پرش به محتوا

ابورافع: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جز تمیزکاری
جز تمیزکاری
خط ۲۹: خط ۲۹:


==نام==
==نام==
ابورافع، از [[قبطیان]] بود که درباره نام او اختلاف‌نظر است بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند، در منابع نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز، سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او ذکر کرده‌اند.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.</ref> او فرزندی به نام رافع داشت و به همین جهت به او ابورافع می‌گفتند.<ref>موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷(پانویس).</ref>
ابورافع، از [[قبطیان]] بود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶.</ref> که درباره نام او اختلاف‌نظر است بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند،<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶.</ref> در منابع نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز،<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶.</ref> سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او ذکر کرده‌اند.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.</ref> او فرزندی به نام رافع داشت و به همین جهت به او ابورافع می‌گفتند.<ref>موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷(پانویس).</ref>


== صحابی پیامبر==
== صحابی پیامبر==
ابورافع در ابتدا برده [[عباس بن عبدالمطلب]] بود. عباس او را به [[پیامبر(ص)]] بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.<ref> سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.</ref> ابورافع در [[مکه]] پیش از [[هجرت]] [[مسلمان]] شد.<ref>علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ۱۴۱۱ق، ص۸۰. </ref> اما تاریخ دقیق اسلام آومردن وی معلوم نیست گفته شده وقتی اسلام آورد که هنوز مسلمانان به سمت مسجدالاقصی نماز می خواندند.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۵. </ref> او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار [[قریش]]، با [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[حبشه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.</ref>
ابورافع در ابتدا برده [[عباس بن عبدالمطلب]] بود. عباس او را به [[پیامبر(ص)]] بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶؛ سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.</ref> ابورافع در [[مکه]] پیش از [[هجرت]] [[مسلمان]] شد.<ref>علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ۱۴۱۱ق، ص۸۰. </ref> اما تاریخ دقیق اسلام آوردن وی معلوم نیست گفته شده وقتی اسلام آورد که هنوز مسلمانان به سمت مسجدالاقصی نماز می خواندند.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۵. </ref> او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار [[قریش]]، با [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[حبشه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.</ref>


مشهور است که ابورافع با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به [[مدینه]] [[هجرت]] نکرد، بلکه تا [[جنگ بدر]] در [[مکه]] ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست.{{مدرک}} اما روایتی دیگر ناقض این قول است.{{مدرک}} پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و [[عبیدالله بن ابی رافع|عبیدالله]] از او زاده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۵۵.</ref>
مشهور است که ابورافع با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به [[مدینه]] [[هجرت]] نکرد، بلکه تا [[جنگ بدر]] در [[مکه]] ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۵۵.</ref>  پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و [[عبیدالله بن ابی رافع|عبیدالله]] از او زاده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۵۵.</ref>


ابورافع پس از مهاجرت به [[مدینه]]، در همه جنگ‌ها حضور داشت<ref>موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷.</ref> و از اصحاب نزدیک پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت چنان‌که حضرت رسول درباره او گفته است: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۷۷</ref>
ابورافع پس از مهاجرت به [[مدینه]]، در همه جنگ‌ها حضور داشت<ref>موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷.</ref> و از اصحاب نزدیک پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت چنان‌که پیامبر درباره او گفته است: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۷۷</ref>


==همراهی با امام علی==
==همراهی با امام علی==
خط ۴۲: خط ۴۲:


===هجرت به کوفه===
===هجرت به کوفه===
او در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در [[خیبر]] و [[مدینه]] فروخت و همراه با امام علی(ع) به [[کوفه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.</ref> و می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو بیعت کردم: [[بیعت عقبه|عقبه]] و [[بیعت رضوان|رضوان]] و به سوی دو [[قبله]] نماز گزاردم و سه‌بار هجرت کردم».<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.</ref> او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری [[بیت‌المال]] منصوب شد و دو فرزندش [[عبیدالله بن ابی‌رافع|عبیدالله]] و [[علی بن ابی‌رافع|علی‌]] نیز کاتب امام علی بودند.<ref>عدة علماء، الأصول الستة عشر، ۱۴۲۳ق، ص۱۷۱.</ref>
ابورافع در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در [[خیبر]] و [[مدینه]] فروخت و همراه با امام علی(ع) به [[کوفه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.</ref> و می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو بیعت کردم: [[بیعت عقبه|عقبه]] و [[بیعت رضوان|رضوان]] و به سوی دو [[قبله]] نماز گزاردم و سه‌بار هجرت کردم».<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.</ref> او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری [[بیت‌المال]] منصوب شد و دو فرزندش [[عبیدالله بن ابی‌رافع|عبیدالله]] و [[علی بن ابی‌رافع|علی‌]] نیز کاتب امام علی بودند.<ref>عدة علماء، الأصول الستة عشر، ۱۴۲۳ق، ص۱۷۱.</ref>


