِدانَت کعبه]] و [[سقایة الحاج|سِقایَةُ الحاجّ]] لغو شد.


== اهمیت فتح مکه در تاریخ اسلام ==
== اهمیت فتح مکه در تاریخ اسلام ==
خط ۶۸: خط ۶۸:


{{اصلی|ماجرای کسر اصنام}}
{{اصلی|ماجرای کسر اصنام}}
طبق برخی گزارش‌ها، پس از فتح مکه پیامبر(ص) به شکستن بت‌های بالای سقف [[کعبه]] اقدام کرد.<ref>الطرائف، ابن‌طاووس، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۸۰.</ref> به پیشنهاد پیامبر(ص)، [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] روی شانه‌های ایشان رفت و بت‌ها را به زمین انداخت.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> بر اساس برخی روایت‌ها، پس از آنکه امام علی(ع) بُتِ هُبَل (بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بت در مسجد الحرام) را از بالای کعبه انداخت، آن را در ورودی باب بنی‌شَیبه (یکی از ورودی‌های [[مسجد الحرام|مَسْجِد الْحَرام]]) دفن کردند.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref> با این حال، بنا بر روایتی که در [[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستدرک علی الصحیحین]] (از کتاب‌های حدیثی اهل‌سنت) نقل شده است، شکستن بت‌ها، در [[لیلة المبیت|لیلة‌المبیت]] رخ داده است.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۶.</ref> پس از فتح مکه، پیامبر سریه‌هایی را به اطراف مکه فرستاد تا بت‌خانه‌ها را تخریب کنند.<ref>فیاض، تاریخ اسلام، ۱۳۲۷ش، ص۹۸.</ref> ظهر روز فتح مکه [[بلال حبشی]] به دستور پیامبر(ص) بر فراز کعبه رفت و [[اذان]] گفت که کفار مکه از این واقعه بسیار ناراحت شدند.<ref>قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹۷-۹۸.</ref>
طبق برخی گزارش‌ها، پس از فتح مکه پیامبر(ص) به شکستن بت‌های بالای سقف [[کعبه]] اقدام کرد.<ref>الطرائف، ابن‌طاووس، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۸۰.</ref> به پیشنهاد پیامبر(ص)، [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] روی شانه‌های پیامبر رفت و بت‌ها را به زمین انداخت.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> بر اساس برخی روایت‌ها، پس از آنکه امام علی(ع) بُتِ هُبَل (بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بت در مسجد الحرام) را از بالای کعبه انداخت، آن را در ورودی باب بنی‌شَیبه (یکی از ورودی‌های [[مسجد الحرام|مَسْجِد الْحَرام]]) دفن کردند.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref> با این حال، بنا بر روایتی که در [[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستدرک علی الصحیحین]] (از کتاب‌های حدیثی اهل‌سنت) نقل شده است، شکستن بت‌ها، در [[لیلة المبیت|لیلة‌المبیت]] رخ داده است.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۶.</ref> پس از فتح مکه، پیامبر سریه‌هایی را به اطراف مکه فرستاد تا بت‌خانه‌ها را تخریب کنند.<ref>فیاض، تاریخ اسلام، ۱۳۲۷ش، ص۹۸.</ref> ظهر روز فتح مکه [[بلال حبشی]] به دستور پیامبر(ص) بر فراز کعبه رفت و [[اذان]] گفت که کفار مکه از این واقعه بسیار ناراحت شدند.<ref>قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹۷-۹۸.</ref>
{{-}}
{{-}}



نسخهٔ ‏۹ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۵

فتح مکه
تصویری از سپاه اسلام قبل فتح مکه در کتاب سیرة النبی که در قرن ۱۱ هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده شده است.
تصویری از سپاه اسلام قبل فتح مکه در کتاب سیرة النبی که در قرن ۱۱ هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده شده است.
زمانرمضان سال ۸ هجری
مکانمکه
نتیجهفتح مکه بدون جنگ و خونریزی
علت جنگنقض صلح حديبيه از سوی مشرکان مکه
تغییرات سرزمینیشهر مکه به سرزمین‌های اسلامی اضافه شد.
جنگندگان
طرفین جنگده هزار نفر از مسلمانان
مشرکان قریش
فرماندهان
فرماندهان جنگحضرت محمد(ص)
ابوسُفیان


فتح مکه از مهم‌ترین غزوه‌های پیامبر اکرم(ص) است که در نتیجه آن شهر مکه در سال ۸ هجری قمری فتح شد. با فتح مکه اکثر قبیله‌های جزیرة العرب تا سال دهم اسلام آوردند و اسلام در جزیرة العرب حاکمیت پیدا کرد. این غزوه در واکنش به نقض پیمان حُدَیْبیّه از سوی قریش انجام شد. اگرچه ابوسُفیان به مدینه رفت تا از نقض صورت گرفته عذرخواهی کند، اما تلاش او سودی نداشت.

