حادثه افک
حادثۀ اِفْک ماجرای تهمتِ فحشا به یکی از همسران پیامبر در صدر اسلام است. این حادثه اساسیترین توطئه داخلی منافقان بر ضد حکومت نبوی معرفی شده است؛ چراکه آنان میخواستند با این کار، شخصیت پیامبر را تخریب و در صلاحیت رهبری او تشکیک کنند؛ اما خداوند با نازل کردن آیات افک این توطئه دشمنان را از بین برد.
در منابع، دو گزارش اصلی درباره فرد مورداتهام مطرح است: بر اساس گزارش نخست که در منابع اهلسنت و نیز برخی منابع شیعه نقل شده، آیات افک در پی تهمتزدن منافقان به عایشه نازل شده است. طبق این گزارش، عایشه که در غَزوه بَنیمُصطَلِق همراه پیامبر بود، از سپاه مسلمانان جا ماند و به کمک صفوان بن معطَّل به سپاه پیوست. برخی از منافقان، عایشه و صفوان را به برقراری رابطه نامشروع متهم کردند. اما جمعی از محققان شیعه معتقدند این گزارش از نظر سند و متن، اشکالات متعددی دارد؛ مانند منافات داشتن سوءظن پیامبر به عایشه با عصمت پیامبران و همراهی نکردن همسران پیامبر در دیگر جنگها.
گزارش دوم که در تفسیر قمی از منابع شیعه نقل شده و در آن، تهمتزدن عایشه به ماریه قِبطیّه سبب نزول آیه معرفی شده است. طبق این گزارش، هنگامی که ابراهیم فرزند پیامبر، فوت کرد، عایشه به ماریه، تهمت زد و ابراهیم را فرزند فردی به نام جَریح دانست. پیامبر بر اساس گفتار عایشه، امام علی(ع) را مأمور کشتن جریح کرد. امام علی هنگامی که با جریح روبهرو شد، دروغ بودن ماجرا را فهمید. این گزارش نیز با اشکالاتی روبهرو شده است؛ مانند ناسازگاری با آیات قرآن، دستور پیامبر به قتل متهم بدون بررسی آن و اجرا نشدن حدّ قذف بر تهمتزنندگان.
برخی از عالمان شیعه، همچون محمدحسین طباطبایی، سید محمدحسین فضلالله، مکارم شیرازی و جعفر سبحانی با توجه به اشکالات هر دو گزارش، هیچیک را نپذیرفتهاند. طباطبایی تنها تأیید کرده است که بر اساس آیات افک، فردی که به او تهمت زده شده، مشهور و از اعضای خانواده پیامبر(ص) بوده است.
گزارشهای دیگری، در منابع شیعه و اهلسنت وجود دارد که تهمتزدن عایشه به ماریه قبطیه را تأیید میکند؛ اما در هیچیک از آنها به نازل شدن آیات افک اشاره نشده است. از عالمان شیعه، تنها علمای دورههای اخیر، مانند سید ابوالقاسم خویی (درگذشت: ۱۳۷۱ش) و سید مرتضی عسکری (درگذشت: ۱۳۸۶ش)، آیه افک را مربوط به ماجرای ماریه دانستهاند.
گفته شده بررسی حدیث افک از مشکلترین مباحث تاریخ اسلام است که با مباحث تفسیری، کلامی، فقهی و رجالی پیوند دارد و گرایشهای سیاسیمذهبی آن را پیچیدهتر کرده است. در موضوع حادثه افک کتابهایی مانند حدیثالاِفک به قلم سید جعفر مرتضی عامِلی و حدیث الاِفک من المنظور الاِعلامی نوشته علی محمود رشوان تألیف شده است.