==پس از شهادت امام علی(ع) ==
==پس از شهادت امام علی(ع) ==
خط ۵۲: خط ۵۲:
ابورافع کتاب‌ ''السنن والاحکام والقضایا'' را گردآوری کرد.<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۴.</ref> برخی احتمال داده اند که نخستین کسی است که در اسلام کتاب فقهی نوشته است.<ref>موسوی بجنوردی، «آل ابی رافع»، ص۵۴۹.</ref> کتاب او شامل باب‌های: [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[زکات]] و [[قضاء]] است و در آن از [[امام علی(ع)]] روایت شده است.<ref>حسنی، تاریخ الفقه الجعفری، ۱۹۷۳م، ج۲، ص۲۸۳.</ref>
ابورافع کتاب‌ ''السنن والاحکام والقضایا'' را گردآوری کرد.<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۴.</ref> برخی احتمال داده اند که نخستین کسی است که در اسلام کتاب فقهی نوشته است.<ref>موسوی بجنوردی، «آل ابی رافع»، ص۵۴۹.</ref> کتاب او شامل باب‌های: [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[زکات]] و [[قضاء]] است و در آن از [[امام علی(ع)]] روایت شده است.<ref>حسنی، تاریخ الفقه الجعفری، ۱۹۷۳م، ج۲، ص۲۸۳.</ref>


از ابورافع روایت‌هایی به‌وسیله فرزندان، همسرش سَلْمی و دیگران نقل شده است.<ref>موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۹، ۱۷۷.</ref> مسلمانان و به‌ویژه [[شیعیان]] او را در شمار راویان «ثقه» نهاده‌اند.{{مدرک}}
از ابورافع روایت‌هایی به‌وسیله فرزندانش و دیگران نقل شده است.<ref>موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۸.</ref> مسلمانان و به‌ویژه [[شیعیان]] او را در شمار راویان «ثقه» نهاده‌اند.{{مدرک}}
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[آل ابی رافع]]
* [[آل ابی رافع]]

نسخهٔ ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۵۱

ابورافع
مشخصات فردی
نام کاملاسلم
زادگاهمکه
محل زندگیمکهمدینهکوفه
مهاجر/انصارمهاجر
خویشاوندانعلی و عبیدالله
مشخصات دینی
زمان اسلام آوردنقبل از تغییر قبله
حضور در جنگ‌هابه جزء جنگ بدر
هجرت بهحبشه و مدینه


ابورافع، (درگذشته پس از ۴۰ق) صحابی معروف، بزرگ خاندان آل ابی‌رافع، آزاد کرده پیامبر اسلام(ص) بود. در زمان حکومت امام علی(ع) در کوفه خزانه‌دار بیت المال بود.

نام

ابورافع، از قبطیان بود[۱] که درباره نام او اختلاف‌نظر است بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند،[۲] در منابع نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز،[۳] سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او ذکر کرده‌اند.[۴] او فرزندی به نام رافع داشت و به همین جهت به او ابورافع می‌گفتند.[۵]

صحابی پیامبر

ابورافع در ابتدا برده عباس بن عبدالمطلب بود. عباس او را به پیامبر(ص) بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.[۶] ابورافع در مکه پیش از هجرت مسلمان شد.[۷] اما تاریخ دقیق اسلام آوردن وی معلوم نیست گفته شده وقتی اسلام آورد که هنوز مسلمانان به سمت مسجدالاقصی نماز می خواندند.[۸] او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار قریش، با جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کرد.[۹]

مشهور است که ابورافع با پیامبر به مدینه هجرت نکرد، بلکه تا جنگ بدر در مکه ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست.[۱۰] پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و عبیدالله از او زاده شد.[۱۱]

ابورافع پس از مهاجرت به مدینه، در همه جنگ‌ها حضور داشت[۱۲] و از اصحاب نزدیک پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت چنان‌که پیامبر درباره او گفته است: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».[۱۳]

همراهی با امام علی

ابورافع پس از درگذشت پیامبر، همراه امام علی(ع) بود و در جنگ‌های دوره خلافت او در رکابش شرکت کرد.[۱۴] وقتی معاویه در شام و طلحه و زبیر در بصره با خلافت امام علی(ع) به مخالفت برخاستند، ابورافع گفت که پیامبر اسلام این واقعه را پیش از این به او خبر داده و فرموده بود که علی(ع) بر حق است و مخالفان او بر باطل‌اند.[۱۵]