حضرت محمد(ص) با تدبیر و سیاست خود، با رعایت اصل غافلگیری، مکه را بدون خونریزی فتح کرد. پیامبر در فتح مکه با ندای اَلْیَوم یَومُ الْمَرحَمَه (امروز، روز رحمت است) عفو عمومی صادر کرد و تنها به افراد اندکی مانند عِکْرِمَة بن ابی‌جَهْل، صَفْوان بن اُمَیّه و هِند دختر عُتْبَه امان نداد.

طبق برخی گزارش‌ها، پس از فتح مکه، به پیشنهاد پیامبر(ص)، علی(ع) روی شانه‌های پیامبر رفت و بت‌ها را به زمین انداخت. بت‌ها، در ورودی باب بنی‌شَیبه (یکی از ورودی‌های مَسْجِد الْحَرام) دفن شد. همچنین پیامبر(ص) سَریّه‌هایی را به اطراف مکه فرستاد تا بت‌خانه‌ها را تخریب کنند. با فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها، جز سِدانَت کعبه و سِقایَةُ الحاجّ لغو شد.

اهمیت فتح مکه در تاریخ اسلام

غزوه فتح مکه را از مهم‌ترین رخدادهای تاریخ صدر اسلام دانسته‌اند که در نتیجه آن حکومت مشرکان در مکه پایان یافت و اسلام در جزیرة العرب حاکمیت پیدا کرد.[۱] پس از فتح مکه اکثر قبیله‌های جزیرة العرب تا سال دهم اسلام آوردند و قدرت مشرکان در آنجا به کلی نابود شد.[۲] محمدحسین طباطبایی و ناصر مکارم شیرازی از مفسران شیعه، با تطبیق سوره نصر بر فتح مکه، معتقدند این غزوه بزرگ‌ترین پیروزی پیامبر(ص) بود که در اثر آن بنیان شرک از جزیرة العرب برچیده شد و مردم دسته دسته به پیامبر ایمان آوردند.[۳]

پیغمبر(ص) در این غزوه توانست بدون خونریزی و بدون اینکه کوچک‌ترین آسیبی به کسی برسد مکه را فتح کند.[۴] به گفته سید جعفر شهیدی مؤلف کتاب تاریخ تحلیلی اسلام، رفتاری که پیغمبر(ص) با مردم مکه کرد، سماحت اسلام و بزرگواری پیامبر(ص) را در دیده مخالفان آشکار ساخت؛ زیرا قریش به مدت ۲۰ سال او و پیروانش را آزار داده بودند و از انتقام پیامبر می‌ترسیدند، اما وقتی با رفتار کریمانه پیامبر مواجه شدند، مسلمان شده، برای اسلام بجنگند.[۵] با این حال به باور برخی نویسندگان ایمان آوردن آنها، ایمان ظاهری و تسلیم شدن آنها نوعی عقب‌نشینی استراتژیک بود[۶] تا بتوانند در پوشش خلافت اسلامی قدرت را از بنی‌هاشم بازپس‌گیرند.[۷]

علت لشکرکشی

نقض صلح حُدَیْبیّه از سوی قریش، عامل اصلی لکشرکشی پیامبر(ص) به مکه و فتح آن بود.[۸] در سال ششم هجری مسلمانان و مشرکان در منطقه حُدَیْبیّه با یکدیگر قرارداد بستند که به مدت ده سال با هم صلح کنند و علیه یکدیگر اقدامی انجام ندهند.[۹] قبیله بنی‌خُزاعه با مسلمانان و قبیله بنی‌بَکر با قُرَیش هم‌پیمان شدند.[۱۰] در نبردی که در سال هشتم میان این دو قبیله رخ‌داد، مردانی از قریش به نفع بنی‌بکر، افرادی از بنی‌خزاعه را کشتند.[۱۱] به این ترتیب پیمان صلح حدیبیه پس از دو سال، از طرف قریش نقض شد.[۱۲] با اینکه اَبوسُفیان، خود برای عذرخواهی به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد.[۱۳] اندکی بعد، پیامبر با سپاهی ده هزار نفره، سوی مکه حرکت کرد.[۱۴]

پیروزی مسلمانان بدون خونریزی

تصویری ازز اذان گفتن بلال حبشی در مکه در کتاب سیرةالنبی.