اهمیت ماجرای افک در تاریخ اسلام
شخصیتها | |
---|---|
پیامبر اسلام(ص) • ابوطالب • حضرت خدیجه(س) • حضرت علی (ع) • حضرت فاطمه(س) • حمزة بن عبدالمطلب • سلمان فارسی • ابوذر غفاری • مقداد بن عمرو • جعفر بن ابیطالب • بلال حبشی • ابوبکر • عمر بن خطاب • عثمان بن عفان • صحابه | |
جنگها غزوهها و سریهها | |
جنگ بدر • جنگ احد• غزوه بنینضیر • غزوه خندق • غزوه بنیقریظه • صلح حدیبیه • غزوه خیبر • فتح مکه • غزوه تبوک • سایر غزوهها • سریهها | |
شهرها و مکانها | |
مکه• شعب ابیطالب • مدینه• طائف • مسجد قبا • مسجدالنبی • سقیفه بنیساعده • خیبر • قبرستان بقیع | |
حوادث | |
بعثت • هجرت به حبشه • لیلة المبیت • هجرت به مدینه • صلح حدیبیه • حجة الوداع • واقعه غدیر • سقیفه • سپاه اسامه | |
مفاهیم مرتبط | |
اسلام• انصار • مهاجرین • تشیع • حج • قریش • بنیهاشم • بنی امیه • جاهلیت | |
افک (به معنای دروغ[۱] و تهمت[۲]) به حادثهای در زمان پیامبر(ص) اشاره دارد که در آن به یکی از همسران پیامبر(ص) تهمت ناروا زده شد و در پی آن خداوند آیات افک (آیات ۱۱-۲۶ سوره نور) را نازل کرد.[۳] میگویند تهمتزنندگان میخواستند با این کار، شخصیت پیامبر را تخریب کنند؛ اما خداوند با نازل کردن این آیات و توبیخ شایعهکنندگان، حقیقت را روشن و توطئه دشمنان را از بین برد.[۴] برخی محققان ماجرای افک را اساسیترین توطئه داخلی منافقان بر ضد حکومت نبوی معرفی کردهاند؛[۵] چراکه آنان میخواستند در راستی رسالت پیامبر و صلاحیت رهبری او تشکیک کنند[۶] و موجب انزوای سیاسی و اجتماعی وی شوند.[۷] بهگفته برخی، بررسی حدیث افک از مشکلترین مباحث تاریخ اسلام است و با مباحث تفسیری، کلامی، فقهی و رجالی پیوند دارد و گرایشهای سیاسی و مذهبی، آن را پیچیدهتر کرده است.[۸]
آیات افک
در آیات ۱۱ تا ۲۶ سوره نور، ماجرای تهمت فحشا زدن به یکی از مسلمانان بیان شده است و خداوند تهمتزنندگان را بهجهت این تهمت سرزنش میکند.[۹] بهگفته محمدحسین طباطبایی مؤلف تفسیر المیزان از آیات قرآن استفاده میشود فردی که به او تهمت زده شده، مشهور و از اعضای خانواده پیامبر(ص) بوده و تهمتزنندگان گروهی بودهاند.[۱۰] خداوند در این آیات، تهمتزنندگان را به عذابی بزرگ تهدید و مؤمنان را سرزنش کرده که چرا شایعات را بدون دلیل و بررسی پذیرفتهاند.[۱۱]
در این آیات، خداوند مردم را از تهمت بیعفتی به زنان پاکدامن، بهشدت نهی کرده و زنان پاک را از چنین تهمتهایی مبرا دانسته است.[۱۲]
گزارشهای مختلف درباره حادثه افک
درباره فردی که در حادثه افک به او اتهام زده شد، اختلافنظر هست.[۱۳] در برخی گزارشهای شیعه، ماریه قبطیه فرد مورداتهام معرفی شده است؛ ولی در روایات اهلتسنن و نیز در گزارشهای دیگری از شیعه، عایشه فرد مورداتهام دانسته شده است.[۱۴] از کلام علی بن ابراهیم قمی مؤلف تفسیرالقمی،[۱۵] چنین استفاده شده که گویا شیعیان در نزول آیات افک درباره ماریه اختلافنظر ندارند یا دستکم از نگاه شیعه، نزول آیات افک درباره ماریه مشهورتر است؛[۱۶] اما به گفته برخی محققان، از نظر شیعه، نازل شدن آیات افک درباره ماریه، نهتنها مشهور نیست، که نزد علمای نخستین، نزول این آیات درباره عایشه مشهورتر بوده است؛[۱۷] چنانکه علامه حلی فقیه و متکلم شیعه در قرن هشتم قمری، نزول آیات افک را مربوط به عایشه دانسته و از وجود نظریه دیگری برخلاف آن، اظهار بیاطلاعی کرده است.[۱۸]
