صیغه ازدواج: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز افزایش ترجمه |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
[[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | ||
[[رده:ازدواج]] | [[رده:ازدواج]] | ||
[[رده:مقالههای نسبتا کامل]] |
نسخهٔ ۱۶ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۹
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
صیغه ازدواج، الفاظی که با گفتن آنها زن و مرد به همسری هم درمیآیند. به نظر بسیاری از فقیهانِ شیعه، صیغه ازدواج باید به عربی صحیح خوانده شود. صیغه ازدواج موقت شبیه صیغه ازدواج دائم است با این تفاوت که در صیغه موقت علاوه بر مهریه، مدت ازدواج نیز باید بیان شود. گاهی اوقات صیغه ازدواج فقط برای محرمیت (بدون بهره جنسی) خوانده میشود که به آن صیغه محرمیت میگویند. در صحیحبودن چنین صیغهای بین فقها اختلافنظر است.
صیغه ازدواج
صیغه ازدواج عبارت است از الفاظی که به واسطه آن زن و مرد به ازدواج یکدیگر در میآیند.[۱] صیغه عقد ازدواج تنها با کلماتی که زن و مرد بر زبان میآورند، ثابت میشود و صرف رضایت باطنی کافی نیست.[۲]
زن الفاظ ایجاب را میخواند[۳] که عبارتاند از: «زَوَّجْتُكَ» یا «أنْکَحْتُكَ».[۴] برخی از فقها لفظ «مَتَّعْتُكَ» را نیز صحیح دانستهاند.[۵] مرد نیز الفاط قبول را میخواند[۶] که عبارتاند از: «قَبِلْتُ التَزْویج»، «قَبِلْتُ النِّکاح»، «قَبِلْتُ التَزْویج و النِّکاح» یا «تَزَوَّجْتُ».[۷]
اقسام
صیغه عقد ازدواج بر دو قسم است: دائم و موقت.[۸]در صیغه عقد دائم تنها باید مهریه ذکر شود؛ اما در صیغه عقد موقت علاوه بر مهریه، مدت ازدواج نیز باید بیان شود.[۹]
دائم
در صیغه عقد دائم اگر خود زن و مرد صیغه را بخوانند، ابتدا زن میگوید: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِی عَلىَ الصِّداقِ الْمَعْلُومِ» یعنی خودم را بر طبق مهریه تعیین شده، به همسری تو درآوردم. مرد نیز بلافاصله بگوید: «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ عَلىَ الصِّداقِ المَعْلُوْمِ» یعنی این ازدواج را بر طبق مهریه معین شده، قبول کردم. یا اینکه فقط بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ»و قصدش همان ازدواج با مهر معین باشد.[۱۰]
در صورتی که زن و مرد فردی را وکیل کنند که صیغه عقد را بخواند، چنانچه اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد، وکیل زن میگوید: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَكِّلَكَ أَحْمَدَ عَلىَ الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» یعنی موکلم فاطمه را به عقد موکل تو احمد با مهریه معلوم درآوردم. و بلافاصله وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ لِمُوَكِّلِی أَحْمَدَ عَلَى الصِّداقِ المَعْلُومِ» یعنی این ازدواج را برای موکلم احمد با مهریه معلوم قبول کردم.[۱۱]
موقت
در صیغه ازواج موقت اگر خود زن و مرد صیغه را بخوانند، بعد از آنکه مدت ازدواج و مهریه را معین کردند، زن میگوید: «زَوَّجْتُكَ نَفْسِي فِي المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ». یعنی خودم را در مدت معین و مهریه معین به همسری تو درآوردم. بعد بدون فاصله مرد بگوید: ««قَبِلْتُ».[۱۲]
اگر زن و مرد برای خواندن صیغه عقد وکیل انتخاب کنند، اول وكيل زن به وكيل مرد میگويد: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِي مُوَكِّلَكَ فِي المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ» یعنی موکل خود را به عقد موکل تو با مدت معلوم و مهریه معلوم درآوردم. سپس بدون فاصله وكیل مرد میگوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِيجَ لِمُوَكِّلِي هكَذا» یعنی این ازدواج را به صورتی که گفته شد، قبول کردم.[۱۳]
اگر زن، مردی را که با او قصد ازدواج موقت دارد، برای خواندن صیغه عقدشان وکیل کند یا اگر مردی از زنی که با او قصد ازدواج موقت دارد، برای خواندن عقدشان وکالت بگیرد، اول آن مرد میگويد: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِی مِنْ نَفْسی فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ» یعنی موکل خود را برای مدت و مهریه تعیین و توافقشده، به همسری خودم درآوردم. سپس مرد بدون فاصله میگوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِيجَ لِنَفْسی» یعنی این ازدواج را به صورتی که گفته شد، برای خودم قبول کردم.[۱۴]
خطبه عقد
از مستحبات صیغه عقد، خواندن خطبه پیش از صیغه عقد است.[۱۵] در این خطبه، حمد و ستایش خدا و درود و ثنای پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ذکر میشود.[۱۶] خطبههای ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه، علی(ع) با فاطمه(س) و سایر امامان شیعه در کتابهای فقهی و حدیثی نقل شده است.[۱۷]
پیامبر اسلام(ص) قبل از ازدواج علی (ع) و فاطمه (س) خطبه زیر را خواند:
- «الحمدلله الذی رفع السمآء فبناها، وبسط الارض فدحاها، وأثبتها بالجبال فأرسیها، أخرج منها ماءها و مرعیها، الذی تعاظم عن صفات الواصفین...أیها الناس إنما الانبیاء حجج الله فی أرضه، الناطقون بکتابه، العاملون بوحیه، إن الله عزوجل أمرنی أن ازوج کریمتی فاطمة بأخی وابن عمی و أولی الناس بی علی بن أبیطالب، و [أن] قد زوجه فی السماء بشهادة الملائکة، وأمرنی أن ازوجه واشهدکم علی ذلک؛ «سپاس از آنِ خدایی است که آسمان را ساخت و برافراست و زمین را پهن کرد و گستراند و با کوههای میخآسا استوارش کرد و از آن آب و چراگاههایش را بیرون آورد همان خدایی که از صفاتی از وصفکنندگان در وصف او میگویند، برتر است ... ای مردم پیامبران حجتهای خدا در زمین او و گویندگان از کتاب او و عملکنندگان به وحی اویند خداوند عزوجل به من دستور داده که فاطمه را به ازدواح برادرم و پسرعمویم و نزدیکترین مردمان به من یعنی علی بن ابیطالب در آورم خداوند بلندمرتبه او را در آسمان به همسری فاطمه درآورد و فرشتگان را بر آن گواه گرفت و به من دستور داد که در زمین نیز او را به ازدواج فاطمه درآورم و شما را بر آن گواه گیرم.»».[۱۸]
شرایط صیغه عقد
صیغه عقد چند شرط دارد:
- صیغه عقد ازدواج باید به عربی خوانده شود.[۱۹] هر چند برخی فقها صیغه غیر عربی را نیز درست دانستهاند مشروط به اینکه از الفاظی استفاده شود که معنای «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را برساند.[۲۰]
- کسی که صیغه را میخواند، باید قصد انشاء داشته باشد.[۲۱] یعنی هنگام خواندن صیغه عقد قصدش ایجاد همسری بین زن و مرد باشد.[۲۲]
- کسی که صیغه را میخواند باید بالغ و عاقل باشد.[۲۳]
- کسی که صیغه عقد را میخواند در موقع عقد، زن و شوهر را معین کند. مثلا اسم آنها را ببرد یا به آنها اشاره کند.[۲۴]
- زن و مرد باید به خواندن صیغه عقد رضایت داشته باشند.[۲۵]
- بین صیغه ایجاب و قبول نباید فاصله بیافتد.[۲۶]
- صیغه عقد باید به صورت صحیح خوانده شود.[۲۷] اگر در عقد یک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل است.[۲۸]
- واجب نیست لفظى كه مرد مى گوید با لفظى كه زن مى گوید مطابق باشد، مثلا اگر زن «زَوَّجْتُ» مى گوید مرد هم «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ» بگوید.[۲۹]
صیغه محرمیت
صیغه عقد ازدواجی که هدف از خواندن آن صرف ایجاد محرمیت (بدون بهره جنسی) است. به عنوان مثال مردی برای محرم شدن با زنی، با دختر او -که معمولا در این گونه موارد دختر بچه انتخاب میشود- با اذن ولیّ، برای مدتی کوتاه -مثلا یک ساعت- صیغه ازدواج موقت میخواند تا مادر این دختر مادرزن او به شمار رود و برای همیشه به او محرم گردد.[۳۰]
در صحت چنین عقدی، بین فقها اختلاف وجود دارد.[۳۱] برخی آن را مطلقا صحیح دانستهاند.[۳۲]در مقابل برخی دیگر این نوع صیغه را یا مطلقا صحیح ندانستهاند[۳۳] و یا با وجود شرایطی آن را صحیح دانستهاند.[۳۴]
پانویس
منابع
- امام خمينى، سيد روحالله، توضیح المسائل(مُحَشّی)، تحقیق سيد محمدحسين بنىهاشمى خمينى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- بابازاده، علیاکبر، مراسم عروسی، قم، مراسم عروسی، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش.
- بحرانی، یوسف بن احمد، الدرر النجفیّة من المُلتَقطات الیوسفیّة، بیروت، دار المصطفی لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
- شوشتری، محمدتقی، النجعة فی شرح اللمعة، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۶۹ش.
- شیخ انصاری، مرتضی، صراط النجاة، تحقیق محمدحسین فلاحزاده، قم، کنگره بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ اعظم انصاری، ۱۳۷۳ش.
- صيمرى، مفلح بن حسن (حسين)، غاية المرام فی شرح شرائع الاسلام، مصحح: جعفر كوثرانى عاملى، بیروت: چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۷ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، جامع الشتات، تهران، مؤسسه کیهان، ۱۳۷۱ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة السابعة، بیتا.
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- ↑ نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۷۸.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.
- ↑ نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.
- ↑ شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.
- ↑ شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.
- ↑ نگاه کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.
- ↑ شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۷۸.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۷۸.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۳.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۳.
- ↑ صيمرى، غاية المرام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۵ و ج۳، ص۳۰.
- ↑ بابازاده، مراسم عروسی، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۸.
- ↑ بابازاده، مراسم عروسی، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۳، ص ۲۶۹؛ کلینی، الفروع من الکافی، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۳۷۰.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۳، ص۲۶۹-۲۷۰.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۵.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۴.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۴.
- ↑ یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۴.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۵.
- ↑ بحرانی، الدرر النجفیة، ۱۴۲۳ق، ج۳، ۲۰۵-۲۲۰؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۲۹، ۲۱۳-۲۱۴.
- ↑ میرازی قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۴۶۲-۴۶۸.
- ↑ شیخ انصاری، صراط النجاة، ۱۳۷۳ش، ص۲۴۴.