پیامبر(ص) توانست با تدبیر و سیاستش، مکه را بدون خونریزی فتح کند.[۱۵] با دستور پیامبر، سپاه اسلام در ۱۰ رمضان سال ۸ق[۱۶] با رعایت اصل غافلگیری، پیش از آنکه دشمن به فکر دفاع از خود بیافتد، از مدینه خارج شد.[۱۷] مقصد اصلی، حتی برای سپاهیان اسلام معلوم نبود.[۱۸] تا رسیدن سپاه به مَرّ الظَّهْران (وادی فاطمه کنونی در ۲۴ کیلومتری مکه[۱۹]) اهالی مکه و جاسوسان آنان هیچ خبری از حرکت جهادی سپاه اسلام نداشتند.[۲۰] پس از آگاهی ابوسفیان از حضور سپاه اسلام در اطراف مکه، عَبّاس بن عَبدُالمُطَّلِب به دستور پیامبر، ابوسفیان را به ابتدای یک وادی برد تا از آنجا خیل عظیم مسلمان‌ها را دیده،[۲۱] فکر هرگونه مقاومتی را از سر بیرون کند تا فتح مکه بدون جنگ به انجام رسد.[۲۲] ابوسفیان نزد پیامبر(ص) آمد و اسلام آورد.[۲۳]

مطابق برخی گزارش‌ها، مسلمانان در ۲۰ رمضان[۲۴] مکه را با شعارِ «نَحْنُ عِبَادُ اللَّهِ حَقّاً حَقّا؛ ما حقیقتاً بندگان خداوندیم.» فتح کردند.[۲۵] البته تاریخ‌نگاران درباره روز ورود مسلمانان به مکه، اتفاق نظر ندارند و روزهای دیگری از ماه رمضان نیز برای این واقعه ثبت شده است.[۲۶] پیامبر(ص) به افراد حاضر در مسجد الحرام، به افراد داخل در خانه ابوسفیان و به کسانی که در خانه خود بمانند، امان داد.[۲۷] در روز فتح مکه، از مسلمانان جز دو نفر به نام‌های کُرْز بن جابر[۲۸] و خُنَیْس بن خالد اشعری[۲۹] (یا خالد اشعری[۳۰]) که راه را گم کرده بودند، کسی کشته نشد. این دو نفر از مسیر دیگری رفته، در بین راه به دست مشرکان به قتل رسیدند.[۳۱]

عفو عمومی

عبدالحسین زرین‌کوب:

«اهل مکه پشیمان و وحشت‌زده ابوسفیان را به مدینه فرستادند تا محمد(ص) را از این آهنگ (حمله به مکه) منصرف دارند. اما دیگر دوران صلح گذشته بود و تا اهل مکه خبر شدند پیغمبر با ده هزار مسلمان خویش در ظرف یک هفته نزدیک دروازه شهرشان رسیده بود. مکه در مقابل وی مقاومت نکرد ... این بار محمد به عنوان فاتح اما باز مثل یک پیغمبر به شهر در آمد: بدون غارت بدون خونریزی.»

زرین‌کوب،‌ بامداد اسلام،‌ ۱۳۶۹ش، ص۳۷.

پس از آنکه پیامبر(ص) وارد مکه شد، عفو عمومی اعلام کرد.[۳۲] پیامبر(ص) به فرماندهان خود دستور داد از جنگ و خونریزی پرهیز کنند و تنها با کسانی که قصد جنگ دارند، مقابله کنند.[۳۳] سَعد بن عُبادة که پرچم سپاه مسلمانان را در دست داشت با گفتنِ «الْيَوْمُ يَوْمُ الْمَلْحَمَة (یعنی: امروز روز انتقام است)» موجب هراس اهل مکه شد.[۳۴] سخن سعد موجب ناراحتی پیامبر شد؛[۳۵] ازاین‌رو پیامبر با بیانِ «الْيَوْمَ يَوْمُ الْمَرْحَمَة (یعنی: امروز، روز رحمت است)»[۳۶] پرچم سپاه را از او گرفت و به امام علی(ع)[۳۷] یا فرزند سعد داد.[۳۸] پیامبر(ص) اهل مکه را به اسارت نگرفت و آنان را طُلَقاء (به معنای آزادشدگان) خواند و آزاد کرد.[۳۹] ازاین‌رو به ابوسفیان و اهل مکه، طلقاء می‌گفتند.[۴۰] به گفته برخی پژوهشگران، تعبیر طلقاء بر نوعی بدنامی دلالت می‌کرد؛ چرا که مردم مکه با اکراه با پیامبر بیعت کردند.[۴۱] پیامبر در فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها را، جز سِدانَت کعبه و سِقایَةُ الحاجّ لغو کرد.[۴۲]