گزارش اول: تهمت به عایشه
به گفته محمدجواد مغنیه از مفسران شیعه در قرن چهاردهم قمری، بیشتر مفسران و تاریخنگاران بر این باورند که آیات افک مربوط است به حادثهای که در جریان بازگشت پیامبر(ص) از جنگ بنیمُصطَلِق (سال پنجم[۱۹] یا ششم قمری[۲۰]) واقع شد.[۲۱] براساس روایت عایشه، پیامبر که در جنگها همیشه یکی از همسرانش را با خود همراه میکرد، در غزوه بنیمصطلق عایشه را با خود برد.[۲۲] در بازگشت از این جنگ، هنگامی که کاروانیان برای استراحت توقف کرده بودند، عایشه برای قضای حاجت، از لشکرگاه فاصله گرفت و چون گردنبد خود را گم کرد، مدتی مشغول یافتن آن شد.[۲۳] لشکریان که از نبودن عایشه خبر نداشتند، به راه افتادند و کجاوه وی را به خیال اینکه عایشه در آن است همراه خود بردند.[۲۴] عایشه پس بازگشت به لشکرگاه، آنجا را خالی یافت و در همان مکان ماند تا اینکه فردی به نام صفوان بن معطَّل به او رسید و شترش را در اختیار عایشه قرار داد و او را همراه خود به لشکریان رساند.[۲۵] عایشه که بعد از بازگشت از این سفر در بستر بیماری بود، متوجه تغییر رفتار پیامبر(ص) و نیز شایعاتی درباره ارتباطش با صفوان شد.[۲۶] پس از مدتی آیات قرآن در سرزنش تهمتزنندگان نازل شد.[۲۷]
از جمله عالمان شیعه که واقعه افک را مربوط به تهمت زدن به عایشه دانستهاند، این افراد هستند: نصر بن مزاحم در کتاب وَقْعَةُ صِفّین،[۲۸] نُعمانی در تفسیر منسوب به او،[۲۹] شیخ مفید در الجَمَل،[۳۰] شیخ طوسی در التِّبیان،[۳۱] طَبرِسی در اِعلامالوَری،[۳۲] قطبالدین راوندی در فقهالقرآن[۳۳] و مقدس اردبیلی در زُبدةالبیان.[۳۴]
تهمتزنندگان چه کسانی بودند؟
در آیات افک، تهمتزنندگان گروهی از مردم خوانده شدهاند و به نام آنها اشاره نشده است؛[۳۵] اما برخی منابع، نام منافقانی چون عبدالله بن اُبَیّ، حَسّان بن ثابت و مِسْطَح بن اُثاثه را سرکردگان حادثه افک نام بردهاند.[۳۶]
فضیلتسازی برای عایشه
اهلسنت نزول آیات افک در شأن عایشه را فضیلتی بزرگ برای او به شمار میآورند.[۳۷] اگر چه این گزارش در روایتهای مختلفی از اهلسنت ذکر شده، به گفته سید جعفر مرتضی عاملی تاریخپژوه شیعه، تقریباً همه این روایتها را خود عایشه بیان کرده است.[۳۸] برخی محققان معتقدند عایشه با طرح برخی از مسائل، این ماجرا را به حادثهای شخصی تنزل داده [۳۹] و بیش از حد، به خود توجه کرده و برای خود فضیلتسازی کرده است.[۴۰] همین امر هم سبب شده شیعیان در صحت این ماجرا تردید کنند.[۴۱] بر این اساس گفتهاند حتی اگر آیات افک درباره عایشه نازل شده باشد، این امر تنها بر پاکدامنی او دلالت دارد و فضیلت دیگری را برای او ثابت نمیکند.[۴۲]
گزارش دوم: تهمت به ماریه قبطیه
مرتبط دانستن نزول آیات افک به ماجرای ماریه، نخستینبار در کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی نقل شده است.[۴۳] بر اساس روایتی که علی بن ابراهیم قمی از امام باقر(ع) نقل کرده، عایشه به ماریه قبطیه تهمت زد که با فردی به نام جَریح قِبطی ارتباط نامشروع برقرار کرده است.[۴۴] مطابق این گزارش، هنگامی که پیامبر(ص) از مرگ فرزندش ابراهیم غمگین بود، با این سخن عایشه روبهرو شد که «از مرگ ابراهیم ناراحت نباش؛ چرا که او فرزند جَریح بوده است».[۴۵] به همین دلیل پیامبر(ص) از امام علی(ع) خواست جریح را به قتل برساند.[۴۶] جریح که از قصد امام علی آگاه شده بود، به بالای درختی فرار کرد[۴۷] و در این هنگام، لباسش کنار رفت و علی(ع) متوجه شد آلت تناسلی ندارد.[۴۸] بدین ترتیب تهمت ارتباط نامشروع از ماریه برداشته و آیات افک نازل شد.[۴۹]