هجرت به کوفه

ابورافع در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در خیبر و مدینه فروخت و همراه با امام علی(ع) به کوفه مهاجرت کرد.[۱۶] و می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو بیعت کردم: عقبه و رضوان و به سوی دو قبله نماز گزاردم و سه‌بار هجرت کردم».[۱۷] او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری بیت‌المال منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی‌ نیز کاتب امام علی بودند.[۱۸]

پس از شهادت امام علی(ع)

براساس روایتی، ابورافع پس از شهادت علی(ع) همراه امام حسن(ع) به مدینه بازگشت. امام حسن(ع) نیمی از خانه امام علی(ع) و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به اقطاع به او داد[۱۹] که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به ۱۷۰۰۰۰ (احتمالاً درهم) فروخت.[۲۰]

در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است: برخی تاریخ مرگ او را در خلافت امام علی(ع)[۲۱] و برخی دیگر در سال شهادت امام علی(ع) نوشته‌اند.[۲۲] بر پایه روایتی که نجاشی نقل کرده او تا زمان خلافت امام حسن زنده بوده است[۲۳] واقدی نیز مرگ او را کمی پیش از عثمان یا کمی بعد از او دانسته است.[۲۴]

تألیف نخستین کتاب فقهی

ابورافع کتاب‌ السنن والاحکام والقضایا را گردآوری کرد.[۲۵] برخی احتمال داده اند که نخستین کسی است که در اسلام کتاب فقهی نوشته است.[۲۶] کتاب او شامل باب‌های: نماز، روزه، حج، زکات و قضاء است و در آن از امام علی(ع) روایت شده است.[۲۷]

از ابورافع روایت‌هایی به‌وسیله فرزندانش و دیگران نقل شده است.[۲۸] مسلمانان و به‌ویژه شیعیان او را در شمار راویان «ثقه» نهاده‌اند.[نیازمند منبع]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌ حجر عسقلانی، احمد بن‌ علی‌، الأصابه‌ فی‌ تمییز الصحابه، بیروت،‌ دار احیاء التّراث‌ العربی، ۱۳۲۸ق.
  • ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الكبرى، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
  • ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت،‌ دار الجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
  • الحسنی، هاشم معروف، تاریخ الفقه الجعفری، بیروت، ۱۹۷۳م.
  • بحر العلوم، محمدمهدی، الفوائد الرجالیة، حققه وعلق علیه: محمدصادق بحر العلوم و حسین بحر العلوم، طهران، منشورات مکتبة الصادق، ۱۳۶۳ش.
  • حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق و تصحیح: محمدباقر المحمودی، طهران، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • عدة من العلماء، الأصول الستة عشر، تحقیق و تصحیح: ضیاء الدین المحمودی - نعمة الله الجلیلی -، نعمة الله و مهدی غلامعلی، قم، مؤسسة‌ دار الحدیث الثقافیة، ۱۴۲۳ق/۱۳۸۱ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، ایضاح الاشتباه، تحقیق: شیخ محمد حسون، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، تهران، مکتبه صدر، ۱۳۶۸ش.
  • مدنی، علیخان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق: السید محمدصادق بحر العلوم، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
  • موحد ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال، قم، الناشر: ابن المؤلف، ۱۴۱۷ق.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۸ق.

پیوند به بیرون

  1. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶.
  2. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶.
  3. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶.
  4. بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.
  5. موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷(پانویس).
  6. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۶؛ سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.
  7. علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ۱۴۱۱ق، ص۸۰.
  8. بحر العلوم، الفوائد الرجالیه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۵.
  9. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.
  10. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۵۵.
  11. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۵۵.
  12. موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷.
  13. قمی، الکنی و الالقاب، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۷۷
  14. موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۷.
  15. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.
  16. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.
  17. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.
  18. عدة علماء، الأصول الستة عشر، ۱۴۲۳ق، ص۱۷۱.
  19. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۵.
  20. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۴.
  21. ابن‌حجر، الأصابه‌، ۱۳۲۸ق، ج۴، ص۶۷
  22. ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۸۵.
  23. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۴۱.
  24. بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.
  25. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۴.
  26. موسوی بجنوردی، «آل ابی رافع»، ص۵۴۹.
  27. حسنی، تاریخ الفقه الجعفری، ۱۹۷۳م، ج۲، ص۲۸۳.
  28. موحد ابطحی، تهذیب المقال، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۸.