استثناشدگان از عفو عمومی

پیامبر(ص) عده‌ای را از عفو عمومی استثنا کرد و فرمان داد آنها را حتی اگر زیر پرده کعبه پنهان شده باشند، بکُشند.[۴۳] در منابع تاریخی تعداد این افراد یکسان ذکر نشده است و تا بیست نفر شمارش شده‌اند.[۴۴] نام برخی از این افراد مطابق آنچه سید جعفر مرتضی عاملی در کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم برشمرده، چنین است:[۴۵]

مردان

  • عِکْرِمَة بن ابی‌جَهْل: وی قبل از ورود مسلمانان از مکه گریخت، اما همسرش که قبلاً مسلمان شده بود، نزد پیامبر(ص) رفت و برای وی امان گرفت.[۴۶]
  • صَفْوان بن اُمَیّه: او از مکه گریخت، اما پس از آنکه عُمَیْر بن وَهْب برای او امان گرفت، نزد پیامبر بازگشت. وی از پیامبر دو ماه مهلت خواست تا اسلام بیاورد، پیامبر(ص) به او چهار ماه مهلت داد، سرانجام پس از مدتی اسلام آورد.[۴۷]
  • عبدالله بن اَبی‌سَرْح: عُثمان بن عَفّان که برادر رضاعی او بود، برایش امان گرفت.[۴۸]
  • عبدالله بن خَطَل: وی بعد از اسلام آوردن، مسلمانی را به قتل رساند و مُرتَد شد.[۴۹] وی پس از فتح مکه به دست مسلمانان در کنار کعبه کشته شد.[۵۰]
  • مقیس بن صباته: وی یکی از مسلمانان را به قتل رساند و مرتد شد. نمیله بن عبدالله کنانی وی را کشت.[۵۱]
  • وَحْشیّ بن حَرْب: او قاتل حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب عموی پیامبر(ص) بود. پس از چندی نزد پیامبر(ص) آمد و مسلمان شد.[۵۲]

زنان

  • هِند دختر عُتْبَه: مادر معاویه که در جنگ اُحُد، شکم حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب را پاره کرد و جگر او را به دندان گرفت. او چهره خود را پوشاند و همراه زنان دیگر با پیامبر بیعت کرد و مسلمان شد.[۵۳]
  • ساره کنیز عَمرو بن هِشام: وی پیش از حرکت سپاه اسلام برای مشرکان جاسوسی کرده بود.[۵۴] او در روز فتح مکه کشته شد.[۵۵]
  • قَریبه و فَرْتَنا دو کنیز عبدالله بن خَطَل: این دو کنیز آوازه‌خوان بودند و پیامبر(ص) را با ترانه‌های خود هَجْو می‌کردند.[۵۶] قَریبه کشته شد، اما فَرْتَنا ایمان آورد و تا زمان عثمان زنده بود.[۵۷]

شکستن بت‌ها

نقاشی ماجرای کسر اصنام در کتاب سیره النبی.

طبق برخی گزارش‌ها، پس از فتح مکه پیامبر(ص) به شکستن بت‌های بالای سقف کعبه اقدام کرد.[۵۸] به پیشنهاد پیامبر(ص)، علی(ع) روی شانه‌های پیامبر رفت و بت‌ها را به زمین انداخت.[۵۹] بر اساس برخی روایت‌ها، پس از آنکه امام علی(ع) بُتِ هُبَل (بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بت در مسجد الحرام) را از بالای کعبه انداخت، آن را در ورودی باب بنی‌شَیبه (یکی از ورودی‌های مَسْجِد الْحَرام) دفن کردند.[۶۰] با این حال، بنا بر روایتی که در المستدرک علی الصحیحین (از کتاب‌های حدیثی اهل‌سنت) نقل شده است، شکستن بت‌ها، در لیلة‌المبیت رخ داده است.[۶۱] پس از فتح مکه، پیامبر سریه‌هایی را به اطراف مکه فرستاد تا بت‌خانه‌ها را تخریب کنند.[۶۲] ظهر روز فتح مکه بلال حبشی به دستور پیامبر(ص) بر فراز کعبه رفت و اذان گفت که کفار مکه از این واقعه بسیار ناراحت شدند.[۶۳]