گفته شده از علمای شیعه، تنها عالمان دورههای اخیر آیه افک را مربوط به ماجرای ماریه دانستهاند.[۵۰] از جمله این عالمان میتوان به سید ابوالقاسم خویی،[۵۱] سید جعفر مرتضی عاملی[۵۲] و سید مرتضی عسکری[۵۳] اشاره کرد. شیخ مفید که رساله مستقلی در موضوع حدیث ماریه، با نام رِسالةٌ حَولَ خَبَرِ ماریة، نوشته است، این حدیث را مسلّم دانسته و معتقد است همه علما این روایت را ثابت میدانند؛[۵۴] ولی در حدیثی که او نقل کرده، به نازل شدن آیات افک اشاره نشده است؛[۵۵] چنانکه در منابع متعدد دیگری، ماجرای ماریه بدون اشاره به نزول آیات افک بیان شده است؛ از جملهٔ این منابع، امالی سیدِ مرتضی،[۵۶] الهدایة الکبری،[۵۷] دلائلالامامه[۵۸] و المناقب[۵۹] است. علمای اهلسنت ذیل آیات افک، روایت مربوط به تهمتزدن منافقان به عایشه را نقل کردهاند؛ با این حال، اتهام به ماریه در منابع اهلتسنن نیز آمده است که برخی از آنها عبارت است از: صحیح مسلم،[۶۰] الطبقات الکبری،[۶۱] اَنسابالاَشراف،[۶۲] المُستدرَکُ علی الصَّحیحَین[۶۳] و صَفوةالصَّفوة.[۶۴]
بررسی اشکالات دو گزارش
برای هریک از این دو گزارش، اشکالاتی ذکر شده است و برخی مفسران مانند محمدحسین طباطبایی،[۶۵] سید محمدحسین فضلالله،[۶۶] مکارم شیرازی[۶۷] و جعفر سبحانی با توجه به این اشکالات، هردو را رد کردهاند.[۶۸] با توجه به ناصحیح دانستن هر دو گزارش، گفته شده این احتمال وجود دارد که آیه درباره فرد سومی نازل شده باشد.[۶۹] در مقابل، برخی پژوهشگران بر این باورند که احتمال هم دارد هر دو واقعه صحیح باشند؛ با این توضیح که برای ماجرای عایشه آیات افک نازل شده، ولی در پی ماجرای ماریه آیهای نازل نشده است.[۷۰]
اشکالات گزارش مربوط به عایشه
شیعیان همه همسران انبیا (حتی همسر نوح و همسر لوط) را از آلوده شدن به زنا منزّه میدانند؛[۷۱] ولی به نظر برخی از آنان، روایتهایی که میگویند نزول آیات افک مربوط به ماجرای عایشه است، اشکالات متعددی دارد.[۷۲] سید جعفر مرتضی، این داستان را جعلی و هدف سازندگان آن را فضیلتسازی برای عایشه دانسته است.[۷۳] علاوه بر ضعیف بودن سند برخی روایتها[۷۴] و متناقض بودن بعضی گزارشها[۷۵] تعدادی از اشکالها چنین بیان شده است:
- مشورتخواهی پیامبر در چنین امر مهمی از یک کودک: در این روایات آمده است پیامبر(ص) در این زمینه با علی بن ابیطالب و اُسامَةِ بن زید مشورت کرد و اُسامه در دفاع از عایشه و امام علی بر ضد عایشه سخن گفتند.[۷۶] این در حالی است که اُسامه در زمان رخ دادن این ماجرا کودک بوده است.[۷۷]
- همراهی نکردن همسران پیامبر در دیگر جنگها: در گزارش مربوط به عایشه، همراهی یکی از همسران پیامبر با او در جنگها، روش و سیره پیامبر معرفی شده است؛ با این حال گزارشی وجود ندارد که حضور همسران پیامبر را در سایر جنگها نقل کرده باشد.[۷۸]
- سوءظن پیامبر به عایشه: بر اساس گزارش اهلسنت، پیامبر به عایشه سوءظن پیدا کرد؛ ولی چنین مطلبی با مقام عصمت پیامبر ناسازگار است.[۷۹]
- جاری نشدن حدّ قذف درباره تهمتزنندگان: از ظاهر آیات قرآن استفاده میشود پیش از این واقعه، حدّ قذف در اسلام تشریع شده است؛ حالآنکه اگر ماجرای عایشه صحیح میبود، امکان نداشت در طول مدتی که این شایعه جاری بود (تقریباً یک ماه) پیامبر از تهمتزنندگان، دلیل سخنشان را نخواهد و حدّ قذف را بر آنان جاری نسازد.[۸۰] البته به گزارش یعقوبی تاریخنگار قرن سوم، پیامبر تهمتزنندگان را مجازات و بر آنان حد قذف جاری کرد.[۸۱]
- مجرد بودن صفوان بن معطل: عایشه در این روایت، صفوان را فردی مجرد معرفی کرده است؛ در حالی که طبق روایتهای دیگر، او همسر داشته و همسرش از او به پیامبر شکایت برده است.[۸۲]
- گزارش واقعهای بسیار مهم تنها از سوی یک نفر: به گفته سید جعفر مرتضی، اکثر قاطع و شاید همه روایاتِ این بخش، از عایشه نقل شده است و چگونه ممکن است واقعهای بسیار مهم، تنها از یک نفر نقل شود و فرد دیگری آن را نقل نکند؟[۸۳]
اشکالات گزارش مربوط به ماریه
روایت مربوط به ماریه نیز همانند روایت عایشه مورد نقد قرار گرفته است و برخی عالمان این گزارش را با اشکالاتی مواجه دانستهاند.[۸۴] به گفته سید محمدحسین فضلالله از مفسران شیعه، اشکالات این گزارش از اشکالات گزارش مربوط به عایشه بیشتر است.[۸۵] از جمله آنها میتوان موارد زیر را نام برد:
- اجرا نشدن حدّ قذف بر تهمتزنندگان: با این فرض که حکم مربوط به قذف پیش از این واقعه بیان شده است، این سؤال به وجود میآید که چرا پیامبر حدّ قذف را درباره تهمتزنندگان به ماریه اجرا نکرده است.[۸۶]
- دستور پیامبر به قتل متهم بدون دلیل و بررسی: چگونه ممکن است پیامبر بدون بررسی درستی یا نادرستی مسئله، به قتل متهم دستور دهد؟ علاوه بر این، مجازات چنین گناهی کشتن شخص نیست.[۸۷]
- ناسازگاری با آیات قرآن: از آیات افک استفاده میشود که تهمتزنندگان یک گروه بودهاند؛ در حالی که در این روایت، تنها عایشه به عنوان فرد تهمتزننده معرفی شده است.[۸۸]
تکنگاریها
شیعیان و اهلسنت در موضوع حادثه افک کتابهای مختلفی نوشتهاند که از جمله آنها دو کتاب زیر است:
- «حدیثالاِفک» به قلم سید جعفر مرتضی عاملی: نویسنده مطالب کتاب را در چهارده فصل تنظیم و دو حادثه مربوط به عایشه و ماریه را نقل و بررسی کرده است.[۸۹] مؤلف با ناصحیح دانستن حادثه مربوط به عایشه، روایت مربوط به ماریه را صحیح معرفی کرده و به اشکالات آن پاسخ داده است.[۹۰] چاپ دوم این کتاب در سال ۱۴۳۹ق به کوشش المرکزُ الاِسلامی لِلدِّراساتِ بیروت، در ۴۰۳ صفحه منتشر شده است.[۹۱]
- حدیثُ الاِفک مِنِ المَنظورِ الاِعلامی نوشته علی محمود رشوان: مؤلف این کتاب که از نویسندگان اهلسنت است، حادثه مربوط به عایشه را به صورت قطعی پذیرفته است و به واقعه ماریه اشاره نکرده است.[۹۲] مطالب این کتاب در سه فصل تنظیم شده است.[۹۳] تبیین زمان، مکان و فضای کلی حادثه، موضعگیری افراد مختلف در برابر این رویداد، و نکات قرآنی درباره این موضوع مباحث این کتاب را تشکیل میدهد.[۹۴] این کتاب را جامعة امِّالقرای مکه در سال ۱۴۱۵ق، در ۱۶۲ صفحه منتشر کرده است.[۹۵]
پانویس
- ↑ فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۱۶.