پانویس

  1. کمساری، «دستاوردهای سیاسی فتح مکه»، ص۱۱۶.
  2. جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام تا سال چهلم هجری، ۱۳۶۶ش، ص۲۰۰.
  3. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۳۷۶؛ مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۹۴.
  4. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۵۸.
  5. شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۲ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
  6. صمدی، «بازکاوی نقش قبایل قریش در جهت کسب قدرت با تأکید بر جریانات فتح مکه تا سقیفه»، ص۱۱.
  7. صمدی، «بازکاوی نقش قبایل قریش در جهت کسب قدرت با تأکید بر جریانات فتح مکه تا سقیفه»، ص۲۶.
  8. جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام تا سال چهلم هجری، ۱۳۶۶ش، ص۱۹۹.
  9. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۳۱۷.
  10. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۳۱۸.
  11. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۸۱-۷۸۴.
  12. سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۸۷.
  13. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۹۲.
  14. بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۴.
  15. سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۸۶.
  16. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۳۹۹.
  17. سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۹۲.
  18. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ۲۲۳.
  19. بلادی، معالم مکة التاریخیة الأثریه، ۱۴۰۰ق، ص۲۵.
  20. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۵۰.
  21. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۴۰۳-۴۰۴.
  22. خطاب، الرسول القائد، ۱۴۲۲ق، ص۳۳۷.
  23. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۱۸.
  24. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۱،‌ ص۱۴۳.
  25. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷
  26. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ۱۵-۱۷.
  27. بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۳۴.
  28. ابن‌عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۱۰.
  29. ابن‌اثیر، اُسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۱۲.
  30. مِقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۸۸.
  31. ابن‌عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۱۰.
  32. سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۵.
  33. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۹۱ش، ص۴۶۰.
  34. واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۱.
  35. سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۴.
  36. واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.
  37. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۰.
  38. واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.
  39. حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۴.
  40. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۱.
  41. جوادی، «طلقاء و نقش آنان در تاریخ اسلام»، ص۷.
  42. بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۱۶.
  43. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۵۸.
  44. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۲۳، ص۹.
  45. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۲۳، ص۹-۱۰.
  46. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵.
  47. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳-۸۵۵.
  48. بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۶۳.
  49. مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۳۳.
  50. ابن‌سعد، الطبقات الکبری،‌ ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۲۵۹.
  51. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۹-۵۰.
  52. ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۶۴.
  53. دیاربکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۹۴.
  54. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۴.
  55. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۶۰.
  56. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۶۰.
  57. صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۲۵.
  58. الطرائف، ابن‌طاووس، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۸۰.
  59. ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.
  60. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۸.
  61. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۶.
  62. فیاض، تاریخ اسلام، ۱۳۲۷ش، ص۹۸.
  63. قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹۷-۹۸.

منابع

  • آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، چاپ هشتم، ۱۳۹۱ش.
  • ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌ دار صادر ـ دار بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
  • ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی الکرم، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش.
  • ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد(م ۸۰۸)، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
  • ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۵ق.
  • ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش.
  • ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، تحقیق علی شیری، بی‌جا،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • بلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر(م ۲۷۹)، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ط الأولی، ۱۴۱۷ق.
  • بلادی، عاتق بن غیث، معالم مکة التأریخیة الأثریه، مکه، دار مکه للنشر و التوزیع، ۱۴۰۰ق.
  • ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، قم، دارالکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق.
  • حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد(ط- الحدیثة)، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • دیاربکری، حسین بن محمد، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس نفیس، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • زرین‌کوب،‌ عبدالحسین، بامداد اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ش.
  • شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، بی‌تا.
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ق.
  • فیاض، علی‌اکبر، تاریخ اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۲۷ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، مصحح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی،‌ تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • منتظری، حسينعلی، مبانی فقهی حكومت اسلامی، ترجمه و تقرير محمود صلواتی، تهران، انتشارات سرايی، ۱۳۷۹ش.
  • واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ط الثالثة، ۱۴۰۹ق.
  • یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب بن جعفر بن وهب واضح الکاتب العباسی(م بعد ۲۹۲)، تاریخ یعقوبی، بیروت،‌ دار صادر، بی‌تا.

پیوند به بیرون