- ↑ ابنمنظور، لسانالعرب، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۳۹۰.
- ↑ خراسانی و دشتی، آیههای نامدار، ۱۳۸۸ش، ص۳۸.
- ↑ منتظری، پاسخ به پرسشهای دینی، ۱۳۸۹ش، ص۴۳.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.
- ↑ رشوان، حدیث الافک من المنظور الاسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۱۲.
- ↑ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۴۷.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.
- ↑ سوره نور، آیه ۲۰-۲۶.
- ↑ منتظری، پاسخ به پرسشهای دینی، ۱۳۸۹ش، ص۴۲.
- ↑ منتظری، پاسخ به پرسشهای دینی، ۱۳۸۹ش، ص۴۲.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۶.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشه، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۸.
- ↑ نگاه کنید به علامه حلی، اجوبة المسائل المهنّائیه، ۱۴۰۱ق، ص۱۲۱.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۸-۵۰؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیه، ص۲۱۵.
- ↑ ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹.
- ↑ مغنیه، تفسیرالکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۰۳.
- ↑ بخاری، صحیحالبخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۰۱.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۸.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویة، دارالمعرفة، ج۲، ص۲۹۸.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۲۹.
- ↑ صنعانی، المصنف، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۴۱۰.
- ↑ واحدی نیشابوری، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲.
- ↑ ابنمزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۲۳.
- ↑ نعمانی، رسالة المحکم و المتشابه، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۶.
- ↑ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۶ق، ص۱۵۷.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ج۷، ص۴۱۵.
- ↑ طبرسی، اعلامالوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ راوندی، فقهالقرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۸۸.
- ↑ مقدس اردبیلی، زبدةالبیان، مکتبةالمرتضویة، ص۳۸۸.
- ↑ سوره نور، آیه ۱۱.
- ↑ یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۵۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۶۱۴-۶۱۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۳۸؛ ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۹۱.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۹۰.
- ↑ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۵۲.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۱.
- ↑ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۵۲؛ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۱.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۶.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشه، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۸.
- ↑ خویی، صراطالنجاة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۶۳.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۳۸۱-۳۸۲.
- ↑ عسکری، احادیث امالمؤمنین عایشه، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.
- ↑ شیخ مفید، رسالة حول خبر ماریه، ۱۴۱۳ق، ص۱۸.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشه، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۴.
- ↑ سید مرتضی، امالیالمرتضی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۷۷.
- ↑ خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۷-۲۹۸.
- ↑ طبری، دلائلالامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۶-۳۸۷.
- ↑ ابنشهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۲۵.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۳۹.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۷۲.
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۵۰.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق ج۴، ص۴۱.
- ↑ ابنجوزی، صفوةالصفوة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۳۴۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۲-۲۵۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۳.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۱۱۸.
- ↑ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۴۷.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشه، ۱۴۳۸ق، ص۲۶۳.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۵۲؛ طبرسی، جوامعالجامع، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۵۹۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۵۵-۳۳۴؛ عسکری، احادیث امالمؤمنین عایشه، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۶۷-۱۸۱.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۷۷-۷۸، ۸۱، ۹۷.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۵۷-۹۰.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۹۴-۱۱۲.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۱۷۸-۱۸۱.
- ↑ طایی، سیرة السیدة العایشه، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۰۱؛ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۰.
- ↑ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۱؛ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۵۳.
- ↑ یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۵۳
- ↑ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۵۸.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۹۱.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشه، ۱۴۳۸ق، ص۲۴۹.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۵.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشه، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۰.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۱.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق.
- ↑ رشوان، حدیث الإفک من المنظور الإعلامی، ۱۴۱۵ق.
- ↑ نگاه کنید به رشوان، حدیث الافک من المنظور الاعلامی، ۱۴۱۵ق.
- ↑ نگاه کنید به رشوان، حدیث الافک من المنظور الاعلامی، ۱۴۱۵ق.
- ↑ نگاه کنید به رشوان، حدیث الافک من المنظور الاعلامی، ۱۴۱۵ق.
منابع
- قرآن کریم.
- ابناثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، صفوةالصفوة، قاهره، دارالحدیث، ۱۴۲۱ق.
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، طائف، مکتبةالصدیق، ۱۴۱۴ق.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنمزاحم، نصر، وقعة صفین، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسانالعرب، بیروت، دارصادر، ۱۴۱۴ق.
- ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیحالبخاری، بیروت، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انسابالاشراف، تحقیق محمد حمیدالله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.
- جعفرنیا، فاطمه، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، در مجله پژوهشنامه تاریخ، شماره ۴۷، تابستان ۱۳۹۶ش.
- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
- حسینیان مقدم، حسین، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۴ش.
- خراسانی، علی و سید محمددشتی، آیههای نامدار، قم، نشر جمال، ۱۳۸۸ش.
- خشن، حسین احمد، ابحاث حول السیدة عایشة رؤیة شیعیة معاصرة، بیروت، دار روافد، ۱۴۳۸ق.
- خصیبی، حسین بن همدان، الهدایة الکبری، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۹ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، صراطالنجاة، با حاشیه میرزا جواد تبریزی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۴۱۶ق.
- راوندی، سعید بن هبةالله، فقهالقرآن، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
- رشوان، علی محمود، حدیث الافک من المنظور الاسلامی، مکه، جامعة امالقری، ۱۴۱۵ق.
- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۹۰ش.
- سید مرتضی، علی بن حسین، امالیالمرتضی، قاهره، دار الفکر العربی، ۱۹۹۸م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، الجمل، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، رسالة حول خبر ماریه، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، هند، المجلس العلمی، ۱۴۰۳ق.
- طایی، نجاح، سیرة السیدة العایشه، قم، دار الهدی لاحیاء التراث، ۱۴۲۷ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلامالوری، قم، مؤسسه آلالبیت، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، جوامعالجامع، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق.
- طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائلالامامة، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
- عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
- عاملی، سید جعفر مرتضی، حدیثالافک، بیروت، المرکز الاسلامی للدراسات، ۱۴۳۹ق.
- عسکری، سید مرتضی، احادیث امالمؤمنین عایشه، تهران، دانشکده اصول دین، ۱۴۲۵ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، اجوبة المسائل المهنّائیة، قم، مطبعة خیام، ۱۴۰۱ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر قرشی طبرستانی، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، دارالهجره، ۱۴۱۰ق.
- فضلالله، محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک، ۱۴۱۹ق.
- قمی، علی ابن ابراهیم، تفسیرالقمی، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۳ش.
- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، قاهره، دارالصاوی، بیتا (چاپ افست: قم، مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة، بیتا).
- مسلم، ابنالحجاج القشیری، صحیح مسلم، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
- مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدةالبیان، تهران، مکتبة المرتضویه، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ترجمه و تلخیص محمدعلی آذرشب، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۱ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- منتظری، حسینعلی، پاسخ به پرسشهای دینی، قم، دفتر آیتالله منتظری، ۱۳۸۹ش.
- نعمانی، محمد بن ابراهیم، رسالة المحکم و المتشابه، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۳۸۴ش.
- واحدی نیشابوری، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسةالاعلمی، ۱۴۰۹ق.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخالیعقوبی،، بیروت، دارصادر، بیتا.
پیوند به بیرون
- نقد تاریخی داستان اجرای حد قذف توسط پیامبر(ص) در رویداد افک با توجه به گزارشات قرآن
- نقد و بررسی تطبیقی شأن نزول آیه افک با رویکردی تاریخی
- تحلیل و بررسی دیدگاه دنیس اسپلبرگ در مورد آیات افک
- بررسی سندی و متنی روایات اسباب نزول آیات افکر در تفاسیر فریقین